یادداشت منتقد و مدرس سينما:

نقش و حضور زنان در سینمای ایران

نقش و حضور زنان در سینمای ایران

حضور زنان در سینمای ایران، از بازیگری تا کارگردانی و نویسندگی و ....همواره نقشی تعیین‌کننده در غنا بخشيدن به جنبه هاي هنری و بينشِ اجتماعی این حوزه داشته است.

به گزارش  پایگاه خبری موزه سینمای ایران، «عزيزالله حاجي مشهدی» ، منتقد فيلم و مدرّس سينما در یادداشتی با اشاره به  حضور زنان در سینمای ایران و نقش تعیین کننده آنها در غنابخشيدن به جنبه های هنری وبينشِ اجتماعی این حوزه  می نویسد:

حضور زنان در سینمای ایران، از بازیگری تا کارگردانی و نویسندگی و پروهش و تحقیق و نگارش نقد فیلم و آموزش سينما و ..... همواره  نقشی تعیین‌کننده در غنابخشيدن به جنبه هاي هنری وبينشِ اجتماعی این حوزه داشته است. حضور زنان در سينما را بايد از دو منظر مورد توجه قرار داد. يكي از اين زاويه كه زنان در فرآيند توليد فيلم چه نقشي داشته اند و ديگري از اين زاويه كه به عنوان شخصيت هاي اصلي يا فرعي داستان هاي روايت شده در فيلمنامه ها چه جايگاهي داشته اند؟ از گذشته هاي دور تا امروز،  کارگردانانی چون: فروغ فرخزاد، رخشان بنی‌اعتماد، پوران درخشنده، تهمینه میلانی، مرضیه برومند، نرگس آبیار و تینا پاکروان و ... با تنوع دیدگاه و رویکردهای خلاقانه، توانسته‌اند تجربه‌های زنانه را با ظرافت و عمق بيش تري به تصویر بکشند. در کنار آنان، زنان مستندساز جوان نیز روایت‌هایی تازه و ارزشمند ارايه داده‌اند. پرهیز از نگاه جنسیت‌زده، ایجاد فرصت‌های برابر، حمایت در حوزهٔ ي حقوق و دستمزد و تقویت جایگاه زنان در فرآيند توليد فيلم، از ضرورت هاي رشد سینمای اجتماعی ایران است. این رویکرد می‌تواند به بازنمایی واقع‌بینانه‌تر جامعه و شکستن کلیشه‌های زن مُنفعل و به حاشيه رانده شده ، کمک  کند. 

 از آغاز شکل‌گیری هنر- صنعتِ سينما تا امروز، نقش و حضور زنان در سینمای ایران، همواره پُررنگ و غیرقابل انکار بوده است. این حضور نه تنها به عنوان بازیگر در برابر دوربین، بلکه در جایگاه‌های گوناگوني از فرآيند توليد فيلم ،به  جريانِ توليد فيلم كمك كرده و به سینمای ما غنا بخشیده است.
زنان در عرصه‌هایی چون: بازیگری سینما، تئاتر و تلویزیون، منشی صحنه، کارگردانی، دستیاری کارگردان، تدوین، عکاسی، چهره پردازي و به ويژه در زمينه ي نویسندگی فیلمنامه ؛ پژوهش و نقد و بررسی فیلم و آموزش رشته های تخصصی  سینما و تئاتر  و ...توانسته‌اند به  جایگاهی مؤثر و پایدار دست يابند .با نگاهي گذرا به روند رشد سينما در ايران با چهره هاي آشنايي كه آز آنان نام برده ايم ، به همراه  دیگر زنان فيلمساز ايراني روبه رو مي شويم كه نه تنها آثار قابل‌توجهی را خلق کرده‌اند ، بلکه در گشودن افق‌های تازه برای سینمای ایران نقش کلیدی داشته‌اند. این نام‌ها، هر یک با رویکرد و بیان هنری خاص خود، توانسته‌اند به روایت‌هایی بپردازند که تجربه ي زنانه را با ظرافت و عمق، از دل زندگی روزمره واز  بطن جامعه بیرون بكشند. در کنار این چهره‌های شناخته‌شده،هنوزبه  شمار زیادی از زنان جوان و کم‌تر شناخته‌شده مي توان اشاره‌ كرد كه در عرصه ي "سینمای مستند"  تجربه‌های ارزشمند و خلاقانه يي را رقم زده‌اند که به راستي شایسته ي توجّه وپشتيباني هستند .
بها دادن به حضور زنان در تمامی مراحل تولید سینما، به معنای فراهم کردن شرایط برابر و پرهیز از نگاه جنسيّت ‌زده است. این نگاه تبعیض‌آمیز، چه در انتخاب موضوع و درونمايه هاي قابل اعتنا و چه در گزینش عوامل، مانع بهره‌گیری از تمام ظرفیت‌های هنری زنان شده و به کلیشه‌سازی از شخصیت‌های زن در آثار سینمایی دامن زده است. در بسیاری از آثار  جدید؛ زنان از نشستن در خانه و داشتن نقش های خنثی و بی خاصیت فاصله گرفته اند و از تیپ های منفعلی که تنها به کارهایی معمولی مثل  سبزی پاک کردن ؛ آشپزی و شستن رخت و لباس محدود می شد؛ به شخصیت هایی مطالبه گر ؛ حق طلب بدل شده اند که در نقش وکیل شجاع؛ پزشک متخصص  و زنی که برای مطالبه حق و حقوق خود در برابر بی عدالتی ها می ایستد؛ چهره یی واقعی تر از آن ها به تصویر کشیده شده است. بی تردید؛ فراهم ساختن فرصت‌های برابر، توجه یکسان به مسايل حقوق و دستمزد زنان همسان مردان در همان رده های شغلی و حمایت هدفمند از حضور زنان در جایگاه‌های خلاقه و مدیریتی، از گام‌های ضروری برای رشد واقعی این حضور است.زنان به دلیل نزدیکی عاطفی و تجربی با فضای روحی جوامع زنانه و آشنایی عمیق با مشکلات و دغدغه‌های آن‌ها، درجايگاه نويسنده و كارگردان ،می‌توانند روایتی دقیق‌تر و انسانی‌تر از مسايل اجتماعی ارايه دهند. این ظرفیت، به‌ویژه در سینمای اجتماعی ایران، می‌تواند نقش تعیین‌کننده يي در بازنمایی واقعیت‌های زندگی و شکستن تصویركليشه يي از زنان مُنفعل وبه  حاشیه‌ رانده شده ، داشته باشد.

با توجه به تنوّع دیدگاه‌ها، سبکها و موضوعاتی که کارگردانان زن با آن‌ها کار می‌کنند، می‌توان انتظار داشت که با حمایت درست و فراهم آوردن زمینه‌های فعالیت پایدار، نقش آنان در ارتقای کیفی و محتوایی سینمای اجتماعی ایران و توجه به نهاد "خانواده" بیش از پیش برجسته تر شود. چنین رویکردی نه تنها به سود سینمای ایران، بلکه به سود بازنمایی واقع‌گرایانه و متنوع جامعه‌ يي است که زنان نیمی ازافرادِ آن را تشکیل می‌دهند.