به گزارش پایگاه خبری موزه سینمای ایران، استاد محمد تهامینژاد نهتنها در زمینهٔ ساختن فیلم مستند پیشینهای طولانی دارد، بلکه در عرصههای آموزش، ترجمه، تألیف، پژوهش و نقد فیلمهای مستند نیز از چهرههای مطرح سینمای معاصر ایران بهشمار میرود. او به عنوان منتقد و نویسنده با ماهنامهٔ سینمایی «فیلم» همکاری میکند. تهامینژاد در آذرماه ۱۳۲۱ در جنوب تهران زاده شد. زادگاه او کوچهای باریک در خیابان ادیبالممالک، روبهروی بازارچهٔ نایبالسلطنه در خیابان ری بود. وی برادر کوچکتر ابوالحسن تهامی نژاد، دوبلور سرشناس ایرانی است.
او می گوید: سال ۲۱ در تهران متولد شدم؛ در خانوادهای که خاطرۀ پدربزرگ خوشنویس تفرشی را بر دیوارهای اتاق مهمانخانۀ روی آب انبار و یاد مهاجرت در جنگهای ایران و روس را در ذهن خود داشت. از روزهای زیبای کودکی، تنها لبخندی ماند که تا سالها کمتر مرا ترک گفت. ایام سخت دهه سی گذشت. دوران دبیرستان چون نسیمی بود که درکوچههای پرلطافت جوانی پیچید. بعدتر، روزها و سالها شمارهدار شدند که پیش از این نبود. سال ۴۱ سربازی و دوره کمک پرستاری را گذراندم. از سال ۴۳ شاگرد مدرسۀ عالی روزنامهنگاری کیهان شدم. کلاس روزنامه نگاری، آرمانهایی را به همراه آورد که طنینش با من ماند. زمانی برای تحصیل سینما، زبان آلمانی خواندم. با ترجمۀ دو مقالۀ فرانسه سرزمین پیدایش سینما و هنر و ضد هنر از ای.اچ.گامبریچ (۱۵ اسفند ۱۳۴۷ در مجله فردوسی)، روزنامه نگاری به سینما پیوند خورد و نحوه نگارش تاریخ هنر، خودش را در سینمای ایران جستجو کرد. با وجود این، در نوشتههایم همواره ریشهیابی یأس، در برابر تاریخ نگاری قرار میگرفت. مدرسه سینما در دهه چهل و دانشکده در دهه پنجاه به من آموخت که نمیدانستم.
در دوران جوانی من، سینمای مستند مدیوم کارگردان بود. همان که بیل نیکولز میگوید صدا( voice) و امروزه کارگردانها با انواع تمهیدات حرفهای و غیر حرفهای، میکوشند تا این امتیاز از آنها سلب نشود. وقتی فیلم آوارگان جنگی به اتمام رسید، در اولین نسخه با نام «دیماه ۵۹ در بوشهر بودم» روانۀ جشنواره میلاد شد.اولین فیلمی که در مدرسه ساختم، کاری تجربی بود. مردی که اشیای مکشوفه از تپهای در روستا را به شهر میبُرد، میفروخت و رادیو و دوچرخهای میخرید و میآمد و در رویای روز و در تبلیغ رادیو، میچرخید و میافتاد. رادیو را دور میانداخت ولی چرخ همچنان میچرخید. به گمانم قصه یک ابهام (۱۳۴۷) درک تاریخی ولی سادۀ من از مدرنسازی از بالا، در عین توجه به ضرورت امر مدرن بود. سینمای ایران، از مشروطیت تا سپنتا (۱۳۴۹)، رسوخ به آرشیوهایی درون خانههای شهر بود.

تحصیل
تهامی نژاد فارغالتحصیل مؤسسهٔ روزنامهنگاری کیهان و مرکز آموزش تلویزیون و لیسانس سینما را از مجتمع دانشگاهی هنر دریافت کرده است. پس از پایان خدمت سربازی، تحصیل خود را در «مدرسهٔ عالی روزنامهنگاری» وابسته به روزنامهٔ کیهان ادامه داد. در این دوره، استادانی مانند محمد دبیرسیاقی، کاظم معتمدنژاد، ابوالقاسم منصفی و ابراهیم گلستان (در سینما) از آموزگاران تأثیرگذارش بودند. پس از آن، مدتی در سرویس اقتصادی و بخش سردبیری روزنامهٔ کیهان فعالیت کرد. در همان ایام، با مطالعهٔ آمار صادرات و واردات فیلم و ابزار سینمایی در کتابخانهٔ گمرک، پایهٔ پژوهشهای سینمایی آیندهاش ریخته شد.
به تدریج، مسئولیت تهیهٔ آگهیهای دولتی برای چاپ در روزنامههای کیهان (فارسی) و اطلاعات (فرانسه) به او سپرده شد؛ تجربهای که رویای روزنامهنگاریاش را رنگ باخت و یک روز تصمیم گرفت برای همیشه از روزنامه خداحافظی کند.

فعالیتهای هنری
تهامی نژاد در سال ۱۳۴۶ به مرکز آموزش فیلمسازی تلویزیون ملی ایران راه یافت. پیش از آن، به دلیل حضور برادرش در عرصهٔ دوبله، از دوران دبیرستان با فضاهای سینمایی آشنا بود و به ترجمهٔ فیلم میپرداخت. پس از پایان دوره، تنها کسی بود که به عنوان مدرس در آن مرکز ماند. سپس به عنوان دستیار در فیلم «بیتا» ساختهٔ هژیر داریوش همکاری کرد و پس از آن دستیاری پرویز کیمیاوی در فیلمهای «حفاری تپههای قیطریه» و «یا ضامن آهو» و ناصر تقوایی در فیلم «صادق کرده» را بر عهده گرفت. تهامی نژاد هرچند دکوپاژ تقوایی را تحسین میکرد، اما نگاه کیمیاوی به جهان در سینمای مستند برایش اهمیت ویژهای داشت.
نخستین طرح فیلمی که ارائه داد، پژوهشی دربارهٔ تاریخ سینمای ایران بود. در سال ۱۳۴۹ با ساخت فیلم «سینمای ایران: از مشروطیت تا سپنتا»، اولین فیلم مستند پژوهشی دربارهٔ پیشگامان تاریخ سینمای ایران را خلق کرد. در این اثر، کوشید شیوههای مختلف سینمای مستند — از بازسازی واقعیت تا سینمای مستقیم — را تجربه کند و از همین رو آن را یک اثر تجربی میداند.
در جریان انقلاب ۱۳۵۷ و پس از استعفای نمایندگان پیشین، به عنوان نمایندهٔ کارگردانها به «شورای مؤسس اتحادیهٔ کارکنان رادیو تلویزیون ملی ایران» راه یافت و پس از پیروزی انقلاب نیز مدتی مسئولیت گروه کارگردانها و نمایندگی در شورای مؤسس را عهدهدار بود. با این حال، با تغییر سیاست مدیریت تلویزیون و جایگزینی نسل جدید، در آستانهٔ نوروز با ابلاغ انتقال به استان سیستان و بلوچستان مواجه شد. خود او دلیل این انتقال را بهدرستی نمیداند؛ شاید ساخت فیلم مستند «بحران مسکن و مهاجرین» — که براساس پژوهشی میدانی در گودها، کاروانسراها و حلبیآبادهای اطراف تهران ساخته شده بود — در این تصمیم نقش داشت.
او که نخستین بار در سال ۱۳۵۰ به زابل سفر کرده بود، در سال ۱۳۶۲ به زاهدان منتقل شد و شش سال در آنجا ماند. در این دوره، از اشرف سربازی دربارهٔ طوایف بلوچستان و زبان بلوچی آموخت؛ ترجمهای مفصل از مقالهٔ سربازی دربارهٔ «جیاند خان» (یکی از قهرمانان بلوچ) و پژوهشهایی دربارهٔ خط بلوچی حاصل این سالهاست.
مسئولیتها
عضو هیئت انتخاب بخش مستند سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر (۱۳۹۵).
ترجمه
ترجمهٔ کتاب «مقدمهای بر فیلم مستند» نوشتهٔ بیل نیکولز.
به عنوان منتقد
تهامی نژاد پژوهش در تاریخ، نقدنویسی و مستندسازی را به موازات یکدیگر پیش برده است. نوشتههایش از دههٔ چهل خورشیدی همواره بر پژوهش و واکاوی تاریخی استوار بودهاند. از دههٔ پنجاه بهعنوان پژوهشگر در دو حوزهٔ تاریخ سینما و سینمای مستند فعالیت کرده و معتقد است پژوهش باید به یک نظریه بینجامد. نظریهای که در آن دوران مطرح کرد، «نظریهٔ یأس در سینمای ایران» بود؛ اینکه وضعیت سینمای ایران ریشه در شرایط اجتماعی دههٔ چهل و پیشینهٔ تاریخی دارد. یکی از دغدغههای همیشگی او در مقالات و فیلمهایش، مسئلهٔ سانسور و قربانی شدن انسان ایرانی است که نمیتواند مسیر طبیعی زندگیاش را طی کند. برای تهامینژاد، سینما پیش از هر چیز یک وسیلهٔ بیانی بود.
به باور او، از میان گونههای سینمایی، «سینمای مستقیم» و «سینماحقیقت» برخورد بهتری با جهان دارند. او معتقد است سینمای مستند، «دروغگوترین نوع سینمای جهان» است، زیرا با تعریف رایج آن بهعنوان «گزارش خلاق واقعیت»، دستآویزی برای دروغگویی فراهم میکند. بنابراین باید این گزارش را افشا کرد، چرا که گزارش، بازنمایی واقعیت است. به عقیدهٔ وی، اگر کسی مدعی سینمای مستقیم است اما از افشای تصویر خود پرهیز میکند، در تضاد با خویش عمل کرده است. او بر این باور است که بسیاری از فیلمهای مستند هیچ نسبتی با جهان بیرونی ندارند و همچون سینمای داستانی ساخته میشوند، اما در مقام مستند به مخاطب عرضه میگردند. از سوی دیگر، ویژگی سینمای مستند ایران در دهههای چهل و پنجاه را تلاش فیلمساز برای ارائهٔ مانیفست میداند؛ تلاشی که میخواهد نگاه خود را به جهان تحمیل کند و راهی برای تفسیر دیگرگونهٔ مخاطب باقی نمیگذارد.

به عنوان فیلمساز
فیلمهای محمد تهامی نژاد نیز کم و بیش اسنادی از دوران خود هستند: «سینمای ایران: از مشروطیت تا سپنتا» نخستین کوشش برای ثبت چهرههای تاریخ سینمای ایران بهشمار میرود و با جمعآوری و معرفی فیلمهای سالها پنهانمانده همراه بود. وی در آثارش هرگز در پی جهان تخیلی نبود، هرچند نخستین فیلمش در مدرسهٔ تلویزیون، یک فیلم داستانی به نام «قصهٔ یک ابهام» بود که سرنوشت مردی را روایت میکند که با فروش یک شیء باستانی، صاحب رادیو و دوچرخه میشود و دچار توهم ثروت و پیشرفت میگردد.
به باوراستاد تهامی نژاد، برای دریافت واقعیت نیازی به غرق شدن در رؤیا نیست. از همین رو، نخستین کتابش را «سینمای رؤیاپرداز ایران» نام نهاد. او معتقد است وقتی نتوانیم واقعیت را بهطور کامل بیان کنیم، به رؤیا پناه میبریم و از طریق آن، واقعیتها را بازگو میکنیم. در سینمای مستند خود همواره کوشیده از این رؤیاها بگریزد و به سوی «امر واقع» — آنچه از طریق پژوهش قابل دسترسی است — برود و در نهایت، شیوهٔ «سینمای مستقیم» را برای ساخت فیلم مستند برگزید.
سایر فعالیتها
* تدریس مستندسازی
* عضویت در هیئت مؤسس و ریاست انجمن مستندسازان سینمای ایران
* پژوهش بر روی بیش از هشتصد فیلم مستند، گزارشی و خبری در فیلمخانهٔ ملی ایران
فعالیتهای اجرایی
* عضو هیئت مؤسس، عضو هیئت مدیره، بازرس و رئیس پیشین انجمن مستندسازان سینمای ایران
* داوری بخش مستند جشنوارهٔ فیلم فجر و سه دوره داوری جشن خانهٔ سینما
* عضو هیئت علمی نخستین همایش انسانشناسی تصویری در دانشکدهٔ علوم اجتماعی دانشگاه تهران
* عضو هیئت علمی همایش سینمای قاجار در فرهنگستان هنر (برگزار نشد)
تدریس
در دانشگاه آزاد اسلامی، کارگاههای آموزشی، مرکز آموزش فیلمسازی، دانشکدههای «سوره» تهران و اصفهان تدریس کرده و هماکنون در مؤسسهٔ آموزش عالی سپهر اصفهان (واحد سینما) به تدریس مشغول است.
فیلمخانهٔ ملی ایران
در چهار دوره قرارداد، پژوهش فیلمخانهای روی حجم انبوهی از فیلمهای مثبت و نگاتیو (مستند و خبری) شناخته شده و ناشناخته در فیلمخانهٔ ملی ایران انجام داد. حاصل این پژوهش — علاوه بر تهیهٔ فرمهای مشخص — در قالب شش مقاله توسط فیلمخانه منتشر شد. پس از حدود چهار سال کار متناوم، قرارداد او در شهریور ۱۳۸۷ به پایان رسید. وی هماکنون مشغول تدوین نهایی کتاب «تاریخ سینمای مستند ایران» بر اساس اسناد و فیلمهای این پژوهش است.

آثار
فیلم مستند (کارگردان)
* ۱۳۴۹ - سینمای ایران: از مشروطیت تا سپنتا
* ۱۳۵۹ - یادی از دکتر فاطمی
* ۱۳۵۹ - دیماه ۵۹ در بوشهر (آوارگان جنگی)
* ۱۳۶۰ - شب میرآب (آب در روستاهای کویر مرکزی)
* ۱۳۶۱ - بحران مسکن و مهاجرین (از مجموعهٔ «سرپناه»)
* ۱۳۶۱ - قطع
* ۱۳۶۲ - رود و کاریز
* ۱۳۶۵ - از هامون تا هورالعظیم
* ۱۳۶۸ - بازگشت اسیران جنگی از عراق
* یادگارهای سیستان
* استاد عبادی
* شهر سوخته
* شبیه زمان مقدس (تعزیه در سیستان)
* تعزیه در باد
دستیار کارگردان (مستند)
* ۱۳۴۸ - تپههای قیطریه (پرویز کیمیاوی)
* ۱۳۴۹ - یا ضامن آهو (پرویز کیمیاوی)
* ۱۳۴۹ - بجنورد تا قوچان (پرویز کیمیاوی)
* ۱۳۴۹ - بازار مشهد (پرویز کیمیاوی)
* ۱۳۵۰ - مسجد گوهرشاد (پرویز کیمیاوی)
عکاس
* ۱۳۴۹ - یا ضامن آهو (پرویز کیمیاوی)
فیلم داستانی
* دستیار کارگردان: ۱۳۵۱ - صادق کرده (ناصر تقوایی)
* مشاور کارگردان: ۱۳۷۰ - قرق (احمد هاشمی)
* نویسنده: ۱۳۶۶ - گردو (حسین دلیر)؛ ۱۳۷۳ - سالهای بیقراری (مسعود نوایی)
*بازیگر: ۱۳۶۹ - سایهٔ خیال (حسین دلیر)؛ ۱۳۷۳ - سالهای بیقراری (مسعود نوایی)؛ ۱۳۷۳ - دل و دشنه (مسعود جعفری جوزانی)
*برنامهریز: ۱۳۶۹ - سایهٔ خیال (حسین دلیر)؛ ۱۳۷۰ - قرق (احمد هاشمی)
کتابها
تهامی نژاد در عرصهٔ نوشتار سینمایی نیز جایگاهی برجسته دارد. آثاری چون «سینمای رؤیاپرداز ایران»، «فیلمنامهٔ تاریخ سینمای ایران»، «سینمای ایران» (از مجموعهٔ «از ایران چه میدانم؟»)، «سینمای مستند ایران، عرصهٔ تفاوتها»، ترجمهٔ نمایشنامهٔ «لوتر» اثر جان آزبرن و ترجمهٔ «مقدمهای بر مستند تلویزیونی» را تألیف یا ترجمه کرده است. کتاب «فیلمنامهٔ تاریخ سینمای ایران» در سال ۱۳۷۴ به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد. او در سال ۱۳۸۱ برای کتاب «سینمای مستند ایران؛ عرصهٔ تفاوتها» برندهٔ جایزهٔ «حافظ» به پاس یک عمر فعالیت در ادبیات سینمایی و به عنوان سینماگر و پژوهشگر نمونهٔ سینمای مستند معرفی گردید. هماکنون مشغول تدوین «فرهنگ کوچههای بازار» است؛ پژوهشی دربارهٔ ورود واژهها و مفاهیم سینمایی و شکلگیری حرفههای مختلف در سینمای ایران.
تألیف
* سینمای رؤیاپرداز ایران: حلقهای در زنجیرهٔ خیالبندان، تهران: انتشارات عکس معاصر، ۱۳۶۵.
* فیلمنامهٔ تاریخ سینمای ایران، تهران: انتشارات سینما، ۱۳۷۲.
* از ایران چه میدانم؟: سینمای ایران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، ۱۳۸۰.
* سینمای مستند ایران: عرصهٔ تفاوتها، تهران: انتشارات سروش، ۱۳۸۱.
* روشهای نقد فیلم مستند [در جستجوی ناشر].
* فیلم قاجار و مکتب تهران [در انتظار چاپ].
* مستندنگاری: پژوهش و تبدیل پژوهش به فیلمنامه برای فیلم مستند [آمادهٔ چاپ؛ پیشتر به صورت سریالی در مجلهٔ فیلمنگار، ۱۳۸۴-۱۳۸۶ چاپ شد].
* دانشنامهٔ جوان، تهران: انتشارات فرهنگ معاصر [همکاری، زیر چاپ].
* یک مطالعهٔ فرهنگی در قلمرو تاریخ سینمای مستند ایران [در مرحلهٔ پایانی ویرایش].
ترجمه
* نمایشنامهٔ لوتر، جان آزبرن، تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۳.
* مقدمهای بر مستند تلویزیونی: مواجهه با واقعیت، جان آیزود و ریچارد کیلبرن، انتشارات سروش، ۱۳۸۴.
* مقدمهای بر فیلم مستند، بیل نیکولز، تهران: انتشارات جامعهٔ نو، ۱۳۸۹.
* نگرهای نشانهشناختی برای فیلم مردمنگاری، سول ورث، فصلنامهٔ فارابی، سال ۱۳۷۸، شماره ۳۵.
* دانشنامهٔ فیلم مستند، ایان ایتکن [ترجمهٔ چند مدخل، از جمله مقالهٔ «فیلم مردمنگاری» نوشتهٔ دیوید مکدوگال].
* مفتون شرق، حمید نفیسی، مجلهٔ فیلم.
مقالات و پژوهشها
برخی از پژوهشهای وی عبارتند از:
* ریشهیابی یأس در سینمای ایران (سینما و تئاتر، ۱۳۵۲-۱۳۵۳)
* پیوند خاص و عام در نماهای بسته (مجموعهٔ «فروغ فرخزاد و سینما»، ۱۳۷۷)
* پژوهش دربارهٔ دو شاعر اصفهانی: جمالالدین محمدبن عبدالرزاق و پسرش کمالالدین اسماعیل.
* راه رفته و رفتار: ابراهیم گلستان و سینما (نامهٔ فرهنگ و هنر، بهار ۱۳۸۴)
* سینما و افکارعمومیسازی در ایران (۱۳۱۶ تا ۱۳۲۷) (فصلنامهٔ فارابی)
* «نظمبخشی به خاطرهٔ بصری از تاریخ معاصر ایران» (شامل موضوعاتی چون: از محمدعلی شاه تا ۱۳۳۳؛ فیلمسازان خارجی در دوران رضاشاه؛ فیلمهای ارتشهای اشغالگر در دههٔ بیست؛ دکتر مصدق و زمانهٔ او) در ماهنامهٔ فیلم.
* «نظمبخشی... شماره ۴» برای نخستین بار فیلم روسی «کشور شیر و خورشید» (۱۳۱۲) را — که همارز «علف» کوپر و شودساک برای تاریخ اجتماعی ایران است — معرفی کرد.
* «نظم بخشی به خاطرهٔ بصری از فرهنگ و اقوام ایرانی، شماره ۶: آئین، باورها و میراث ایرانیان»
* شیوهشناسی سینمای مستند (ترجمه و تألیف؛ شامل شش شیوهٔ بیل نیکولز و معرفی «شیوهٔ حریم ایرانی») (فصلنامهٔ فارابی، ۱۳۸۵)
* انسانشناسی تصویری در سینمای مستند ایران (کتاب ماه هنر، ۱۳۸۳)
* رفتارشناسی فرهنگی در فیلمهای خبری (۱۳۳۶–۱۳۵۷) از منظر انسانشناسی تصویری (فرهنگستان هنر، ۱۳۸۹)
* فرهنگ کوچههای سینمای ایران (گاهشناسی واژههای وارداتی از سینما به فارسی)
* الگوها و تجربههای ایرانی بازنمایی سرزمین (ترجمهٔ مقالهٔ دانشگاه سنت اندروز)
* پژوهش دربارهٔ فیلمسازی مسعود کیمیایی، ناصر تقوایی، امیر نادری، عباس کیارستمی، مرتضی آوینی، پرویز کیمیاوی و علی حاتمی
* پژوهش سینمایی (کاشف سؤالی دربارهٔ جهان، پرسشی دربارهٔ شکل) [یک کتاب اینترنتی]
* فیلم مستند پرتره (چهرهنگاری) و زندگینامهای
علاوه بر اینها، پژوهشهایی در زمینههای مستند گزارشی، مستند شاعرانه، مفهوم پژوهش، ورزشنگاری و جوشوخروشهای نظری در سینمای مردمنگاری انجام داده است. همچنین جستاری مختصر دربارهٔ سینمای مستند افغانستان و سفرنامهای از سنت اندروز دارد.