علی اوسیوند: برای فخرفروشی بازیگر نشدم/ بازیگری شغل مقدسی است

موزه سینما در ادامه انتشار سلسله برنامه‌های تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز «علی اوسیوند» بخش‌هایی از گفتگوی این هنرمند را منتشر کرده است که در زیر می‌خوانید.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، علی اوسیوند بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون درباره علاقه خود به بازیگری گفت: متولد اول آذر ۱۳۳۶ در مسجدسلیمان هستم. پدرم بختیاری و مادرم اصفهانی بود. از همان کودکی و زمان دبستان علاقه زیادی به سینما و بازیگری داشتم. مجله‌های سینمایی آن دوران را می‌خواندم و با اینکه کار می کردم به‌خاطر علاقه زیادی که به سینما و فیلم داشتم بعد از کار به سینما می‌رفتم.
وی ادامه داد: به خاطر دارم در آن زمان کیانوش عیاری از اهواز به مسجدسلیمان می‌آمد و فیلم‌های ۱۶ میلی‌متری و ۸ میلی‌متری نمایش می‌داد.
اوسیوند با بیان اینکه بهترین ره‌آوردی که سینما برای من داشت، سلامت روح، آرامش و راحتی است، بیان داشت: به خاطر فخرفروشی و مسائل جانبی به این عرصه پا نگذاشتم؛ به خاطر آرامشی که کار بازیگری به من می‌دهد به این حرفه مشغول شدم.
وی با بیان اینکه در آثار جدی، ملودرام، تراژیک و… کار کرده‌ است، گفت: من به نقش‌های حسی علاقه و در آنها تبحر بیشتری دارم. به نظرم بازیگری یعنی رها بودن و معتقدم یکی از مبانی اصلی بازیگری باورپذیری و صداقت است. اگر در بازیگری صداقت نداشته باشیم، تماشاگر متوجه می‌شود که ما در بازی خود به او فخر می‌فروشیم و تنها می خواهیم خودمان را به آنها نشان می‌دهیم.
وی ادامه داد: وقتی نقش و کاراکتر نمایشی را باور می‌کنیم، تماشاگر هم ما را باور می‌کند. من در بازی به تماشاگر فکر نمی‌کنم زیرا اگر فکر کنم دیگر باید با منطق پیش بروم بنابراین در موقعیت بازی خود را رها می‌کنم و هیچ‌کسی را نمی‌بینم.
وی درباره تجربه همکاری با زنده یاد ملاقلی‌پور گفت: سال ۷۲ بود در فیلم «پناهنده» با رسول ملاقلی‌پور همکاری کردم که انصافا فیلم خوش‌ساختی هم بود. ملاقلی‌پور سر صحنه بسیار با نشاط بود. گاهی زود عصبانی می‌شد ولی چیزی در دلش نبود. با هم ارتباط خوبی داشتیم. در این فیلم تجربیات خوبی در کنار او کسب کردم.
وی با اشاره به دوران دانشجویی خود عنوان کرد: دوران دانشجویی ما دوران طلایی هنرهای زیبا بود؛ اصغر فرهادی و همسرش پریسا بخت‌آور، علی دهکردی، مرحوم صادق صفایی، ابراهیم حاتمی‌کیا، ماهایا پطروسیان، سعید آقاخانی، من و همسرم حمیرا ریاضی و بسیاری از بازیگران در آن دوران تحصیل کردیم. در همان دوران هم بسیار تئاتر کار می‌کردیم و آنقدر در کارمان جدی بودیم که هر کسی نمی‌توانست با ما تئاتر کار کند.
اوسیوند درباره تجربه بازی در کنار علی نصیریان نیز گفت: علی نصیریان انسان بسیار شریفی است و کار کردن با او همیشه توأم با آرامش است. دو-سه کار با او هم‌بازی بودم و ایشان از اینکه با بازیگرهای دیگر دیالوگ تمرین کند، ابایی نداشت. زمانی که می‌خواست یک سکانس را کار کند، جدا از اینکه خودش متن را خوانده و تحلیل‌هایش را انجام داده بود، بسیار صادقانه از بازیگر مقابلش می‌خواست که دیالوگ‌ها را تمرین کند و تمرین را چندین بار تکرار می‌کرد. برخی از بازیگران این کار را کسر شأن خود می‌دانند، آنها فکر می‌کنند اگر تنها دیالوگ‌های خود را حفظ باشند کافیست؛ در حالی که کار بازیگری، بده بستان است و باید با بازیگر مقابل این کار را به درستی انجام داد و علی نصیریان در این زمینه واقعا شاهکار است.
اوسیوند همچنین از تجربه هم‌بازی شدن با زنده یاد خسرو شکیبایی نیز گفت: با خسرو شکیبایی در چند کار همکار بودیم؛ انسان بسیار شریفی بود. در سریال «بوی گل‌های وحشی»ساخته حسینعلی لیالستانی، در کنار او بازی می‌کردم، شکیبایی انسانی بسیار فروتن و بدون ادعا بود. از کار با او لذت می‌بردم و باعث افتخار من بود که در آن کار با او همبازی شده بودم.
وی با بیان اینکه بازیگری شغلی مقدس است، ادامه داد: بازیگری ریشه در آئین ما دارد. بازیگر به جامعه می‌گوید که کار بد مجازات و کار خوب پاداش دارد. به همین دلیل از خدا می‌خواهم کسانی که در این کار به حقشان نرسیدند، زمینه‌ای فراهم شود که به حقشان برسند.
اوسیوند افزود: امیدوارم بازیگرانی که در قید حیات هستند زنده و سلامت باشند و مشغول کار باشند زیرا بیکاری افسردگی به دنبال دارد. به ویژه بازیگران که افراد حساس‌تری هستند به همین دلیل نباید مورد بی‌توجهی قرار بگیرند وسعی کنیم همکاران خود را به کار دعوت کنیم. واقعا ناراحت‌کننده است که همسر زنده یاد فردوس کاویانی می‌گفت او هر روز لباس می‌پوشید و تصور می‌کرد که باید سر کار برود. نباید این‌گونه باشد باید یکدیگر را درک کنیم.
وی ادامه داد: امیدوارم در جامعه به آرامش برسیم و جامعه پر از طراوت و نشاط شود زیرا جامعه‌ای که نشاط نداشته باشد افراد آن زندگی را درک نمی‌کنند.

موزه سینما میزبان جشنواره «سینماحقیقت» شد

مستندهای هفدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» در موزه سینما نمایش خواهند داشت.

امسال و در هفدهمین جشنواره «سینماحقیقت» علاوه بر پردیس چارسو که خانه جشنواره است، آثار جشنواره در «موزه سینما» روی پرده خواهند رفت.

این انتخاب به دلیل گسترش مخاطبان سینمای مستند و ایجاد دسترسی و امکانات بیشتر برای علاقه‌مندان، انجام شده است. شرایط حضور در این سینما به زودی اطلاع رسانی خواهد شد. این سینما، سینمای مردمی هفدهمین جشنواره «سینماحقیقت» است.

هفدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» با دبیری محمد حمیدی مقدم اواخر آذرماه 1402 برگزار می شود.

 

گردهمایی مدیران آموزشگاه‌های آزاد سینمایی در موزه سینما

گردهمایی مدیران آموزشگاه‌های آزاد سینمایی با حضور مدیران بیش از ۱۵۰ آموزشگاه فعال سراسر کشور در موزه سینما برگزار می‌شود.

به گزارش ستاد خبری دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی، گردهمایی مدیران آموزشگاه‌های آزاد سینمایی با حضور مدیران بیش از ۱۵۰ آموزشگاه فعال سراسر کشور و با حضور محمد خزاعی، معاون وزیر و رییس سازمان سینمایی، معاونان و موسسات تابعه سازمان سینمایی در موزه سینما برگزار می‌شود.
این گردهمایی که همزمان با برگزاری دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی میزبان مدیران آموزشگاه‌ها است، در روز پنجشنبه دوم آذر ماه در محل موزه سینما سالن سینماتوگراف برقرار است.
جلسات برنامه‌ریزی شده به منظور پرسش و پاسخ مدیران آموزشگاه‌ها با بخش‌های مختلف سازمان سینمایی کشور طراحی شده است که از جمله آن‌ها، نشست‌هایی با قادر آشنا، معاون توسعه فناوری و مطالعات سینمایی، حبیب ایل‌بیگی، معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی، سیدصادق موسوی، مدیرکل امور جشنواره‌ها و همکاری‌های سازمان سینمایی، مهدی آذرپندار، مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران، محمد حمیدی مقدم، مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی در نظر گرفته شده است.
دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی به دبیری مهدی شفیعی از ۳۰ آبان تا ۳ آذر ۱۴۰۲ در موزه سینما برگزار می‌شود.

فیلم‌های «داریوش مهرجویی» نمونه های خوبی از شخصیت مرشد دارد

جلسه چهارم کارگاه شخصیت پردازی در فیلمنامه عصر روز گذشته در موزه سینما برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، علی شاه محمدی در ابتدا با اشاره به شخصیت‌های شورشی در فیلمنامه‌ گفت: شخصیت‌های شورشی اغلب قدرت را به چالش می‌کشند و نظم حاکم را بهم می‌زنند تا نظم جدیدی ایجاد کنند که نمونه واقعی آن هیتلر است. اما پس از به قدرت رسیدن همان کاری را می کنند که منتقد آن بودند.این نوع شخصیت‌ها به اصول اخلاقی که جامعه به آن پایبند است احترام می گذارند، کاری را نیمه تمام نمی‌گذارد و دارای اراده قوی هستند.
وی ادامه داد: شخصیت‌های شورشی دارای فضیلت‌های اخلاقی مورد توجه هستند ، توانایی مدیریت لحظات بحرانی را دارند و وسواس زیادی برای رسیدن به اهداف مورد نظرشان دارند.
شاه محمدی نوع دیگر شخصیت در فیلمنامه را شخصیت حاکم دانست و بیان داشت: این نوع شخصیت‌ها در دو نوع حاکم خیر و حاکم شر تصویر می شوند. حاکم خیر به عنوان یک فرد دلسوز برای جامعه و مردم لحاظ می‌شود اما در مقابل حاکم شر معمولا با مشت آهنین می‌تواند حکومت کند و هر چیزی که قدرت را از او بگیرد و به او یاحلقه  یارانش آسیب بزند بزرگترین ترسش است.
وی با بیان اینکه این نوع شخصیت‌ها دارای ثبات رفتار و منش هستند، گفت: شخصیت‌های حاکم از سطح بالایی از روابط اجتماعی برخوردار هستند و راهبری و هدایت گری در ذات آنها است و بسیار کاریزماتیک هستند.
این مدرس دانشگاه درباره شخصیت‌های مرشد نیز بیان داشت: ما به ازاء بیرونی این نوع شخصیت‌ها پدر، مادر و معلم‌ها هستند و این نوع شخصیت‌ها اغلب برای مخاطبان جذابند زیرا کمک می‌کنند تا شخصیت اصلی به هدف اصلی‌اش برسد.
وی ادامه داد: آنها معمولا عاقل، فهمیده و دانا هستند و نمونه مثال زدنی شخصیت های مرشد، کاراکترهای فیلمنامه های زنده یاد داریوش مهرجویی  هستند مثل علی عابدینی در فیلم هامون است. البته این نکته را هم باید درنظر داشت که شخصیت مرشد ممکن است نقایصی هم داشته باشد و انسان کاملی به نظر نرسد.
شاه محمدی با اشاره به شخصیت‌های اغواگر نیز گفت: این نوع شخصیت ها بیشتر به سمت کهن الگوی شرور تمایل دارند. بسیار باهوش هستند و تمایل به دادن وعده‌هایی دارند که خودشان به دنبال آنها هستند و ظاهرا آنچه بدست می آورند بیش از چیزی است که ارائه می‌دهند اما در واقع بر عکس است و آنها با ارائه خود، انسانیتشان را از دست می دهند.
وی در پایان بیان داشت: این نوع افراد معمولا تمایل به کنترل کردن به منظور بهره بردن دارند و افرادی باهوش و مستقل به نظر می رسند. در روابط اجتماعی سرد هستند و برای دفاع از خود پوسته سختی به دور خود کشیده اند.
گارگاه شخصیت شناسی و شخصیت پردازی در فیلمنامه بر اساس کهن الگوها توسط «علی شاه محمدی» فیلمنامه نویس و مدرس دانشگاه طی چهار جلسه در موزه سینما برگزار شد.

علی شاه محمدی: ضدقهرمان محصول ناامیدی نویسنده از انسان ها است

سومین جلسه کارگاه «شخصیت پردازی در فیلمنامه» با حضور علی شاه محمدی فیلمنامه نویس و مدرس دانشگاه عصر روز گذشته در موزه سینما برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، علی شاه محمدی با بیان اینکه ضد قهرمان، شخصیت اصلی یا قهرمانی است که ویژگیهای قهرمانانه ندارد ، گفت: شخصیت قهرمان، فعال، شجاع، قوی، مقاوم و دائم به دنبال هدف است و در پایان لزومی ندارد که به هدف نهایی خود برسد اما حتی در صورت شکست در نبرد نهایی، واجد درک و معرفتی می شود که در آغاز فاقد آن بوده است. در مقابل، ضدقهرمان ویژگی قهرمانی ندارد. به عنوان مثال، شخصیت اصلی فیلم قهرمان اصغر فرهادی کاملا در دسته ضدقهرمان قرار می گیرد.
وی ادامه داد: همچنین در سریال هزار دستان که به لحاظ روایی و تاکید خود مرحوم حاتمی شکل هزار و یک شبی دارد و شخصیت اصلی به معنای کلاسیک ندارد، مفتش شش انگشتی ضد قهرمانی‌ قربانی شرایط و فقر دوران کودکی اش است. درمجموع می توان گفت ضدقهرمان محصول ناامیدی نویسنده از انسان ها است.
شاه محمدی بیان داشت: قهرمان از کسانی دفاع می کند که نمی توانند از خودشان دفاع کنند و در دوره مدرن گاه برای رسیدن به هدف، ارزش های قانونی جامعه را زیر سوال می برد.
وی همچنین گفت: قهرمان ها نباید غیر قابل دسترس باشند و حتی اگر قهرمان فیلم یک قدیس باشد باید ویژگی های زمینی و انسانی داشته باشد.
وی با اشاره به شخصیت های بی گناه/ بچه نیز گفت: این نوع شخصیت ها ساده دل هستند و معمولا هر آنچه رخ می دهد  را می پذیرند و همین‌ پذیرش معمولا  موجب رستگاری آنها می شود.‌ در این گونه شخصیت پردازی، کاراکتر بچه / بی گناه معمولا به یکباره از زندگی متنعم به تنگناهای تنهایی و فقر و غریبگی می افتد.
وی با بیان اینکه شخصیت های بچه، دلسوز، خوش باور، صمیمی و دارای چهره ای معصوم هستند، ادامه داد: این نوع افراد تحت هیچ شرایطی ویژگی مثبت اخلاقی شان را ترک نمی کنند و با دروغ، تزویر، دورویی نسبتی ندارند.
این فیلمنامه نویس درباره شخصیت جوکر نیز گفت: این نوع شخصیت ها همانند شخصیت های کمیک  برای تفرج خلق شده اند اما هدفی فراتر دارند و در لفافه شوخی، انتقادات تند را مطرح می کنند و اغلب رفتارهایشان موجب خنده می شود. در این نوع شخصیت ها معمولا انتقادهای اجتماعی به شدت به چشم می خورد و در عین حال رفتارشان موجب خنده نیز می شود.
وی ادامه داد: شخصیت های جوکر بدون هدف و برنامه زندگی می کنند درواقع کلبی مسلک هستند مثل، چاپلین، جری لوئیس و …باید توجه داشت که اگر شخصیتمان جوکر یا سیاه در نمایش ایرانی یا دلقک است باید در یک پلات مشخص شده قرار گیرند و بی هدف نباشند هر چند ظاهرا خودشان هدفی برای زندگی ندارند. این نوع شخصیت ها اغلب سرگرم کننده، شوخ طبع، دوست داشتنی و به طرز شگفت آوری روشنگر هستند و در عین حال معمولا از طرف دیگران جدی گرفته نمی شوند.
شاه محمدی خاطرنشان کرد: شخصیت های جوکر معمولا از الفاظ خلاف عادت به راحتی استفاده می کنند و اغلب انتقادهای تند اجتماعی دارند.
وی درباره شخصیت های عاشق در فیلمنامه نیز گفت: این نوع شخصیت ها با نیروی قلب و احساسشان فکر می کنند و بزرگترین هدف آنها رسیدن به عشقشان  است به همین منظور شاید گاهی رفتارشان و موقعیتشان موجب خنده دیگران شود. آنها با شخصیت های حامی نیز همپوشانی دارند.
شاه محمدی نوع دیگری از شخصیت های کهن الگویی در فیلمنامه را جادوگر دانست و بیان داشت: این نوع شخصیت ها در هر دو جبهه خیر و شر وجود دارند و اگر از جادوی واقعی استفاده نکنند به قدری ماهر هستند که تقریبا قدرتشان فرا طبیعی به نظر می رسند.
وی ادامه داد: شخصیت های جادوگر در قطب منفی، به جای کمک، به دنبال قدرت و همواره به دنبال‌پیشرفت در سطوح مختلف جامعه هستند. آنها هم ایده ها و مفاهیم را درک می کنند(intelligent ) و هم می توانند با تغییر چیزها، چیزهای جدید  خلق کنند(clever)
شاه محمدی با اشاره به شخصیت های یتیم در فیلمنامه ها نیز گفت: این نوع شخصیت ها به دلیل اینکه ضعیف هستند نیاز به حمایت دارند زیرا آسیب پذیر هستند به همین دلیل هم برای همه ما ارزشمندند مثال اولیورتوئیست.
وی با بیان اینکه ما با شخصیت های یتیم به خوبی همذات پنداری می کنیم، افزود: در مجموع می توانند از نقاط قوت دیگر کهن الگوها استفاده کنند اما باید مراقب کاستی های آنها نیز باشند. این نوع شخصیت ها با افراد عامی و بی گناه همپوشانی دارند.
شاه محمدی خاطرنشان کرد: این نوع شخصیت ها برای بقاء و زنده ماندن تلاش کم نظیری دارند و به شدت همدلی برانگیز هستند. آنها برای برون رفت از دایره تنهایی و طرشدگی مصمم هستند. این نوع افراد به منابع، امکانات و آدم های مهم جامعه دسترسی ندارند و یاد می گیرند روی کسی حساب نکنند.

برگزاری کارگاه «نقش صدا در سینما و زندگی» در موزه سینما

نظام الدین کیایی صدابردار شناخته شده سینمای ایران کارگاه آموزشی «نقش صدا در زندگی و سینما» را در موزه سینما برگزار می‌کند.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، نظام الدین کیایی از جمله صدابرداران پیشکسوت سینمای ایران است که برای اولین بار بعد از انقلاب صدابرداری سر صحنه را به صورت جدی را وارد سینمای ایران کرد و فیلم های سینمایی دونده و اب، باد، خاک با حضور وی به صورت صدای سر صحنه ساخته شد و برای اولین بار فیلمی با صدابرداری سر صحنه در سینمای ایران اکران شد.
این صدابردار پیشکسوت سینما تاکنون در بیش از ۵۰ فیلم سینمایی به عنوان صدابردار حضور داشته و با کارگردان های شناخته شده سینمای ایران همچون زنده یاد داریوش مهرجویی، امیر نادری، زنده یاد کامبوزیا پرتوی، پوران درخشنده، علیرضا رئیسیان، ابوالحسن داوودی، رضا درمیشیان و… همکاری داشته است و در جشنواره ها و مراسم های مختلف داخلی و خارجی نامزد شده و جوایز بسیاری را بدست آورده است.
نظام الدین کیایی چهارشنبه ۱۷ آبان از ساعت ۱۵ به مدت سه ساعت کارگاه «نقش صدا در زندگی و سینما» را در موزه سینما با سرفصل هایی همچون تفاوت صداگذاری با صدابرداری، نقش صدابردار در مراحل تولید فیلم و همکاری با بخش‌های دیگر همچون کارگردان و فیلمبردار، انواع صدا در سینما، تفاوت شنیدن و گوش دادن و… آموزش می دهد.
این کارگاه ویژه اعضا باشگاه مخاطبان است و علاقمندانی که عضو نیستند با هماهنگی روابط عمومی موزه سینما می‌توانند در این کارگاه شرکت کنند.

نقیصه تراژیک از ویژگی‌های یک کاراکتر دراماتیک است

جلسه دوم کارگاه «شخصیت‌پردازی در فیلمنامه‌نویسی» با حضور علی شاه‌محمدی، کارگردان، فیلمنامه‌نویس و مدرس فیلمنامه نویسی عصر روز گذشته در موزه سینما برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، علی شاه محمدی درباره شخصیت ها در فیلمنامه گفت: یکی از انواع شخصیت‌ها در فیلمنامه نویسی شخصیت‎های کلیشه‌ای هستند. شخصیت‌هایی که نگاه فیلمنامه نویس به آنها و جهان و دیگر آدم‌ها دو بعدی است. شخصیت‌هایی که بدون شناسنامه و پیشینه طراحی شده توسط فیلمنامه نویس به روی کاغذ و سپس روی پرده آمده‌اند. مثل کلیشه آدم‌های خوب که اگر بخواهیم ما به ازاء بیرونی آنها را معرفی کنیم می‌توانیم از جوانمرد قصاب نام ببریم.

وی ادامه داد: این نوع شخصیت‌ها اصولا در سینما و ادبیات روشنفکری ما هم ما به ازاء خارجی دارند.

شاه محمدی با اشاره به شخصیت‌های حامی نیز گفت: این نوع شخصیت ها معمولا خود را وقف دیگران می‌کنند و بذل و بخشش زیادی در زندگی شخصی و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند، دارند. یکی از راه‌هایی که می‌توان برای شخصیت پردازی شخصیت‌های حامی و اصولا شخصیت های دراماتیک به کار برد که کلیشه نشوند تعریف نقیصه تراژیک برای آنهاست. زیرا نسبت نقیصه تراژیک با شخصیت از گذشته و پیشینه شخصیت‌ها می‌آید.

وی ادامه داد: نقیصه تراژیک از ویژگی‌های یک کاراکتر دراماتیک است که منجر به نتیجه تراژیک و تلخ برای شخصیت‌ها می‌شود.

شاه محمدی با بیان اینکه معمولا شخصیت‌های عادی، اغلب کارگردان های درجه یک جهان را هم ترغیب به استفاده از آنها در فیلم‌هایشان می‌کند، بیان داشت: اصولا یکی از سخت‌ترین چالش‌های هر فیلمنامه نویس استفاده از شخصیت‌های عام است زیرا ویژگی‌هایی همچون فقدان قدرت و فقدان یکه بودن با ویژگی خاص، از نقایص این نوع شخصیت‌ها محسوب می‌شود ضمن اینکه آنها معمولا از نُرم‌هایی که جامعه ارزش می‌داند غافل هستند.

وی با بیان اینکه شخصیت‌های خلاق  و سازنده دوگانه هستند، گفت: آنها اغلب به دنبال خلق کردن هستند و همه تمرکزشان معطوف به فرآیند آفرینش است. شخصیت‌های خلاق خود را مکلف می‌دانند مرزها را جابه جا کنند و آفرینش مهمترین دلیل زندگی آنها است.این نوع افراد در راه رسیدن به هدف، ممکن است دیگران و حتی خودشان را هم قربانی کنند.

شاه محمدی ادامه داد: شخصیت‌های جوینده بیشتر به دنبال پیدا کردن هستند و تمایل دارند از جهان زیسته بیرون بروند تا جهان بزرگتر را ببینند و اغلب به دنبال آرزوهایی فراتر از عموم مردم هستند.

وی در پایان بیان داشت: درمجموع می‌توان گفت شخصیت جوینده اصول اخلاقی که وجدان انسان و وجدان عمومی آن را برنمی‌تابد را زیرپا نمی گذارد و حتی اگر به هدفش نرسد به درک بزرگی می‌رسد که مانند گذشته زندگی نکند.

کارگاه «شخصیت‌پردازی در فیلمنامه‌نویسی» در دو جلسه سه ساعته در موزه سینما برگزار شده است و دو جلسه دیگر آن در تاریخ‌های 15 و 22 آبان نیز برگزار خواهد شد.

گنجینه «علیرضا خمسه» در موزه سینما راه اندازی شد

گنجینه «علیرضا خمسه» بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون در موزه سینمای ایران راه اندازی شد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، سیمرغ ، جوایز، اسناد و یادگاری‌های «علیرضا خمسه» به موزه سینمای ایران اهدا شد.
سیمرغ بلورین بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر، جایزه بهترین بازیگر جشنواره سینمایی فیلم پیونگ یانگ کره شمالی (جشنواره کشورهای غیرمتعهد) ، 13 عدد تندیس از جشنواره‌های مختلف، 14 عدد لوح تقدیر از جشنواره و برنامه‌های مختلف سینمایی و تلویزیونی، فیلمنامه دست نویس فیلم سینمایی «بوی خوش زندگی»، فیلمنامه دست نویس مجموعه تلویزیونی «ازدواج»، مدال یادبود آستان مقدس امامزاده حسین بن علی بن موسی الرضا (ع)، حکم داوری در جشنواره‌های مختلف سینمایی، پوشه کاغذی شامل نامه‌ها و قراردادهای سینمایی، پوشه نامه‌های تشکر و قدردانی از سازمان‌های مختلف، تابلو تقدیر چوبی از اولین جشنواره فیلم خوزستان ، حکم انتخاب به عنوان عضو هیات داوران نوزدهمین جشن سینمای ایران، عکس‌های مختلف در پروژه‌های سینمایی و … از جمله مواردی هستند که توسط این هنرمند پیشکسوت در موزه سینما به یادگار گذاشته شد.
علیرضا خمسه در فیلم‌هایی همچون مرگ یزدگرد، روز باشکوه، زیر بام های شهر، آپارتمان شماره 13، دو نفر و نصفی، من زمین را دوست دارم، بوی خوش زندگی، مهریه بی بی، ماه پیشونی، کلید ازدواج، یکی بود یکی نبود، بیست، عروسک، شکلات داغ، سلام بر فرشتگان، عملیات مهد کودک، از تهران تا بهشت و … نقش آفرینی داشته است.

نمایش هفت فیلم با موضوع فلسطین در موزه سینما

هفت فیلم سینمایی با موضوع فلسطین به مدت یک هفته در موزه سینما به نمایش درمی‌آید.

یه گزارش روابط عمومی موزه سبنما، حمله گسترده رژیم صهیونیستی به نوار غزه و شهید و زخمی شدن تعداد زیادی از مردم فلسطین هر فرد آزاده‌ای را در جهان آزرده کرده است. سبنمای ایران در طول سال‌ها با ساخت آثار متفاوت و گوناگون به ماهیت ظالمانه رژیم صهیونیستی و ظلم‌هایی که به مردم فلسطین در طول سال‌ها شده پرداخته است.

موزه سبنمای ایران قصد دارد از ۶ تا ۱۲ آبان هفت فیلم منتخب از محصولات سینمای ایران که با موضوع فلسطین ساخته شده‌اند را به نمایش درآورد.

فیلم‌های سبنمایی شکارچی شنبه ،۳۳ روز، هیام، قناری ، سرب، بازمانده و تولدی دیگر در این هفته فیلم نمایش داده می شود.

این فیلم‌ها از شنبه ۶ آبان هر روز ساعت ۱۶  در سالن فردوس موزه سینما نمایش داده می‌شود و حضورعلاقمندان برای تماشای این آثار آزاد و رایگان است.

جدول نمایش فیلم‌ها به شرح زیر است:

شنبه ۶ آبان «شکارچی شنبه» ساخته پرویز شیخ طادی

یکشنبه ۷ آبان « ۳۳ روز» ساخته جمال شورجه

دوشنبه ۸ آبان «هیام» ساخته محمد درمنش

سه شنبه ۹ آبان « قناری» ساخته جواد اردکانی

چهارشنبه ۱۰ آبان «سرب» ساخته مسعود کیمیایی

پنجشنبه ۱۱ آبان «بازمانده» زنده یاد سیف الله داد

جمعه ۱۲ آبان «تولدی دیگر» ساخته عباس رافعی

«کیارستمی» معتقد بود تا محلی نباشید بین‌المللی نمی‌شوید

کارگاه «شخصیت‌پردازی در فیلمنامه‌نویسی» با حضور علی شاه‌محمدی، کارگردان و فیلمنامه‌نویس عصر روز گذشته در موزه سینما برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در این کارگاه علی شاه‌محمدی با اشاره به اهمیت شناخت داستان و نگاه به زندگی در فیلمنامه‌نویسی گفت: آنچه فیلمنامه‌نویسان را از هم متمایز می‌کند این است که داستان را بشناسند و به زندگی خوب نگاه کنند. ژان رنوآر می‌گوید «کارگردان‌های نسل اول به زندگی نگاه کردند و فیلم‌های خوبی ساختند. کارگردن‌های نسل دوم به فیلم‌های کارگردان‌های نسل اول و زندگی نگاه کردند و فیلم‌های خوبی ساختند. اما فیلمسازان نسل سوم فقط به فیلم‌های کارگردان‌های نسل اول و دوم نگاه کردند و فیلم‌های خوبی نساختند بنابراین نباید ارتباطتان با جریان زندگی قطع شود.

وی افزود: جان هیوستن فیلمساز آمریکایی معتقد است «دوربین دو وضعیت دارد؛ ایستاده و نشسته» همچنین جان فورد نیز می گوید «دوربین را بکار و بگیر». آنچه که سینمای ویژه را از سینمای معمول متمایز می‌کند فیلمنامه است درغیر اینصورت تکنیک‌های کارگردانی براحتی آموختنی هستند. فیلم «پنهان» میشائیل هانکه هیچ تکنیک نامتعارفی به لحاظ کارگردانی ندارد و آنچه این فیلم را از دیگر فیلم‌ها متمایز می‌کند نگاهش به زندگی و قصه‌پردازی خاص است.

شاه محمدی با بیان اینکه عباس کیارستمی قصه‌گوی خوبی بود، بیان داشت: کیارستمی آگاهانه به سمت سینمای کمتر قصه گوی «طعم گیلاس» و «کلوز‌آپ» رفت. همانطور که می‌دانید کلوزآپ فیلم بسیار خوبی است که در دنیا طرفداران خود را دارد به طوری که در بلژیک سایتی به نام «سبزیان» که کاراکتر اصلی این فیلم بود راه‌اندازی شد. کلوزآپ هفت زاویه دید دارد؛ در واقع می‌توانم بگویم هفت صدا در این فیلم وجود دارد، این رویکرد در سینمای جهان به پلی فونیک یا چند صدایی شناخته می شود، اینکه کارگردان نگاه خود را ارجح بر همه نگاهها نداند و به نگاه‌ها و صداهای دیگر نیز در فیلمش اهمیت دهد.

شاه‌محمدی همچنین با اشاره به تاثیر کهن الگوها در فیلمنامه نویسی گفت: ابتدا باید بدانیم که کهن الگو چیست؟ از همان آغاز، پیش از اینکه انسان متمدن شود درباره چیزهایی که می‌دید و درک نمی‌کرد یا نه می دید و نه درک می کرد، داستان می ساخت.داستان سبب از میان رفتن ترس او از ناشناخته ها می شد. مانند عدم درک بر آمدن ماه، فرو رفتن خورشید، تعدد و هستی ستاره ها، زندگی، تولد، مرگ و… . اساطیر جوامع بشری بر اساس کهن الگوهاست به همین دلیل برای نوشتن مهم است که شما بر کهن الگوها مسلط باشید.

وی با اشاره به اهمیت کهن الگوهای محلی نیز گفت: عباس کیارستمی معتقد بود تا محلی نباشید بین‌المللی نمی‌شوید. ضمن اینکه کهن الگوها سبب شدند شاخه مهمی به نام ادبیات تطبیقی شکل بگیرد زیرا همه کهن الگوها در نهایت به یک ریشه و نهاد می رسند و همه قهرمان‌ها یک قهرمان هستند. همان مفهومی که جوزف کمبل در کتاب قهرمان هزار چهره مطرح می کند.‌ کهن الگوها در جوامع گوناگون تحول یافتند و به انها اضافه یا از آنها کم شد. مثل داستان رستم و سهراب شاهنامه که نظیری در  فرهنگ‌های دیگر مانند تراژدی‌های یونان باستان دارد.

شاه‌محمدی ادامه داد: امروز سینمای هالیوود از کهن الگوها تغذیه می‌کند و این کار را به خوبی انجام می‌دهد و به مرور به سمت ترکیب کهن‌الگوها پیش می‌رود. سینمای اروپا نیز دهه هاست از کهن الگوها تغذیه می کند. برگمان در فیلم «پرسونا» به انسان و کاراکتر درون او و نقابش اشاره دارد. فیلم «شرم» استیو مک‌کوئین نیز بر مسائل انسانی به عنوان روابط کهن الگویی تاکید دارد. بدین ترتیب مسائل انسانی و احساس حیات و مرگ و هستی انسان در طول هزاره ها سبب پیدایش کهن الگوها شدند. هنگامی که راجع به این مسائل در فیلم حرف می‌زنید فیلم معنا و عمق پیدا می کند و از مسائل سطحی روز مره و عوامانه خارج می‌شود.

وی درباره انواع شخصیت‌ در موقعیت‌های گوناگون‌ افزود: چهار ترکیب وجود دارد: انسان عادی در شرایط غیرعادی، انسان غیرعادی در شرایط عادی، انسان غیرعادی در شرایط غیرعادی و انسان عادی در شرایط عادی که ما می‌توانیم برای تمرین نوشتن یک شخصیت دراماتیک را در این چهار موقعیت قرار دهیم.

شاه محمدی همچنین درباره تفاوت شخصیت دراماتیک با شخصیت کلیشه‌ای نیز گفت: شخصیت واقعی یا دراماتیک را شخصیت سه بعدی می گویند که در مقابل آن شخصیت مسطح یا دوبعدی قرار می‌گیرد. شخصیت‌های سه بعدی به جهان هستی اتصال دارند و به واقعیت اشاره می کنند؛ مانند مثال شرکت کننده عزیزی که نوشتند تراپیستی که خودش بیشتر به درمان نیاز دارد.‌در مقابل شخصیت‌های کلیشه‌ای بر اساس الگوهای از پیش تعیین شده پیش می‌روند. از طرفی چون شخصیت‌های دراماتیک به واقعیت‌ها اشاره می‌کنند داستان‌هایی به عمق هستی و واقعیت زندگی تولید می‌کنند اما شخصیت‌های کلیشه‌ای داستان‌های دو بعدی قابل حدس تولید می‌کنند.

وی همچنین درباره استاک کاراکتر نیز بیان داشت: این شخصیت‌ها از نظر ویژگی بر طراحی شخصیت کلیشه ای استوار شده‌اند و اما با شخصیت‌های کلیشه‌ای تفاوتی هم دارند. مثلا کاراکتر ها معلم و مرشدی دارند که طی طریق کرده و اطلاعاتی به شخصیت ما می‌دهد و راهنمای او می‌شود تا به هدفش برسد. شخصیت اصلی پروتاگونیست است و استاک کاراکتر کمک می‌کنند شخصیت اصلی ویژگی‌های خود که باور ندارد را بشناسد یا باور کند.