به گزارش پایگاه خبری موزه سینمای ایران، سیروس ابراهیمزاده (۱۲ فروردین ۱۳۱۶ در اردبیل) یکی از چهرههای برجسته تئاتر و سینمای ایران است. ابراهیمزاده علاوه بر تئاتر، در سینما و تلویزیون نیز نقشهای ماندگاری ایفا کرده و با چهرههایی مانند علی نصیریان، عزتالله انتظامی و جمشید مشایخی همکاریهای هنری زیادی داشته است.
او به دلیل بازیهای دقیق و پرقدرتش، همواره مورد توجه مخاطبان و منتقدان قرار گرفته است. از جمله ویژگیهای برجسته سیروس ابراهیمزاده، تسلط او بر نقشهای متفاوت و توانایی او در به تصویر کشیدن پیچیدگیهای شخصیتهای مختلف است.
سیروس ابراهیم زاده در آثار کلاسیک و مدرن، از نمایشهای تاریخی گرفته تا درامهای اجتماعی، توانسته است نقشهای متنوع و تأثیرگذاری خلق کند. ابراهیمزاده همچنین در عرصه کارگردانی تئاتر فعالیت داشته و نمایشهایی موفق به روی صحنه برده است.
آثار او به دلیل پرداختن به مضامین انسانی و اجتماعی و توجه به جزئیات روانشناختی شخصیتها، جایگاه ویژهای در تاریخ هنرهای نمایشی ایران دارد.
ابراهیم زاده در گفتگو با سلسله برنامه های «تاریخ شفاهی» موزه سینمای ایران گفته است که "در فیلم "الماس 33" داریوش مهرجویی دستیار بودم و برای نقشی در این فیلم تست دادم اما رد شدم. داریوش با همه لطفی که به من در این سال ها داشته و دوستی مان را حفظ کردیم اما به نظرم دلیلی که داریوش به من در این سال ها نقش نداده، همین است چون من 30 سال قبل در امتحان نقش موردنظرش رد شدم. اما من به همین دلیل و دلایل دیگر داریوش مهرجویی را خیلی دوست دارم.
دوران حرفهای
سیروس ابراهیمزاده فعالیت خود را در ۱۳۳۴ در زمینه تئاتر را با زندهیاد مصطفی اسکویی در تئاتر آناهیتا، که امروز سینما گلدیس شناخته میشود آغاز کرد. ابراهیمزاده میگوید این سالن که در یوسفآباد تهران واقع شده توسط شاگردان استاد اسکویی ساخته شده و شاگردانش از جمله ابراهیم زاده در بنایی و کارگری آن شرکت داشتند. ابراهیم زاده دو سال بعد یعنی در سال ۱۳۳۶ اولین تجربه کارگردانی تئاتر را شروع کرد.سیروس ابراهیمزاده سال ۱۳۷۱ در نمایش تئاتری با نام «پیروزی در شیکاگو» که به کارگردانی داوود رشیدی بود به سالن اصلی تئاتر شهر آمد. پیروزی در شیکاگو اولین تئاتر در ایران بود که با موسیقی زنده روی صحنه اجرا میشد. بابک بیات ساخت آن موسیقی را برعهده داشت و علیرضا عصار از نوازندگان آن بود. از دیگر بازیگران این تئاتر میتوان به مهدی هاشمی، فریماه فرجامی، فرهاد محبت اشاره کرد.
ورود به دوبله و گویندگی
سیروس ابراهیمزاده در سال ۱۳۳۸ اولین فعالیت در دوبله را با مدیریت دوبلاژپرویز بهرام تجربه کرد. از جمله سوابق او در زمینه دوبله میتوان به فیلم لورنس عربستان، کوچک جنگلی و مجموعه تلویزیونی ارتش سری اشاره کرد. سیروس ابراهیمزاده سابقه گویندگی در رادیو نیز دارد و این کار را در سال ۴۶ آغاز کرد و ده سال در رادیو فعالیت کرد.سیروس ابراهیمزاده گوینده چندین کتاب صوتی هم بوده که از میان آنها میتوان به کتابهایی همچون «با تو گفتنها»، «از غم به شادمانی»، «پند پیر عقل»، «سفر به ماه» و «شازده کوچولو» اشاره کرد.

دوران بازیگری سیروس ابراهیمزاده
سیروس ابراهیمزاده در سال ۴۹ اولین تجربه بازیگری در سینما را با فیلم «حسن کچل» به کارگردانی علی حاتمی بدست آورد. حسن کچل اولین فیلم کارگردانیشده توسط علی حاتمی نیز میباشد. یک سال بعد از این فیلم در فیلم «صمد و قالیچه حضرت سلیمان» به کارگردانی پرویز صیاد حضور پیدا کرد و سال بعدش نیز فیلم دیگری از این مجموعه، «صمد و سامی، لیلا و لیلی» را بازی کرد. سیروس ابراهیمزاده در فیلمهای دیگر بسیاری نیز ایفای نقش داشته که از میان آنها میتوان به «ستارخان»، «کمالالملک»، «ساغر»، «شمعی در باد»، «عروس فراری»، «شام عروسی» و «سوغات فرنگ» اشاره کرد.
سیروس ابراهیمزاده اولین تجربه کار در تلویزیون را با بازی در تلهتئاتر «تیارت فرنگی» بدست آورد. او همچنین کارگردان هنری این اثر نیز بود. پس از این در تلهتئاتر «شب شگفتانگیز» به کارگردانی پرویز کاردان نیز حضور پیدا کرد. از دیگر کارهای تلویزیونی ایشان میتوان به آثاری همچون «اختاپوس» ، «آرایشگاه زیبا»، «کاکتوس»، «خانه ما»، «حس سوم»، «خستهدلان» و «ساختمان پزشکان» اشاره کرد.

نویسندگی و ترجمه
سیروس ابراهیمزاده چندین کتاب تالیف و ترجمه کرده که کتابهای «یک خواهش کوچک»، «تیارت فرنگی»، «پشت چراغ قرمز»، «رهانیدن» و «رستوران» به قلم او است و در ترجمه نیز آثاری همچون «اولین پرواز»، «ثروت ملل»، «آقا پسر به خانه میآید» توسط او انجام شده است.
زندگی شخصی سیروس ابراهیمزاده
سیروس ابراهیمزاده در سال ۱۳۱۶ در اردبیل متولد شد. جد هفتم او استاد کاشیکار اصفهانی بود که به دستور شاه عباس مامور به مرمت بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی بود و همانجا ازدواج کرد و ماندگار شده بود. خانواده ابراهیمزاده هنگام ۵ سالگی او به تهران مهاجرت کردند و در نزدیکی امامزاده یحیی سکنی گزیدند.
ابراهیمزاده پس از تحصیلات مقدماتی در ایران در رشته زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران جهت ادامه تحصیل به انگلستان رفت و همزمان در رشته تئاتر و موسیقی از دانشگاه بیرمنگام فارغالتحصیل شد.
او سالهاست که با ناهید کبیری ازدواج کرده است. ناهید کبیری شاعر و نویسنده است. کبیری دارای مدرک لبسانس علوم اجتماعی از دانشگاه تهران است و همچنین دورههای بازیگری تئاتر و گریم را در ایالت جورجیای آمریکا گذرانده است. آشنایی ابراهیمزاده در پشت صحنه تئاتر و کار گریموری اتفاق افتاد.
در شهریور ۱۳۹۶ در مراسم نکوداشتهای نوزدهمین جشن سینمای ایران در تالار ایوان شمس، از سیروس ابراهیمزاده تجلیل شد همچنین او نشان درجه یک هنری را از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرده است.
ابراهیمزاده نوشتن را بسیار دوست دارد و میگوید به سبب وقفهای که از ۱۳۵۵ تا ۱۳۸۳ در نشر آثارش پیش آمد، احساس غفلت میکند. به گفته خودش؛ آثار متعددی دارد که تاکنون فرصت بازنویسی آنها را پیدا نکرده است و یا برخی از آنها را بازنویسی کرده و هنوز منتشر نشده است.او که پیشتر چندین مجموعه داستان و نمایشنامه تالیف و ترجمه کرده، اخیرا نیز کتابی با عنوان "یک خواهش کوچک" که شامل مجموعه مقالاتی است که در روزنامههای مختلف به چاپ رسیده را توسط نشر مروارید منتشر کرده است.

این هنرمند پیشکسوت در مصاحبه ای گفته است : شاید بسیاری از شما کارهای من را نشناسید برای این آشنایی با بخشی از کتاب "یک خواهش کوچک" که توسط دوست نازنینم جناب آقای حسن زاده منتشر شده و یاشارصلاحی (فرزند عمران صلاحی) که یکی از طراحان بسیار ارزشمند و از تصویرگران معاصر، این کتاب را تصویرگری کرده؛ سخنانم را آغاز می کنم؛ سالهاست که در خیابان ولیعصر زندگی میکنیم، نبش کوچۀ شهید افتخاری، پلاک دوازده به علاوۀ یک. معمولا پنجرهها را بسته نگه میداریم تا سروصدای آلوده به دود ماشین و سر و صدای ترافیک و تعفن بیماریزای جویبار لجنگرفته دخلمان را نیاورد.
این مترجم و بازیگر پیشکسوت افزوده است : به یاد دارم سالها پیش جوانان علاقمند به عرصه تئاتر و سینما به سراغ من میآمدند و کمک میخواستند. نسخهای میپیچیدم که شاید دیگر کلیشه شده بود و همسرم همیشه میخندید و میگفت باز هم همان صحبتهای تکراری را میکنی؟! به جوانان میگفتم که باید به دانشگاه بروید و از طریق تحصیلات آکادمیک وارد این رشته شوید. گاهی بسیاری از آنها مؤدبانه میپذیرفتند اما از نگاههای برخی متوجه می شدم که حرفهایم را قبول ندارند. حتی تعدادی شجاعانه می گفتند مگر همۀ بازیگران ایرانی و حتی بازیگرانی که در سطح جهان فعالیت داشته اند تحصیلات آکادمیک دارند؟! من میگفتم که روزگار بیسوادها گذشته است و شما برای هر کاری باید تحصیلات دانشگاهی آن رشته را داشته باشید. آنزمان اینگونه فکر می کردم اما امروز بر این حرفها چون گذشته اعتقادی ندارم. به این نتیجه رسیدم که در عصر مدرن این روزها تکنولوژی و اینترنت حرف اول را میزند. پس سیستم آموزش نیز تغییر کرده است. نظام آموزشی باید بهروز شود و به دقیقه اکنون برسد.

کارنامه هنری
سینما
تاکسی نارنجی (۱۳۸۷)
سوغات فرنگ (۱۳۸۵)
مقلد شیطان (۱۳۸۵)
تله (۱۳۸۴)
شام عروسی (۱۳۸۴)
تردست (۱۳۸۳)
عروس فراری (۱۳۸۳)
مکس (۱۳۸۳)
شمعی در باد (۱۳۸۲)
عشق فیلم (۱۳۸۱)
دلبران (۱۳۷۹)
مسافر ری (۱۳۷۹)
مومیایی ۳ (۱۳۷۸)
ساغر (۱۳۷۶)
هتل کارتن (۱۳۷۵)
چهره (۱۳۷۴)
همسر (۱۳۷۲)
شکوه بازگشت (۱۳۷۱)
مجسمه (۱۳۷۱)
برخورد (۱۳۷۰)
تحفهها (۱۳۶۶)
کمالالملک (۱۳۶۲)
ستارخان (۱۳۵۱)
صمد و سامی، لیلا و لیلی (۱۳۵۱)
صمد و قالیچه حضرت سلیمان (۱۳۵۰)
حسن کچل (۱۳۴۹)
تلویزیون
ساختمان پزشکان (۱۳۹۰–۱۳۸۹)
پسر ارشد من (۱۳۸۹)
آشپزباشی (۱۳۸۹–۱۳۸۸)
شایعه (۱۳۸۸)
خستهدلان (۱۳۸۸)
یک بام و دو هوا (۱۳۸۷)
بازی (۱۳۸۷)
اسب (۱۳۸۴)
حس سوم (۱۳۸۴–۱۳۸۳)
کاکتوس – سری سوم (۱۳۸۳–۱۳۸۲)
زارع شیکاگو (۱۳۸۰)
خانه ما (۱۳۷۹)
کاکتوس – سری دوم (۱۳۷۹)
ولایت عشق (۱۳۷۹–۱۳۷۵)
قصههای شهرک سینمایی (۱۳۷۹–۱۳۷۸)
کاکتوس – سری اول (۱۳۷۷)
زیر بازارچه (۱۳۷۸–۱۳۷۷)
تنهاترین سردار (۱۳۷۵–۱۳۷۴)
آرایشگاه زیبا (۱۳۶۹)
عطر گل یاس (۱۳۶۹)
گالشهای مادربزرگ (۱۳۶۷)
سایهٔ همسایه (۱۳۶۵–۱۳۶۴)
زارع شیکاگو (۱۳۶۴)
هاچین و واچین (۱۳۶۳)
دم قیچی (۱۳۵۹)
رابطه (۱۳۵۴)
اختاپوس (۱۳۵۳)
شب شگفتانگیز (۱۳۵۱)
تیارت فرنگی (۱۳۴۹)
تئاتر
اتللو
جعفر خان از فرنگ برگشته
ملیحه
پیروزی در شیکاگو
رستوران
نوزاد
لازاروس