به گزارش پایگاه خبری موزه سینمای ایران، مسعود بهنام (کرمانشاه ۱۹ فروردین ۱۳۳۴- تهران ۶ بهمن ۱۳۹۱) طراح صدا، صدابردار و صداگذار سینما و تلویزیون ایران، فارغالتحصیل مدرسۀ عالی تلویزیون و سینما بود.
کار سینما را از سال ۱۳۶۴ با صدابرداری استودیویی فیلم عاشق کوچک و سپس در سال بعد با صدابرداری همزمان شبح کژدم (کیانوش عیاری- ۱۳۶۵) شروع و پس از آن از سال ۱۳۶۸ همزمان با فعالیت در دانشکدۀ صدا و سیما در «استودیو بدیع» فعالیتش را در زمینۀ صداگذاری آغاز کرد.
وی پس از آن در زمینۀ طراحی صدا، صداگذاری، ترکیب صدا (میکس)، امور فنی صدا و ضبط موسیقی در دهها اثر سینمایی با کارگردانان شاخص یا مطرحی، چون ابوالحسین داوودی، حسن فتحی، احمدرضا معتمدی، حمید سمندریان، سیروس الوند، کیومرث پوراحمد، رضا میرکریمی، اصغر فرهادی، کمال تبریزی، احمدرضا درویش، رخشان بنیاعتماد و ناصر تقوایی همکاری کرده است.

وی همچنین از سال ۱۳۷۳ مؤسس و مدیر «استودیو بهمن» بود. بهنام در دورههای ششم (برای فیلم آن سوی آتش)، پانزدهم (برادههای خورشید) و بیست و دوم جشنواره فیلم فجر (برای فیلم دوئل) برندۀ جوایز بخش بهترین صدابرداری یا بهترین صداگذاری شده و همچنین در دورههای دیگر هم چندین بار نامزد دریافت جایزه بوده است. همچنین وی در دورههای دوم (برای فیلم بودن یا نبودن)، هفتم (فرش باد)، نهم (دوئل) و یازدهم جشن خانه سینما (اتوبوس شب) در رشتههای تخصص خودش جوایز جشنواره را دریافت کرد.
صدابردار صحنه
زشت و زیبا (۱۳۷۷)؛ دادستان (۱۳۷۰)؛ رنو تهران ـ ۲۹ (۱۳۶۹)؛ تمام وسوسههای زمین (۱۳۶۸)؛ آن سوی آتش (۱۳۶۶)

صداگذار
پرواز بادبادکها (۱۳۹۰)؛ بیانتها (۱۳۸۹)؛ زمهریر (۱۳۸۸)؛ زن دوم (۱۳۸۶)؛ مخمصه (۱۳۸۶)؛ اتوبوس شب (۱۳۸۵)؛ اقلیما (۱۳۸۵)؛ پارکوی (۱۳۸۵)؛ روز برمیآید (۱۳۸۵)؛ تقاطع (۱۳۸۴)؛ وقتی همه خواب بودند (۱۳۸۴)؛ ما همه خوبیم (۱۳۸۳)؛ سلام (۱۳۸۲)؛ طلای سرخ (۱۳۸۲)؛ فردا (۱۳۸۰)؛ نیمه پنهان (۱۳۸۰)؛ زیر نور ماه (۱۳۷۹)؛ آسمان پرستاره (۱۳۷۸)؛ شوخی (۱۳۷۸)؛ عشق طاهر (۱۳۷۸)؛ زشت و زیبا (۱۳۷۷)
صداگذاری و ترکیب صدا
ابرهای ارغوانی (۱۳۹۰)؛ سعادتآباد (۱۳۸۹)؛ وقتی همه خواب بودند (۱۳۸۴)؛ شهر زیبا (۱۳۸۲)؛ رقص در غبار (۱۳۸۱)؛ روز کارنامه (۱۳۸۱)؛ فرش باد (۱۳۸۱)؛ کودکانه (۱۳۸۱)؛ سیندرلا (۱۳۸۰)؛ شام آخر (۱۳۸۰)؛ شب یلدا (۱۳۸۰)؛ مربای شیرین (۱۳۸۰)؛ آخر بازی (۱۳۷۹)؛ تو آزادی (۱۳۷۹)؛ هفت پرده (۱۳۷۹)؛ دارا و ندار (۱۳۷۸)؛ سهراب (۱۳۷۸)؛ شراره (۱۳۷۸)؛ عشق شیشهای (۱۳۷۸)؛ کودک و سرباز (۱۳۷۸)؛ مرد بارانی (۱۳۷۸)؛ نسل سوخته (۱۳۷۸)؛ بازیگر (۱۳۷۷)؛ بودن یا نبودن (۱۳۷۷)؛ شهر زنان (۱۳۷۷)؛ ساغر (۱۳۷۶)؛ تعطیلات تابستانی (۱۳۷۴)؛ چهره (۱۳۷۴)؛ عاشقانه (۱۳۷۴)؛ پناهنده (۱۳۷۲)؛ نان و شعر (۱۳۷۲)؛ دادستان (۱۳۷۰)؛ دو نیمه سیب (۱۳۷۰)؛ سیرک بزرگ (۱۳۷۰)؛ مدرسۀ پیرمردها (۱۳۷۰)
زنده یاد «مسهود بهنام» در گفتگو با تاریخ شفاهی موزه سینمای ایران با بیان اینکه درسال 1334 در کرمانشاه به دنیا آمده است، گفت: تا 9 سالگی در کرمانشاه زندگی کردم و بعد از آن به شیراز رفتیم زیرا پدرم کارمند ثبت احوال بود و به شهرهای دیگر منتقل می شد.
وی با بیان اینکه در سال 79 از دانشکده صدا و سیما بازنشسته شده است، افزود: در سال 55 صدابرداری فیلم داستانی 16 میلی متری «با مرگ ماهیها» را برای تلویزیون به تهیه کنندگی غلامرضا آزادی انجام دادم که اولین کار حرفه ای من بود. فیلمبرداری این فیلم در لنگرود بود و 12 روز به طول انجامید.
بهنام خاطرنشان کرد: یادم می آید تا چند سال نمی توانستیم درباره صداگذاری صحبت کنیم ؛ تصورها بر این بود زمانیکه فیلمی صدابرداری میشود نیازی به صداگذاری ندارد زیرا صداگذاری تنها مختص فیلمهایی است که در استودیوها توسط دوبلورها انجام میشود.
وی با اشاره به اینکه با کیانوش عیاری از طریق بهرام دهقان آشنا شده است، بیان داشت: اولین کارم با کیانوش عیاری در فیلم«شبح کژدم» بود و هنوز فیلمبرداری آن تمام نشده بوده ، صدابرداری فیلم «اجاره نشین ها» را شروع کردم که فیلم بسیار موفقی بود زیرا فیلم تجاری بود که با استقبال زیادی مواجه شد.
بهنام ادامه داد: فیلم «شبح کژدم» اولین فیلم صدا سرصحنه نیست و قبل از آن هم در مورد فیلم «دختر لر» ، اسرار گنج، خشت و آیینه، گزارش و ... نیز انجام شده بود.
وی همچنین یادآور شد: «شبح کژدم» اولین فیلمی است که در بخش خصوصی تهیه شد و همین امر آنرا از دیگر فیلم ها متمایز کرده بود ؛ یادم میآید هنوز این فیلم به پایان نرسیده بود که برای فیلم «آن سوی آتش» با کیانوش عیاری به اهواز رفتیم . البته نباید از یاد ببریم که فیلم «باشو غریبه ای کوچک» از دیگر فیلم هایی بود که صدابرداری بسیاری خوبی داشت .
بهنام با بیان اینکه علاقه ای به کار صدابرداری به عنوان یک شغل برای خود نداشته است، گفت: شلوغی های صحنه ، کار و دوستی با گروه موجب شد تا آنرا ادامه بدهم.
وی با بیان اینکه در سال 68 صدابرداری «تمام وسوسه های زمین» را انجام داده است، بیان داشت: حضورم در این فیلم به خاطر علاقه شخصیام به زنده یاد «حمید سمندریان» بود و در همین فیلم با رضا کیانیان، هما روستا و جمال اجلالی آشنا شدم.
بهنام با بیان اینکه فیلم «لنگرگاه» و شخص کیومرث پوراحمد را دوست دارم، گفت: رفاقت خاصی با پوراحمد دارم و قبل از اینکه وارد کار فیلمسازی شود با او دوست بودم و از کار در فیلم«لنگرگاه» و معاشرت با آن گروه لذت بردم.
وی خاطرنشان کرد: یادم می آید برای یکی از فیلم زنده یاد ملاقلی پور که صداگذاری آن بر عهده من بود، زمان کم داشتیم و به دلیل اینکه رسول می خواست صداها واقعی باشد یک شب تا صبح در استودیو بهمن ماندم و کار کردم زیرا میخواستم چیزی که او میخواست را آماده کنم . خودش افکت درست می کرد و تلاش بسیار میکرد تا فیلم را برسانیم. با هیچ کارگردانی مانند زنده یاد رسول ملاقلی پور ارتباط عاطفی نزدیک پیدا نکردم و برای کارهای او شبانه روز کار میکردم. یکبار میخواست استودیو بهمن را آتش بزند (با خنده). من خیلی خسته بودم و میخواستم کار را تمام کنم به همین دلیل شبانه روزی در استودیو مانده بودم و کار میکردم. ملاقلی پور آمد چند حلقه فیلم را کف استودیو انداخت و به من گفت به عصمت زهرا اگر الان به خانه نروی فیلم و استودیو را آتش میزنم. نمیخواست من بیشتر از این خسته شوم.دلیلش هم این بود که برای یک بازیگرش در یکی از فیلمهایش حادثه بدی اتفاق افتاده بود و نمیخواست آن اتفاق دوباره تکرار شود.
بهنام همچنین گفت: ابوالحسن داوودی و کیومرث پوراحمد دو کارگردانی هستند که از کارکردن با آنها لذت بردم و هیچ وقت در کار با آنها مشکل پیدا نکردم و تقریبا در همه فیلمهای آنها حضور داشتم .
وی در پایان بیان داشت: من معتقدم یک فیلم بد نمیتواند صدای خوب داشته باشد. صداهایی که میشود به عنوان صدای خوب درباره آنها صحبت کرد حتما باید مربوط به یک فیلمهای خوب باشند و این چیزی است که سرنوشت صدابردارها و صداگذارها را تاحدودی از دستشان خارج میکند. اگر فیلم خوبی دست ما نیاید قطعا نمی توانیم بر روی آن صدای خوب بگذاریم.
گفتگوی تاریخ شفاهی زنده یاد «مسعود بهنام» در سال 1391 درموزه سینما توسط زنده یاد«زاون قوکاسیان» منتقد و پژوهشگر سینمای ایران ضبط و تهیه شده است.