تاریخ شفاهی؛

فردوس کاویانی؛ مردی که نقش‌های منفی دوست نداشت

فردوس کاویانی؛ مردی که نقش‌های منفی دوست نداشت

فردوس کاویانی متولد سال ۱۳۲۰ در کرمان و از هموطنان زرتشتی بود که لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر را از دانشکده هنر‌های زیبای دانشگاه تهران در سال ۱۳۵۰ دریافت کرد.

به گزارش پایگاه خبری موزه سینمای ایران، فردوس کاویانی کوثرخیری متولد ۴ مهر ۱۳۲۰ بازیگر ایرانیِ تئاتر، سینما و تلویزیون است. او دانش‌آموختهٔ رشتهٔ بازیگری و کارگردانی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است که در سال ۱۳۵۰ فارغ‌التحصیل شد. او بازیگری را از سال ۱۳۴۰ با حضور در نمایش‌های تئاتر آغاز کرد و بازی در سینما را نیز از سال ۱۳۴۹ با فیلم تجاوز به کارگردانی حمید مصداقی شروع کرد. کاویانی بازیگر فیلم‌های مشهور شهر قصه، اجاره‌نشین‌ها، بانو، میکس، سگ‌کشی و نیز سریال‌های محبوب دههٔ ۱۳۷۰ مانند همسران و آژانس دوستی است و آخرین اثر هنری‌اش را با نقش‌آفرینی در نمایشی در سال ۱۳۹۳ اجرا کرد.
در ۲۶ تیر ۱۳۹۸ مراسم نکوداشت فردوس کاویانی در حالی در خانه سینمای ایران برگزار شد که او به دلیل کسالت در مراسم حضور نداشت.
او در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ علاوه‌بر سینما در تلویزیون نیز حضور فعالی داشت که از جملهٔ مشهورترین نقش‌آفرینی‌های او در تلویزیون، بازی در مجموعه‌های تلویزیونی محبوبی مانند محله برو بیا، محله بهداشت، همسران و آژانس دوستی بوده‌است.
فردوس کاویانی پس از مدت زیادی دوری از محافل هنری، در جشن بازیگران تئاتر در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۶ با چهره ای لاغر و دستانی لرزان حضور یافت. وی که با گام‌هایی آرام می‌توانست راه برود و گویا از بیماری پارکینسون و ضعف شدید جسمانی رنج می‌برد، در شرایطی که سخن گفتن برایش سخت به نظر می‌رسید، فقط گفت: «امروز خیلی خوشحالم.»
فردوس کاویانی در ۹ مهر ۱۴۰۲ در منزلش در تهران درگذشت. 
در ادامه انتشار سلسله نشست‌های تاریخ شفاهی خود بخش‌هایی از گفتگو با این هنرمند سینما، تئاتر و تلویزیون را منتشرمی کنیم:

 فردوس کاویانی با بیان اینکه چهارم مهرماه ۱۳۲۰ در اسماعیل آباد کرمان به دنیا آمده است، گفت: کلاس اول ابتدایی نزد عمویم در یزد به مدرسه رفتم و از ششم ابتدایی دوباره به کرمان برگشتم و تحصیل کردم و در همان سالها شوق تئاتر من را به تهران کشاند و دبیرستان را به پایان رساندم.
وی با اشاره به علاقه اش به تئاتر ادامه داد: یادم می‌آید کلاس پنجم دبستان تئاتری را برای اجرا به مدرسه ما آورده بودند و من به فراش مدرسه گفتم می‌خواهم هرشب این نمایش را ببینم و او هم به شوخی به من گفت هر شب باید سالن را جارو کنم تا اجازه بدهد و من هم پذیرفتم.۱۳ روز این نمایش در مدرسه ما اجرا داشت و من هر روز آنرا می‌دیدم به شکلی که آنرا حفظ شده بودم و همان تئاتر را کارگردانی و اجرا کردم.
کاویانی خاطرنشان کرد: زمانی‌که کار تئاتر را تازه شروع کرده بودم یک نمایش آلمانی را به کارگردانی زنده یاد حمید سمندریان اجرا کردیم و بعد از آن به اداره تئاتر رفتم و به صورت قراردادی استخدام شدم و در آن جا ابتدا شروع به کارهای پانتومیمی کردم.
وی با اشاره به فیلم «پرونده»، گفت: من نقش‌های منفی دوست را ندارم و برای این فیلم می‌خواستم به مهدی صباغ زاده بگویم که نمی‌توانم بیایم اما به یکباره متوجه شدم قرارداد را امضا کرده‌ام.
وی با اشاره به حضورش در «محله برو بیا»، گفت: برای این فیلم اکبرعبدی را برای یک نقش دعوت کرده بودند و برای نقش مش مهدی من را پیشنهاد داده بودند و من هم پذیرفتم که بسیارهم مورد استقبال قرار گرفت.
کاویانی با بیان اینکه داریوش مهرجویی با توجه به ساخت «اجاره‌ نشین‌ها» می‌توانست آثار کُمیک دیگری را هم بسازد، گفت: کار طنز در سینما، تلویزیون و تئاتر سخت است. متاسفانه در کارهای تصویری همیشه ما بازیگرها دلشوره داریم زیرا گاهی به دلیل طولانی بودن زمان فیلم از طنز کار کم می‌کنند و زیربنای طنز را می‌گیرند که همین امر موجب می شود تا مخاطب خنده‌اش نگیرد و طنز نباشد.
کاویانی با بیان اینکه «بانو» فیلم خوبی بود، گفت: در این فیلم برای نقش هایمان با گوهر خیراندیش بحث‌ها و گفتگوهای زیادی داشتیم تا به نقش مورد نظر برسیم. کل فیلم درباره این است که باغ‌ها و درخت‌ها درحال نابودی است. اینکه درخت‌ها که به مردم زندگی می‌دهند را می‌زنند و جای آنها آپارتمان می‌سازند.وی همچنین بیان داشت: در سینما نقش‌های مکمل خیلی ظریف را دوست دارم و ترجیح می‌دهم زیرا برایم گویاتر است و خیلی به دنبال نقش‌های اول نیستم اما در تئاتر اغلب نقش اول را بازی کردم.
کاویانی در پایان با بیان اینکه سعی من همیشه بر شادکردن یک ملت بوده است، بیان داشت: مردم همیشه از آژانس دوستی به خوبی یاد می کنند، من معتقدم اگر اجتماع را بر مبنای دوستی بگذاریم همه مسائل و مشکلات از بین خواهد رفت. همه داستان‌هایی که در آژانس دوستی نشان داد شد در انتها به دوستی، باهم بودن، درد هم را دانستن و اینکه خوب است به هم کمک کنیم منتهی می‌شود و باید توجه داشته باشیم که این‌ها سازنده زندگی ما هستند.