به گزارش پایگاه خبری موزه سینمای ایران، فیلم مادر فیلمی در هشتمین دوره جشنواره بین المللی فجر در بهمن ماه ۱۳۶۸ پخش شد. این فیلم محصول هدایت فیلم به تهیهکنندگی مرتضی شایسته است.
مرحوم علی حاتمی، علاوه بر کارگردانی و نویسندگی، طراحی صحنه و لباس فیلم مادر را بر عهده داشته است.
گذشته از اینکه مادرتان در قید حیات باشد یا نه این فیلم تأثیر ژرف و نوستالژیکی بر شما میگذارد. حضور هنرپیشگانی بزرگ و مطرح همچون زندهیاد رقیه چهره آزاد، زندهیاد محمدعلی کشاورز، زنده یاد فریماه فرجامی، اکبر عبدی، زندهیاد امین تارخ حتی حمید جبلی همچون تکههای پازلی که بهخوبی چیده شده است با طرحی پررنگ و دلنشین آرامآرام کنار هم قرار میگیرد و تصویر روحبخش اثر را به رخ میکشد. این فیلم بر ذهن و قلب شما راه مییابد و حال و هوای خانههای حیاطدار و پنجرههای کنگرهدار قدیمی را کنار موجود مقدسی چون مادر به وجود شما سرازیر میکند.
به بهانه روز مادر نگاهی کوتاه داریم به سکانس ماندگار این فیلم :

فیلم «مادر» به کارگردانی و نویسندگی علی حاتمی درباره پیرزنی است که در آسایشگاه سالمندان به سر میبرد و به شش فرزند خود اطلاع میدهد که میخواهد در لحظات واپسین، اعضای خانواده را در خانهی قدیمی پدری ببیند. کوچکترین پسر این خانواده، غلامرضا، یک معلول ذهنی است.
اکبر عبدی با بازی ماندگارش در این نقش، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم مرد را از جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.
یکی از دیالوگهای ماندگار این فیلم، دیالوگ غلامرضا است که میگوید: «مادر مُرد از بس که جان ندارد.»
مخاطبان فیلم، ارتباط بسیاری با نقش غلامرضا برقرار کردند بهطوریکه این نقش از منظر آنها، شاید مهمترین نقشآفرینی معلول در تاریخ سینمای ایران باشد که جنبههای تکنیکی و احساسی را بهشکلی توامان در خود دارد.
علی حاتمی در «مادر» ایران را تصویر میکند با قشرهای مختلف و آدمهای متفاوت که همگی خواهر و برادرند. جلال با بازی امین تارخ یک شاعر مسلک است که در بانک کار میکند، محمدابراهیم(محمدعلی کشاورز) یک بازاری لمپن مآب است و البته برادری دارند به نام غلامرضا که معلول ذهنی است. او معصوم ترین شخصیت این فیلم است و اصلا نمادی است از معصومیت و اکبر عبدی در این نقش یکی از بهترین بازیهایش را انجام داده است.