خاطراتی از تختی تا مسعود کیمیایی و ناصر تقوایی

موزه سینمای ایران در ادامه انتشار سلسله برنامه‌های تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز «جمشید مشایخی» بازیگر پیشکیوت سینما ، تئاتر و تلویزیون بخش‌هایی از گفتگوی این هنرمند را منتشر کرده است که در زیر می‌خوانید.

به گزارش روابط عمومی موزه سینمای ایران، جمشید مشایخی با بیان اینکه در سال ۱۳۳۶ ازدواج کرده است، گفت: یادم می‌آید پدرم دوستی داشت که ما را در دربند پاگشا کرده بود. وقتی از ماشین او پیاده شدیم از من خواست تا درهای ماشین را ببندم و بعد به رستوران بروم. بستن درها کمی طول کشید و در حدود ۱۰۰ قدم از آنها عقب افتادم به یکباره در یکی از رستوران‌های آنجا مرحوم تختی را دیدم که تنها نشسته بود و روزنامه می‌خواند . دلم نیامد سلام نکرده از او بگذرم زیرا او را خیلی دوست داشتم و از طرفی هم نمی‌خواستم خلوت او را بهم بزنم به هر ترتیب داخل رستورام رفتم به او سلام کردم و او با خوشرویی من را بغل کرد و دعوت کرد تا پیش او بنشینم. وقتی از او جدا شدم پیش خودم گفتم خدایا اگر روزی در کارم شهرتی پیدا کردم از تو می‌خواهم مانند تختی فروتن باشم.

وی ادامه داد: بعد از پایان فیلم سینمایی گاو ، مسعود کیمیایی از من دعوت کرد تا در فیلم قیصر حضور داشته باشم . ابتدا قرار بود نقش فرمان را من و نقش خان دایی را محمدعلی کشاورز بازی کند که او نیامد و زمانیکه قبول کردم و رفتم سر صحنه فیلمبرداری متوجه شدم مسعود کیمیایی نقش را عوض کرد یعنی نقش فرمان را به ناصر ملک مطیعی و خان دایی را به من داد و این شروع کار من در سینمای حرفه ای بود و بعد از آن در فیلم‌های زیادی همچون شازده احتجاب، سوته دلان، چشمه، سلطان صاحب قران، نفرین و… حضور پیدا کردم. فیلم نفرین ساخته ناصر تقوایی بود که ایشان از بهترین کارگردان‌های ایران است و بنده خاک پای ایشان هستم.

مشایخی بیان داشت: من همیشه به جوانان توصیه کردم که هیچ چیز بالاتر از فروتنی و تواضع نیست. یادم می آید زنده یاد حسین تهرانی (کارگردان تئاتر) می گفت اگر به یک هنرمندی مانند حافظ و سعدی بخواهیم نمره ۱۰۰ بدهیم ۹۹ عدد آن انسانیت و یکی از آن هنر است.متاسفانه گاعی افراد به سینما و تلویزیون به خاطر شهرت وارد می شود و زمانیکه هدف شهرت باشد انسان به فساد کشیده می‌شود. هدف یک هنرمند باید خدمت به جامعه‌ای باشد که در آن زندگی می‌کند باید به جوامع بشری خدمت کرد. در حد حافظ ، فردوسی، شکسپیر و دیگر بزرگان جهان. بنده خاک پای ملت ایران بوده، هستم و خواهم بود.

اهدا برگی از دفتر زندگی زنده یاد «نیکو خردمند» به موزه سینما

سندی از زندگی زنده یاد «نیکو خردمند» در گنجینه موزه سینما قرار گرفت‌.


به گزارش روابط عمومی موزه سینما، سند ازدواج زنده یاد «نیکو خردمند» بازیگر سینما و تلویزیون همزمان با زادروز آن مرحومه به موزه سینما اهدا شد.
از نکات قابل توجه این سند که توسط پویا پورمعانی کارگردان و تهیه کننده سینما به موزه سینما اهدا شده است، میزان مهریه آن مرحومه بوده است. بر اساس این سند مهریه ایشان در زمان ازدواج در سال ۱۳۵۸ با همسرشان علیرضا خوشنویسان یک جلد قرآن و یک شاخه نبات بوده است.
وی برندهٔ سیمرغ  بهترین بازیگر نقش مکمل زن  برای فیلم «پرده آخر» در نهمین جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۶۹ همچنین برنده سیمرغ  بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای فیلم «بازیچه » در دوازدهمین جشنواره فیلم فجر در سال۱۳۷۲ بوده است.
پرده آخر، مسافران، خانه خلوت، غزال، هزاران زن مثل من، کافه ستاره، کاغذ بی خط، خاک آشنا، شیرین و … از جمله فیلم‌هایی هستند که زنده یاد نیکو خردمند در آنها نقش آفرینی داشته است.
نیکو خردمند ۱۹ آبان ۱۳۱۱ در تهران به دنیا آمد و ۲۶ آبان ۱۳۸۸ چشم از جهان فرو بست.

خاطرات «علی دهکردی» از حضورش در از کرخه تا راین ساخته ابراهیم حاتمی کیا

موزه سینمای ایران در ادامه انتشار سلسله برنامه‌های تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز «علی دهکردی» بازیگر سینما و تلویزیون بخش‌هایی از گفتگوی این هنرمند را منتشر کرده است که در زیر می‌خوانید.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما،علی دهکردی درباره حضورش در فیلم از کرخه تا راین گفت: آقای عظیم پور در تولید از کرخه تا راین دستیار ابراهیم حاتمی کیا بود و من توسط ایشان برای حضور در فیلم معرفی شده بودم.

وی ادامه داد: تعداد زیادی برای ایفای نقش من معرفی شده بودند تا جاییکه ما گاهی همدیگر را می‌دیدیم و حاتمی کیا این گفتگوها را ضبط می کرد تا دوباره ببیند و آنالیز کند.

دهکردی خاطرنشان کرد: آقای عظیم پور من و صادق صفایی را برای نقش جانباز معرفی کرده بود و در بین تست‌ها و گفتگوها من برای نقش سعید انتخاب شدم که بعد از انتخاب وارد گفتگوها و تمرین‌های جدی تر شدیم  و من شاهد بودم که ابراهیم حاتمی کیا تکه‌های جان، قلب و روحش را برای تولید فیلم از کرخه تا راین گذاشت و مهره مهم ساخته شدن فیلم زنده یاد سیف اله داد بود .

وی همچنین گفت: یادم می‌آید در آن زمان نگران بودم که خانواده شهدا و رزمندان بعد از دیدن نقش واکنش بدی نشان ندهند اما در نهایت کار را بدون اینکه بدانیم سرانجام چه خواهد شد، شروع کردیم.

وی ادامه داد: خیلی از آلمانی‌ها به ما به عنوان یک گروه جهان سومی نگاه می‌کردند اما بعدها متو جه شدند گروه حرفه‌ای است تا جاییکه هانس نیمان (بازیگر آلمانی که در فیلم نقش همسر هما روستا را داشت) زمانیکه کارش تمام می‌شد پیش ما می‌ماند یا روزهایی که کار نداشت با خانواده اش سر فیلمبرداری می‌آمد و در کنار ما بود.

دهکردی با بیان اینکه بهترین انتخاب در این فیلم هما روستا بود گفت: خانم روستا بازیگر درجه یک ، شخصیت برجسته فرهنگی هنری ، مسلط به زبان آلمانی و همچنین مسلط به فرهنگ یک ایرانی که در آلمان زندگی می‌کند نیز بود.

 وی با بیان اینکه نقش سختی بود، بیان داشت: خوشبختانه جانبازان و رزمندگان را از نزدیک دیده بودم  و در خانواده مان نیز وجود داشتند و همین امر برایم نکته مثبتی محسوب می‌شد. با خودم می‌گفتم آنها را می شناسم اما از سوی دیگر تجربه بازیگری زیادی نداشتم که بهم اطمینان بدهد که از پس لحظه‌های نابینایی یا  لحظه‌های دراماتیکی که برای شخصیت فیلم بوجود می‌آید به خوبی برمی آیم یا نه. اما می‌دانستم وارد کار شده‌ام و باید به خوبی و بهترین شکل آنرا انجام بدهم.

دهکردی خاطرنشان کرد: یادم می‌آید مدت زیادی عینک آفتابی می‌زدم و روی چشمهایم دستمال می‌گذاشتم و چند دقیقه مانند یک آدم نابینا راه می‌رفتم و در همان حالت به ایستگاه اتوبوس می‌رفتم. این موارد را با صادق صفایی تمرین می‌کردیم و خیلی زود با انتظاری که ابراهیم حاتمی کیا از این شخصیت داشت منطبق شدم  و مخصوصا صادق صفایی که از عهده نقش به خوبی برآمد.

وی در پایان بیان داشت: نقش سعید در فیلم «از کرخه تا راین»  برایم اتفاق مهم و بزرگی بود.

گفتگویی که موزه سینما به یاد زنده یاد «جلال مقامی» منتشر کرد

موزه سینمای ایران برای درگذشت زنده یاد «جلال مقامی» مدیر دوبلاژ، دوبلور ، گوینده و بازیگر بخش‌هایی از گفتگوی تاریخ شفاهی این هنرمند را منتشر کرده است که در زیر می‌خوانید.

به گزارش روابط عمومی موزه سینمای ایران، جلال مقامی کشورمان با بیان اینکه در ابتدا علاقه زیادی به حرفه دوبله نداشته است، گفت: از بچگی تئائر را خیلی دوست داشتم و همیشه آرزو داشتم بازیگر تئاتر شوم تا روی صحنه بروم اما خیلی زود و از 16 سالگی وارد دوبله و مشغول به کار شدم.

وی با بیان اینکه در جوانی در چند فیلم سینمایی نیز نقش آفرینی داشته است، افزود: یادم می‌آید یک شب نمایش خصوصی فیلمی را داشتیم و افرادی همچون جلال آل احمد، عباس پهلوان و سپانلو نیز برای دیدن فیلم آمده بودند. در انتهای نمایش فیلم، آل احمد من را صدا کرد و گفت خیلی خوب جلوی دوربین بازی کردم و من بسیار خوشحال بودم که فردی همچون آل احمد از بازی‌ام تعریف می‌کند اما از آن فیلم خیلی استقبال نشد به همین دلیل انگیزه‌ام کم شد و سینما را کنار گذاشتم. البته قبل از سینما در شبکه دو سریال «شب‌های آنجلس» را هم بازی کرده بودم . ما در خانه خودمان به خاطر مخالفت پدرم تلویزیون نداشتیم. سریال پنجشنبه شب‌ها پخش می‌شد و خانواده‌ام در خانه خاله‌ام مهمان بودند و اتفاقی بخشی از بازی من را دیده بودند همان شب که از رادیو برگشتم متوجه شدم پدرم بیداراست در آن زمان 19 ساله بودم. از من پرسید کجا بودم و من به او گفتم از رادیو برمی‌گردم و توضیح داد که در تلویزیون من را دیده بود و ازم خواست دیگر در فیلم و سریال حضور پیدا نکنم؛ پدرم اصلا به بازیگری علاقه‌ای نداشت.

مقامی خاطرنشان کرد: یادم می‌آید زنده یاد مجید محسنی می‌خواست در فیلم «بلبل مزرعه» او به جای جواد قائم مقامی بازی کنم اما آقای لطیف پور که در دوبله استاد من بود نگذاشت و زمانیکه فیلم به نمایش درآمد با استقبال خوبی همراه شد و من پشیمان شدم که چرا حضور پیدا نکردم شاید اگر در آن فیلم بازی می‌کردم سرنوشتم شکل دیگری پیدا می‌کرد.

وی در ادامه بیان داشت: زمانی که متوجه شدم مردم از دوبله بسیار استقبال می‌کردند بیشتر به سمت اینکار کشیده شدم . یادم می‌آید برای دیدن فیلم «شکوه علفزار» به سینما رفتیم جمشید مهرداد هم در آن زمان کار دوبله انجام می‌داد و در آن نمایش فیلم حضور داشت. مردم منتظر بودند تا سانس فیلم شروع شود یک دفعه آقای مهرداد با صدای بلند گفت دوبلور یکی از شخصیت‌های فیلم جلال مقامی است که الان در اینجا حضور دارد و مردم به سمت من آمدند، عکس و امضا گرفتند و من بسیار خوشحال شدم . در زمان دوبله فیلم دکتر ژیواگو و بسیاری از فیلم‌های دیگرآنقدر نقشی که می‌خواستیم جای او صحبت کنیم بر روی ما تاثیر می‌گذاشت ما واقعا گریه‌مان می‌گرفت. درواقع فیلم ما را به سمت خودش می‌برد و با توجه به اینکه جوان بودیم می‌توانستیم خودمان را جای شخصیت‌ها قرار دهیم.

مقامی با بیان اینکه استاد من در دوبله خود بازیگرها بودند، گفت: هیچ مدیر دوبلاژی نمی‌تواند به دوبلور بگوید چه حسی بگیرد زیرا حس واقعی را خود بازیگر به دوبلور می‌دهد . یادم می‌آید زمانیکه جای موکی میوکلیوحرف می‌زدم تمام توجه من به صورت و چشم‌های او بود تا ببینم چگونه می‌توانم از او حس واقعی بگیرم.

وی خاطرنشان کرد: یادم می‌آید فیلمی از لورل و هادی صامت بود کپشن های فیلم را ترجمه کرده بودند فکر می‌کنم در حدود 10 صفحه بود و گفتند فیلم را با ترجمه‌ای که داده بودند برای آن دیالوگ بنویسم در آن زمان برای انجام کار بسیار ذوق داشتم به همین دلیل پشت میز مویلا رفتم و دائم می‌نوشتم و از آقایان مقبلی و عباسی خواهش کردم تا جای لورل و هادی حرف بزنند.

مقامی در ادامه افزود: چندین سال پیش در مراسمی که اهالی شعر و ادب حضور داشتند از من دعوت کردند تا روی سن بروم و صحبت کنم در ابتدا کمی اضطراب داشتم زیرا تمام اساتید شعر و ادب در سالن حضور داشتند و زمانیکه می‌خواستم از جایم بلند شوم گفتم خدایا کمکم کن. با خودم گفتم جلوی این بزرگان چه چیزی بگویم. در ابتدا سکوت کردم و بعد از چند ثانیه گفتم من 45 سال است پشت میکروفون زنده زندگی کردم و هیچ و وقت نترسیده بودم به جزء امروز درمقابل شما بزرگان که صاحب کلام هستید. فقط می‌توانم بگویم اهل کاشانم روزگارم بد نیست و… در ادامه تصاویری از دیدنی‌ها دوباره پخش شد و زمانیکه آمدم بنشینم یکی از بزرگان گفت چرا شما تا این اندازه فروتنی دارید؟ ما زمانیکه جوان بودیم بزرگترین ادبیات جهان را با صدای شما خواندیم.

موزه سینمای ایران درگذشت این هنرمند عرصه دوبلاژ را به جامعه هنری تسلیت می‌گوید و خانواده آن مرحوم و آرزوی صبرو تحمل دارد.

نمایش فیلم‌های چهار دهه سینمای کودک و نوجوان در موزه سینمای ایران

موزه سینمای ایران میزبان فیلم‌های کودک و نوجوان می شود.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، بیست و پنج فیلم در حوزه کودک و نوجوان از اول آبان ماه هر روز ساعت 10:30 صبح برای مدارس ، خانواده ها  و علاقمندان سینمای کودک در موزه سینما نمایش داده می‌شود.

«فهرست مقدس» ساخته محمد امین همدانی،«بنیامین» ساخته محسن عنایتی، «شاهزاده روم» ساخته گروه هنر پویا، «رستم و سهراب» ساخته کیانوش دالوند، «امین و اکوان» ساخته زحل رضوی، «آخرین داستان» ساخته اشکان رهگذر، «فیلشاه »ساخته گروه هنر پویا، «پسر دلفینی »ساخته محمد خیراندیش، «بازیووو» ساخته امیرحسین قهقرایی، «منطقه پرواز ممنوع » ساخته امیر داساگر، «تعطیلات تابستانی» ساخته فریدون حسن پور، «گلنار» ساخته کامبوزیا پرتوی، «خاله قورباغه» ساخته افشین هاشمی، «نخودی» ساخته جلال فاطمی، «یکی بود یکی نبود» ساخته ایرج طهماسب، «وقتی همه خواب بودند» ساخته فریدون حسن پور، «پسر مریم» ساخته جمید جبلی، «پاتال و آرزوهای کوچک» ساخته مسعود کرامتی، «مدرسه پیرمردها» ساخته سیدعلی سجادی حسینی، «سفر جادویی ساخته» ابوالحسن داوودی، «دزد عروسک‌ها» ساخته محمدرضا هنرمند، «والدین امانتی» ساخته حسین قناعت، «گل به خودی» ساخته احمد تجری، «بام بالا» ساخته سیدجمال سید حاتمی و «شهر موش‌ها 1» ساخته محمدعلی طالبی از جمله فیلم هایی هستند که برای کودکان و نوجوانان درنظر گرفته شده است.

گفتنی است، این فیلم‌ها از اول تا بیست و پنجم آبان‌ماه به ترتیب هر روز ساعت 10:30 در سالن فردوس موزه سینمای ایران به نمایش درمی‌آیند.

موزه سینمای ایران آمادگی دارد فیلم‌هایی که با موضوع کودک و نوجوان (بعد از انقلاب اسلامی) ساخته شده‌اند را با هماهنگی صاحبان آثار در این مجموعه فرهنگی- تاریخی نمایش بدهد.

علاقمندان برای خرید بلیت می توانند به لینک های زیر مراجعه کنند.

 https://cinematicket.org/Location/Detail/?cid=429

https://www.irantic.com/places/1165

https://www.gisheh7.ir/cinema/1165

نمایش ۱۰ فیلم خاطره انگیز سینمای کودک و نوجوان در موزه سینما

به مناسبت هفته ملی کودک از ۱۶ تا ۲۵ مهرماه ۱۰ فیلم خاطره انگیز از سینمای کودک و نوجوان در موزه سینما نمایش داده می شود.


به گزارش روابط عمومی موزه سینما، برنامه نمایش فیلم‌ها به شرح زیر است:
شنبه ۱۶ مهرماه انیمیشن « فیلشاه » ساخته گروه هنر پویا
یکشنبه ۱۷ مهرماه «خاله قورباغه» ساخته افشین هاشمی
دوشنبه ۱۸ مهرماه انیمیشن «آخرین داستان» ساخته اشکان رهگذر
سه شنبه ۱۹ مهرماه «مدرسه پیرمردها» ساخته سید علی سجادی حسینی
چهارشنبه ۲۰ مهرماه انیمیشن«امین و اکوان» ساخته زحل رضوی
پنجشنبه ۲۱ مهرماه «یکی بود یکی نبود» ساخته ایرج طهماسب
جمعه ۲۲ مهرماه «دزد عروسک ها» ساخته محمدرضا هنرمند
شنبه ۲۲ مهرماه «گلنار» ساخته کامبوزیا پرتوی
یکشنبه ۲۳ مهرماه «دونده» ساخته امیر نادری
دوشنبه ۲۵ مهرماه «خاله سوسکه» ساخته نادره ترکمانی
گفتنی است، این فیلم ها از  ۱۶ مهرماه هر روز ساعت ۱۶ در سالن فردوس موزه سینما نمایش داده خواهد شد .
این فیلم ها توسط فیلمخانه ملی ایران، مرکز گسترش سینمای مستند ، تجربی و پویانمایی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، گروه هنر پویا، استودیو هورخش، منوچهر شاهسواری، آشکان و آرمان رهگذر، زحل رضوی و مهدی صفارپور در اختیار موزه سینما قرار داده شده است.
نمایش فیلم ها برای عموم آزاد و رایگان است.

جاودانه اوست!

مدیرعامل موزه سینمای ایران برای درگذشت امین تارخ پیامی تسلیت نوشت.


متن پیام مجید اسماعیلی به شرح زیر است:

هنر، بالذات برای ماندگاری رویدادهاست و هنرمند، کسی‌ست که در این ماندگاری، نقش‌اول است. در این میان، معدود هنرمندانی هستند، خود آنچنان ماندگار می‌شوند که به تالار ابدی اذهان مردم راه می‌یابند و در قلب آنان برای همیشه، خانه می‌کنند.

امین تارخ، از همین جرگه است. ننوشتم از همین جرگه “بود”، چون آن‌کس که “ماندگار” شده، دیگر تاریخ انقضا و پایان برایش بی‌معناست…

گاه، عاشقانه‌ای در “ابن‌سینا” آفرید، گاه در “دلشدگان”، دل از مخاطبِ هنر هفتم ربود، گاه در “اغما”، بیننده را هوشیار کرد و گاه، در اثر بی‌بدیلِ علی حاتمی، پسری فرهیخته خلق کرد برای “مادر”ی اصیل و ایرانی؛ و چه بسیار نقش‌های دیگر که امین تارخ را با تاریخ جاودانگی سینمای این کهن‌بوم‌وبر، گره زده است.

جسمِ خاکی‌اش به افلاک رفت اما نقش‌آفرینی‌های جاودانِ او، خاطره‌هایی ساخته ماندنی و بی‌تکرار.

به خانواده محترمش و به جامعه هنرِ ایران، تسلیت می‌گویم و برایش آمرزش و آرامشِ ابدی آرزومندم نزدِ درگاه حضرت حق.

مجید اسماعیلی
مدیرعامل موزه سینمای ایران
دوم مهرماه ۱۴۰۱

نمایشگاه متفاوت تصاویر فیلم‌های دفاع مقدس در موزه سینما

همزمان با فرارسیدن هفته دفاع مقدس موزه سینمای ایران نمایشگاه متفاوتی از تصاویر و نقش آفرینی هنرمندان سینما برگزار می‌کند.


به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در این نمایشگاه که ترکیبی از صدا، قصه و تصویر آثار سینمایی دفاع مقدس است تتصاویری از برخی آثار سینمای دفاع مقدس انتخاب شده و به نمایش درمی‌آید.

 در این نمایشگاه که با همکاری «صداستانگاه» برگزار می‌شود مخاطبان با قرارگرفتن در مقابل هر تصویر و با استفاده از گوشی‌هایی که در کنار تصاویر قرار گرفته می‌توانند روایت هرعکس را با صدای بازیگر حاضر در همان تصویر بشنوند.

در برگزاری این نمایشگاه هنرمندانی همچون علی نصیریان برای بازی در فیلم بوی پیراهن یوسف، فاطمه معتمدآریا برای بازی در فیلم گیلانه، آزیتا حاجیان برای بازی در فیلم روبان قرمز، رضا کیانیان برای بازی در فیلم آژانس شیشه‌ای، مهدی فقیه برای بازی در فیلم هور در آتش، مجید مظفری برای بازی در فیلم جنگ نفت کش‌ها، مهتاب نصیرپور برای فیلم فرزند خاک و شهید مرتضی آوینی به روایت نقش آفرینی‌های خود می پردازند.

این نمایشگاه از پنجشنبه 31 شهریورماه ساعت 17 افتتاح می‌شود و علاقمندان می‌توانند تا 7 مهرماه همه روزه از ساعت 9 صبح تا 22 شب از آن بازدید کنند.

نمایش 11 فیلم از فیلمسازان دفاع مقدس در محوطه باز موزه سینمای ایران

به مناسبت هفته دفاع مقدس  از سی و یکم شهریور تا دهم مهرماه،  11فیلم با موضوع دفاع مقدس در فضای باز موزه سینما نمایش داده می شود.


به گزارش روابط عمومی موزه سینما، برنامه نمایش این فیلم‌ها به شرح زیر است:
پنجشنبه ۳۱ شهریور:«عقاب‌ها» به کارگردانی ساموئل خاچیکیان
جمعه اول مهر : «سفر به چزابه» به کارگردانی رسول ملاقلی پور
شنبه دوم مهر :«مهاجر» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا
یکشنبه سوم مهر:«فرزند خاک» به کارگردانی محمدعلی باشه‌آهنگر
دوشنبه چهارم مهر:«هور در آتش» به کارگردانی عزیزالله حمیدنژاد
سه‌شنبه ۵ مهر : «تنگه ابوقریب» به کارگردانی بهرام توکلی
چهارشنبه ۶ مهر : «دوئل» به کارگردانی احمدرضا درویش
پنجشنبه ۷ مهر: «موقعیت مهدی» به کارگردانی هادی حجازی فر
جمعه ۸ مهر :«کانی مانگا» به کارگردانی سیف‌الله داد
شنبه ۹ مهر :« اخراجی ها 1 » به کارگردانی مسعود ده نمکی

یکشنبه 10 مهر: »لیلی با من است» به کارگردانی کمال تبریزی
گفتنی است، این فیلم ها از  ۳۱ شهریورماه هر شب ساعت  ۱۸:۳۰  در فضای باز موزه سینما نمایش داده خواهد شد .
این فیلم ها توسط فیلمخانه ملی ایران، بنیاد سینمایی فارابی، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، سازمان اوج، سیما فیلم، حوزه هنری و آقایان علی و منصور مزینانی، مرتضی شایسته(هدایت فیلم)، سعید حاج میری و تقی علیقلی زاده در اختیار موزه سینما قرار داده شده است.
نمایش فیلم ها برای عموم آزاد و رایگان است.

حسن جلایر: میزان فروش «سفیر» دو برابر هزینه ساخت بود

نشست دورهمی کارگردانان آثار محرمی و عاشورایی با حضور حسن جلایر تهیه کننده «سفیر»، شهرام اسدی کارگردان «روز واقعه»، داریوش یاری کارگردان«ناسور»، هادی نائیحی و دانش اقباشاوی کارگردانان «هیهات» و مجید اسماعیلی مدیرعامل موزه سینما همزمان با اربعین حسینی در موزه سینمای ایران برگزار شد.


حسن جلایر تهیه کننده فیلم «سفیر» با اشاره به اینکه کتابی با همین عنوان درباره زندگی مسلم بن عقیل منتشر شده بود، گفت: زمانی که تصمیم گرفتم فیلم سینمایی با موضوع عاشورا بسازم آقای هاشمی طباء به کمک ما آمد و فریبرز صالح را برای کارگردانی پیشنهاد داد.

وی ادامه داد: برای دریافت امکانات و بودجه به سپاه مراجعه کردیم و شهید کلاهدوز آن زمان قائم مقام سپاه بود و از ما برای ساخت این فیلم حمایت کرد. نکته جالب برای من شناخت کامل شهید کلاهدوز از سینما بود؛ به شکلی که حتی کارگردانانی همچون ساتیا جیت رای را نیز به خوبی می‌شناخت و به من معرفی کرد و آن موقع بودجه ساخت فیلم را همراه با وسائل مورد نیاز در اختیار ما گذاشت.

جلایربا اشاره به اینکه برای ساخت «سفیر» آن زمان سه میلیون تومان بودجه پیش بینی شد، بیان داشت: مثلا دستمزد فرامرز قریبیان برای سه ماه 80 هزار تومان تعیین شده بود.

تهیه کننده «سفیر»  خاطرنشان کرد: در میانه ساخت فیلم آقای کلاهدوز شهید شد درحالیکه قرارداد ما برای دریافت بودجه هر سه ماه یکبار باید تمدید می‌شد و من نمی‌دانستم با شهید شدن کلاهدوز باید چه کنم اما با کمک دوستان فیلم ساخته شد و حدود هفت میلیون تومان برای ساخت «سفیر» هزینه شد.

جلایر با اشاره به اینکه استقبال خوبی از سوی مخاطبان صورت گرفت، گفت: در زمان اکران فیلم در همان سال‌ها فیلم « سفیر» به فروش 19 میلیون تومانی رسید و نه تنها توانستیم بودجه‌ای که برای فیلم هزینه شده بود را بازگردانیم بلکه سود هم کردیم و یک میلیون و پانصد هزار تومان نیزعاید من شد که با آن یک مجتمع فرهنگی راه اندازی کردم و این مجتمع به نوعی به اولین دانشکده سینمایی تبدیل شد.

وی خاطرنشان کرد: سال 62 جلساتی را با حضور زنده یاد عباس کیارستمی ، امیر نادری و بهرام بیضایی تشکیل دادیم که در بنیاد مستضعفان برگزار می‌شد و آنها آنجا را مانند خانه خودشان می‌دانستند و به تماشای فیلم می‌نشستند.

جلایر بیان داشت: در یکی از این جلسات بهرام بیضایی گفت فیلمنامه‌ای به نام «روز واقعه» نوشته که در ادامه فیلم سفیر است و من فیلمنامه را 60 هزار تومان از او خریدم.

وی ادامه داد: در مجتمعی که راه اندازی کرده بودیم اساتید مختلف سینمایی همچون عالمی و غفاری پیش ما می‌آمدند و کلاس‌هایی را برگزار می‌کردیم به شکلی که من سال 62 ماهی 250 هزار تومان به اساتید حقوق پرداخت می‌کردم و هیچ کمکی از دولت و سپاه نمی‌گرفتم.

جلایر افزود: بعد از خواندن فیلمنامه «روز واقعه » متوجه شدم که فیلمنامه اشکالاتی دارد و باید به یک کمالی برسد. به بیضایی گفتم اگر بخواهی این فیلمنامه را بسازی چه پیشنهادی داری و او گفت این فیلمنامه خطوط نانوشته‌ای دارد که اگر بخواهم آن را بسازم آن خطوط نانوشته  را باید در فیلم به تصویر درآورم. به همین دلیل من خیلی با آن موافق نبودم تا اینکه شهرام اسدی را برای ساخت «روز واقعه» به من معرفی کردند.