بازدید « اشتفان پیازکی» استادعلوم سیاسی و جامعه شناس آلمانی از موزه سینما

«اشتفان پیازکی» محقق ، استاد رسانه، جامعه شناسی و علوم سیاسی آلمان از موزه سینمای ایران بازدید کرد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، اشتفان پیازکی  پس از بازدید 3ساعته خود از موزه سینما  گفت: حوزۀ اصلی علاقۀ من این است که فیلم چگونه جامعه را تغییر می دهد و جامعه چگونه بر فیلم تاثیر می گذارد.
وی با اشاره به ویژگی های موزه سینمای ایران گفت : این موزۀ مکان جذابی برای کسب دانش دربارۀ نخستین فیلمهای سینمای ایران است، سینمایی که اکنون به سطح بالایی از اعتبار  رسیده است. من قبلا در طول شش یا هفت سال گذشته، سه یا چهار بار به این موزه آمده ام. احساس می کنم که این موزه ظرف این سالها از جایی بسیار زیبا به عمارتی حتی بهتر ارتقا پیدا کرده است.  وی ادامه داد :بازسازی هایی در زمینه های مختلف در این مجموعه فرهنگی انجام شده است که موجب چندرسانه ای تر شدن آن شده  و برای فردی مثل من که به تاریخ رسانه علاقمند هستم بسیار جای جالبی است.
وی با بیان اینکه تا به حال چهار بار به موزه سینما آمده است، خاطرنشان کرد:  مجموعۀ بسیار جالب و متنوعی از ابزارهای تاریخی در اینجا وجود دارد. مدارک و لباس‌های جالبی از فیلم‌ها در قفسه ها وجود دارد و همچنین رویکردهای جدیدی در این موزه شکل گرفته است. ابزارها و فیلم‌ها به شیوه های مدرنی نمایش داده می شوند.
اشتفان پیازکی با اشاره بهدشناختش از سینمای ایران گفت : خوشبختانه سینمای ایران را از دهه 1920 مطالعه کرده ام و سیر سینمای ایران در این صد سال برایم جالب بوده است؛ تحولی که از فیلم «آبی و رابی» به عنوان نخستین فیلم داستانی ایرانی و یا از سینما مایاک به عنوان نخسین فضای عمومی نمایش فیلم میشناسیم، تا روزهای متاخر و فیلمهای جدید که موزه سینمای ایران این سیر تحول را به خوبی نشان میدهد. من معتقدم هر دانشجوی آلمانی رشتۀ تاریخ سینما باید [با حضور در این فضا] از افقهای رایجش خارج شود و با تاریخ سینمای ایران و آسیا آشنا شود.

سعید رشتیان در گفتگو با موزه سینما: جایگاه اصلی ام را در سینمای مستند پیدا کردم

 

موزه سینما در ادامه انتشار سلسله برنامه‌های تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز « سعید رشتیان» مستندساز پیشکسوت و شناخته شده سینمای مستند بخش‌هایی از گفتگوی این هنرمند را منتشر کرده است که در زیر می‌خوانید.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، سعید رشتیان درباره سینمای مستند گفت: من سینمای مستند را در تجربه عملی، در ادامه علایقی دیدم که سال‌ها آن را در حوزه‌های مختلف دیگری دنبال کرده بودم اما زمانی که با فضای این نوع از سینما آشنا شدم جایگاه اصلی خود را پیدا کردم.
وی ادامه داد: باید در این حوزه تلاش بسیاری را صورت داد زیرا سینمای مستند برای سازنده شهرت و آوازه‌ای را به همراه نخواهد داشت، اگر فردی به دنبال این موضوع و نیز درآمد و مسائل مالی است، باید آن را در جای دیگری دنبال کند. من معتقدم سینما یک کار گروهی است و هر یک از مشاغل موجود در این حوزه، تخصصی منحصر به فرد محسوب می‌شوند.
این مستندساز پیشکسوت بیان داشت: سینما به معنای عام آن فعالیتی است که اولین نکته در آن، دیده شدن و مشاهده کردن است. فیلمسازی مستند مانند سینمای داستانی به صورت متعارف آن از لاگ لاین آغاز شده و سپس به سیناپس و تریتمنت می‌رسد. من در این سال‌ها تلاش کردم در پروژه‌های خود مراحل نامبرده را به شکلی عملی انجام دهم زیرا موارد دیگر از جمله پژوهش در این مجرا قابل بازتعریف است.
وی با بیان اینکه باید به سراغ مواردی رفت که در مسیر فیلمسازی به کار می‌آید، گفت: به این معنا که بیش از پنجاه درصد خلاقیت در حوزه تهیه اتفاق می‌افتد و ارتباطی با تألیف شخصی ندارد، باید به این نکته فکر کرد که کالای تولید شده در کجا قابلیت مصرف شدن دارد و چه کسانی از روند تولید حمایت خواهند کرد. کار تهیه کننده این است که با توجه به موارد ذکر شده، مجموعه‌ای را تدارک ببیند که در آن گفت‌و‌گو جریان داشته باشد.
رشتیان خاطرنشان کرد: باید به صورت اجتناب ناپذیری به دنبال صحبت درباره سینما باشیم، سینما جایی است که در آن کالایی به نام فیلم برای مشاهده کردن تولید می‌شود. اگر امر مشاهده را از ابتدا در دستور کار خود قرار ندهیم، یعنی ما سینماگر نبوده و تنها هنرمند هستیم.

کیمیاوی نگاهی خوش بینانه به انسان دارد/هیچ اثری منفک از  زمانه خود نیست

برنامه نمایش و نشست نقد و بررسی سه فیلم مستند «یا ضامن آهو»، «تپه‌های قیطریه» و «پ مثل پلیکان» به کارگردانی پرویز کیمیاوی با حضور محمد مقدم، مستندساز و پژوهشگر سینما و مهرداد فراهانی، منتقد و پژوهشگر سینمای مستند، در قالب برنامه شب‌های مستند موزه سینما، عصر روز دوشنبه ۱۸ تیرماه در سالن فردوس موزه سینمای ایران برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، محمد مقدم در ابتدای این نشست گفت: زمانی که از سینمای پرویز کیمیاوی صحبت می‌شود، تمایل زیاد او به وجه فرمال سینما به چشم می‌خورد و این مقوله از منظر زیباشناسانه دارای اهمیت است. کیمیاوی حتی سوژه‌هایی را برای آثار خود انتخاب می‌کند که بستری برای کنکاش‌های ذهنی او فراهم آورده و تلقی خود از سینما را بازنمایی می‌کند.

وی ادامه داد: او در فیلم‌های مستند خود سوژه‌هایی ویژه همچون افرادی تک افتاده را مورد واکاوی قرار می‌دهد. آخرین فیلم داستانی او یعنی «ایران سرای من است» نیز حاوی عناصری از تاریخ، فرهنگ و تمدن ایرانی را با ترکیبی عجیب همراه می‌کند. او در دهه شصت میلادی در فرانسه سینما خوانده بود و تحت تاثیر جریان فیلمسازی آن زمان اروپا قرار داشت.

مقدم ادامه داد: هیج اثری منفک از زمان خود نیست و کیمیاوی زمانی که وارد ایران می‌شود، همچون یک توریست فرنگی به پدیده‌های مختلف نگاه می‌کند درحالی که به نظر می‌رسد او به صورت تصادفی با این فرهنگ و زبان آشنا است. بخش زیادی از تصاویری که در این اثر قابل مشاهده است، مشابه فیلم‌هایی است که افراد خارجی در خصوص چنین موضوعاتی ساخته‌اند. «یا ضامن آهو» فیلمی است که طی یک فرآیند شکل گرفته است و در آن خبری از ایده‌های منسجم و از پیش تعیین شده نیست و این مسئله، ایرادی برای یک فیلم به شمار نمی‌رود. فیلم دارای تدوینی خلاقانه است و با صدا فضاسازی می‌کند و به همین دلیل مخاطب خود را در یک محیط آشنا و در عین حال خیال انگیز قرار می‌دهد که انباشته از استعاره و تعبیر است.

این پژوهشگر سینما افزود: می‌توان این اثر را از نگاه یک فرد مذهبی دید و با آن همذات پنداری کرد و برعکس می‌توان آن را از چشم فرد عادی نیز مورد واکاوی قرار داد و جنبه‌هایی از آن را برجسته نمود.

وی خاطرنشان کرد: کیمیاوی فرزند زمانه خود بوده و این موضوع از مشاهده سیر فیلمسازی او قابل تشخیص است. در فیلم‌های مربوط به کارگردانان موج نو، وجه فرمال و واقع گرایانه به شکلی پررنگ دیده می‌شود و این مسئله به شکلی پیوسته توسط دیگران تکرار می‌شود و پرداختن به نوعی زیبایی شناسی عریان در آن زمان طرفداران بسیاری داشته است. کیمیاوی به صورتی افراطی به این وجه می‌پردازد و به سمت سینمایی تالیفی حرکت می‌کند.

مقدم بیان داشت: «پ مثل پلیکان» از جمله آثاری است که تا سال‌ها می‌شود درباره آن صحبت کرد. به نظر من مرزی میان سینمای مستند و داستان پرداز وجود ندارد و آنچه این اثر را از باقی فیلم‌های کیمیاوی متفاوت می‌کند، تمرکزی است که بر روی فرد و انسان وجود دارد. کیمیاوی نگاهی خوش بینانه به انسان داشته و فیلم خود را با استعاره‌ای زیبا آغاز کرده و نوعی پیش آگاهی درباره زلزله‌ای که بیست و پنج سال بعد رخ می‌دهد، ارائه می‌کند. در آن مقطع قسمتی از این فیلم از بخش خبری تلویزیون پخش شد و بعد گوینده گزارشی را از زلزله ارائه کرد. کاراکتر این فیلم فراموش شدنی نیست و علی رغم مداخله کیمیاوی در دیالوگ‌ها، فیلم به دلیل حضور پرقدرت کاراکتر و ایجاد فضای عاطفی خاص، در حکم یک سند به شمار می‌رود.

مقدم بیان داشت: به نظر می‌رسد حتی در عناصر موجود در صحنه نیز دستکاری‌هایی صورت گرفته است و مواردی از این قبیل در اثر قابل لمس می‌باشد. همچنین تیتراژ این فیلم از بهترین نمونه‌های موجود در تاریخ سینمای ایران است. فیلم تپه‌های قیطریه نیز به مفهوم وسیع کلمه فرزند زمانه خود است.

زرفام فیلمبردار فیلم «پ مثل پلیکان» نیز گفت: آقای کیمیاوی در حال گوش دادن به صدای فیلم «مغول‌ها» در اتاق مونتاژ بودند. من در اتاق کناری او کار می‌کردم و صدای شخصیت فیلم به گوشم می‌رسید. به اتاق کیمیاوی رفتم و به او گفتم آسید علی میرزا کاراکتر بسیار جالبی است و می‌توان از او فیلمی ساخت. کیمیاوی فردای آن روز عازم طبس بود و من به همراه یک دستیار همراه او عازم طبس شدیم. این فیلم به صورت کاملا اتفاقی ساخته شد و به سرانجام رسید.

در ادامه مهرداد فراهانی، پژوهشگر سینمای مستند نیز گفت: از موزه سینمای ایران، انجمن تهیه کنندگان سینمای مستند و فیلمخانه ملی ایران سپاسگزارم که امکانی برای دیده شدن آثار کیمیاوی فراهم کرده‌اند. آثار کیمیایی سینمایی محض را به نمایش می‌گذارند، چراکه او تحصیلات خود را در دوران سینمای موج نو پشت سر گذاشته بود. کیمیاوی فردی بود که رد پای سینمای مدرن در آثار این فیلمساز به چشم می‌خورد.

وی افزود: در آثار یک فیلمساز مولف همیشه کدها و موتیف‌هایی قابل ردیابی است و در این مدت بسیاری از آثار کلیدی کیمیاوی را مورد مطالعه قرار دادم. فیلم از حیث تجربه معنوی مخاطب دارای اهمیت است و حتی نام آن یعنی «یا ضامن آهو» به گونه‌ای بوده که انگار از دریجه ذهن زائر به ماجرا نگاه می‌کند.

فراهانی با بیان اینکه صداگذاری این فیلم در حکم یک کلاس درس است، بیان داشت: در این اثر ما با فرد مواجه هستیم و در صحنه‌های مربوط به عزاداری، توده جمعیت مشاهده است. فیلم «یا ضامن آهو» تجربه یک زائر را به ما منتقل می‌کند و گزارشی از یک زیارت است.

وی بیان داشت: این اثر فاقد نریشن است اما صداهایی که شنیده می‌شود با زحمت بسیار زیادی تهیه شده است. در فیلم‌های مربوط به وزارت فرهنگ و هنر، انسان دیده نمی‌شود و بیشتر صنایع دستی مورد تاکید قرار می‌گیرد و اگر هم فردی وجود داشته باشد، تنها به ارائه گزارش می‌پردازد و فیلمساز به زیر پوست او نفوذ نمی‌کند. اما در فیلم «پ مثل پلیکان» ما در وجود یک فرد نفوذ کرده و او را لمس می‌کنیم.

این منتقد خاطر نشان کرد: در خصوص مستند یا داستانی بودن این آثار، به نظر می‌رسد که سازندگان این فیلم‌ها نسبت به منتقدین از درک صحیح‌تری برخوردار بودند. در حدود دودهه است که در سینمای مستند با زندگی آدم‌های عادی مواجه هستیم و مستند‌های پرتره دیگر محدود به مشاهیر نیستند. اما کیمیاوی در ۵۲ سال قبل به سراغ فردی می‌رود که نه تنها آدمی عادی است، بلکه مخاطب با او که حالتی جنون آمیز دارد، همدلی می‌کند. فیلمساز این فرد گمنام را از دل تاریخ جدا کرده و پیش روی مخاطب قرار می‌دهد.

فراهانی یادآور شد: «پ مثل پلیکان» دارای مرز باریکی با سینمای مستند بوده و این مسئله از زوایای مختلفی قابل بحث است. فیلم از مقطعی به بعد وارد داستان می‌شود و دیالوگ‌های آن توسط نادر ابراهیمی نوشته شده است. کیمیاوی به محرمیت با سوژه نزدیک شده و این مورد نیز مسئله‌ای مهم در فیلم به شمار رفته و این اثر در مرز میان واقعیت و خیال حرکت می‌کند. هر فیلم دارای عوامل و زاویه دید فیلمساز است و به دلیل همین دخالت‌ها نمی‌تواند در حکم یک سند تاریخی مطرح باشد.

در ادامه سعید رشتیان مستندساز پیشکسوت نیز گفت: در آن مقطع فیلمسازان موقعیت را بهانه‌ای قرار می‌دادند تا نظرات و استنباط خود را مطرح کنند و این رویه در سینمای مستند ایران باقی ماند. در دهه شصت فیلم سازان سفارش‌ها را موقعیت‌هایی برای خلق تجربه‌های شخصی خود قرار می‌دادند. من این دست از فیلم‌ها را بخشی از سینمای تجربی می‌دانم، چراکه در حوزه سینمای مستند و داستانی به معنای عام آن قرار نمی‌گیرند و این مرزها در چنین آثاری شکسته می‌شود. اگر از منظر تولیدی به سینما نگاه کنیم، چنین دسته بندی‌هایی حتما باید وجود داشته باشد چراکه روایتگری در شکل تولید سینمای مستند با داستانی بسیار متفاوت است.

رشتیان بیان داشت: در سینمای مستند باید قصه از واقعیت استخراج شود و اگر چنین اتفاقی رخ ندهد پروژه متوقف خواهد شد. در صورتی که در کار داستانی، قصه اولویت و محور تولید است. جنبه استنادی فیلم مستند باید حفظ شود و نسبت روایت با موقعیت اگر بر هم بخورد، اثر وارد دسته دیگری می‌شود. همچنین باید بگویم «تپه‌های قیطریه» یک کار فرمال و تجربی و اثری بسیار جذاب است.

در پایان ارد عطار پور، فیلمساز مطرح سینمای مستند نقش نادر ابراهیمی در دیالوگ نویسی را از زرفام جویا شد و وی در پاسخ گفت:  بیشتر دیالوگ‌ها در فیلم را شخصیت اصلی مطرح می‌کند و شرایط او به گونه‌ای نبوده است که بتواند دیالوگ‌های زیادی را حفظ کند. او فردی بی حوصله بود و نمی‌شد چندان با او به تمرین پرداخت. در نتیجه بیشتر دیالوگ‌های فیلم توسط بازیگر و کیمیاوی طراحی شده است.

در این نشست افرادی همچون محمد زرفام و پروانه مهیمن که از اولین فیلمبرداران سینمای ایران بودند و همچنین محمدعلی حسین نژاد و فخرالدین سیدی حضور داشتند.

دعوت به همکاری برای تدوین، تصویربرداری، عکاسی

موزه سینما در نظر دارد به منظور تکمیل سرمایه انسانی خود، از اشخاص واجد شرایط ذیل دعوت به همکاری کند:

۱- تدوینگر و تصویربردار

۲- گرافیست و موشن‌کار

علاقمندان می‌توانند رزومه و نمونه کار خود را به به شماره تلفن 09125248740 در تلگرام ارسال کنند.

« ژرژ پطروسی» در موزه سینما مطرح کرد: فن بیان در بازیگری اهمیت زیادی دارد

کارگاه آموزشی «فن بیان در سینما» با حضور ژرژ پطروسی، دوبلور و مدیر دوبلاژ پیشکسوت عصر روز یکشنبه هفدهم تیرماه در سالن فردوس موزه سینمای ایران برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، ژرژ پطروسی در ابتدای این کارگاه آموزشی گفت: «فن بیان» مسئله‌ای مربوط به بازیگری است و تفاوتی ندارد که یک بازیگر آن را در عالم نمایش، سینما و… به کار گیرد و این مقوله در هر مدیومی برای او وجود خواهد داشت. فن بیان حوزه‌ای مهجور و پیچیده است و از نظر من بیان شامل تمام احساسات، عواطف، نگرش‌ها، حالت‌های روحی و روانی و همه مسائلی است که باعث ایجاد ارتباط میان افراد می‌شود.

وی ادامه داد: بیان به صورت‌های مختلف شکل می‌گیرد و نوع معمول آن «کلام» یا در عالم نمایش و بازیگری، «دیالوگ» است، اما تنها محدود به کلام و گفتار نبوده و تمام حالت‌هایی که به وسیله بدن نمایش داده می‌شود نیز در حوزه بیان قرار می‌گیرد.

پطروسی ادامه داد: در دوران قدیم که هنوز کلام و زبان وجود نداشته است، انسان عواطف خود را به وسیله صوت نشان می‌داد. از طریق چنین آواهایی، حروف به وجود آمد و ترکیب حرف‌ها موجب تشکیل کلمه شد. درباره فن بیان، کتاب واحدی وجود ندارد و عموما در کتب و کلاس‌های مربوط به تئاتر، بخشی نیز به فن بیان اختصاص داده می‌شود. هر زبان دارای ویژگی‌های مختص به خود است و فن بیان موضوعی عملی به شمار می‌رود که به تمرین و ممارست نیاز دارد.

این هنرمند افزود: زبان فارسی یک زبان موزیکال بوده و بیان آهنگین از ویژگی‌های بارز زبان ما به شمار می‌رود. برای مثال بسیاری از کلمات را می‌توان به شکل‌های مختلف ادا کرد که دارای معانی مختص به خود باشد. مسئله اختیار در کلمات بسیار مهم است و باید برای انتقال منظور خود، کلمات دقیق و درستی را انتخاب کنیم تا طرف مقابل دچار اشتباه نشود. همچنین حالت‌های بدن نیز در این حوزه دارای نقشی اساسی است و بازیگر باید به آن توجه کند.

در ادامه هنرجویان حاضر در این کارگاه با هدایت ژرژ پطروسی به انجام کار عملی پرداختند.

پطروسی در ادامه گفت: سکوت عنصر بسیار مهمی است و نقش آن نباید نادیده گرفته شود، چراکه بخشی از کلام به شمار می‌رود. در عالم سینما و تئاتر یک بازیگر باید به تمام متن نمایشی احاطه داشته و زیر و بم آن را بررسی کرده باشد. هنرمند  باید نقش خود را بسیار دقیق فهم کرده و بداند با حذف آن از نمایشنامه چه اتفاقی رخ می‌دهد. بازیگران موفق دیالوگ سایر شخصیت‌ها را حفظ بوده و از میزانسن‌های مربوط به آن‌ها نیز آگاهی دارند. اگر دیالوگ بازیگر به درستی ادا نشود، مخاطب متوجه مقصود او نخواهد شد، بنابراین فن بیان از اهمیتی اساسی در بازیگری برخوردار است.

وی ادامه داد: عدم توجه به این مقوله باعث می‌شود تا بسیاری از نمایشنامه‌های خوب زمانی که روی صحنه می‌روند، توفیقی پیدا نکنند. زمانی که بر روی برخی کلمات تکیه می‌کنیم، مفهوم دچار تغییر می‌شود و توجه به این نکته در بیان بسیار حیاتی است. همچنین مکث‌های طولانی در طول جمله باعث ایجاد تعلیق شده و فضایی خاص ایجاد می‌کند.

پطروسی خاطرنشان کرد: برای اینکه بازیگر بداند یک جمله را باید به چه صورتی ادا کند نیاز است تا موقعیت شخصیت را درک کرده و بسته به موقعیت، او باید سرعت ادای دیالوگ خود را کنترل کند. تلفظ درست کلمات و سرعت متغیر در یک جمله مسئله‌ای بسیار مهم است و باید بدانیم تاکید روی کدام کلمات صورت بگیرد تا مفهوم جمله انتقال پیدا کند. تماشاگر برخلاف منتقد، تنها بازیگر را می‌بیند و سوژه اصلی در یک اثر نمایشی، شخصیت‌ها هستند. مخاطب عام به دنبال قصه گویی است و هرچه داستان قابل فهم‌تر بوده و از روایت مناسبی برخوردار باشد، برای او جذابیت بیشتری خواهد داشت و در این مورد، اجرای بازیگر حائز اهمیت است.

این دوبلور پیشکسوت گفت: یکی از موارد مهم در بازیگری ادای حروف است. ابزار کار یک گوینده و بازیگر، دهان با تمام متعلقات آن، نفس و حنجره بوده و نیاز است تا او از سلامت کامل در این زمینه برخوردار باشد. یک بازیگر باید تمرین‌های شخصی در زمینه بیان داشته باشد تا بتواند حروف را به درستی ادا کند. هنرمند عرصه بازیگری باید بتواند مدتی طولانی روی صحنه فریاد بزند بدون آنکه در صدای او تغییری ایجاد شود.

وی ادامه داد: باید حروف و کلمات به صورتی واضح و روشن روی صحنه ادا شوند، حتی زمانی که بازیگر بیانی خشمگین داشته و همه این موارد نیاز به تمرین و ممارست دارد. نمایشنامه و درام دارای بُعد است و هر کلام به علتی به زبان آورده می‌شود و همواره باید در شکل حرفه‌ای هنر بازیگری از داستان‌های میانی آگاهی داشته باشیم. برخی از افراد به صورت ذاتی دارای صدای زیبایی هستند، برای مثال استاد بنان دارای صدای بسیار زیبایی است.

در مقابل، برخی صدای خوبی ندارند اما به صورتی بسیار درست یک ترانه را اجرا می‌کنند و این مسئله به دلیل تلاش‌های فردی و خودسازی افراد صورت می‌گیرد. صدای زیبا کافی نیست، بلکه این موضوع باید با تلاش و تمرین همراه شود.

پطروسی بیان داشت: موضوع حس از بیان جدا نیست و حرکات، ایست‌ها، بیان، میمیک صورت و… هر یک موارد اثرگذاری در هنر بازیگری هستند.

پطروسی ابراز داشت: یک بازیگر خوب باید در هر لحظه از اجرای یک اثر حضوری فعال داشته باشد. او هر بار که روی صحنه حاضر می‌شود تجربه‌ای تازه را ثبت می‌کند. من در کار دوبله یاد گرفتم که صدا سازی انجام دهم، ضمن اینکه هنر دوبله با بازیگری تئاتر متفاوت است. باید بدانید که مصرف دخانیات در ایجاد یک صدای مطلوب اثر خاصی ندارد و هر چه به سلامتی ضربه وارد کند باید ترک شود.

در ادامه بخش‌هایی از نمایشنامه «سوءتفاهم» اثر آلبر کامو، نویسنده اگزیستانسیالیسم به صورت کارگاهی توسط هنرجویان تمرین شد.

سپس پطروسی گفت: بدانید که وجود هر جمله‌ای دریک نمایشنامه دارای منظور خاصی است. در کار نمایش و سینما، «دیالوگ» از چندین جنبه دارای اهمیت است و کلمات باید به گونه‌ای انتخاب شوند که دارای نزدیک‌ترین مفهوم به آنچه نویسنده مد نظر دارد بوده و بیان آن توسط بازیگران امکان پذیر باشد. برای مثال مترجمان آثار شکسپیر عموما ادیب هستند و به همین دلیل، بیان دیالوگ‌ها برای بازیگران بر روی صحنه چندان ساده نیست، در حالی که متن‌های شکسپیر بسیار روان و موجز هستند.

وی ادامه داد: زبان فارسی نسبت به زبان انگلیسی شکلی طویل دارد و همین موضوع باعث طولانی شدن جملات می شود. به همین دلیل اگر مترجم درام شناس نباشد، متن را به گونه‌ای برگردان می‌کند که مناسب اجرا توسط بازیگران نیستند. بازیگری یک شغل تمام وقت است و به همین دلیل یک هنرمند این رشته در طول سالیان سال تجربه‌های مفیدی را به دست آورده و با تمرین‌های مستمر ورزیده می‌شود. بازیگر زمانی که صحنه را ترک می‌کند، کارش به اتمام نرسیده و باید همچنان به مطالعه، موسیقی و امور دیگری بپردازد. بازیگران رادیو به صورت فیزیکی در قاب تصویر دیده نمی‌شوند، در حالی که هر یک باید خود را در قالب نقش‌ها ببینند.

این هنرمند پیشکسوت گفت: یک بازیگر باید مدام در حال تمرین بوده و برای مثال، او حتما باید خواننده باشد. قرار نیست توانایی او به اندازه یک خواننده حرفه‌ای باشد، علی نصیریان به عنوان یک خواننده شناخته نمی‌شود، اما با تمرین توانسته قطعات را بسیار خوب اجرا کند و این توانایی به او در بیان و اجزای نقش کمک خواهد کرد. کلمات باید آنطور که لازم است و در زبان استاندارد معروف است ادا شده تا مفهوم باشد. آنچه بیش از هر چیز دارای اهمیت است، اجرای دیالوگ‌ها بوده که با شناخت و مطالعه نمایشنامه در ارتباط است و باید بر روی آن کار زیادی صورت بگیرد. در این جلسه تلاش کردیم بر روی دیالوگ متمرکز باشیم.

در این کارگاه، علیرضا باشکندی، مدیر دوبلاژ باسابقه و پیشکسوت نیز به عنوان مهمان حضور داشت.

پیام تبریک رهبر انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به مردم ایران و رئیس جمهور منتخب

در بخشی از پیام رهبر انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به دکتر «مسعود پزشکیان» آمده است: خدای عزیز و رحیم را سپاس که با اراده و توفیق او ملت بزرگ ایران توانست پس از مصیبت سنگین فقدان رئیس جمهور شهید، در مدت کوتاه قانونی، صحنه‌ انتخابات ریاست جمهوری را سامان دهد و در دو جمعه‌ پیاپی، انتخاباتی آزاد و شفاف برگزار کند و از میان چند نامزد، با اکثریت آراء رئیس جمهور کشور را برگزیند.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما،متن کامل پیام رهبری به شرح زیر است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

والحمد لله ربّ العالمین والصلاة والسلام علی سیدنا محمدٍ و آله الطاهرین

سیما بقیّة الله روحی فداه

خدای عزیز و رحیم را سپاس که با اراده و توفیق او ملت بزرگ ایران توانست پس از مصیبت سنگین فقدان رئیس جمهور شهید، در مدت کوتاه قانونی، صحنه‌ انتخابات ریاست جمهوری را سامان دهد و در دو جمعه‌ی پیاپی، انتخاباتی آزاد و شفاف برگزار کند و از میان چند نامزد، با اکثریت آراء رئیس جمهور کشور را برگزیند.

مسئولان محترم برگزاری انتخابات، با شتاب لازم و امانت کامل، وظائف خود را انجام دادند، و مردم عزیز، با احساس مسئولیت به میدان آمدند و صحنه‌ ای گرم و پرشور آفریدند و صندوقهای انتخاباتی را در دو مرحله با بیش از ۵۵ میلیون رأی انباشتند.

این حرکت بزرگ در رویاروئی با غوغای دست‌سازِ تحریم انتخابات، که دشمنان ملت ایران برای القای ناامیدی و بُن‌بست به راه انداخته بودند، کاری درخشان و فراموش نشدنی است و همه‌ نامزدهای محترم و همه‌ کسانی که برای پیروزیِ هر یک از آنان، هفته‌ها تلاش شبانه‌روزی کردند در افتخار و ثواب آن شریکند.

اکنون ملت ایران رئیس جمهور خود را انتخاب کرده است. اینجانب با تبریک به ملت و به رئیس جمهور منتخب و به همه‌ فعالان این صحنه‌ حساس مخصوصاً جوانان پرشور ستادهای انتخاباتی نامزدها، همگان را به همکاری و نیک‌اندیشی برای پیشرفت و عزت روزافزون کشور توصیه می‌کنم. شایسته است رفتارهای رقابتی دوران انتخابات به هنجارهای رفاقتی تبدیل شود و هر کس در حد توان خود برای آبادانی مادی و معنوی کشور تلاش کند.

به جناب آقای دکتر پزشکیان رئیس جمهور منتخب نیز توصیه می‌کنم با توکل به خداوند رحمان به افقهای بلند و روشن چشم بدوزند و در ادامه‌ راه شهید رئیسی از ظرفیت‌های فراوان کشور بویژه منابع انسانیِ جوان و انقلابی و مؤمن، برای آسایش مردم و پیشرفت کشور بیشترین بهره را ببرند.

بار دیگر جبهه‌ سپاس بر درگاه حضرت حق می‌گذارم و به حضرت بقیة الله اعظم روحی فداه درود و سلام میفرستم و یاد شهیدان والامقام و امام بزرگوار شهیدان را گرامی می‌دارم و از همه‌ نامزدهای محترم و فعالان عرصه‌ انتخابات که در این برهه‌ حساس نقش‌آفرینی کردند، و نیز رسانه‌ ملی و حافظان امنیت کشور و دستگاههای اجرای انتخابات سپاسگزاری می‌کنم.

موزه سینمای ایران با تبریک به ملت ایران و رئیس جمهور منتخب برای ایشان آرزوی موفقیت های بی شمار و امید آفرین مسئلت می کند.

 

نمایش سه مستند مهم از  تاریخ سینمای ایران ساخته «پرویز کیمیاوی» در موزه سینما

سه مستند مهم تاریخ سینمای مستند با نامهای «یا ضامن آهو»، «تپه های قیطریه»،«پ مثل پلیکان» از ساخته های پرویز کیمیاوی در موزه سینما نمایش داده می‌شود.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در ادامه نمایش‌های ویژه فیلم‌های مستند در موزه سینما تحت عنوان «شب‌های مستند» با مشارکت انجمن صنفی تهیه کنندگان سینمای مستند، فیلم‌های «یا ضامن آهو»، «تپه‌های قیطریه»،«پ مثل پلیکان» بر روی پرده سالن فردوس موزه سینما می‌رود.

در نشست شب‌های مستند که روز دوشنبه ۱۸ تیر ساعت ۱۷ برگزار می‌شود « محمد مقدم» مستندساز و مهرداد فراهانی منتقد و پژوهشگر سینمای مستند درباره فیلم‌ها صحبت خواهند کرد.

«یا ضامن آهو»؛ مستندی است که در آن به موضوع راز و نیازهای زائران حرم مطهر رضوی و آداب زیارت در حرم پرداخته شده است.

«تپه‌های قیطریه»؛در سال ۱۳۴۷، تپه‌های قیطریه شاهد یکی از بزرگترین اکتشافات باستان شناسی دنیا بود و در یک عملیات عمرانی از تپه قیطریه ۳۵۰ گور باستانی، تدفین‌های یک نفره و دو نفره و نزدیک به ۵۰۰۰ شی سالم برنزی و سفالی به دست آمد.

«پ مثل پلیکان» ؛این فیلم با بازیگری آقا سید علی میرزا در ۲۵ دقیقه روایتی شاعرانه از انتظار و رسیدن ارائه می‌کند، انتظار و وصل مردی که از جوانی در خرابه‌های ارگ طبس زندگی می‌کرد و 40 سال به شهر نیامد.

در جلسه شورای معاونین و مدیران سینمایی مطرح شد:تولید سالانه 20 فیلم فاخر در برنامه هفتم توسعه پیش‌بینی شد/ قدردانی رئیس سازمان سینمایی از مجید اسماعیلی

 محمد خزاعی از رشد شاخص‌های جذب مخاطب و توسعه زیرساخت سینمایی و محورهای حمایتی پیش‌بینی شده در برنامه هفتم توسعه، خبر داد.

به گزارش اداره‌کل روابط عمومی سازمان سینمایی؛ یکصد و هجدهمین جلسه شورای معاون و مدیران سینمایی صبح امروز ( 12 تیرماه) با حضور رئیس سازمان سینمایی در محل موزه سینما برگزار شد.

محمد خزاعی در این جلسه با تاکید بر ادامه روند فعالیت‌های سازمان، پیگیری مصوبات و برنامه‌های ابلاغ شده برای سال 1403 عنوان کرد: دستاوردهای حوزه فرهنگ و هنر دولت سیزدهم برغم شرایط اجتماعی و بین‌المللی قابل ملاحظه و مطلوب است و اغلب شاخص‌ها در حوزه‌های مختلف فرهنگی و هنری بویژه سینما مسیر رو به رشد و توسعه را نشان می‌دهند.

وی ادامه داد: با اینکه سینما در دو ساله اخیر، برغم همه تلاطمات و ناهمراهی‌ها از سوی برخی، نسبت به تحقق برنامه‌هایی که طراحی کرده بودیم نه تنها عقب نیستیم بلکه در حوزه‌های زیادی جهش داشته‌ایم.

خزاعی با بیان اینکه کارنمای عملکرد سازمان سینمایی در حوزه توسعه زیرساخت، استانداردسازی در زمینه محتوا از طریق مکانیسم‌های قانونی و اصلاح آئین‌نامه‌ها و برخی رویه‌های قبلی، رشد و جهش اقتصاد سینما آن هم پس از رکود و ورشکستگی سینماها در دوران‌کرونا، احیای ظرفیت‌های تازه سینما در استان‌های کشور، تحولات و دستاوردهای ملموس در زمینه تکنولوژی پخش و اکران سینما مانند ایجاد سامانه شناسا و بهره‌وری از سرور ملی، جذب مخاطب، انتشاران سینمایی و تحولات آموزشی و ده‌ها اقدام دیگر، در بازه زمانی ۱۰۰۰ روزه سازمان سینمایی در دولت سیزدهم امیدوارکننده و مطلوب است اضافه کرد: خوشبختانه ، در ادامه مسیر افق روشنی قابل پیش‌بینی است.

در حال حاضر شاهد تحولات مطلوبی در موزه سینما هستیم و امروز با تحولات خوب در این موسسه رو به رو بوده و توسعه زیرساخت در موزه سینما ملموس است. ارتباط خوبی با بدنه سینما برقرار شده که جای قدردانی از مدیریت موزه دارد. خوشبختانه امروز در همه موسسات سینمایی شاهد توسعه و رشد هستیم و دستاوردهای قابل ملاحظه‌ای را در حوزه فرهنگ و هنر شاهدیم.

رئیس سازمان سینمایی با اشاره به مولفه‌های فرهنگی و هنری و مصوبات مهم در حوزه سینما در محتوای برنامه هفتم توسعه اظهار داشت: به عنوان مثال، تولید سالانه 20 فیلم فاخر با موضوعات تاریخی، دفاع مقدس، جبهه مقاومت و سبک زندگی اسلامی در قالب سیاست‌های کلی برنامه پنج ساله هفتم توسعه گنجانده شده است.

وی با اشاره به اینکه یکی از اهداف برنامه پنج ساله هفتم توسعه، ارتقاء و تعالی فرهنگ عمومی و رسانه در سطح جامعه است، افزود: این برنامه که از مصوبات مجلس شورای اسلامی است در راستای تامین سرانه‌های فرهنگی موردنیاز جامعه تعریف شده‌اند که یکی از فصول آن مربوط به تولید آثار فاخر و ارزشمند در حوزه‌های مهمی چون تحکیم سبک زندگی اسلامی – ایرانی، ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، عدالت‌طلبی و خدمتگزاری، تقویت همبستگی و اعتماد به نفس ملی، ارتقای هویت ملی و روحیه مقاومت کار و تلاش در جامعه خواهد بود.

خزاعی با توضیح این مطلب که از انجا که سیاست‌های کلی برنامه هفتم توسعه ناظر به دستگاه‌های اجرایی مختلف است، تصریح کرد: این مصوبه، همه دستگاه‌های اجرایی به ویژه وزارتخانه‌های فرهنگ وارشاد اسلامی، امور خارجه، صدا و سیما، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و دفتر تبلیغات اسلامی حوزه قم را مکلف می‌سازد تا با همکاری موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی و با استفاده از کلیه امکانات فرهنگی، هنری و امکانات تجسمی و رسانه‌های همگانی نسبت به تبیین، تبلیغ و ترویج و نشر آثار و اندیشه‌ها و سیره عملی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) در گستره ملی و بین‌المللی اقدام کنند.

وی تصریح کرد: از آنجا که سینما اهمیت بسیاری در نزد مردم، جامعه و حاکمیت دارد بخش عمده‌ای از مصوبات در حوزه سینما در این برنامه دیده شده است.

به گفته رئیس سازمان سینمایی کشور، بر اساس این برنامه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مکلف است با همکاری دستگاه‌های ذیربط تا پایان برنامه پنج ساله هفتم توسعه، 7300 ساعت پویانمایی تولید کند و وزارت امور اقتصادی و دارایی نیز، موظف شده است اقدامات قانونی لازم را برای حمایت گمرکی و ارائه تسهیلات جهت ورود تجهیزات و فناوری‌های سخت و نرم مربوط صنعت پویانمایی به عمل آورد.

وی اضافه کرد: همچنین معاونت علمی و فناوری و اقتصاد دانش بنیان ریاست جمهوری مکلف به حمایت از توسعه شرکت‌های بزرگ تولید پویانمایی از طریق ارائه تسهیلات بلندمدت از طریق صندوق نوآوری و شکوفایی شده است.

خزاعی با اشاره به شکل گرفتن جریان تولید پویانمایی در کشور و ارز آوری این صنعت گفت: معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانش بنیان ریاست جمهوری به منظور توسعه و تجهیز زیرساخت‌های فنی مورد نیاز برای افزایش میزان تولید پویانمایی داخلی موظف شد حداقل دو پارک علم و فناوری ویژه تولید پویانمایی ایجاد کرده و می‌تواند با توجه به استعداد و نیاز هر استان حداقل یک مرکز نوآوری تولید پویانمایی در هر استان به وجود آید.

وی در ادامه خاطرنشان کرد: ویژگی عمده این پارک‌ها و مراکز تولید پویانمایی این است که مشمول معافیت‌های مالیاتی و تسهیلات موضوع قانون جهش تولید دانش بنیان خواهند بود، که این موضوع می‌تواند انگیزه خوبی برای همه فعالان و علاقمندان این رشته در اقصی نقاط کشور باشد.

رئیس سازمان سینمایی همچنین، به تسهیلات معافیتی پیش‌بینی شده در حوزه فرهنگ و هنر و سازکارهایی برای تامین هزینه‌های مراکز آموزشی در برنامه هفتم توسعه اشاره کرد و افزود: در این برنامه، موضوعاتی همچون هزینه‌های انشعاب و مصرف آب و برق و گاز مراکز فرهنگی و هنری و سینمایی دارای مجوز از مراجع ذی‌صلاح مورد توجه قرار گرفته که با رعایت الگوهای مصرف براساس تعرفه‌های فرهنگی و آموزشی محاسبه می‌شود.

وی ادامه داد: در راستای ارتقای اخلاق و فرهنگ اسلامی شرکت‌های دولتی، بانک‌ها و موسسات انتفاعی وابسته به دولت مکلف شدند یک درصد از هزینه‌های جاری خود را برای هم‌افزایی و ارتقای فعالیت‌ها و تولیدات فرهنگی از قبیل موضوعات نمایشی، رسانه‌ای و غیره اختصاص دهند.

خزاعی خاطرنشان کرد: در این برنامه مقرر شد هزینه‌کرد اشخاص حقوقی در خصوص تولید محتوای فرهنگی و آموزشی همانند آثار مستند و فیلم‌های سینمایی با موضوع حمایت خانواده و جوانی جمعیت، انعکاس ظرفیت و توانمندی‌های استان‌ها و مناطق کم‌برخوردار و محروم که به تایید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌رسد به عنوان هزینه‌کرد قابل قبول مالیاتی قلمداد شود .

وی همچنین تاکید کرد: در برنامه توسعه آمده است جهت تشویق سرمایه گذاران بخش غیردولتی، خصوصی، تعاونی‌ها در طرح‌های احداثی جدیدی صنایع فرهنگی در بافت‌های فرسوده و ناکارآمد، اعمال معافیت‌ها و امتیازات قانونی سرمایه گذاری در مناطق محروم و کمتر توسعه یافته اقدام قانونی به عمل آید.

یکصد و هجدهمین جلسه شورای معاونین و مدیران سازمان سینمایی با حضور محمد خزاعی، مجید زین‌العبدین قادر آشنا، اصغر فارسی، حبیب ایل‌بیگی، یزدان عشیری، علیرضا اسماعیلی، محمدرضا سوقندی، هاشم میرزاخانی، غلامرضا نجاتی، لادن طاهری، محمد حمیدی‌مقدم، رمضانعلی حیدری‌خلیلی، محمد طیب و سیدصادق موسوی برگزار شد.

موزه سینما برگزار می کند؛ کارگاه فن بیان در سینما توسط « ژرژ پطروسی»

کارگاه « فن بیان در سینما» در موزه سینما برگزار خواهد شد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در ادامه برگزاری دوره‌های تخصصی ، کارگاه یک روزه فن بیان در سینما با حضور  ژرژ پطروسی برگزار می‌شود.
این کارگاه روز یکشنبه ۱۷ تیر ساعت ۱۵ در سالن فردوس موزه سینما برگزار خواهد شد و «ژرژ پطروسی» دوبلور و مدیر دوبلاژ با سابقه درباره مباحثی همچون شیوه بیان صحیح، تفاوت گویندگی و دوبله ، تربیت صدا، خوب صحبت کردن و … نکاتی را آموزش خواهد داد.
علاقمندان برای شرکت در این کارگاه تخصصی تخصصی می‌توانند به لینک
clubmuseum.ir/workshops/48
مراجعه کنند.
« ژرژ یطروسی» گویندگی به‌جای کاراکتر رابین هود در کارتون رابین هود، (منصور والامقام) در هزاردستان، مستر فرحان (علی نصیریان) در ناخدا خورشید، اشعث کندی (انوشیروان ارجمند) در امام علی و عبدالله نصرانی (علیرضا شجاع نوری) در روز واقعه ، سریال کوچک جنگلی (جمشید گرگین)، سریال تنهاترین سردار (ابوالفضل پورعرب)، سریال هفت سنگ (اصغر همت)، مختارنامه (محمد صادقی)، از کارهای به‌یادماندنی وی محسوب می‌شوند.

محمود کلاری : سرب یکی از سخت ترین تجربه های کاری من است

کارگاه «انتقال تجربه فیلمبرداری» با حضور محمود کلاری، فیلمبردار برجسته سینمای ایران عصر روز پنجشنبه هفتم تیرماه در سالن فردوس موزه سینمای ایران برگزار شد.

سینما بدون تصویر معنا ندارد

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، محمود کلاری در بخش ابتدایی صحبت‌های خود گفت: سینما بدون تصویر معنایی ندارد. به عقیده من، سینما یعنی دوربین فیلمبرداری و بدون آن سینما شکل نمی‌گیرد. مابقی عناصر این هنر از دوران یونان باستان وجود داشته است و سینما از زمانی شکل گرفت که دوربین فیلمبرداری اختراع شد و با فیلم «ورود قطار به ایستگاه» ساخته برادران لومیر این شکل هنری پدید آمد.

وی ادامه داد: بیش از صد سال از پیدایش سینما گذشته و هنوز در زبان عموم مردم گفته می‌شود در نقطه‌ای گروهی در حال «فیلمبرداری» هستند و این موضوع اهمیت عنصر فیلمبرداری در سینما را نشان می‌دهد.

کلاری ادامه داد: پیش از ساخت فیلم «تابستان همان سال» عده‌ای از عوامل گروه را به خانه پدر بزرگم که پدرم و من در آن بدنیا آمده بودیم بردم و همان اتاق که در آن متولد شدیم را به آن‌ها نشان دادم. با این وجود مجموعه موزه سینما برای من بسیار خاطره انگیز‌تر از آن ساختمان است. در حدود سی سال پیش ما در موزه سینمای فعلی فیلم «سلام سینما» را ساختیم.

موزه سینما برایم خاطره انگیز است

پس از آن کلاری بیان داشت: ساخت این فیلم سه دهه قبل در همین مکان اتفاق افتاد و صحنه‌‌های این اثر نشان از جنون سینما دارد و نوعی شیفتگی، میل غریب به دیده شدن و ابراز وجود در این اثر نهفته است. در آن مقطع یک آگهی کوچک در روزنامه سینما به چاپ رسید و در آن از علاقه‌مندان به بازیگری دعوت شده بود تا در باغ فردوس حضور پیدا کنند.

کلاری با بیان اینکه سینما دارای گره عمیقی با زندگی است و هیچ پدیده دیگری دارای چنین ویژگی نیست، بیان داشت: سینما در واقع یک دوران و وقایع مختلفی را به وسیله متن برای مخاطب شرح می‌دهد و تماشاگر با توجه به نوع جهان‌بینی و زیست خود، در آن فضا قرار می‌گیرد. سینما تماشاگر را درگیر خود می‌کند و این موضوع یک اتفاق ویژه است. ویم وندرس سینما را بیست و چهار دروغ در ثانیه می‌داند و اتفاقا، جذابیت و قدرت فریبندگی سینما در همین نکته است. نویسنده و فیلمساز دروغ را به شکلی می‌سازند که آن را باور می‌کنیم و برخی فیلم‌ها ممکن است تا مدت‌ها مخاطب خود را درگیر کند.

این فیلمبردار شناخته شده سینما گفت: من پس از سی سال دوباره در همین مکان حضور پیدا کرده‌ام و در این مدت بیش از ۱۰۰ فیلم بلند سینمایی را فیلمبرداری کردم.

در ابتدا عکاسی می‌کردم

کلاری درباره نحوه ورود خود به سینمای حرفه‌ای گفت: من هیچ پیشینه‌ای در سینما نداشتم اما به صورت حرفه‌ای به عکاسی اشتغال داشته و از ۲۱ سالگی عکاسی می‌کردم. فیلم «جاده‌های سرد» اولین اثری بود که من در سینما فیلمبرداری کردم. یک فیلم تجربی که همه عوامل آن نخستین حضور خود را در سینما تجربه می‌کردند. من و تورج منصوری در کنار یکدیگر در گروه فیلمبرداری این اثر بودیم‌. در آن فیلم، تنها علی نصیریان تجربه حضور در سینما را داشت. «جاده‌های سرد» از نظر بصری فیلم بسیار جذابی بوده و پیش از آن نیز فیلمی در آن حس و حال ساخته نشده بود و به همین دلیل فضایی متفاوت داشت.

وی افزود: کار با فیلم و نگاتیو نسبت به استفاده از دوربین دیجیتال بسیار دشوار بود زیرا با فناوری دیجیتال در هر لحظه می‌توان اصلاحی را صورت داد اما زمانی که با نگاتیو کار می‌کنیم، مدتی زمانی برای ظهور فیلم‌ها مورد نیاز است. همین دشواری‌ها باعث دقت و مراقبت بیشتر از سوی عوامل می‌شد.

کلاری خاطرنشان کرد: فیلم «سرب» یکی از سخت‌ترین تجربه‌های کاری من به شمار می‌رود که با موشک باران تهران توسط عراق هم‌زمان شده بود و هر روز موشک‌های زیادی به نقاط مختلف شهر برخورد می کرد. روزی در دادگستری کار می‌کردیم و موشکی در ۲۰۰ متری ما فرود آمد. نگهداری نگاتیوهای آن فیلم برعهده من بود و بسیار مراقب بودم تا در صورت موشک باران، فیلم‌ها آسیبی نبینند. در آن دوران لابراتوار تعطیل بود و با این حال ما به کار فیلمبرداری ادامه می‌دادیم.

وی با بیان اینکه کنترل وضوح و فوکوس در فیلمبرداری با نگاتیو امری حیاتی بود که باید به آن توجه نشان می‌دادیم، افزود: تشخیص این مسئله کار بسیار دشواری بود. من به دلیل تجربه خود درعکاسی نسبت به ویزور حساس بودم و سریع‌تر متوجه عدم وضوح تصویر می‌شدم.

کیمیایی شمایل خاصی داشت

کارگردان «تابستان همان سال» ادامه داد: «جاده‌های سرد» به عنوان نخستین تجربه سینمایی، اثری بسیار دشوار برای عوامل بود و بعدها در چهارمین جشنواره فیلم فجر جایزه بهترین فیلمبرداری را برای ما به ارمغان آورد. دریافت این جایزه باعث شد مسیر من از عکاسی جدا شده و وارد حرفه فیلمبرداری شوم. دو سال بعد از آن، فیلم «سرب» را کار کردم، آن هم در شرایطی که از قدیم کیمیایی برایم شمایل خاصی داشت. در طول این سال‌ها چند دستاورد و استنباط درباره چگونگی طی کردن مسیر در این حرفه به دست آوردم. عباراتی مانند اینکه برای علاقه خود تلاش کنیم گزاره‌های صحیحی هستند اما علاوه بر آن، درک چگونگی ارتباط با کاری که می‌خواهیم صورت دهیم نیز اهمیت دارد. بخشی از این موضوع، به شانس بازمی‌گردد اما تا حد زیادی وقایع به دست خود افراد است که رقم می‌خورد.

«جاده های سرد» نخستین تجربه کاری من است

کلاری درباره نخستین تجربه خود در سینما افزود: آن زمان من نمایشگاه عکسی در موزه هنرهای معاصر داشتم و مسعود جعفری جوزانی به آنجا آمد و گفت می‌خواهم فیلمی به نام «اگه بابام بمیره» که نام پیشین «جاده‌های سرد» بود را بسازم. از من خواست تا فیلمبرداری این اثر را برعهده بگیرم اما من تجربه‌ای در سینما نداشتم. جوزانی گفت تورج منصوری می‌تواند تو را در این مسیر همراهی کند. من یک دوربین فیلمبرداری را به خانه بردم تا با اجزا و نوع عملکرد آن آشنا شوم.

وی ادامه داد: فیلم «جاده‌های سرد» مسیر ورود من به سینما را شکل داد و بسیار باعث خوشبختی من است که در طی این سال‌ها با فیلمسازان بزرگی چون کیمیایی، کیارستمی، مهرجویی، فرمان‌آرا، بنی اعتماد و فرهادی کار کردم. مهمترین چیزی که از کیارستمی آموختم بردباری، صبوری، انتظار و همچنین پیدا کردن ایده‌آل‌ترین فرم‌های تصویری بوده است. عکاسی می‌تواند نکات بسیاری را به علاقه‌مندان فیلمبرداری بیاموزد. در این زمینه،  سوژه مهم نیست چراکه می‌توان از این هنر آموختنی‌های بسیاری را کسب کرد. پیشینه عکاسی باعث ایجاد درک و فهم در یک فیلم‌بردار می‌شود و به او می‌آموزد تا دوربین خود را کجا باید قرار دهد.

کلاری در ادامه گفت: در عکاسی می‌توان تجربیات مختلفی را به دست آورد و هنرجو باید بتواند با یک ذهن دارای زیبایی شناسی و اندیشه بصری، اندوخته‌هایی را به دست آورد. بدون تمرین و بدون ارزیابی و فعالیت کردن دستاوردی نخواهیم داشت، البته برخی قریحه و استعداد بیشتری در این زمینه دارند. حذف بُعد سوم در ثبت یک تصویر مجازی با خود جادویی را به همراه دارد  و دوربین برخلاف چشم انسان دارای نقاط فوکوس است و همین موضوع باعث ایجاد تاثیرات بسیار جذابی می‌شود.

در ادامه تعدادی از مجموعه عکس‌های محمود کلاری به نمایش درآمد.

بهترین راه برای ورود به تصویر عکاسی است

سپس کلاری گفت: با عکاسی می‌آموزید که چگونه باید حس را با استفاده از تصویر منتقل کرد. بهترین و دقیق‌ترین راه برای ورود به عرصه تصویر، عکاسی است زیرا به شما فرصت انتخاب، جداکردن موضوع و ثبت و بررسی آن را می‌دهد و پیش از سینما این عکس‌ها بودند که حس و حال جهان را برای ما شرح داده بودند. کیارستمی کار خود را با نقاشی شروع کرد و زمانی که وارد سینما شد، عقیده داشت با فریم‌های ثابت بهتر می‌تواند حرف خود را منتقل کند. برگمان عقیده داشت فیلمبردار خوب کسی است که به خلق فضای فیلم کمک کند، یعنی می‌تواند دست مخاطب را در سالن تاریک گرفته و او را وارد فضای فیلم کند. برگمان در عوض تمام نکات فنی و تکنیکی، تنها به این موضوع اشاره می‌کند.

وی یادآور شد: در فیلم «باد مارا خواهد برد» گاهی پلان‌ها را با فاصله بیش از صد کیلومتر از یکدیگر فیلمبرداری می‌کردیم و در این خصوص نیاز به یک تایمینگ دقیق بود. در سینما عناصری در نتیجه نهایی اثر گذار هستند و شکل یک تیم فیلمبرداری و نظم موجود در میان آن‌ها بسیار حائز اهمیت است.

کلاری بیان داشت: دستیار فیلمبردار در واقع کمک مدیر فیلمبرداری است و حضور موثر او اهمیتی ویژه دارد. امروزه امکانات تکنولوژیک در سینما پیشرفت زیادی داشته است و کارهای مربوط به دستیار فیلمبردار با وجود هوش مصنوعی بسیار آسان شده است. من در کشورهای مختلفی نظیر آمریکا، آلمان، فرانسه و ایتالیا فعالیت کرده‌ام و تمام اعضای گروه ما خارجی بودند. در فیلم «گذشته» نیز تمام دستیاران من فرانسوی بودند و با این وجود تبحر و کاربلدی عوامل ایرانی را در هیچ کجای جهان ندیدم. اصغر فرهادی در فیلم «گذشته» می‌خواست دستیار من را اخراج کند زیرا برای مترینگ روی زمین علامت‌های زیادی گذاشته بود و این مسئله درباره جابه‌جایی‌های ظریف نیز جود داشت و همین مسئله موجب شده بود حواس بازیگران منحرف شود. و او پیش از آن در سر فیلم لوک بسون فعال بود و می‌گفت همین کار را در آنجا نیز انجام داده بود.

ویژگی کار مهرجویی در خلاقیت‌های ساختاری بصری است

محمود کلاری درباره همکاری خود با داریوش مهرجویی نیز گقت: من دوستی به نام احمد امینی دارم که در مجله فیلم می‌نوشت و اکنون یک کارگردان است. او در مدرسه سینما و تلویزیون قبول شده بود و من در برخی کلاس‌ها او را همراهی می‌کردم. در کلاس تحلیل فیلم استاد فرمان آرا، فیلم «پستچی» را نمایش دادند و مهرجویی نیز در کلاس حاضر بود. هرگز فکر نمی‌کردم چند سال بعد و در پنج فیلم «سارا»، «لیلا»، «درخت گلابی»، «میکس» و «اشباح» با او کار کنم و چند فیلم را نیز با فرمان آرا در کارنامه کاری خود ثبت کنم. به نظرم  مهم این است که با تمام وجود به خواسته خود باورداشته باشیم. ویژگی کار مهرجویی در خلاقیت‌های ساختاری بصری است.

وی ادامه داد: مهرجویی یکی از خلاق‌ترین و هنرمند‌ترین فیلم‌سازانی بود که در مسیر حرفه‌ای خود با او کار کردم. همه فیلمسازان دوره‌هایی را در مسیر کار خود طی می‌کنند. مانند کاپولا که فیلم‌های آخر او نتیجه مطلوبی ندارند  زیرا رفته رفته ذهن انسان از قدرت خلاقیت و باروری خود خارج می‌شود. من در دوره‌ای که در کنار مهرجویی بودم، با شخصیتی بسیار عجیب مواجه بودم و از او مواردی بسیاری را آموختم.

این فیلمبردار مطرح سینمای ایران ادامه داد: در فیلم «ماهی و گربه» من و کوهیار پسرم، ۴ بار دوربین را از یکدیگر تحویل گرفتیم و در دانشگاه کلمبیا  یکی از فیلمبرداران مطرح جهان به من گفت این اتفاق در جهان بی‌سابقه است. اگر چنین مواردی در جای درست خود اتفاق افتاده باشد دارای اهمیت است و در غیر اینصورت لزومی ندارد. در فیلم «درخت گلابی» مهرجویی پلان‌هایی را برای من توضیح داد و از من خواست در طول یک پلان، مدام فلو و فوکوس‌های مختلفی وجود داشته باشد و درباره کارکرد آن نیز توضیحی ارائه نداد. زمانی که فیلم را دیدم با تصویری بسیار جالب و خلاقانه در راستای انتقال حسی مواجه شدم که به غیر از این روش، به هیچ شکل دیگری  قابل لمس نبود. فیلم درخت گلابی دیجیتایز شده و باکیفیت بالایی در موزه هنرهای معاصر نیویورک به نمایش درآمد و توجه زیادی را به خود جلب کرد.

کلاری خاطرنشان کرد: مهرجویی به عنوان کارگردان پشتوانه و قوت قلب بسیار خوبی برای عوامل بود و اگر روزی هر یک از شما به فیلمسازی روی آوردید تلاش کنید تا حتما چنین رویه ای را در پیش بگیرد. چنین شمایلی را بعدها در اصغر فرهادی دیدم و او کاملا به آنچه که می‌خواست آگاهی داشت. «جدایی نادر از سیمین» آخرین فیلمی بود که من به صورت نگاتیو فیلمبرداری کردم.

کلاری درباره تجربه عکاسی به صورت سیاه و سفید نیز گفت: عمده‌ترین دلیل آنکه عکس‌ها را سیاه و سفید ثبت می‌کردم این بود که پیش از دانستن مفاهیم زیبایی شناختی و مفهومی این مسئله، برای مهم بود که در واقعیت پدیده سیاه و سفید وجود ندارد و اگر آن را شکلی از رنگ بدانیم، این پدیده را عکاسی آن را به بشر هدیه کرده است. در آن زمان فرآیند تولید و ظهور عکس‌های سیاه و سفید ارزان‌تر بود و امروز این نسبت معکوس شده است. تصویر سیاه و سفید تفاوت میان واقعیت و مجاز و همچنین حذف یک بُعد از پیرامون ما را در تصاویر مجازی به شکل بهتری نمایش می‌دهد و صورتی خاص و ویژه دارد که موجب به فکر افتادن مخاطب می‌شود. نقاشی‌های کاراواجو از جهات بسیاری شبیه به آثار هم‌دوره‌ای های خودش است اما نقاشی‌های او دارای ویژگی‌هایی خاص اوست و وجود این رایحه در کار هنر نکته مهمی است که باعث اثر گذاری بر مخاطب می شود.

هر فیلم حاصل اندیشه کارگردان است

کلاری درباره ارتباط میان کارگردان و فیلمبردار گفت: هر فیلم حاصل اندیشه، ذهنیات، جهان بینی و سلیقه کارگردان است و در این مورد تردیدی وجود ندارد. مهم‌ترین نمونه در سینما «همشهری کین» است. در این فیلم اگر فیلمبرداری دیگر حاضر بود، نتیجه به اثری متفاوت تبدیل می‌شد. نقش فیلمبردار در این اثر به اندازه‌ای غیر قابل انکار است که اورسن ولز که شخصی بسیار خود شیفته بود، نام او را در تیتراژ فیلم در کنار نام خود قرار داده بود و این موضوع در تاریخ سینما نمونه‌ دیگری ندارد. وی افزود: فیلمبردار صاحب تألیف نیست و به کاربردن واژه سبک برای یک فیلمبردار معنایی ندارد و هر خلاقیتی که در سینما وجود داشته است، تا اواخر دهه سی به اتمام رسیده وهیچ‌گونه نکته تازه‌ای پس از آن وجود نداشته است. در فیلم «باد ما را خواهد برد» در سفری ۱۰ روزه برای پیدا کردن لوکیشن من و کیارستمی با یکدیگر همراه شدیم. کیارستمی اصرار داشت تعداد اعضای گروه زیاد نباشد و به همین دلیل بهزاد دورانی که از عوامل بود را به عنوان بازیگر انتخاب کرد.

فیلمبردار باید اعتماد بازیگر را جلب کند

کلاری در خصوص همکاری با فرهادی در فیلم «جدایی نادر از سیمین» گفت: فرهادی درباره این فیلم در تردید جدی بود و اولین بار که یکدیگر را دیدیم نظر من را درباره فیلمنامه جویا شد و نظرم من متن دارای ویژگی‌های فوق‌العاده بود. من این فیلمنامه را در یک جلسه خواندم و چنان درگیر آن شدم که تصاویر فیلم را در ذهن خود دیدم. او در طول فیلمبرداری دلشوره عجیبی داشت و در بین برداشت‌ها نتیجه هر برداشت را از من جویا می‌شد. فرهادی دارای تجربیات و دانش بسیاری در حوزه ادبیات دراماتیک بود و یک فیلم‌بردار که دارای درک و بینش سینمایی باشد می‌تواند در مسیر ساخت فیلم به چنین فردی کمک کند، به بیانی دیگر، چیزی بیش از توانایی‌های فنی و تکنیکی در این خصوص نقش دارد.

کلاری در پایان گفت: فیلمبردار باید بتواند اعتماد بازیگر را جلب کند تا بعد از هر کات، او نظر فیلمبردار را جویا شود. این اتفاق نتیجه بسیار خوبی در پی خواهد داشت. بازیگر باید مطمئن شود که فیلمبردار به واسطه رعایت نکات فنی، توانایی او را نادیده نخواهد گرفت و باید به این درک برسد که هیچ یک از عوامل حاضر در گروه فیلمبرداری اشتباه نخواهند کرد.

کارگاه انتقال تجربه فیلمبرداری محمود کلاری در موزه سینما بیش از چهار ساعت به طول انجامید.