موزه سینما همزمان با ولادت امام رضا (ع) منتشر کرد؛ خاطرات صدرعاملی از عزت الله انتظامی و خسرو شکیبایی

موزه سینمای ایران همزمان با ولادت امام رضا (ع) بخش‌هایی از گفتگوی رسول صدرعاملی درباره فیلم «شب» را منتشر کرد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، رسول صدرعاملی با بیان اینکه برای فیلم «شب » شروع خیلی خوبی داشته اسنت، گفت: زنده یاد عزت الله انتظامی وقتی فیلمنامه نهایی را که با کامبوزیا پرتوی بازنویسی کرده بودم خواند دو سه نکته داشت که انصافا نکاتش هم درست بود که درباره آن صحبت کردم و برطرف شدند.

وی با بیان اینکه خوشبختانه زنده یاد خسرو شکیبایی هم به سرعت با ما همراه شد، افزود: پایان فیلمبرداری نیمه شب در صحن امام رضا (ع) شب غریبی بود، یادم می‌آید خسرو شکیبایی از ما جدا شد به سمت حرم رفت و با امام رضا راز و نیاز و خداحافظی کرد. خسرو در تمام طول فیلمبرداری حال خوبی نداشت و دو سه نفر در گروه فیلمبرداری دائم مواظب او بودند.

صدرعاملی درباره همکاری با عزت الله انتظامی نیز گفت : او سر دیالوگ‌ها حساس بود و من تا جایی که در توانم بود رعایت می‌کردم و سعی می‌کردم چیزی که او می‌خواست را انجام دهم و در این صورت مشکلی نداشتیم.

وی با بیان اینکه اتفاق جالب این بود که خسرو و انتظامی دائم با هم کشمکش داشتند، بیان داشت: همه می‌دانیم اقتدار بازیگری خسرو شکیبایی در ری‌اکشن‌های بازیگری‌اش و همچنین عکس العمل‌ها به بازیگر مقابل و سکوت‌هایش بود. تا آنجا که در تدوین فیلم آنقدر خسرو خوب بود که حتی در جاهایی که انتظامی صحبت می‌کرد ما عکس العمل های خسرو را هم نشان می‌دادیم.

صدرعاملی با بیان اینکه جمع بسیار خوبی در فیلم «شب » داشتیم، خاطرنشان کرد: یادم می‌آید امین حیایی که جایزه بهترین بازیگری را در جشنواره برای « شب » با جان و دل کمک می‌کرد و مواظب انتظامی و شکیبایی بود تا فضا خوب پیش برود.

وی ادامه داد: اتفاق عجیب این بود که ما در فصل پاییز و برای 40 روز فیلمبرداری رفته بودیم و اولین لوکیشن ما ایستگاه راه آهن بود. یادم می آید ساعت پنج بعداظهرشروع به کارکردن در ایستگاه قطار کردیم و وقتی در نیمه شب بیرون آمدیم متوجه شدیم برف همه شهر را پوشانده بود و این درحالی بود که 60 درصد فیلم در فضای خارجی بود. با عزت الله انتظامی به هتل برگشتیم و نگذاشتم داخل اتاق برود. به او گفتم نمی‌توانم منتظر بمانم برف بند بیاد زیرا باید در سه روز همه فضای خارجی را بگیرم. یادش بخیر انتظامی کمی فکر کرد و یک ساعت بعد گفت من آماده ام و از همان لحظه شروع به فیلمبرداری کردیم.

صدرعاملی خاطرنشان کرد:  آقای انتظامی با اینکه راه رفتن برایش راحت نبود پذیرفت کار کنیم و سه شبانه روز ، روزی ۱۶ ساعت کار کردیم و انگار نه انگار که این مرد درد زانو دارد و پا به پای گروه راه میرفت و دیگران را نیز تشویق به ادامه کار می‌کرد.

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *