به گزارش پایگاه خبری موزه سینمای ایران، پرویز پورحسینی منجیلی (۲۰ شهریور ۱۳۲۰ – ۷ آذر ۱۳۹۹) لیسانس بازیگری خود را از دانشکده هنرهای زیبا دریافت و آموزش بازیگری را از سال ۱۳۳۹ با شرکت در کلاس های آزاد بازیگری زیر نظر حمید سمندریان آغاز کرد. در پس چهره آرام پرویز پورحسینی کوله باری از سالها تجربه نهفته بود.
همگی چهره آرام و متین پرویز پورحسینی را به یاد داریم ، چهرهای که نقشآفرینیهای زیبایش در فیلمها و سریالهای بیشماری همچون امیرکبیر، شب دهم، ملاصدرا، روزی روزگاری و… هیچگاه از یادها نمیروند، «جدیت» و «مهربانی» دو خصوصیت متفاوتند ولی آنچنان همزیستی زیبا و شگفتانگیزی در خطوط چهره او داشتند که هرگز مخاطب متوجه نمی شد در درون نگاه پر راز او چه میگذرد. به بهانه سالروز درگذشت این هنرمند(هفتم آذر1399) مروری داریم به کارنامه هنری او.
زندگینامه
پرویز پورحسینی در ۲۰ شهریور ۱۳۲۰ در تهران زاده شد. در کودکی بهواسطهٔ کارش در صحافی با کتاب و کتابخوانی آشنا شد و به هنر و ادبیات گرایش پیدا کرد. او در مصاحبه ای دراین باره می گوید: در کودکی ناچار به کار کردن بودم و شغل من کار در یک صحافی بود. در صحافی کتاب ها و مجلات زیادی از زیر دستم می گذشت و در مواقع استراحت بسیاری از آنها را مطالعه می کردم و گاهی آنقدر محو خواندن می شدم که به من ایراد می گرفتند. اکثر کتاب ها تاریخی بود و گاهی کتاب های نادر و کمیاب و از همین جا بود که من به کتاب علاقه مند شدم. در خانه وقتی همه می خوابیدند چراغ نفتی را بالای سرم می گذاشتم و انار دانه شده با گلپرمی خوردم و کتاب می خواندم و لذت این گونه کتاب خواندن آن هم در آن سکوت عمیق هنوز برایم شیرین است و اینگونه بود که من به ادبیات علاقه مند شدم. کتاب خواندن به انسان عمق می بخشد. انسانی که جامع است و وقتی در چشم هایش نگاه می کنی شعور و فهم و درایت را در آن می بینی و این است که انسان را زیبا می کند نه آرایش زیبا و بینی عمل شده. جذابیت آدم ها به چیزی است که از درون شان تراوش می کند.

او در ۱۲ سالگی پدرش را از دست داد و ناچار بود تا به سختی کار کند. پرویز پورحسینی در کنار کار، تحصیلش را هم در کلاسهای شبانه، در مدرسهٔ خزالی ادامه داد.
او از سال ۱۳۳۹ بازیگری را در کلاسهای شبانهٔ اداره هنرهای دراماتیک آغاز کرد. پورحسینی در سال ۱۳۴۰، نمایش مرد گل بدهی را به کارگردانی حمید سمندریان در سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران اجرا کرد.

پس از تشکیل گروه «پازارکاد»، نمایشهایی مانند شش شخصیت در جستجوی نویسنده، لئو کادیا، مرغ دریایی و آندورا را به اجرا گذاشت و در سال ۱۳۴۶، نمایشهای حکومت زمان خان و استریپ تیز و کارول را در ادارهٔ تئاتر به صحنه برد.
پرویز پورحسینی در سال ۱۳۴۸ به دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران راه یافت و در رشتهٔ بازیگری به تحصیل پرداخت. او همزمان با ورود به دانشگاه، همکاری خود را با کارگاه نمایش آغاز کرد. نمایشهای اودیپ، معلم من پای من، باغ آلبالو، ویس و رامین، انسان حیوان تقوا و جان نثار کالیگولا و اورگاست، حاصل این همکاری بودند. نمایشهای شهر ما و نظاره مرگ نیز از همکاریهای او با گروه تئاتر «پیاده» در آن سالها بود.

وی از سال ۱۳۵۵ تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، در نمایشهایی، چون خاطرات و کابوسها، شیون، استعاذه، و جنایت و مکافات به ایفای نقش پرداخت. او پس از انقلاب نیز با نمایشهایی مانند دکتر فاستوس، ماهان کوشیار، معمای ماهیار معمار، چراغ گاز، افسانه اندوه، شب یهودا و بازجویی به فعالیتهای هنری خود ادامه داد. او در سال ۱۳۷۱ نیز نمایش یادگار سالها شن را در تالار وحدت اجرا کرد.
پرویز پورحسینی در سریالهای تلویزیونی نیز به ایفای نقش میپرداخت. مجموعههایی مانند هزاردستان، ز هر کوی، روزی روزگاری، تصویر یک رؤیا، همسفر، شب دهم، مختارنامه از جمله آثار وی هستند.
او همچنین از سال ۱۳۵۱ در سینما نیز حضور داشت. ایستگاه، جاده قدیم، قاتل اهلی، رستاخیز، کمیته مجازات، روز فرشته، رنو تهران - ۲۹، کشتی آنجلیکا، باشو، غریبه کوچک و کمالالملک از جمله کارهای او در سینمای ایران هستند.
پورحسینی در کتاب گفتوگوی خود با منصور خلج که در مجموعه «ماندگاران صحنه» و از سوی انتشارات نمایش منتشر شده، نکتهای را درباره بازی خود در فیلم «کمالالملک» ساخته زندهیاد علی حاتمی بیان کرده و نیز به بیان دیدگاه خود درباره شهرت و پیامدهای آن پرداخته است. او می گوید:«علی حاتمی برای فیلم «کمالالملک» از قبل متن داشت. من سناریو آن را کامل خوانده بودم و قرار بود نقش کامران میرزا را بازی کنم اما بعد از بازی در این فیلم، گلهای به علی حاتمی کردم و گفتم شما با حذف بخشی از نقش من در این فیلم نقشم را ناقص گردید. اگر بگوییم شخصیت ابعاد مختلفی دارد شما با این کار یک بعد آن را از بین بردید. آن سکانس این بود که کمال الملک نشسته بود و نقاشی میکرد و کامران میرزا بر سر حکومت تهران با شاه چانه میزد. وقتی معامله آنها تمام میشد، شاه به او میگفت «شاگردونگی نقاش باشی رو هم بده». کامران میرزا هم یک اشرفی در میآورد به او میداد که کمال الملک نمیگرفت و مؤدبانه اشرفی را رد میکرد. از همان جا کامران میرزا از او کینه به دل میگرفت ولی چون این بخش سناریو را حذف کردند، یک دفعه ما دیدیم کامران میرزا کمالالملک را مورد هجمه قرار میدهد. در واقع حذف این صحنه باعث شد مسئله گنگ بماند.

پرویز پورحسینی برای بازی در فیلم مریم مقدس به کارگردانی شهریار بحرانی، دیپلم افتخار جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد و برای ایفای نقش در فیلمهای اوینار به کارگردانی شهرام اسدی و طلسم به کارگردانی داریوش فرهنگ، کاندیدای بهترین بازیگر مرد از جشنواره فیلم فجر شد.
پرویز پورحسینی در سال ۱۳۷۴، همسر خود، ناهید ارسباران را که او نیز بازیگر بود، به دلیل ابتلا به سرطان از دست داد. فرزند وی، پورنگ پورحسینی میباشد.

بیماری و درگذشت
در ۲۴ آبان ۱۳۹۹ اعلام شد که پرویز پورحسینی مبتلا به ویروس کرونا شده و در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بستری شده است. وی پس از چند روز مبارزه با بیماری، در نهایت در ۷ آذر ۱۳۹۹، در بیمارستان فیروزگر تهران، در سن ۷۹ سالگی درگذشت. پیکر پرویز پورحسینی، ۹ آذر ۱۳۹۹ در طبقهٔ بالایی آرامگاهِ همسرش ناهید ارسباران، در قطعهٔ هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.

کارنامه هنری
سینمایی
صدای منو می شنوید؟ (1395)
قاتل اهلی (1395)
صله سحر (1394)
دوران عاشقی (1393)
رستاخیز (1391)
سفر مرگ (1387)
خواب لیلا (1386)
جای او دیگر خالی نیست (1384)
مریم مقدس (1379)
کمیته مجازات (1377)
حرفه ای (1375)
فصل پنجم (1375)
شیخ مفید (1374)
عاشق فقیر (1374)
بلندی های صفر (1372)
روز فرشته (1372)
اوینار (1370)
دره شاپرک ها (1370)
راه و بیراه (1370)
چاووش (1369)
رنو تهران - 29 (1369)
دو سرنوشت (1368)
راز کوکب (1368)
سفر عشق (1367)
شب حادثه (1367)
کشتی آنجلیکا (1367)
ایستگاه (1366)
بهار در پاییز (1366)
باشو غریبه کوچک (1365)
رابطه (1365)
سراب (1365)
طلسم (1365)
میهمانی خصوصی (1365)
خط پایان (1364)
مردی که موش شد (1364)
گنج (1363)
کمال الملک (1362)
چشمه (1351)
تلویزیون
1394میکائیل
1393هفت سنگ
1392سرزمین کهن
1391تله فیلم «نغمهٔ نوروز»
1390شیدایی
1389 تله فیلم «فرزند چهارم»
1389تله فیلم «عصای پیری»
1387مثل هیچ کس
1387شب می گذرد
1387تله فیلم «در همین نزدیکی»
1387سایه تنهایی
1387نشانی
1386یک مشت پر عقاب
1386تله فیلم «یکی از همین روزها»
1386–1387بی گناهان
1386–1387بیداری
1384–1385اولین شب آرامش
1383–1388مختارنامه
1382طلسم شدگان
1382تله فیلم «هفتاد و سومین تن»
1381روزهای بیادماندنی
1380–1381باران عشق
1380شب دهم
1379مریم مقدس
1379همسفر
1379تله تئاتر «به سوی دمشق»
1378–1381روشن تر از خاموشی
1378استنطاق
1378روز ایپریت
1377پزشکان
1377تله تئاتر «همه پسران من»
1376تله تئاتر «خانه های اجاره ای»
1376بافته های رنج
1376تله تئاتر «قطار ارواح»
1376تله تئاتر «جان گابریل بورکمن»
1377–1375تصویر یک رؤیا
1376–1375تهران 11–595 ج 48
1375دومین انفجار
1375دلیران خلیج فارس
1374-1375جهان وارونه
1374یک داستان
1374–1380خورشید شب (شیخ مفید)
1374آشپزباشی
1374تله تئاتر «قاضی و رئیس دادگاه خانواده»
1374تله تئاتر «خانه عروسک»
1373تله تئاتر «نظم»
1373تله تئاتر «پدرزن به سلمانی می رود»
1372تاریخ روابط ایران و انگلیس
1372سرزمین من و نقابداران
1371تابستانی سرشار از محبت
1371قافله این عمر
1370–1371روزی روزگاری
1369تله تئاتر «عالیجناب داروغه»
1369آلبوم خانوادگی
1369مهر و ماه
1367تله تئاتر «شوق»
1366–1368با سلسله حکمت
1366–1368این شرح بی نهایت
1363–1364امیرکبیر
1364تله تئاتر «دکتر فاستوس»
1363تله تئاتر «آئینه خیال»
1361ز هر کوی
1361تله تئاتر «ستارخان»
1361تله تئاتر «به دنبال سیمرغ»
1359تله تئاتر «شازده کوچولو»
1358–1366هزاردستان
1350نمایش «ارگاست»
1346تله تئاتر «امولوس گنگ»
1346تله تئاتر «تلافی»
1346تله تئاتر «ارزش زغال»
1341تله تئاتر «تصادف»
1341تله تئاتر «مرد گل بر دهن»
1340تله تئاتر «منطقهٔ جنگی»
مستند عشق پردار