در روز اول مراسم «سه روز با پاراچانف» چه گذشت؟

شاعرانگی پاراجانف از درونش می‌جوشد

شاعرانگی پاراجانف از درونش می‌جوشد

منتقد و پژوهشگر سرشناس در نشست فیلم «رنگ انار» ساخته سرگئی پاراجانف، این اثر را فیلمی شاعرانه و تجربه‌گرا توصیف کرد که روایت را نه از طریق داستان‌پردازی کلاسیک، بلکه با تکیه بر تصویر، نماد، موسیقی و فرهنگ فولکلور پیش می‌برد.

به گزارش پایگاه خبری موزه سینمای ایران، در آستانه روز ملی سینما در موزه سینما برنامه‌ای تحت عنوان «سه روز با پاراجانف» برگزار شد. درروز اول این رویداد در تاریخ 16 شهریور مراسم افتتاحیه همزمان با اکران فیلم «رنگ انار» به کارگردانی پاراجانف اکران شد و «روبرت صافاریان»، منتقد و پژوهشگر به بررسی ابعاد مختلف آثار پاراجانف پرداخت.

روبرت صافاریان با اشاره به اهمیت روایت در فیلم «رنگ انار» گفت: فیلم «رنگ انار» با این هدف ساخته شده که به درک بهتر مخاطب از روایت شاعرانه اثر کمک کند. حتی دوستانی که از ارمنستان آمده بودند به این موضوع اشاره کردند که «رنگ انار» یک شاهکار است و اغلب مخاطبان بر این مسئله تأکید دارند.
او درباره موضوع فیلم توضیح داد: این فیلم، زندگی‌نامه یک شاعر ارمنی است که به سه زبان شعر می‌سروده: آذری، گرجی و ارمنی. اینکه چرا پاراجانف درباره این شاعر فیلم ساخته، اتفاقی نیست. خودش در چهار کشور فیلم ساخته و شاعری چندفرهنگی از کشورهای اوکراین، ارمنستان، گرجستان و روسیه بوده است.
صافاریان ادامه داد: چون خود پاراجانف تجربه زیست در چند فرهنگ را داشته، به اهمیت این مسئله آگاه بوده است. او به فرهنگ فولکلور تمام کشورها عشق می‌ورزید و حتی به فرهنگ ایرانی هم علاقه داشت.
این منتقد در تشریح پیشینه هنری پاراجانف بیان کرد: اولین فیلم مهم پاراجانف، «سایه‌های نیاکان فراموش‌شده ما»، در سال ۱۹۶۵ ساخته شد و توجه بسیاری را جلب کرد. اصطلاحاً می‌گویند سایه‌های نیاکان فراموش‌شده ما اولین فیلم کاملاً «پاراجانفی» او است.

او درباره شرایط سیاسی آن دوره توضیح داد: هم‌زمان با ساخت این فیلم، جنبشی ملی‌گرایانه در اوکراین شکل گرفت و پاراجانف به دلیل مواضع سیاسی‌اش با محدودیت‌هایی مواجه شد. با این حال، تا مدتی مشکلی برایش پیش نیامد تا اینکه از ارمنستان دعوت شد تا در آنجا فیلم بسازد و نتیجه این دعوت، ساخت فیلم «رنگ انار» بود.
صافاریان  با بیان اینکه در آن زمان، سیاست کلی شوروی بر پایه همزیستی ملت‌ها و آشتی فرهنگی بود و از همین رو از این فیلمنامه به‌خوبی استقبال شد، در تحلیل سبک هنری پاراجانف گفت: دغدغه اصلی فیلمساز، ملیت نبود بلکه علاقه به بدویت و ریشه‌های فولکلور بود. حتی آثار دیگر خودش هم با همین نگاه ساخته شده‌اند.
این منتقد درباره ساختار بصری آثار پاراجانف نیز اظهار کرد: بسیاری معتقدند که فیلم‌های پاراجانف بیشتر به نقاشی شباهت دارند تا به سینما. گرچه در آثار او ترکیب‌بندی‌های بصری و قاب‌های ایستا بسیار دیده می‌شود، اما نباید فراموش کرد که سینما دارای حرکت و صداست و این کارگردان است که تعیین می‌کند مخاطب چه ببیند؛ در حالی که در نقاشی چنین امکانی نیست.

او تأکید کرد: آقای منصوریان، موسیقی‌دان برجسته، تمام کار موسیقی و صداگذاری فیلم رنگ انار را انجام داده است. وقتی ساخت فیلم به پایان رسید، اولین اعتراض نسبت به نام آن بود که «سایات نوا» انتخاب شده بود، اما بسیاری معتقد بودند که این عنوان گویای محتوای فیلم نیست و زندگی‌نامه شاعر را به درستی نشان نمی‌دهد. در نتیجه، پیشنهاد شد که نام فیلم به رنگ انار تغییر کند، و پاراجانف نیز با این پیشنهاد موافقت کرد.

صافاریان درباره ساختار روایی فیلم‌های پاراجانف توضیح داد: در فیلم‌های پاراجانف، روایت به شکل مرسوم وجود ندارد و داستان، بیشتر از دل اشیاء، تصاویر و موسیقی شکل می‌گیرد. به همین دلیل است که می‌توان گفت این فیلم تجربه‌گراست و بر مبنای روایت خطی و کلاسیک ساخته نشده است.
این پژوهشگر درباره لایه‌های فرهنگی اثر اظهار کرد: از دیگر ویژگی‌های فیلم، ارتباط آن با فرهنگ ارمنی است که برای مخاطب غیرآشنا، درک آن را دشوار می‌کند. حتی برای من که این فرهنگ را می‌شناسم، برخی نمادها پیچیده هستند. البته بیشتر نمادهای فیلم در فرهنگ‌های مختلف دیده می‌شوند و قابل درک هستند؛ مانند استفاده از سه رنگ سفید، سرخ و سیاه.
او افزود: در این فیلم، رنگ سرخ نماد جوانی، عشق، خون و آتش است. رنگ سیاه نماد تلاش برای ترک دنیا و امور دنیوی است؛ همان چیزی که در لباس روحانیون نیز دیده می‌شود. در یکی از صحنه‌های رقص فولکلور، شخصیت‌ها لباس سفید بر تن دارند که نماد وسوسه‌های دنیوی است.
صافاریان با بیان اینکه در سراسر فیلم، تقابل میان دنیا و معنویت و سردرگمی انسان میان این دو به تصویر کشیده شده است، درباره نگاه پاراجانف به هنر گفت: زیبایی و هنر در آثار پاراجانف، اغلب زاده فقدان است؛ نبود معشوق. در فیلم‌های رنگ انار، عاشق غریب و افسانه قلعه سورام، غیبت، حسرت و فراق در قالب اشیاء زیبا جلوه‌گر شده‌اند. پاراجانف باور داشت اگر کسی از من تقلید کند، نابود خواهد شد. به اعتقاد من، او هنرمندی بود که به فرهنگ فولکلور علاقه داشت و تکنیک سینما را به‌خوبی آموخته بود. اما اگر کسی در درون خود آن روحیه فولکلور را نداشته باشد، نمی‌تواند به سبک او فیلم بسازد. در ایران، آقای لیالستانی را می‌توان تا حدی به او شبیه دانست.

این منتقد و پژوهشگر، در پایان، درباره سرگذشت پاراجانف پس از ساخت فیلم «رنگ انار» افزود: جالب است بدانید که پس از ساخت «رنگ انار»، زمانی که پاراجانف در ارمنستان مشغول ساخت فیلم دومش بود، همسر و پسرش در کی‌یف زندگی می‌کردند. وقتی پسرش بیمار شد، تصمیم گرفت به دیدار او برود. دوستانش توصیه کردند که سفر نکند، اما او رفت و در آنجا دستگیر و به پنج سال حبس در سیبری محکوم شد. فیلم «افسانه قلعه سورام» را پس از ۱۵ سال ساخت و بعدها در مصاحبه‌ای گفت من دیگر توان سابق را ندارم.