«رهبر قنبری» :ایده سینمایی باید جامعیت داشته باشدنوشتن فیلمنامه کوتاه به معنی کشف فرم است

در آستانه روز ملی سینما کارگاه کارگردانی «از طرح تا اجرا» توسط رهبر قنبری مستندساز و کارگردان سینما عصر روز گذشته در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، رهبر قنبری با اشاره به تفاوت فیلمنامه فیلم کوتاه و بلند، گفت: تفاوت اصلی این دو فیلمنامه در ایده‌ها و رفتار فیلمنامه‌نویس است. نویسنده باید فکر اولیه و ایده اصلی فیلم را در خود داشته باشد و آن ایده دربرگیرنده اکثریت مردم باشد.
وی با بیان اینکه همه ما صاحب فکر و نظر هستیم، افزود: نکته مهم این است که نباید«موضوع» فیلمنامه را با «ایده» اشتباه بگیریم. ایده‌ها جنبه های مختلفی دارند. مثلا در ایده ناظر، نظر کننده به داستان همان دانای کل است. اکثر آثار اولیه تاریخ نمایش که با فیلمنامه پیوستگی زیادی دارد از جمله ایده‌های ناظر هستند و این نمایشنامه‌ها اکثرا دارای یک پروتاگونیست و آنتاگونیست هستند.
قنبری ادامه داد: ایده‌های دیگری مانند علمی و تخیلی با انیمیشن و سینمای خیال‌پرداز ارتباط دارد و به طور کلی هزاران موضوع وجود دارد که بر اساس آن می‌توان ایده‌های مختلفی پیدا کرد بنابراین باید به همه موضوعات فکر کنید. در ایده ناظر؛ عشق، حسد، کینه، انتقام‌جویی، شجاعت، ایثار و جان نثاری از ایده‌های اصلی هستند. اما موضوعات باید از جامعیت کافی برخوردار باشند تا تبدیل به یک ایده سینمایی شوند.
کارگردان «او» با اشاره به موضوع در فیلم بلند گفت: در فیلم بلند تا زمانی که تمامی وجوه موضوع را به هر سبک و سیاقی بیان نکردیم، فیلم به پایان نمی‌رسد و باعث طولانی‌تر شدن آن می‌شود. اما اگر درباره همان موضوع بخواهیم فیلم کوتاه بسازیم به ناچار باید کار فرمالیستی انجام دهیم یا برای هر موضوع نماد بسازیم و آن نماد باید از جامعیت مکانی برخوردار باشد و درباره همه پارامترها باید تحقیق کرد.
قنبری ادامه داد: راز موفقیت یک فیلمنامه کوتاه، نگاه دقیق به جامعه است. هیچ روزی نیست که فیلمنامه‌ای نخوانم و ننویسم. شما هم به عنوان علاقه‌مند به این حوزه می‌توانید از موضوعاتی که می‌بینید عکس بگیرید و به آنها فکر کنید. نکته جالب این است که نوشتن فیلمنامه کوتاه در پیدا کردن مکان و کشف فرم‌هاست.
کارگردان «پرنده باز کوچک» با اشاره به شخصیت در فیلمنامه بیان داشت: بعد از انتخاب موضوع، انتخاب شخصیت در یک موقعیت جذاب بسیار مهم است. کاراکتر را باید قدرتمند انتخاب کنید و توجه داشته باشید که قدرت از خود کاراکتر بیرون نمی‌آید بنابراین باید برای مسیر طراحی دقیقی انجام بدهید. در فیلمنامه بلند 8 الی 11 دقیقه فرصت دارید مخاطب را برای تماشای ادامه فیلم روی صندلی سینما نگه دارید. حال باید عاملی برای تحرک قصه و کاراکتر مثبت خود عرضه کنید که این عامل نهایتا به نتیجه و پایان فیلم اشاره خواهد داشت.
قنبری ادامه داد: یکی از روش‌های من در 38 سال کار در سینما این است که معمولا قصه‌ام را سر و ته می‌نویسم؛ کاری که برای بسیاری افراد دشوار است. یعنی در ابتدا صحنه آخر را می‌نویسم و می‌خواهم نتیجه آن عالی باشد. این کار را باید بسیار تکرار کنید تا یاد بگیرید و هر چه پیش می‌روید به تدریج نوشتن بقیه قسمت‌های فیلمنامه آسان‌تر خواهد شد.
وی در ادامه گفت: در شروع فیلمنامه باید به اصل موضوع اشاره کنید که چه اتفاق مهمی افتاده است و هیچ چیز را از مخاطب پنهان نکنید و اگر همان اول به نکته خوبی برخوردید آن را بیان کنید. هر آنچه از ذهنتان عبور کرد را در فیلمنامه بگذارید. در این حالت آنتاگونیست هم قوی‌تر می‌شود و کشف آن مسیری که می‌خواهید در شخصیت پیدا کنید خود به خود تقویت خواهد شد.
کارگردان «روییدن در باد» در پایان ضمن جمعبندی مباحث ارائه شده بیان داشت: برای کارگردانی باید یک متن منسجم داشته باشید که شروع، پیرنگ درست و درونمایه خوبی داشته باشد، همچنین فیلمنامه دارای داستان، موضوع و شخصیت های عالی داشته باشد تا شما بتوانید شروع به کارگردانی کنید.
گفتنی است، در این کارگاه که بیش از چهار ساعت به طول انجامید «رهبر قنبری» علاوه بر ارائه مباحث نظری نکاتی همچون دکوپاژ، میزانسن، پلان‌ها، خط فرضی و … را به صورت عملی توضیح داد.

همزمان با روز ملی سینما صورت گرفت؛سیمرغ‌ها و تندیس‌های «محمدرضا دلپاک» در موزه سینمای ایران

گنجینه «محمدرضا دلپاک» طراح صدا، صداگذار مطرح سینمای ایران و مدرس صدا در سینما در موزه سینمای ایران راه اندازی شد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، همزمان با روز ملی سینما سیمرغ ها ، جوایز، اسناد و یادگاری‌های «محمدرضا دلپاک» به موزه سینما اهدا شد.
سیمرغ بلورین از نوزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر به عنوان بهترین صداگذار برای فیلم «باران»، سیمرغ بلورین از سی امین جشنواره بین المللی فیلم فجر به عنوان بهترین صداگذار برای فیلم«خرس»، سیمرغ بلورین از بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر به عنوان بهترین صداگذار برای فیلم «تولد یک پروانه»، سیمرغ بلورین از سی و یکمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم «برلین 7-»، تندیس خانه سینما برای فیلم «زیر پوست شهر»، تندیس جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی به عنوان بهترین طراحی صدای برای فیلم «لانتوری»، تندیس جشن حافظ برای فیلم «شب‌های روشن»، دیپلم افتخار از هفدهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای فیلم «رنگ خدا»، دیپلم افتخار از بیست و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر برای فیلم «درباره الی»، گواهی عضویت در آکادمی اسکار از سال 2017 تا اکنون، ریل صوتی فیلم «روز واقعه»، قاب عکس پرتره محمدرضا دلپاک از جمله تندیس‌ها، دیپلم افتخار و یادگاری ها و جوایزی هستند که توسط این هنرمند برجسته در موزه سینما به یادگار گذاشته شد.
گفتنی است، محمدرضا دلپاک طراحی و صداگذاری فیلم‌هایی همچون : روز واقعه، بچه‌های آسمان، طعم گیلاس، محمد رسول الله(ص)، رنگ خدا، میکس، زیر پوست شهر، باد ما را خواهد برد، زمان می‌ایستد، باران، شب‌های روشن، بید مجنون، گیلانه، آواز گنجشک‌ها، خاک آشنا، جدایی نادر از سیمین، نارنجی پوش، فروشنده، قهرمان، خورشید، آفساید، تولد یک پروانه، لانتوری، مثل یک عاشق، شیرین، لامینور، چهل سالگی ، هیس دخترها فریاد نمی زنند، سریال یوسف پیامبر و … را بر عهده داشته است.

وی دارای 10 سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر، 5 تندیس خانه سینما، 5 تندیس حافظ و یک تندیس از جشن منتقدان سینمایی است.

این صداگذار مطرح سینما با فیلمسازان بین المللی همچون زنده یاد عباس کیارستمی مجید مجیدی، اصغر فرهادی، داریوش مهرجویی، بهمن فرمان آرا، رخشان بنی اعتماد، پوران درخشنده،  علیرضا رئیسیان، خسرو معصومی، رضا درمیشیان و … همکاری داشته است.

 

«علی لقمانی»:هر فیلم باید معمار خاص خود را داشته باشد تصاویر آنالوگ همچنان جذاب است

کارگاه فیلمبرداری «چگونه تصاویر بهتری خلق کنیم» با حضورعلی لقمانی مدیر فیلمبرداری عصر روز گذشته در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، علی لقمانی با اشاره به نقطه مشترک میان فیلمبردار و کارگردان یک اثر سینمایی، گفت: موارد مشابه زیادی بین کارگردان و فیلمبردار وجود دارد که هر دو باید به آن واقف باشند؛ برای رسیدن به فضای درست بصری فیلم نیاز است که کارگردان به قواعد فنی زبان سینما آشنا باشد زیرا اگر آشنا نباشد ممکن است یک اثر بصری تولید کرده باشد اما آن اثر، سینمایی نیست؛ سینما دستور زبان خاص خودش را دارد که آن را از سایر هنرها تفکیک می‌کند.

وی با بیان اینکه یکی از اجزای بصری فیلم ساختار تصویر است، افزود: ساختار فیلم از اجزای مختلفی تشکیل شده که یکی از آن‌ها معماری درون تصویر است و این معماری می‌تواند در هدفی که فیلمساز قرار است از طریق تصویر به آن برسد بسیار موثر باشد. تصویر نیز زمانی موثر است که حس مورد نظر در آن ایجاد شده باشد و به مخاطب منتقل شود.

لقمانی درباره ایجاد یک تصویر مناسب نیز گفت: برای ایجاد این حس و فضای درست نیاز به یک سری قواعد داریم که دانستن آن به ما کمک می‌کند تا فضای مناسب را به وجود بیاوریم. بسیاری از تصاویری که می‌بینیم از لحاظ معماری و ساختار، ضدهدف حرکت می‌کنند بنابراین همانند یک اثر نقاشی، ترکیب‌بندی آنچه روی پرده دیده می‌شود بسیار مهم است. ممکن است در سینما یک صحنه و دکوپاژ واحد را به اشکال مختلفی ترسیم کنیم که این اشکال مختلف با مخاطب ایجاد ارتباطات متفاوتی می‌کند.

مدیر فیلمبرداری فیلم سینمایی «شهرزیبا» ادامه داد: امروزه عمده ابزاری که برای فیلمسازی کوتاه و مستند به کار می بریم همین دوربین‌هایی عکاسی است که تصویر هم می‌گیرد و این ابزار، شیوه‌های عملکردی خاصی به استفاده‌کنندگان تحمیل کرده که پیش از این وجود نداشت. اینکه ساختار بصری ما در یک میزانسن ثابت چه تفاوتی می‌تواند داشته باشد و چگونه آرایش، چینش و معماری درون نما را با زیبایی شناسی خاص لنزها تغییر دهیم و این تغییرات چگونه کمک می‌کند که مخاطب با موضوع ارتباط برقرار کند مواردی است که یک فیلمبردار باید به آن آگاه باشد.

وی درباره لنزها در فیلمبرداری، توضیح داد: هر چقدر فاصله کانونی لنزها کمتر باشد، زاویه دید آن بازتر خواهد بود. به عنوان مثال، در یک لنز18-135( 18 زاویه بازتر است و 135 زاویه بسته‌تر است) بدین ترتیب با لنز 18 وقتی قرار است نما ثابت باشد و کمترین فاصله کانونی را داشته باشیم، مجبوریم دوربین را تا جایی که می‌توانیم جلو ببریم تا مدیوم شات بدست بیاید اما وقتی با لنز 135 می‌گیریم مجبوریم فاصله بگیریم تا همان اندازه که با 18 گرفتیم ثبت شود.

مدیر فیلمبرداری «طهران تهران» ساخته داریوش مهرجویی با بیان اینکه جابجایی دوربین در جهت سوژه یک اصل مهم در فیلمسازی است، افزود: اگر در صحنه‌ای دو بار این کار را انجام دادند به این معنی نیست که فیلمبرداری بلد نیستند بلکه می‌خواهند به نمای مورد نظر برسند.

وی درباره ساخت تصویر نیز گفت: معمولا وقتی می‌خواهیم کنار هم عکس بگیریم علاقه داریم کنار هم باشیم اما وقتی می‌خواهیم در فضا عکس بگیریم کمی متفاوت است زیرا ممکن است خود آن محل هم هویتی داشته باشد که در عکس مهم باشد به همین دلیل برای نمایش هویت و شخصیت پدیده مورد نظر باید از لنزمان به خوبی استفاده کنیم و متناسب با میزانسن و هدف فیلمنامه عمل کنیم. برای ثابت نگه داشتن اندازه، فاصله را از سوژه بیشتر کرده و وسعت سوژه را کم می‌کنیم تا در جهت زیبایی‌شناسی تصویری از آن لنز استفاده کنیم. در استفاده از نوع لنز باید دقت کرد زیرا هر کدام از لنزها یک حس را به مخاطب منتقل می‌کند درواقع با انتخاب یک لنز می‌توانید کار دیگر عوامل گروه را ارتقا دهید یا نازل کنید.

مدیر فیلمبرداری «اشک سرما» درباره ارتباط تصویر و فیلمنامه بیان داشت: شروع و ارتباط  تصاویر از مرحله فیلمنامه است؛ وقتی فیلمنامه‌ای را می‌خوانید کم‌کم تصویر متناسب با موضوع و فضای فیلمنامه شکل می‌گیرد و از همانجا و حتی در حین فیلمبرداری ساخت تصویر شروع می‌شود بنابراین از مرحله فیلمنامه تا فیلمبرداری، جلسات مشاوره و گفت‌وگوی فیلمبردار با کارگردان بسیار مهم و ضروری است زیرا ممکن است فضایی در ذهن فیلمبردار شکل بگیرد که با کارگردان همسو نباشد به همین دلیل نیاز به جلسات متعدد است.

مدیر فیلمبرداری «جزیره رنگین» ساخته زنده یاد خسرو سینایی ادامه داد: آنچه مسلم است مخاطب در صحنه فیلمبرداری حضور ندارد و متخصص فیلمبرداری هم نیست به همین دلیل هر کدام از تصاویر گرفته شده را می‌پذیرد. در واقع با انتخاب لنز مورد نظر به تماشاگر تحمیل می‌کنیم که سوژه در چه فاصله‌ای قرار دارد و مخاطب هم مجبور است بپذیرد. اگر به عنوان فیلمبردار نسبت به لنزها و زیبایی‌شناسی آنها شناخت داشته باشیم می‌توانیم در جغرافیای صحنه دخل و تصرف کنیم.

لقمانی با اشاره به مولف بودن در یک اثر سینمایی، گفت: زمانی می‌توانید فیلمساز مولف باشید که معماری فیلم را بدانید و فیلم معمار خاص خود را داشته باشد و تبدیل به اثر سینمایی شده باشد و باید بدانید که اختیار چینش پلان‌های یک کارگردان مولف در دست تدوینگر او نیست. گاهی گفته می‌شود کارگردان مولف می‌تواند در همه موارد دخالت کند در صورتی که تنها می‌تواند نظر خود را ارائه بدهد. فیلمساز وظیفه دارد پیش از شروع فیلمبرداری با عوامل خود درباره به ساختار فیلم صحبت کند.

وی درباره انتخاب عوامل یک فیلم بیان داشت: اگر به عنوان تهیه‌کننده و کارگردان عوامل خود را درست انتخاب کنیم با چالش کمتری مواجه خواهیم شد و توجه داشته باشیم که باید به افراد باتجربه اعتماد کنیم زیرا شاید آنها ایده‌هایی داشته باشند که بیشتر به ما کمک کند. عمدتا کارگردان‌های بزرگ جهان در طول عمر حرفه‌ای خود تنها با یک یا دو فیلمبردار کار می‌کنند و در این شکل نکته قابل توجه این است که نوع نگاه فیلمبردار و کارگردان در طول کارهای مشترک کم‌کم به هم نزدیک می‌شود. ایده‌آل‌‎ترین شکل اجرا این است که زمان فیلمبرداری حداقل مکالمات میان کارگردان و فیلمبردار رد و بدل شود البته این موضوع در سینمای مستند بیشتر دیده می‌شود.

در بخش دیگری از این کارگاه« لقمانی» به سوالات حاضران در جلسه پاسخ داد. وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا نابازیگر فیلمبردار را وارد چالش می کند، گفت: هر فیلمی قاعده خود را دارد. به عنوان مثال، در فیلم «کلید» ساخته ابراهیم فروزش از یک کودک و یک نوزاد به عنوان بازیگر استفاده شده است که با توجه به بچه بودنشان نابازیگرتر از آنها نمی‌توان پیدا کرد زیرا آنها پلان‌ها را نمی‌فهمند و فیلمبردار به ناچار باید می پذیرفت که دقیقا مانند فیلمنامه فیملبرداری کند تا بازیگر متوجه شود.

لقمانی با بیان اینکه باید واقع‌بین باشید و بدانید با چه پروژه‌ای سر و کار دارید و طبق آن خود را هماهنگ کنید، ادامه داد: درست است به عنوان تکنسین ماجرا، چیزهایی را از دست می دهیم ولی باید این منطق را بپذیریم که نتیجه کلی فیلم باید خوب باشد زیرا اگر فیلمبرداری خوب باشد و فیلم تاثیرگذار نباشد فایده‌ای ندارد. برآیند همه این عملیات باید باعث شود فیلم اوج بگیرد و همه در خدمت فیلم باشند تا آن نتیجه نهایی حاصل شود قطعا اگر با این آگاهی پیش برویم مشکلی پیش نمی‌آید.

وی در پاسخ به سوالی مبنی بر تفاوت فیلمبرداری دیجیتال و آنالوگ در سال‌های اخیر توضیح داد: اگر از ابتدا با فضای مجازی و الکترونیک آشنا بودیم شاید برای ما فرقی نمی‌کرد اما برای کسی که تجربه فیلمبرداری با سیستم آنالوگ را داشته کمی سخت است. تصور می‌کنم در حال حاضر فضای دیجیتال به جایی نرسیده که بتوانیم بگوییم از تصاویر آنالوگ عبور می‌کند. هنوز تصویر دیجیتال حس و حالی که تصویر آنالوگ سینمایی داشته را نتوانسته پوشش دهد اما شاید در 10 سال آینده این اتفاق بیفتد.

لقمانی با بیان اینکه نوع کارکرد نیز مهم است، یادآور شد: کار با سیستم آنالوگ همراه خود تمرکز و دقت می‌آورد زیرا برای آن هزینه می‌شود و مانند سیستم دیجیتال نیست که هر زمان بخواهیم تصاویر ثبت شده را پاک کنیم. این موضوع ناخداگاه روی تمرکز و توجه ما تاثیر می‌گذارد و بعد از اتمام کار با خود می گوییم کاش دقت بیشتری کرده بودیم.

وی در پایان بیان داشت: یکی از تفاوت‌هایی که فیلمبرداری دیجیتال ایجاد کرده حضور بازیگرانی از دو نسل مختلف است. بازیگرانی که با سیستم آنالوگ تربیت شده‌اند به دلیل نوع ساخت فیلم و محدودیت برداشت، دیالوگ‌های خود را کاملا حفظ می‌کردند و وقتی می‌بینند برخی بازیگران مقابل آنها دیالوگ‌های خود را حفظ نمی‌کنند اذیت می‌شوند و این سوء تفاهم را ایجاد می‌کند که بازیگران قدیمی بداخلاق هستند.

گفتنی است، در بخشی از این کارگاه «علی لقمانی» علاوه بر ارائه مباحث نظری به صورت عملی ، درمحوطه باز موزه سینما به آموزش اصول اولیه فیلمبرداری و آشنایی با دوربین و لنزهای مختلف نیز پرداخت.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نمایشگاه پوستر فیلم‌های خاطره‎ساز در موزه سینما

همزمان با روز ملی سینما نمایشگاه عکس فیلم های خاطره ساز سینما در محوطه باز موزه سینمای ایران برگزار می شود.

نمایشگاه عکس پوستر فیلم های خاطره ساز در موزه سینما

همزمان با روز ملی سینما نمایشگاه عکس پوستر فیلم های خاطره ساز در موزه سینما برپا می شود.

 

نمایشگاه ۳۰ نما از سینماهای قدیمی در موزه سینما

موزه سینمای ایران نمایشگاه عکس نمای بیرونی سینماهای خاطره ساز را برگزار می‌کند.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، یکی از مهمترین عناصر در هنر سینما سالن‌های سینما است و معمولا اولین مواجهه هر مخاطبی با سینما حضور در سالن سینما و دیدن نمای بیرونی آن است. از سویی دیگر نمای بیرونی سالن‌های سینما نقش مهمی در منظر و معماری شهری دارد.
موزه سینمای ایران با توجه به اهمیت این موضوع و همزمان با روز ملی سینما نمایشگاهی از تصاویرنماهای بیرونی سینماهای خاطره‌ساز و قدیمی تهران را به نمایش می گذارد.
در این نمایشگاه که در تالارهای اصلی موزه سینما برگزار خواهد شد ۳۰ تصویر از نمای سینماهایی همچون : اولین سالن نمایش دهنده فیلم «صحاف باشی»، تیسفون، مرمر، ارم (مایاک ) ، شهر هنر، شهرام، نپتون، فرحزاد، بهار، شهر نمایش، ادنون (شهریار سابق)، ناتالی، انقلاب، اونیورسال، فردوسی، ری، رکس، مارلیک، سپیده، خرم، سحر، پرسپولیس، شهر قصه، فلور، آپادانا، تهران، خورشید، شهر فرنگ، ایران، رز در معرض دید عموم قرار خواهد گرفت.
علاقمندان برای دیدن این نمایشگاه می‌توانند همه روزه به جز شنبه‌ها از ساعت ۱۰ صبح تا ۱۸ از این نمایشگاه بازدید کنند.

برگزاری سه رویداد ویژه برای روز ملی سینما موزه سینما

همزمان با ۲۱ شهریور «روز ملی سینما» مجموعه فرهنگی تاریخی موزه سینما دو کارگاه تخصصی فیلمبرداری و کارگردانی و یک نشست سینمایی برگزار می‎کند.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، علیرضا خمسه، علی لقمانی و رهبر قنبری همزمان با روز ملی سینما مهمان این مجموعه فرهنگی تاریخی می شوند.

بر اساس این گزارش، یکشنبه ۱۹ شهریور کارگاه تخصصی فیلمبرداری در سینما با موضوع «چگونه تصاویر بهتری خلق کنیم» توسط علی لقمانی فیلمبردار شناخته شده سینمای ایران ساعت ۱۶ تا ۱۹:۳۰ برگزار می‌گردد.

علی لقمانی فیلمبرداری فیلم‌هایی همچون شهر زیبا، طهران تهران، اشک سرما،نفس عمیق، عروس آتش، جزیره رنگین، بی خود و بی جهت، آلزایمر، عیار 14، جعبه موسیقی و … را بر عهده داشته است.

همچنین روز دوشنبه ۲۰ شهریور کارگاه تخصصی کارگردانی در سینما با موضوع «از ایده تا اجرا » توسط رهبر قنبری از ساعت ۱۶ تا ۱۹:۳۰ برگزار می شود.

رهبر قنبری ساخت فیلم هایی همچون پرنده باز کوچک، او، عروسی حسین، روئیدن در باد، مثل یک پدر، پنجره، بر توسن خیال یار، شیخ نحند خیابانی و … را بر عهده داشته است.

روز سه شنبه ۲۱ شهریور نیز همزمان با روز ملی سبنما نشست تخصصی «کمدی؛ سینمایی برای تمام فصول» با حضور علیرضا خمسه بازیگر و کمدین شناخته شده سینمای ایران ساعت ۱۷ تا ۱۹ برگزار خواهد شد.

علیرضا خمسه در فیلم هایی همچون شاید وقتی دیگر، روز باشکوه،آپارتمان شماره 13، بوی خوش زندگی، دو نفر و نصفی، مهریه بی بی،جیب برها به بهشت نمی روند، زیر بام های شهر، عروسک، بیست، یکی بود یکی نبود و … نقش آفرینی داشته است.

این رویدادها در سالن فردوس موزه سینما برگزار می‌شود و علاقمندان برای حضور در این برنامه‌ها می توانند به لینک https://clubmuseum.ir/ مراجعه کنند.

نمایشگاه عکس« بودن» همزمان با اربعین در موزه سینما

نمایشگاه عکس «بودن» در موزه سینمای ایران برگزار می‌شود.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، همزمان با فرارسیدن اربعین حسینی نمایشگاه عکس «بودن» در مجموعه فرهنگی تاریخی موزه سینما برپا خواهد شد.
این نمایشگاه که شامل 20 اثر از «علی شاه محمدی» است شامل تصاویری از حضور مردم در تاسوعا، عاشورا و اربعین حسینی در مناطق گوناگون تهران از جمله بازار ، حسینیه کربلایی‌ها، ابن بابویه و شهر ری می‌باشد.
«علی شاه محمدی» عکاس و فیلمساز فارغ التحصیل از دانشگاه‌های سنت‌لوکاس بروکسل، تکنولوژی و علوم انسانی لیسبون، و فیلم و تئاتر بوداپست نمایشگاه‌های عکس دیگری با عناوین «تنهایی» در تهران، «Isolated» در بروکسل و «Margin» در لیسبون برگزار کرده است.
این نمایشگاه از روز سه شنبه 13 تا 16 شهریور از ساعت 10 صبح تا 19 عصر در موزه سینما آماده بازدید برای علاقمندان است.

 

 

علی نصیریان: حال و آینده هنر نمایش در دست جوانان است/ شیفته همکاری با مهرجویی و تقوایی هستم

نشست صمیمانه «علی نصیریان» با اعضاء باشگاه مخاطبان موزه سینما با عنوان«یک عمر خاطره، نمای نزدیک» عصر روز گذشته شنبه 4 شهریور در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در ابتدای این نشست علی نصیریان درباره علاقه خود به نمایشنامه‌نویسی گفت: من برای نمایشنامه‌نویسی به تئاتر نیامده بودم بلکه برای بازیگری آمده بودم و به طور کامل تمرکزم روی بازیگری بود. من معتقدم جوهر کار تئاتر، بازیگری است. هر هنری اعم از کارگردانی، تهیه کنندگی، طراحی صحنه و لباس و… جای خود را دارد اما بازیگری با تمام این هنرها متفاوت است زیرا تمام این عوامل در بازیگری خلاصه می‌شود.

وی افزود: گاهی تصور می‌شود بازیگر نیز یکی از عواملی است که باید در اختیار کارگردان قرار گیرد و کارگردان از او برای بیان کار خود استفاده ‌کند، در حالی که این‌گونه نیست. بازیگر خودش مولف ، آرتیست خلاق ، نویسنده است و نقش را با اجرا و بازی خود می‌نویسد.

نصیریان ادامه داد: اگر تعداد معدودی نمایشنامه نوشتم تنها سیاه‌مشق‌هایی بود که می‌خواستم برای خودم نوشته باشیم و به همین دلیل تمام این کارها را خودم اجرا کردم. بعدها این نمایشنامه‌ها به شکل کتابی با عنوان «تماشاخانه» به چاپ رسید، این کتاب را به اصرار دوستان چاپ کردم تا علاقه‌مندان به تاریخ نمایشنامه‌نویسی آن را مطالعه کنند.

بازیگر «ناخدا خورشید» با اشاره به اهمیت مطالعه کتاب در زمینه تئاتر برای علاقه‌مندان این حرفه گفت: جوان که بودیم ایده‌آل ما برای تئاتر آثار عبدالحسین نوشین بود، او استاد کارآمد و بزرگی بود که ترجمه، کارگردانی، تمرین و موسیقی متن برای تئاتر را مطرح کرد. نوشین برای تئاتر زحمت زیادی کشید اما به جایی که باید می‌رسید، نرسید. یادم می‌آید در سال 1330 که هنرجوی کلاس بازیگری بودم تنها یک کتاب تئاتر در ایران بود که آن هم متعلق به عبدالحسین نوشین بود.

ارتباط با مردم در بازیگری برایم جذاب بود

نصیریان خاطرنشان کرد: به هر حال می‌خواستم تئاتر را یاد بگیرم و ارتباطات آن زمان مثل اکنون گسترده نبود و پولی هم برای خارج رفتن نداشتیم تا این هنر را بهتر بیاموزیم. به همین دلیل به کتاب‌های نوشین و خیرخواه در زمینه تئاتر رجوع می‌کردیم.

وی با بیان اینکه بازیگری همیشه برایش جذاب بوده است، خاطرنشان کرد: از بچگی تصنیف‌ها و پیش پرده‌هایی از مرتضی احمدی، قنبری، انتظامی ، جمشید شیبانی و.. که از رادیو پخش می‌شد را گوش می‌دادم و همراه این تصنیف‌ها می‌خواندم و در خانه اجرا می‌کردم و مشتری همیشگی سینما نور و میهن بودم و گاهی هم به سینما رکس می‌رفتم. من عشق بازیگری داشتم و ارتباط با مردم در بازیگری برایم جذاب بود؛ هنوز هم همینطور است.

نصیریان درباره مواجهه با نقش‌های مختلف و تنوع بازی‌هایش نیز گفت: تمایزهایی که در نقش‌ها می‌بینید طبیعی است و اگر نباشد اشتباه است و من همیشه کار را جدی می‌گیرم. به نظر من تئاتر تنها یک نویسنده ندارد زیرانویسنده بعدی کارگردان است که با تالیف و کارگردانی خود متن را بازنویسی می‌کند و سومین نویسنده بازیگر است که با کار و اجرایش می‌نویسد.

وی ادامه داد:  بازیگر یک شخصیت را در ذهن خود مجسم می‌کند و با امکانات حسی و روانی خود نمایشنامه را بازنویسی می‌کند. البته نباید از یاد ببریم که نویسنده دیگر، تماشاگر است که وقتی نمایش را نگاه می‌کند در ذهن خود نوشته را دوباره می‌نویسد.

نصیریان ادامه داد: همیشه کار برای من جدی بوده و در این مورد همیشه به خودم سخت می‌گرفتم؛ برخلاف بسیاری از بازیگران که کارشان را جدی نمی‌گیرند. از نظر من بازیگری یکی از دشوارترین کارهای دنیاست چون بازیگر در یک موقعیت خطیری قرار می‌گیرد و باید روی نقشی با خصوصیات روانی و جامعه‌شناسانه و… متمرکز شود. سختی کار از آن جهت است که باید نقشی را بسازید و روی صحنه آن را تجسم کنید و در عین حال تظاهر کنید. همه تکنیک‌های بازیگری برای این است که چگونه بهتر تظاهر کنیم تا در برابر هزاران چشمی که شما را نگاه می کند، باورپذیر باشد و همه این کارها نیازمند آگاهی است.

وی توضیح داد: هنوز هم وقتی کاری جدید به من پیشنهاد می‌دهند سر کلاس اول می‌نشینم و از اول شروع به خواندن و تحقیق و تمرین می‌کنم. کار با خود یکی از کارهای مهم در بازیگری است. شما با خود در خلوت خود باید کار و تمرین کنید، به نکاتی برسید و بعد در جمع آن را مطرح کنید.باید بدانید که بازیگری به این سادگی نیست.

چالش حفظ و تداوم حس در سینما

نصیریان درباره صدای دوبلورها در آثار سینمایی نیز گفت: علی حاتمی معتقد بود دوبلور با بیان خود چیزی به کار اضافه می‌کنند اما من با او هم عقیده نیستم؛ من معتقدم در همه جای دنیا برای دوبله از صدای خود بازیگر استفاده می‌کنند زیرا خود آن بازیگر، نقش را بازی کرده و به زیر و بم کار آشناتر است.

بازیگر مجموعه «هزار دستان» درباره نقش جایزه در زندگی یک بازیگر گفت: جایزه جایگاه جدی و اثربخشی برای آدمی مثل من ندارد البته که از دریافت آن خوشحال می‌شوم اما زیاد تاثیرگذار نیست. زمانی که تئاتر را شروع کردیم اصلا به فکر اسم و رسم و دریافت جایزه نبودیم، نمی‌دانم هنر بازیگری برای ما چه جاذبه‌ای داشت که به این موارد فکر نمی‌کردیم. پیشنهاد نمی‌دهم که شما هم این گونه باشید چرا که زمانه عوض شده است. مهم این است که کار خود را جدی بگیریم. بازیگری کاری خلاقانه و دشوار است که زحمت و تلاش و البته لذت دارد؛ اولین کسی که از کار لذت می‌برد خودتان هستید و این لذتی ماندگار است.

وی درباره تفاوت بازی در تئاتر و سینما گفت: بنیاد کار سینما و تئاتر یکی است اما در میدان عمل و اجرا، کار هر یک متفاوت است. یکی دارای صحنه و تماشاگر است و در دیگری میان تماشاگر و صحنه توسط دوربین و لنزها فاصله وجود دارد. در تئاتر با این ذهنیت باید تظاهر به نقش کنید که تماشاگر زنده با شماست و در نوع ارائه احساستان باید توانمند باشید تا آن حس های درونی را منتقل کنید. حفظ و تداوم حس در سینما یکی از چالش‌هایی است که بازیگر با آن مواجه است.

وی همچنین درباره حضورش در فیلم سینمایی «ستارخان» ساخته علی حاتمی نیز گفت: علی حاتمی فیلمنامه ستارخان را پیشنهاد داد و من به او گفتم علاقه‌ای به بازی در یک فیلم اکشن و جنگی ندارم و حاتمی گفت فیلم من اکشن نیست. کار با علی حاتمی همیشه برای من مطلوب بود اما فکر می‌کنم این فیلم آن‌طور که باید نظر مردم را به خود جلب نکرد.

داریوش مودبیان، کارگردان و نمایشنامه نویس نیز در بخشی از این نشست، گفت: دوستی که با آقای نصیریان دارم به بیش از 60 سال برمی گردد. با کارهای ایشان در تئاتر، تلویزیون و برنامه‌های اداره هنرهای دراماتیک آشنا بودم. یکی از مکتب‌هایی که تئاتر را از آن طریق آموختم برنامه‌هایی بود که در سال 1339 با کارگردانی علی نصیریان برگزار می‌شد و من تماشاگر این دوره‌ها بودم و در آنجا برای نخستین بار ایشان را از نزدیک دیدم. او همیشه به موقع سر کار حاضر می‌شد و هنوز هم وقت‌شناس هستند. آن زمان 14 ساله بودم و این برخورد برای بسیار سازنده بود آنقدر که راه خود را از آن زمان پیدا کردم و این دوستی برای من بسیار ارزشمند است.

عمر خود را برای تئاتر گذاشتم

نصیریان در ادامه گفت: آنچه که ما را تا به امروز حفظ کرده زبان و فرهنگ ما است. هزاران سال پیش فردوسی شعری سروده است که ما هنوز هم آن را می‌خوانیم و هنر همین است؛ نگه دارنده و حفظ‌کننده. هر اتفاقی بیافتد، هنر و ادب این مملکت ما را به هم پیوند می‌دهد و حفظ می‌کند. اولین کلاس تئاتر را در سال 29 رفتم و عمر خود را برای تئاتر گذاشتم و کار دیگری جز بازیگری و تئاتر و سینما نکردم. هنر همین است؛ اگر کسی وارد حیطه هنر می‌شود صحبت دو یا چند سال نیست بلکه صحبت از یک عمر است.

وی با اشاره به همکاری خود با داریوش مهرجویی در فیلم «گاو»، گفت: مهرجویی بازی مرا هدایت کرد و معمولا اولین چیزی که مرا مجذوب می‌کند متن نمایش، نگاه و شناخت کارگردان است که در مورد فیلم «گاو» همه این ویژگی‌ها وجود داشت. مهرجویی و ساعدی با همکاری یکدیگر فیلمنامه «گاو» را نوشتند و وقتی آن را دیدم متوجه شدم که مهرجویی یک آدم دیگر است و شیفته او شدم.

نصیریان یادآور شد: کارگردان دیگری که شیفته او شدم ناصر تقوایی بود؛ او نگاه و وسواس خاصی در سینما داشت. زمانی که نقش مستر فرهان در «ناخدا خورشید» را به من پیشنهاد داد چون خودش در جنوب زندگی کرده بود مرا به خوبی راهنمایی کرد. کارگردانان خوب تنها یک سرنخ به بازیگر می‌دهند و تقوایی این گونه بود. برای راهنمایی نقش مستر فرهان تنها یک جمله به من گفت؛ «دلالی است که یک دندانش طلاست» و من به دنبال نقش رفتم و آن را پیدا کردم.

مسعود جعفری جوزانی به بازیگر ایده می‌دهد

وی همچنین با اشاره به همکاری با دیگر کارگردان‌ها نیز گفت: همایون غنی‌زاده، فیلمنامه«مسخره‌باز» را برای من فرستاد از متنی که برای فیلم به من داد فهمیدم که او آدمی نوآور و خلاقی است. همچنین مسعود جعفری‌جوزانی که یکی از کارگردان‌های کاربلد سینماست که درس سینما را در آمریکا خوانده است. وقتی فیلمنامه «جاده‌های سرد» را به من داد فهمیدم در کار خود به درستی وارد است چون نگاهش و حرف‌هایی که می‌زند به بازیگر ایده می‌دهد و تقوایی و مهرجویی نیز با سوابق درخشانی که دارند، این‌گونه هستند.

نصیریان در پایان خطاب به جوانان بیان داشت: حال و آینده هنر نمایش در دست شما جوانان است. یادتان نرود. برای کار هنر کم آوردن معنا ندارد؛ اگر هدفی دارید باید آن را پیگیری کنید. اگر شکست خوردید، اگر نگذاشتند و نتوانستید کارکنید، هرگز ناامید نشوید. خلاقیت مانند آب است که نشت می‌کند، بیرون می‌آید و راه خود را پیدا می‌کند. اگر جوهر خلاقیت در وجود شما است کار کنید و اگر عشق و علاقه دارید کوتاهی نکنید. از شکست نترسید. کار کنید و خلاقیت خود را آشکار کنید.

 

 

 

 

 

 

سینایی در سینما شرافتمندانه زیست/ سینایی بنیان‌گذار مستند پرتره بود

مراسم نکوداشت زنده یاد «خسرو سینایی» توسط موزه سینما با همکاری انجمن دانش‌آموختگان مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی باغ فردوس شب گذشته در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در ابتدای این مراسم علی لقمانی که اجرای مراسم را بر عهده داشت، گفت: من معتقدم فیلمسازان به دو صورت می‌توانند کار کنند ابتدا اینکه تولید کنند و تمام شود و دوم اینکه فیلم را خلق کنند تا ماندگار شود. ممکن است با برخی از فیلم‌های محمدرضا اصلانی، منوچهر طیاب و… هم سلیقه نباشیم اما به هیچ وجه فیلم‌هایی نیستند که قابل اعتنا نباشد زیرا این فیلم ها همیشه با خود چالش به همراه دارند.

مرثیه گمشده‌ خسرو سينايي یک اثر فرهنگی واقعی است

وی ادامه داد: به گفته محمد ابراهیم باستانی پاریزی در کتاب «شاهنامه آخرش خوش است» تنها فیلم معتبری که استادانه در فضای مستند با موضوع جنگ جهانی دوم ساخته شده؛ فیلم «مرثیه گم‌ شده» خسرو سینایی است در واقع «مرثیه گم ‌شده» یک اثر فرهنگی واقعی است.

لقمانی خاطرنشان کرد: یکی از موارد دردناکی که به خسرو سینایی در ساخت «قطار زمستانی» گفته شد این بود که «لطفا مخاطب عام را نیز در نظر بگیرید». حاصل در نظر گرفتن مخاطب عام می‌شود فیلم‌هایی که فروش بالایی دارند اما سال بعد در خاطر کسی نمی‌ماند. امثال فیلم‌هایی مانند«مرثیه گم شده» هر چقدر هم که زمان می‌گذرد و به آن رجوع می‌شود، چالش جدیدي ایجاد می‌کند.

سینایی در سینما شرافتمندانه زیست

در ادامه رسول بابارضا رئیس هيات مديره انجمن دانش‌آموختگان مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی (باغ فردوس) گفت: خسرو سینایی، هنرمند، شاعر ، آهنگساز و از همه مهم‌تر معلمی بود که شرافتمندانه در فضای سینمای ایران زیست و آثار شریفی را خلق کرد. معلمی که با دیگر اساتید باغ فردوس به این مکان هویت بخشیدند و آن؛  ساختن هویت آموزشی براي باغ فردوس بود که تا امروز ادامه پیدا می‌کند. اساتیدی مانند خسرو سینایی هویتی با نام و نشان «بچه‌های باغ فردوس» را بوجود آوردند که؛ سالهاست در سینمای ایران قابل تشخص و شناسایی است.

سینایی بنیان‌گذار پرتره‌های مستند بود

در بخش دیگری از این مراسم محمدرضا اصلانی مستندساز پیشکسوت سینما نیز گفت: رفتن خسرو سینایی حیف بود ما یکی از دوست‌داشتنی‌ترین چهره‌های سینما را به دلیل بیماری کرونا از دست دادیم. او از کسانی نبود که به آخر کار خود رسیده باشد بلکه پروژه‌های اصلی خود را به دست گرفته بود و آینده خوبی برای او وجود داشت و این آینده خوب در چنین فردی، شخصی نبود بلکه برای همه ما بود و مرگ او ضایعه ملی بود. چیزی که می‌توانست منجر به یک حاصل فرهنگی برای یک ملت و تاریخ باشد از دست رفت و این چیزی است که مرا متاثر می‌کند.

وی افزود: کسانی مانند خسرو سینایی بعد از یک مجموعه کار، دیگر «فرد» نیستند یک «انستیتو» هستند و این انستیتو باید پشتیانی شود و نباید رها شود زیرا رها شدن این افراد در واقع لطمه به بنیادهای فرهنگی ما است. مدیریت و جامعه فرهنگی ما باید به این آگاهی برسد و از این غفلت‌ها و از دست رفتن‌ها جلوگیری کند. از دست رفتن بخشی از حافظه تاريخي و ناخودآگاه جمعی ماست؛ «مرثیه گمشده» سینایی و مرثيه‌ بسیاری از ماست. ما همه مرثیه‌های گمشده‌ایم.

این مستندساز درباره فیلم «مرثیه گمشده» گفت: این فیلم به هیچ وجه یک فیلم دانشجویی نبود و کاری خوش ساخت و فرهنگی بود که به فیلم‌های کوتاه اروپای شرقی طعنه می‌زد. به خاطر دارم یکی از دوستان از او پرسید «مرثیه گمشده» یک سبک بود و چرا ادامه ندادی؟ سینایی در پاسخ گفت کسی این کار را جدی نگرفت و از من خواسته نشد. اصلانی خاطرنشان کرد: سینایی بنیان‌گذار پرتره‌های مستند ايران بود. او بیش از 100 مستند ساخت که همه دارای مفاهیم عمیق بودند و باید توجه داشته باشیم که این مداومت و مقاومت راي ساخت فيلم، خود یک جنگ است؛ در واقع او با جنگ خود جنگی را راه انداخت.

خسرو سینایی؛ یک استاد آکادمیک به معنای واقعی

در ادامه این مراسم، شهاب‌الدین عادل استاد دانشگاه با بیان اینکه اولین برخوردش با سینایی سال 54 بوده است، گفت: او جزء اساتیدی بود که در دهه 40 بعد از تحصیل در اتریش به عنوان مستندساز به ایران آمده بودند و در دانشگاه هنرهای دراماتیک به تدریس مشغول شد. سینایی در اولین جلسه کلاس از ما پرسید چه کسی تا حالا فیلم ساخته است؟ و کسی جواب نداد و او گفت حالا که کسی فیلمی نساخته جلسه بعد همه باید فیلم بسازید و سر کلاس حاضر شوید. در این کلاس به جز من ، جهانگیر کوثری، هوشنگ گلمکانی، رخشان بنی‌اعتماد و.. هم بودند. من برای ساخت فیلمم به دزفول رفتم و از غارها فیلم گرفتم و یادم می‌آید زنده یاد خسرو سینایی بابت آن فیلم به من گفت: تو می‌توانی فیلمبردار خوبی بشوی.

وی افزود: خسرو سینایی روحیه منظم و مسئولیت‌پذیری در کلاس‌های درسش داشت و دلش می‌خواست کلاس‌هایش هميشه با نتیجه همراه باشد. در واقع یک استاد آکادمیک واقعی بود و زمان صحبت، جمله‌ای خارج از چارچوب علمی نمی‌گفت و همیشه دانشجویانش از لحن و دانش او تعریف می‌کردند. به نظرم تجربه، مهم‌تر از تدریس است و او تجربیات خود را به خوبی منتقل می‌کرد و تاثیر عمیقی روی دانشجویان داشت. این گونه بود که صمیمیت ما دانشجویان با او در سال‌های بعد نیز در امور مختلف ادامه پیدا کرد.

سینایی نگاه انسانی را عینا زندگی می‌کرد

در ادامه همایون امامی مستندساز پیشکسوت سینما  و نويسنده كتاب «یک عمر، یک راه، یک عشق؛ خسرو سینایی» نیز گفت: خسرو سینایی در شرایطی دوربین خود را به دست گرفت و مستند را شروع کرد که دهه 40 و 50 بود و اختناق سیاسی فضای خاصی ایجاد کرده بود. بارها می‌شنیدم که گفته می‌شد «سینایی موضع‌گیری سیاسی ندارد» و او را کنار می‌گذاشتند؛ در حالی که این ویژگی بسیار مهم او بود.

وی با بیان اینکه نباید از یاد ببریم که فیلم‌های مستند زیادی ساخته شده است که شاید به پیشرفت‌های سیاسی و اجتماعی کمک کرده‌اند، افزود: خسرو سینایی مستند فرهنگی ساخت و بیشتر روی زیر ساخت‌های فرهنگی کار کرد. تصور می‌کردیم با تغییر قدرت، زیرساخت نیز تغییر می‌کند و این هوشیاری سینایی بود که به فکر زیرساخت‌های فرهنگی جامعه بود و به همین دلیل در تمامی فیلم‌هایش مقوله فرهنگ را اولویت قرار می‌داد. او معتقد است زیرساخت باید تغییر کند تا جامعه بتواند با آگاهی بیشتری در امر انتقال قدرت تصمیم بگیرد و آن را با هوشیاری تمام پیش ببرد.

امامی افزود: یکی از ویژگی‌های مورد نقد سینایی، نگاه انسانی او در آثارش بود؛ سینایی همواره نگاه انسانی داشت و همدردی و همدلی می‌کرد. «مرثیه گمشده» نگاهی جهانی به بحث جنگ و آوارگان لهستانی می‌اندازد، نگاه وطنی را با یک نگاه جهانی پیوند می‌دهد و محدوده انسانی را از محدوده ملی فراتر می‌برد و این ویژگی مهم فیلم‌های سینایی است. سینایی درواقع نگاه مستند را با داستانی تلفیق می‌کرد و مرز میان این دو را بر هم می‌زند؛ فرد دیگری در این سال‌ها چنین نگاهی نداشته است. یکی از هنرهای مهم سینایی آمیختگی زندگی خود با فیلم‌هایش بود درواقع او نگاه انسانی را عینا زندگی می‌کرد.

نگاه سینایی به مقوله جنگ برایم عجیب بود

حبیب احمدزاده، نویسنده ، کارگردان و مستندساز نیز در این مراسم گفت: اولین باری که «مرثیه گمشده» خسرو سینایی را دیدم نگاهش به مقوله جنگ برایم عجیب بود چرا که خود زندگی در جنگ را تجربه کرده بودم.

وی افزود: در سال 81 درباره صادق هدایت تحقیق و پژوهش می‌کردم و 700 صفحه نتیجه تحقیقم را به زنده یاد سینایی نشان دادم و بدین طریق با او بیشتر ارتباط گرفتم که به مستند «گفتگو با سایه» منجر شد. سینایی در دوره کتاب بزرگ شده بود، او به من لطف داشت و با اینکه از دو نسل متفاوت بودیم هیچ‌وقت دچار چالش نمی‌شدیم و سعی کردیم جامعه را بهتر کنیم و بزرگ‌ترین تفاوت ما این بود که او روی پرده، شخصیتی از خودش بود.

احمدزاده بیان داشت: بزرگ‌ترین دستاورد یک انسان این است که بتواند مانند دوی امدادی انسانیت خود را به دیگران منتقل کند و خسرو سینایی این گونه بود و من امروز خودم را مدیون مرد بزرگی می‌دانم که جرأت کرد با تمام توهین‌هایی که به او شد، درباره صادق هدایت فیلمی بسازد.

سیاوش دولت‌سرایی(مدرس و کارگردان ) نیز به عنوان نماینده اولین دوره تدریس خسرو سینایی در باغ فردوس، گفت: این که کار بلد باشید یک بحث است و اینکه بتوانید در جایگاه دیگر به عنوان معلم تدریس کنید بحث دیگری است. استاد سینایی هم فیلمساز خوبی بود و هم معلم سخنور و با دانش بود. وقتی شروع به صحبت می‌کرد بسیار شیوا و خیلی خوب مطلب را به انتها می‌رساند.

وی ادامه داد: خسروسینایی همیشه تاکید می‌کرد باید به شعور مخاطب خود احترام بگذاریم و اگر فیلم می‌سازیم متعهدانه و صادق باشیم و با حرکات کاذب تماشاگر را سرگردان نکنیم و فریب ندهیم.

در این مراسم بخش‌هایی از گفتگوی تاریخ شفاهی زنده یاد «خسرو سینایی» برای حاضران پخش شد.

در این مراسم افرادی همچون محمدرضا اصلانی، محمدرضا دلپاک، نظام الدین کیایی، مهدی مسعودشاهی، همایون امامی، شهاب الدین عادل، حبیب احمدزاده، ارد عطارپور،رسول بابارضا، رهبر قنبری، علی لقمانی، شيواكاظمي، قاسم قلی پور، هادی محمدی، همایون علیخانی، سیروس حسن پور، رستم ایران نژاد،  پیمان جعفری، آنتونا شرکا، سیاوش دولت‌سرایی، انسيه نجفي، محمود یارمحمدلو، عباس عطریان، محمدرضا مهراندیش، جواد طاهري، مهدي سرشار، رضا صیامی زاده، سيد محسن موسويان، اميرهادي اسماعيلي، كاظم اخوان، بهرام خداويسي، مهرداد دفتري، صادق حدادي، محسن شهابي، رضا نجفي، جهان آذري، حسين شكري، منوچهر صفرخاني، غلامرضا حسيني زاده، حسن كريمي، غلامرضا ساغرچيان، امير دهنوي، ابوالفضل كريمي، امير هوشنگ داناييي، پرويز كلانتري، محسن خستو، امیر فرض الهی و … حضور داشتند.