«کیارستمی» معتقد بود تا محلی نباشید بین‌المللی نمی‌شوید

کارگاه «شخصیت‌پردازی در فیلمنامه‌نویسی» با حضور علی شاه‌محمدی، کارگردان و فیلمنامه‌نویس عصر روز گذشته در موزه سینما برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در این کارگاه علی شاه‌محمدی با اشاره به اهمیت شناخت داستان و نگاه به زندگی در فیلمنامه‌نویسی گفت: آنچه فیلمنامه‌نویسان را از هم متمایز می‌کند این است که داستان را بشناسند و به زندگی خوب نگاه کنند. ژان رنوآر می‌گوید «کارگردان‌های نسل اول به زندگی نگاه کردند و فیلم‌های خوبی ساختند. کارگردن‌های نسل دوم به فیلم‌های کارگردان‌های نسل اول و زندگی نگاه کردند و فیلم‌های خوبی ساختند. اما فیلمسازان نسل سوم فقط به فیلم‌های کارگردان‌های نسل اول و دوم نگاه کردند و فیلم‌های خوبی نساختند بنابراین نباید ارتباطتان با جریان زندگی قطع شود.

وی افزود: جان هیوستن فیلمساز آمریکایی معتقد است «دوربین دو وضعیت دارد؛ ایستاده و نشسته» همچنین جان فورد نیز می گوید «دوربین را بکار و بگیر». آنچه که سینمای ویژه را از سینمای معمول متمایز می‌کند فیلمنامه است درغیر اینصورت تکنیک‌های کارگردانی براحتی آموختنی هستند. فیلم «پنهان» میشائیل هانکه هیچ تکنیک نامتعارفی به لحاظ کارگردانی ندارد و آنچه این فیلم را از دیگر فیلم‌ها متمایز می‌کند نگاهش به زندگی و قصه‌پردازی خاص است.

شاه محمدی با بیان اینکه عباس کیارستمی قصه‌گوی خوبی بود، بیان داشت: کیارستمی آگاهانه به سمت سینمای کمتر قصه گوی «طعم گیلاس» و «کلوز‌آپ» رفت. همانطور که می‌دانید کلوزآپ فیلم بسیار خوبی است که در دنیا طرفداران خود را دارد به طوری که در بلژیک سایتی به نام «سبزیان» که کاراکتر اصلی این فیلم بود راه‌اندازی شد. کلوزآپ هفت زاویه دید دارد؛ در واقع می‌توانم بگویم هفت صدا در این فیلم وجود دارد، این رویکرد در سینمای جهان به پلی فونیک یا چند صدایی شناخته می شود، اینکه کارگردان نگاه خود را ارجح بر همه نگاهها نداند و به نگاه‌ها و صداهای دیگر نیز در فیلمش اهمیت دهد.

شاه‌محمدی همچنین با اشاره به تاثیر کهن الگوها در فیلمنامه نویسی گفت: ابتدا باید بدانیم که کهن الگو چیست؟ از همان آغاز، پیش از اینکه انسان متمدن شود درباره چیزهایی که می‌دید و درک نمی‌کرد یا نه می دید و نه درک می کرد، داستان می ساخت.داستان سبب از میان رفتن ترس او از ناشناخته ها می شد. مانند عدم درک بر آمدن ماه، فرو رفتن خورشید، تعدد و هستی ستاره ها، زندگی، تولد، مرگ و… . اساطیر جوامع بشری بر اساس کهن الگوهاست به همین دلیل برای نوشتن مهم است که شما بر کهن الگوها مسلط باشید.

وی با اشاره به اهمیت کهن الگوهای محلی نیز گفت: عباس کیارستمی معتقد بود تا محلی نباشید بین‌المللی نمی‌شوید. ضمن اینکه کهن الگوها سبب شدند شاخه مهمی به نام ادبیات تطبیقی شکل بگیرد زیرا همه کهن الگوها در نهایت به یک ریشه و نهاد می رسند و همه قهرمان‌ها یک قهرمان هستند. همان مفهومی که جوزف کمبل در کتاب قهرمان هزار چهره مطرح می کند.‌ کهن الگوها در جوامع گوناگون تحول یافتند و به انها اضافه یا از آنها کم شد. مثل داستان رستم و سهراب شاهنامه که نظیری در  فرهنگ‌های دیگر مانند تراژدی‌های یونان باستان دارد.

شاه‌محمدی ادامه داد: امروز سینمای هالیوود از کهن الگوها تغذیه می‌کند و این کار را به خوبی انجام می‌دهد و به مرور به سمت ترکیب کهن‌الگوها پیش می‌رود. سینمای اروپا نیز دهه هاست از کهن الگوها تغذیه می کند. برگمان در فیلم «پرسونا» به انسان و کاراکتر درون او و نقابش اشاره دارد. فیلم «شرم» استیو مک‌کوئین نیز بر مسائل انسانی به عنوان روابط کهن الگویی تاکید دارد. بدین ترتیب مسائل انسانی و احساس حیات و مرگ و هستی انسان در طول هزاره ها سبب پیدایش کهن الگوها شدند. هنگامی که راجع به این مسائل در فیلم حرف می‌زنید فیلم معنا و عمق پیدا می کند و از مسائل سطحی روز مره و عوامانه خارج می‌شود.

وی درباره انواع شخصیت‌ در موقعیت‌های گوناگون‌ افزود: چهار ترکیب وجود دارد: انسان عادی در شرایط غیرعادی، انسان غیرعادی در شرایط عادی، انسان غیرعادی در شرایط غیرعادی و انسان عادی در شرایط عادی که ما می‌توانیم برای تمرین نوشتن یک شخصیت دراماتیک را در این چهار موقعیت قرار دهیم.

شاه محمدی همچنین درباره تفاوت شخصیت دراماتیک با شخصیت کلیشه‌ای نیز گفت: شخصیت واقعی یا دراماتیک را شخصیت سه بعدی می گویند که در مقابل آن شخصیت مسطح یا دوبعدی قرار می‌گیرد. شخصیت‌های سه بعدی به جهان هستی اتصال دارند و به واقعیت اشاره می کنند؛ مانند مثال شرکت کننده عزیزی که نوشتند تراپیستی که خودش بیشتر به درمان نیاز دارد.‌در مقابل شخصیت‌های کلیشه‌ای بر اساس الگوهای از پیش تعیین شده پیش می‌روند. از طرفی چون شخصیت‌های دراماتیک به واقعیت‌ها اشاره می‌کنند داستان‌هایی به عمق هستی و واقعیت زندگی تولید می‌کنند اما شخصیت‌های کلیشه‌ای داستان‌های دو بعدی قابل حدس تولید می‌کنند.

وی همچنین درباره استاک کاراکتر نیز بیان داشت: این شخصیت‌ها از نظر ویژگی بر طراحی شخصیت کلیشه ای استوار شده‌اند و اما با شخصیت‌های کلیشه‌ای تفاوتی هم دارند. مثلا کاراکتر ها معلم و مرشدی دارند که طی طریق کرده و اطلاعاتی به شخصیت ما می‌دهد و راهنمای او می‌شود تا به هدفش برسد. شخصیت اصلی پروتاگونیست است و استاک کاراکتر کمک می‌کنند شخصیت اصلی ویژگی‌های خود که باور ندارد را بشناسد یا باور کند.

 

نمایش فیلمی مرمت شده از «داریوش مهرجویی» در موزه سینما/ نمایش تصاویر پشت صحنه

موزه سینما نسخه اصلاح و مرمت شده فیلم سینمایی «گاو» به همراه تصاویری از پشت صحنه این فیلم را با همکاری فیلمخانه ملی ایران نمایش می‌دهد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، به یاد «داریوش مهرجویی» کارگردان نامدار و ارزشمند سینما فیلم سینمایی «گاو» به همراه تصاویر پشت صحنه این فیلم که توسط فیلمخانه ملی ایران اصلاح و مرمت شده در موزه سینمای ایران به نمایش در می‌آید.
علاقمندان به سینمای «داریوش مهرجویی» کارگردان فقید سینما در بخش نمایش پشت صحنه فیلم «گاو»، تصاویری بیشتر از آنچه که در گذشته نمایش داده شده است در پرده سالن فردوس موزه سینما خواهند دید.
بخشی از این تصاویر مربوط به زمانی است که بازیگران فیلم «گاو» با لباس‌های خودشان و در محل روستای لوکیشن فیلم جلوی دوربین قرار می‌گیرند و با هدایت کارگردان برای صحنه‌های مختلف فیلم به طور آزمایشی بازی می‌کنند. بخشی از صحنه‌های آزمایشی در حیاط اداره فرهنگ و هنر آن دوران که محل فعلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، فیلمبرداری شده است و جالب اینکه در این نماها، بازیگران لباس صحنه و یا همان لباس روستایی‌ها را بر تن دارند.
بخشی از این تصاویر مربوط به بازیگرانی است که در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند اما در حال حاضر متاسفانه در قید حیات نیستند مثل آقایان جمشید مشایخی، عزت الله انتظامی و جعفر والی که تست بازیگری آنها را در این فیلم‌ها می‌بینیم. همچنین تصاویری وجود دارد از بازیگرانی که خوشبختانه هنوز در بین ما هستند و در سینمای ایران فعالیت می‌کنند، مثل آقای علی نصیریان.
همچنین با ملاحظه این نماهای آزمایشی مشخص می‌شود که ابتدا قرار بود زنده یاد «جعفر والی» نقش دیوانه روستا را بازی کند اما در فیلم نهایی این نقش به عزت الله رمضانی فر داده شده و جعفر والی نقش کدخدا را بازی کرده است.
این تصاویر اگرچه همچون سایر راش‌ها و تصاویر اضافی دیگر فیلم های سینمایی قدیمی بی صدا هستند و حداکثر زمان آنها نیز 30 دقیقه است اما با توجه به اینکه تصاویر زیادی از پشت صحنه فیلم های قبل از انقلاب و به ویژه نماهایی از تست بازیگری افراد وجود ندارد، ارزش زیادی داشته و بسیار دیدنی هستند.
گفتنی است فیلم سینمایی «گاو» برنده جایزه فیبرشی از جشنواره ونیز، جایزه بخش نگاه نو جشنواره برلین، جایزه بهترین فیلم از جشنواره لاروشل فرانسه را بدست آورده است.
در این نمایش ویژه که روز سه شنبه دوم آبان ماه ساعت 15 در سالن فردوس موزه سینما است، بعد از نمایش فیلم و پشت صحنه آن «احمد طالبی نژاد» نویسنده، منتقد سینما و فیلمساز درباره سینمای داریوش مهرجویی و مشخصا فیلم «گاو» به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران صحبت خواهند کرد.
گاو، اجاره نشین‌ها، هامون، بانو، پری، لیلا، مهمان مامان، نارنجی پوش، سنتوری، لامینور، اشباح و … از جمله آثار درخشانی هستند که در کارنامه زنده یاد «داریوش مهرجویی» به یادگار باقی مانده است.
زنده ‌یاد «داریوش مهرجویی» ۶ دهه از ۸ دهه عمر خود را به فیلمسازی و سینما اختصاص داد.

هنرمندان از زنده یاد «داریوش مهرجویی» گفتند

📽هنرمندان از زنده یاد «داریوش مهرجویی» گفتند

🔹علی نصیریان: اولین معلم من در بازیگری مهرجویی بود
🔸تورج منصوری: مهرجویی کارگردان متفاوتی بود
🔹فریده سپاه منصور: مهرجویی همیشه نقش زندگی را میخواست
🔸عنایت بخشی: مهرجویی کارگردان متفاوتی بود

 

تسلیت موزه سینما برای درگذشت کارگردان بزرگ سینمای ایران «داریوش مهرجویی»

▪️تسلیت موزه سینما برای درگذشت کارگردان بزرگ سینمای ایران “داریوش مهرجویی”

سینمای ایران بزرگمردی را از دست داد؛ بزرگمردی که نگاه حرفه‌ای، هنرمندانه ،دلسوزانه و آثار ماندگار او  قطعا ستودنی است و همواره یاد او  با آثاری همچون اجاره نشین ها، گاو، هامون، پری، و …در اذهان مردم باقی خواهد ماند.

▪️موزه سینمای ایران با نهایت تاسف و تاثر درگذشت ناباورانه و دردناک داریوش مهرجویی کارگردان نامدار سینمای ایران و همچنین همسرش وحیده محمدی فر را به جامعه هنری ایران تسلیت گفته و از خداوند متعال برای داریوش مهرجویی غفران الهی و آرامش ابدی و برای بازماندگان صبرو اجر مسئلت داریم.

توضیحات موزه سینما درباره یک خبر

روابط عمومی موزه سینمای ایران خبر دریافت ورودی ۱۰۰ هزار تومانی برای بازدید از این موزه را تکذیب کرد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، به تازگی خبری در یکی از کانال‌های تلگرامی منتشر شده بود مبنی بر فروش بلیت ۱۰۰ هزار تومانی برای بازدید از موزه سینما که صحت ندارد.
روابط عمومی موزه سینما ضمن تکذیب این خبر اعلام می‌کند بلیت ورود ی برای بازدید از موزه سینما ۱۰ هزار تومان است ضمن آنکه بازدید کنندگان برای ورود به تالارها دیگر مبلغی پرداخت نمی‌کنند و همچنین تماشاگران سینما که بلیت‌های فیلم های سینماهای موزه را از سامانه‌های بلیت فروشی تهیه کرده‌اند و یا از گیشه بلیت خریده‌اند و همچنین مهمانان مراسم‌ها ، نشست‌ها و اعضای باشگاه مخاطبان موزه سینما نیازی به تهیه بلیت ورودی ندارند.
موزه سینمای ایران حقوق قانونی خود در پیگیری این موضوع را محفوظ می‌داند.

 

برگزاری مجموعه کارگاه های شخصیت پردازی در فیلمنامه نویسی

مجموعه کارگاههای آموزشی «شخصیت سازی و شخصیت پردازی» در فیلمنامه نویسی توسط موزه سینما برگزار می‌شود.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، شخصیت‌ها نیروی محرکه و مهمترین بخش هر روایت دراماتیک  در فیلمنامه هستند. اگر چه بدون داستان فیلمنامه ای وجود ندارد اما شخصیت‌ها داستان‌ها را ایجاد می کنند، فیلمنامه را پیش می برند و در نهایت شخصیت‌ها هستند که در یاد مخاطب می‌مانند.
به همین دلیل  موزه سینما در ادامه برگزاری کارگاه های تخصصی خود در حوزه سینما قصد دارد تا این مجموعه  کارگاه ها را در سه جلسه ( سه ساعته) با موضوع «شخصیت سازی و شخصیت پردازی» در فیلمنامه نویسی با محوریت و نگاهی به «چهارده کاراکتر دراماتیک» به عنوان شخصیت‌های اصلی و فرعی فیلمنامه‌های سینمای جهان برگزار کند.
در این کارگاه ها پیش از ورود به مبحث اصلی ابتدا مفاهیم اساسی و بسیار مهمی نظیر کهن الگو ( Archetype )، نحوه ایجاد تمایز میان کهن الگوها، کلیشه‌ها و شخصیت‌های تیپیکال ژانرها و نحوه ترکیب کهن الگوها بررسی می‌شود . در مرحله بعد با توضیح و تحلیل چهارده کاراکتر دراماتیک، «شخصیت سازی و شخصیت پردازی» و سپس نحوه استفاده فیلمنامه نویسان بزرگ سینمای جهان از این چهارده الگو آموزش داده می شود .
مدرس این کارگاه ها «علی شاه محمدی» فیلمنامه نویس و فارغ التحصیل درام و کارگردانی فیلم از دانشگاه‌های سنت لوکاس بروکسل، فیلم و تئاتر بوداپست و تکنولوژی و علوم انسانی لیسبون و برنده شش جایزه بین المللی برگزار خواهد شد.
علاقمندان برای ثبت نام و شرکت در این کارگاه می توانند به لینک https://clubmuseum.ir/workshops/29   مراجعه کنند.

کودکان و نوجوانان اوتیسم در موزه سینما

همزمان با هفته کودک و نوجوان ؛ کودکان و نوجوانان اوتیسم در موزه سینما به تماشای فیلم نشستند.

سیروس حسن پور: در مسیر فیلمسازی نباید عجله کرد/ کودکان برای بازی در فیلم‌ها باید رها باشند

کارگاه کارگردانی در سینمای کودک با حضور« سیروس حسن پور»؛ فیلمنامه نویس، کارگردان و تهیه کننده همزمان با هفته کودک و نوجوان عصر روز گذشته سه شنبه 18 مهرماه در موزه سینما برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، سیروس حسن‌پور در ابتدا با اشاره به خاطرات کودکی خود در سینما، گفت: یکی از اتفاقات خوبی که در زندگی من رخ داد این بود که از 7 سالگی در سینما بودم و همه چیز از یک زمین فوتبال خاکی در غرب تهران شروع شد. یک روز ماشین کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای فیلمبرداری و انتخاب بازیگر کودک و نوجوان به زمین فوتبال آمده بود و در آن ماشین بهرام بیضایی به همراه ایرج رامین‌فر بودند که برای ساخت فیلم «عمو سیبیلو» به دنبال بازیگر کودک و نوجوان می‌گشتند . برخلاف مخالفت برادرم و به خاطر شیطنت‌ها و اصرار من، پنهانی سر فیلمبرداری برای تمرین رفتم که در نهایت برای نقش شیپورچی انتخاب شدم و این گونه بود که وارد سینما شدم.

وی افزود: پس از «عمو سیبیلو» برای بازی در فیلم «زنگ تفریح» ساخته عباس کیارستمی انتخاب شدم ؛ در این فیلم رضا بابک دستیار  زنده یاد کیارستمی بود. این دو فیلم که هردو مربوط به سینمای کودک بودند، اولین تجربه‌های من در سینما بودند و پس از آن در فیلم‌های «رگبار» و «سفر» ساخته بهرام بیضایی حضور پیدا کردم. فیلم «سفر» برای من تجربه جدیدی بود زیرا به مدت دو هفته به توصیه بیضایی با واروژ کریم مسیحی که دستیار او در این فیلم بود، تمرین کردیم.

وی خاطرنشان کرد: بعد از چند فیلم در مجموعه «سطان صاحبقران» ساخته مرحوم علی حاتمی نیز بازی کردم و در آنجا نقش پسر میرزا رضا کرمانی را داشتم. یادم می‌آید در صحنه‌ای از فیلم میرزا آقاخان نوری که قرار بود از من بپرسد که «پدرت کجا رفته » به آرامی سیلی‌ای در گوش من زد و من اشک از چشمانم جاری شد و دیالوگ‌هایم را گفتم ؛ آن پلان بسیار باورپذیر شد در حالیکه علی حاتمی به عنوان کارگردان چنین چیزی را نخواسته بود اما با این حال با استقبال روبرو شد.

حسن‌پور با اشاره به دوران تحصیل خود ، گفت: در کنکور سال 61  در اولین دوره «مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی» پذیرفته شدم و کار سینما را به صورت آکادمیک و عملی یاد گرفتم و بعد از فارغ‌التحصیلی علی رغم ارتباطات و دوستی که با کارگردان‌هایی مانند کیارستمی، بیضایی و حاتمی داشتم تصمیم گرفتم جذب کار عملی شوم و روی پای خودم بایستم.

کارگردان فیلم «قطار کودکی» افزود: بعد از همکاری در فیلم «سمفونی صحرا»، دستیار دوم ابراهیم حاتمی‌کیا در فیلم «دیده بان» شدم و با اینکه یک فیلم جنگی با فیلمنامه سخت بود اما برایم بسیار لذتبخش بود چرا که همه آنچه در سینما آموخته بودم را تجربه می‌کردم.

حسن‌پور با بیان اینکه در مسیر فیلمسازی عجله نکنید، گفت همیشه بر این نکته تاکید داشته‌ام که یا فیلم نسازیم و اگر کاری را شروع می‌کنیم برایمان فرقی نداشته باشد که کلیپ ، فیلم کوتاه یا  سینمایی باشد ؛ باید کار خوب و دلچسبی ارائه بدهیم.

وی با بیان اینکه مسیر رشد در سینما برایم شیرین و دلچسب بود، بیان داشت: تلویزیون و سینما برایم تفاوتی نداشت و بعد از مدتی احساس کردم کارها برایم تکراری شده و خودم می‌توانم سر فیلمبرداری بروم و پلان بگیرم. درخلال تصمیم برای ساخت فیلم اول دو کار درجه یک برای دستیاری پیشنهاد شد اما به دلیل تصمیمی که گرفته بودم آنها را قبول نکردم. در دوران دستیاری با کارگردانی کار کردم که همه می‌گفتند تجربه تو از او بیشتر است اما برایم مهم نبود و با عشق به او کمک کردم. معتقدم در سینما و تلویزیون اگر فیلم کوتاهی که ساخته‌اید دیده شود، همان کار تبدیل به پلی برای کارهای بعدی شما خواهد شد. با توجه به اینکه از کودکی در فیلم کودک بازی کرده بودم احساس کردم به این نوع سینما علاقه‌مندم و همان زمان فیلمنامه 13 قسمتی «لک‌لک‌ها بر بام» به من پیشنهاد شد. این رمان کودکانه و و دلنشین را خوانده بودم و بسیار خوشحال بودم و خدا شکر می‌کردم که چنین فرصت فوق‌العاده‌ای در اختیار من قرار گرفته است.

کارگردان فیلم «رضایتنامه» با تاکید بر اینکه هر فیلمی ساخته داستان آن را دوست داشته است، گفت: در فیلمسازی فیلمی که می‌سازید را باید دوست داشته باشید. به عنوان مثال، خود من از قصه «رضایتنامه» در مجموعه داستان تنور که نوشته هوشنگ مرادی کرمانی بود، خوشم آمد. بسیاری از همکاران، داستان «رضایتنامه» را سخت‌ترین قصه این مجموعه رمان می‌دانستند اما با این حال تصمیم گرفتم فیلم آن را بسازم.

حسن پور با بیان اینکه اولین فیلم کوتاهش «کلاس اول» با فیلمنامه مجید مجیدی بود، خاطرنشان کرد: آن فیلم به خاطر حضور یک گربه و پیرزن نابازیگر کار بسیار سختی بود اما خوشبختانه بسیار مورد توجه قرار گرفت. در مورد گویش محلی و ارتباط با مردم شهرستان ها تجربه ای دارم و آن اینکه اگر روزی خواستید فیلمی در شهرستان بسازید سراغ شهری بروید که با گویش آن آشنایی دارید زیرا در این صورت شانس موفقیت شما در آن فیلم به واسطه ایجاد ارتباط صمیمی با بازیگران و اعتماد همه اهالی بیشتر خواهد شد.

حسن پور درباره نحوه بازی گرفتن از کودکان در فیلم، گفت: برای بازی گرفتن از کودکان و نوجوان یک الگوی واحد وجود ندارد و فرایند مختلفی دارد تا بتوانید بازی‌های مختلفی بگیرید. گاهی باید موقعیت را ایجاد کنیم و گاهی بر اساس نیاز فی‌البداهه پیش برویم. برای پیدا کردن بازیگر کودک پیشنهاد من این است که تمام مدارس و جاهایی که فکر می کنید بچه‌هایی نزدیکتر به کارکتر مورد نظرتان را پیدا می‌کنید، بگردید تا چهره مورد نظر را پیدا کنید.

حسن‌پور درباره شکل و نحوه  فیلمبرداری در سینمای کودک نیز بیان داشت: از نظر تکنیکی و فنی باید بیشتر سعی کنید نماهای باز بگیرید دلیل این کار هم آن است که در این جنس کار و سینمای کودک نمای باز بیشتر به دل مخاطب می‌نشیند و به بازیگر کودک نزدیکتر می‌شوید ضمن اینکه با استفاده از لنز واید این اجازه را به کودک می‌دهیم که در صحنه های اولیه خودش باشد و احساس راحتی کند. کودک باید برای بازی رها باشد و نباید به کودکان که معمولا نابازیگر هستند درباره جزئیات بازیگری چیزی بگوییم تا رئالیتی دلنشین فیلم حفظ شود.

در این کارگاه که بیش از سه ساعت به طول انجامید فیلم «غاز مهاجر» ساخته سیروس حسن‌پور نمایش داده شد و این کارگردان به توضیحاتی درباره آن پرداخت.

 

 

 

برگزاری کارگاه تدوین فیلم توسط «حسن حسندوست» در موزه سبنما

موزه سینما کارگاه تدوین فیلم با موضوع  “ارتباط تدوین با کارگردانی” را برگزار می کند.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در ادامه برگزاری کارگاه ها در موزه سینما ” حسن حسندوست” تدوین‌گر شناخته شده سینمای ایران کارگاه تدوین فیلم را برگزار می کند.
این کارگاه روز پنجشنبه ۲۷ مهرماه ساعت ۱۵ با موضوع ” ارتباط تدوین با کارگردانی” برگزار می شود.
وی بیش از ۱۰ بار نامزد دریافت سیمرغ بلورین از جشنواره فجر شد که یکبار در سال ۱۳۶۸ برای فیلم هامون ، سال ۱۳۷۵ برای فیلم بچه‌های آسمان و در سال ۱۳۸۶  برای فیلم آواز گنجشک ها برنده این جایزه شد.
در کارنامه هنری “حسن حسندوست” تدوین فیلم هایی همچون: هامون،  بچه های آسمان، شهر موش ها، اجاره نشین ها، مادر، خورشید، اشباح، جامه دران، آواز گنجشک ها، بید مجنون، یه حبه قند، نسل سوخته، بانو، چکمه و ..‌ قرار دارد.

«خانه دوست کجاست» یک فیلم شاعرانه است

کارگاه «زیبایی شناسی تصویر سینمایی» با حضور رهبر قنبری، نویسنده و کارگردان عصر روز گذشته یکشنبه شانزدهم مهر در موزه سینما برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، رهبر قنبری در ابتدای این کارگاه با مروری بر نظریه‌های سینمایی، گفت: از همان ابتدا سینمای فرم‌گرا بوجود آمد که نمونه آن آثار افرادی مانند آیزن اشتاین و فیلم‌‌هایی مانند «ایوان مخوف» بود که در مقابل آن فیلم‌هایی مانند «باغبان آبپاشی شده» ساخته شد. درواقع به نوعی سینمای داستان‌سرا در کنار سینمای مستند محو بود که اصطلاحا به آن سینمای فرمال می‌گویند و در مقابل آن سینمای واقع‌گرا شکل گرفت.

وی با بیان اینکه سینمای فرمال در دوره‌ای رواج پیدا کرد و تاثیر خود را گذاشت، افزود: به دنبال این سینما نوعی سینمای اکسپریونیسم نیز پدید آمد که فیلم‌هایی مانند «مطب دکتر کالیگاری» و «فرانکشتاین» از دل همین فرمالیسم ایجاد شد. این مباحث مبانی عقلی و نظری دارد که حتما باید مطالعه کنید.

قنبری بیان داشت: جنس سینمای فرمال مبتنی بر عقاید مارکسیستی و کمونیستی دیالکتیکی است که منبعث از نظریه هگل آلمانی است و نظریه « تز، آنتی‌تز و سنتز» را در پی دارد. یعنی هر پدیده‌ای در درون خود به عنوان یک نظریه است و در درون خود ضد نظریه را می‌پروراند. آیزن اشتاین بر این مبنا نظریه مولف خود یعنی تدوین و مونتاژ را بنیان می‌گذارد.

وی خاطرنشان کرد: از نظر آیزن اشتاین، تدوینگر و فیلمساز هوشمند آن است که از کمترین زمان برای نمایش تصاویر بیشتر استفاده کند. آنچه مسلم است نظریه هگل قدمت تاریخی و فلسفی دارد و نظریه مقابل آن نظریه واقع‌گرا است که معتقد است باید واقعیت محض را پیش روی مخاطب بگذاریم تا خود مخاطب انتخاب کند چه ببیند.

وی با بیان اینکه نظریه واقع گرا در حالت پیشرفته به نئورئالیسم ایتالیایی با فیلم‌هایی مانند «دزد دوچرخه» می‌رسد، گفت: در این نوع سینما پلان‌های عریض و طویل می‌بینید و فیلم‌های «شهر بی دفاع» و «همشهری کین» نیز از این نوع سینما هستند که در آنها همه پلان‌ها باز است. برخلاف سینمای آیزن اشتاین که در تقابل با سینمای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با سینمای روس است. نظریه آیزن اشتاین درواقع نظریه دیکتاتور مابانه است.

قنبری ادامه داد: نظریه واقع‌گرا معتقد است، سینما به خودی خود وجود ندارد زیرا سینما از شیئ تهی است و آنچه می‌بینیم تصویر ذهنی ماست. سینما به عنوان ابزار اهمیتی ندارد و مهم این است تصویر ذهنی ما درست و واقعی و آنگونه که وجود دارد منتقل شود و واقعیت درونی ما را بیرون نشان دهد. بر این اساس می توانید تصور کنید وظیفه سینما چیست و چقدر سنگین است.

وی با بیان اینکه نظریه واقع گرایانه شکل‌های مختلفی به خود می‌گیرد، ادامه داد: نظریه واقع گرایانه در ایتالیا به نئورئالیسم ایتالیایی و نئورئالیسم پوئتیکال می‌رسد که در ایران از آن به عنوان رئالیزم شاعرانه تعبیر می‌شود و سینمای زنده یاد عباس کیارستمی از همین دست است. در فیلم «خانه دوست کجاست» نوعی شاعرانگی وجود دارد که همزمان با آن به واقعیت زیست آن کودک در روستا به مسائل تاریخی و باستانی نیز می‌پردازد.

در این کارگاه فیلم کوتاه «در یک بازار ایرانی» ساخته رهبر قنبری نمایش داده شد.

 

در بخش پایانی این کارگاه «رهبر قنبری» به مدت 2 ساعت مباحث مطرح شده را به صورت عملی در محوطه باز موزه سینما با حاضران تمرین و مرور کرد.