به گزارش پایگاه خبری موزه سینمای ایران، شدر تاریخ هنر معاصر ایران، نامهایی هستند که نهتنها بر پرده و صحنه خوش درخشیدند، بلکه با آموزش و تربیت نسلهای بعدی، اثری ماندگار در بطن تئاتر، تلویزیون و سینما برجای گذاشتند. امین تارخ بیتردید یکی از این چهرههاست؛ بازیگری که مسیر حرفهایاش همواره در تقاطع خلاقیت، تعهد، آموزش و تاثیر اجتماعی شکل گرفت.

کودکی در هوای نارنج و جنوب
امین تارخ در 20 مرداد 1332 در شیراز، شهری با ریشههای فرهنگی عمیق و رنگوبویی شاعرانه، چشم به جهان گشود. سالهای کودکیاش، با بوی نارنج کوچههای قدیمی و فرهنگ صمیمی محلی گره خورد، اما زندگی زودتر از آنچه انتظار میرفت او را به دوردستها برد. به دنبال مأموریت شغلی پدر، خانوادهاش مدتی به سیستان و بلوچستان مهاجرت کردند و تارخ سه سال ابتدایی تحصیل خود را در آن منطقه گذراند؛ تجربهای که به گفته خود او، دید وسیعتری از جامعه ایرانی به او بخشید.
ورودی متفاوت به دنیای هنر
در سال 1351، پس از دریافت دیپلم، وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد و در رشته تئاتر تحصیل کرد. این دوران، بستر شکلگیری هویت حرفهای و هنری او بود. در کلاسهای پرشور، تحت آموزش استادانی چون دکتر محمد کوثر، با متون کلاسیک و مدرن تئاتری آشنا شد و بهتدریج، به عنوان چهرهای جوان اما درخشان در محافل تئاتری تهران شناخته شد.
نقشآفرینیهایش در نمایشهایی چون «لورنزاچیو» و «هنری چهارم»، که بعدها برای تلویزیون نیز ضبط شد، نخستین برخورد جدی مخاطب با تواناییهای فنی و بیانی او بود. تارخ از همان ابتدا با نوعی صلابت، دقت و عمق در بازیگری ظاهر شد که کمتر در بازیگران جوان آن دوران دیده میشد.

از «شهر من شیراز» تا «سربداران»
پیش از انقلاب ۵۷، حضور او در برنامه مستند-داستانی «شهر من، شیراز» اولین تجربه رسانهایاش بود؛ برنامهای که نقش شهر و فرهنگ محلی را در زندگی فردی پررنگ میکرد. اما نقطه عطف واقعی در کارنامهی تلویزیونیاش، بازی در «سربداران» به کارگردانی محمدعلی نجفی بود. سریالی تاریخی و پیچیده که به دلیل فضای پساانقلابی، با نگاهی تازه به تاریخ ایران میپرداخت و تارخ با ایفاگری نقش پیچیدهاش، ابعاد دراماتیک شخصیت را به خوبی تصویر کرد.
او بعدها در مجموعههایی چون «ابنسینا» که در نقش دانشمند بزرگ ایرانی ظاهر شد و «معصومیت از دست رفته» در نقش شوذب، یار وفادار یزید بازیهایی ارائه داد که هنوز از یاد مخاطبان تلویزیون نرفته است. نقشهایی که هم وجوه روانشناختی داشتند، هم تاریخی، و هم در خدمت یک روایت قوی بودند.

از «پاییزان» تا «دلشدگان»
ورود امین تارخ به سینما نیز با اثری متفاوت آغاز شد. در فیلم «پاییزان» به کارگردانی رسول صدرعاملی، بخش عمدهای از فیلم در فضای بسته یک خودرو میگذشت، اما بازی تارخ در کنار داریوش ارجمند، توانست کشش و تعلیق را حفظ کند. این فیلم با فروش قابلتوجهی روبهرو شد .
اما بیشک یکی از درخشانترین آثار کارنامهاش، فیلم «دلشدگان» به کارگردانی علی حاتمی بود. نقش خواننده سنتی عاشقپیشهای که برای ضبط آثارش به اروپا میرود، با آن صدای گرم و نگاه دردمند، در دل تاریخ موسیقی و سینمای ایران ماندگار شد. امین تارخ در این نقش، نهفقط بازیگر، بلکه راوی یک تاریخ شفاهی از عشق، موسیقی و ازدسترفتگی بود.

معلمی برای نسل تازه
اگرچه حضورش در صحنه و قابهای سینما و تلویزیون ماندگار بود، اما آموزش بازیگری وجهه دیگری از زندگی حرفهای امین تارخ بود که برایش بسیار اهمیت داشت.
او از نخستین هنرمندانی بود که به صورت سیستماتیک اقدام به راهاندازی کلاسهای آموزش حرفهای بازیگری کرد. در مؤسسهای که خود بنیان گذاشت، شاگردان بسیاری را تربیت کرد؛ از ترانه علیدوستی و گلاره عباسی گرفته تا پردیس پورعابدینی. نسل تازهای از بازیگران که نهفقط تکنیک، بلکه منش حرفهای و اخلاق صحنه را از او آموختند.
همکارانی چون فریده سپاهمنصور او را «معلم بزرگ» میخوانند و رضا بابک، همدانشکدهایاش، از «هوش عاطفی» و «تسلط در تسخیر صحنه»اش یاد میکند.

وداع با یک چهره ماندگار
در 28 شهریور 1401، به دنبال سکته قلبی به بیمارستان منتقل شد. تلاش پزشکان بینتیجه ماند و در ۲ مهر ۱۴۰۱، در سن ۶۹ سالگی، زندگی یکی از چهرههای ماندگار هنر ایران به پایان رسید. خبری که جامعه هنری و مردم را در اندوه فرو برد.
در سومین سالگرد درگذشتش، یاد او همچنان زنده است؛ در بازنشر صحنههایی از سریال «ابنسینا» در فضای مجازی، در خاطرهها و گفتوگوهای نسل جوانی که او را استاد خود میدانند، و
در نام او که بر پردیسهای هنری و سینمایی نقش بسته است.

میراث امین تارخ
میراث امین تارخ فقط نقشهایی نیست که ایفا کرده؛ بلکه در نحوهای است که بازیگری را به عنوان یک رسالت فرهنگی و آموزشی درک کرد. او پلی میان سنت و مدرنیته، میان تئاتر کلاسیک و واقعگرایی مدرن، میان نسل بازیگران قبل از انقلاب و نسل نو بود.