«محمدعلی باشه آهنگر» در موزه سینما مطرح کرد: داشتن ایده از اصول یک فیلمساز مولف است

دومین جلسه کارگاه انتقال تجربه فیلمسازی با حضور «محمدعلی باشه آهنگر»عصر دیروز برای اعضاء باشگاه مخاطبان موزه سینمای ایران برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینمای ایران، محمدعلی باشه آهنگر درباره اهمیت ایده در فیلمسازی، گفت: داشتن ایده از اصول یک فیلمساز مولف است و باید توجه داشت این فیلمسازاست که در متن نهایی باید همه موارد را لحاظ ‌کند و برای اینکه یک فیلمساز مولف شوید در ابتدا باید متن را بنویسید و بعد شروع به کارگردانی کنید. حتی اگر متن را به تنهایی نمی‌نویسید ، باید با نظارت شما و بر اساس ایده اصلی نوشته شود.

وی ادامه داد: فردی که ایده اصلی را می‌دهد در همه انتخاب‌ها اعم از انتخاب بازیگر و … نقش دارد و اوست که می‌تواند تشخیص بدهد کدام بازیگر برای چه نقشی بهتر است زیرا از همان ابتدا انتقال حس بازیگر را نیز در نظر می‌گیرد.

وی با بیان اینکه انتخاب بازیگر گاهی اختلاف میان فیلمساز و تهیه کننده است، بیان داشت: گاهی یک بازیگر انتخاب می‌شود و محبوب تماشاگران است اما فیلمساز باید تصمیم بگیرد که آیا آن بازیگر می‌تواند نقش را در خود حل کند و حس مورد نظر را به تماشاگر انتقال دهد یا خیر و گاهی هم فیلمساز صاحب سبک در انتخاب بازیگر اقناعی عمل می‌کنند تا فیلم خود را بر اساس توانایی بازیگر و البته شخصیت در فیلمنامه بسازند. برای انتخاب بازیگران گمنام یا به عبارتی تازه‌کار باید او را در موقعیت خاصی قرار دهید و به واکنش‌های او توجه کنید. کی عصبانی می‌شود ، چگونه تقلید می‌کند، کی از چشمانش به درستی استفاده می‌کند ، برای انتقال احساس‌های مختلف چقدر زمان صرف می‌کند، از بدنش چگونه کمک می‌گیرد ، در گفتگوها چگونه از بیانش سود می‌برد ، در صداهای زیر و بالا چقدر توانایی دارد و بسیاری کشف دیگر که ممکن است به ساعت‌ها زمان نیاز داشته باشد. این مراحل در انتخاب دیگر اعضای گروه باید ادامه یابد و تا نسخه نهایی برای حفظ ایده اصلی باید تلاش کند.

باشه آهنگر در ارتباط با تأثیر فیلمبرداری و نور پردازی بر ریتم ادامه داد: سبک فیلمبرداری و نورپردازی فیلمبرداران صاحب سبک تأثیر مستقیمی بر ریتم دارد. اندازه نما، زاویه دوربین ، انتخاب درست لنز ، حرکت‌های مختلف دوربین ، دوربین روی دست و میزان تاریکی و روشنایی در سراسر سکانس‌ها و بسیاری موارد فنی دیگر ریتم را مناسب را بوجود می‌آورد.

کارگردان فیلم سینمایی «سرو زیر آب» درباره ریتم فیلمنامه نیز گفت: حتی اگر فیلمنامه را خودتان ننوشته‌اید یک بار از اول تا آخر آن را رونویسی کنید.

وی ادامه داد: باید در فیلمسازی از خودتان بپرسید که دوست دارید از نگاه جزئی به کلی برسید یا از نگاه کلی به جزئی. اینکه می‌خواهید اولین پلان لانگ‌شات و فضای کلی را نشان دهد یا مثلا از یک کلید یا دری که باز می‌شود شروع کنید؛ این جزئیات همگی در نگارش فیلمنامه مشخص می‌شود. هر وقت در نظر داشتید در فیلم از کل به جزء نگاه کنید به گونه‌ای کار کنید که در تدوین بتوانید پلان‌ها را عوض کنید ضمن اینکه در زمان فیلمبرداری باید همه مراحل را کامل بگیرید تا در تدوین بتوانید در آن دخل و تصرف داشته باشید.

باشه آهنگر با اشاره به اهمیت صدا در فیلمسازی نیز گفت: یکی دیگر از موارد قابل توجه در فیلمسازی صدا است تا آنجا که فیلمساز می‌تواند تصمیم بگیرد که چه زمانی صدا یا افکت می‌تواند به درک بهتر مخاطب از فضا کمک کند. در نظر داشته باشید که همه این موارد در تغییر ریتم نیز موثر است و در ایده جای دارد به همین دلیل باید از ابتدا به این موضوع فکر کنید.

باشه آهنگر با اشاره به معرفی جغرافیا در فیلم، گفت: یکی از دشوارترین بخش کار یک فیلمساز مولف انتقال ایده اصلی در جغرافیای درون فیلم است. در فیلم «ملکه» جغرافیا از خاک خودمان تا خاک عراق و معرفی فضای پالایشگاه ازمقر تا دودکش اصلی بود و کار بسیار دشواری بود اینکه فضایی را برای مخاطب معرفی کنید تا مخاطب باور کند. البته گاهی حتی یک بار، یک جغرافیا را در فیلم نشان دهید کافی است و نیازی نیست هر بار آنرا را تکرار کنید مگر اینکه بخواهید اتفاق مهمی را نمایش دهد.

وی در ادامه یادآور شد: یک فیلم زمانی موفق است که بر اساس ایده اصلی و رعایت تمام موارد مهم از جمله ریتم مناسب از زمان فیلمنامه ، بازی ، فیلمبرداری ، صدا ، جلوه‌های ویژه، تدوین ، موسیقی و میکس ، توسط فیلمساز مولف نظارت شود. این نظارت شامل مقدمه طولانی پیش از فیلمبرداری ، حین فیلمبرداری و پس از فیلمبرداری است و به  تحمل و صبوری ویژه نیاز دارد. همه این مرارت‌ها برای این است که محصول اصلی برای بیننده امروز باور پذیر باشد و این شاید مهمترین مسئولیت یک فیلمساز باشد.

در انتهای این کارگاه هنرجویان همراه با  کمک «محمدعلی باشه آهنگر» کارگردانی و فیلمبرداری را به صورت مختصر تمرین کردند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

« باشه آهنگر» بار دیگر برای انتقال تجربه به موزه سینما می‌آید

جلسه دوم کارگاه انتقال تجربه فیلمسازی محمدعلی باشه آهنگر در موزه سینما برگزار می‌شود.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در ادامه برگزاری کارگاه‌ها موزه سینما برای اعضا باشگاه مخاطبان خود جلسه دوم کارگاه انتقال تجربه فیلمسازی را با حضور محمدعلی باشه آهنگر برگزار می‌کند.
این کارگاه روز سه شنبه ششم تیرماه ساعت ۱۴ تا  18ویژه اعضا باشگاه مخاطبان موزه سینما یرگزار خواهد شد در این کارگاه باشه آهنگر درباره تجربیات خود در حوزه فیلمسازی با تاکید بر روند ساخت فیلم در سینمای ایران صحبت کند.
اهالی محترم رسانه اعم از خبرنگاران، روزنامه نگاران و منتقدان سینمایی درصورت تمایل برای شرکت در این کارگاه می‌توانند با روابط عمومی موزه سینما تماس حاصل فرمایند.
علاقمندان برای حضور در این کارگاه سه ساعته باید درخواست خود را در سامانه http://clubmuseum.ir  ثبت کنند.
محمدعلی باشه آهنگر ساخت آثاری همچون سینما متروپل،  سرو زیر آب ، ملکه، بیداری رویاها ، فرزند خاک،  نبات داغ، نیمه گمشده  و … را در کارنامه هنری خود دارد.
وی در چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی برای ساخت فیلم سینما مترو پل شد او پیش تر نیز در شانزدهمین جشن خانهٔ سینما، فیلم ملکه برنده ده تندیس، از جمله بهترین فیلم، بهترین بازیگر مرد، بهترین کارگردانی، بهترین فیلم‌برداری و بهترین تدوین شده است.

در جلسه هفتم کارگاه فیلمنامه نویسی مطرح شد: «اصغر فرهادی» درباره اهمیت مطالعه «معرفی مشاغل» چه گفت؟

به گزارش روابط عمومی موزه سینما،هفتمین جلسه کارگاه «خلق ایده، ساخت فیلمنامه» با حضور علی اکبر قاضی نظام عصر روز گذشته در موزه سینما برگزار شد.

قاضی نظام در این کارگاه با اشاره به داستان‌های خطی سه پرده‌ای گفت: داستان‌های خطی سه پرده‌ای با یک مقدمه چینی آغاز می‌شود که معرف موقعیت وبستری است که داستان در آن اتفاق می‌افتاد و حادثه‌ای را وارد می‌کند که آغازگر داستان است.

وی ادامه داد: در بخش مقدمه با شخصیت‌های اصلی آشنا می‌شویم در پرده دوم کشمکش‌ها، مضمون و رابطه شخصیت‌ها بسط پیدا می‌کند و داستان با اتکاء به کنش پیش می‌رود. در پرده سوم کنش‌های پرده دوم در یک نقطه اوج به نتیجه نهایی می‌رسد.

قاضی نظام در ادامه گفت: رابرت مک کی در کتاب داستان، ساختار،سبک واصول فیلمنامه نویسی می‌گوید معمولا سه نوع پیرنگ ؛ شاه پیرنگ (طرح کلاسیک)، خرده پیرنگ (مینیمالیسم) و ضد پیرنگ (ضد ساختار) وجود دارد. طرح کلاسیک یعنی داستانی بر مبنای زندگی یک قهرمان فعال که علیه نیروهای عمدتاً خارجی وعینی مبارزه می‌کند تا به هدف خود برسد یعنی حرکت در امتداد زمان در چارچوب واقعیتی داستانی که یکپارچه و دارای پیوندهای عِلی است و رسیدن به پایانی مشخص که به منزله‌ تحولی مطلق وغیر قابل بازگشت است.

وی درباره خصوصیات شاه پیرنگ نیز بیان داشت: روابط علت ومعلولی، پایان بسته، خطی، کشمکش بیرونی، قهرمان منفرد، واقعیت یکپارچه وقهرمان فعال از خصوصیات شاه پیرنگ است. طرح داستان یعنی در عرصه‌ پر خطر وارد شوید و در حالیکه راه‌های متعددی پیش رو داریم، بهترین را انتخاب کنیم.

وی افزود: بهتر است هر صحنه را حتی اگر یک خط باشد در یک صفحه بنویسید تا بعدها که نقطه نظرات افراد مختلف را شنیدید و خواستید صحنه‌ها را جابجا کنید برای شما این امر راحت باشد.

قاضی نظام در توصیف خرده پیرنگ گفت: در مینیمالیسم یا خرده پیرنگ نویسنده با عناصر طرح کلاسیک آغاز می‌کند اما در ادامه آنها را تحلیل می‌کند یعنی ویژگی بارز شاه پیرنگ را کوچک و فشرده می‌کند.

این نویسنده همچنین در باره ضدپیرنگ یا ضدساختار بیان داشت: ضد پیرنگ معادل سینمایی ضد رمان ، رمان نو یا تئاتر پوچ که عناصر کلاسیک را تقلیل نمی‌دهند بلکه معکوس می‌کند. مینیمالیسم دارای خصوصیات پایان باز، کشمکش درونی، تعدد قهرمان و قهرمان منفعل است و ضد پیرنگ نیز دارای خصوصیات تصادف، زمان غیر خطی و واقعیات ناسازگار است.

وی با اشاره به گفته گوستا فرای تاگ از کتاب نظریه‌های روایت والاس مارتین توضیح داد: نمودار کلی وسنتی پیرنگ به شکل v وارونه ترسیم می‌شود و در این نمودار بطور اختصار نقطه الف:مقدمه چینی، ب:آغاز کشمکش، ج: پرداخت کشمکش،ج: نقطه اوج یا برگشت کنش،ج: بازگشایی کشمکش و د: نتیجه است.همواره بهتر است یک راز در داستان طرح شود و توجه داشته باشیم که پاسخ صحیح به این راز را باید خواننده در پایان داستان ببینید.

قاضی نظام با اشاره به خاطره‌ای از یکی از جلسات باشگاه فیلمنامه نویسی که توسط کانون فیلمنامه‌نویسان در خانه سینما بیان داشت: در یکی از این جلسات از اصغر فرهادی دعوت شده بود که من هم در آن جلسه حضور داشتم و یادم می‌آید او گفت کتاب داستان همشهری بخشی برای معرفی مشاغل دارد که مطالعه آن برای خلق شخصیت‌پردازی برای فیلمنامه بسیار خوب و مفید است و با گذشت سال‌ها این گفته هنوز در ذهن من باقی مانده است. به همین دلیل شما باید از هر فرصتی نظیر این باشگاه و کارگاه‌های انتقال تجربه برای بالا بردن سطح دانش خود استفاده کنید.

برای زادروز«ابوالفضل پورعرب»

📣 به مناسبت زادروز « ابوالفضل پورعرب»؛ بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون
🔅زادروز: اول تیرماه ۱۳۴۰
📸 عکس ها از منابع آرشیو موزه سینمای ایران

موزه سینمای ایران منتشر کرد؛ دو متخصص صدای سینمای ایران از «عباس کیارستمی» گفتند

موزه سینمای ایران همزمان با زادروز زنده یاد «عباس کیارستمی» بخش‌هایی از گفتگوی دو پیشکسوت سینما؛ اسحاق خانزادی (صدابردار و صداگذار،) و حسن زاهدی (صدابردار ) درباره این هنرمند هنرمند فقید سینمای ایران را منتشر کرده است که در زیر می‌خوانید.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما،اسحاق خانزادی درباره زنده یاد «عباس کیارستمی» گفت: صحبت کردن درباره شخصیت‌های بزرگ و برخی آدم‌ها بسیار سخت است. من با زنده یاد کیارستمی ارتباط نزدیکی نداشتم اما هردو به خوبی همدیگر را می‌شناختیم . عباس کیارستمی فیلمساز برجسته سینمای ایران بسیار بامنش و با اخلاق بود؛ او همه آدم‌ها را دوست داشت و برای همه احترام قائل بود قرار بود باهم یک فیلم کار کنیم اما متاسفانه او از میان ما رفت.

وی با بیان اینکه آدم‌هایی هستند که هیچ وقت نمی‌شود آنها را فراموش کرد، افزود: مگر می‌شود آقای کیارستمی را فراموش کرد او مردی ماندگار است و همیشه در ذهن آدم‌ها باقی خواهد ماند. کیارستمی کسی بود که اسم ایران را پر آوازه کرد و من همیشه سر تعظیم برای ایشان فرو می‌آورم.

در ادامه حسن زاهدی نیز با بیان اینکه سینمای عباس کیارستمی جایگاه خاص خود را دارد، گفت: سینماگران بسیاری هستند که شروع کارشان با زنده یاد عباس کیارستمی بوده است ؛ یا شاگردی او را کرده اند و لذت بردند و امروز آدم بزرگی شده است اما من معتقدم عباس کیارستمی تک بود و هیچ فردی نمی‌تواند جای او را بگیرد.

وی ادامه داد: کیارستمی انسان بزرگی بود و بی جهت به کسی ترحم نمی‌کرد و همه می‌دانند که بدون هیچ چشم داشتی چقدر به دیگران و از جمله خود من کمک می‌کرد.

زاهدی با بیان اینکه کیارستمی به او خیلی کمک کرده است، خاطرنشان کرد: من بخش عمده‌ای از کارم را مدیون این مرد بزرگ هستم. همانطور که می‌دانید بیشتر آثاری که من در آنها همکاری داشتم اجتماعی هستند و وقتی می‌بینید متوجه می‌شوید که تصویر از صدا جدا نیست و خودتان را داخل فضا حس می‌کنید. یادم می‌آید زنده یاد کیارستمی فیلم چهارشنبه سوری اصغر فرهادی را دیده بود و به من گفت فیلم را دیدم صحنه‌ای که هدیه تهرانی با خواهرش در حمام صحبت می‌کند را صدای سکوت گرفته بودی و به دلیل اینکه در ابتدا نمی‌دانستم چه کسی صدابردار است و برایم این نوع صدابرداری مهم بود نشستم تا آخر فیلم و از تیتراژ متوجه شدم که تو انجام داده‌ای و به من آفرین گفت. اغلب جایزه‌هایش آفرین بود که برای همه ما همین آفرین گفتنش بسیار ارزشمند و مهم بود.

صدابردار فیلم کلوزآپ افزود: زنده یاد عباس کیارستمی همیشه یاد من می‌کرد و با احترام با من صحبت می‌کرد. یادم می‌آید یکبار از کنار خانه‌مان رد می‌شد و من که به همراه دخترم گلشن که دستش را گرفته بودم را دید از ماشین پایین آمد و با ما احوالپرسی کرد.

وی در پایان بیان داشت: یکی از بهترین فیلم‌هایی که کار کردم « خانه دوست کجاست» است و به جرات می‌گویم من اگر در سینما به جایی رسیدم از عباس کیارستمی یاد گرفتم.

زنده یاد عباس کیارستمی اول تیرماه 1319 در تهران به دنیا آمد و در سال 14 تیرماه 1395 از دنیا رفت. وی پنج بار نامزد دریافت جایزه جشنواره سینمایی کن فرانسه شد و در سال 1997 جایزه نخل طلایی بهترین کارگردانی را برای فیلم «طعم گیلاس» دریافت کرد. وی چهار دوره به عنوان عضو هیئت داوران در این جشنواره حضور داشت.همچنین فیلم «کلوزآپ» کیارستمی نیز در میان 10 اثر برتر تاریخ سینمای آسیا قرار گرفت.

جایزه ویژه هیئت داوران و لوح زرین بهترین کارگردانی جشنواره فیلم فجر را برای فیلم «خانه دوست کجاست»، جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان برای فیلم «نان و کوچه» از دیگر جوایز وی است.

نان و کوچه، زنگ تفریح، تجربه، مسافر، من هم می‌توانم، دوازده راه حل برای یک مساله، رنگ‌ها، لباسی برای عروس، گزارش، اولی‌ها، کلید، خانه دوست کجاست، مشق شب، کلوزآپ، زندگی و دیگر هیچ، زیر درختان زیتون، طعم گیلاس، باد ما را خواهد برد، ده، شیرین، کپی برابر اصل، مثل یک عاشق و … از جمله آثاری هستند که در کارنامه هنری زنده یاد «عباس کیارستمی» به یادگار باقی مانده است.

 

دیالوگ های زنده یاد «عزت الله انتظامی» در فیلم هایی که خاطره شد

موزه سینمای ایران همزمان با زادروز زنده یاد «عزت الله انتظامی» چند دیالوگ از فیلم های این هنرمند فقید را منتشر کرد.

پدر دکتر سپیدبخت (فیلم سینمایی خانه‌ای روی آب): آقای دکتر می گفت شما که خونه‌تون بزرگه، قصره، چند طبقه است، نوکر داری، کلفت داری، منم که هنوز روپام، منو چرا آوردی انداختی اینجا؟

پدر راحله (فیلم سینمایی روز واقعه): من از مسلمانی او بوی تازگی می شنوم و از مسلمانی تو تنها بوی غرور جاهلی می آید.

ناصرالدین شاه (فیلم سینمایی کمال الملک): عاقبت وسوسه 10 ساله تماشای این پرده مغلوب شکیبایی شاه شد. پرده بیافکنید که صبر از کاسه چشماها سرآمده ، سخت رغبت دیدار داریم.

امیر جلال‌الدین (فیلم سینمایی خانه خلوت):این از ورقه هایی هست که با جوهر نامرعی نوشتم.

عزت‌الله انتظامی (۳۰ خرداد ۱۳۰۳ – ۲۶ مرداد ۱۳۹۷) بازیگر و کارگردان تئاتر، سینما و تلویزیون، مشهور به «آقای بازیگر» سینمای ایران بود او نخستین بازیگر ایرانی بود که از یک جشنوارهٔ بین‌المللی جایزه گرفت. انتظامی در سال ۱۳۸۲ به عنوان یکی از چهره‌های ماندگار ایران انتخاب شد.

 

«رضا کیانیان» در زادروز خود با موزه سینما مطرح کرد؛ آغوشم برای همکاری با جوانان همیشه باز است

موزه سینمای ایران در ادامه انتشار سلسله برنامه‌های تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز «رضا کیانیان»؛ بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون بخش‌هایی از گفتگوی این هنرمند را منتشر کرده است که در زیر می‌خوانید.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، رضا کیانیان درباره فیلم «باغ فردوس 5 بعدازظهر» ساخته سیامک شایقی، گفت: این فیلم قصه عاشقانه ای داشت و با اینکه تاثیرگذار بود مخاطب را نیز با خود همراه می‌کرد.
وی ادامه داد: بعد از اکران فیلم از برخوردهایی که خانم‌ها با من داشتند متوجه شدم آن را دوست داشتند ضمن اینکه در گیشه نیز فروش خوبی داشت و مورد توجه قرار گرفت . یادم می‌آید به آقای شایقی گفتم دیالوگ های شخصیتی که قرار است من بازی کنم که نقش یک آقای دکتر بود را کم کند . او دلیلش را پرسید و من گفتم این کار یک تجربه برای من است تا بتوانم فیلمی را در سکوت بازی کنم و در عین حال برای خود آقای شایقی هم که به دنیال سکوت می‌گشت خوب بود.
کیانیان با بیان اینکه در «باغ فردوس 5 بعدازظهر» مثلث عشقی وجود داشت که بسیار مورد توجه جوان‌ها قرار گرفت، بیان داشت: خوشبختانه آقای شایقی پیشنهاد من را پذیرفت و دیالوگ‌هایم را کم کرد تا جایی که گاهی به یک نگاه و اشاره بسنده می‌کردم. این فیلم همچنین با هیجان نیز همراه بود زیرا در جایی دختر می‌خواست خودکشی کند و دکتر چندین طبقه را می‌دوید تا به او برسد و خود را از ساختمان به پایین پرت نکند و این یک هیجان بود که مخاطب آن را دوست داشت همچنین فرار از عشق و مثلث عشقی همه از جمله مواردی بود که تماشاگر را جذب می‌کرد.
وی خاطرنشان کرد:از سیامک شایقی خاطره بدی ندارم روی کارش بسیار متعصب بود و سر صحنه عصبانی می‌شد اما عصبانیتش برای بهتر شدن کار بود.
کیانیان در ادامه بیان داشت: همیشه دوست داشتم کمدی کار کنم اما کمدی هایی را دوست دارم که بیشتر موقعیت‌هایی که در فیلمنامه بوجود می‌آید موجب کمیک شدن آن می‌شود که یک تجربه با آقای فرمان آرا در فیلم «دلم می‌خواد» داشتم که درواقع همان نوع کمدی بود که من دوست داشتم.
وی با بیان اینکه علاقمند به کارکردن با کارگردان‌های جوان است، بیان داشت: کار با کارگردان‌های جوان را دوست دارم به دلیل اینکه من معتقدم سینما برای آنها است اما بهرحال یک مواردی هم مُد می‌شود. به عنوان مثال، تعدادی بازیگر جدید می‌آیند و افرادی هم به عنوان نابازیگر وارد سینما می شوند اما چهره خوبی دارند تا آنجا که مردم و دوربین هم آنها را دوست دارد.
کیانیان خاطرنشان کرد: همچنین در سن و سال من هم افرادی وارد سینما می شوند که قبلا بازی نکردند اما چهره و بازی خوبی دارند و تماشاگر هم آنها را دوست دارد که به نظر من اتفاق خوبی است و من نه تنها نسبت به این موضوع جبهه‌گیری ندارم بلکه آغوشم هم برای کارکردن با جوان ها باز است.
وی در پایان با بیان اینکه جوان‌ها در تهیه کنندگی یک مرز دارند، بیان داشت: من از برخی تهیه کنندگان جوان هیچ دستمزدی نمی‌گیرم اما از برخی‌ها هم می‌گیرم چون می‌دانم تهیه‌کننده‌ای که قرار است فیلم کارگردان جوانی که درخشیده است را بسازد حرفه‌ای است و بدین شکل نیست که من نیمی از دستمزدم را نگیرم اما از برخی کارگردان‌های جوان که هنوز دیده نشده‌اند ، هیچ دستمزدی نمی‌گیرم و نهایت همکاری را هم دارم.

سعید رشتیان:افزایش توجه بر تهیه کنندگی سینمای مستند/ خود را مرهون سینمای مستند می‌دانم

آئین سومین دوره نشان عالی خورشید و اهدای آن به سعید رشتیان عصر روز گذشته در سالن فردوس موزه سینمای ایران برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در ابتدای این مراسم که اجرای آن را منصور ضابطیان بر عهده داشت بخش‌هایی از مراسم نشان عالی خورشید در دو دوره گذشته نمایش داده شد و پس از آن مرتضی رزاق‌کریمی گفت: با توجه به اینکه «نشان عالی خورشید» به تهیه‌کنندگان مستند تعلق می‌گیرد لازم است به چند نکته درباره سینمای مستند و نقش تهیه‌کننده مستند اشاره ‌کنم. همه ما شاهد هستیم سینمای مستند رشد فزاینده و با شتابی را طی می‌کند و در دهه‌های اخیر شتاب بیشتری نیز گرفته که ناشی از پیگیری علاقه‌مندان به شناخت ملل، فرهنگ، ادیان و اقوام مختلف است و امروز با رسانه‌های دیجیتال و شبکه‌های مختلف دسترسی به شناخت فرهنگ‌های مختلف نیزآسان شده است.

وی افزود: سینمای مستند هم در ذات خود ویژگی‌هایی دارد و بیشترین سرمایه را برای شناخت در اختیار دارد که می‌توان از آن بهره‌ برد اما متاسفانه هنوز جهان و به ویژه کشور ما نسبت به این نکته غفلت کرده‌اند. همانطور که می‌دانیم در کشورهای توسعه یافته مستندها جایگاه ثابتی از نظر مخاطب دارند و تصور می‌کنم رسانه‌های نوین و شبکه‌های نمایش خانگی می‌توانند از ظرفیت مستندها بهره بیشتری ببرند.

این مستندساز با تاکید بر نقش تهیه‌کننده مستند، ادامه داد: همان‌طور که نویسنده و کارگردان مولف داریم، تهیه‌کننده مولف نیز داریم اما تعداد آنها اندک است و سعید رشتیان ویژگی‌هایی دارد که از مصادیق قطعی تهیه‌کننده مولف است و نگاه هدفمند و راهبردی نسبت به موضوع فیلمی که می‌سازد، دارد.

وی ادامه داد: تهیه‌کننده مولف از افکارعمومی شناخت دارد و باید مطالعات بین رشته‌ای داشته باشد، اهل تحقیق باشد و فقط عامل توزیع پول نباشد. باید روحیه جمع‌گرایی داشته باشد و افراد مختلف از نسل‌ها و تجربه‌های مختلف را کنار هم جمع کند و سعید رشتیان همه این خصوصیات را دارد و در آثار او عشق به مردم و کشورمان را در بالاترین سطح دیده‌ام و به او افتخار می‌کنم.

در ادامه حسین حق‌گو، مستندساز گفت: سعید رشتیان از بنیان‌گذاران انجمن تهیه‌کنندگان مستند است و از هیچ کوششی در این راه مضایقه نکرد تا آنجا که حتی در تمام ایام تعطیلی خانه سینما بدون چشم‌داشت جلسات انجمن را برگزار می‌کرد.

وی با بیان اینکه حجم تولیدات سعید رشتیان در صدا و سیما متنوع است، خاطرنشان کرد: مستندهای «تهران من»، «آینه فرهنگ»، «تصویرگران انقلاب» و… از آثار درخشان او به شمار می‌رود. شیوه او در تولید آثار مستند به صورت استمراری است؛ او بسیار مطالعه می‌کند و مسیر تحقیق را همراه با کارگردان اثر انجام می‌دهد و این امر صرف زمان  و دقت در جزئیات از رابطه او با سینمای مستند نشأت می‌گیرد؛ سینمایی که اگر سال‌ها در آن کار کنید پول‌دار نخواهید شد. به پاس قدردانی سینمای مستند سعید رشتیان، او را «عالیجناب در امر تهیه کنندگی مستند» قلمداد می کنم.

در بخش دیگر این مراسم، علیرضا حسینی عضو هیأت مدیره خانه سینما و انجمن تهیه‌کنندگان سینمای مستند نیز گفت: سعید رشتیان همیشه برای من حکم مربی داشت، در شورا و آکادمی خانه سینما همیشه کنارم بود و هر زمان هر مشکلی به‌وجود می‌آمد بیشترین زحمات برگردن او بود. به نظرم اگر هر انجمن یک سعید رشتیان داشته باشد خوشبخت است.

در ادامه رامین حیدری‌فاروقی گفت: در حوزه ادبیات ایران بر مفهوم راز تاکید بسیاری شده است که همیشه این سوال مطرح می شود که منظور از راز چیست که به اعتقاد من در حوزه روابط انسانی و اخلاقی این راز چیزی جز اعتماد نیست.

وی ادامه داد: هر انسان نشانه‌دار و شاخصی، اعتماد برانگیز است و حتما در زندگی‌اش یک آدم قابل اعتماد دیده است. من معتقدم خوشبختی در ما با تعداد افراد قابل اعتماد زندگی‌مان نسبت مستقیم دارد و در حوزه اجتماعی پیدا کردن آدم‌های قابل اعتماد که بتوانند خود را در توفیق دیگران شریک بدانند و از توفیق دیگران خوشنود باشند، آسان نیست. من این تجربه را با سعید رشتیان دارم پس آدم خوشبختی محسوب می‌شوم.

در ادامه مستند کوتاهی از سعید رشتیان برای حاضران در مراسم نمایش داده شد و بعد از آن مرضیه برومند، مرتضی رزاق کریمی، رامین حیدری فاروقی، حامد شکیبانیا، علیرضا حسینی و محمد صوفی روی صحنه آمدند و نشان عالی خورشید و لوح یادبود را به «سعید رشتیان» اهدا کردند. همچنین در ادامه حسین ترابی مستند ساز پیشکسوت نیز به روی صحنه آمد از سعید رشتیان قدردانی کرد.

سعید رشتیان پس از دریافت نشان عالی خورشید گفت: خود را مرهون سینما و مخصوصا سینمای مستند می‌دانم و تاکید می‌کنم که این مراسم برایم منزل پایانی بوده و پایان خوشی است. در حال حاضر در سینمای مستند در نقطه عطف مهمی بسر می‌بریم که امیدوارم همه ما اهالی جامعه هنری بتوانیم به سلامت از آن عبور کنیم و من این نقطه عطف را تاکید قطعی و قابل بازگشت بر حرفه‌ای شدن در سینمای مستند می‌دانم. امیدوارم رفته رفته وزن حرفه‌ای گری را در سینمای مستند بیشتر ببینیم و پیگیری کنیم.

وی با بیان اینکه برای مستند دو دسته بندی فیلم مستند و سینمای مستند، قائل است، ادامه داد: تاریخ سینمای ما سرشار از افتخارات و الگوهایی است که آنها را می‌توانیم در دسته‌بندی فیلم مستند قرار دهیم و هر چه پیش می‌رویم می‌بینیم علاقمندی به این نوع سینما بیشتر می‌شود.

رشتیان در ادامه بیان داشت: تصور می‌کنم ما که در این حوزه قدیمی هستیم هنوز نتوانستیم مدل‌های حرفه‌ای و جا افتاده‌ای ارائه دهیم که علاقمندان به این حوزه با تکلیف روشن‌تر وارد این وادی شوند و درحال حاضر در نقطه‌ای هستیم که باید بیشتر به سمت حرفه‌ای شدن در سینمای مستند پیش برویم و نشانه این اتفاق می‌تواند این باشد که توجه ما بر تهیه کنندگی به عنوان یک حرفه باید افزایش پیدا کند.

وی با بیان اینکه سینما کار گروهی و جمعی است و این موضوع در سینمای داستانی روشن است، بیان داشت: این موضوع در سینمای مستند به دلایل مختلف هنوز به یک قطعیت نرسیده و باید به صورت گروهی و جمعی این فعالیت را پیش ببریم. فکر می کنم تاکید بر کار گروهی و ویژگی‌هایی که از این طریق به سینما وارد می شود، ما را به موقعیت مطلوب نزدیک می‌کند و سینمای مستند را به سمت سینمایی می‌برد که مخاطبان آن، پاسخ سوالات و انتظارت خود را می‌بینند و زمینه‌ساز گفت‌وگوی بیشتر در مسائل مختلف می‌شود. ما می‌سازیم تا دیده شویم و از مخاطب شروع می‌کنیم.

در این مراسم مرتضی رزاق‌کریمی، مرضیه برومند، رامین حیدری‌فاروقی، حامد شکیبانیا،محمد صوفی، علیرضا حسینی، حسین ترابی، علی دهکردی، علی لقمانی،امیر اثباتی،حسین ترابی، سید مهدی طباطبائی نژاد،  امیر اثباتی، رضا خوشدل،عبدالحسین بدرلو، عصمت شاکری، مهناز مظاهری،مژگان صیادی،ارد زند،حسین حقگو،آرش قاسمی و … حضور داشتند.

ششمین جلسه کارگاه «خلق ایده، ساخت فیلمنامه» در موزه سینما برگزار شد

ششمین جلسه کارگاه«خلق ایده؛ ساخت فیلمنامه» با حضور علی اکبر قاضی نظام عصر روز گذشته در موزه سینمای ایران برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، علی اکبر قاضی نظام با اشاره به ارکان نویسندگی گفت: انگیزه، هدفمند بودن، اراده به نویسندگی، احساس و عاطفه خاص، جهان‌بینی و اعتقاد، شرایط محیطی مناسب و تسلط بر زبان از اهمیت خاصی برخوردار است. همچنین یک طرح داستانی خوب باید به سوالاتی مانند چه چیزی؟کجا؟چه وقت؟چرا و چگونه پاسخ دهد.
وی مواردی که یک طرح خوب به آن نیاز دارد را برشمرد و افزود: یک طرح خوب باید باورکردنی، کامل و روشن و  رشته حوادث منظم و ناگسسته ای داشته باشد همچنین دارای گره‌هایی باشد تا به یک اوج منطقی برسد و با احساسات و عواطف انسانی سر و کار داشته باشد و مهمتر اینکه بهتر است بکر باشد.
قاضی‌نظام با بیان اینکه یک طرح داستانی باید کشش داشته باشد، بیان داشت: طرح موقع خلق شدن با شخصیت مطرح می‌شود و حوادث و رویدادها را شخصیت اصلی می‌پروراند و موضوع قصه، با شخصیت در موقعیت شکل می‌گیرد. معمولا در طرح با شخصیتی روبرو می‌شویم که هدفی را دنبال می‌کند البته گاهی شخصیت‌ها در مقابل یکدیگر قرار می‌گیرند و موجب کشمکش می‌شود و بهترین نوع کشمکش، کشمکشی است که در مقابل هم بایستند. مانند انیمیشن «تام و جری».
این نویسنده افزود: یک طرح خوب و استادانه باید از انسجام کافی برخوردار باشد و از تداوم به اوج و نتیجه برسد بدین ترتیب ایده اولیه شکل می‌گیرد و نباید از یاد ببریم که طرح خوب از منطق علت و معلولی برخوردار است. طرح، ماده خام و طبیعت «واقعه» است که به اختیار مدلل شده باشد. هنرمند یا نویسنده، این ماده خام را پرورش می‌دهد، شفاف می‌سازد و آن را به درستی پرداخت می‌کند، به آن حرکت و رشد می‌دهد و فضا و ابعاد هنری به آن می‌بخشد، ساختمان و زبان هنری به آن می‌دهد ، شخصیت‌هایش را می‌سازد و جهان‌بینی خاص خود را در آن می‌پراکند و به نتیجه و هدف می‌رساند.
قاضی‌نظام با بیان اینکه به عنوان نویسنده باید آنقدر بنویسید تا به طرح اولیه برسید، گفت: طرح داستان باید رشته‌ای از وقایع به هم پیوسته باشد و به نتیجه معینی بپیوندد که در این صورت هر یک از این وقایع را بحران داستان می‌گوییم. بحران‌ها، نقاط تغییر وضع یا نقاط تغییر منظر هستند و هر یک به دیگری گره خورده و همه با هم داستان را به سوی بحرانی عمده یا اوج داستان هدایت می‌کند که تسلسل و تدام این وقایع را آکسیون می‌گویند.
وی در ادامه گفت: یک نویسنده خوب باید در عرض یک یا نیم ساعت بتواند قصه کامل خود را بازگو کند. باید توجه داشته باشید که در طرح، شخصیت‌پردازی انجام نمی‌شود و دیالوگ ندارد، مگر آنکه دیالوگ اهمیت بسزایی در فیلمنامه داشته باشد.
قاضی‌نظام عناصر اساسی داستان را برشمرد و گفت: موضوع، محتوا، ساختمان، زبان، شخصیت، فضا، حرکت و برخورد، نتیجه و هدف عناصر اصلی داستان را تشکیل می‌دهند. ساختار فیلمنامه نیز بسیار مهم است و از عناصری مانند پیرنگ، شخصیت، کشمکش، بحران، نقطه اوج (به عنوان مهم‌ترین بحران) و گفت‌وگو و معرفی آنچه بیننده باید بداند، تشکیل می‌شود.

محمدعلی باشه آهنگر: برای فیلمساز شدن نباید منتظر اتفاق خاصی باشیم / ماندن در سینما سخت است

کارگاه «انتقال تجربه فیلمسازی» با حضور محمدعلی باشه آهنگر کارگردان سینما عصر دیروز 23 خرداد در موزه سینما برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، محمدعلی باشه آهنگر با اشاره به اهمیت تجربه زیستی در فیلمسازی گفت: یکی از مواردی که به فیلمساز برای ساخت فضای فیلم کمک می کند تجربه زندگی در شرایط مختلف است. همیشه از من میپرسند چرا فیلم ملکه را با این فضا ساختی و من در پاسخ می گویم باید در اتفاق مهمی به نام جنگ زندگی کرده باشید تا بتوانید آن را درک کنید و من معتقدم باید تجربه زیستی خود را بالا ببریم.
وی افزود: در کنار تجربه زیستی برای کارگردان پژوهش، لحن ، ایدئولوژی، علم و ادبیات اهمیت پیدا می کند. بسیاری از فیلمسازان و نویسندگان بزرگ تجربه زیستی دارند و از آن برای ساخت فیلم بهره برده اند البته نباید از یاد ببریم که گاهی گذشته فیلمساز نیز کمک کننده است.
کارگردان فیلم سینمایی «ملکه» افزود: در سینما فارغ از تکنسین خوب بودن اگر می خواهیم موفق باشیم باید صاحب ایده باشیم زیرا تفاوت فیلمساز قوی و فیلمسازی که صرفا تکنسین است با ایده مشخص می شود. ایده  فی الفور به ذهن نمی رسد. مثلا ایده فیلم «سینمامتروپل» مربوط به 40 سال پیش است. گاهی ایده باید پخته شود تا زمان پرداخت آن برسد. گاهی با نبود پرداخت درست، آن ایده حیف یا قربانی می شود.
باشه آهنگر با تاکید بر تفاوت ایده در کارگردان‌ها گفت: برخی کارگردان ها دارای لحن خوب هستند و می دانند قصه را چگونه تعریف کنند و برخی کارگردانان با وجود اینکه از بهترین بازیگرها، بهترین ابزار و جلوه های ویژه خوب و… استفاده می کنند، نمی‌توانند به خوبی قصه فیلم را روایت کنند. اکنون انواع دوربین‌ها و امکانات در اختیار هنرجویان و علاقمندان به فیلمسازی است اما باید به این فکر کرد که با این همه امکانات چگونه می توان فیلم خوبی ساخت.
وی با بیان اینکه فیلمسازی را از داخل اتاق خانه خود هم می توانید شروع کنید، بیان داشت: امروز حتی با تلفن‌ همراه می‌توانید تدوین و صداگذاری انجام دهید و روی فیلم موسیقی بگذارید و نباید منتظر اتفاق خاصی باشیم تا فیلمساز شویم زیرا خوشبختانه دسترسی به فیلم های داخلی و خارجی آسان تر از گذشته است. از کمترین امکانات می توانید استفاده کنید و آرام آرام  فیلمسازی را تمرین و ایده هایتان را بارور کنید. ایده باید زایش پیدا کند و نو شود. امروز با پیدایش هوش مصنوعی با داشتن ایده است که می توانید از آن پیشی بگیرید.
کارگردان «سینمامتروپل» در ادامه با اشاره به اهمیت قصه در فیلمسازی، گفت: معمولا آنچه در قصه به آن توجه می شود توصیف عینی و ذهنی است. اگر قرار باشد قصه تبدیل به فیلم شود در ابتدا باید تبدیل به زیبایی‌شناسی تصویری شود و بتوان به آن اتکا کرد.
وی ادامه داد: در مورد فیلمنامه های اقتباسی در کشورمان هنوز راه زیادی داریم امیدوارم آرام آرام اقتباس هم جایگاه خود را پیدا کند تا ضعف قصه گویی جبران شود. البته گاه اختلافاتی میان نویسنده اصلی و سازنده پیش می آید که اجتناب ناپذیر است. یکی از بهترین نمونه های همکاری قصه نویس و کارگردان میان استاد هوشنگ مرادی کرمانی و مرحوم کیومرث پوراحمد بوجود آمد که نتیجه اش قصه های مجید بود که ماندگار هم شد.
کارگردان فیلم سینمایی «سرو زیر آب» ادامه داد: به خاطر دارم سال 97 حدود 150 فیلمساز اول درخواست کار دادند و حدود 35 فیلم ساخته شد و از آن 35 فیلم 11 الی 12 فیلم وارد جشنواره فیلم فجر شد. من معتقدم شاید ورود به سینما ساده باشد ولی چیزی که سخت‌تر است، ماندن در سینما است.
در پایان این کارگاه که به مدت چهار ساعت در موزه سینما به طول انجامید هنرجویان طرح های خود را ارائه دادند و مورد بررسی قرار گرفت.