علی نصیریان: حال و آینده هنر نمایش در دست جوانان است/ شیفته همکاری با مهرجویی و تقوایی هستم

نشست صمیمانه «علی نصیریان» با اعضاء باشگاه مخاطبان موزه سینما با عنوان«یک عمر خاطره، نمای نزدیک» عصر روز گذشته شنبه 4 شهریور در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در ابتدای این نشست علی نصیریان درباره علاقه خود به نمایشنامه‌نویسی گفت: من برای نمایشنامه‌نویسی به تئاتر نیامده بودم بلکه برای بازیگری آمده بودم و به طور کامل تمرکزم روی بازیگری بود. من معتقدم جوهر کار تئاتر، بازیگری است. هر هنری اعم از کارگردانی، تهیه کنندگی، طراحی صحنه و لباس و… جای خود را دارد اما بازیگری با تمام این هنرها متفاوت است زیرا تمام این عوامل در بازیگری خلاصه می‌شود.

وی افزود: گاهی تصور می‌شود بازیگر نیز یکی از عواملی است که باید در اختیار کارگردان قرار گیرد و کارگردان از او برای بیان کار خود استفاده ‌کند، در حالی که این‌گونه نیست. بازیگر خودش مولف ، آرتیست خلاق ، نویسنده است و نقش را با اجرا و بازی خود می‌نویسد.

نصیریان ادامه داد: اگر تعداد معدودی نمایشنامه نوشتم تنها سیاه‌مشق‌هایی بود که می‌خواستم برای خودم نوشته باشیم و به همین دلیل تمام این کارها را خودم اجرا کردم. بعدها این نمایشنامه‌ها به شکل کتابی با عنوان «تماشاخانه» به چاپ رسید، این کتاب را به اصرار دوستان چاپ کردم تا علاقه‌مندان به تاریخ نمایشنامه‌نویسی آن را مطالعه کنند.

بازیگر «ناخدا خورشید» با اشاره به اهمیت مطالعه کتاب در زمینه تئاتر برای علاقه‌مندان این حرفه گفت: جوان که بودیم ایده‌آل ما برای تئاتر آثار عبدالحسین نوشین بود، او استاد کارآمد و بزرگی بود که ترجمه، کارگردانی، تمرین و موسیقی متن برای تئاتر را مطرح کرد. نوشین برای تئاتر زحمت زیادی کشید اما به جایی که باید می‌رسید، نرسید. یادم می‌آید در سال 1330 که هنرجوی کلاس بازیگری بودم تنها یک کتاب تئاتر در ایران بود که آن هم متعلق به عبدالحسین نوشین بود.

ارتباط با مردم در بازیگری برایم جذاب بود

نصیریان خاطرنشان کرد: به هر حال می‌خواستم تئاتر را یاد بگیرم و ارتباطات آن زمان مثل اکنون گسترده نبود و پولی هم برای خارج رفتن نداشتیم تا این هنر را بهتر بیاموزیم. به همین دلیل به کتاب‌های نوشین و خیرخواه در زمینه تئاتر رجوع می‌کردیم.

وی با بیان اینکه بازیگری همیشه برایش جذاب بوده است، خاطرنشان کرد: از بچگی تصنیف‌ها و پیش پرده‌هایی از مرتضی احمدی، قنبری، انتظامی ، جمشید شیبانی و.. که از رادیو پخش می‌شد را گوش می‌دادم و همراه این تصنیف‌ها می‌خواندم و در خانه اجرا می‌کردم و مشتری همیشگی سینما نور و میهن بودم و گاهی هم به سینما رکس می‌رفتم. من عشق بازیگری داشتم و ارتباط با مردم در بازیگری برایم جذاب بود؛ هنوز هم همینطور است.

نصیریان درباره مواجهه با نقش‌های مختلف و تنوع بازی‌هایش نیز گفت: تمایزهایی که در نقش‌ها می‌بینید طبیعی است و اگر نباشد اشتباه است و من همیشه کار را جدی می‌گیرم. به نظر من تئاتر تنها یک نویسنده ندارد زیرانویسنده بعدی کارگردان است که با تالیف و کارگردانی خود متن را بازنویسی می‌کند و سومین نویسنده بازیگر است که با کار و اجرایش می‌نویسد.

وی ادامه داد:  بازیگر یک شخصیت را در ذهن خود مجسم می‌کند و با امکانات حسی و روانی خود نمایشنامه را بازنویسی می‌کند. البته نباید از یاد ببریم که نویسنده دیگر، تماشاگر است که وقتی نمایش را نگاه می‌کند در ذهن خود نوشته را دوباره می‌نویسد.

نصیریان ادامه داد: همیشه کار برای من جدی بوده و در این مورد همیشه به خودم سخت می‌گرفتم؛ برخلاف بسیاری از بازیگران که کارشان را جدی نمی‌گیرند. از نظر من بازیگری یکی از دشوارترین کارهای دنیاست چون بازیگر در یک موقعیت خطیری قرار می‌گیرد و باید روی نقشی با خصوصیات روانی و جامعه‌شناسانه و… متمرکز شود. سختی کار از آن جهت است که باید نقشی را بسازید و روی صحنه آن را تجسم کنید و در عین حال تظاهر کنید. همه تکنیک‌های بازیگری برای این است که چگونه بهتر تظاهر کنیم تا در برابر هزاران چشمی که شما را نگاه می کند، باورپذیر باشد و همه این کارها نیازمند آگاهی است.

وی توضیح داد: هنوز هم وقتی کاری جدید به من پیشنهاد می‌دهند سر کلاس اول می‌نشینم و از اول شروع به خواندن و تحقیق و تمرین می‌کنم. کار با خود یکی از کارهای مهم در بازیگری است. شما با خود در خلوت خود باید کار و تمرین کنید، به نکاتی برسید و بعد در جمع آن را مطرح کنید.باید بدانید که بازیگری به این سادگی نیست.

چالش حفظ و تداوم حس در سینما

نصیریان درباره صدای دوبلورها در آثار سینمایی نیز گفت: علی حاتمی معتقد بود دوبلور با بیان خود چیزی به کار اضافه می‌کنند اما من با او هم عقیده نیستم؛ من معتقدم در همه جای دنیا برای دوبله از صدای خود بازیگر استفاده می‌کنند زیرا خود آن بازیگر، نقش را بازی کرده و به زیر و بم کار آشناتر است.

بازیگر مجموعه «هزار دستان» درباره نقش جایزه در زندگی یک بازیگر گفت: جایزه جایگاه جدی و اثربخشی برای آدمی مثل من ندارد البته که از دریافت آن خوشحال می‌شوم اما زیاد تاثیرگذار نیست. زمانی که تئاتر را شروع کردیم اصلا به فکر اسم و رسم و دریافت جایزه نبودیم، نمی‌دانم هنر بازیگری برای ما چه جاذبه‌ای داشت که به این موارد فکر نمی‌کردیم. پیشنهاد نمی‌دهم که شما هم این گونه باشید چرا که زمانه عوض شده است. مهم این است که کار خود را جدی بگیریم. بازیگری کاری خلاقانه و دشوار است که زحمت و تلاش و البته لذت دارد؛ اولین کسی که از کار لذت می‌برد خودتان هستید و این لذتی ماندگار است.

وی درباره تفاوت بازی در تئاتر و سینما گفت: بنیاد کار سینما و تئاتر یکی است اما در میدان عمل و اجرا، کار هر یک متفاوت است. یکی دارای صحنه و تماشاگر است و در دیگری میان تماشاگر و صحنه توسط دوربین و لنزها فاصله وجود دارد. در تئاتر با این ذهنیت باید تظاهر به نقش کنید که تماشاگر زنده با شماست و در نوع ارائه احساستان باید توانمند باشید تا آن حس های درونی را منتقل کنید. حفظ و تداوم حس در سینما یکی از چالش‌هایی است که بازیگر با آن مواجه است.

وی همچنین درباره حضورش در فیلم سینمایی «ستارخان» ساخته علی حاتمی نیز گفت: علی حاتمی فیلمنامه ستارخان را پیشنهاد داد و من به او گفتم علاقه‌ای به بازی در یک فیلم اکشن و جنگی ندارم و حاتمی گفت فیلم من اکشن نیست. کار با علی حاتمی همیشه برای من مطلوب بود اما فکر می‌کنم این فیلم آن‌طور که باید نظر مردم را به خود جلب نکرد.

داریوش مودبیان، کارگردان و نمایشنامه نویس نیز در بخشی از این نشست، گفت: دوستی که با آقای نصیریان دارم به بیش از 60 سال برمی گردد. با کارهای ایشان در تئاتر، تلویزیون و برنامه‌های اداره هنرهای دراماتیک آشنا بودم. یکی از مکتب‌هایی که تئاتر را از آن طریق آموختم برنامه‌هایی بود که در سال 1339 با کارگردانی علی نصیریان برگزار می‌شد و من تماشاگر این دوره‌ها بودم و در آنجا برای نخستین بار ایشان را از نزدیک دیدم. او همیشه به موقع سر کار حاضر می‌شد و هنوز هم وقت‌شناس هستند. آن زمان 14 ساله بودم و این برخورد برای بسیار سازنده بود آنقدر که راه خود را از آن زمان پیدا کردم و این دوستی برای من بسیار ارزشمند است.

عمر خود را برای تئاتر گذاشتم

نصیریان در ادامه گفت: آنچه که ما را تا به امروز حفظ کرده زبان و فرهنگ ما است. هزاران سال پیش فردوسی شعری سروده است که ما هنوز هم آن را می‌خوانیم و هنر همین است؛ نگه دارنده و حفظ‌کننده. هر اتفاقی بیافتد، هنر و ادب این مملکت ما را به هم پیوند می‌دهد و حفظ می‌کند. اولین کلاس تئاتر را در سال 29 رفتم و عمر خود را برای تئاتر گذاشتم و کار دیگری جز بازیگری و تئاتر و سینما نکردم. هنر همین است؛ اگر کسی وارد حیطه هنر می‌شود صحبت دو یا چند سال نیست بلکه صحبت از یک عمر است.

وی با اشاره به همکاری خود با داریوش مهرجویی در فیلم «گاو»، گفت: مهرجویی بازی مرا هدایت کرد و معمولا اولین چیزی که مرا مجذوب می‌کند متن نمایش، نگاه و شناخت کارگردان است که در مورد فیلم «گاو» همه این ویژگی‌ها وجود داشت. مهرجویی و ساعدی با همکاری یکدیگر فیلمنامه «گاو» را نوشتند و وقتی آن را دیدم متوجه شدم که مهرجویی یک آدم دیگر است و شیفته او شدم.

نصیریان یادآور شد: کارگردان دیگری که شیفته او شدم ناصر تقوایی بود؛ او نگاه و وسواس خاصی در سینما داشت. زمانی که نقش مستر فرهان در «ناخدا خورشید» را به من پیشنهاد داد چون خودش در جنوب زندگی کرده بود مرا به خوبی راهنمایی کرد. کارگردانان خوب تنها یک سرنخ به بازیگر می‌دهند و تقوایی این گونه بود. برای راهنمایی نقش مستر فرهان تنها یک جمله به من گفت؛ «دلالی است که یک دندانش طلاست» و من به دنبال نقش رفتم و آن را پیدا کردم.

مسعود جعفری جوزانی به بازیگر ایده می‌دهد

وی همچنین با اشاره به همکاری با دیگر کارگردان‌ها نیز گفت: همایون غنی‌زاده، فیلمنامه«مسخره‌باز» را برای من فرستاد از متنی که برای فیلم به من داد فهمیدم که او آدمی نوآور و خلاقی است. همچنین مسعود جعفری‌جوزانی که یکی از کارگردان‌های کاربلد سینماست که درس سینما را در آمریکا خوانده است. وقتی فیلمنامه «جاده‌های سرد» را به من داد فهمیدم در کار خود به درستی وارد است چون نگاهش و حرف‌هایی که می‌زند به بازیگر ایده می‌دهد و تقوایی و مهرجویی نیز با سوابق درخشانی که دارند، این‌گونه هستند.

نصیریان در پایان خطاب به جوانان بیان داشت: حال و آینده هنر نمایش در دست شما جوانان است. یادتان نرود. برای کار هنر کم آوردن معنا ندارد؛ اگر هدفی دارید باید آن را پیگیری کنید. اگر شکست خوردید، اگر نگذاشتند و نتوانستید کارکنید، هرگز ناامید نشوید. خلاقیت مانند آب است که نشت می‌کند، بیرون می‌آید و راه خود را پیدا می‌کند. اگر جوهر خلاقیت در وجود شما است کار کنید و اگر عشق و علاقه دارید کوتاهی نکنید. از شکست نترسید. کار کنید و خلاقیت خود را آشکار کنید.

 

 

 

 

 

 

سینایی در سینما شرافتمندانه زیست/ سینایی بنیان‌گذار مستند پرتره بود

مراسم نکوداشت زنده یاد «خسرو سینایی» توسط موزه سینما با همکاری انجمن دانش‌آموختگان مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی باغ فردوس شب گذشته در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در ابتدای این مراسم علی لقمانی که اجرای مراسم را بر عهده داشت، گفت: من معتقدم فیلمسازان به دو صورت می‌توانند کار کنند ابتدا اینکه تولید کنند و تمام شود و دوم اینکه فیلم را خلق کنند تا ماندگار شود. ممکن است با برخی از فیلم‌های محمدرضا اصلانی، منوچهر طیاب و… هم سلیقه نباشیم اما به هیچ وجه فیلم‌هایی نیستند که قابل اعتنا نباشد زیرا این فیلم ها همیشه با خود چالش به همراه دارند.

مرثیه گمشده‌ خسرو سينايي یک اثر فرهنگی واقعی است

وی ادامه داد: به گفته محمد ابراهیم باستانی پاریزی در کتاب «شاهنامه آخرش خوش است» تنها فیلم معتبری که استادانه در فضای مستند با موضوع جنگ جهانی دوم ساخته شده؛ فیلم «مرثیه گم‌ شده» خسرو سینایی است در واقع «مرثیه گم ‌شده» یک اثر فرهنگی واقعی است.

لقمانی خاطرنشان کرد: یکی از موارد دردناکی که به خسرو سینایی در ساخت «قطار زمستانی» گفته شد این بود که «لطفا مخاطب عام را نیز در نظر بگیرید». حاصل در نظر گرفتن مخاطب عام می‌شود فیلم‌هایی که فروش بالایی دارند اما سال بعد در خاطر کسی نمی‌ماند. امثال فیلم‌هایی مانند«مرثیه گم شده» هر چقدر هم که زمان می‌گذرد و به آن رجوع می‌شود، چالش جدیدي ایجاد می‌کند.

سینایی در سینما شرافتمندانه زیست

در ادامه رسول بابارضا رئیس هيات مديره انجمن دانش‌آموختگان مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی (باغ فردوس) گفت: خسرو سینایی، هنرمند، شاعر ، آهنگساز و از همه مهم‌تر معلمی بود که شرافتمندانه در فضای سینمای ایران زیست و آثار شریفی را خلق کرد. معلمی که با دیگر اساتید باغ فردوس به این مکان هویت بخشیدند و آن؛  ساختن هویت آموزشی براي باغ فردوس بود که تا امروز ادامه پیدا می‌کند. اساتیدی مانند خسرو سینایی هویتی با نام و نشان «بچه‌های باغ فردوس» را بوجود آوردند که؛ سالهاست در سینمای ایران قابل تشخص و شناسایی است.

سینایی بنیان‌گذار پرتره‌های مستند بود

در بخش دیگری از این مراسم محمدرضا اصلانی مستندساز پیشکسوت سینما نیز گفت: رفتن خسرو سینایی حیف بود ما یکی از دوست‌داشتنی‌ترین چهره‌های سینما را به دلیل بیماری کرونا از دست دادیم. او از کسانی نبود که به آخر کار خود رسیده باشد بلکه پروژه‌های اصلی خود را به دست گرفته بود و آینده خوبی برای او وجود داشت و این آینده خوب در چنین فردی، شخصی نبود بلکه برای همه ما بود و مرگ او ضایعه ملی بود. چیزی که می‌توانست منجر به یک حاصل فرهنگی برای یک ملت و تاریخ باشد از دست رفت و این چیزی است که مرا متاثر می‌کند.

وی افزود: کسانی مانند خسرو سینایی بعد از یک مجموعه کار، دیگر «فرد» نیستند یک «انستیتو» هستند و این انستیتو باید پشتیانی شود و نباید رها شود زیرا رها شدن این افراد در واقع لطمه به بنیادهای فرهنگی ما است. مدیریت و جامعه فرهنگی ما باید به این آگاهی برسد و از این غفلت‌ها و از دست رفتن‌ها جلوگیری کند. از دست رفتن بخشی از حافظه تاريخي و ناخودآگاه جمعی ماست؛ «مرثیه گمشده» سینایی و مرثيه‌ بسیاری از ماست. ما همه مرثیه‌های گمشده‌ایم.

این مستندساز درباره فیلم «مرثیه گمشده» گفت: این فیلم به هیچ وجه یک فیلم دانشجویی نبود و کاری خوش ساخت و فرهنگی بود که به فیلم‌های کوتاه اروپای شرقی طعنه می‌زد. به خاطر دارم یکی از دوستان از او پرسید «مرثیه گمشده» یک سبک بود و چرا ادامه ندادی؟ سینایی در پاسخ گفت کسی این کار را جدی نگرفت و از من خواسته نشد. اصلانی خاطرنشان کرد: سینایی بنیان‌گذار پرتره‌های مستند ايران بود. او بیش از 100 مستند ساخت که همه دارای مفاهیم عمیق بودند و باید توجه داشته باشیم که این مداومت و مقاومت راي ساخت فيلم، خود یک جنگ است؛ در واقع او با جنگ خود جنگی را راه انداخت.

خسرو سینایی؛ یک استاد آکادمیک به معنای واقعی

در ادامه این مراسم، شهاب‌الدین عادل استاد دانشگاه با بیان اینکه اولین برخوردش با سینایی سال 54 بوده است، گفت: او جزء اساتیدی بود که در دهه 40 بعد از تحصیل در اتریش به عنوان مستندساز به ایران آمده بودند و در دانشگاه هنرهای دراماتیک به تدریس مشغول شد. سینایی در اولین جلسه کلاس از ما پرسید چه کسی تا حالا فیلم ساخته است؟ و کسی جواب نداد و او گفت حالا که کسی فیلمی نساخته جلسه بعد همه باید فیلم بسازید و سر کلاس حاضر شوید. در این کلاس به جز من ، جهانگیر کوثری، هوشنگ گلمکانی، رخشان بنی‌اعتماد و.. هم بودند. من برای ساخت فیلمم به دزفول رفتم و از غارها فیلم گرفتم و یادم می‌آید زنده یاد خسرو سینایی بابت آن فیلم به من گفت: تو می‌توانی فیلمبردار خوبی بشوی.

وی افزود: خسرو سینایی روحیه منظم و مسئولیت‌پذیری در کلاس‌های درسش داشت و دلش می‌خواست کلاس‌هایش هميشه با نتیجه همراه باشد. در واقع یک استاد آکادمیک واقعی بود و زمان صحبت، جمله‌ای خارج از چارچوب علمی نمی‌گفت و همیشه دانشجویانش از لحن و دانش او تعریف می‌کردند. به نظرم تجربه، مهم‌تر از تدریس است و او تجربیات خود را به خوبی منتقل می‌کرد و تاثیر عمیقی روی دانشجویان داشت. این گونه بود که صمیمیت ما دانشجویان با او در سال‌های بعد نیز در امور مختلف ادامه پیدا کرد.

سینایی نگاه انسانی را عینا زندگی می‌کرد

در ادامه همایون امامی مستندساز پیشکسوت سینما  و نويسنده كتاب «یک عمر، یک راه، یک عشق؛ خسرو سینایی» نیز گفت: خسرو سینایی در شرایطی دوربین خود را به دست گرفت و مستند را شروع کرد که دهه 40 و 50 بود و اختناق سیاسی فضای خاصی ایجاد کرده بود. بارها می‌شنیدم که گفته می‌شد «سینایی موضع‌گیری سیاسی ندارد» و او را کنار می‌گذاشتند؛ در حالی که این ویژگی بسیار مهم او بود.

وی با بیان اینکه نباید از یاد ببریم که فیلم‌های مستند زیادی ساخته شده است که شاید به پیشرفت‌های سیاسی و اجتماعی کمک کرده‌اند، افزود: خسرو سینایی مستند فرهنگی ساخت و بیشتر روی زیر ساخت‌های فرهنگی کار کرد. تصور می‌کردیم با تغییر قدرت، زیرساخت نیز تغییر می‌کند و این هوشیاری سینایی بود که به فکر زیرساخت‌های فرهنگی جامعه بود و به همین دلیل در تمامی فیلم‌هایش مقوله فرهنگ را اولویت قرار می‌داد. او معتقد است زیرساخت باید تغییر کند تا جامعه بتواند با آگاهی بیشتری در امر انتقال قدرت تصمیم بگیرد و آن را با هوشیاری تمام پیش ببرد.

امامی افزود: یکی از ویژگی‌های مورد نقد سینایی، نگاه انسانی او در آثارش بود؛ سینایی همواره نگاه انسانی داشت و همدردی و همدلی می‌کرد. «مرثیه گمشده» نگاهی جهانی به بحث جنگ و آوارگان لهستانی می‌اندازد، نگاه وطنی را با یک نگاه جهانی پیوند می‌دهد و محدوده انسانی را از محدوده ملی فراتر می‌برد و این ویژگی مهم فیلم‌های سینایی است. سینایی درواقع نگاه مستند را با داستانی تلفیق می‌کرد و مرز میان این دو را بر هم می‌زند؛ فرد دیگری در این سال‌ها چنین نگاهی نداشته است. یکی از هنرهای مهم سینایی آمیختگی زندگی خود با فیلم‌هایش بود درواقع او نگاه انسانی را عینا زندگی می‌کرد.

نگاه سینایی به مقوله جنگ برایم عجیب بود

حبیب احمدزاده، نویسنده ، کارگردان و مستندساز نیز در این مراسم گفت: اولین باری که «مرثیه گمشده» خسرو سینایی را دیدم نگاهش به مقوله جنگ برایم عجیب بود چرا که خود زندگی در جنگ را تجربه کرده بودم.

وی افزود: در سال 81 درباره صادق هدایت تحقیق و پژوهش می‌کردم و 700 صفحه نتیجه تحقیقم را به زنده یاد سینایی نشان دادم و بدین طریق با او بیشتر ارتباط گرفتم که به مستند «گفتگو با سایه» منجر شد. سینایی در دوره کتاب بزرگ شده بود، او به من لطف داشت و با اینکه از دو نسل متفاوت بودیم هیچ‌وقت دچار چالش نمی‌شدیم و سعی کردیم جامعه را بهتر کنیم و بزرگ‌ترین تفاوت ما این بود که او روی پرده، شخصیتی از خودش بود.

احمدزاده بیان داشت: بزرگ‌ترین دستاورد یک انسان این است که بتواند مانند دوی امدادی انسانیت خود را به دیگران منتقل کند و خسرو سینایی این گونه بود و من امروز خودم را مدیون مرد بزرگی می‌دانم که جرأت کرد با تمام توهین‌هایی که به او شد، درباره صادق هدایت فیلمی بسازد.

سیاوش دولت‌سرایی(مدرس و کارگردان ) نیز به عنوان نماینده اولین دوره تدریس خسرو سینایی در باغ فردوس، گفت: این که کار بلد باشید یک بحث است و اینکه بتوانید در جایگاه دیگر به عنوان معلم تدریس کنید بحث دیگری است. استاد سینایی هم فیلمساز خوبی بود و هم معلم سخنور و با دانش بود. وقتی شروع به صحبت می‌کرد بسیار شیوا و خیلی خوب مطلب را به انتها می‌رساند.

وی ادامه داد: خسروسینایی همیشه تاکید می‌کرد باید به شعور مخاطب خود احترام بگذاریم و اگر فیلم می‌سازیم متعهدانه و صادق باشیم و با حرکات کاذب تماشاگر را سرگردان نکنیم و فریب ندهیم.

در این مراسم بخش‌هایی از گفتگوی تاریخ شفاهی زنده یاد «خسرو سینایی» برای حاضران پخش شد.

در این مراسم افرادی همچون محمدرضا اصلانی، محمدرضا دلپاک، نظام الدین کیایی، مهدی مسعودشاهی، همایون امامی، شهاب الدین عادل، حبیب احمدزاده، ارد عطارپور،رسول بابارضا، رهبر قنبری، علی لقمانی، شيواكاظمي، قاسم قلی پور، هادی محمدی، همایون علیخانی، سیروس حسن پور، رستم ایران نژاد،  پیمان جعفری، آنتونا شرکا، سیاوش دولت‌سرایی، انسيه نجفي، محمود یارمحمدلو، عباس عطریان، محمدرضا مهراندیش، جواد طاهري، مهدي سرشار، رضا صیامی زاده، سيد محسن موسويان، اميرهادي اسماعيلي، كاظم اخوان، بهرام خداويسي، مهرداد دفتري، صادق حدادي، محسن شهابي، رضا نجفي، جهان آذري، حسين شكري، منوچهر صفرخاني، غلامرضا حسيني زاده، حسن كريمي، غلامرضا ساغرچيان، امير دهنوي، ابوالفضل كريمي، امير هوشنگ داناييي، پرويز كلانتري، محسن خستو، امیر فرض الهی و … حضور داشتند.

 

موزه سینما میزبان “علی نصیریان” می شود

موزه سینما میزبان “علی نصیریان” می شود/ دیداری صمیمانه با اعضا باشگاه مخاطبان موزه سینما

«علی نصیریان» بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون مهمان موزه سینمای می‌شود.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در ادامه سلسله نشست‌ها و برنامه های باشگاه مخاطبان موزه سینمای ایران «علی نصیریان» بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون به موزه سینما می رود.
در این دیدار که روز شنبه چهارم شهریورماه ساعت ۱۷ در سالن فردوس موزه سینما برگزار خواهد شد ؛ علی نصیریان»  ضمن بیان  خاطرات خود طی سالها حضور در سینما و تئاتر،  بخشی از تجربیات خود را با  اعضا باشگاه مخاطبان موزه سینما در میان می‌گذارد.
علی نصیریان چهره شناخته شده سینما و تئاتر کشور است که جوایز بسیاری را تاکنون به دست آورده و نشان درجه یک فرهنگ و هنر را نیز  از آن خود کرده است.
نصیریان در آثار ماندگاری همچون گاو، آقای هالو، پستچی، دایره مینا، آفتاب نشین ها، کمال‌الملک، کفش‌های میرزانوروز، جاده‌های سرد، ناخدا خورشید، شیر سنگی، روز باشکوه، بوی پیراهن یوسف، برج مینو، کمیته مجازات، شکارچی شنبه، حکایت دریا، مسخره باز، خورشید، لامینور، هفت بهار نارنج و … نقس آفرینی داشته است.

نکوداشت زنده یاد «خسرو سینایی» در موزه سینما

موزه سینمای ایران با همکاری انجمن دانش آموختگان مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی باغ فردوس نکوداشت زنده یاد«خسرو سینایی» را برگزار می‌کنند.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، نکوداشت زنده یاد «خسرو سینایی»؛ کارگردان، نویسنده، آهنگساز و شاعر روز سه شنبه 31 مردادماه ساعت 18 در سالن فردوس موزه سینمای ایران برگزار می‌شود.
در این مراسم دانش آموختگان مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی باغ فردوس که از دانشجویان زنده یاد «خسرو سینایی» هستند نیز حضور خواهند داشت.
گفتنی است، زنده یاد «خسرو سینایی» در دهه 60 با حضور در مرکز اسلامی فیلمسازی باغ فردوس جان تازه‌ای به جوانان علاقمند به سینما و مستند بخشید.
سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه از هجدهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای «عروس آتش» ، لوح زرین بهترین کارگردانی از دومین دوره جشنواره فیلم فجر برای «هیولای درون»، نشان «هنرمند با افتخار» از وزارت فرهنگ جمهوری لهستان برای «مرثیه گمشده» و .. از جمله جوایز و افتخارات زنده یاد «خسرو سینایی» است.
جزیره رنگین، کویر خون ، مثل یک قصه، عروس آتش، کوچه پاییز، در کوچه‌های عشق، یار در خانه، هیولای درون، زنده‌‌ باد و مستندهایی همچون راویان تاریخ، آوازهای سکوت، میان سایه و نور، کوچه پائیز، سر مرز و .. از جمله آثاری هستند که از این هنرمند فقید سینما به یادگار مانده است.
تولید قریب۳۰ فیلم مستند؛ ۹فیلم بلندسینمایی ومستند ؛ ۸ فیلم کوتاه ؛۴ فیلم پویانمایی ؛۱۵ موسیقی فیلم؛ ۷ اثرمکتوب درحوزه فیلمنامه وشعر؛۴کتاب ترجمه ازمتون انگلیسی وآلمانی در کارنامه هنری او دیده می‌شود.

 

آماده امضای تفاهمنامه همکاری‌های مشترک فرهنگی با ویتنام هستیم

 

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با تاکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران آماده امضای تفاهم‌نامه همکاری‌های مشترک فرهنگی با جمهوری ویتنام است، گفت: ما از امضای تفاهم‌نامه مشترک فرهنگی با کشور ویتنام استقبال می‌کنیم و آمادگی گسترش روابطمان با این کشور را داریم.

به گزارش موزه سینما به نقل از  مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدمهدی اسماعیلی در دیدار با رییس مجلس ویتنام که در موزه سینما برگزار شد، با تاکید بر این مطلب، ادامه داد: برگزاری هفته‌های فرهنگی ایران در ویتنام نیز یکی از اقداماتی است که می‌توان از طریق آن آثار هنری کشورمان را در ویتنام به نمایش گذاشته و آن را به ملت و دولت ویتنام معرفی کنیم.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به تاریخ سینمای ایران، تصریح کرد: کشور ایران در عرصه فعالیت های سینمایی، تاریخ ۱۰۰ ساله‌ای دارد و آمادگی همکاری های مشترک در زمینه را با کشور ویتنام دارد.

اسماعیلی در ادامه با اشاره به برخی از آثار سینمایی کشور ویتنام ادامه داد: ما خاطرات خوبی در حوزه سینمای ویتنام داریم و درباره مقاومت تاریخی ویتنامی‌ها در حمله آمریکایی‌ها به این کشور ده‌ها فیلم جنگی وجود دارد و همواره ویتنامی‌ها در ذهن ما انسان‌هایی فداکار، مقاوم و مدافع وطن خود هستند که برای دفاع از میهنشان جان خود را نیز تقدیم کرده‌اند و در زمینه سینمایی آمادگی همکاری های مشترک با ویتنام را داریم.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تاکید کرد: امضای تفاهمنامه جامع فرهنگی بین دو کشور نیز مبنای خوبی برای همکاری‌های فرهنگی است و آمادگی تدوین آن را نیز داریم.

وی ادامه داد: با گسترش روابط فرهنگی میان دو کشور تجارب فرهنگی آن ها نیز در اختیار یکدیگر قرار می‌گیرد و دکتر رئیسی رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران نیز همواره بر گسترش روابط با کشورهای دوست تاکید داشته و دارند.

در این دیدار وونگ دین هیو رئیس مجلس جمهوری ویتنام نیز با ابراز خرسندی از حضور در ایران به مناسبت پنجاهمین سالروز روابط دیپلماتیک بین ایران و ویتنام و حضور در هفته فرهنگی ویتنام در تهران، گفت: از همکاری‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای برگزاری هفته فرهنگی ویتنام در تهران سپاسگزارم.

وی تاکید کرد: معتقدم برقراری روابط ما و ایران و همچنین روابط با دیگر کشورها همواره باید از زمینه‌های فرهنگی آغاز شود.

رییس مجلس ویتنام با اشاره به برخی از آثار به نمایش درآمده در هفته فرهنگی ویتنام در تهران که در باغ موزه سینما از ۱۸ تا ۲۰ مرداد ماه برگزار می‌شود، گفت: در این هفته در این نمایشگاه لباس های سنتی، صنایع دستی، فیلم و … به نمایش در می‌آید.

وی در بخش دیگری از سخنان خود تاکید کرد: از برگزاری هفته فرهنگی ایران در ویتنام استقبال و حمایت می‌کنیم.

رئیس مجلس ویتنام با اشاره به نقش مهم فرهنگ در پیشبرد روابط دوجانبه کشورها با یکدیگر، گفت: برخی از کشورها به اهداف توسعه اقتصادی و اجتماعی توجه بیشتری نسبت به اهداف فرهنگی دارند و توسعه فرهنگی را فراموش کرده‌اند اما معتقدم توسعه اقتصادی و اجتماعی باید همراه توسعه فرهنگی رقم بخورد.

وی در پایان از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برای امضای تفاهمنامه مشترک فعالیت‌های مشترک فرهنگی در ویتنام دعوت کرد.

گفتنی است، رییس مجلس جمهوری ویتنام به مناسبت پنجاهمین سالروز روابط دیپلماتیک ایران و ویتنام و حضور در هفته فرهنگی ویتنام در تهران به ایران سفر کرده است.

هفته فرهنگی ویتنام در تهران از ۱۸ تا ۲۰ مرداد در باغ موزه سینما برگزار می شود.

هفته فرهنگی ویتنام در موزه سینماآغاز به کار کرد

هفته فرهنگی ویتنام در تهران همزمان با پنجاهمین سالروز روابط دیپلماتیک با ایران ودر حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس مجلس این کشور در باغ موزه سینما برگزار شد.

به گزارش موزه سینما به نقل از مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدمهدی اسماعیلی در آیین آغاز به کار این هفته فرهنگی در کشورمان با خوش آمدگویی به حاضران، گفت: در گذشته کشورها بر مبنای اقتصاد و نیز قدرت نظامی تقسیم می‌شدند اما امروز بر اثر توسعه قدرت معنا، تقسیم بندی کشورها بر مبنای قدرت فرهنگی نیز مورد توجه قرار گرفته است. در تقسیم بندی بر مبنای فرهنگ حتماً جمهوری اسلامی ایران و ویتنام به عنوان قدرت‌های فرهنگی درون زا شناخته خواهند شد.

وی افزود: روابط ایران و ویتنام همواره بر مبنای دوستی و برادری بوده است و ملموس‌ترین نقطه اتصال تاریخی دو کشور وجود آرامگاه الکساندر درودیس در اصفهان است که به عنوان پدر زبان جدید ویتنامی شناخته می‌شود.

اسماعیلی ادامه داد: در دوران معاصر نیز ایران و ویتنام روابط رسمی دیپلماتیک دوجانبه را در سال ۱۹۷۳ بنا نهاده و سفارتخانه‌های دو کشور در دهه ۹۰ گشایش یافته است. بر همین مبنا سال ۲۰۲۳ مقارن با پنجاهمین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک بین دو کشور است.

وی در عین حال تصریح کرد: در طول این نیم قرن روابط دوجانبه در بستری از سه مولفه احترام و مودت، توسعه روابط در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و همکاری متقابل در عرصه نهادهای چند جانبه و بین‌المللی شکل گرفته است.

اسماعیلی ادامه داد: استقلال طلبی، عدالت و آزادی‌خواهی و تجربیات مشترک دو کشور در مبارزه برای استقلال و آزادی و همچنین پیگیری سیاست مبتنی بر چند جانبه‌گرایی، مخالفت با یک جانبه گرایی، احترام به قوانین بین‌الملل و تمامیت ارضی و حاکمیت کشورها موجب شده تا تاریخ روابط سیاسی دو کشور تقریباً عاری از هرگونه نقطه مبهم و یا تاریک باشد.

وی تاکید کرد: دو کشور در ۵۰ سال گذشته همواره بر عزم خود برای توسعه روابط تاکید کرده و سفر دو رئیس جمهور و یک رئیس مجلس ایران به ویتنام و همچنین سفر رئیس جمهور ویتنام به ایران و اکنون سفر ریاست مجلس ویتنام نیز تنها در طول ۱۰ سال گذشته تبلور این اراده است.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه با اشاره به روابط دوستانه دو کشور تصریح کرد: زمینه های مساعد و فرصت‌های توسعه روابط دوجانبه بسیار فراوان است که از جمله آن ها وجود فرهنگ مشترک آسیایی است. حضور ملت‌ها در یک جرافیای واحد که در طول تاریخ روابط سنتی و دیرینه داشته‌اند به طور طبیعی در نهایت منجر به ایجاد رویه‌ای از رفتارها می‌شود که به رغم اختلافات، در آن سویه‌هایی از اشتراکات نیز به چشم خواهد خورد.

وی ادامه داد: ایران و ویتنام نیز از این قاعده مستثنا نبوده و روابط سرزمینی با چین قدیم و تجارت در جاده ابریشم ارتباطاتی را ایجاد و سطحی از اشتراکات را خلق کرده است در این چهارچوب و به عنوان مصادیق رفتارهایی مانند احترام به بزرگان، پدر و مادر، میهمان نوازی، خانواده محوری، جایگاه مهم مضامین روحی و آسمانی در اعتقادات، معنویت‌گرایی و … از جمله اشتراکات فرهنگ آسیایی بین ایران و ویتنام است،

رئیس شورای فرهنگ عمومی کشورمان در ادامه افزود: ظرفیت همکاری‌های فرهنگی بین دو کشور بسیار زیاد است می‌توان ظرفیت‌های بالقوه را به بالفعل تبدیل کرد. مردم ایران تصویری زیبا و ستودنی از مردم ویتنام در اذهان خود دارند و آن ها را به عنوان مردمی مهربان، سخت‌کوش و در عین حال مقاوم و تسلیم ناپذیر می‌شناسند. توسعه این شناخت منوط به افزایش ارتباطات و اجرای برنامه و فعالیت‌های فرهنگی است. برگزاری نمایشگاه میراث هنر ایران مهم تمدن توسط سفارت ایران در ویتنام به مدت ۳ هفته در موزه مردم شناسی هانوی در سال گذشته گام مهمی در این راستا بود.

اسماعیلی گفت: در سال‌های اخیر راهبرد نگاه به شرق به راهبردی جدی از سوی جمهوری اسلامی ایران در منظومه نگاه ژئوپلوتیکی و جغرافیایی تبدیل شده است چرا که ایران از جمله کشورهایی است که به لحاظ موقعیت جغرافیایی و سیاسی از مزیت ژئو استراتژیکی، ژئو اکونومیکی و ژئوپلیتیکی بهره‌مند است. این راهبرد هویت سازی جدیدی در گفتمان سیاست خارجی ایجاد کرده و علاوه بر این دولت مردمی نیز آسیا محوری را یکی از مهم‌ترین راهبردهای خود در سیاست خارجی تعریف کرده است.

وی در پایان تاکید کرد: هنوز فضاها و ظرفیت‌های متعددی برای همکاری به ویژه در زمینه توسعه روابط فرهنگی بین دو کشور وجود دارد که امیدوارم با فعال شدن اراده‌های موجود شاهد شکوفایی بیش از پیش این ظرفیت‌ها باشیم.

در بخش دیگری از این آیین سفیر ویتنام در تهران نیز از نمایش فیلم سینمایی کشورشان که موضوع آن خانواده محور و توجه و کمک یک مادر نسبت به فرزندش را به نمایش درمی آورد در آیین آغاز به کار هفته فرهنگی ویتنام در تهران خبر داد.

همچنین در بخش دیگری از این آیین کلیپی با مضمون معرفی جاذبه‌های طبیعی، قومیتی و ملی کشور ویتنام به نمایش درآمد.

گفتنی است، پیش از آغاز این آیین، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با حضور در نمایشگاه فرهنگی و هنری ویتنام که در محوطه باغ موزه سینما از ۱۸ تا ۲۰ مرداد برگزار می شود، از بخش‌های مختلف هفته فرهنگی جمهوری سوسیالیستی ویتنام در تهران بازدید کرد و در گفت و گو با برخی هنرمندان ویتنامی در جریان فعالیت‌های فرهنگی، هنری و صنایع دستی این کشور قرار گرفت.

وزیر فرهنگ با تماشای خلق یکی از آثار هنری هنرمند ویتنامی (نقاشی) خود نیز به خلق اثری هنری به تبعیت از این هنر پرداخت و به طور ملموس آن را تجربه کرد.

مسعود جعفری جوزانی: سینما بیش از هر هنر دیگری نیاز به بسترسازی دارد هر کدام از ما مانند اثر انگشت متفاوت هستیم

 

کارگاه «انتقال تجربه فیلمسازی» با حضور مسعود جعفری‌جوزانی نویسنده و کارگردان عصر روز گذشته برای اعضاء باشگاه مخاطبان موزه سینما در سالن فردوس این مجموعه فرهنگی تاریخی برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، مسعود جعفری‌جوزانی با بیان اینکه اگر بخواهیم فیلمساز شویم ابتدا باید اجزای آن را به خوبی بشناسیم، گفت: زمانی که ما درس سینما می‌خواندیم هنوز سینما جدی گرفته نمی‌شد و وقتی درباره آن صحبت می‌کردیم گاهی با تمسخر می‌گفتند مگر سینما، خواندن می‌خواهد؟! آن دوران به غیر از مارکسیست‌ها بقیه به سینما به چشم تفریح نگاه می‌کردند. در واقع از نیمه دهه ۶۰ میلادی به بعد سینما جدی‌تر گرفته شد.
لحظه‌های ناب سینما نشان دادنی است و تعریف کردنی نیست
جعفری جوزانی با بیان اینکه در جوانی فیلم‌های زیادی می‌دیده است تا از آنها درس بگیرد، افزود: من معتقدم سینما، بیش از هر هنر دیگری نیاز به بسترسازی دارد. زمانی که ما جوان بودیم تماشای فیلم به آسانی امروز نبود که در خانه‌ها همراه با خانواده‌مان ببینیم. معمولا فیلم خوب این‌گونه است که اگر کسی از شما خواست داستان آن را تعریف کنید، نتوانید و به او بگویید باید خودت فیلم را ببینی؛ چرا که لحظه‌های ناب سینما نشان دادنی است و تعریف کردنی نیست. دلم برای آنگونه سینما تنگ شده؛ به نظرم لحظه‌های نابی که تعریف کردنی نیستند، خود سینما است.
وی ادامه داد: متاسفانه در دانشگاه‌ها کلاس «درک فیلم» نمی‌گذارند ؛ کلاسی که در آن هفته‌ای یک فیلم نمایش دهند و از تماشاگران بخواهند درک خود را نسبت به آن اعلام کنند. درک فیلم نوعی بسترسازی است که در جامعه بوجود می‌آید.
کارگردان فیلم سینمایی «شیرسنگی» با تاکید بر اهمیت درک فیلم، گفت: در دانشگاه کلاس‌های زیادی داشتیم اما کسی به ما آموزش نداد چگونه بنویسیم و چگونه فیلم را درک کنیم؛ مفاهیم فیلمسازی را همه می‌دانستیم ولی افراد کهنه کاری که فلسفه مونتاژ را می‌دانستند و آموزش می‌دادند بسیار کم بودند. اگر سینما بخواهد قصه بگوید مهم این است که من از آن قصه و آن فیلم چه حس کردم، اینکه بازیگر یک فیلم چگونه آمد و با چه حالتی آمد در سینما مهم است زیرا در درک فیلم تاثیر می‌گذارد.
وی ادامه داد: کسانی که سینما می‌خوانند باید نسبت به جهان و هستی نگرشی متفاوت داشته باشند و تلاش کنند که اگر سینما می‌آورند همراه آن حس و فلسفه را نیز بیاورند. مثلا، آلفرد هیچکاک فیلم «طناب» را که با یک شات ساخت مفهومی را منتقل می‌کرد و در واقع می‌خواست پاسخی به مونتاژ سینماگران مارکسیست داده باشد.
جعفری‌جوزانی با بیان اینکه امروز اتفاقات نوینی در سینما می‌افتد، بیان داشت: مثلا می‌توان با انواع لنز در فیلم به تماشاگر ‌بگویید کجا را نگاه کند و وقتی به این ظرافت‌ها نگاه می‌کنیم می‌بینیم سینمای هر فردی با فرد دیگر متفاوت است؛ هیچکس، شبیه فرد دیگر نیست و هر کدام از ما مانند اثر انگشت متفاوتیم؛ حتی اگر بخواهیم داستان یکسانی بسازیم.
با چیدن واژه‌ها کنار هم می‌توانید خود را پیدا کنید
وی ادامه داد: من معتقدم اگر می‌خواهید بنویسید، حتما موضوعی شما را آزار می‌دهد که می‌خواهید درباره آن بنویسید و اگر آن موضوع را برای کسی تعریف کردید یا می‌خواهید تعریف کنید یعنی آن داستان به پختگی کامل نرسیده و می‌خواهید نظر دیگران را هم بدانید. بنابراین قلم را بردارید و از آنچه می‌اندیشید بنویسید حتی اگر بد بنویسید؛ حتی اگر آغاز ، میانه و پایان خوبی نداشته باشد زیرا قطعا جواهری در آن است که با جادوی نوشتن به موضوع می‌رسید تا جایی که موضوع شما را با خود درگیر می‌کند.
جعفری جوزانی با بیان اینکه به دنبال آنچه رسم است نروید، گفت: در دنیا داستانی نیست که گفته نشده باشد اما وقتی شما بنویسید یک موضوع دیگر است و تفاوت دارد. ما نمی‌دانیم چقدر توانایی در وجود ما است و کم‌کم خود را کشف می‌کنیم و تا جایی پیش می‌رویم که گویا هزاران آدم درون ما زندگی می‌کنند بنابراین خلاق باشید، واژه‌ها را کنار هم بچینید تا خود را پیدا کنید. پس از نوشتن فیلمنامه، دکوپاژ خودش شکل می‌گیرد و آن زمان است که باید استوری بورد طراحی کنید ولی زمان ساخت فیلم به آن متکی نباشید و شرایط دیگر را هم در نظر بگیرید زیرا در غیر این صورت فیلم خوبی از آب درنمی‌آید.
وی با اشاره به اینکه زنده یاد مرتضی ممیز پوستر فیلم‌های «شیرسنگی» و «در مسیر تندباد» را طراحی کرده است، بیان داشت: ممیز از من خواست فیلم را ببیند تا بتواند پوستر را طراحی کند. سه بار فیلم را دید، فیلمی که آن زمان بدون تدوین و موسیقی متن بود و تماشای آن چند ساعت طول می کشید. در نهایت پوستر فیلم را طراحی کرد که بیان کننده فضای فیلم بود.

وقتی پوستر فیلم را می‌بینید، باید متوجه شوید که با چه نوع فیلمی روبرو هستید در غیر این صورت کاری بیهوده است.
جعفری جوزانی با بیان اینکه سینماگر باید همه چیز را ببینند و هر دیدنی دیدن نیست، گفت: فیلمساز نکات ریز را می‌بیند ، احساس بشر را درک می‌کند و معنی نگاه را می‌فهمد. زمین و زمان با یک فیلمساز واقعی حرف می‌زند. گاهی با یک جمله و یا یک متن، هم میزانسن مشخص می‌شود، هم شخصیت پردازی و هم زمان و مکان؛ مانند: «همه اهل شیراز می‌دانستند که داش آکل و کاکا رستم سایه‌ی یکدیگر را با تیر می‌زدند.»
وی با اشاره به ریتم در سینما گفت: پیش از این در سینما تقطیع‌ها و کات را ریتم می‌دانستند در حالیکه این ریتم نیست. ریتم مجموعه‌ای از حرکت دوربین، حرکت بازیگر، خطوط و رنگ، نور و تقطیع است.
وی در پایان با ذکر خاطره‌ای از علی نصیریان در فیلم «شیرسنگی» بیان کرد: به خاطر دارم برای این فیلم همه در یک خانه روستایی شب‌ها می‌خوابیدیم و هیچ کدام از بازیگران اعتراضی نداشتند. من هنوز هم معتقدم هیچ بازیگری مانند علی نصیریان نمی توانست نقش مورد دلخواه من را در این فیلم بازی کند. امیدوارم بازیگران جوان هم به جزء از بازیگری، از بزرگانی مانند علی نصیریان، جمشید مشایخی، داوود رشیدی، عزت الله انتظامی و محمدعلی کشاورز، اخلاقیات را بیاموزند.

گفتگویی که موزه سینما برای زادروز «ژاله علو» منتشر کرد

موزه سینمای ایران در ادامه انتشار سلسله برنامه‌های تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز «ژاله علو»؛ گوینده رادیو، صداپیشه و بازیگر بخش‌هایی از گفتگوی این هنرمند را منتشر کرده است که در زیر می‌خوانید.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، ژاله علو با بیان اینکه در سال 1306 در تهران متولد شده است، گفت: در یک خانواده که اهل فرهنگ ، ادب و خوشنویسی بود بزرگ شده است. پدرم علاقه زیادی داشت که من با ادبیات کشور آشنا باشم به همین دلیل از هفت سالگی با شروع مدرسه کتاب حافظ، سعدی و شاهنامه برایم می‌خواند و من را تشویق می‌کرد تا با اشعار بزرگان کشور آشنا باشم.

وی ادامه داد: از دانشسرای مقدماتی مستقیما وارد رادیو شدم و اعلام برنامه می‌کردم. در آن زمان ما به میدان ارک می‌رفتیم و با ماشین گویندگان را به بی‌سیم  که یک استودیو پخش داشت و اغلب برنامه‌ها زنده پخش می‌شد، می‌بردند. یعنی اگر زنده یاد صبحی مهتدی برای قصه گویی می‌آمد و یا زنده یاد راشد برای سخنرانی می‌آمد به صورت زنده پخش می‌شد.

علو در ادامه بیان داشت: هیچ چیزی جز عشق من را به سمت کار نمی‌برد و تمام دوستان از دل و جان در رادیو کار می‌کردند و مسئولیت خود می دیدند.

وی با بیان اینکه فیلم های زیادی بازی کرده است، خاطرنشان کرد: یکی از فیلم هایی که در آن نقش آفرینی داشتم « طلسم گمشده» بود که دومین فیلم رنگی در ایران بود. همکاری من با تئاتر بیش از دو سال و نیم طول نکشید زیرا کارهایم در رادیو آنقدر زیاد شده بود که دیگر نمی‌توانستم در تئاتر حضور داشته باشم.

علو با بیان اینکه در اواخر دهه 30 کم کم کار سینما را رها کرد، گفت: در آن دهه کیفیت کار متفاوت شده بود و دیگر نه من آنها را می پسندیدم و نه آنها من را و کارم به رادیو و دوبله محدود شده بود ، سرپرست دوبلاژ بودم و در رادیو برنامه های مختلفی را کارگردانی می‌کردم .در دهه 50 چند فیلم بازی کردم و در ادامه آنها در سریال امیرکبیر و روزی روزگاری ، گالش ها و بخش چهار جراحی نیز حضور پیدا کردم  اما همچنان با دوبلاژ همکاری می‌کردم و در سال 58 از رادیو بازنشسته شدم.

وی با بیان اینکه هنرمندان زیادی بودند که دیگر نظیر آنها را نخواهیم داشت، خاطرنشان کرد: البته هنوز هم هنرمند داریم که قابل توجه و احترام هستند اما یاد یاران از دست رفته در زمانی که آدم مرور خاطرات می کند، خیلی عزیز است. دوستانی بودند که در رادیو، دوبله، سینما و تئاتر همراه و همکار و همگام بودیم با هم به کارمان عشق می‌ورزیدیم، عاشقانه کار می‌کردیم و باهم اثری بوجود می‌آوردیم که مردم روزی دیدند و شنیدند و در خاطره‌هایشان نگه داشتند و هنوز بعد از سال‌ها وقتی من را می‌بینند می گویند ما با صدای تو بزرگ شدیم.

علو در ادامه گفت: یادم می آید روزی یکی از مجلات درباره خانم چهره آزاد از من سوال کرد و من در پاسخ گفتم او کارش را با عشق شروع کرد و عشقش را در کارش نیز به کار برد زیرا هنر و عشق از هم جدا نیستند. او به نیکمامی زندگی کرد و با جلال و عظمت از دنیا رفت.

وی ادامه داد: من معتقدم مرگ ترسناک و دردناک نیست بلکه  یک پرواز باشکوه است و خوشا به حال کسانی که با شکوه پرواز می‌کنند.

علو در پایان بیان داشت: تمام تلاشم را کردم تا کارهایم را با صمیمیت ، صداقت و عشق انجام بدهم و در تمام مدت به مردم عشق ورزیدم ؛ به همین دلیل مردم به من اطف دارند و همین برای من بهترین پاداش است.

 

اکبر نبوی: کارگردانی تقوایی کاملا هوشمندانه است / هادی مقدم دوست: مستند اربعین یک منظومه مردم شناسی است

نشست تحلیل فیلم مستند «اربعین» ساخته ناصر تقوایی با حضور اکبر نبوی پژوهشگر، منتقد سینما و هادی مقدم دوست نویسنده و فیلمساز عصر روز دوشنبه نهم مرداد ماه در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در ابتدای این مراسم فیلم مستند 21 دقیقه‌ای «اربعین» ساخته ناصر تقوایی نمایش داده شد و پس از نمایش آن اکبر نبوی پژوهشگر و منتقد سینما با بیان مقدمه‌ای درباره مفهوم تراژدی گفت: ما با سوءتفاهمی تاریخی درباره واقعه عاشورا در جامعه روبرو هستیم که از سوی برخی نویسندگان مطرح شده که از واقعه عاشورا با تعبیر تراژدی یاد می‌شود؛ درحالی که عاشورا تراژدی نیست.

وی ادامه داد: تراژدی در معنای مصطلح یعنی قهرمانی که کشته می‌شود و به هدف خود نمی‌رسد. مثلا در داستان‌های پهلوانی مانند «سهراب و رستم» و «اسفندیار و رستم» که هر دو تراژدی‌های بزرگ تاریخی هستند، قهرمانان آن اهدافی بزرگ دارند که به هدفشان نمی‌رسند و هر دو با مرگی دردناک و دلی غمگین کشته می‌شوند.

این پژوهشگر سینما با بیان اینکه در واقعه عاشورا با یک تراژدی روبرو نیستیم، بیان داشت: قهرمان آن کشته می‌شود اما به همه اهدافش می‌رسد و آن حفظ کرامت انسان، تضمین آزادگی برای آینده انسان، زندگی با کرامت برای انسان و مجموعه‌ای از این اهداف است که اهداف محقق می‌شود اما مرگش تلخ و پراندوه است.

نبوی با اشاره به موضوع فیلم یعنی عزاداری آئینی مردم بوشهر عنوان کرد: عزادارای مردم جنوب با زیست فرهنگی و تاریخی آنها ارتباط مستقیم دارد.  زندگی از طریق دریا و ماهیگیری و سفرهای تجاری دشواری‌های خود را دارد. این فیلم در سال 1349 در بوشهر ساخته شده است و نشان از آن دارد که مردم بوشهر در زندگی عادی خود با حماسه‌های کوچک و بزرگ در زندگی روبرو هستند. در این فیلم ناصر تقوایی کسی را که برای روایتگری اصلی انتخاب کرده جهانبخش کردی‌زاده معروف به «بخشو» است؛ کسی که صدای زخمی، اسطوره‌ای و حماسی داشت و این با زندگی و زیست مردم آن منطقه نسبت دارد.

وی ادامه داد:  اگر توجه کرده باشید مردم دیگر مناطق این نوع عزاداری را ندارند و عزاداری مردم جنوب رنگ خاصی دارد؛ گویا دمام‌زن‌های این مراسم از دل تاریخ آمده‌اند. حتی پیکره، صورت و نگاه آنها رنگ خاصی دارد، نگاهشان عمیق و پر از تلخی و اندوه است و روایت‌های بسیار زیادی از محیط زیست آن منطقه دارد. در واقع این واقعه بزرگ با خون و پوست مردمی که پیرو امام حسین(ع) هستند، نسبت دارد.

دکوپاژ «اربعین» با زندگی مردم جنوب هماهنگ است

این پژوهشگر سینما با اشاره به آغاز مستند «اربعین» گفت: فیلم با نمایی از ماکتی از کربلا و شمع‌ها آغاز می شود و گویا سالهاست که این عزاداری بوده و همانند فلاش بک این خاطرات مرور می شود، به دمامزن‌ها و سنج‌زن‌ها می‌رسد که ویژگی حماسی دارد و این ویژگی را هیچ ابزار عزاداری دیگری ندارد و این اتفاق شگرفی برای یک مستند است. بسیاری از مستندها لحن ندارند اما این فیلم به شدت لحن دارد؛ دکوپاژی که تقوایی دارد دارای لحنی هماهنگ با مردم جنوب و واقعه‌ای است که بعد از هزار و سیصد سال روایت می‌شود و به‌شدت حماسی است.

وی درادامه افزود: یکی از کارهای خوبی که تقوایی در این فیلم انجام داده این است که پاساژهایی انتخاب کرده که با زندگی مردم این منطقه نسبت دارد. دوربین با نشان دادن مجموعه لنج‌هایی که ساکن هستند و برخی پهلو گرفتند، فضای غم‌گرفته بندر را نشان می‌دهند. در پلانی، گندمزار و عمل گندم باددادن را نشان می‌دهد که با توجه به تنوع کشاورزی مردم این منطقه روی گندم تاکید دارد؛ فهم من این است که واقعه کربلا شاید بزرگ‌ترین گناهی است که از ابتدای تاریخ رخ داده و خوردن گندم در برخی از روایت‌های دینی، اولین گناهی است که انسان انجام داد. تقوایی این موضوع را به فیلم پیوند می‌زند که اگر گناه نخستین نبود، این گناه بزرگ‌تر اتفاق نمی‌افتاد.

رویکرد تقوایی در «اربعین» فرمالیستی نیست

نبوی با اشاره به پنجره‌های مشبکی که در فیلم نمایش داده می‌شود نیز گفت: گاهی این پنجره‌ها کل قاب را پر کرده و دوربین تند حرکت می‌کند؛ درست است فیلم در جاهایی در ورطه فرمالیسم گرفتار می‌شود ولی رویکرد تقوایی فرمالیستی نیست و از این پنجره‌ها برای بیان مفهومی استفاده کند. پنجره معنا دارد؛ چشمِ خانه برای دیدن است. خانه در اینجا به معنای متعارف نیست به معنی زمان و مکان است؛ زمان و مکانی که ایستا نیست و تقوایی با هوشمندی هنرمندانه‌ای به آن ریتم تند می‌دهد. درواقع تقوایی از منطقه جنوب، دریا و آب استفاده هنرمندانه کرده است، در کربلا یکی از مفاهیمی که همیشه مطرح است تشنگی است که در این فیلم با واقعه کربلا کنتراست ایجاد می‌کند.

ساخت مستندهایی مانند «اربعین» دشوار است

نبوی با بیان اینکه در این فیلم دوربین ماخوذ به حیا رفتار می‌کند، بیان داشت: گویا اول باید به نوعی اهلیت خود را به این آیین نشان بدهد بعد وارد حریم مردم آن منطقه شود. دوربین در آغاز با فاصله از مردم حرکت می کند و در مسجد و حسینیه مراسم عزادرای شروع می شود، بعد از پلانی از بیرق‌ها، دوربین خود را عقب می‌کشد و آرام آرام نزدیکتر شده و جزئی از عزادارن می‌شود تا اینکه در سکانس‌های پایانی در کنار عزاداران حضور دارد، گویا آنها هم آن چشم روایتگر را پذیرفته‌اند.

وی با اشاره به سکانس پایانی این مستند گفت: اگر با یک فیلم رئالیستی یا مستندی گزارشی روبروبر بودیم این پایان‌بندی منطق داشت اما ما با یک فیلم هنری روبرو هستیم که راز آن هم این است که از هنر اصیل برخورداراست. فیلم با پایان عزاداری به یک‌باره تمام می‌شود و فیملساز هیچ سکاسی به آن اضافه نمی‌کند که ممکن است به یک کنایه سیاسی اشاره داشته باشد. فیلم اربعین جزو آن دسته فیلم‌هایی است که سهلِ ممتنع است و هر کسی نمی‌تواند مانند آن را بسازد. ساخت این مستند با نگاه زیبایی شناسانه‌ای که دارد، به‌شدت دشوار است.

«اربعین»؛ فراتر از مستند تصویری و گزارشی است

در بخش دیگری از این نشست، هادی مقدم‌دوست با بیان اینکه نسخه خوبی از این فیلم نمایش داده شد، گفت: مستند «اربعین» بیانگر برخوردی است که فیلمساز با موضوع فیلم دارد و آن همان چیزی است که شاکله، ریخت و صورت فیلم را تشکیل می‌دهد. فیلم چیزی فراتر از تصویر مستند و به جای مانده از یک رویداد است و این مبحث قابل طرح برای سینماگرانی است که می‌خواهند از موضوعی فیلم بگیرند و در نهایت اثرشان در سطح گزارشگری باقی می‌ماند و فراتر از آن نمی‌رود. موضع و احساس داشتن به موضوع نقطه‌ایست که معتقدم از آنجا هنر آغاز می‌شود.

وی افزود: نماهایی که از پنجره‌ها در این مستند وجود دارد و حرکت های دوربین همه حساب شده و شبیه ضربآهنگ و لحنی است که در مراسم عزاداری داخل فیلم اتفاق می‌افتد. فیلم به صورت یک منظومه اتفاق می‌افتد؛ عزاداران دست در کمر یکدیگر مانند منظومه می‌چرخند و قاب‌هایی که بسته شده و ضرباهنگی که با تدوین ساخته شده همان حالت را به ما منتقل می‌کند.

مقدم دوست در ادامه بیان داشت: صورت‌بندی که فیلم برای خود انتخاب می‌کند نکته قابل توجهی دارد؛ فیلم خود را در محیط استعاره و کنایه و تشبیه نگه نمی‌دارد تا پلانها کارکردشان به تولید یک معنایی ختم شود که شبیه به خلق معنا در خطابه است. معنا و به عبارت دقیق تر احساس فیلم در دل یک منظومه موسیقایی قرار داده شده است؛ در باد دادن گندم‌ها و تصویری که می‌بینید آهنگی درونی وجود دارد که هم به زندگی مردم آن ناحیه اشاره می‌کند و هم با قطعه موسیقی آئینی که فیلم دارد، هم‌آهنگ است. البته دلسپاری به این نغمه، فقط محصول پیدا کردن ریتم و آهنگ نیست، بلکه محصول فهمیدن و پسند باطن‌ آیینی‌ست که در فیلم نمایش داده می‌شود. در واقع گویی فیلم خود در حال شراکت در آیین و مراسم اربعین است.

اربعین مستندی عالی است زیرا تقوایی اهل تحقیق بوده است

مقدم دوست خاطرنشان کرد: وقتی فیلم را می‌بینید گویا این فیلم یک قطعه موسیقایی بسیار فهیم است که درباره آن اندیشیده شده و پشت آن فکر است. می‌شود درباره آن حرف زد، لذت برد، حس دریافت کرد و معارف را از فیلم استنباط کرد. این گونه است که فیلم به اثری متفکر و هنری سینمایی تبدیل می‌شود. می‌توان با وجود قدیمی بودن ابزار فیلمسازی، تعبیر «نفیس» را برای آن انتخاب کرد.

وی با بیان اینکه پژوهشی که این فیلم داشته یک پژوهش مطالعاتی مردم شناسی و جامعه شناسی صرف نبوده است، بیان داشت: کوشش پژوهشگرانه‌ای که این فیلم توانست آن را به یک اثر تاثیرگذار و حس‌ساز تبدیل کند، پژوهشی است که دنبال حقیقت امور و باطن پدیده‌ها بگردد و کاری کند که ما صاحبِ نظر و احساس شویم.

مقدم دوست در پایان بیان داشت: اینکه خود پژوهشگر نسبت به موضوع فیلم احساس پیدا می‌کند نکته مهمی در فیلم مستند و داستانی است که کمتر درباره آن حرف زده می‌شود درحالیکه این نکته می‌تواند یک فیلم را به سطح عالی برساند. به جرات می توان گفت اربعین مستندی عالی است زیرا تقوایی اهل تحقیق بوده است. حتی نوع فونتی که تقوایی برای نوشتن عنوان فیلم انتخاب کرده به موضوع هماهنگی صاحب اثر با جان رویداد اربعین دلالت دارد.

گفتنی است،شهرام اسدی کارگردان سینما و نظام الدین کیایی صدابردار پیشکسوت سینما به عنوان مهمان ویژه در این مراسم حضور داشتند.