تاریخ شفاهی:

«هوشنگ کاوه» ؛ دوبلور و از مدیران پیشکسوت سینمای ایران

«هوشنگ کاوه» ؛ دوبلور و از مدیران پیشکسوت سینمای ایران

هوشنگ کاوه، مدیر و مالک سابق سینما عصرجدید، متخصص در ساخت آنونس ، تدوین ، تغییر داستان و نیز دوبلاژ فیلم‌های خارجی بود.

به گزارش پایگاه خبری موزه سینمای ایران، هوشنگ کاوه (۱۳۰۵ بابل - ۱۳۹۲ سان فرانسیسکو) تهیه‌کننده، مدیر دوبله و مالک سینما عصر جدید در تهران که در پایه‌ریزی صنعت سینمای ایران نقش داشت. وی تهیه‌کننده فیلم‌هایی چون جهان پهلوان، شکوه جوانمردی، مردانه بکش، صندلی الکتریکی و داش‌آکل بود. 
هوشنگ کاوه اواخر دهه ۳۰ به عنوان مدیر برنامه سینما «دنیا» با هزار صندلی که از بهترین سینما‌های تهران محسوب می‌شد مشغول به کار شد و در سال‌های ۱۳۴۰ - ۱۳۴۵ مدیریت گروه سینما‌های «مولن روژ» را به عهده داشت.
کاوه در سال ۱۳۷۳ دوره مدیریت سینما (که از قوانین جدید وزارت ارشاد بود) را طی کرد و در سال ۱۳۷۴ به عنوان پیشکسوت سینما در اولین دوره خانه سینما انتخاب شد، اولین دوره جشنواره منتقدان ایران نیز از هوشنگ کاوه تقدیر و تندیس ویژه خود را به وی اهدا کرده است. فعالیت‌های مرحوم کاوه تا سال ۱۳۸۸ ادامه داشته و سال‌های آخر حیات خویش را در آمریکا سکونت گزیده بود.
زنده‌یاد هوشنگ کاوه ۲۰ آبان ماه ۱۳۹۲ از دنیا رفت. چند روز پس از کوچ همیشگی کاوه، مسعود کیمیایی در یادداشتش برای بانی‌فیلم ضمن اشاره به ماجرای ساخت داش‌آکل با نثر خاص خود وجوهی ناگشوده از علایق و فعالیت‌های سیاسی این سینماگر را آشکار کرد:
«هوشنگ کاوه بزرگ این سینما بود، هم دوست سینما بود. از آپارات دست‌ساز تا ظهور نگاتیو در تشت و دیگ، تا سالن و تماشاگر... مال او بود. از مجله مولن‌روژ تا ساخت داش آکل، تدارک یک فیلم در ایتالیا... و تا برای معالجه رفت. دوست دانای من، 15 سال از من بزرگتر بود... این، سودِ من بود که شروع سینما در جهان و در و سرزمینم دوستم بود. جوانی که هم‌نوای مصدق بود... کنار تخت‌اش بود... 25 ساله‌ای که در آن سال‌ها به جان سینما به جان سینما بیشتر چسبید تا جبهه ملی... کودکانه‌هایی که ساخته می‌شوند و به سختی و عشق اجرا می‌شوند... تا عکس با صدا راه بیفتد... عاشقان بزرگند... آقای کاوه از نوشتن فیلم تا برداشتن فیلم از سینما با فیلم بود. دوربین... بازیگران... فیلم در دوربین. ظهور در تشت. صدا در استودیوی ساخت دست‌هایش. صدای مگنت تا اپتیک... دوبله... سالن سینما... آگهی... تماشاگر... هر آنچه سینما داشت را داشت. آقای هوشنگ کاوه سرزمین‌دوست غریبی بود. می گفت سینما را من یک بار دیگر اختراع کردم... راست می گفت. از بچگی سینما... تا بزرگ شدنش با او بود... کنار آپارات خود‌ساخته‌اش می خوابید.»

زندگینامه
مرحوم هوشنگ کاوه سال ۱۳۰۵ در بابل متولد شد. سال ۱۳۲۵ در رشته ریاضی از دبیرستان «دارالفنون» فارغ‌التحصیل شد.
وی از حدود ۱۶ سالگی وارد کار سینما شد و حرفه‌های مختلفی را به ویژه در زمینه امور فنی سینمایی تجربه کرد. او سال ۱۳۲۲ نخستین‌بار به ساخت آپارات و انواع دستگاه‌های فنی فیلم و سینما پرداخت و موفق شد با جلب موافقت تعدادی از اشخاص بنام آن روزگار برای سرمایه‌گذاری، شرکتی تجاری تحت عنوان «ایران نو فیلم» تأسیس کند و به‌طور جدی وارد عرصه تولید و فروش تجهیزات سینمایی و ضبط و پخش و کپی فیلم و صدا شود.
«ایران نو فیلم» با جذب تعدادی از جوانان علاقه‌مند به تأسیس بخشی جدید به صنعت دوبله نیز وارد شد. این استودیو دوبلاژ نیز تماماً با دستگاه‌های تولید شده در خود همین شرکت تجهیز شده بود. «مرا ببخش» نخستین فیلمی بود که آنها دوبله کردند.
هوشنگ کاوه از سال ۱۳۴۶ با سرمایه‌گذاری در شرکت «سینا فیلم» به تهیه‌کنندگی سینما نیز روی آورد و آثاری از جمله «جهان پهلوان» و «شکوه جوانمردی» را تولید کرد.
لزوم فیلمبرداری صحنه‌هایی از «شکوه جوانمردی» در ایتالیا، او را با فضای تولید فیلم در این کشور آشنا کرد و سبب شد تا ضمن خروج از «سینا فیلم»، با مشارکت یکی از دوستانش در ایتالیا، تهیه فیلمی با نام «مردانه بکش» را به عهده گرفت. «صندلی الکتریکی» عنوان فیلم بعدی بود که کاوه در ایتالیا تولید کرد.
«داش آکل» آخرین و مشهورترین فیلمی که مرحوم کاوه تهیه‌کننده آن بود. وی امتیاز اقتباس از داستان را از خانواده صادق هدایت خرید و ابتدا قصد داشت براساس آن فیلمی جهانی با بازی «آنتونی کوئین» بسازد که میسر نشد. اما فیلمی که سرانجام به کارگردانی مسعود کیمیایی ساخته شد، به اثری پر سر و صدا و ماندگار تبدیل شد که جایزه چهارمین دوره جشنواره «سپاس» را هم برای تهیه‌کننده‌اش به ارمغان آورد.

در دهه ۱۳۵۰، عمده فعالیت مرحوم هوشنگ کاوه در «استودیو راما» متمرکز بود که طی چند سال، تعداد زیادی از فیلم‌های خارجی در آن‌جا دوبله شد. او همزمان مدیریت سینما‌های شهر فرنگ و شهر قصه را بر عهده داشت و نیز مدیر برنامه‌های گروه سینمایی «مولن روژ» بود. کاوه همچنین کارمند وزارت فرهنگ بود و از آن‌جا بازنشسته شد.
او سال ۱۳۵۵ با خرید سینما تخت جمشید به حرفه سینماداری وارد شد؛ که تا سال‌ها بعد هم ادامه یافت و این شغل بیش از هر عنوان دیگری با نام هوشنگ کاوه عجین شد. پس از پیروزی انقلاب، کاوه به بازسازی اساسی این سینما پرداخت و سال ۱۳۵۸ آن را با ساختمان جدید و نام تازه «عصر جدید» مجدداً افتتاح کرد.
نام سینما «عصر جدید» طی بیش از دو دهه به‌عنوان یکی از فرهنگی‌ترین مکان‌های تهران، پاتوق ثابت همه جوانان و سینما دوستان بود و بسیاری از شاهکار‌های تاریخ سینما را نمایش می‌داد.
مرحوم کاوه با علاقه و حساسیت وافری، روند انتخاب، تأمین و نمایش فیلم در سینمایش را پیگیری می‌کرد و ضمناً هیچ‌گاه از تجهیز مداوم سالن‌های آن و تأمین رفاه بیشتر تماشاگران نیز غافل نبود. نصب سیستم صوتی دالبی دیجیتال، ایجاد سیستم تلفن گویا و رزرو تلفنی و سپس راه‌اندازی وب‌سایت و سیستم آنلاین فروش بلیت - همگی برای نخستین بار در ایران - از جمله این تلاش‌ها بود.
عصر جدید اولین سینمایی است که سال ۱۳۷۷ و در دوران اوجش از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مورد تقدیر قرار گرفت.

زنده یاد «هوشنگ کاوه»  مدیر سینما عصرجدید در گفتگو با تاریخ شفاهی موزه سینمای ایران به شرح زندگی اش پرداخته و گفته است : در سال ۱۳۲۵ زمانیکه در دارالفنون درس می‌خواندم، پدرم فوت کرد و مجبور به ترک تحصیل شدم، زیرا باید کار می‌کردم.
وی ادامه داد: در شهریورماه سال ۱۳۲۵ یک ماه از تاسیس وزارت کار گذشته بود که توسط یکی از دوستان در آنجا استخدام و در سال ۱۳۵۳ بازنشسته دولت شدم و کارمند بازنشسته وزارت فرهنگ و ارشاد هستم و از آنجا حقوق می‌گیرم.
کاوه با بیان اینکه فقط سالی یکبار در ۱۵ بهمن ماه که جشن روز تاسیس دانشگاه بود به سینما می‌رفته است، خاطرنشان کرد: چند سال از سینما رفتنم گذشته بود و یک دفعه این موضوع به ذهنم رسید که فیلم‌های خارجی تنها در صورت دوبله شدن می‌تواند مخاطب را جذب کند. در آن زمان استودیو سانترال در میدان انقلاب بود و در نزدیک آن سینمای شهر تماشا قرار داشت و زنده یاد مهندس کامرانی مغازه‌ای داشت که وسایل و تجهیزات برای دوبله از خارج آورده بود. من بر اساس سابقه‌ای که پیدا کرده بودم در آنجا مشغول بکار شدم و فیلم‌ها را دوبله می‌کردیم. یادم می‌آید فیلم «علی بابا و چهل دزد بغداد» تازه ساخته شده بود و در آن زمان خیلی طرفدار داشت و ما آن را دوبله کردیم.
وی درباره سابقه خود به عنوان مدیر سینما گفته است : این نوع فعالیت‌ها علاقمندی من را به این حوزه بیشتر کرد و متوجه شدم که باید همین راه را پیش بگیرم و اولین سینمایی که دوستان برای من انتخاب کردند سینما دنیا بود که دو هزار و دویست صندلی داشت.
کاوه همچنین افزوده است : در آن سال‌ها چیزی در حدود ۵۶۰ فیلم وارد می‌شد که برای همه آنها پروانه صادر می‌کردند و ما آنها را دوبله می‌کردیم. ۱۲۰ فیلم فارسی هم ساخته می‌شد که عمده آنها بی‌محتوا بود و فقط چند فیلم خوب در بین آنها وجود داشت.
وی با بیان اینکه فیلم‌هایی هم از کشور ایتالیا وارد می‌شد، تصریح کرده است : دولت (وقت) در سال ۵۵ تصمیم گرفت از ۴۲ کمپانی واردکننده فیلم، ۱۰ کمپانی از کشور‌های دیگر فیلم وارد کنند و در داخل کشور بین سایر کمپانی‌ها پخش کنند که من مخالف اینکار بودم و همین امر باعث اعتراض گوینده‌ها شد.
این مدیر دوبلاژ ادامه داده است: مخاطب عمده سینما‌ها اساتید و دانشجو‌ها بودند که همه آنها بلیت می‌خریدند و برای دیدن فیلم‌ها می‌آمدند. حتی گاهی می‌خواستیم آنها را مهمان کنیم قبول نمی‌کردند و می‌گفتند سینما برای ما اهمیت ویژه‌ای دارد.
کاوه با بیان اینکه سال‌های زیادی با حمید لولایی در یک سینما کار می‌کردند، گفته است : ما حتی مخاطب کودک هم برای دیدن فیلم‌هایمان داشتیم و بعد از سال‌ها که بزرگ شده بودند به سینما می‌آمدند و از من می‌پرسیدند که آنها را می‌شناسم و از خاطراتشان در زمان فیلم دیدن تعریف می‌کردند.

وی با اشاره به دوستی خود با محمدرضا اصلانی نیز خاطرنشان کرد: با محمدرضا اصلانی ساعت‌ها گفت‌و‌گو می‌کردیم که چگونه به موضوعات فرهنگی و مشخصا سینما و سینماداری بپردازیم و در این زمینه اصلانی فوق العاده به من محبت کرد.
کاوه در این گفتگو افزوده است : متاسفانه سینما‌های لاله زار دیگر تماشاچی ندارد و امروز بیشتر برای خرید وسایل برقی به آنجا می‌روند. یک روزی فاصله بین میدان ولیعصر تا زرتشت هم به همین شکل می‌شود و سه سینمایی که در این حدفاصل قرار دارند، همین وضعیت را پیدا می‌کنند. من معتقدم باید کسانی برای مدیریت سالن‌های سینما‌ها قرار داده شوند که با سینماداری آشنا باشند.
وی با بیان اینکه مخاطب فقط برای فیلم دیدن باید به سینما بیاید، گفته است: سیاست‌های سینمایی ما براساس قوانین کشورمان است و باید راه درستی را در این زمینه پیش بگیریم. سینمای فرهنگی زمانی فرهنگی است که هدف سینما فروش بلیت نباشد. خوشبختانه هنوز هم افرادی وجود دارند که به سینمای فرهنگی می‌روند و جا رزرو می‌کنند تا فیلم مورد نظرشان را در سینمایی که دوست دارند ببیند.
به اعتقاد این مدیر پیشکسوت سینما، توجه به این نکته مهم است که بدانیم سینما جایی برای رهگذران نیست و جا‌هایی که مرکز خرید است محل مناسبی برای قرارگرفتن سینما نیست. سینما با دادن خدمات فرهنگی به افراد فرهنگی عادت می‌دهد که کدام فیلم فرهنگی را ببینند. آرزوی من این است که سینما در کشور ما یک وسیله‌ای کاملا فرهنگی باشد تا به ذات فرهنگی یک ملت کمک کند.