به گزارش پایگاه خبری موزه سینمای ایران، بعداز زنده یاد خسرو شکیبایی که نخستین بازیگری بود که نقش زندگی آیتالله مدرس را در سریال تلویزیونی "مدرس" به نویسندگی و کارگردانی هوشنگ توکلی در دهه 60 تجربه کرد، در همان سالها زنده یاد هادی اسلامی، دومین بازیگری بود که نقش آیت الله مدرس را بازی کرد. او در سریال تلویزیونی "مرغ حق" به کارگردانی حسین مختاری بازی کرد. پرویز زاهدی فیلمنامه این سریال را نوشت و مختاری آن را بازنویسی کرد. غلامعلی افشاریه نیز مدیر دوبلاژ این سریال بود.

زنده یاد اسلامی توانست با بازی محکم شجاعت آیت الله مدرس را در سالهای مبارزه بدرستی به تصویر بکشد. یکی از ویژگیهای اسلامی در بازی، استفاده خوب از چشمانش بود. او با چشمانش بازی میکرد و عمق اتفاقات آن دوره را به مخاطب نشان میداد. از صحنههای ماندگار این سریال میتوان به بازی اسلامی در صحنههایی که با استبداد و استعمار سازش نمیکرد، نام برد.
بعد ها حسین محجوب، نیز به عنوان سومین بازیگر تجربه بازی نقش آیت الله مدرس را در سریال تلویزیونی "عمارت فرنگی" به کارگردانی محمدرضا ورزی داشت.
به همین بهانه یادی می کنیم از زنده یاد هادی اسلامی جوان نجیب سینمای دهه شصت:
هادی اسلامی هنرمندی با چهرهای محکم و نجیب و نگاهی پر ابهت
روز ۱۷ آبان ۱۳۱۸ در محله پامنار تهران پسرکی زاده شد شیفته دنیای لوطیها و مرام و مسلکشان، پسرکی که وقتی به جوانی رسید، دست خسرو شکیبایی را گرفت و به او بال پرواز داد.
صحبت از هادی اسلامی است؛ بازیگری که کمتر شناختیمش چراکه در زمانه او رسانهها این چنین فراگیر نبودند تا هنرمندی چون او را معرفی کنند و حالا که بیش از ربع قرن از کوچ زودهنگامش میگذرد، از میان روزنامههای گرد و خاک گرفته و خاطرات پراکنده بازماندگان دهههای طلایی تئاتر و سینما،نشانههایی از این هنرمند را جست و جو میکنیم تا شاید تصویری هرچند کوچک از او به دست آوریم.
تماشاگران تئاتر در دهه طلایی چهل، جوانکی را به یاد دارند با چهرهای محکم و نجیب و نگاهی پر ابهت. جوانکی که همچون دیگر همنسلان خود در همان سالهای بیست سالگی خیلی زود، خیلی از کارهای ماندگارش را به ثمر رساند چراکه شاید خودش هم پیش بینی میکرد زندگی به او فرصت چندان زیادی نمیدهد.
هادی اسلامی در دوره نوجوانی و همزمان با تحصیل در دبیرستان دارالفنون، فعالیت هنری خود را آغاز کرد. به دانشکده تئاتر رفت و نخستین بار با نمایش «روسری قرمز» حضور روی صحنه را تجربه کرد. از همین جا بود که جادوی صحنه هرگز او را رها نکرد و تا زمانی که زنده بود، خود را فرزند تئاتر میدانست.

همه ستارههایی که گروه جاوید به سینما بخشید
جوانک پر شور با تعدادی از همسن و سالان خود گروهی درست کرد به نام گروه تئاتر «جاوید». گروهی که به گفته بهزاد فراهانی، هادی اسلامی آن را بدون یاری گرفتن از کسی تشکیل داد و از میان استعدادهایی از مناطق پایین تهران، بزرگان زیادی را به سینما آورد. هنرمندانی مانند سیروس گرجستانی ، تانیا جوهری، خسرو شکیبایی و ابوالفضل پور عرب .
در همین گروه بود که خسرو شکیبایی، لذت بازیگری را چشید. آنچنان که سالها بعد در یکی از آخرین گفتگوهایش با روحالله جعفری که سال ۱۳۸۷ منتشر شد، درباره آن روزها چنین گفت: «با ورود به گروه مرحوم هادی اسلامی، به آنچه به آن عشق میورزیدم و هنوز هم بدان عشق میورزم، یعنی دنیای بازیگری، به صورت حرفهای وارد شدم. در این جا لازم است از مرحوم هادی اسلامی به عنوان استادی که راه را در این عرصه برایم هموار کرد، یادی کنم و بگویم او دست مرا گرفت و به من بال پرواز کردن داد. روحش شاد.»
شکیبایی در این گفتگو از اسلامی به عنوان هنرمندی یاد کرد که به خلاقیت بازیگری که دلش برای کار میسوخت، اعتقاد داشت و به چنین بازیگری بال پرواز کردن میداد.
او نظم و انضباط هادی اسلامی را ستایشبرانگیز و مثالزدنی میدانست و کار با او را لذتبخش خوانده بود؛ لذتی که تا پایان عمر با شکیبایی ماند چراکه در کارهای اسلامی، بازیگر از توانمندیهای خود آگاه میشد.

«زیر گذر لوطی صالح» و حمایت عباس جوانمرد
آنها با یکدیگر کار کردند و با همین گروه بود که نمایش «زیر گذر لوطی صالح» به اجرا رسید؛ نمایشی که هم خود اثری درخشان بود و هم گروه جوان و توانمندش را به عنوان استعدادهایی تازه به هنر ایران معرفی کرد. برای هنرمندان موی سپید کرده تئاتر، نام هادی اسلامی هماره یادآور همین نمایش است.
«زیر گذر لوطی صالح» بعد از تمرینهایی طولانی در انجمن ایران آمریکا به صحنه رفت. با این نمایش هم هادی اسلامی به عنوان نمایشنامهنویس، کارگردان و بازیگری مستعد شناخته شد و هم خسرو شکیبایی به چشم آمد.
اما این تنها ره آورد اجرای این نمایش نبود چراکه «زیر گذر لوطی صالح»، سرآغازی شد برای تشکیل گروه هنر ملی دوم یا همان شاخه دوم گروه هنر ملی با حمایت عباس جوانمرد.
جوانمرد که در آن سالها سرپرست گروه هنر ملی بود، برای نخستین اجرای این نمایش به سالن انجمن ایران آمریکا دعوت شد و بعد از این اجرا به درخواست یکی از دوستانش، قرار شد این گروه جوان را حمایت کند.
جوانمرد این خواسته را اجابت کرد و برای گروه تئاتر «جاوید» به سرپرستی هادی اسلامی، نام گروه دوم هنرملی را برگزید. گروه هنرملی به لحاظ مادی و معنوی تا زمان ادامهی فعالیت در عرصهی هنر نمایش از گروه اسلامی بهعنوان گروه دوم هنرملی حمایت کرد. (به نقل از کتاب گروه هنر ملی از آغاز تا پایان ۱۳۳۵ تا ۱۳۵۷ نوشته روح الله جعفری)

از «آنتیگونه» و «ادیپ شهریار» تا «حاکم یک شبه» و «پرومته در زنجیر»
بازی در نمایشهایی مانند «ادیپ شهریار» و «آنتیگونه» به کارگردانی جمشید ملکپور از جمله فعالیتهای او در حوزه بازیگری تئاتر بود . جعفر والی ، محمد علی کشاورز و شهلا میربختیار دیگر همبازیهای او بودند.
«پرومته در زنجیر» و «بیا تا گل برافشانیم» دیگر نمایشهایی است که به کارگردانی مجید جعفری اجرا شد و هادی اسلامی و خسرو شکیبایی در این نمایشها همبازی بودند.
اسلامی خود نمایش «حاکم یک شبه» را در تالار اصلی تئاتر شهر به صحنه برد و بنا داشت بار دیگر نمایش «زیر گذر لوطی صالح» را هم اجرا کند اما مجوز اجرای این اثر به مشکل برخورد تا اینکه بعد از درگذشت او جمعی از دوستانش با همراهی پسرش آرش، این نمایش را به مدت دو ماه در تئاتر شهر و در تماشاخانه «سنگلج» روی صحنه بردند.

فصل آخر؛ سفر بیبازگشت
هادی اسلامی رفتنی ناباورانه و زودهنگام داشت. او مشغول بازی در فیلم «بدل» کار جهانگیر جهانگیری بود که در سن ۵۳ سالگی و بر اثر سکته قلبی درگذشت.
درباره روز درگذشت او از دو تاریخ یاد میشود؛ ۷ و ۹ مرداد. وقتی که دلیلش را از پسرش جویا میشویم، توضیح میدهد: پدر بامداد ۷ مرداد ماه فوت کرد ولی خاکسپاریاش روز ۹ مرداد انجام شد و بر سنگ مزارش در ابن بابویه همین تاریخ نقش بست.
جوایز
برنده لوح زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد (اتوبوس) دوره ۴ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۶۴
کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد (سرب) دوره ۷ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۶۷
کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (طعمه) دوره ۱۱ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۷۱
برنده جایزه بهترین بازیگر مرد (سرب) جشنواره بینالمللی فیلم نیویورک - سال ۲۰۰۴
فیلمشناسی
۱۳۷۲ بدل
۱۳۷۲ سهراب تا سهراب (قطب مخوف)
۱۳۷۱ طعمه
۱۳۷۱ مستاجر
۱۳۷۰ تبعیدیها
۱۳۷۰ سادهلوح
۱۳۷۰ شتابزده
۱۳۶۸ خواستگاری
۱۳۶۸ دل نمک
۱۳۶۷ سرب
۱۳۶۷ شاخههای بید
۱۳۶۶ بهار در پاییز
۱۳۶۶ جهیزیهای برای رباب
۱۳۶۵ قصه زندگی
۱۳۶۵ معما
۱۳۶۵ مقاومت
۱۳۶۵ میهمانی خصوصی
۱۳۶۴ آوار
۱۳۶۴ اتوبوس
۱۳۶۳ آشیانه مهر
۱۳۶۲ مترسک
۱۳۶۲ مرگ سفید
۱۳۶۲ ملخ زدگان
۱۳۶۰ دست شیطان
۱۳۶۰ قدیس
۱۳۵۹ آقای هیروگلیف
۱۳۵۹ موج طوفان