تاریخ شفاهی؛

محمدعلی ورشوچی؛ سلطان نقش های کوتاه اما ماندگار

محمدعلی ورشوچی؛ سلطان نقش های کوتاه اما ماندگار

محمدعلی ورشوچی از آن دسته از بازیگرانی است که برخی نقش آفرینی هایش تا ابد در ذهن تماشاگرانش باقی مانده و هیچگاه از حافظه آنها پاک نخواهد شد. ورشوچي بامداد 9 فروردين ماه در 86 سالگي از دنيا رفت.

به گزارش پایگاه خبری موزه سینمای ایران، تاریخ سینما مملو از بازیگرانی است که همیشه در نقش های فرعی و کوتاه ظاهر شده اند و کمتر اجازه خودنمایی در نقش های اصلی به آنان داده شده است بی آنکه ذره ای از ارزش و اعتبارشان کاسته شود. محمدعلی ورشوچی یکی از این دسته بازیگران است.
محمدعلی ورشوچی در سال ۱۳۰۴ در تهران به دنیا آمد. وی از نوجوانی به هنر و به خصوص تئاتر علاقمند شد و در تئاتر مدرسه (کلاس چهارم) عضو بود. وی فعالیت حرفه‌ای خود را سال ۱۳۲۵ از تئاتر مینا آغاز کرد.

ورشوچی با همکاری دوست صمیمی‌اش نعمت‌الله گرجی یک گروه تئاتر تاسیس و با این گروه به شهر‌های مختلف سفر کرد و به اجرای نمایش پرداخت. بعد‌ها به دعوت احمد رحیمی به تئاتر جامعه باربد رفت و ۲۰ سال در آنجا فعالیت کرد. او بعد‌ها به سینما و تلویزیون نیز راه یافت.نقش آسپیران غیاث آبادی در سریال دائی‌جان ناپلئون (مجموعه تلویزیونی) یکی از به یاد ماندنی‌ترین نقش‌های وی است.ورشوچی در سال ۱۳۴۴ فعالیت سینمایی خود را آغاز کرد و با فیلم سه تا نخاله (محمد متوسلانی) به عنوان بازیگر وارد سینما شد. این بازیگر با سابقه سینما و تئاتر و تلویزیون در ۵۴ فیلم سینمایی به ایفای نقش پرداخت و تجربه همکاری با کارگردان‌های برجسته سینمای ایران را هم در کارنامه کاری خود دارد.
او پس از پیروزی انقلاب ، باتجربه فضای بیشتری برای کار در سینما و تلویزیون پیدا کرد و در کارهای متعددی ایفای نقش نمود که از مهمترین شان می توان به کمال الملک، کفش های میرزا نوروز، خارج از محدوده و تحفه ها اشاره کرد که بلا استثنا در تمامی آنها نقش هایی کوتاه داشت که در این بین نقش آفرینی اش در کفش های میرزا نوروز بیشتر در خاطره ها مانده است.
خانه خلوت که همچنان بهترین فیلم کارنامه سینمایی مهدی صباغزاده به حساب می آید، مجموعه ای از بهترین نقش های مکمل را در خود دارد که نقش فوق العاده جذاب و دوست داشتنی ورشوچی یکی از آنهاست.

وی به مانند یار دیرینه اش (نعمت الله گرجی ) جلوی دوربین بازی نکرده بلکه زندگی می کردند. اتفاقی که این روزها در سینما و تلویزیون کیمیا شده و دستمزدهای میلیونی به اصطلاح ستارگان هم نتوانسته ذره ای آنها را به زندگی در نقش نزدیک کند.
ورشوچی در دهه ۱۳۷۰ در مجموعه‌هایی ظاهر شد که یکی از آنها با عنوان تعطیلات نوروزی ساخته خسرو ملکان به شدت مورد توجه عموم قرار گرفت و زوج موفقشان با زنده یاد پروین سلیمانی تا مدت‌ها در ذهن عامه مردم باقی ماند .
اتومبیل شماره ۱۱ ساخته مرضیه برومند که ماه گذشته برای چندمین بار روی آنتن شبکه تهران رفت، آخرین تصویری است که دوستدارانش از او در نقشی کوتاه، اما گرم و تاثیرگذار به یاد دارند. 
آخرین کار ورشوچی احتمالاً تئاتر چنگال در چنگال بود. ورشوچی از سال ۸۲ عملاً از صحنه دور بود و تا پیش از مرگ به عنوان نماینده پیشکسوت‌های تئاتر و تلویزیون شناخته می‌شد.
او سرانجام بعد از ظهر روز دوشنبه ۸ فروردین به علت شکستگی پا به بیمارستان پارس در تهران انتقال داده شد. وی ساعت چهار صبح روز سه‌شنبه نهم فروردین ۱۳۹۰ به دلیل کهولت سن در بیمارستان درگذشت

زنده یاد محمد ورشوچی در گفتگو با تاریخ شفاهی  موزه سینمای ایران درباره اولین حضور خود در عرصه بازیگری، همکاری با زنده‌یاد علی حاتمی و تفاوت بازیگری در سینما و تئاتر سخن گفته است.
محمد ورشوچی در این گفتگو با بیان اینکه شش کلاس اول را در مدرسه فرهنگ درس خوانده است، گفته بود: زمانیکه ۱۸ ساله بودم به دایی‌ام گفتم می‌خواهم در سالن سینما، تئاتر اجرا کنم و او به من یاداوری کرد که این کار نیاز به سرمایه دارد و به دلیل اینکه من خودم سرمایه نداشتم، خودش برای اجرای تئاترم سرمایه‌گذاری کرد و اولین تئاترم را که تمرین زیادی هم برای آن داشتیم، در سینما تمدن در چهار راه مولوی اجرا کردیم و بسیار هم مورد استقبال قرار گرفت.
وی در ادامه افزوده است : یادم می‌آید گروه تئاتری به نام «مینا» وجود داشت که زنده یاد پورزند سرپرست آن بود و برای یکی از نقش‌های تئاترشان به دنبال یک جوان می‌گشتند که توسط دوستم سید علی بنی احمد به آنها معرفی شدم. درواقع با همین گروه تبدیل به بازیگر حرفه‌ای تئاتر شدم.
ورشوچی با یادی از زنده یاد «علی حاتمی» خاطرنشان کرده است : علی حاتمی بسیار مرد خوبی بود. یادم می‌آید با من تماس گرفت و گفت : می‌فرستم دنبالت تا به شهرک سینمایی بیایی، با تو کار دارم و من رفتم. آن زمان همه آرزو داشتند در «هزاردستان» حضور داشته باشند. حاتمی به من گفت نقش یک پاسبان را برایت گذاشتم که من هم پذیرفتم و از ابتدا تا انتهای این اثر فاخر حضور داشتم.
وی گفته است : علی حاتمی همچنین گفت یک نقش دیگر هم در فیلم «کمال الملک» برایت درنظر دارم که وزیر دارایی در سلطنت مظفرالدین شاه هستی. من از او پرسیدم کدام را باید اول بازی کنم واو گفت اول «کمال‌الملک». منتظر باش تا خبرت کنم که در نهایت رفتم و همکاری بسیار خوبی بود.
ورشوچی درباره حضورش در فیلم «کفش‌های میرزانوروز» نیز خاطرنشان کرده است : در این فیلم نقش کفاشی را داشتم که کفش‌های میرزانوروز را تعمیر می کرد. کفش‌هایی که هرچه بیرون می‌انداخت به نوعی از در دیگر وارد می شدند. تا جایی‌که میرزانوروز به حاکم شهر شکایت می‌کند و به او می گویند تنها راه خلاص شدن از کفش‌ها این است که آن را آتش بزند.
وی افزوده است : در «دزدان مادر بزرگ» هم نقش پاسبان را داشتم و خودم پیشنهاد دادم تا محمود بنفشه خواه نقش جوانی‌های نقش من را بازی کند.
ورشوچی با اشاره به اهمیت تئاتر گفته است: بازیگرانی که هم در سینما و هم در تئاتر فعالیت دارند، تئاتر را بیشتر دوست دارند زیرا تئاتر محیط خانواده است. هرشب بازیگرها دورهم جمع می‌شوند و در چند ماه و هرشب یکدیگر را می‌بینند و با هم زندگی می‌کنند اما در سینما چنین پیوستگی وجود ندارد و همه بازیگران را هر روز نمی‌بینیم. محیط تئاتر گرم‌تر ، صمیمی‌تر و دوستانه‌تر است اما تئاتر به مراتب سخت‌تر است زیرا اگر سر صحنه اشتباهی به وجود آید، دوربینی وجود ندارد که آن را خاموش کنیم و دوباره بگیریم به همین دلیل تئاتر نیاز به تمرکز بیشتری دارد.
وی خطاب به جوانانی که علاقمند به بازیگری هستند، نیز گفته است : توصیه من به کسانی که علاقمند به فعالیت در حوزه  تئاتر و سینما و تلویزیون هستند، این است که ابتدا عاشق این کار باشند و بعد وارد آن شوند. استعداد لازم را داشته باشند و اطلاعات خود را در این زمینه بالا ببرند. ما غلطکی بودیم که راه را نشان دادیم ، سعی کنید به بهترین شکل از آن استفاده کنید.

فیلم‌شناسی

«محمد علی ورشوچی» در فیلم‌های زیر به ایفای نقش پرداخته است:

آدمک‌ها (۱۳۸۲)
همسر دلخواه من (۱۳۷۹)
بازیگر (۱۳۷۸)
تهران روزگار نو (۱۳۷۸)
پشت دیوار شب (۱۳۷۶)
شهردار مدرسه (۱۳۷۶)
تعطیلات تابستانی (۱۳۷۴)
تحفه هند (۱۳۷۴)
آقای شانس (۱۳۷۳)
رویای نیمه شب تابستان (۱۳۷۳)
سفر بخیر (۱۳۷۳)
شریک زندگی (۱۳۷۳)
بدل (۱۳۷۲)
شاهین طلایی (۱۳۷۲)
من زمین را دوست دارم (۱۳۷۲)
عیالوار (۱۳۷۱)
مریم و میتیل (۱۳۷۱)
مستأجر (۱۳۷۱)
آقای بخشدار (۱۳۷۰)
خانه خلوت (۱۳۷۰)
دو همسفر (۱۳۷۰)
دیدار در استانبول (۱۳۷۰)
قرق (۱۳۷۰)
جدال بزرگ (۱۳۶۹)
رنو تهران – ۲۹ (۱۳۶۹)‌
ای ایران (۱۳۶۸)
دستمزد (۱۳۶۸)
رانده شده (۱۳۶۸)
سال‌های خاکستری (۱۳۶۷)
گراند سینما (۱۳۶۷)
تحفه‌ها (۱۳۶۶)
خارج از محدوده (۱۳۶۶)
در انتظار شیطان (۱۳۶۶)
تصویر آخر (۱۳۶۵)
ملاقات (۱۳۶۵)
کفش‌های میرزا نوروز (۱۳۶۴)
یوزپلنگ (۱۳۶۴)
صاعقه (۱۳۶۳)
طائل (۱۳۶۳)
مردی که زیاد می‌دانست (۱۳۶۳)
مشت (۱۳۶۳)
کمال الملک (۱۳۶۲)
امشب اشکی می‌ریزد (۱۳۵۷)
صمد در به در می‌شود (۱۳۵۷)
صمد در راه اژد‌ها (۱۳۵۶)
حسرت (۱۳۵۴)
خانه خراب (۱۳۵۴)
قرار بزرگ (۱۳۵۴)
دختران بلا، مردان ناقلا (۱۳۵۳)
سازش (۱۳۵۳)
گوزن‌ها (۱۳۵۳)
زنجیری (۱۳۵۲)
علی کنکوری (۱۳۵۲)
یک مرد یک شهر (۱۳۵۰)