به گزارش پایگاه خبری موزه سینمای ایران، «اشک هور»، روایتی ازروزهای پایانی زندگی شهید علی هاشمی است، این فیلم نخستین باردرجشنواره چهل و سوم فیلم فجر به نمایش گذاشته شد و دردو رشته بهترین بازیگر نقش اول زن (رویا افشار) و نقش مکمل مرد (تورج الوند) نامزد دریافت سیمرغ بلورین جشنواره شد و درهجدهمین جشنواره فیلم مقاومت رویا افشارتندیس افتخار بهترین بازیگر زن را دریافت کرد.
رضا ثامری، رویا افشار، تورج الوند، میثم رازفر، شبنم گودرزی و ساره رشیدی ازجمله بازیگران این اثر سینمایی هستند.
مهدی جعفری نویسنده و کارگردان این فیلم سینمایی در پاسخ به این پرسش که چرا به دنبال روایت زندگی شهید علی هاشمی رفت؟ گفت: «همواره از پاسخ به این سوال که چه شد که به سراغ فلان موضوع رفتهام گریزانم. به نظرم اگر خود فیلمها نتوانند پاسخی در خور این سوالها در خود داشته باشند یک جای کارمی لنگد. در هر حال چند سالیست که کمتر درباره فیلمهایی که میسازم حرف میزنم به امید اینکه خود فیلمها حرفی برای گفتن داشته باشند. من هم مثل همه، باورها و اعتقادات خود را دارم، باورهایی برای معنا کردن این هستی. طبیعتا گرایش من به عرصه فیلمهای دفاع مقدس هم برآمده از همین باورها است و نه برای خوشامد هیچ جریان و جناح خاصی، بخصوص جریانهای ایدئولوژیک حاکم و سوءاستفادههایی که متاسفانه گاه گاه از این نوع باورها می شود. اگرچه ممکن است اشتراکاتی هم میان باورهای ما ایرانیها از هر طیف و نظر به خیلی از این موضوع ها پیدا شود.

وی افزود: مفاهیمی همچون دفاع از این مرز پر گهر و ارزشهایش که این روزها موجب همدلی و همنوایی بیشتری هم میان ایرانیان سراسر دنیا شده است، از این دست اشتراکات هستند. زمانی نه چندان دور، در مورد آثار ادبی و نمایشی در حوزه دفاع مقدس کاربردی فرامتنی در نظر گرفته میشد که شاید این آثار باعث ایجاد اتحاد و همدلی بیشتر مخاطبان برای مقاومت و ایستادگی در وضعیتی فرضی و مشابه وضعیت جنگ تحمیلی هشت ساله ایران و عراق در آینده باشند.
جعفری تصریح کرد: اما این روزها در واکنش به تهاجم بیشرمانه دشمن به خاک ایران آهنگ همدلی و همنوایی یک ملت برای ایستادگی در برابر این تهاجم چنان سریع و پرشتاب بود و چنان غافلگیرانه صحنههای بدیع و نوع دوستانهای در میان مردم خلق شد که تاثیرش بر روحیه جمعی ایرانیان بسیار بیشتر از تاثیر آثار نمایشی در حوزه دفاع مقدس بود و البته شکی نیست که بخشی از این روحیه هم حاصل تربیت و رشد فرزندان این آب و خاک در متن و حاشیه فرهنگ دفاع مقدس و با تاسی از الگوهای ماندگار آن دوران بوده است، شهدایی که از جان خویش گذشتند تا یکپارچگی وطن حفظ شود.»
او در بخش دیگری از صحبتهایش افزود: «خوشبختانه در زمینه وطن دوستی و اتحاد میهنی، ما در کشور خود علاوه بر عرق ملیِ فراگیر اکثر ایرانیان، نمونههای برجسته و ماندگاری هم در تاریخ معاصر خود داریم که میتوانند تا همیشه الگو و الهام بخش نسلهای بعدی این سرزمین باشند، از این رو نمایش عمومی فیلم سینمایی «اشک هور» که روایت جانفشانی و مقاومت شهید علی هاشمی و سالها صبر و استقامت خانواده او است، شاید بی مناسبت با حال و هوای این روزهای سخت هم نیست.»
مهدی جعفری به نسخه سینمایی«اشک هور» و ارتباط آن با سریالی که به زودی پخش خواهد شد اشاره کرد و افزود: «فیلم «اشک هور» همانطور که حالا دیگر خیلیها شاید بدانند از دل یک سریال، زاده شده است. ما با اشراف نسبی که به زندگی و سرگذشت شهید هاشمی پیدا کرده بودیم تصمیم گرفتیم تا فیلمی درباره روزهای آخر زندگی این شهید و همه روزها و سالهایی که خانوادهاش چشم انتظار بازگشت او بودند بسازیم. به نظر من هر مدیومی مخاطب و حیات خود را دارد. اگر چه ما در قسمتهای پایانی سریال به این موضوع پرداختهایم ولی با خود فکر کردیم که موضوع گم شدن و پیدا شدن شهید هاشمی در تاریخ معاصر، از چنان اهمیتی برخوردار است که میتواند بطور مجزا به شکل یک فیلم سینمایی هم ثبت و ماندگار شود.

وی اظهارداشت : گمان میکنم که عمر سریالها کوتاهتر از عمر فیلمها باشد. در آیندهای دور یا نزدیک بسیاری شاید حوصله دیدن ساعتها سریال از یک موضوع را نداشته باشند اما با رغبت بیشتری به تماشای یک فیلم هشتاد دقیقهای بنشینند. خلاصه شرایط به گونهای بود که انگار حسی به ما میگفت ساخته شدن این فیلم حالا دیگر وظیفه شما است نه میل و انتخابتان.»
جعفری ادامه داد: «از آنجا که این فیلم از دل داستان یک سریال بیرون میآید من هم به خیلی از نقاط ضعف آن واقفم اما از طرفی هم فکر کردم که با توجه به متریالی که در دست داریم، چنین ترکیبی میتواند روایتی نسبتا وفادارانه از واقعیت ارائه دهد و تماشاگر را به همدلی و همراهی با داستان زندگی و شهادت علی هاشمی ترغیب کند و گمان میکنم که این اتفاق تا حدودی افتاده است. گواه من هم براین ادعا بازخورد تماشاگران این فیلم بوده از ایام نمایش در جشنواره تا کنون. خدا را شاکرم که میبینیم بیشتر تماشاگران فیلم، تحت تاثیر داستان و شخصیتهای آن هستند و این فیلم میتواند برای لحظاتی چیزهایی را به آنها یادآوری کند. یادآوری شاید کانسپت محوری فیلم «اشک هور» هم باشد. در طول فیلم ما مدام در میان گذشته و حال در رفت و آمدیم و به یاد آوردن خاطرات به کنشی برای مبارزه بر علیه فراموشی تاریخ بدل میشود.»
نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی اشک هورهمچنین درباره نمایش آنلاین این فیلم سینمایی همزمان با جنگ تحمیلی اخیر گفت: « دوستان در سازمان سینمایی حوزه هنری تلاش کرده بودند که فیلم در تاریخ چهارم تیرماه 1404 همزمان با سالروز شهادت علی هاشمی بصورت عمومی در سینماهای کشور اکران شود اما وقوع جنگ تحمیلی جدید و مشکلاتی که از سر گذشت، باعث شد تا تقدیر دیگری برای نمایش عمومی آن رقم بخورد و تصمیم دیگری گرفته شود؛ یعنی نمایش عمومی در پلتفرمها.
وی افزود: بنده اگر چه در این تصمیم دخیل نبودهام ولی از آن استقبال کردم. هدف ما رسیدن فیلم به دست مخاطبان فراگیر بود. امیدوارم کسانی که تاکنون موفق به دیدن فیلم «اشک هور» نشدهاند بتوانند از طریق پلتفرمهای فیلیمو، فیلمنت،روبیکا و تلوبیون آن را تماشا کنند.»
جعفری در بخش دیگری از صحبتهایش به موضوع اقتباس در سینمای ایران اشاره کرد و افزود: «یکی از حسرتهای من در حوزه آثارِ اقتباسی همچون اشک هور، این است که سینما با همه ابعاد و امکانات بینظیرش هیچگاه نمیتواند ادای دین کاملی به واقعیت بیرونی چنین موضوعاتی داشته باشد. با همه اشرافی که بنده به موضوع این فیلم داشتم، به دلیل انواع و اقسام کمبودها و محدودیتها و از همه مهمتر محدودیت زبان روایی و قاب تصویر در صنعت فیلمسازی، به شخصه هیچگاه بطور کامل از نتیجه نهایی این جور فیلمها راضی نیستم. در پایان این کار هم احساس کردم نشد که همه رنج و درد این خانواده را نشان بدهیم، نشد که بیشتر درباره مظلومیت شهید هاشمی و همراهانش حرف بزنیم، نشد که فداکاری آنها را با دقت و جزییات بیشتری به تصویر بکشیم طوری که چیزی از قلم نیفتد و خلاصه نشد آن چیزی که باید بشود و البته منظورم این است که هیچوقت نمیشود.»
او ادامه داد: «هیچ متن و تصویر و فیلمی نمیتواند ادعا کند که حتی گوشهای از این دست رنجهای بشری را بازنمایی کرده ... نه ... آن چیزی که ما در خلال کار متوجه شدیم خیلی خیلی بیشتر از اینها بود. مصیبتی چنان بزرگ که هیچ وسیله و امکانی برای بازتاب آن در جهان موجود نیست. حتی با وجود بازیگر درخشانی همچون رویا افشار که با روح و قلب خودش نقش این مادر را بازی کرد نه با استفاده ازتکنیک و فن. اگر این فیلم توانسته ذرهای از روح واقعیتِ دردناک ِزندگی این مادران منتظر را به تصویر بکشد شک نکنید که همان یه ذره هم مدیون حضور هنرمند درجه یک و بیادعایی مثل خانم رویا افشار بوده است. از این بابت همه ما و تماشاگران این فیلم خودمان را مدیون نقش آفرینی ایشان میدانیم و از او به خاطر این همراهی و همدلی سپاسگزاریم.»

این کارگردان، به خاطرهای از نقش آفرینی رویا افشار در فیلم «اشک هور» اشاره کرد و افزود: «به یاد دارم صحنه فیلمبرداریِ حضور مادر علی هاشمی را در هور به پایان برده بودیم. نور آفتاب رفت و کار ما هم تمام شد. در قایق با حضور خانم افشار و وحید و امین ابراهیمی نشسته بودیم و داشتیم به ساحل برمی گشتیم. وحید از آنچه که پشت ویزور دیده بود به وجد آمده بود و مدام رویا را تحسین میکرد. من هم حواسم پیش رویا بود. فیلمبرداری تمام شده بود اما اشکهای او قطع نمیشد. کمی لرز داشت. فکر کردم از سرمای نمناک هور است. نگاهش به نگاهم افتاد و با صدایی لرزان و بغضی غریب که تا حالا از او سراغ نداشتم گفت: «ینها واقعا چی کشیدن ؟!... چطور تونستن این رنجها رو تحمل کنن؟» من چشمهایم پر از اشک شد. رویم را برگرداندم تا اشکهایم را نبیند. نیهای خشک به سرعت از جلوی چشمهای خیسم میگذشتند و من با نارنجکِ این جمله رویا ناخواسته پرتاب شده بودم به بیست و دو سال خلوتِ غریب و مظلومانه علی هاشمی در هور العظیم، به غربت همه پیکرهای به جامانده زیر هور ِ خشک شده، به سالها چشم انتظاری پدرها و مادرها برای نشانهای از بچههایشان؛ فیلمبرداری تمام شده بود.بازیگر دیگر بازی نمیکرد ، ولی ننه علی داشت هنوز گریه میکرد. تازه متوجه شدم که او حتی همین چند دقیقه قبل هم جلوی دوربین ما بازی نمیکرد؛ بلکه داشت فقط لحظاتی از زندگی این مادران شهید را با گوشت و پوست و روحش لمس میکرد و این لمس سوزناک، استخوانهایش را سوزانده بود؛ طوریکه تا بعد از پیاده شدن از قایق و شاید تا فردای آن روز و روزهای بعد نیز نتوانست خودش را به راحتی از این تاثر عمیق رها کند.
جعفری گفت: رویا افشار در فیلم اشک هور، اینطور ننه علی را زندگی کرد که ما میتوانیم به این خوبی باورش کنیم. او نقش ننه علی را بازی نکرد، زندگی کرد.»

برای بازی دراین نقش اضطراب داشتم
رضا ثامری بازیگر نقش شهید علی هاشمی در گفتوگو با سایت موزه سینمای ایران، درباره حضورش دراین اثر سینمایی گفت: «وقتی بازی در این نقش به من پیشنهاد شد، آشنایی زیادی با وجوه شخصیتی شهید نداشتم ولی به مرور طی جلساتی که با کارگردان داشتم متوجه ایثار و تاثیرگذاری او شدم. در ابتدا برای بازی در این نقش اضطراب داشتم؛ چرا که باید نقش یک قهرمان را ایفا میکردم. قهرمانی که نقش پررنگی درجنگ هشت ساله ما ایفا کرد. همین حس به من کمک کرد تا نهایت تلاشم را برای بازی در این نقش انجام بدهم.»
او دربخشی از صحبت هایش اظهار کرد: «شکل رسیدن به نقش طبیعتا از تحلیل و بررسی فیلمنامه آغاز میشود. وقتی بازیگر به شناختی در مورد خودش میرسد و بعد به شناخت عمیقتر نسبت به نقش میرسد، میتواند لایههای پیچیده و عمیق شخصیت را کشف کند و جنبههای مختلف نقش را تصویر کند تا برای مخاطب هم باورپذیر باشد. اینکه این شخصیت از کجا آمده و تجربههایش چیست؟ به جنبههای روانشناختی نقش برسیم و باورها و اعتقادش را ببینیم و ارتباطش با سایر شخصیتهای فیلمنامه را تحلیل کنیم. من منابعی در مورد شهید علی هاشمی از جمله کتاب «مجنون هور» را در اختیار داشنتم که کمک زیادی برای رسیدن به نقش کرد.»
ثامری در پایان درمورد بازخوردی که از خانواده شهید هاشمی گرفت، افزود: «برای خودم این لحظه و روبهرو شدن با خانواده شهید علی هاشمی جالب بود. روزی که خانواده شهیدهاشمی را دیدم، دختر و پسرشهید من را با گریم شهید هاشمی دیدند، چند لحظهای سکوت و بغض کردند وکلمهای از دختر شهید شنیدم که باعث دلگرمی من بود؛ اینکه گفتند: "شبیه پدرم هستید."»