نقد و بررسی «بیدارشو آرزو» با حضور شرکا، غفارزاده و گبرلو در موزه سینما

نسخه اصلاح و مرمت شده فیلم سینمایی «بیدارشو آرزو» ساخته کیانوش عیاری در موزه سینما نمایش داده می‌شود.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، موزه سینما با همکاری فیلمخانه ملی ایران نسخه اصلاح و مرمت شده فیلم سینمایی «بیدارشو آرزو» را نمایش می‌دهد.
این فیلم ساعت ۱۷ روز ۲۵ اردیبهشت در سالن فردوس موزه سینما نمایش داده می شود و بعد از نمایش فیلم جلسه نقد و بررسی این اثر با حضور آنتونیا شرکا، مهرداد غفارزاده و محمود گبرلو ( مدیر نشست) برگزار می‌شود.
بهناز جعفری، مهران رجبی، مهدی جعفری، محمدحسین اکبری و … در این فیلم نقش آفرینی داشته اند.
«بیدارشو آرزو» داستان آموزگار جوان روستایی در حاشیه شهر بم را روایت می کند که پس از بیرون آمدن از زیر آوار پی می برد همکارش جان سپرده است. او به سوی شهر راه می‌افتد تا برای اهالی کمک بیاورد، اما…
ورود در این برنامه برای علاقمندان آزاد است.

سومین فیلمواره چشم هفتم در میراث در موزه سینما برگزار می‌شود

سومین فیلمواره چشم هفتم در میراث به مناسبت هفته موزه و میراث فرهنگی و با همکاری ایکوم ایران و موزه سینما برگزار می‌شود.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، مرجان حاجی رحیمی، دبیر فیلمواره چشم هفتم در میراث گفت: فیلمواره چشم هفتم در میراث در دو سال گذشته فقط به ویدیوهای خبری اختصاص داشت اما امسال ویدیوهای مستند با موضوع موزه و میراث نیز به آن اضافه شده است.
وی ادانه داد: هدف از برگزاری این فیلمواره تشویق مستندسازان و خبرنگاران به ساخت ویدیوهای میراثی برای آشنایی بیشتر مردم با مواریث فرهنگی خود است.
حاجی رحیمی همچنین گفت: ویدیوهای پذیرفته شده به صورت ماهانه در سالن سینمای موزه سینما اکران می‌شود.
وی همچنین بیان داشت: علاقمندان به شرکت در سومین فیلمواره چشم هفتم در میراث می‌توانند ویدیوهای خود را تا ۳۰ اردیبهشت به آدرس icom.pr.iran@gmail.com ایمیل کنند.
سومین فیلمواره چشم هفتم در میراث روز یکشنبه ششم خرداد سال ۱۴۰۳ از ساعت ۱۴ تا ۱۸ با نمایش فیلم و اهدای لوح تقدیر برگزار می‌شود.

نقش عیاری در زبان سینمایی و تحول آن بسیار موثر است/ «آبادانی‌ها» عدالت اجتماعی را وارد سینما کرد

 برنامه نمایش و نشست تخصصی فیلم «آبادانی‌ها» با حضور کیانوش عیاری کارگردان فیلم، محمود گبرلو مدیر نشست، فریدون جیرانی کارگردان و منتقد سینما، امید رضایی نویسنده و رضا رضایی روانپزشک در موزه سینما برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، محمود گبرلو در ابتدای این نشست گفت:«آبادانی‌ها» فیلمی رئال و خوش ساخت از کیانوش عیاری است که پس از سال‌ها همچنان دیدنی است و با استقبال رو به رو می‌شود. خوشحالم موزه سینما مجموعه نشست‌هایی را برای بزرگداشت عیاری برگزار می‌کند که باعث شناخت و معرفی این هنرمند فرهیخته به نسل جوان می‌شود.

«آبادانی‌ها»؛ فیلمی اجتماعی که به مسائل روز می‌پردازد

فریدون جیرانی در ابتدای صحبت‌های خود گفت: فیلم «دزد دوچرخه» فیلم محبوب مهرجویی بوده و روی او تأثیر زیادی داشته است و بعد از تماشای آن، مهرجویی سینما را نوعی دیگر دید. او یک نسل پیش از عیاری است و در فیلمخانه ملی ایران فیلم را دیده بود.

وی با بیان اینکه عیاری نسخه دوبله شده اثر را سال ۵۷  مشاهده کرد، ادامه داد: اولین فیلمنامه‌ای که در کشور چاپ شد، مربوط به «دزد دوچرخه» بود و در ابتدای آن، ابراهیم رشیدپور درباره قوانین فیلمنامه نویسی توضیحاتی ارائه کرده و در آن منحنی سناریو را شرح داده است.

جیرانی با بیان اینکه «دزد دوچرخه» فیلم محبوب دو نسل است، خاطرنشان کرد: این فیلم اثری مهم و تأثیرگذار است که تاریخ مهمی با آن همراه بوده و نئورئالیسم با آن شناخته می‌شود. زمانی که قدرت راست در ایتالیا به قدرت می‌رسد، چنین فیلم‌هایی را سیاه نما می‌نامند.

گبرلو در ادامه این نشست ابراز داشت: «آبادانی‌ها» فیلمی اجتماعی و اقتباس شده از «دزد دوچرخه» است که به مسائل روز می‌پردازد. ویژگی عیاری این است که همواره پییشرو بوده است.‌ منتقدان به مرور زمان متوجه ارزش‌ها و تفکر جاری در فیلم‌های او شده‌اند. «آبادانی‌ها» تحلیل عمیقی را می‌طلبد. درواقع با یک فیلم تلخ رو به رو هستیم که پایان آن به شدت امیدوار کننده است.

وی ادامه داد: فیلم‌های اجتماعی آن زمان دارای یک لایه سیاسی بود و در لایه دیگر تلخی‌های جامعه و مقاومت درباره آن نشان داده می‌شد. سوال من این است که آیا اساسا فیلم‌های اجتماعی می‌توانند بد باشند؟

جیرانی در پاسخ گفت: در دو دهه سینمای ایران ساخت بهترین فیلم‌ها را تجربه کرده است. از سال ۶۲ تا ۷۲ بهترین‌ فیلم‌های تاریخ سینمای ایران ساخته شد و بین ۷۶ تا ۸۴ نیز آثار ماندگاری مقابل دوربین رفت. این موضوع که نسل سوم سینماگران ایرانی تنها از دل سینمای آزاد بیرون آمدند، امری غلط است. نسل سوم از دل دانشکده هنرهای زیبا و دراماتیک و تفکر روشنفکری پدید آمد. سینمای آزاد جریانی بود که اعضای آن بخشی از نسل سوم سینماگران ایرانی را تشکیل داده است. نسل سوم از دل تحولات دهه شصت بیرون می‌آید و از اواسط دهه شصت سینمای اجتماعی شکل می‌گیرد.

این فیلمساز افزود: «آبادانی‌ها» در کنار «از کرخه تا راین»، «سارا» و «یک بار برای همیشه» نمایش داده شد که در واقع این آثار، واکنش به تغییراتی بودند که در جهان رخ داد و در نتیجه آن جریان چپ فروپاشید. به همین دلیل فیلم‌سازان متفکر به این سمت و سو می‌روند. کیمیایی با «دندان مار» و عیاری با «آبادانی‌ها» سماجت کرده و موضوع عدالت اجتماعی را در سینما پیگیری کردند. اولین فردی که قدم در مسیر تغییر می‌گذارد، عباس کیارستمی است که با فیلم «خانه دوست کجاست» این اتفاق را به وجود می‌آورد. «آبادانی‌ها» آخرین تلاش از نسلی است که می‌خواهد عدالت اجتماعی را وارد سینما کند. کیانوش عیاری در چگونگی بیان زبان سینمایی و تحول آن نقش ویژه‌ای داشته است.

جیرانی ادامه داد: نقش بچه در فیلم «دزد دوچرخه» بسیار مهم است. زمانی که پدر از مشکلات صحبت می‌کند، پسر از غذا خوردن امتناع می‌کند. در صورتی که قشر مرفه با اشتها غذا می‌خورند. در فیلم عیاری نیز پسربچه نقش بسیار مهمی دارد.

«آبادانی‌ها» یک سند تاریخی و اثری انسانی است

رضا رضایی روانپزشک در ادامه نشست بیان کرد: از دید من «آبادانی‌ها» به دلیل نوع شخصیت شخصیت پردازی شخصیت برنا، در مرتبه‌ای بالاتر از «دزد دوچرخه» قرار دارد. فیلم با شخصیت برنا آغاز شده و با آن به اتمام می‌رسد، در صورتی که او تحول و بلوغی اساسی را تجربه کرده است. یکی از ویژگی‌های مهم اثر در این است که با وجود پردیالوگ بودن آن، اگر یک فرد خارجی که فارسی نمی‌داند هم آن را ببیند متوجه داستان می‌شود و این یک معجزه تصویری است. سینما یعنی فضاسازی و مخاطب باید خود را در فضا احساس کند. «آبادانی‌ها» یک سند تاریخی و یک اثر انسانی بسیاری قوی است.

وی ادامه داد: برای یازدهمین بار است فیلم «آبادانی‌ها» را روی پرده سینما می‌بینم و از نظر من این اثر، بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران است و خوشحالم که در روز تولد عیاری این فیلم به نمایش درآمد. «آبادانی‌ها» به سبب ویژگی‌هایی که از آن برخوردار است، فیلمی است که حتما باید روی پرده دیده شود.

رضایی بیان داشت: عیاری اعتقاد دارد که او فیلمساز اجتماعی نیست در صورتی که همواره نگاهی موشکافانه به جامعه داشته‌ و در آبادانی ها شاهد این موضوع هستیم. فیلم دارای میزانسن‌های پیچیده بسیاری است. اجزای سکانس‌های گوناگون در «آبادانی‌ها» با دقت زیادی شکل گرفته‌اند.

گبرلو در ادامه با بیان اینکه اثر عیاری به مسئله آسیب فقر در دنیای مدرن می‌پردازد، افزود: شخصیت اصلی این فیلم از نظر من برنا است که در واقع نشانه‌ای از عیاری است. هدف فیلمساز در این اثر فردی است که دوربین را به دست می‌گیرد و نگاهی سازنده به آینده دارد‌.

امید رضایی نویسنده نیز بیان  داشت : هر اثر هنری برای دیده شدن به خالق نیاز دارد و پس از آن، محتاج نوری است که از طرف بیننده به آن تابیده می‌شود. سینمای آقای عیاری همواره به دلایل مختلف به درستی دیده نشده است. بسیاری از منتقدین در زمان نمایش «آبادانی‌ها» آن را ندیدند به همین دلیل اکران مهجوری را تجربه کرد.

وی افزود: عیاری دارای دیدی همچون یک آینه مقعر بزرگ است که سطح وسیع جامعه را می‌بینند و آن را در کانون فیلم خود متمرکز می‌کند. هنگام نمایش «آبادانی‌ها»، علاقه‌ای به نمایش گسترده آن وجود نداشت، اما دارای ویژگی‌هایی می‌باشد که پس از سی سال همچنان می‌توان درباره صحبت کرد.

رضایی ادامه داد: عیاری به دلیل نگاه انسانی خود شخصیت‌های را انتخاب می‌کند که بازتاب دهنده خصایل انسانی باشند.

انتخاب «آبادانی‌ها» به عنوان دستاورد بشری برای نگهداری در موزه قطب شمال

در پایان این نشست کیانوش عیاری کارگردان فیلم گفت: «آبادانی‌ها» در فیلم در جشنواره لوکارنو نمایش داده شد و مدیر سینماتیک پاریس فردای آن روز ضیافت شامی را به افتخار این فیلم برگزار کرد که در آن چهل نفر از سینماگران جهان حاضر بودند. ایشان در تمام مدت آن ضیافت، درباره فیلم حرف زد. وی «آبادانی‌ها» را برتر از «دزد دوچرخه» می‌دانست و مهمانان حاضر نیز بر این عقیده بودند.

عیاری افزود: «دزد دوچرخه» فیلم محبوب من نیست و علاقه‌ای به آن ندارم. اگر به سمت این فیلم آمدم به دلیل قالب آن بود. عقیده دارم انسان برای مشقت به دنیا نمی‌آید بلکه برای کسب لذت زاده می‌شود. یادم می اید یک شب سوار بر خودرویی شدم که راننده آن یک پیرمرد بود و این دغدغه در من شکل گرفت که چرا انسان‌ها زجر می‌کشند. آن مرد در آن وقت شب باید نزد خانواده خود حاضر می‌شد. این دغدغه به مدت سه سال همراه من بود. از طرف دیگر، دزدیده شدن خودرو باجناق من باعث شد به فیلم «دزد دوچرخه» فکر کنم.

وی بیان داشت: احساس کردم «دزد دوچرخه» می‌تواند قالب مناسبی برای من باشد. از میان فیلم‌های جریان نئورئالیسم، «رم شهر بی دفاع» اثر مورد علاقه من است. یه نظرم «دزد دوچرخه» یکی از خام دوستانه‌ترین فیلم‌های این جریان است و هیچ وقت آن را ستایش نکردم. «آبادانی‌ها» در جشنواره لوکارنو به عنوان یکی از پنجاه فیلم برتر تاریخ سینما برای نگه‌داری در موزه قطب شمال انتخاب شد اما اجازه ندادند تا در آنجا نگهداری شود. انتخاب موزه در ناحیه قطب شمال برای آن است که اگر زمین نابود شد، در این مکان بخشی از تمدن بشری حفظ شود.

در این برنامه هنرمندانی چون سعید پورصمیمی، احمد امینی، حسن رضایی، جابر قاسمعلی، ناصر غلامرضایی، مهرداد غفارزاده، فخرالدین سیدی، پروین ثقه الاسلام و… حضور داشتند.

نقد و بررسی «شبح کژدم» با حضور طوسی، حاجی مشهدی، رضایی و گبرلو در موزه سینما

نسخه اصلاح و مرمت شده فیلم سینمایی «شبح کژدم» ساخته کیانوش عیاری در موزه سینما نمایش داده می‌شود.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، موزه سینما با همکاری فیلمخانه ملی ایران نسخه اصلاح و مرمت شده فیلم سینمایی «شبح کژدم» را نمایش می‌دهد.
این فیلم ساعت 17 روز دوشنبه 24 اردیبهشت در سالن فردوس موزه سینما نمایش داده می شود و بعد از نمایش فیلم جلسه نقد و بررسی این اثر با حضور جواد طوسی ، عزیزالله حاجی مشهدی،حسن رضایی (بازیگر فیلم) و محمود گبرلو برگزار می‌شود.
جهانگیر الماسی، حسن رضایی، ناصر آقایی، زنده یاد کاظم افرندنیا و … در این فیلم نقش آفرینی دارند.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: محمود، فیلم‌ساز فیلم‌های هشت‌میلی‌متری، شیفتگی خاصی به سینمای هشت‌میلی‌متری دارد. او که فیلم کوتاهی به نام «شبح کژدم» ساخته است قصد دارد از فیلمنامه آن فیلمی بلند بسازد اما فقدان امکانات مانعی بر سر کار است. دوستی و رفاقت این دو پایه‌ای است که راه داستانی را شکل می‌دهد…
«شبح کژدم» نخستین‌بار در بخش مسابقه سینمای ایران پنجمین دوره‌ جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد.
ورود در این برنامه برای علاقمندان آزاد است.

نمایش نسخه مرمت شده «فردوسی» در موزه سینما

موزه سینما همزمان با روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی و با همکاری فیلمخانه ملی ايران بخش هایی از یکی از مهم ترین آثار  تاریخ سینمای ایران به نام «فردوسی» را نمایش می‌دهد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، نسخه مرمت شده فیلم «فردوسی» که توسط فیلمخانه ملی ایران ترمیم و بازسازی شده روز سه شنبه 25 اردیبهشت ماه ساعت 15 در سالن فردوس موزه سینما به نمایش در خواهد آمد .
فیلم سینمایی «فردوسی» ساخته «عبدالحسین سپنتا» و تهیه‌‌کنندگی «اردشیر ایرانی» محصول سال ۱۳۱۳ است  که در حدود ۲۰ دقیقه از این فیلم برای علاقمندان سینما نمایش داده خواهد شد.
«عبدالحسین سپنتا» پس از ساختن فیلم«دختر لُر» فیلم «فردوسی» را در سال ۱۳۱۳ کلید زد و بدین ترتیب فیلم «فردوسی» ششمین فیلم تاریخ سینمای ایران لقب گرفت.
پس از نمایش این فیلم ، دکتر فریبا شکوهی عضو هیات علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی ، سخنرانی می کند و دکتر هومن شبیری نیز شاهنامه خواهد خواند.
نمایش این فیلم  برای علاقمندان به سینما و همچنین علاقمندان این شاعر نامدار ایرانی آزاد و رایگان است.

در نشست فیلم‌های 8 میلی‌متری عیاری مطرح شد: راز ماندگاری عیاری در تعهد به انسانیت و سینما است

جلسه نشست تخصصی فیلم‌های هشت میلیمتری کیانوش عیاری با حضور محمود گبرلو مجری نشست، عبدالله باکیده، ناصر غلامرضایی، احمد طالبی نژاد و هادی علی پناه برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، پس از نمایش فیلم‌های هشت میلیمتری «کیانوش عیاری» محمود گبرلو که اداره نشست را بر عهده داشت در ابتدا گفت: بسیار خوشحالم که مراسم امروز برای بزرگداشت یکی از اعضای فرهیخته و ماندگار سینمای ایران برگزار شد و امیدوارم چنین برنامه‌هایی باعث شود تا به فیلم‌های این سینماگر برجسته نگاه متفکرانه وعمیق‌تری داشته باشیم.

در ادامه گبرلو ادامه داد: بیش از پنجاه سال از تاریخ تولید فیلم‌های کونته کیانوش عیاری گذشته است و باید دید این فیلم‌ها دارای چه امتیازانی هستند که هنوز مخاطب دارد.

در ادامه گبرلو راز ماندگاری کیانوش عیاری در سینمای ایران را از مهمانان نشست جویا شد.

انتخاب مکان دوربین و نوع لنز در کارهای عیاری شاخص است

در ادامه ناصر غلامرضایی گفت: پس از پنجاه و چند سال فرصتی فراهم آمد تا فیلم‌های هشت میلیمتری عیاری را به تماشا بنشینیم. آثاری که مربوط به اوایل دهه پنجاه هستند. افتخار می‌کنم در آن‌ سال‌ها با کیانوش عیاری آشنا شدم و همراه او به این مسیر ادامه دادم. هر بار که یک فیلم هشت میلیمتری را مشاهده می‌کنم با وجود کیفیت پایین برای من خاطره انگیز هستند و امیدوارم این آثار مهم بازسازی شوند‌. هنوز بسیاری از فیلم‌های کیانوش و داریوش عیاری دیده نشده‌اند. حدود ۱۵۰ فیلم هشت میلیمتری در سینمای آزاد اهواز ساخته شده‌اند و از این میان، تعداد 10 فیلم از عیاری همچنان دیده نشده است.

وی ادامه داد: در فیلم‌های کوتاه کیانوش عیاری فضاسازی که او به وجود می‌آورد دارای اهمیت است. انتخاب مکان دوربین و نوع لنز در کارهای عیاری بسیار شاخص است و نوعی از ساختار را در آثار او شکل می‌دهد.عیاری در آن زمان خودش فیلم‌هایش را کارگردانی، فیلمبرداری، تدوین و صداگذاری می‌کرد.

غلامرضایی نیز گفت: مکانی که در آن حضور داریم، پس از تعطیلی سینمای آزاد در سال ۱۳۵۸ تحت عنوان  مرکز آموزش فیلمسازی باغ فردوس به وجود آمد و اولین نسل از فیلمسازان پس از انقلاب در همین مرکز پدید آمدند. سینمای حرفه‌ای پس از انقلاب تحت تاثیر سینمای کوتاه پیش از انقلاب و فیلم‌های هشت میلیمتری بوده است و این تاثیر، نسبت به جریان موج نو بیشتر بوده است.

فیلم عیاری باعث شد تا آلوده نقد فیلم شوم

احمد طالبی نژاد نیز در ادامه گفت: اولین یادداشت و نقدی که من نوشتم درباره فیلمی هشت میلیمتری از کیانوش عیاری بود و به دلیل دیدگاه سیاسی که به آن گرایش داشتیم، فکر می‌کردم با یک اثر در دفاع از جنبه‌های کارگری مواجه بودم. فیلم او باعث شد تا من آلوده کار نقد شوم.

وی ادامه داد: در بزرگداشت کیانوش عیاری، فریدون جیرانی درباره تاریخچه و شکل‌گیری سینمای آزاد صحبت کردند که چگونه چنین تشکیلاتی وابسته به رادیو و تلویزیون ایران به وجود آمد. اگر وزارت فرهنگ و هنر فیلمی همچون «گاو» را ساخت رادیو تلویزیون نیز در آن هنگام «مغول»ها را تولید کرد و میان این دو نهاد یک رقابت در جریان بود. زمانی که سینمای آزاد در شهرها فراگیر شد، فرهنگ و هنر جاری در سینمای کشور را شکل داد. بعدها انشقاق موجود در سینمای آزاد، منجر به ایجاد دو جریان متفاوت شد وعیاری از این دو جریان فراتر رفت و نوعی تفکر و اندیشه شخصی در فیلم‌های او جریان داشت. آقای غلامرضایی نیز در سینمای آزاد گونه‌ای از فیلم‌های ناتورالیستی را می‌ساخت و باکیده آثارش با مذهب در ارتباط بود. در مجموع می توان گفت یک نگرش عمیق همچنان در آثار عیاری حفظ شده و راز ماندگاری او همین موضوع است.

طالبی نژاد گفت: از مولفه‌های عمومی مجموعه آثار عیاری، قابلیت مستند نمایی در فیلم‌های او است. این فیلمساز در فیلم‌ کوتاهی که از او دیدیم، به گونه‌ای رفتار کرده است که انگار با سینمایی داستانی طرف هستیم.

وی در ادامه بیان کرد: در انتهای مشاهده بسیاری از فیلم‌ها چیزی به دانش بشری اضافه نمی‌شود اما در سینمای اندیشه، بعد از پایان یافتن یک فیلم همچنان مخاطب درگیر اثر باقی می‌ماند. در فیلم «بودن یا نبودن» این سوال برای من هم مطرح بود که چگونه خانواده‌ای حاضر به بخشیدن قلب جوان خود شدند. این موضوع در اندیشه عیاری وجود دارد و به همین دلیل سینمای او ماندگار است.

طالبی نژاد در پاسخ به سوال مجمود گبرلو مبنی بر اینکه سینمای عیاری تا چه اندازه به جامعه و انسان توجه دارد؟  پاسخ داد: عیاری فیلمسازی چند وجهی است و آثار او دارای سویه‌های رئالیستی، ناتورالیستی و طنزآمیز است به همین دلیل در تمام فیلم‌های او مسئله انسان مطرح است.

عبدالله باکیده از دیگر مهمانان نشست نیز گفت: زمانی فیلم کوتاهی از عیاری را در اتاق مونتاژ سینمای آزاد دیدم و آن زمان هیچ وقت فکر نمی‌کردم که روزی برسد که آن را در یک قصر قاجاری ببینم و این نشانه قدرت این اثر است.

عیاری هنرمندی جنگجو است

وی ادامه داد: فیلم «رود زهر» سرشار از تکنیک فید این و فید اوت است که در لابراتوار شکل گرفت. او برای آنکه با سینمای احساس گرا همراه نباشد به راحتی برخی از سکانس‌های آثار خود را از فیلم‌ها حذف می‌کرد. شخصیت‌های فیلم‌های او من را به یاد فرد زمینه‌مان می‌اندازد که دارای قهرمانانی تنها بودند. او خود نیز قهرمانی تنها است و همچنان به مسیر فیلمسازی خود ادامه می‌دهد. عیاری دارای نوعی نبوغ ذاتی است و راز ماندگاری او در این زمینه نهفته است.

باکیده نیز عنوان کرد: اولین بار که نام آقای عیاری را شنیدم، سال ۱۳۴۹ بود. در روزنامه «فیلم و هنر» خواندم که او یک فیلم هشت میلیمتری به نام «انعکاس» ساخته است. در اوایل انقلاب من مجری طرح او در فیلم «تنوره دیو» بودم. او نمونه بارز یک کارگردان خلاق است. عیاری فیلمنامه‌ای به نام «ماهی آزاد» دارد و خود نیز مانند قهرمانان آن فیلم فردی جنگجو است. او دارای نگاه مختص به خود بوده و زیبایی شناسی شخصی خود را دارد.

وی ادامه داد: عیاری زمانی که فیلمی را می‌سازد با تمام وجود درگیر آن می‌شود و به مادیات توجهی ندارد. سینمای عیاری زیبایی‌های خاص خود را دارد و تنها کسی که می‌توانست با او رقابت کند حسن بنی‌هاشمی بود.

باکیده نیز بیان داشت: عیاری از جمله افرادی بود که دیده نمی‌شدند و این موضوع در فیلم‌های کوتاه او نیز به چشم می‌آید. زمانی که او سریال «روزگار قریب» را می‌سازد نیز همین موضع به چشم می‌خورد. راز ماندگاری عیاری در تعهد به انسانیت و به سینما است.

هادی علی پناه نیز بیان داشت: از پنج سال گذشته که درگیر پژوهش در خصوص سینمای آزاد شدم، در آرشیو انجمن سینمای جوان با فیلمی مواجه شدم که بدون نام بود و با دستگاه مخصوصی توانستم آن را ببینم. با همراهی دوستان در فیلمخانه ملی توانستیم نسخه‌های اصلی این فیلم‌ها را به دست بیاوریم و در فرآیندی آن‌ها به نسخه‌های دیجیتال تبدیل شدند. بسیار خوشحالم که این فیلم‌ها امروز به نمایش در می‌آیند.

وی با بیان اینکه عیاری شخصی پیشگام در فیلمسازی بود، بیان داشت: انرژی که در شخصیت داریوش و کیانوش است مازاد بر انگیزه ساخت فیلم است. او آغاز کننده جریان فیلمسازی در سینمای آزاد اهواز است. شهری که به لحاظ آماری نزدیک به دفتر تهران فیلم ساخته است. او دارای اراده‌ای فردی است که آن را به دیگران نیز سرایت می‌داد. یکی از ویژگی‌های جریان سینمای آزاد این بود که فیلم‌سازان فعال در آن، اولین کارگردانان بومی مناطق خود بودند و از این نظر نیز طیفی پیشگام به شمار می‌روند.

علی پناه در ادامه این نشست با بیان اینکه از تمام فیلم‌های سینمای آزاد تنها یک نسخه موجود است، افزود: این موضوع باعث می‌شود نگران سرنوشت این آثار باشیم. بسیاری از این فیلم‌ها امروز آسیب دیده و یا گم شده‌اند. یکی دیگر از ویژگی‌های سینمای عیاری که باعث ماندگاری او می‌باشد این است که همواره موضوعات روز به فیلم‌های مختلف این سینماگر راهی پیدا می‌کند و به بطن جامعه و مردم حاضر در یک جامعه راه پیدا می‌کند و به زیست آن‌ها نزدیک است.

فردی لجوج و سمج هستم

در پایان این نشست کیانوش عیاری طی سخنان کوتاهی گفت: من دارای یک خصلت هستم که شاید رمز گشا باشد. اگر درباره سماجت من صحبت می‌شود دلیل این است که من فردی لجباز هستم. در چهار سالگی به همدان و ییلاق رفته بودم و با وجود هشدار اطرافیان به بازی با تیغ ادامه دادم و دست خود را بردیم. این خصلت هنوز با من است و این لجبازی شاید امتیاز مثبتی در بشر نباشد اما برای من همین سماجت باعث شد تا به آنچه می‌خواهم در سینما دست کنم. البته نتوانستم آنطور که خواست قلب خودم بود به فعالیت بپردازم چراکه آمادگی ساخت سالی دو فیلم را داشتم اما در مجموع یازده فیلم ساختم و به خواسته های خود هنوز نرسیدم .

در این نشست هنرمندان و اهالی سینما از جمله پرویز شهبازی، علی لقمانی، مهرداد غفارزاده، بهرنگ دزفولی‌زاده، پروین ثقه الاسلامی، مهرداد اسکویی، عباس یاری، هوشنگ گلمکانی، حسن رضایی و… حضور داشتند.

 

کیانوش عیاری: نمی‌توانم از سینما دل بکنم/ عیاری مظهر انسانیت و اخلاق است

بزرگداشت کیانوش عیاری به مناسب افتتاح گنجینه جوایز او در موزه سینما با حضور جمعی از هنرمندان، مدیران فرهنگی و علاقه‌مندان به سینمای او برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، مجید اسماعیلی مدیر موزه سینما گفت: خدمت مهمانان عزیز خصوصا آقای عیاری که از مفاخر سینمای ایران هستند خیر مقدم می‌گویم. تفاوت موزه سینما با سایر موزه‌ها به وجود اشخاص، بزرگان و گنجینه مربوط به آن‌ها بازمی‌گردد. افرادی همچون مسعود کیمیایی و کیانوش عیاری به سینما ارزش و اعتبار می‌دهند. از آقای عیاری که با تواضع مثال زدنی جوایز خود را به موزه سینما اهدا کردند تشکر می‌کنم.

سپس علی دهکردی مدیرعامل خانه سینما نیز در ادامه این برنامه گفت: باعث افتخار من است که در این جمع حاضر باشم. از زاویه خود و به عنوان بازیگر شانس بزرگ همکاری با عیاری را داشتم و در مدت چهار سال درخدمت ایشان بودم. او بی‌تردید دارای یکی از صحیح‌ترین نگاه‌ها به مقوله بازیگری مقابل دوربین است و به دلیل دقت نظر بالای ایشان، دلنشین‌ترین و صحیح‌ترین نوع بازی هنرمندان در آثار ایشان رقم خورده است.

این بازیگر افزود: در اولین روزهایی که در خدمت ایشان بودم بازیگران دیگر با حسرت درباره حضور من مقابل دوربین ایشان صحبت می‌کردند. بررسی وجوه سینمای ایشان به عنوان یک کارگردان برجسته و مولف در تخصص من نیست. به عنوان نماینده صنوف سینمای ایران و از طرف خانه سینما وجود ارزشمند  کیانوش عیاری را گرامی می‌دارم و امیدوارم خورشید وجود ایشان همواره تابناک بماند و فیلم‌های بیشتری از او ساخته شده و بازیگران بیشتری فرصت همکاری با او را داشته باشند. اگر عیاری در سینمای ایران حضور نداشت یک جای خالی برای همیشه در سینمای احساس می‌شد.

در ادامه فریدون جیرانی فیلمساز و تاریخ‌نگار سینمای ایران گقت: به نظر من سال ۱۳۴۸ در سینمای ایران از اهمیت بسیاری برخوردار است. زیرا فیلم هایی همچون  «آرامش در حضور دیگران»، «قیصر» و «گاو» ساخته شدند. بیضایی در دانشکده هنرهای زیبا تدریس خود را آغاز می‌کند و در یک سالن کوچک، شش فیلم کوتاه نمایش توسط بصیر نصیری نمایش داده می‌شود. همچنین اتفاق‌هایی در قسمت پژوهش تلویزیون زیر نظر فریدون رهنما رخ می‌دهد.

این فیلمساز افزود: نمایش آن شش فیلم کوتاه، منجر به تشکیل سینمای آزاد ایران می‌شود که قرار است از دل آن نسل جدید سینماگران ایران را از شهرهای مختلف شکل دهند. فریدون رهنما و تلویزیون به جریان سینمای آزاد کمک زیادی می‌کنند. در مشهد مهرداد تدین مسئول سینمای آزاد می‌شود. در اهواز نیز کیانوش عیاری این مسئولیت را برعهده می‌گیرد. از میان این اسامی، نام کیانوش عیاری ببیش از دیگران شنیده می‌شود. اکثر فیلمسازان سینمای آزاد، نسل سوم سینماگران بعد از انقلاب را تشکیل می‌دهند که شاخص‌ترین آن‌ها کیانوش عیاری بود.

در ادامه این برنامه مهرزاد دانش منتقد شناخته شده سینمای ایران گقت: امیدوارم سایه آقای عیاری برای سال‌ها بر سر سینمای ایران باشد. از زوایای مختلف می‌توان درباره سینمای عیاری صحبت کرد. فیلم‌سازان را عموما با تصاویر به یادماندنی فیلم‌هایی که ساخته‌اند به یاد می‌آوریم. کیانوش عیاری از جمله فیلم‌سازانی است که تصاویر پرشماری را در صفحات سترگ و با ارزش سینمای ایران برجای گذاشته است. در «آنسوی آتش» پس زمینه تصویر باشکوهی سرخ آتش ناشی از احتراق نفت به آسمان کشیده است و در پیش زمینه، تنش‌ها، عشق ها و حسرت مشاهده می‌‌شود. فیلم «شبح کژدم» با تصاویر خارق‌العاده سکانس پایانی که در پس زمینه، تله کابین کوچک در سفیدی منظره برفی به چشم می‌خورد و در پیش زمینه، صورت یخ زده فردی وجود داشت، نمایی ماندگار است. در فیلم «آبادانی‌ها»، حرکات دورانی دوربین با چرخش شخصیت اصلی در نقاط مختلف شهر تلاقی داشت. در فیلم «بیدارشو آرزو» که در صحنه‌ای به دنبال افراد گمشده می‌‌گشتند، نمایی بسیار ملتهب بود. در فیلم «بودن و نبودن»، سکانس تکان‌دهنده مربوط به دختر و میزانسن عمودی دوربین به فراز و نشیب های اخلاقی پرداخته است.

در ادامه فریدون عموزاده خلیلی قصه نویس و منتقد در خصوص سینمای عیاری گفت: آقای عیاری فیلم‌های درخشانی را خلق کرده است. همینگوی به عنوان نویسنده‌ای شهرت دارد که وقایع زندگی و جوهره آن را با شیرین‌ترین و ساده‌ترین کلمات بیان می‌کند. قصه‌های او برگرفته از عینیت زندگی است، ولی به علت عمقی که دارد قابل تفسیر و تبیین از زوایای مختلف است.

وی ادامه داد: برای من سینمای قصه‌گو کیانوش عیاری با روایت‌گری همینگوی مشابهت دارد.

همینگوی زندگی را در قالب کلمات متبلور می‌کند و عیاری آن را در قالب تصاویری ساده و بدون تصنع و تکلف نشان می‌دهد. فیلم‌های او دارای داستان‌هایی است که از وقایع روزمره زندگی ما به شمار می‌روند. عیاری بدون آنکه گرفتار فرمالیسم شود از فیلم‌هایش برداشت‌های فراوان دیگری می‌شود. در مورد فیلم «آنسوی آتش» و دعوای برادران نیز تفسیرهای متفاوتی وجود دارد و درحالی که او داستان عشق و نفرت دو برادر را روایت می‌کند، وقایع دیگری نیز در خلال آن جریان دارد. زمانی که هنرمندی از عمق زندگی گرته برداری کرده و برای آن ما به ازای تصویری پیدا می‌کند، این مسئله بعدها قابل تفسیر و حتی پیشگویی است و سینماگران یکی از بزرگترین کارهایی که برای بشریت انجام می‌دهند، پیشگویی درباره آینده می‌باشد.

ابوالفضل پورعرب بازیگر مطرح سینمای ایران نیز درباره عیازی گفت: نمی‌دانم چه باید گفت تا حق مطلب درباره کیانوش عیاری ادا شود و من بتوانم حق شاگردی خود را در قبال او اثبات کنم. من این افتخار را داشتم در اثری با ایشان همکاری کنم. زمانی که در این اثر مقابل دوربین حضور داشتم، از خود راضی نبودم. روزی هنگام صرف نهار عیاری به نزد من آمد و از بازی من تعریف کرد. گفت من سال‌ها بود می‌خواستم با تو کار کنم که اکنون این اتفاق رخ داده است. من هم علاقه داشتم به عنوان یک کارگردان مولف با او همکاری کنم. در طول فیلم متوجه شدم او کار خود را به صورتی بسیار ساده انجام می‌دهند

مهرداد اسکویی مستند ساز مطرح سینمای ایران نیز در خصوص عیازی گفت: وقتی نوجوان بودم عیاری با چند فیلم به انزلی آمد. من بازیگر تئاتر و عاشق سینما بودم. بروشور فیلم را نزد او بردم و از من پرسید فیلم می‌سازی گفتنم نه و گفت حتما این کار را انجام بده. همه ما سینمای عیاری را کپی می‌کنیم. بسیار خوشحال و مفتخرم که در عصر عیاری زندگی می‌کنیم. تلاش می‌کنیم تا واقع‌گرایی و باورپذیری آثارمان شبیه فیلم‌های کیانوش عیاری باشد. من و نسل من بسیار از او یاد گرفتیم. این مراسم بهانه‌ای است برای دیدین چندباره آثار عیاری تا از او بیاموزیم. از او یاد گرفتم که همواره باید میل به تجربه‌های متفاوت در وجودم باشد. در دو روزی که همراه ایشان در سلیمانیه عراق بودیم، از او سینما انسانیت و اخلاق را آموختم.

اسکویی  ادامه داد: : عیاری یک استاد فروتن است. ما سینماگران و رهروان او با همه سختی‌ها و کمبودها و با شناخت تکلیف خود تلاش می‌کنیم مانند عیاری در مسیر تجربه گرایی عاشقانه و بی‌توقع مسیر را ادامه دهیم.

سپس حجب‌اله ایوبی مدیر فرهنگی نیز گفت: کیانوش عیاری فردی است که نگذاشت منیت درون او فربه شود. شخصیت او دیدنی است برای آنکه منیت را از میان برداشتند. او هر زمان که حضور داشت، از ایران فرهنگ و سینما سخن گفت و برای همین است که او تا این اندازه عزیز و دوست داشتنی است. او یکی از تلخ‌ترین روزهای مدیریتی من در سینما را با درسی کریمانه تبدیل به یکی از بهترین روزهای آن کرد.   عیاری به عشق جوانان این کشور صدها ساعت در گروه هنر و تجربه فیلم‌های جوانان را به امید دیده شدن آن‌ها دید.

امیدوارم سایه او همواره بر سر سینمای ایران مستدام باشد.

علی فرهمند منتقد سینما نیز گفت: سنت سینمای ایران همواره بر بستر واقع گرایی بوده است و کیانوش عیاری به آن وجاهت بخشیده است. سنتی که به ناگزیر جریان سینمای آزاد را با خود همراه کرد. درباره فیلم‌سازانی که درباره واقعیت و ویژگی‌های مستند گونه کار کردند، از کیارستمی تا داوود نژاد، عیاری دارای سبکی منحصر به فرد و غیرقابل تقلید است. واقع گرایی او به گونه‌ای است که با چینش آشکار میزانسن و واقعیت مطلق روزمره به صورت توامان سر و کار داریم  که بسیار پیچیده است. فرمی که مد نظر اوست به گونه‌ای است که واقعیت گرایی را به حد اعلا خود می‌رساند.

در ادامه کیانوش عیاری پشت تریبون حاضر شد و گفت: از حضور عزیزان ممنونم. هجده ماه پیش که دچار بیماری شدم برخی از بهترین متخصصان به من گفتند که باید یا سینما را انتخاب کنی و یا زندگی اما من نمی‌توانستم از سینما دل بکنم.

وی ادامه داد: نکاتی که دوستان اشاره کردند برای من تازگی داشت. امیدوارم استحقاق این تعریف را داشته باشم. با وجود وضعیت جسمی قصد دارم فیلم «زندان دوستان داشتنی» و سریال «سوسک‌ها کابوس ابدی من» را بسازم. عیاری با بیان اینکه سینما دست از سر من برنخواهند داشت، بیان داشت:خانواده من در این سال‌ها همواره پشتیبان من بودند. همچنین داریوش عیاری یکی از بهترین همکاران من به عنوان فیلمبردار بوده است و یکی از بهترین متخصصان در شناخت و سواد سینمایی است. از آقای اسماعیلی مدیریت موزه سینما برای برگزاری این مراسم بسیار تشکر می‌کنم.

در پایان این برنامه کیانوش عیاری کیک تولد هفتاد و سه سالگی خود را فوت کرد.

از حاضران در این برنامه می‌توان به فریدون جیرانی، علی دهکردی، مهرزاد دانش، علی فرهمند، حجت‌الله ایوبی، ابوالفضل پورعرب و مهرداد اسکویی در این مراسم سخنرانی کردند و ازجمله حاضران می‌توان به رضا عطاران، داریوش عیاری، خسرو معصومی، جمشید جهان‌زاده، مهدی صباغ‌زاده، دانش اقباشاوی، بهرنگ دزفولی‌زاده، حسن رضایی، شاهین امین، محمود گبرلو، حسن آقاکریمی، احمد امینی، هوشنگ گلمکانی، عباس یاری، هوشنگ حسینی، مهرداد غفارزاده، ناصر باکیده، رضا رخشان، فرید سجادی حسینی، بهرنگ توفیقی، شامین امین و… اشاره کرد.

 

نقد و بررسی «آبادانی‌ها» با حضور جیرانی، روحانی و گبرلو در موزه سینما

نسخه اصلاح و مرمت شده فیلم سینمایی «آبادانی‌ها» ساخته کیانوش عیاری در موزه سینما نمایش داده می‌شود.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، موزه سینما با همکاری فیلمخانه ملی ایران نسخه اصلاح و مرمت شده فیلم سینمایی «آبادانی‌ها» را نمایش می‌دهد.
این فیلم ساعت 17 در سالن فردوس موزه سینما نمایش داده می شود و بعد از نمایش فیلم جلسه نقد و بررسی این اثر با حضور فریدون جیرانی، امید روحانی ، دکتر رضا رضایی، دکتر امید رضایی برگزار می‌شود.در نمایش و جلسه نقد و بررسی این فیلم «کیانوش عیاری» سازنده این اثر در کنار علاقمندان حضور خواهد داشت.
مدیریت نشست بر عهده محمود گبرلو منتقد شناخته شده سینما است.
سعید پورصمیمی ، حسن رضایی، بهروز رضوی، سعید شیخ‌زاده، افسانه محمدی، وحید شیخ‌زاده و … در این فیلم نقش آفرینی دارند.
خلاصه فیلم: اتومبیل یک مهاجر جنگی مقیم تهران به سرقت برده می‌شود. او همراه پسرش جستجویی ناامیدکننده را برای یافتن تنها دارائیش آغاز می‌کنند. در این بین او با مردی آشنا می‌شود به اقتضای حرفه اش می‌تواند وی را در ردیابی اتومبیل مسروقه کمک کند. طی این جستجو «برنا» پسر مرد نیز در پی یافتن عینک گمشده اش است. جستجوی همزمان پدر و پسر مسایلی را ایجاد می‌کند…
ورود در این برنامه برای علاقمندان آزاد است.

عکس‌های تست گریم باید در شرایط متعارف نوری ثبت شود/ عکاس فیلم، تصویرگر فیلمنامه و ایده‌های کارگردان است، نه صرفا پرتره بازیگران

دومین جلسه کارگاه «آشنایی با عکاسی در فیلم و سینما» با حضور امیر عابدی، عکاس شناخته شده این حوزه در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، امیر عابدی در ابتدای این کارگاه گفت: در ساخت فیلم مرحله‌ای تحت عنوان پیش تولید وجود دارد و در این مرحله عکاس از اولین افرادی است که وارد یک پروژه می‌شود. او در نقطه‌ای وارد فرآیند تولیدی می‌شود که قرار است تست‌های مربوط به گریم و لباس آغاز شود.

وی با بیان اینکه عکاس در هر پروژه با تهیه کننده برای عقد قرارداد طرف است، ادامه داد: طرف حساب عکاس فیلم تهیه‌کننده اثر است. کارگردان می‌تواند با عکاس وارد تعامل شده و یک رابطه دوطرفه برقرار شود. در مقطعی که هنوز با نگاتیو کار می‌کردیم، شروع کار در هر پروژه مطابق با تاریخ انعقاد قرارداد بود. اما طبق توافقات صنفی صورت گرفته ملاک شروع کار عکاس اولین جلسه تست گریم تا پایان فیلمبرداری بود.

عکاسان حرفه‌ای از هر پلان فقط تعداد محدودی عکس تهیه می‌کند

عابدی خاطرنشان کرد: من اولین جلسه تست گریم را معیار شروع کار خود قرار می‌دهم و این موضوع به تدریج در صنف هم جا افتاده است.

عکاس «شب یلدا» بیان داشت: با گران‌تر شدن سینما هفتاد درصد سرمایه فیلم‌ها هزینه عوامل پشت صحنه و روند تولید اثر می‌شد و سی درصد آن به بازیگران اختصاص داشت. به تدریج این نسبت تغییر کرد و معکوس شد! امروزه هفتاد درصد بودجه یک فیلم به بازیگران اختصاص می‌یابد.

عابدی ادامه داد: یک عکاس حرفه‌ای باید تنها به تعداد لازم عکس از هر پلان تهیه کند. اولین قدم در هر پروژه سینمایی، تست گریم است. اساسا عکاسان به صورت ماهانه دستمزد خود را دریافت می‌کنند.

این عکاس سینمای ایران درباره مشکلات رایج در پروژه‌های سینمایی و تلویزیونی گفت: هر قراردادی که منعقد می‌شود باید دارای نقطه شروع و پایان با قید تاریخ باشد و تعداد روزهای کار در آن مشخص شده باشد، چراکه هر پروژه‌ دارای برآوردی دقیق است. ملاک برای داوری در خصوص مشکلاتی که در سینما به وجود می‌آید، قرارداد است. امروزه بسیاری از فیلم‌ها از چهره‌های تازه به عنوان بازیگر استفاده می‌کنند و یک عکاس در مرحله تست بازیگر باید از زوایای مختلف از داوطلبان عکس بگیرد.

عابدی درباره شرایط مورد نیاز برای ثبت عکس‌های مربوط به تست گریم گفت: بهتر است عکس‌های تست گریم هنگام ظهر که خورشید به صورت عمود می‌تابد برداشته نشود، چراکه در این زمان عکس‌ها دارای سایه خواهند بود. بهترین زمان برای تست گریم، صبح و یا بعد از ظهر است و نباید عکس‌ها در زیر نور مستقیم خورشید گرفته شوند. می‌توان با رفلکتور نیز نور صورت بازیگر را تقویت کرد. عکس تست گریم نباید با نور مصنوعی یا فلاش گرفته شود، چراکه تمام سایه‌کاری‌های گریمور محو می‌شود.

عابدی با بیان اینکه در مرحله تست گریم ممکن است بخواهند بازیگری را جوان‌ یا پیرتر کنند، افزود: به عنوان مثال خسرو شکیبایی و رضا کیانیان برای فیلم «درد مشترک» در فرآیند گریم برای تهیه عکس آکسسواری جوان‌تر شدند.

عکاس فیلم «قرمز» ابراز داشت: تهیه عکس‌های آکسسواری بخشی از کار یک عکاس فیلم است و این عکس‌ها معمولا در سکانس‌هایی نظیر قاب عکس‌های موجود در صحنه یا آلبوم‌ها استفاده می‌شوند. یک عکاس باید هنگام خواندن فیلمنامه به چنین مواردی توجه داشته باشد.

وی خاطر نشان کرد: در یک فیلم سینمایی، کارگردان موتور محرکه پروژه به حساب می‌آید و تعیین کننده روابط میان افراد یک پروژه است و باید از ایجاد حواشی جلوگیری کند. همچنین یک عکاس نباید در طول فرایند تولید فیلم وارد حواشی شود .

عابدی ادامه داد: در مرحله تست گریم، تصاویر مختلفی برداشته می‌شود و طراح گریم از میان آن‌ها عکس‌های نهایی را انتخاب می‌کند و به عکاس اطلاع می‌دهد و تیم تولید مطابق با لابراتواری که عکاس انتخاب می‌کند، آن‌ها را چاپ می‌کند. یک لابراتوار باید با سلیقه عکاس در رنگ و موارد دیگر آشنا باشد و به همین دلیل بهتر است تا برای سال‌های طولانی تنها با یک لابراتوار کار کنید.

عابدی با بیان اینکه نرم افزارهایی همچون فتوشاپ تنها حکم یک ابزار کمکی را برای عکاس دارند، خاطرنشان کرد: برای اولین بار در تاریخ آموزش عالی کشور، ما تدریس واحدی با عنوان «عکاسی سینمایی» را در دانشگاه پاریس آغاز کرده‌ایم. این روزها هوش مصنوعی به سرعت در حال گسترش است و تنها باید آن را پذیرفت و در مقابل آن تسلیم شد. به تدریج بخشی از خلاقیت انسان ممکن است به هوش مصنوعی سپرده شود و این اتفاق بسیار عجیب خواهد بود.

این عکاس مطرح سینمای ایران در خصوص مرحله تست لباس نیز گفت: بازیگر در سکانس های یک فیلم لباس‌های مختلفی را بر تن می‌کند. در پروژه‌های حرفه‌ای، تست لباس و گریم همزمان با هم اتفاق می‌افتد. این موضوع در کارهای تاریخی امری بسیار پیچیده است. در مجموعه مدار صفر درجه ساخته حسن فتحی که از نظر من یکی از بهترین سریال‌های تاریخی تلویزیون است، چهار ملیت مختلف ایرانی، فرانسوی، لبنانی و مجارستانی به عنوان بازیگر اصلی حضور داشتند و روند دورخوانی آن‌ها حیرت انگیز بود. هر یک از آن‌ها دارای گریم‌ و لباس‌های متفاوتی بودند. گروه صحنه در این مجموعه دارای آرشیو بود و از تمام وسایل تهیه شده توسط آن‌ها عکس‌ تهیه شده و هر آکسسوار و عکس کدگذاری شده بود و این اتفاق در پروژه‌های دیگری هم رخ می‌دهد. برای همین حتی ابزارهای مورد نیاز در صحنه نیز به عکس نیاز دارند.

باید با عوامل تولید فیلم در تعامل باشید

وی افزود: معمولا میان کارگردان و عکاس باید تعامل شکل بگیرد که این تعامل می‌تواند در مراحل مختلف فیلمبرداری اعمال شود. گرچه در امور حرفه‌ای و مالی طرف حساب یک عکاس تهیه کننده است اما در امور هنری و آرتیستیک باید با کارگردان یک پروژه در تعامل بود. این تعامل به خصوص باید با عوامل دیگر نظیر فیلمبردار، صدابردار و بازیگر به عنوان پاتنر اصلی عکاس به وجود بیاید. باید مراقب بود تا صدای شاتر عکاس در هنگام فیلمبرداری مزاحمتی برای صدابردار ایجاد نکند. همچنین در روز نخست فیلمبرداری یک عکاس موفق باید تشخیص دهد بازیگر مقابل دوربین به روش تکنیکی و یا حسی عمل می‌کند. بازیگر حسی به سکوت برای اندیشیدن نیاز دارد و باید این شرایط را برای او فراهم کرد اما بازیگر تکنیکی نیز خود را با هر شرایطی به راحتی وفق می‌دهد.

عابدی در بخش پایانی صحبت‌های خود بیان داشت: هر شاتی را که دوربین ثبت می‌کند، باعث می‌شود تا مبلغی از قیمت آن کاسته شود و باید به این نکته توجه کرد. همواره فکر کنید حافظه دوربین شما تنها به اندازه یک فریم فضای خالی دارد و در این حالت است که یک عکس بسیار متفاوت را ثبت خواهید کرد.

عکس فیلم در ژانر عکاسی تبلیغاتی دسته بندی می‌شود و به همین دلیل باید با طراح پوستر نیز در تعامل بود.

در انتهای نشست، گواهی حضور در این کارگاه توسط موزه سینما به شرکت‌کننده‌ها داده شد.

ارد زند: «مدرسه در دست بچه‌ها» اثری خودانگیخته است/ همواره دغدغه ساخت فیلم درباره کودکان را دارم

مستند «مدرسه در دست بچه‌ها» با حضور ارد زند، گارگردان این اثر و ساقی سلیمانی، منتقد سینما در قالب برنامه شب‌های مستند موزه سینما در سالن فردوس این مجموعه فرهنگی به نمایش درآمد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، پس از نمایش این مستند ارد زند درباره چگونگی شکل‌گیری ایده «مدرسه در دست بچه‌ها» گفت: جرقه اولیه ساخت این اثر زمانی اتفاق افتاد که فرزندم در کلاس دوم راهنمایی تحصیل می‌کرد و برایم اتفاقی را توضیح داد. من به مدرسه رفتم و از نزدیک شاهد ماجرایی منحصر به فرد و جالب بودم. زمانی که با مدیر مدرسه صحبت کردم، او به صورت ضمنی با تولید این فیلم موافقت کرد اما موافقت اصلی منوط به زمانی بود که وزارت آموزش و پرورش موافقت خود را اعلام کند.

این مستند در ارائه پیام خود موفق است

زند ادامه داد: تلاش کردم مدیران ارشد آموزش و پرورش را مجاب کنم تا مجوز ساخت «مدرسه در دست بچه‌ها» را صادر کنند. این اثر برای موسسه رشد در آموزش و پرورش ساخته شد که پیش از آن هم متولی برگزاری جشنواره آموزشی رشد بودند. در ابتدا مسئولین وزارت آموزش و پرورش نگرانی‌هایی در خصوص تبعات ساخت این اثر داشتند و نمی‌دانستند که آیا قرار است فیلم دارای پیام مثبت و یا منفی  داشته باشد.

این مستندساز افزود: یکی از مدیران ارشد این وزارتخانه در نهایت با این طرح موافقت کرد و تولید فیلم به عنوان اثری آموزشی آغاز شد. به نظر می‌رسد فیلم در ارائه پیام خود موفق بود، چراکه بعدها در مدارس مختلف و برای کادر آموزشی به نمایش درآمد. البته موضوع این فیلم هیچ‌گاه به یک جریان دائمی در مدارس تبدیل نشد و مسکوت باقی ماند. البته طرح دیگری تحت عنوان شهردار مدرسه به اجرا رسید.

زند درباره چگونگی هماهنگی و همراهی بچه‌ها برای تولید این اثر گفت: خوشبختانه بچه‌ها با تصویر آشنا بودند. من به مدت یک سال به مدرسه رفت و آمد داشتم و در این مدت آن‌ها تا حدودی با فرآیند ساخت فیلم آشنا شده بودند. زمانی که ساخت فیلم آغاز شد تعدادی از آن‌ها خود دفتر فیلمسازی را اداره می‌کردند. اما نمی‌شد از فیلم‌های برداشته شده توسط آن‌ها استفاده کرد چراکه کیفیت یکدستی حاصل نمی‌شد.

وی در خصوص نوع ادبیات بچه‌ها در این فیلم مستند گفت: من دخل و تصرفی در فیلم انجام ندادم چراکه این مستند یک اثر خودانگیخته است. این مدرسه در جردن واقع شده بود و نمونه مردمی به حساب می‌آمد. عموم بچه‌ها دارای خانواده‌های تحصیل کرده بودند و به همین دلیل چگونگی گویش بچه‌ها در فیلم موضوعی عادی تلقی می‌شود. در فیلم انتخاب‌ها بر این اساس صورت می‌گرفت که افراد نزد مدیران مدرسه دارای محبوبیت باشند. به عقیده من در این اثر کارگردانی وجود ندارد و هر یک از عوامل به صورت خودانگیخته به انجام مسئولیت خود مشغول بودند و من تنها آن‌ها را هدایت می‌کردم. ما برای ساخت این فیلم حدود شانزده ساعت فیلمبرداری انجام دادیم که در نهایت به نسخه‌ای یک ساعته رسیدیم. همچنین محسن عبدالوهاب به عنوان تدوین‌گر فردی هوشمند و باریک بین است و مجموعه این عوامل باعث شد تا در انتها فضایی مفرح شکل بگیرد و در نتیجه بیننده از تماشای فیلم راضی است و برداشت‌های خاص خود را از آن خواهد داشت.

زند در ادامه افزود: من چهار فیلم درباره کودک و نوجوان ساخته‌ام و حتما دغدغه ساخت اثر برای این گروه سنی در من وجود دارد. فیلمی در بهزیستی ساخته‌ام که کودکان فراری را نگه‌داری می‌کردند که آن را پس از این اثر ساختم. همچنین فیلمی درباره کودکان کار و یک کودک افغان ساختم. هر گاه فرصتی وجود داشته فیلمی درباره بچه‌ها کارگردانی کرده‌ام.

وی خاطرنشان کرد:  در این اثر از دو گروه فیلمبرداری استفاده شد که هر یک از آن‌ها از چهره‌های شناخته شده در سینمای مستند بودند.

«مدرسه در دست بچه‌ها»، اثری دارای زیرمتن‌های متفاوت

در ادامه ساقی سلیمانی منتقد سینما در خصوص نکات برجسته این فیلم مستند گفت: من تاکنون چندین بار به تماشای این اثر نشسته‌ام و با هربار دیدن مجدد آن بدون اغراق با ویژگی‌هایی تازه ای رو‌به‌رو می‌شوم. این فیلم از جمله مستندهایی است که در طول زمان مشمول زیرمتن‌های متفاوتی می‌شود. در فیلم شاهد نوعی تمرین برای دموکراسی توسط بچه‌های یک مدرسه هستیم، اتفاقی که به راحتی آن را تجربه می‌کنند.

وی ادامه داد:  نکته مهم درباره این اثر این است که بچه‌ها چگونه تا این اندازه در مقابل دوربین راحت هستند و این موضوع با کارگردانی هنرمندانه آقای زند در ارتباط است.

سلیمانی افزود: «مدرسه در دست بچه‌ها» یک اثر تعاملی است و در آن شاهد یک دوربین جست‌و‌جوگر هستیم که موقعیت آن متناسب با چگونگی قرارگیری دانش‌آموزان است. این فیلم یک اثر بی‌ادعا بوده که موفق به رعایت فرم‌های سینمایی در تصویر و صدا می‌شود. بچه‌ها در این فیلم از ادبیات مناسبی برخوردار هستند و اغلب آن‌ها دموکراسی را به خوبی می‌شناسند. فیلم در سال ۱۳۸۰ ساخته شده است. در فیلم شاهد آموزش شعور سیاسی و تمرین دموکراسی هستیم. بچه‌ها در فیلم دارای طبقات اجتماعی متفاوتی هستند و رفتارهای مختلفی را بروز می‌دهند. کارگردان اثر بدون اینکه شخصی را برجسته کند، به وسیله دوربین خود به خوبی آن‌ها را زیرنظر می‌گیرد. فیلم با یک کاراکتر محبوب یعنی سرایدار مدرسه آغاز شده و با او نیز پایان می‌یابد.

این منتقد  با بیان اینکه اگر تمرین مسئولیت پذیری صورت گیرد هر کاری به درستی به انجام خواهد رسید، بیان داست: مشخص است که بچه‌ها در این فیلم اهل مطالعه هستند چراکه در آن زمان رسانه‌های مختلف تا این اندازه گسترش پیدا نکرده و سرانه مطالعه بیش از امروز بود. همچنین این بچه‌ها الگوهای مناسبی را برای خود انتخاب کرده‌اند. می‌توان گفت بچه‌ها در این فیلم دارای هویت بوده و مسئولیت پذیر هستند.

در ادامه سلیمانی درباره نقش آموزشی این مستند گفت: در فیلم تنها چندبار صدای کارگردان شنیده می‌شود و به صورت مستقیم ورود پیدا نمی‌کند. درواقع ما با یک فیلم صادقانه روبه‌رو هستیم که در آن کاراکترهای مختلفی وجود دارد و این مسئله موجب همذات‌پنداری مخاطب با این اثر شده است. آقای زند در این مستند چندین موقعیت را به تصویر کشیده‌اند و بر روی هرکدام مکثی به اندازه انجام داده‌اند. تدوین فیلم از دیگر نقاط قوت در این فیلم محسوب می‌شود. در این اثر چگونگی مدیریت بحران آموزش داده می‌شود و بچه‌ها در موقعیت‌های مختلفی قرار می‌گیرند.

وی ادامه داد:  اگر کودکان با چنین آثاری رو‌به‌رو شوند قطعا از نظر آموزشی از آن تاثیر خواهند گرفت. من بسیاری از فیلم‌های آقای زند را دیده‌ام. او در کارنامه کاری خود تنوع بسیار زیادی را لحاظ کرده است. او موضوعات ساده‌ای را دستمایه ساخت آثارش قرار می‌دهد و این مسئله می‌تواند در حکم یک کلاس درس برای مستندسازان جوانی باشد که گمان می‌گنند حتما باید یک موضوع خاص را برای ساخت فیلم جست‌و‌جو کنند.

لاری: برخورد من با سینما عاطفی و درونی است

در ادامه حمیدرضا احمدی لاری مستندساز شناخته شده و مدرس این حوزه درباره ویژگی‌های ساختاری این فیلم گفت: حضور در این جمع باعث می‌شود تا انسان زندگی را احساس کند.ضرورتی وجود ندارد که یک فیلم حتما در حوزه چارچوب‌های تعریف شده در سینمای مستند قرار بگیرد. برخورد من با سینما بیش از هر چیز به صورت درونی و عاطفی اتفاق می‌افتد و در نتیجه به تفکیک انواع مختلف سینمای مستند تاکیدی ندارم. این فیلم مستند گوشه‌ای از تاریخ کشور را پیش چشمان ما قرار داد. مستندسازهای شریف ایرانی نقش موثر خود را در تاریخ به انجام رسانده‌اند و فیلم‌های آن‌ها همیشه ماندگار خواهد ماند.

در این برنامه مستندسازانی همچون سعید رشتیان، ارد عطارپور، فخرالدین سیدی، بابک بهداد و جمعی از علاقه‌مندان به سینمای مستند حضور داشتند.