سیروس حسن پور: در مسیر فیلمسازی نباید عجله کرد/ کودکان برای بازی در فیلم‌ها باید رها باشند

کارگاه کارگردانی در سینمای کودک با حضور« سیروس حسن پور»؛ فیلمنامه نویس، کارگردان و تهیه کننده همزمان با هفته کودک و نوجوان عصر روز گذشته سه شنبه 18 مهرماه در موزه سینما برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، سیروس حسن‌پور در ابتدا با اشاره به خاطرات کودکی خود در سینما، گفت: یکی از اتفاقات خوبی که در زندگی من رخ داد این بود که از 7 سالگی در سینما بودم و همه چیز از یک زمین فوتبال خاکی در غرب تهران شروع شد. یک روز ماشین کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای فیلمبرداری و انتخاب بازیگر کودک و نوجوان به زمین فوتبال آمده بود و در آن ماشین بهرام بیضایی به همراه ایرج رامین‌فر بودند که برای ساخت فیلم «عمو سیبیلو» به دنبال بازیگر کودک و نوجوان می‌گشتند . برخلاف مخالفت برادرم و به خاطر شیطنت‌ها و اصرار من، پنهانی سر فیلمبرداری برای تمرین رفتم که در نهایت برای نقش شیپورچی انتخاب شدم و این گونه بود که وارد سینما شدم.

وی افزود: پس از «عمو سیبیلو» برای بازی در فیلم «زنگ تفریح» ساخته عباس کیارستمی انتخاب شدم ؛ در این فیلم رضا بابک دستیار  زنده یاد کیارستمی بود. این دو فیلم که هردو مربوط به سینمای کودک بودند، اولین تجربه‌های من در سینما بودند و پس از آن در فیلم‌های «رگبار» و «سفر» ساخته بهرام بیضایی حضور پیدا کردم. فیلم «سفر» برای من تجربه جدیدی بود زیرا به مدت دو هفته به توصیه بیضایی با واروژ کریم مسیحی که دستیار او در این فیلم بود، تمرین کردیم.

وی خاطرنشان کرد: بعد از چند فیلم در مجموعه «سطان صاحبقران» ساخته مرحوم علی حاتمی نیز بازی کردم و در آنجا نقش پسر میرزا رضا کرمانی را داشتم. یادم می‌آید در صحنه‌ای از فیلم میرزا آقاخان نوری که قرار بود از من بپرسد که «پدرت کجا رفته » به آرامی سیلی‌ای در گوش من زد و من اشک از چشمانم جاری شد و دیالوگ‌هایم را گفتم ؛ آن پلان بسیار باورپذیر شد در حالیکه علی حاتمی به عنوان کارگردان چنین چیزی را نخواسته بود اما با این حال با استقبال روبرو شد.

حسن‌پور با اشاره به دوران تحصیل خود ، گفت: در کنکور سال 61  در اولین دوره «مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی» پذیرفته شدم و کار سینما را به صورت آکادمیک و عملی یاد گرفتم و بعد از فارغ‌التحصیلی علی رغم ارتباطات و دوستی که با کارگردان‌هایی مانند کیارستمی، بیضایی و حاتمی داشتم تصمیم گرفتم جذب کار عملی شوم و روی پای خودم بایستم.

کارگردان فیلم «قطار کودکی» افزود: بعد از همکاری در فیلم «سمفونی صحرا»، دستیار دوم ابراهیم حاتمی‌کیا در فیلم «دیده بان» شدم و با اینکه یک فیلم جنگی با فیلمنامه سخت بود اما برایم بسیار لذتبخش بود چرا که همه آنچه در سینما آموخته بودم را تجربه می‌کردم.

حسن‌پور با بیان اینکه در مسیر فیلمسازی عجله نکنید، گفت همیشه بر این نکته تاکید داشته‌ام که یا فیلم نسازیم و اگر کاری را شروع می‌کنیم برایمان فرقی نداشته باشد که کلیپ ، فیلم کوتاه یا  سینمایی باشد ؛ باید کار خوب و دلچسبی ارائه بدهیم.

وی با بیان اینکه مسیر رشد در سینما برایم شیرین و دلچسب بود، بیان داشت: تلویزیون و سینما برایم تفاوتی نداشت و بعد از مدتی احساس کردم کارها برایم تکراری شده و خودم می‌توانم سر فیلمبرداری بروم و پلان بگیرم. درخلال تصمیم برای ساخت فیلم اول دو کار درجه یک برای دستیاری پیشنهاد شد اما به دلیل تصمیمی که گرفته بودم آنها را قبول نکردم. در دوران دستیاری با کارگردانی کار کردم که همه می‌گفتند تجربه تو از او بیشتر است اما برایم مهم نبود و با عشق به او کمک کردم. معتقدم در سینما و تلویزیون اگر فیلم کوتاهی که ساخته‌اید دیده شود، همان کار تبدیل به پلی برای کارهای بعدی شما خواهد شد. با توجه به اینکه از کودکی در فیلم کودک بازی کرده بودم احساس کردم به این نوع سینما علاقه‌مندم و همان زمان فیلمنامه 13 قسمتی «لک‌لک‌ها بر بام» به من پیشنهاد شد. این رمان کودکانه و و دلنشین را خوانده بودم و بسیار خوشحال بودم و خدا شکر می‌کردم که چنین فرصت فوق‌العاده‌ای در اختیار من قرار گرفته است.

کارگردان فیلم «رضایتنامه» با تاکید بر اینکه هر فیلمی ساخته داستان آن را دوست داشته است، گفت: در فیلمسازی فیلمی که می‌سازید را باید دوست داشته باشید. به عنوان مثال، خود من از قصه «رضایتنامه» در مجموعه داستان تنور که نوشته هوشنگ مرادی کرمانی بود، خوشم آمد. بسیاری از همکاران، داستان «رضایتنامه» را سخت‌ترین قصه این مجموعه رمان می‌دانستند اما با این حال تصمیم گرفتم فیلم آن را بسازم.

حسن پور با بیان اینکه اولین فیلم کوتاهش «کلاس اول» با فیلمنامه مجید مجیدی بود، خاطرنشان کرد: آن فیلم به خاطر حضور یک گربه و پیرزن نابازیگر کار بسیار سختی بود اما خوشبختانه بسیار مورد توجه قرار گرفت. در مورد گویش محلی و ارتباط با مردم شهرستان ها تجربه ای دارم و آن اینکه اگر روزی خواستید فیلمی در شهرستان بسازید سراغ شهری بروید که با گویش آن آشنایی دارید زیرا در این صورت شانس موفقیت شما در آن فیلم به واسطه ایجاد ارتباط صمیمی با بازیگران و اعتماد همه اهالی بیشتر خواهد شد.

حسن پور درباره نحوه بازی گرفتن از کودکان در فیلم، گفت: برای بازی گرفتن از کودکان و نوجوان یک الگوی واحد وجود ندارد و فرایند مختلفی دارد تا بتوانید بازی‌های مختلفی بگیرید. گاهی باید موقعیت را ایجاد کنیم و گاهی بر اساس نیاز فی‌البداهه پیش برویم. برای پیدا کردن بازیگر کودک پیشنهاد من این است که تمام مدارس و جاهایی که فکر می کنید بچه‌هایی نزدیکتر به کارکتر مورد نظرتان را پیدا می‌کنید، بگردید تا چهره مورد نظر را پیدا کنید.

حسن‌پور درباره شکل و نحوه  فیلمبرداری در سینمای کودک نیز بیان داشت: از نظر تکنیکی و فنی باید بیشتر سعی کنید نماهای باز بگیرید دلیل این کار هم آن است که در این جنس کار و سینمای کودک نمای باز بیشتر به دل مخاطب می‌نشیند و به بازیگر کودک نزدیکتر می‌شوید ضمن اینکه با استفاده از لنز واید این اجازه را به کودک می‌دهیم که در صحنه های اولیه خودش باشد و احساس راحتی کند. کودک باید برای بازی رها باشد و نباید به کودکان که معمولا نابازیگر هستند درباره جزئیات بازیگری چیزی بگوییم تا رئالیتی دلنشین فیلم حفظ شود.

در این کارگاه که بیش از سه ساعت به طول انجامید فیلم «غاز مهاجر» ساخته سیروس حسن‌پور نمایش داده شد و این کارگردان به توضیحاتی درباره آن پرداخت.

 

 

 

برگزاری کارگاه تدوین فیلم توسط «حسن حسندوست» در موزه سبنما

موزه سینما کارگاه تدوین فیلم با موضوع  “ارتباط تدوین با کارگردانی” را برگزار می کند.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در ادامه برگزاری کارگاه ها در موزه سینما ” حسن حسندوست” تدوین‌گر شناخته شده سینمای ایران کارگاه تدوین فیلم را برگزار می کند.
این کارگاه روز پنجشنبه ۲۷ مهرماه ساعت ۱۵ با موضوع ” ارتباط تدوین با کارگردانی” برگزار می شود.
وی بیش از ۱۰ بار نامزد دریافت سیمرغ بلورین از جشنواره فجر شد که یکبار در سال ۱۳۶۸ برای فیلم هامون ، سال ۱۳۷۵ برای فیلم بچه‌های آسمان و در سال ۱۳۸۶  برای فیلم آواز گنجشک ها برنده این جایزه شد.
در کارنامه هنری “حسن حسندوست” تدوین فیلم هایی همچون: هامون،  بچه های آسمان، شهر موش ها، اجاره نشین ها، مادر، خورشید، اشباح، جامه دران، آواز گنجشک ها، بید مجنون، یه حبه قند، نسل سوخته، بانو، چکمه و ..‌ قرار دارد.

«خانه دوست کجاست» یک فیلم شاعرانه است

کارگاه «زیبایی شناسی تصویر سینمایی» با حضور رهبر قنبری، نویسنده و کارگردان عصر روز گذشته یکشنبه شانزدهم مهر در موزه سینما برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، رهبر قنبری در ابتدای این کارگاه با مروری بر نظریه‌های سینمایی، گفت: از همان ابتدا سینمای فرم‌گرا بوجود آمد که نمونه آن آثار افرادی مانند آیزن اشتاین و فیلم‌‌هایی مانند «ایوان مخوف» بود که در مقابل آن فیلم‌هایی مانند «باغبان آبپاشی شده» ساخته شد. درواقع به نوعی سینمای داستان‌سرا در کنار سینمای مستند محو بود که اصطلاحا به آن سینمای فرمال می‌گویند و در مقابل آن سینمای واقع‌گرا شکل گرفت.

وی با بیان اینکه سینمای فرمال در دوره‌ای رواج پیدا کرد و تاثیر خود را گذاشت، افزود: به دنبال این سینما نوعی سینمای اکسپریونیسم نیز پدید آمد که فیلم‌هایی مانند «مطب دکتر کالیگاری» و «فرانکشتاین» از دل همین فرمالیسم ایجاد شد. این مباحث مبانی عقلی و نظری دارد که حتما باید مطالعه کنید.

قنبری بیان داشت: جنس سینمای فرمال مبتنی بر عقاید مارکسیستی و کمونیستی دیالکتیکی است که منبعث از نظریه هگل آلمانی است و نظریه « تز، آنتی‌تز و سنتز» را در پی دارد. یعنی هر پدیده‌ای در درون خود به عنوان یک نظریه است و در درون خود ضد نظریه را می‌پروراند. آیزن اشتاین بر این مبنا نظریه مولف خود یعنی تدوین و مونتاژ را بنیان می‌گذارد.

وی خاطرنشان کرد: از نظر آیزن اشتاین، تدوینگر و فیلمساز هوشمند آن است که از کمترین زمان برای نمایش تصاویر بیشتر استفاده کند. آنچه مسلم است نظریه هگل قدمت تاریخی و فلسفی دارد و نظریه مقابل آن نظریه واقع‌گرا است که معتقد است باید واقعیت محض را پیش روی مخاطب بگذاریم تا خود مخاطب انتخاب کند چه ببیند.

وی با بیان اینکه نظریه واقع گرا در حالت پیشرفته به نئورئالیسم ایتالیایی با فیلم‌هایی مانند «دزد دوچرخه» می‌رسد، گفت: در این نوع سینما پلان‌های عریض و طویل می‌بینید و فیلم‌های «شهر بی دفاع» و «همشهری کین» نیز از این نوع سینما هستند که در آنها همه پلان‌ها باز است. برخلاف سینمای آیزن اشتاین که در تقابل با سینمای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با سینمای روس است. نظریه آیزن اشتاین درواقع نظریه دیکتاتور مابانه است.

قنبری ادامه داد: نظریه واقع‌گرا معتقد است، سینما به خودی خود وجود ندارد زیرا سینما از شیئ تهی است و آنچه می‌بینیم تصویر ذهنی ماست. سینما به عنوان ابزار اهمیتی ندارد و مهم این است تصویر ذهنی ما درست و واقعی و آنگونه که وجود دارد منتقل شود و واقعیت درونی ما را بیرون نشان دهد. بر این اساس می توانید تصور کنید وظیفه سینما چیست و چقدر سنگین است.

وی با بیان اینکه نظریه واقع گرایانه شکل‌های مختلفی به خود می‌گیرد، ادامه داد: نظریه واقع گرایانه در ایتالیا به نئورئالیسم ایتالیایی و نئورئالیسم پوئتیکال می‌رسد که در ایران از آن به عنوان رئالیزم شاعرانه تعبیر می‌شود و سینمای زنده یاد عباس کیارستمی از همین دست است. در فیلم «خانه دوست کجاست» نوعی شاعرانگی وجود دارد که همزمان با آن به واقعیت زیست آن کودک در روستا به مسائل تاریخی و باستانی نیز می‌پردازد.

در این کارگاه فیلم کوتاه «در یک بازار ایرانی» ساخته رهبر قنبری نمایش داده شد.

 

در بخش پایانی این کارگاه «رهبر قنبری» به مدت 2 ساعت مباحث مطرح شده را به صورت عملی در محوطه باز موزه سینما با حاضران تمرین و مرور کرد.

کارگاه کارگردانی در سینمای کودک با حضور «سیروس حسن پور»

همزمان با هفته جهانی کودک موزه سینما کارگاه کارگردانی در سینمای کودک را با حضور سیروس حسن پور برگزار می کند.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، سیروس حسن پور از جمله کارگردان های شناخته شده سینمای کودک است که ساخت آثاری همچون دهقان فداکار، تصمیم کبری، چوپان دروغگو، قطار کودکی، مروارید و…‌ را در کارنامه خود دارد و جوایز مختلفی را از جشنواره های داخلی و خارجی بدست آورده است.
حسن پور در این کارگاه که روز سه شنبه ۱۸ مهرماه به مدت سه ساعت برگزار می شود به مباحثی همچون کارگردانی فیلم در سینمای کودک و تفاوت آن با سینمای بزرگسال، هدایت بازیگران کودک و نوجوان در صحنه، تفاوت فیلم های سینمایی درباره کودکان با فیلم هایی که برای کودکان ساخته می شود خواهد پرداخت.
حسن پور به عنوان دستیار کارگردان در کنار مجید مجیدی در فیلم‌های «آواز گنجشک‌ها»، «خدا می آید»، «باران»، «پدر»، و همچنین در کنار ابراهیم حاتمی کیا در فیلم «دیده بان» و شهرام اسدی در فیلم «روز واقعه» نیز فعالیت داشته است.
وی همچنین در فیلم‌های زنگ تفریح ساخته زنده یاد عباس کیارستمی، سفر ساخته بهرام بیضایی، جایزه ساخته علیرضا داوودنژاد و … نقش آفرینی کرده است.
جایزه ویژه هیئت داوران کودک و در جشنواره کودک و نوجوان برای «کلاس اول» ،  تندیس کتاب زرین در جشنواره بین‌المللی فیلم رشد برای «رضایت نامه»، تندیس نقره‌ای در جشنواره قاهره برای فیلم غاز مهاجر، تندیش جشنواره پریکس برای چوپان دروغگو،  جایزه ویژه هیئت داوران در جشنواره تونس برای فیلم «غاز مهاجر»، تندیس طلائی و لوح تقدیر هیئت داوران انجمن نویسندگان کودک و نوجوان در جشنواره بین‌المللی کودک و نوجوان برای فیلم «دهقان فداکار»، جایزه سیفژ (مرکز بین‌المللی فیلم‌های کودکان ونوجوانان) در جشنواره فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی پریکس دانوب در جمهوری اسلواکی از جمله جوایز و افتخارات این هنرمند است.

برگزاری کارگاه «کارگردانی و زیبائی شناسی تصویر سینمایی» در موزه سینما

بدنبال استقبال و تقاضای اعضای باشگاه مخاطبان موزه سینمایی ایران دوره پیشرفته کارگاه کارگردانی در سینما تحت عنوان« کارگردانی و زیبای شناسی تصویر سینمایی» با حضور رهبر قنبری برگزار می‌شود.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در ادامه کارگاه‌های موزه سینما برای مخاطبان باشگاه این مجموعه فرهنگی- تاریخی و همچنین علاقمندان سینما «کارگردانی و زیبائی شناسی تصویر سینمایی» توسط رهبر قنبری ؛ کارگردان و مستندساز آموزش داده می‌شود.
این کارگاه طی دو جلسه در روزهای 16 و 23 مهرماه ساعت 15 در موزه سینما برگزار خواهد شد.
رهبر قنبری ساخت فیلم‌هایی همچون: پرنده باز کوچک، او، عروسی حسین، روئیدن در باد، مثل یک پدر، پنجره، بر توسن خیال یار، شیخ محمد خیابانی و … را بر عهده داشته است.
در این دو جلسه «رهبر قنبری» علاوه بر آموزش مباحث عمومی کارگردانی به صورت تخصصی به زیبای شناسی تصویر در سینما و نقش کارگردان در آن خواهد پرداخت.

اکبر نبوی :«رسول ملاقلی پور» یک آرمانگرای واقع‌بین بود/ هنر ترجمه موقعیت‌های انسانی است

نشست تخصصی «نگاهی به سینمای زنده یاد رسول ملاقلی پور» با حضور اکبر نبوی پژوهشگر ، روزنامه نگار و منتقد سینما عصر چهارشنبه پنجم مهرماه در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، اکبر نبوی در ابتدای صحبت‌های خود به تقسیم‌بندی آثار در سینمای ایران اشاره کرد و گفت: به صورت کلی سینما ایران دارای سه دسته فیلم است؛ فیلم‌های دارای مخاطب خاص مثل آثار سهراب شهیدثالث و عباس کیارستمی که به آن به اشتباه سینمای هنری گفته شد. دسته دوم فیلم‌های عوام‌زده است که نقطه مقابل سینمای خاص قرار دارد و وجوه زیبایی شناسی و هنری ندارد. دسته سوم سینمای مردم‌گرا است که هم وجوه هنری و روایت گرا دارد و هم به نیاز مخاطب توجه می کند. این سینما‌ برای مردم فیلم می‌سازد اما نه صرفا بر اساس غریزه بلکه با فطرت مخاطب کار دارد. آثار افرادی مانند رسول ملاقلی پور در این دسته قرار دارد یعنی نه آنقدر سنگین است که مخاطب خاص داشته باشد و نه به مولفه‌های سینمایی و هنری، فرهنگی و سیاسی بی‌اعتنا بوده است.

نگاه ملاقلی پور همیشه انسانگرا بوده است

نبوی با بیان اینکه سینما با جامعه و جامعه با سینما همیشه با هم دیالکتیک دارند، افزود: این دیالکتیک، تعالی‌دهنده است و چنانچه به آن توجه نشود، سینمای عوام‌زده رونق می‌گیرد. آثاررسول ملاقلی پور با جامعه گفت‌‌وگو می‌کند. زمانی فیلمساز می‌تواند با جامعه مخاطب دیالکتیک (گفت‌وگو) خوب و پیش‌برنده داشته باشد که این گفت‌وگو در فرآیند سلوک هنری او و پیش قبل از ثبت روایت جلوی دوربین در درون هنرمند رقم خورده باشد.

این پژوهشگر با تاکید بر اینکه نگاه رسول ملاقلی پور در فیلم‌هایش انسانگرا بوده است، توضیح داد: ملاقلی پور در آثارش آنقدر در انسان‌گرایی جلو می‌رفت که گاهی ممکن است در اثر سوءتفاهم او را اومانیست در نظر بگیرند. اما او مطلقا اینطور نیست و اتفاقا در دایره معرفت توحیدی اوست که انسان جایگاه مرتفعی دارد. گاهی می‌گویند آثار او ضد جنگ است مثل فیلم «نجات یافتگان» که سال‌ها توقیف بود و این اتهام را به او می‌زدند درحالیکه تمام آثار جنگی حاتمی‌کیا، احمد مرادپور، مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی و … هم ضد جنگ هستند.

تمام آثار ملاقلی پور ضد جنگ است

وی ادامه داد: اشعار شاعران بزرگی مثل قیصر امین‌پور، نقاشی‌ها، تئاترها و موسیقی‌ها در حوزه دفاع مقدس تماما ضد جنگ هستند. چرا که اساسا دفاع یک ملت در برابر تجاوز، ماهیتا ضد جنگ است. جنگ پدیده‌ی قابل تقدیسی نیست بلکه دفاع است که باید مقدس شمرده شود. پس بله، تمام آثار ملاقلی‌پور ضد جنگ است اما مطلقا ضد دفاع نیست. چون هیچ هنرمند با شرافتی، دفاع ملت خود را زیر سوال نمی برد و کسانی که برخی از آثار رسول را ضد جنگ می دانند، تفاوت جنگ و دفاع را نمی‌دانند.

نبوی سینمای دفاع مقدس ایران را به سه دسته تقسیم کرد و گفت: سینمای دفاع مقدس به سه دسته اجتماعی، حماسی و انسان‌شناسانه تقسیم می‌شوند. به طور مثال فیلم‌های «افق»، «عقاب‌ها، «کانی‌مانگا» و… سینمای حماسی، فیلم‌های «قارچ سمی»، «آژانس شیشه‌ای»، «باشو غریبه کوچک» و… سینمای اجتماعی است و سینمای انسان‌شناسانه که رسول ملاقلی پور پایه‌گذار آن است با فیلم «پرواز در شب» آغاز می‌شود. در این آثار چیزی که اهمیت دارد واکاوی جهان درونی انسان، ابعاد رازآمیز او و نوع مواجهه‌اش با پدیده ضد زندگی و سختی‌ست به نام جنگ و روایت پیرامون این انسان و احوالات او شکل می‌گیرد.

وی با بیان اینکه رسول ملاقلی پور از معدود فیلمسازانی است که دارای یک نگاه آرمانگرایانه بود و در عین حال به واقعیت هم توجه داشت. او چون ذاتا انسان کنشمندی بود، گاهی آنقدر در واقع‌گرایی شدت عمل به خرج می‌داد که بعضا احساس می‌شد با یک آنارشیست مواجه هستیم. در حالی‌که رسول به هیچ وجه آنارشیست نبود بلکه یک کنشمند بی‌قرار بود. در میان سینماگران ایرانی، مسعود کیمیایی هم انسان کنشمندی‌ست و این کنشمندی در آثارش تجلی دارد. این ویژگی (آرمان‌گرایی و واقع‌بینی، دستاوردهای بسیاری را رقم زده و اگر نبود، فیلم‌هایی مثل «خسوف»، «مجنون»، «نسل سوخته»، «پناهنده» و «قارچ سمی» ساخته نمی‌شد. ما در این آثار با آدم‌های حاشیه جامعه و طرد شده روبرو هستیم که تلخی‌هایی را روایت می‌کنند.

نبوی در ادامه گفت: هنر، ترجمه موقعیت‌های انسانی و حاصل تجربه فردی هنرمند یا انسان‌های دیگر است و اگر این ترجمه اتفاق نیفتد اثر هنری شکل نمی‌گیرد. رسول ملاقلی‌پور جدای از آن‌که بچه جنوب شهر بود و تلخی‌های طبقه فرودست را کاملا تجربه کرده بود، می‌گفت برای ساخت فیلم مجنون سه ماه با دستفرو‌ش‌های خیابان انقلاب زندگی کرده است. او به دلیل حضورش در جنگ و تجربه‌اش است که می‌تواند تا این اندازه صریح و بی‌پروا از دفاع مقدس سخن بگوید.

زنان در آثار ملاقلی پور باشکوه و کنش‌مند هستند

این پژوهشگر سینما درباره نقش و حضور زنان در آثار ملاقلی پور نیز بیان داشت: زنان در آثار رسول ملاقلی پور بسیار با شکوه و کنش‌مند هستند. این کنشمندی، در  فیلم «هیوا» که یک غزل عاشقانه است، در خسوف، پناهنده، نجات یافتگان، نسل سوخته و میم مثل مادر دید، لمس و تجربه کرد.

کاراکتر هیوا و شخصیت او یک فصل و یک مقطع مهم از تاریخ کشور را نیز روایت می‌کند‌ و یک واقعه را رقم می‌زند. در فیلم «نجات یافتگان» زن را در متن جنگ می‌بینیم و این اولین بار است که زنان و حضورشان در متن جنگ به تصویر کشیده می‌شود و در فیلم «پناهنده» هم به همین شکل است.

اکبر نبوی در ادامه صحبت‌های خود سینمای رسول ملاقلی پور را به چهاردسته فیلم‌های اجتماعی، دفاع مقدس که حماسی و انسان‌شناسانه است و ملودرام و آثار سیاسی (دو فیلم) تقسیم کرد.

وی همچنین به دیگر آثار این کارگردان اشاره کرد و گفت: «نسل سوخته» یک فیلم اپیزودیک‌ در سه قسمت است که قهرمان آن ستاره در دو موقعیت اجتماعی و فردی باز هم یک زن کنشگر است. ستاره مثل یک اکسیر حیات بخش در آن فضا و خانه است که عمارت را زنده می‌کند و در قسمت سوم می‌بینیم که نسل ستاره می‌خواهند حقشان را بگیرند‌.

وی با بیان اینکه در فیلم «سفر به چزابه» یک روایت نظربازانه داریم، افزود: این یک فیلم سوررئال و فرا واقعی است. رسول ملاقلی پور می‌گفت شهید حسن شوکت پور این فیلم را برای من در حالت یک خواب هیبنوتیزمی روایت کرد و من آن را ساختم. او جامعه را با این فیلم به 10 سال قبل می‌برد و به ما یادآوری می‌کند که چه بر ما گذشته تا آنها را فراموش نکنیم.

این منتقد سینما درباره فیلم «مزرعه پدری» نیز توضیح داد: این فیلم جزء آثار ضعیف دفاع مقدسی رسول ملاقلی پور است ( درعین حال که چندین سکانس درخشان دارد که هر کدام ارزش یک فیلم را دارند) نمی‌دانم چرا اصرار داشت که مجدد به سوررئال بپردازد. حتی انتخاب بازیگران آن هم مناسب نبود. در فیلم «قارچ سمی» که یک فیلم اجتماعی و در عین حال به شدت سیاسی‌ست، ما شاهد تحقق همان پیش‌بینی‌هایی هستیم که رسول در نجات یافتگان از زبان شهدایی که ازعالم معنا به عالم ماده برگشته بودند، روایت کرده بود.

نبوی با اشاره به فیلم «میم مثل مادر» و روایت‌های خاص این اثر تصریح کرد: «میم مثل مادر» نشان داد رسول ملاقلی پور آنقدر بر سینما مسلط شده که می تواند با ساخت یک ملودرام محکم و حوش‌ساخت، مخاطب را شگفت‌زده کند. ملودرام در سینمای ایران کم ساخته نشده، درباره مادر هم آثار بسیاری داریم اما با این وجود مگر چند فیلم داریم که مادر و مادرانگی را اینگونه روایت کند؟ در فیلم «میم مثل مادر» سپیده در متن جنگ حضور داشته و بعد هم مادرشدنش و نقص عضوی که فرزندش دارد و حالا رفتارهای مادر و پدر را می‌بینیم. مادرانگی سپیده باعث می‌شود که آن کودک معلول، اینطور باشکوه در فیلم بدرخشد. سعید (شخصیت کودک در فیلم میم مثل مادر) محصول دفاع این ملت است. در دفاعی که دربرابر تجاوز صورت گرفته، طبیعتا آسیب‌های به ملت مدافع وارد می‌شود، به همین دلیل است که سعید آسیب دیده اما هم صورت زیبایی دارد و هم سیرت زیبایی، زیرا دفاع زیبا است.

وی در ادامه صحبت‌های خود بیان کرد: رسول ملاقلی پور می‌خواست بعد از فیلم «میم مثل مادر» یک فیلم ‌درباره عاشورا بسازد که متاسفانه درگذشت به شدت زودهنگام‌اش این فرصت را از او و ما گرفت.

این نشست به مدت سه ساعت باحضور اعضاء باشگاه مخاطبان موزه سینما و علاقمندان سینما در موزه سینما برگزار شد.

احمد مرادپور: فیلمنامه‌نویس باید درباره داستان فیلم از خود سوال بپرسد

کارگاه «از سجاده آتش تا کارو با احمد مرادپور» همزمان با هفته دفاع مقدس عصر روز گذشته در موزه سینما برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، احمد مرادرپور در ابتدا درباره ایده‌یابی و تبدیل آن به فیلمنامه، گفت: وقتی در سینما صحبت از ایده می‌شود به معنای خلاصه و فشرده داستانی است که می‌خواهیم نقل کنیم؛ مثل زمانی که برای یک فیلم خلاصه یک خطی می‌نویسیم. مانند خلاصه فیلم سینمایی پدرخوانده «جوان‌ترین پسر خانواده مافیایی برای انتقام از قاتلان پدرش دست به حرکتی می‌زند و خودش تبدیل به پدرخوانده می‌شود.»

وی افزود: تعیین ایده یک خطی فیلم نیاز به مهارت خاصی دارد و معمولا زیر 20 کلمه است و بعد از آن ایده وارد مراحل دیگر مانند سکانس و واحدهای نمایشی بزرگ‌تر شده و در انتها تبدیل به فیلمنامه سینمایی می‌شود. نکته قابل توجه این است که در هر ایده‌ای که به ذهن می‌رسد معنا و مفهومی نهفته است. همیشه کار ایده این است که شکل و فرم خط داستانی را معرفی می‌کند و ما را به سمت مسیری که مسیر داستان است جلو می‌برد.

مرادپور با بیان اینکه مفهوم مرحله بعد از ایده‌یابی است، ادامه داد: مفهوم در ایده نهفته است و اگر در داستان خود را عیان کند خوب است در غیر این صورت پیدا کردن مفهوم و آوردن آن در فیلم غیرممکن است و اگر داستان در مسیر مفهوم قرار نگیرد نمی‌توان نام آنرا داستان گذاشت. درواقع داستان با معنا و مفهوم به تکامل می‌رسد و ارزش بیشتری پیدا می‌کند ؛ به همین دلیل است که برخی از داستان‌ها تاثیرات عمیقی در زندگی ما می‌گذارند.

وی با اشاره به تکنیک‌های ایده‌یابی برای داستان، گفت: ممکن است در داستان درباره مفهومی صحبت کنید که در جامعه‌ای هنجار نباشد اما در جامعه دیگر ارزش باشد مهم این است که وقتی داستانی را پرورش می‌دهید بتوانید آنرا به سرانجام برسانید. این‌ها مواردی هستند که در داستان باید به آن توجه کرد. گاهی به‌خاطر بی‌توجهی به این موارد با وجود حضور بازیگر حرفه‌ای و چهره، فیلم مخاطب را جذب نمی‌کند درحالیکه اگر قدم اول استوار برداشته شود قطعا نتایج درخشانی به دنیال خواهد داشت.

کارگردان فیلم سینمایی «سجاده آتش» در پاسخ به این سوال که چگونه می‌توان ایده‌یابی کرد، گفت: یکی از راه‌های پیدا کردن ایده دقت به زندگی خود و اطرافیان است. گاهی ایده در زندگی روزمره ما است و گاهی حتی رویاها و آرزوها می‌تواند ایده باشد. رویدادهای جامعه بشری، تاریخ، حال، آینده و تجربیات همگی می‌تواند ایده باشد اما تا وقتی آن رویدادها و منابعی که دسترسی داریم تبدیل به داستان نشوند فایده ندارد.

وی با بیان اینکه هر ایده‌ای قابلیت تبدیل به داستان شدن را ندارد، بیان داشت: به عنوان مثال، فیلم کوتاه زمانی باید تمام شود که مفهوم را بیان کرده باشد؛ در واقع معنای داستان زمانی کامل می‌شود که مفهوم اصلی بیان می‌شود. داستان‌های ایرانی بهترین انتخاب برای فیلم کوتاه هستند. در فیلم زمانی که مفهوم اصلی تکمیل شد دیگر نباید آن را ادامه داد زیرا مخاطب را پس می‌زند. داستان زمانی تمام می‌شود که هر آنچه در ابتدای فیلم درنظر گرفته شده بود محقق شود.

مرادپور ادامه داد: یکی دیگر از راه‌های ایده‌یابی، تبدیل کردن ایده به سوال است؛ این کار کلیدی طلایی برای ایده‌یابی است. فیلمنامه نویس به جای داستان گفتن راجع به هر موضوعی بهتر است درباره آن از خود سوال بپرسد، این موضوعی است که من در اثر تجربه‌هایم به آن رسیده‌ام و بسیار کاربردی است زیرا در این صورت ابعاد آن موضوع برایتان بیشتر آشکار می‌شود.

وی افزود: البته مهم این است که در سوال کردن نباید ارزش‌گذاری کنیم فقط کافی است درباره آن ایده از خود سوال کنیم تا دریچه‌های زیادی برایمان باز شود. همچنین می‌توانیم برای آن موضوع، داستان طراحی کنیم تا تماشاگر به نتیجه برسد که آیا آن موضوع مناسب است و یا مناسب نیست.

وی خاطرنشان کرد: مثلا برای پدرخوانده می‌توانیم از خود بپرسیم «چه می‌شد اگر جوان‌ترین فرد خانواده تبدیل به پدرخوانده می‌شد» گاهی ایده بخاطر اینکه موقعیت متعارف را بر هم می‌زند و تضاد ایجاد می‌کند جذابیت فیلم را بیشتر می‌کند. مثلا می‌توانیم از خود بپرسیم «چه می‌شود که فردی بی‌گناه دستگیر شود و حکم اعدام بگیرد؟»در مورد سجاده آتش می‌توانیم این سوال را بپرسیم که «چه می‌شد اگر فرمانده یک گردان در ابتدای جنگ کشته و از رزم خارج می‌شد و پسری جوان و بی‌تجربه به عنوان فرمانده انتخاب می‌شد؟» تبدیل کردن ایده به سوال، همان پیدا کردن خط داستانی است. این روش سوال کردن در بسیاری از موارد که ذهن به بن‌بست رسیده، می‌تواند کارگشا باشد؛ در این صورت موضوعاتی پیدا می‌کنید که باید تبدیل به داستان شود.

مرادرپور درباره این که چگونه ایده تبدیل به داستان شود نیز گفت: «داستان» متشکل از یک شخصیت و یک ماجراست؛ این دو اصل حداقل مواردی است که برای داستان به آن نیاز دارید. داستان در دل سوال نهفته است. باید بتوانیم ابتدا یک داستان بگوییم و مرحله بعد این است که چگونه آن داستان را جذاب کنیم.

وی افزود: زمانی که در فیلم شاهد حضور راوی هستید بدین معنی است که شما در حال دیدن یک داستان هستید. در فیلم های داستانی معمولا تماشاگر خود را جای شخصیت می‌گذارد و نیازی نیست با حضور راوی دائم به او یادآوری کنید که داستان را تماشا ‌کنید ضمن اینکه فیلم داستانی در اکثر موارد احتیاج به راوی ندارد زیرا مخاطب با آن همذات‌پنداری می‌کند. به نظر من داستان باید آنقدر جذاب باشد که تماشاگر خودش با او همراه شود.

این کارگردان همچنین درباره استفاده از راوی در فیلم‌های مستند، گفت: در مستند به دلیل اینکه شکل روایت‌گری رابطه علت و معلولی ندارند می‌توانید از راوی استفاده کنید اما در فیلم هر چه تعریف می‌کنید باید موضوعیت خود را از قبل گرفته باشد.

گفتنی است، این کارگاه عصر روز گذشته با حضور علاقمندان سینما و اعضاء باشگاه مخاطبان موزه سینما در مدت زمان سه ساعت در موزه سینمای ایران برگزار شد.

 

 

 

نگاهی تحلیلی به سینمای “رسول ملاقلی پور” در موزه سبنما

نشست تحلیل و بررسی سینمای زنده یاد «رسول ملاقلی پور» همزمان با هفته دفاع مقدس در موزه سینما برگزار می شود.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، زنده یاد «رسول ملاقلی پور» از جمله کارگردان های شناخته شده و اثرگذار در سینمای دفاع مقدس با نگاهی اجتماعی است. به همین منظور موزه سینما نشستی تحلیلی پیرامون سینمای این کارگردان فقید سینمای ایران در روز چهارشنبه ۵ مهرماه ساعت ۱۶ در سالن فردوس برگزار می کند.
در این نشست بخش هایی از آثار زنده یاد «رسول ملاقلی پور» به نمایش درمی آید و « اکبر نبوی» پژوهشگر ، روزنامه نگار ، منتقد سینما و از دوستان این کارگردان نامدار سبنمای دفاع مقدس به مدت سه ساعت به تحلیل و گفتگو از زوایای مختلف می پردازد.
زنده یاد رسول ملاقلی پور در کارنامه هنری خود ساخت آًثار ماندگاری همچون : نجات یافتگان، سفر به چزابه، قارچ سمی، بلمی به سوی ساحل، هیوا، مزرعه پدری و … را داشته است.

از سجاده آتش تا کارو با «احمد مرادپور» در موزه سینما

احمد مرادپور یکی از اولین کارگردان های سینمای دفاع مقدس به موزه سینما می آید.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، همزمان با هفته گرامیداشت دفاع مقدس کارگاه کارگردانی با حضور «احمد مرادپور» در موزه سینما برگزار می شود.
در این کارگاه که روز سه شنبه چهارم مهرماه ساعت ۱۶ در سالن فردوس موزه سینما برگزار می شود اعضا باشگاه مخاطبان و همچنین علاقمندان سینما به  مدت سه ساعت با این کارگردان به گفتگو می نشینند و مرادپور تجربیات و خاطرات خود را از فعالیت در سینما و به خصوص ساخت فیلم هایی با موضوع دفاع مقدس بازگو می کند.
مرادپور در پروژه های سینمایی و تلویزیونی همچون: سجاده آتش، براده های خورشید، رقص پرواز، رنجر، بهشت آبی،  زیر باران، پنجاه و سه نفر، کارو، سارا و آیدا، سریال کوچک جنگلی و… حضور داشته است.

نمایشگاه «دفاع مقدس در قاب سینما» در موزه سینما

عکس‌های پشت صحنه فیلم‌های سینمایی با موضوع مقاومت و دفاع مقدس در موزه سینما نمایش داده خواهد شد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، موزه سینمای ایران همزمان با هفته گرامیداشت دفاع مقدس نمایشگاه عکسی از پشت صحنه فیلم های سینمایی با موضوع مقاومت و دفاع مقدس تحت عنوان «دفاع مقدس در قاب سینما» را برگزار می‌کند.
این نمایشگاه شامل پشت صحنه فیلم های سینمایی ماندگاری همچون:  بلمی به سوی ساحل ساخته زنده یاد رسول ملاقلی پور، مهاجر، برج مینو و آژانس شیشه ای ساخته ابراهیم حاتمی کیا، کیمیا و ابلیس ساخته احمدرضا درویش، عقابها ساخته زنده یاد ساموئل خاچیکیان، نیمه گمشده ساخته محمدعلی باشه آهنگر، ضربه طوفان ساخته علی قوی تن، رنجر ساخته احمد مرادپور، دایره سرخ ساخته جمال شورجه، معراجی ها ساخته مسعود ده نمکی، کانی مانگا و بازمانده ساخته زنده یاد سیف الله داد،حمله به اچ۳ ساخته شهریار بحرانی، شیار ۱۴۳ ساخته نرگس آبیار است.
علاقه‌مندان می‌توانند از ۳۱ شهریورماه تا ۷ مهرماه از ساعت ۱۰ صبح تا ۲۰ از این نمایشگاه که در محوطه باز  مجموعه فرهنگی تاریخی موزه سینما برگزار می شود بازدید کنند.