سومین جلسه «کارگاه بازیگری و کارگردانی در سینما» با حضور داریوش فرهنگ عصر روز گذشته در سالن فردوس «موزه سینمای ایران» برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، داریوش فرهنگ در ابتدا گفت: کارگردانی به میزان ۶۰ درصد به مدیریت وابسته است و ۴۰ درصد آن در رابطه با خلاقیت معنا پیدا میکند و مراحل ساخت یک فیلم به بخشهای پیش تولید، تولید و پس تولید تقسیم میشود.
وی خطاب به هنرجویان حاضر در کارگاه بیان داشت: اگر میخواهید وارد این حرفه شوید، برای یک لحظه با خود خلوت کنید و روراست باشید و مطمئن شوید که آیا واقعا به این هنر علاقهمند هستید یا در طلب حاشیههایی چون ثروت، شهرت، نام و نان قصد ورود به سینما را دارید. بدانید که در این کار نام و نان دوام ندارد و در تاریخ سینمای ایران تنها چند فرد خاص وجود دارند که از طریق این حرفه توانستهاند به وضعیت مطلوبی دست پیدا کنند. بنابراین آنچه باقی میماند تنها عشق است. اگر عاشقانه و با جان شیفته با این حرفه رو به رو شدید، بدانید که این هنر رنجهای فراوانی را با خود به همراه دارد.
کارگردانی یک رنج بی پایان است
فرهنگ با بیان اینکه کارگردانی همچون سفر و یک رنج بیپایان است، افزود: وقتی یک فرد هدفی را برای خود مشخص میکند، باید خیلی جدیتر از آنچه لازم است وارد آن شود. هیچ شیوهای برای برداشتن گام اول بهتر از شیوه کلاسیک نیست و کلاسیک یعنی «تناسب»، «توازن» و «تعادل» در همه چیز است.
وی با تاکید دوباره بر این اصل که ۶۰ درصد کارگردانی توانایی مدیریت کردن و ۴۰ درصد آن نیازمند خلاقیت است، ابراز داشت: از همان لحظه که یک ایده یا یک فکر در ذهن به وجود میآید، فرآیند مدیریت آن آغاز میشود. ما از این لحظه به شکل کلاسیک با دوربین و آنچه که باید در خصوص آن به نتیجه برسیم، وارد اصول اولیه میشویم. همه چیز از ایده شروع میشود و آن، آغاز فصل اول کارگردانی یعنی مرحله پیش تولید است.
مهمترین نکته در کارگردانی، شکیبایی و صبوری است
فرهنگ درباره فیلمسازی گفت: اولین نکته در پیش تولید، مسئله «انتخاب» است. برای مثال بسیار مهم است که چه اشخاصی را انتخاب میکنیم. باید بدانیم که تمام اجزا یک فیلم از ابتدا تا انتها باید تحت نظارت کارگردان باشد. ضروری است که همواره مناسبترین، بهترین و درستترین انتخاب را داشته باشیم. افرادی که به کار خود دعوت میکنیم قرار نیست حتما از نظری فکری با ما همسو باشند، بلکه باید شرایطی را به وجود آوریم که بتوانند در آن فضا قرار بگیرند. بعد از انتخاب، مسئله «شرایط تولید» به وجود میآید و اولین گام این مسیر، پیدا کردن تهیه کننده مناسب است. همچنین باید دانست که بازیگران بیان کننده سلیقه و افکار یک کارگردان هستند.
فرهنگ با اشاره به اینکه مهمترین نکته در مقوله کارگردانی، شکیبایی و صبوری است بیان داشت: صبوری نکته بسیار مهمی است زیرا اگر صبور نباشید حتما مشکلاتی به وجود خواهد آمد. باید با نویسنده به یک نتیجه قطعی روشن و شفاف برسید. من هشت سال است که فیلمی نساخته ام و این موضوع یک تصمیم شخصی بود، چراکه علاقه دارم بتوانم فیلم «خود» را بسازم. اگر قرار باشد فیلمی را بسازیم، وظایف تقسیم بندی میشود و طبق زمان بندی، هنگامی که سر صحنه حاضر میشویم، همه عوامل از کارگردان میپرسند که چه کاری را باید انجام دهیم. مدیریت کردن مسیر باعث میشود تا بتوانیم در سینما زودتر به مقصد برسیم و توجه و دقت به جزئیات اولین وظیفه یک کارگردان است.
فرهنگ درباره «خلاقیت» در کارگردانی نیز گفت: برای به کارگیری خلاقیت سه حوزه را باید مورد توجه قرار داد؛ «دکوپاژ»، «میزانسن» و «فضاسازی». در سینما باید بدانیم چه میخواهیم تا به مرحلهای برسیم که متوجه شویم چه چیز را نمیخواهیم. بیتردید هیچکاک استاد مسلم سینما است و جایی میگوید باید بتوانید فیلم را در یک جمله کوتاه برای خود معنی کنید. مهمترین مسئله این است که چطور بتوانید سلیقه خود را با فضای موجود هماهنگ کنید.
وی با اشاره به این موضوع که بستر فیلم «طلسم» بر مدار فضاسازی میگذرد و باید به نمادهای مختلف برای خلق توجه کرد، بیان داشت: اگر مبدا، مقصد و فضاسازی یک اثر روشن شود، دکوپاژ خود را نمایان میکند. باید به عاطفه درون فیلم و این مسئله که چطور میشود به صحنه روح بخشید توجه کنیم.
وی ادامه داد: مسائل فنی را هیچگاه وارد فیلمنامه نکنید چراکه این امور مربوط به تصمیمهای کارگردان است. باید بیشتر به چگونگی خلق هویت بصری در یک فیلم بیاندیشید. هیچ گاه طی کردن راه معمول اتفاق خاصی را رقم نمیزند.
نوجویان هنر باید از رویکرد کلاسیک پیروی کنند
در ادامه بازیگر مجموعه در حال تولید «سلمان فارسی» گفت: در هر صحنه ابتدا باید یک تمرین اولیه با بازیگران داشته باشید تا به یک سلیقه مشترک دست پیدا کنید. قطار سینما قصد ایستادن نداشته و به تعداد کارگردانهای سینما، روشهای مختلفی وجود دارد. بهترین روش برای افراد تازهکار، همان روش کلاسیک است. از سال ۱۸۹۵ تا کنون هنوز رمانها و فیلمها به روش کلاسیک عمل میکنند. زمانی که آثار پیکاسو را مرور میکنیم متوجه میشویم او نقاشیهای پر سر و صدایی خلق کرده است اما پیکاسو پیش از تجربه گرایی، استاد شیوه رئالیسم بود و این مسئله در طرحهای او از آناتومی انسان مشهود است.
سینما یک ضیافت است
فرهنگ خاطر نشان کرد: اقیانوس سینما بی کران است و بعد از این همه سال فعالیت در سینما، همچنان فکر میکنم در حال برداشتن قدم اول هستم. من معتقدم سینما یعنی ریزه کاری. تقطیع نماهای یک فیلم را دکوپاژ میگویند اما باید ببینیم هدف از آن چیست. مهمترین موضوع در تولید یک فیلم این است که صحنههای آن جذاب باشند و از هر نما باید برای نمای بعدی استفاده کرد. دکوپاژ از لحظهای آغاز میشود که ایده و فکر را نمابندی میکنیم. سینما ضیافتی است که بیننده را به تماشای فیلم دعوت میکند، در نتیجه باید اسباب لذت مخاطب را فراهم کرد.
وی ادامه داد: دکوپاژ راه مناسبی برای ایجاد هیجان و به وجود آوردن احساس است. در به وجود آوردن یک صحنه باید ابتدا با فیلمبردار به نتیجه رسید و با او در تعامل بود و با همفکری با فیلمبردار تصمیم گرفت تا ابتدا از کدام اندازه نما را شروع کنیم. بهتر است هر پلان از یک زاویه به صورت کامل فیلمبرداری شود تا کارگردان با احاطه بیشتری سایر نماها را فیلمبرداری کند. برشت میگوید آنکه میخندد هنوز خبر هولناک را نشنیده است. کسی که برای تدوین فیلمبرداری کند به جایی نمیرسد، بلکه باید از صحنه، تصاویری در ذهن خود داشته باشد تا بتواند به دکوپاژ بپردازد.
فرهنگ درباره مرحله دکوپاژ در کارگردانی خاطر نشان کرد: در دکوپاژ باید اطلاعات هر پلان را یادداشت کرد تا فهمید به چه اطلاعاتی برای به تصویر کشیدن یک پلان نیاز داریم و لازم است تا اطلاعات غیر ضروری را حذف کنیم. همیشه از ایماژ و تصاویر در سر صحنه فیلمبرداری ایدههایی به ذهنم میرسد. بنابراین بدون عجله و با حوصله باید کار را صورت داد. البته کارگردان باید پیش از فیلمبرداری، از روی فیلمنامه کاملا دکوپاژ را انجام داده باشد. نویسنده نباید در متن، دکوپاژ و توصیههای تکنیکی را اعمال کند چراکه با این کار مانع خلاقیت کارگردان میشود.
فرآیند تحلیل شخصیت از متن آغاز میشود
کارگردان «دو فیلم با یک بلیط» ادامه داد: اگر پلانهایی در صحنه فیلمبرداری به ذهن کارگردان میرسد نباید در مقابل آن مقاومتی داشته باشد و بهتر است ایدههای مربوط به آنها را عملی کند. هر پلان نویدی برای پلان بعدی است و تنها تا زمانی که یک زاویه نما دارای قدرت اثر گذاری است باید از آن استفاده کرد. استانیسلاوسکی میگوید نقش بزرگ و کوچک نداریم و بازیگر کوچک و بزرگ داریم. بازیگر خود به سادگی میتواند متوجه شود که تنها در حال بازی کردن است یا نقش خود را باور کرده است. بازیگر باید ریزه کاریهایی را در کار خود لحاظ کند تا کارگردان بتواند با خلاقیت خود از آنها استفاده درستی کند. نمیشود نقطه نظرهای چندگانه و متضاد را به بازیگر منتقل کرد بلکه توضیحات به او باید در یک جهت باشد. بازی یک بازیگر نباید با عجله صورت گیرد بلکه باید طراوت داشته باشد.
فرهنگ در بخش پایانی صحبتهای خود گفت: واقعیت را باید به وجود آورد و آن را به صحنه تزریق کرد. فرآیند تحلیل شخصیت از متن شروع میشود و کارگردان باید به جزئیاتی درباره پیشینه شخصیتها به جمعبندی برسد. هیچکاک میگوید فیلمهای او قبل از اینکه مقابل دوربین بروند، ساخته شده اند. به این معنی که او همه آنچه را که به آن نیاز داشته است، از پیش در ذهن خود میساخت. یک بازیگر و یا کارگردان نباید در به تصویر درآوردن ذهنیت خود عجله کند.
کارگاه «بازیگری و کارگردانی در سینما» با حضور داریوش فرهنگ کارگردان و بازیگر پیشکسوت سینما در مدت زمان چهار ساعت با حضور هنرجویان سینما و اعضا باشگاه مخاطبان موزه سینما برگزار شد.
https://cinemamuseum.ir/wp-content/uploads/2023/12/photo_2023-12-25_20-41-09.jpg9091280ahmadiniaabbashttps://cinemamuseum.ir/wp-content/uploads/2022/06/logo-mus.pngahmadiniaabbas2023-12-26 12:18:432023-12-26 12:21:52داریوش فرهنگ: هر پلانی نویدی برای پلان دیگر است
مستند «عروسی مقدس»ساخته فرهاد ورهرام در موزه سینما نمایش داده میشود.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در ادامه نمایش های ویژه فیلم های مستند در موزه سینما تحت عنوان «شب های مستند» با مشارکت انجمن صنفی تهیه کنندگان سینمای مستند فیلم «عروسی مقدس» بر روی پرده سالن فردوس موزه سینما میرود.
در دومین نشست شب های مستند که روز سه شنبه پنجم دی ساعت ۱۷ برگزار می شود، فرهاد ورهرام کارگردان فیلم و دکتر پروین ثقه الاسلام استاد دانشگاه و پژوهشگر میراث فرهنگی درباره فیلم صحبت خواهند کرد.
مستند «عروسی مقدس» جزء معدود فیلمهای مردمنگاری در ایران است که برگزاری یک مراسم آیینی را طی دو هفته تعقیب میکند و پس از آن روستا صاحب جاده آسفالت، برق، تلفن و… میشود و به تدریج توریستها به این منطقه میآیند.
ورود در این برنامه برای عموم آزاد و رایگان است.
https://cinemamuseum.ir/wp-content/uploads/2023/12/photo_2023-12-24_09-04-50.jpg10241280ahmadiniaabbashttps://cinemamuseum.ir/wp-content/uploads/2022/06/logo-mus.pngahmadiniaabbas2023-12-24 09:53:242023-12-24 09:53:24نمایش مستندی از فرهاد ورهرام در موزه سینما
آمار بازدیدکنندگان از تالارها و سینماهای موزه سینمای ایران در ۹ ماه سال ۱۴۰۲ اعلام شد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در ۹ ماهه ابتدایی امسال بیش ۳۰۰ هزار نفر از موزه سینمای ایران بازدید کردند. همچنین بیش از ۷۰ هزار نفر در سالنهای سینمای موزه سینما (سینماتوگراف، سینمافردوس، سینما تمدن) به تماشای فیلمهای سینمایی و هنر و تجربه نشستند و تعداد ۸۰ فیلم نمایش داده شده است.
در ۹ ماهه ابتدایی سال ۱۴۰۲ رویداد و برنامههای مختلف مرتبط با موضوع سینما در موزه برگزار شد که از جمله آنها می توان به بزرگداشت و نکوداشت چهرههای نامدار سینمای ایران ، برگزاری کارگاههای تخصصی، برگزاری نشستهای تخصصی، نمایش فیلمهای اصلاح و مرمت شده تاریخ سینمای ایران، نمایش آثار جشنواره سینما حقیقت و آموزشگاههای سینمایی، تهیه و ضبط گفتگوی تاریخ شفاهی پیشکسوتان سینمای ایران و … اشاره کرد.
نصب و راه اندازی ۲۴ عدد تلویزیون برای پخش عکس و بیوگرافی عوامل سینمایی از اصناف مختلف (بازیگر، کارگردان، آهنگساز و…..)، طراحی و ساخت ۸ ویترین جدید با مانیتورهای لمسی برای نمایش جوایز سینمایی و ارائه اطلاعات کامل درباره جوایز ، بازسازی بخش میانی تالارها و ایجاد فضای مناسب برای نمایش تجهیزات سینمایی از قبیل آپارت، مویلا، دوربین ، ایجاد فضای جدید و مناسب در بخش میانی عمارت برای نمایش تندیسهای علی نصیریان، علی حاتمی، جمشید مشایخی و عزت الله انتظامی، طراحی فضای جدید و ساخت دکور برای بخش کودک که شامل : نصب پنج عدد مانیتور لمسی در ابعاد مختلف برای نمایش اطلاعات، عکس، پوستر و پخش گزیده هایی از آثار سینمای کودک و نوجوان ، ایجاد فضای جدید برای بخش دفاع مقدس که شامل: نصب مانیتورهای لمسی برای نمایش اطلاعات، عکس، پوستر و پخش گزیدههایی از آثار سینمای حوزه دفاع مقدس و نصب پروژکتور برای نمایش فیلم های برگزیده دفاع مقدس و … از جمله اقدامات صورت گرفته و در دست این مجموعه فرهنگی تاریخی است.
تالارهای موزه سینمای ایران همه روزه به جز شنبهها از ساعت ۱۰ تا ۱۸ میزبان علاقمندان به تاریخ سینمای ایران است و سینماهای این مجموعه فرهنگی- تاریخی از ساعت ۱۱ تا ۲۳ فیلمهای مندرج در جدول اکران سینماهای تهران را نمایش میدهد و بخش های عرضه محصولات فرهنگی، هنری، کتاب فروشی حوض نقره و کافه رستورانها نیز از ساعت ۹ صبح تا ۲۲ میزبان علاقمندان به فرهنگ و هنر است.
https://cinemamuseum.ir/wp-content/uploads/2023/12/photo_2023-12-22_23-43-59.jpg8531280ahmadiniaabbashttps://cinemamuseum.ir/wp-content/uploads/2022/06/logo-mus.pngahmadiniaabbas2023-12-23 09:11:442023-12-23 09:11:44بیش از ۳۰۰ هزار نفر از موزه سینما بازدید کردند
مراسم بلندترین ترین شب سال«یلدا»، با حضور شمسی فضلاللهی، فریبا متخصص، محمد جعفر محمدزاده و کیخسرو دهقانی در موزه سینمای ایران برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در این مراسم که در محوطه بیرونی موزه سینما برگزار شد، برنامههای گوناگونی متناسب با این رسم زیبای کهن با اجرای محمدرضا یزدانپرست در نظر گرفته شده بود.
حافظ؛ همراه همیشگی ایرانیان در خوشی و ناخوشی
شمسی فضلاللهی، بازیگر پیشکسوت سینمای ایران در ابتدای صحبتهای خود گفت: در شبی خاطرهانگیز در باغ زیبای موزه سینما گرد هم جمع شدهایم تا بتوانیم در گفتوگوبا یکدیگر، صحبتهای دلنشینی داشته باشیم. امشب از «یلدا» صحبت میکنیم که در لغت به معنای «میلاد» است و به آن شب چله هم میگویند. «چله بزرگ» از ابتدای شروع زمستان تا ده بهمن را در برمیگیرد و پس از آن نیز «چله کوچک» را داریم. اگر صفاتی مانند مهمان نوازی در میان مردم ما وجود دارد، وابسته به گذشتگان ما بوده که در نهایت، امروز به ما منتقل شده است.
وی با برشمردن ویژگیهای ویژه «حافظ» و دیوان غزلیات او افزود: لازم است تا همه بدانیم که چرا ما ایرانیان، حافظ را شاهد همه روزهای خوب خود میدانیم و در بلندترین شب سال، عید نوروز و مناسبتهای مهم به سراغ او میرویم. این بزرگان چنین ثروت با ارزشی را برای همه ما به یادگار گذاشتند.
کیخسرو دهقانی، حافظ خوان و ادبیات پژوه نیز به رسم کهن ایرانیان و به نیت بانوان حاضر در جمع، تفالی به حافظ زد و غزلی از آن را قرائت کرد.
در ادامه این برنامه خاطره انگیز، فضلاللهی درباره شب یلدا در دوران کودکی خود خاطرنشان کرد: کودکی من در خانهای پر از صفا و صمیمیت گذشت. من همیشه با دیدن هندوانه سردم می شد و به همین دلیل علاقهای به آن نداشتم. آن زمان رسومی مانند شب یلدا و چهارشنبه سوری در محیط خانوادگی، بسیار زیبا و با شکوه برگزار میشد. علاقه اصلی من به شب یلدا به این دلیل بود که ما میتوانستیم در این شب، با بچههای دیگر به بازی و سرگرمی بپردازیم اما در بزرگسالی، بیشتر میخواستم تنها باشم چراکه علاقه بسیار زیادی به کتاب خواندن داشتم.
در ادامه این برنامه، ثنا خوانساری کودک حافظ خوان، ابیاتی از غزلیات این شاعر پرآوازه را برای حاضران در جمع قرائت کرد.
انار برایم مفهوم دیگری دارد
در ادامه فریبا متخصص بازیگر سینما نیز درباره چگونگی اجرای آیین شب یلدا در دوران کودکی خود گفت: من تا دوران جوانی در شهر آبادان بودم و در آنجا به صورت معمول و بسیار صمیمی این مراسم برگزار میشد.از میان نشانههای شب یلدا، انار برایم مفهوم دیگری دارد، چراکه من را به یاد برادرم میاندازد که از دنیا رفته است. زمانی که در بیست سالگی به تهران مهاجرت کردم، تا آن موقع شاهد برف نبودم. برای من لمس این اتفاق که مصادف با یلدا رخ داد، غیر قابل باور بود.
وی ادامه داد: یادم می آید همه اعضای فامیل شب یلدا در خانه ما جمع میشدند و روزهای بسیار خوبی رقم میخورد. من از این محل ؛ موزه سینما خاطرهای به یاد ماندنی دارم. زمانی که بیست ساله بودم، در همین باغ فردوس فراخوانی داده بودند و دو هزار نوجوان در این محل گرد هم جمع شدیم و از آن بین، هشتاد نفر انتخاب شدیم و بعد به اداره تئاتر رفتیم و من این حرفه را شروع کردم.
دیوان حافظ آینه زیست انسانی است
در ادامه محمدجعفر محمدزاده، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه ادبیات ضمن خواندن ابیاتی از شاهنامه فردوسی، گفت: «یلدا» به معنای تولد است. ما نه برای یک دقیقه تاریکی بیشتر، بلکه برای اینکه فردای یلدا یک دقیقه روشنایی بیشتر وجود دارد این شب را جشن گرفته و گرامی میداریم. «ابوریحان» یلدا را تولد نور یا خورشید نامگذاری کرده است و قدمت آن در گاه شمار خورشیدی به ۵۰۰ سال پیش از میلاد میرسد.
محمدزاده پیرامون ویژگیهای شعر حافظ ابراز داشت: راز ماندگاری حافظ چیست که پس از هفتصد سال همچنان همراه زندگی ما است؟ درباره زندگی او اطلاعات دقیقی در دست نیست اما هر چه میخواهیم درباره حافظ و پیرامون احوال او بدانیم، در دیوان او موجود است. درباره هیچ شاعری به اندازه حافظ کتاب، شرح و تفسیر نوشته نشده است. از او تنها پانصد غزل و پنج هزار بیت باقی مانده است، درحالی که شعرای مطرح دیگری، تعداد بیشتری از ابیات را از خود برجای گذاشتهاند. یکی از دلایلی که سبب شده تا همگی ما با حافظ همذات پنداری کنیم، این است که او همچون یک آینه است که هر کس میتواند قامت خود را در آن ببیند. دلیل این موضوع ابن است که او در شعر خود به «من»های متعددی اشاره دارد.
محمدزاده با اشاره به ویژگیهایی که سبب ماندگاری شعر حافظ میشود، تاویل پذیری و تحمیل ناپذیری را از جمله این خصایص دانست و افزود: میتوان برداشتهایی مختلفی از این مفاهیم داشت. حافظ بر مبنای فطرت عالم که بر اساس تضاد بنیان گذاشته شده است، به شاعری پرداخته و برای همین هم دیوان او مقبول عالم است. در شعر حافظ افراد مختلفی مد نظر هستند. از جمله پیر دانا و فرزانه. نقطه مقابل این پیر فرزانه، سوفی است که دارای شخصیتی منفی میباشد. فرد دیگر، رند است که دارای شخصیتی سیال و شناور بوده و در دیوان حافظ معنایی متفاوت دارد و به معنای انسان درست، وارسته و بریده از تعلقات است که هر کس توانایی شناسایی او را ندارد.
در ادامه سخنانی از میرجلالالدین کزازی، شاعر و ادیب شناخته شده درباره عظمت ایران و ادبیات گفتاری زبان فارسی پخش شد.
در ادامه جمعی از کودکان به اجرای دف نوازی پرداختند و سپس فریبا متخصص به نمایندگی از نسل جوان، تفالی به حافظ زد. پس از آن نیز این مراسم با حافظ خوانی کیخسرو دهقانی پیگیری شد و علی جمالی از شاگردان استاد محمد موسوی با نواختن نی او را همراهی کرد.
در بخش پایانی این مراسم محمدجعفر محمد زاده گفت: جان هستی عشق است که در تمام پدیدهها حضور داشته و هستی تمام عالم به آن وابسته است. عشق در دیوان حافظ، در معانی مختلف و از جمله هنر به کار رفته است. شاهنامه فردوسی نیز اثری است که برای هزاران سال زنده خواهند ماند و همگی باید قدر آن را بدانیم. ما باید افتخار کنیم که در جهان، صاحب اثری همچون شاهنامه فردوسی هستیم.
بخش پایانی این مراسم در موزه سینمای ایران به اجرای ویدئو مپینگ بر روی این بنای تاریخی با موضوع «شب یلدا» اختصاص داشت.
https://cinemamuseum.ir/wp-content/uploads/2023/12/photo_2023-12-21_00-34-16.jpg8531280ahmadiniaabbashttps://cinemamuseum.ir/wp-content/uploads/2022/06/logo-mus.pngahmadiniaabbas2023-12-23 09:10:272023-12-23 12:32:23خاطراتی از بلندترین شب سال در موزه سینما
آیین نکوداشت زنده یاد «جعفر والی» عصر روز گذشته دوشنبه ۲۷ آذر در سالن فردوس موزه سینمای ایران برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در ابتدای این مراسم مستند «یک حضور» به کارگردانی مجتبی سعادت که به زندگی استاد جعفر والی میپردازد، پخش شد.
بعد از نمایش فیلم مستند «سعید امیرسلیمانی» دوست و همراه همیشگی جعفر والی که از اعضای اصلی گروه او به شمار میرفت ،گفت: خداوند جعفر والی را رحمت کند. در دوره ای ما در کنار هم یک گروه را تشکیل دادیم که والی کارگردان ما بود و اعضای این گروه افرادی چون جمشید مشایخی، ولی شیراندامی، آزیتا لاچینی و…بودند.
وی ادامه داد: زنده یاد والی برای تلویزیون اثری همچون «در گوش سالمم زمزمه کن» را ساخته بود که سال گذشته من و ایرج راد این نمایش را در پردیس تئاتر شهرزاد به یاد جعفر والی و با الگو برداری از شیوه کارگردانی این هنرمند، به روی صحنه بردیم.
امیرسلیمانی با بیان اینکه جعفر والی درک بسیار والایی داشت، بیان داشت: او بر ادبیات و کارگردانی اشراف کامل داشت و در کارها بسیار خوب گروه را هدایت و راهنمایی میکرد. به خاطر دارم زمانی که در بیمارستان بستری بود روزی به دیدنش رفتم. او همچنان و در همان وضعیت، شوق به صحنه بردن اثری تازه را داشت. والی تا زمانی که از این دنیا رفت، عاشق تئاتر و همچنان علاقهمند به کارکردن بود. او انسانی بزرگ بود و هیچگاه فراموش نخواهد شد. امیدوارم ما بتوانیم جا پای این بزرگان بگذاریم.
«جعفر والی» باید الگوی علاقهمندان به این حرفه باشد
در ادامه ایرج راد از همکاران جعفر والی درباره او گفت: جعفر والی یکی از هنرمندان بسیار ارزشمند این کشور بود و آثار بسیار باارزشی را از خود بر جای گذاشت. طبق گفته والی، تئاتر میرا است و کارهای درخشان و بی نظیر این بزرگان را بعد از آنها کمتر بر روی صحنه دیدیم. علت این است که آن زمان کمتر به مسائل مادی فکر میشد و اصل بر عشق و علاقه، صداقت، آگاهی، فرهیختگی و ارتباط با تماشاگر بود.
وی ادامه داد: والی در تمام زمینهها عاشق تئاتر بود و همه نیز او را دوست داشتند. او فعالیتهای زیادی را به انجام رساند و خصوصیات بسیار خاصی داشت که از جمله آنها ریز بینی، دقت، وسواس و تعصب به کار بود. او بسیار وقت شناس بود و هرگز با تاخیر در تمرینها حاضر نمیشد. والی اصولی داشت که به شکل اخلاقی در کل گروه گسترده شده بود. آخرین کاری که با او تمرین می کردیم، «در گوش سالمم زمزمه کن» بود. والی از من خواست به همراه هرمز هدایت کار را آغاز کنیم. ما در خانه او و در فصل زمستان هر روز صبح تمرین میکردیم. جعفر والی با وجود بیماری همچنان علاقهمند بود که این اثر را کارگردانی کند. وقتی در را باز میکرد و ما را میدید، آن فرد بیمار به یک جوان هجده ساله پر شور و شوق تبدیل میشد.
راد خاطرنشان کرد: متاسفانه در اواسط تمرین، بیماری او شدت گرفت و بستری شد. اما همچنان روی تخت بیمارستان هم درباره تئاتر حرف میزد و قصد داشت پس از ترخیص، تمرینها را پیگیری کند. این افراد افتخار مملکت هستند و جایگاه ویژهای در تئاتر ایران دارند و آثار ماندگاری را به وجود آوردند. بنابراین ضروری است که الگوی افراد علاقهمند به این حرفه باشند. هنر نیازمند عشق، صداقت، بی خوابی، مرارت و سختیهای بسیار زیادی است. تنها بازیگری که با مسئولیت به روی صحنه میآید، متوجه سختیهای این کار میشود و می تواند هر شب اثر جدیدی را بر روی صحنه خلق میکند. روزی عبدالله اسکندری به من گفت نتیجه تلاش یک نقاش اثری ماندگار است اما ما هر شب بر روی صورت یک بازیگر هنری را به انجام میرسانیم که بعد از هر اجرا پاک میشود. کار بازیگر تئاتر نیز همینگونه است، اما تاثیری که روی تماشاگر باقی میگذارد، همواره در ذهن افراد ماندگار خواهد بود.
وی بیان داشت: بسیار خوشحالم امثال جعفر والی شاگردانی تربیت کردند که اخلاق هنری را در تمام زمینهها در نظر گرفتند. موفقیت بسیاری از چهرهها، نتیجه تلاشهای افرادی همچون جعفر والی است. آقای انتظامی با آن همه قدرت و توانمندی در عرصه بازیگری، پیش از آمدن به روی صحنه چیزی در حدود یک ساعت پیش از اجرا با هیچکس صحبت نمیکرد تا آماده رفتن به روی صحنه شود. من میدیدم که وقتی میخواهد به روی صحنه بیاید، چیزی را زیر لب با خود تکرار میکند. از او پرسیدم و گفت من توکل میکنم. صحنه برای او مکانی مقدس و جایگاه انسان و ارتباط انسانی بود. باید قدر این عزیزان را بدانیم و جایگاه ویژه و خاص آنها را به نسل امروز منتقل کنیم و امیدوار باشیم همچنان مسائل فرهنگی در کشور همچنان جاری و ساری باشد.
والی در تئاتر به دنبال مشق عشق بود
در ادامه این مراسم روح الله جعفری پژوهشگر سینما و تئاتر و استاد دانشگاه درباره جایگاه زنده یاد جعفر والی در تئاتر ایران و سیر کاری او گفت: صحبت کردن درباره جعفر والی از جنبههای مختلف و در حوزههای تئاتر و سینما قابل تامل است.والی پیش از کودتای ۲۸ مرداد به هنرستان هنرپیشگی رفت و پس از سیر و سلوک در عرصه هنر و مشق آموزیها، مراتبی را طی کرد و به زمانهای برخورد که در سال ۱۳۳۲ فعالیتهای نمایشی تعطیل شدند. او، سرکیسیان و افراد معدود دیگری گرد هم جمع شدند تا بتوانند ضمن کشف و شهود در تئاتر، مشق عشق کنند.
وی با بیان اینکه تئاتر برای والی همه وجودش بود، بیان داشت: والی به نقش کوچک و بزرگ اهمیت نمیداد و تنها ایفای درست نقش برایش مهم بود. او در بیش از پانزده نمایشنامه، به جز اقتباسهایی که انجام داده به عنوان نویسنده حضور داشته است. این سیر و سلوک باعث میشود جامعه دوباره به سمت تماشای آثار نمایشی سوق پیدا کند.
در ادامه کاظم هژیرآزاد، بازیگر تئاتر و سینما نیز بیان داشت: او کارگردان اولین اجرای تئاتری بود که من در سالن ۲۵ شهریور دیدم. در دفتر آقای اسکویی که هنرجوی او بودم عکسهایی وجود داشت که جعفر والی، سعید امیرسلیمانی و ولی شیراندامی از جمله آنها بود. یادم می آید آقای اسکویی گفت اینها افرادی هستند که پیش از شما همین دوره را طی کرده کردهاند. والی کار خود را از مدرسه و هنرستان هنرپیشگی شروع کرد و در نهایت از سینما سر در آورد، سینمایی که از سال ۱۳۵۰ با فیلم «گاو» اثر داریوش مهرجویی فقید شکل گرفت.
در این مراسم هنرمندانی چون ایرج راد، سعید امیرسلیمانی، کاظم هژیرآزاد، روح الله جعفری، جمشید ملک پور، حسین خلج و علاقمندان و شاگردان زنده یاد جعفر والی حضور داشتند.
https://cinemamuseum.ir/wp-content/uploads/2023/12/photo_2023-12-18_20-18-20.jpg8411280ahmadiniaabbashttps://cinemamuseum.ir/wp-content/uploads/2022/06/logo-mus.pngahmadiniaabbas2023-12-19 10:05:422023-12-19 10:39:57در نکوداشت «جعفر والی» مطرح شد: هنر نیازمند عشق و صداقت است
موزه سینما همزمان با «شب یلدا»؛ بلندترین شب سال برنامه ویژهای را با حضور هنرمندان و مردم در این مجموعه فرهنگی- تاریخی تدارک دیده است.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، موزه سینمای ایران با حضور شمسی فضل اللهی بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون ، فریبا متخصص بازیگر سینما و تلویزیون، محمد جعفر محمدزاده دکترای زبان و ادبیات فارسی به پیشواز بلندترین شب سال میرود.
حافظ خوانی و شاهنامهخوانی توسط «کیخسرو دهقانی» ، خاطرهگویی درباره شب یلدا توسط هنرمندان سینما از جمله بخشهای این مراسم است .
این مراسم که اجرای آن را محمدرضا یزدانپرست برعهده دارد روز چهارشنبه 29 آذرماه ساعت 17 در موزه سینما برگزار میشود و ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
https://cinemamuseum.ir/wp-content/uploads/2023/12/photo_2023-12-18_14-15-16-1.jpg8921280ahmadiniaabbashttps://cinemamuseum.ir/wp-content/uploads/2022/06/logo-mus.pngahmadiniaabbas2023-12-18 14:20:282023-12-18 14:20:28موزه سینما به پیشواز بلندترین شب سال میرود
مراسم نکوداشت زنده یاد «جعفر والی» کارگردان و بازیگر فقید سینما و تئاتر در موزه سبنما برگزار می شود.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، موزه سینمای ایران قصد دارد در آستانه هشتمین سالگرد درگذشت «جعفر والی» مراسم نکوداشت وی را روز دوشنبه ۲۷ آذرماه با حضور دوستان، علاقمندان و هنرمندان سینما و تئاتر برگزار کند.
این مراسم ساعت ۱۷ در سالن فردوس موزه سینما برگزار خواهد شد. در این مراسم فیلم مستند « یک حضور» ساخته مجتبی سعادت با نگاهی به زندگی زنده یاد جعفر والی نمایش داده خواهد شد و همچنین تعدادی از هنرمندان درباره این هنرمند فقید سخنرانی خواهند کرد.
زنده یاد جعفر والی در فیلمهای سینمایی همچون: گلهای داوودی، تنگسیر، دادشاه، ناخدا خورشید، پائیزان، طهران روزگار نو ، پاداش سکوت، راه و بیراه و همچنین سریال هزاردستان نقش آفرینی داشته است.
https://cinemamuseum.ir/wp-content/uploads/2023/12/photo_2023-12-14_19-48-20-1.jpg12801280ahmadiniaabbashttps://cinemamuseum.ir/wp-content/uploads/2022/06/logo-mus.pngahmadiniaabbas2023-12-15 13:59:112023-12-15 13:59:11نکوداشت «جعفر والی» در موزه سینما
نخستین جلسه از «شبهای مستند موزه سینمای ایران»، با نمایش فیلم «جام حسنلو» با حضور محمدرضا اصلانی کارگردان این اثر ، ارد عطارپور مستندساز و فخرالدین سیدی مستندساز در سالن فردوس موزه سینمای ایران برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، محمدرضا اصلانی کارگردان فیلم «جام حسنلو» در ابتدای صحبتهای خود گفت: زمانی که این فیلم ساخته شد، من بیست و سه ساله بودم. آن زمان طراحی بخش پژوهش در تلویزیون را من و فریدون رهنما انجام دادیم. این بخش را برای موضوع ایرانشناسی پی ریزی کردیم که طرح آن از جانب تلویزیون پذیرفته شد. قرار بر این بود که سینماگران جوان را دعوت کنیم تا از سرزمین مادری خود فیلم بسازند که کیمیاوی از مشهد و تقوایی از جنوب فیلمهایی را مقابل دوربین بردند.
وی با بیان اینکه ما اشیا را میبینیم تا معنا را کشف کنیم، افزود: در فیلم چشمها بیننده را تماشا میکند، چراکه از نظر من بیننده همان حلاج است و سرنوشت او همچنان و در نظامهای سرمایه داری برای بشر رخ میدهد. نباید به اشیا تصوری همچون برده داشت. چراکه این جام زنده است و سخن خاموشی دارد که باید کشف شود. این جام خود دارای داستان است بنابراین میتوان آن را به داستانهای دیگری نیز نسبت داد. برای همین، در ابتدای فیلم صداهایی از زندگی روزمره شنیده میشود. این جام مربوط به تاریخ گذشته نیست و برای امروز است. نسبت گذشته با زمان حال منقطع نیست بلکه زمان حال تجمیعی از گذشته است. آینده نیز در زمان حال وجود دارد. گذشته هیچ وقت همانی نیست که خود بوده بلکه، آنی است که ما در آن بودهایم.
تنها خودم درباره سوژه فیلمهایم تصمیم میگیرم
کارگردان فیلم «شطرنج باد» گفت: بزرگترین پلان در «جام حسنلو» تنها سه ثانیه است. شما فکر کنید ابعاد این جام تنها بیست سانتی متر در بیست سانتی متر است. آن زمان فیلمبرداری یک کار سینمایی درهشت تا دوازده روز انجام میشد. ما ۲۳ روز فیلمبرداری کردیم. نورپردازی این اثر بسیار دشوار بود. باید به نوعی نورپردازی صورت می گرفت تا دیافراگم کمتر از هشت نباشد زیرا در غیر اینصورت تصویر از حالت فوکوس خارج میشد.
اصلانی بیان داشت: عادت یعنی ندیدن و ندیدن به معنی مرگ است. اشیا زندانی عادت ما هستند و ما باید بتوانیم رویه را تغییر دهیم و رسالت فیلم مستند، چنین چیزی است. من سال ۸۶ و سی سال پس از «شطرنج باد» فیلم سینمایی دیگری ساختم و تا امروز دیگر کار نکردم و اگر با حساسیت به این مسئله نگاه کنیم، خود کمتر از ماجرای حلاج نیست. هنوز کسی از من نمی پرسد چرا دیگر فیلمی نساختید.
اصلانی درباره شیوه کاری خود گفت: به جز فیلمی که درباره بانک ساختم، هیچ وقت کسی سوژه فیلمهای من را انتخاب نکرده است و تنها خودم درباره آن تصمیم میگیرم. من با موضوعات فیلمهایم زندگی میکنم. دورهای با مرحوم رهنما برنامهای را درباره بزرگان و چهرههای عرفانی تهیه میکردیم که از مراجع مهم ما، «تذکره الاولیا» بود. چون در آن زمان منابع به راحتی در دسترس نبودند، من برای تحقیق به کتابخانه مجلس و کتابخانه ملی میرفتم و رهنما متنها را تنظیم میکرد و آقای قائم مقامی آنها را میخواند. آن هنگام نیز یکی از متنها متعلق به حلاج بود و بنابراین من این کتاب را از پیش میشناختم.
هنگامی که انسان مرتکب اشتباه میشود یعنی هنوز زنده است
اصلانی با بیان اینکه اصولاً به امید و ناامیدی اعتقادی ندارد، گفت: جهان دائما در حال تغییر است و اخلاق باید خود را با به صورت منظم با شکل جدید جهان تطبیق دهد. توصیه میکنم فراسوی امید و ناامیدی حرکت کنید و تنها به فکر عملی خلاق و سازنده باشید، حتی اگر آن عمل اشتباه باشد. انسان تنها موجودی است که اشتباه میکند و هنگامی که مرتکب اشتباه میشود، یعنی هنوز زنده است انسان تنها موجودی است که اشتباه میکند و خود را به سمت ناشناختهها پرتاب میکند. اگر در چاله بیفتید بهتر از حرکت در مسیری مستقیم است. راه صاف برای افرادی است که راه رفتن بلد نیستند. راه رفتن برای افرادی است که به بی راهه میروند و باید این نکات را آموخت.
اصلانی با بیان اینکه از نظر من انسان جام اصلی است و این موضوع در فیلم وجود دارد، بیان داشت: وقتی یک اثر در زمان خود موفق نمیشود، جریانی ایجاد نمیکند اما این فیلم تأثیرات خود را داشت و نکته جالب این است که تا آن زمان اصلا کسی این جام را نمیشناخت. در جامعه روشنفکری ما نیز حلاج جایگاهی نداشت و فیلم «جام حسنلو» باعث مطرح شدن او شد و چند سال بعد توجه به این شخصیت زیاد شد و حتی تعزیه حلاج به صحنه رفت و این ها تاثیرات این فیلم هستند.
اصلانی بیان داشت: تمام تلاش من این است که دین خود را به جهانی که من را مادرانه پرورده و نگه داشته است ادا کرده و بتوانم وجوه شاعرانه این جهان را کشف کنم.
فیلم «جام حسنلو» باعث مطرح شدن این شی تاریخی شد
در ادامه این نشست ارد عطارپور درباره «جام حسنلو» گفت: امروز شاهد یک فیلم بسیار خوب بودیم که در سال ۱۳۴۶ ساخته شده است و فرصت تماشای این اثر ممکن بود که دیگر فراهم نشود. «جام حسنلو» یکی از فیلمهای مورد علاقه من در سینمای مستند است. در سال ۱۳۳۷ رابرت دایسون به همراه گروهش که در ایران حفاریهای باستان شناسی انجام میدادند، در تپه حسنلو این جام را پیدا کردند. جامی که مانند بسیاری از آثار دیگر از جمله جام شیردال مارلیک، مچاله شده است.
وی ادامه داد: بر روی این جام تصاویری روایت پردازانه حک شده است. آن زمان این اثر به اندازه بعضی الواح مکشوف مانند لوح داریوش سر و صدا ایجاد نکرد و فیلم «جام حسنلو» باعث مطرح شدن آن در محافل شد.نزدیکی این تصاویر اسطورهای که روایتی داستانی دارد و نزدیک کردن آن به دوره نزدیک به منصور حلاج، اتفاق ویژهای است. هر لحظه از این فیلم به نکات ریزی اشاره دارد.
عطارپور درباره ویژگیهای این اثر نیز گفت: فیلم از نظر تکنیکی از زمان خود بسیار جلوتر است و انقلابی در این زمینه به شمار رفته و نوع دیگر از بیان را به کار میگیرد. پیش از این اثر، فیلمی که با شکستن قالبهای تکراری و وارد شدن به عرصههای نو راهی تازه را در پیش گیرد وجود نداشت. مدتی پیش در محفلی حاضر بودم که فیلمهای تجربی روز را نشان میدادند و در میان آنها آثار خوبی وجود داشت. با این وجود و در مقایسه با آن فیلمها، اثر آقای اصلانی از نظر بیانی همچنان حرفهای بسیاری برای گفتن دارد و همچنان به عنوان یک اثر نو و جدید دارای ارزش است. فیلمی که غیر قابل تقلید است، هرچند بسیاری از مستند سازان از آن تاثیر گرفتهاند.
سینایی با حسرت ساخت فیلمی درباره «رضا عباسی» از دنیا رفت
عطار پور بیان داشت: فیلم دارای روایت است و هنر اصلانی در این است که روایت را از عصر بخصوصی گرفته و آن را با اسطورهها و نمادهای میترایی تلفیق کرده است. بنابراین زمانی که صدای فردی همچون هیتلر را در فیلم میشنویم، جای تعجبی ندارد چراکه با تصاویر کاملا هماهنگ است. روایت فیلم با هوشمندی از تذکره الاولیا برداشته شده و با تصاویر یک جام ترکیب شده است. از من خواسته شده بود که بر اساس پیکره مرد شمی فیلمی بسازم. اثری که نشانه حماسه و رستاخیز ایران است و من فکر میکردم چگونه میتوان این کار را صورت داد. در صورتی که اصلانی با نگاهی ویژه موفق به انجام این کار شده است. من معتقدم یک نگاه هنرمندانه پشت این کار است. چشمها در این اثر و نیز فیلم «جیغ» وجود دارد.
عطار پور با بیان اینکه اغلب اوقات شرایط ساخت فیلم فراهم نیست، بیان داشت: زنده یاد سینایی فیلمهای مختلف پرتره مخصوصا درباره نقاشهای مختلف ساخته بود.خود او به نقاشی علاقهمند بود و همه این فیلمها را کارگردانی کرده بود تا بتواند فیلم اصلی خود درباره «رضا عباسی» را بسازد. سینایی بیست سال در پی ساخت آن فیلم تلاش کرد و با حسرت ساخته نشدن اثر مورد علاقهاش از دنیا رفت. آقای اصلانی مایل هستند فیلمی درباره مولانا بسازند اما هیچ حمایتی از او صورت نمیگیرد. «جام حسنلو» فیلم یک جوان بیست و سه ساله بود و بدون آنکه تمایزی میان سینمای داستانی و مستند قائل شوم، از نظر من «جام حسنلو» یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران است.
در این نشست سعید رشتیان از مستندسازان شناخته شده، لادن طاهری رئیس فیلمخانه ملی ایران، اعضا باشگاه مخاطبان موزه سینما و علاقمندان سینمای مستند حضور داشتند.
برنامه «شبهای مستند موزه سینمای ایران» با همکاری انجمن تهیه کنندگان مستند سینمای ایران، سه شنبه هر هفته ساعت ۱۷ در سالن فردوس برگزار میشود.
https://cinemamuseum.ir/wp-content/uploads/2023/12/photo_2023-12-12_23-51-50-2.jpg8531280ahmadiniaabbashttps://cinemamuseum.ir/wp-content/uploads/2022/06/logo-mus.pngahmadiniaabbas2023-12-13 09:41:222023-12-13 11:00:30اصلانی: کسی از من نمیپرسد چرا دیگر فیلم نمیسازم
اولین دوره شاهنامه خوانی با درس گفتارهایی درباره داستان بیژن و منیژه و اهمیت این داستان برای ساخت آثار سینمایی و تصویری یکشنبه ۱۹ آذر در موزه سینما برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در ابتدا فریبا شکوهی عضو هیئت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی پس از بیان علل محبوبیت فردوسی نزد ایرانیان و رمز و راز جاودانگی شاهنامه، به موضوع پیوند ادبیات و سینما اشاره کرد و گفت: هیچکس منکر نیست بین ادبیات و سینما یک پیوند و ارتباط تنگاتنگ وجود دارد اما در پاسخ به اینکه در این پیوند چه چیزی مهم است باید تاکید کرد که فیلمنامه نویس و کارگردان چه شناخت اصولی از متن و ادبیات دارند و اینجاست که پای پژوهنده ادبی به میان میآید.
وی ادامه داد: اگر بخواهیم به پیشینه اقتباس از آثار ادبی در سینمای ایران اشاره کنیم، قطعاً باید از آثار فیلمسازان برجسته و پیشگامان موج نوی سینمای ایران یعنی ناصر تقوایی، داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی، بهمن فرمان آرا و بهرام بیضایی نام ببریم. از طرف دیگر ادبیات کودک و نوجوان ما هم مرهون هوشنگ مرادی کرمانی است که بسیاری از کارگردانان مثل مرضیه برومند و زنده یاد مهرجویی از آن بهرهمند شدند.
ششمین فیلم تاریخ سینمای ایران درباره فردوسی است
این پژوهشگر افزود: اگر ورود نخستین دوربین فیلمبرداری به ایران یعنی دستگاه سینماتوگراف در زمان مظفرالدین شاه در سال ۱۲۷۹ خورشیدی را آغازگر سینمای ایران بدانیم و نخستین فیلم غیرصامت بلند سینمای ایران را که متعلق به سال ۱۳۱۲ است را مدنظر داشته باشیم، یک سال بعد فیلم فردوسی عبدالحسین سپنتا ساخته میشود. این نشان میدهد ششمین فیلم تاریخ سینمای ایران به فردوسی اختصاص داشته که یعنی برای ایرانیان در آن دوره هم قصههای شاهنامه اهمیت داشته است. در دهه ۳۰ و با آغاز فیلم فارسیها آثاری ساخته میشود اما تعداد کمتری به این موضوع اختصاص پیدا کرده است. صنعت سینما نیازمند ادبیات است
شکوهی همچنین گفت: در حوزه فیلمنامه نویسی، تئاتر، انیمیشن، فیلم کوتاه، فیلم بلند و … آثاری ساخته شدند اما باز هم کافی نیست. صنعت سینما نیازمند ادبیات ماست، ادبیات کلاسیک و ادبیات معاصر هر دو پتانسیلهای بسیار بالایی دارند. ادبیات کلاسیک ما بسیار غنی است و جا دارد که از این قصهها، شخصیتهای مثبت و منفی، قهرمان و ضد قهرمان استفاده شود زیرا هویت ایرانی دارند و میتوانیم در عرصه جهانی آنها را به نمایش بگذاریم. در صد سال گذشته آثار زیادی درباره فردوسی نوشته شده است اما همه آنها آیا ملاک است که بتوانیم از آنها استفاده کنیم؟ قطعا نیست زیرا باید غربال شوند و فیلمساز و اهالی هنر با کارشناسان ادبی نشست داشته باشند و یک روایت صحیح را مورد توجه خود قرار دهند.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود تاکید کرد: میگویند یکی از دلایل نپرداختن فیلمسازان ایرانی به موضوعات شاهنامه عدم اقبال عمومی است اما من این را باور ندارم زیرا گرایش به شاهنامه به ویژه در شهرستانها غوغا میکند. انجمنهای ادبی و شاهنامه خوانی نشان میدهد که مردم تشنه و آماده شنیدن شاهنامه هستند. چطور میشود فیلمی شایسته اکران شود و از آن استقبال نشود. اکنون در شبکه نمایش خانگی فیلمی پخش میشود که اقبال خوبی هم از آن شده و برگرفته از داستان مکبث بود اما باید بگوییم که ما در ادبیات خودمان هم منابع بسیار خوبی داریم البته این به معنای آن نیست که بگوییم آن آثار خوب نیستند بلکه ما ایرانی هستیم و میتوانیم از آثار معتبر خودمان هم به خوبی بهره ببریم. داستان های شاهنامه مانند فیلمنامه هستند
پروانه اسماعیل زاده از دیگر سخنران این نشست نیز درباره اهمیت داستان بیژن و منیژه از منظر فیلمنامه نویسی گفت : داستانهای شاهنامه خود مانند یک فیلمنامه هستند و فردوسی فقط جای فیلمبردار را مشخص نکرده است. داستان بیژن و منیژه دارای ویژگیهای دراماتیک و گره گشاییها، کنش و واکنش و شخصیتهای برجسته خاکستری و سیاه و سفید است که میتوان از آن حتی برای ساخت یک سریال استفاده شود. این داستان همه ویژگیهای لازم برای یک فیلم بلند و حتی سریال را دارد و اینطور نیست که تنها یک موضوع باشد بلکه داستانکهای زیادی دارد و داستان بلند بیژن و منیژه را به هم متصل میکند. این داستانکها دلشوره و توجه ایجاد میکند و مخاطب منتظر است که بداند ادامه داستان چه میشود. خواندن شاهنامه مانند تماشای فیلم است
وی همچنین ادامه داد: سراسر این داستان عشق منیژه به بیژن است البته که بیژن در خیلی از موقعیتها میخواهد خردمندانه رفتار کند اما راه فراری ندارد و باید تا آخر مسیر برود. بنابر این شجاعانه این کار را انجام میدهد این داستان پر از تعلیقات بسیار زیباست که به کشش مخاطب بسیار کمک میکند. متن این داستان به شدت تصویری است و شما تنها با خواندن متن گویی فیلمی را تماشا کردید و همه را میتوانید تجسم کنید.
وی خاطرنشان کرد: فردوسی در روایتش زاویه دید دارد گاهی از نگاه منیژه گاه بیژن و گاه از هر دو دور میشود و شخصیت دیگری را وارد میکند و با زاویه دید شخص سومی داستان را ادامه میدهد.
شاهنامه در زمانه بدون رسانه چگونه روایت میشد؟
در بخش دیگری از این نشست کاوس ندایی با اشاره به شیوههای اجرای داستانها زمانهای که رسانههای ارتباط جمعی در اختیار نبوده به اهمیت فعالیتهای نقالان، پردهخوانان و مرشدها اشاره کرد و گفت: اجراها در گذشته به صورت زنده انجام میشده و به نوعی نقالی بوده و با توجه به ظرفیت مخاطب و نوع داستان تغییراتی در نحوه اجرا لحاظ میشده است. خنیاگران یا گوسانها با توجه به محتوای داستان و در نظر گرفتن اینکه برای کدام گروه اجتماعی آن اثر اجرا میشود شیوه روایی خود را تغییر میدانند. این شیوه از زمان ایران باستان وجود داشته و تا حدود سالهای ۱۳۴۰ ادامه داشته است.
وی افزود: شکل اجرا گاهی فردی و گاهی گروهی بوده است. در ابیاتی که در شاهنامه آمده خنیاگران همراه با ساز نیز داستانها را بیان میکردند اما شاهنامه مطابق متن در دربار شاهان اجرا میشده حتی در دربار غیر ایرانیان مثل هندیان و شاهان عثمانی نیز رواج داشته است. در میان مردم عادی، به طور مثال برای صنعتگران، شرح دلاوریها و جوانمردیهای شاهنامه روایت میشده است. شاهنامه به صورت ترکیبی از شعر و نثر اجرا میشده و نقال و پرده خوان با استفاده از ابزار و وسایلی که در اختیار داشته این داستان را اجرا میکرده است و به این شکل توجه بیننده و شنونده را به خود جلب میکرد.
در این نشست کیخسرو دهقانی نیز ابیاتی منتخب از داستان بیژن و منیژه را قرائت کرد.
https://cinemamuseum.ir/wp-content/uploads/2023/12/photo_2023-12-10_16-47-16.jpg8531280ahmadiniaabbashttps://cinemamuseum.ir/wp-content/uploads/2022/06/logo-mus.pngahmadiniaabbas2023-12-11 11:46:292023-12-11 12:16:05صنعت سینما نیازمند ادبیات است
کارگاه «بازیگری و کارگردانی در سینما» با حضور داریوش فرهنگ در سالن «سینما فردوس» موزه سینمای ایران برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، داریوش فرهنگ با بیان اینکه هنرمندان مایه از جان میگیرند و خرد از خردورزی آغاز میشود، گفت:امیدوارم همگی ما در مسیر پیش رو نلغزیم چراکه لغزش باعث عقب ماندگی و کهنه پرستی میشود . من معتقدم همه انسانها دارای استعداد هستند و این ارزش درونی است که باید پرورش یابد. درخت پرباری را تصور کنید که امسال دارای میوههای خوشطعم و لذیذ است. اگر سال دیگر این درخت خوب آبیاری و رسیدگی نشود، آیا باز هم آن طراوت را خواهد داشت؟ بنابراین در ابتدا نیاز است تا از هر کاری مراقبت شود. یک الماس اگر خوب صیقل داده نشود، ارزش و جذابیت نخواهد داشت.
باید تا ابد به دنبال آموختن بود
کارگردان «طلسم» ادامه داد: سینما دارای زبان و احساسات بینالمللی است.افرادی که میخواهند وارد کار هنر شوند، با عقل، شعور، اندیشه، احساس، روح و جسم رو به رو هستند و باید برای پرورش آنها تلاش کردهتا از یک دورنما برخوردار باشند.
فرهنگ ادامه داد: سینما یک هنر بینالمللی است و برخلاف تئاتر و تصور عمومی، هنر عکسالعمل است و برای تقویت بنیانهای آن الفبایی وجود دارد مانند نقاشی که به طراحی و موسیقی که به نت نویسی نیاز دارد. همه مردم برای یک بار میتوانند خوب بازی کنند اما باید دید صرفا طالب ورود به این حرفه هستیم یا ماندن در آن را میخواهیم. همه میتوانند وارد بازیگری شوند اما برای ماندن در این حرفه خیلی کارها باید انجام شود و رنجهای فراوانی را باید متحمل شد و تا ابد در جست و جوی آموختن باقی ماند، چراکه این حرفه همچون اقیانوسی است که پایانی ندارد.
وی گفت: در این حرفه پس از مدت طولانی می توانید به نقطه اوج برسد اما نقطه پایانی وجود ندارد. حافظ شعری دارد که در آن میگوید از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود زنهار از این بیابان وین راه بینهایت…شاملو نیز شعری دارد با این مضمون که بر سر هر چهارراهی چهارراهی است و در ادامه راه نیز چهارراههای دیگری وجود دارد. این مسیر ادامه دارد و باید بدانیم که از کدام جهت باید به راه خود ادامه دهیم و ایندتجریبات انسان به او میآموزد از کدام مسیر باید طی طریق کند. از انجام سیاه مشق نمیتوان به جایی رسید اما تجربه به معنی یک قدم جلوتر رفتن است و به همین دلیل تکیه بر آن اهمیت بسیاری دارد.
در ادامه داریوش فرهنگ سوالی را بنابر اهداف کارگاه مطرح کرد که دارای هر دو وجه بازیگری و کارگردانی بود.
کارگردان «دو فیلم با یک بلیط» افزود: در هر محدوده و اندازهای که هستید باید درصدد آموختن الفبای این هنر باشید. بهترین روش برای ورود به این حرفه و ماندگاری در آن، در همین نکته نهفته است. هنر یعنی برقراری ارتباط و ایجاد دیالوگ و اول باید بدانیم چه کسی چه چیزی میگوید، چراو چگونه میگوید و در مقابل، ما چه میگوییم و چگونه باید جواب دهیم و اصلا چرا نیاز به پاسخ گویی داریم. سرعت انتقال و انگشت گذاشتن روی این احساسات مشترک دارای ریزه کاری هایی است که به تدریج به آن میرسیم. یک اتفاق ساده مانند افتادن برگ درخت یا تصویر آشیانه پرندهای که برای اولین بار میخواهد فرزندش را به پرواز درآورد، میتواند جرقهای برای ساخت فیلم باشد. من نزدیک به پنجاه سال است که پیاده روی میکنم. یک بار شاهد پرواز گروهی از کلاغها بودم که در ادبیات و در نگاه ما موجودات چندان دلچسبی نیستند. انبوهی از کلاغها دور هم جمع شده بودند تا به جوجه کلاغی کمک کنند پرواز کند. من معتقدم از موارد خیلی ساده میشود به ایدههای درخشانی رسید.
داریوش فرهنگ افزود: به قول عباس کیارستمی، چیزهایی که میبینیم و به سادگی از کنار آن رد میشویم سرشار از نادیدهها هستند. او میگوید فیلم من وقتی تمام میشود تازه در ذهن مخاطب آغاز میشود. این جمله نتیجه یک عمر تجربه و شاعرانگی در نگاه کیارستمی به زندگی بود. باید ذهنیت بخشیدن به ایدهها و نوع نگاه را تقویت کرد.
در سینما ایده است که اهمیت دارد
در ادامه کارگاه «بازیگری و کارگردانی در سینما»، داریوش فرهنگ در پاسخ به سوال یکی از حاضران مبنی بر اینکه از چه زمانی متوجه علاقه خود به بازیگری شده است؟ پاسخ داد: شاید افراد زیادی میخواهند بازیگر شوند و ممکن است در خلال این کار متوجه شوند که میتوانستند نقاش با نویسنده خوبی شوند. بازیگری برای دیده شدن است. افراد احساس میکنند نگاه ویژهای دارند که میخواهند آن را با دیگری در میان بگذارند. من شیفته و دیوانه سینما بودم و از کلاس کلاس دوم ابتدایی این علاقه در من به وجود آمد. من متولد آبادان هستم و تا ۹ سالگی در آنجا زندگی میکردم .بعد از فوت پدر به کرمان که سرزمین مادریام بود مهاجرت کردیم. تمام مدت زمانی که هشت ساله بودم، در سینما گذشت. اولین فیلمی که من را درگیر خود کرد، «مشعل و کمان» بود. پس از مدتی وارد سالنهای سینما شدیم. بلیت سینما آن زمان سی شاهی بود. رفته رفته دیدیم این سی شاهیها در حال مصرف شدن است و در مقابل چیزی به دست نمیآوریم. به فکرم رسید تا فیلمهایی که میدیدم را برای بچهها در مدرسه بازی کنم. آنقدر علاقهمند به این نمایش زیاد شد که معلمان هم به جای آنکه مشغول تدریس باشند، به من خیره میشدند. در آن زمان فیلمها نه دوبله بود و نه زیرنویس داشت، بلکه دارای میاننویس بود. در آن دوران عدهای بی سواد به سینما میآمدند و ما فکر کردیم که متن میان نویسها را برای آنها بخوانیم و از این طریق پولی به دست آوریم .
داریوش فرهنگ ادامه داد: گاهی دو فیلم با یک بلیط میدیدیم که همین موضوع بعدها عنوان یکی از فیلمهای من شد.
کارگردان مجموعه «سلطان و شبان» در خصوص فرآیند جذب سرمایه توسط هنرجویان فیلمسازی نیز گفت: این مسئله در تمام دنیا و همواره دغدغه جوانهایی بوده است که به فیلمسازی علاقهمند هستند. باید بدانیم که سرمایه اصلی خود ما هستیم. اسپیلبرگ که این روزها شهرت و درآمد هنگفتی دارد، با فلاکت و مشکلات بسیار توانست فیلم اول خود را بسازد. امروزه شرایط تکنیکی در سینما رشد قابل توجهی داشته است و با دوربینهای دیجیتال به سادگی میشود فیلم ساخت. تنها کافی است یکی از دوستان شما دوربین داشته باشد. در سینما فرم و ایده است که اهمیت دارد و یافتن سرمایه گذار به تدریج اتفاق میافتد. سینما در وضعیت حرفهای آن هنری گران است درحالیکه شعر، عکاسی، نقاشی و نویسندگی از لحاظ نیاز به ابزار ارزانتر هستند. میتوان تنها با یک دوربین دیجیتال فیلم ساخت اما برای رسیدن به ایده باید جان کند.
دست گذاشتن روی مفاهیم بزرگ باعث شکلگیری اثر فاخر نمیشود
داریوش فرهنگ درباره اصول اساسی ساخت یک فیلم گفت: تکنیک در سینما از حیث اهمیت در آخرین مرحله است. من ظرف دو روز میتوانم همه تکنیکهای سینمایی را به شما یاد دهم. اما اصل در سینما، تکنیک یا سبک نیست. سبک یعنی ساده ترین روش برای بیان یک مطلب. در سادگی، حصول و ناب بودن نهفته است و نباید سادگی را با واژه آسان اشتباه گرفت.
وی ادامه داد:یک مسئله ازلی و ابدی وجود دارد و آن این است که چه فیلمی بسازیم که هم خود آن را دوست بداریم، هم تایید شود و هم مخاطب از آن استقبال کند؟ رویکرد کلاسیک به این معضل پاسخ داده است. «کلاسیک» به معنای تعادل، توازن و تناسب است. این سه کلمه را جدی بگیرید و روی آن فکر کنید.
این بازیگر سینما در ادامه گفت: آیا فکر میکنید بزرگان و نوابغ ادبیات ما به راحتی شعر گفتهاند و نبوغ خود را به رخ کشیدند؟ اینگونه نبوده است. نوابغ نیز همه این مسیرها را طی کردهاند. در حرفه سینما، همیشه ناملایمات بیشتر بوده و به خصوص در شرایط امروزی اوضاع پیچیدهتر شده است. تنها دو راه وجود دارد. یا باید همچنان کارکرد و یا تسلیم شد. کتابها و فیلمهایی وجود دارند که توانستهاند با وجود همه دشواریها، راه خود را باز کنند. من فیلمی به نام «طلسم» در ژانر دلهره و گوتیک ساختهام که حال و هوای سنگینی برای سینمای ایران داشت. هدفم از ساخت «طلسم» این بود که راه متفاوتی را تجربه کرده و بتوانم برای دل خود و مطابق با سلیقهام اثری را تولید کنم. امروزه چنین کاری بسیار مشکل است. متاسفانه اگر از پاورقی نشریات فیلمنامهای نوشته شود مخاطب بیشتری جذب فیلم میشوند تا اثری که در آن شعر و شعور است.
فرهنگ درباره چگونگی رسیدن به نگاه شخصی و ایدههای بکر، بیان داشت: من هیچ وقت با اکثریت موافق نیستم. اینکه هم رنگ مخاطب و جمعیت شویم، هیچگاه سلیقه من نبوده است. ما نمیتوانیم فکرهای مبهم داشته باشیم. برای بهره بردن از ویژگیهای ممتاز و عبور از تکراری نشدن، کارهای زیادی را باید صورت داد. یک فرم تکراری راه به جایی نمیبرد. برای انجام این کار، اول باید خود را در آینه ببینیم تا بدانیم مسلح هستیم یا خیر. یک ورزشکار هم برای فعالیت حرفهای، مدتی وارد قرنطینه میشود. نمیشود کم کاری پیشه کرده و به تاریخ نیز نگاهی نداشته باشیم. چه میشود که اثری شاهکار همچون شاهنامه فردوسی شکل میگیرد و باعث زنده شدن غرور ملی میشود. قدم اول این است که باید خود را مسلح کنیم.
فرهنگ سینما را همچون سفری دانست که دارای مبدا و مقصد است و ادامه داد: در میان این راه تنهایی، رنج، گرسنگی، هوای بد و ناخوش وجود دارد. بنابراین یا باید تسلیم شرایط شد و یا مبارزه کرد و در جست و جوی پیدا کردن راه بود. هرگز نباید تلاش کنیم تا قدمهای بزرگ برداریم. برای مثال فیلم ساختن درباره خلقت به دلیل آنکه مفهوم بزرگیست، الزاما باعث شکل گیری یک اثر فاخر نمیشود. در این حرفه تماشای فیلم، کتاب خواندن، نقاشی و عکس دیدن به یکدیگر مربوط است و بر روی کیفیت خروجی نهایی موثر است .
وی درباره ویژگیهایی که یک بازیگر باید واجد آن باشد نیز گفت: همه چیز برای یک بازیگر لازم و ضروری است. ورزش، خوب دیدن، هماهنگ کردن زبان بدن با احساسات برای او بسیار مهم است. مواردی چون بهره مندی از آمادگی جسمانی مطلوب روزی در بازیگری به کار میآید. پس ضروری است تا آسان از کنار هر مسئلهای عبور نکنید.
فرهنگ درباره پروسه ساخت یک فیلم که باید از جانب کارگردان رعایت شود نیز گفت: برای کارگردانی یک فیلم باید فکر و ایده را تقویت کرد و با فراد مورد اعتماد، آن را در میان گذاشت تا با مفهوم دیالوگ کردن آشنایی پیدا کنیم. پیش از هر چیز به فکر تغییر خود باشید نه جهان. آنقدر باید بنویسم تا به به آنچه میخواهیم دست پیدا کنیم. نمیشود یک نفر همه کاری را بلد باشد اصلا دلیلی برای این اتفاق وجود ندارد. هیچگاه در اندیشه فتح قله نباشید، بلکه این مسیر صعود است که میتوان از آن آموخت.
وی افزود: سینما یعنی توجه به جزئیات و به معنای حذف کردن است.باید توجه داشته باشیم هنری که چیزی به این جهان اضافه نکند، ارزشی نخواهد داشت. اگر نمیتوانید به این جهان بیفزایید، حداقل چیزی هم از آن کم نکنید.
بازیگر نباید درگیر لنز و موقعیت مکانی دوربین باشد
فرهنگ درباره نخستین فیلم خود «طلسم» نیز بیان داشت: این فیلم در روزگاری ساخته شد که حتی بیان کلمه عشق ممنوع بود و به جای آن از واژه محبت استفاده میشد. فیلم درباره دو زن دربند است و به همین دلیل، خانمها با آن ارتباط بیشتری برقرار کردند. دختر نوجوانی که تازه میخواهد زندگی را شروع کند با زن پژمردهای رو به رو میشود که زندگی برایش تمام شده است. با وجود اینکه در آن مقطع سنتها بر جامعه حاکم بودهاند، اما دختر دست به عصیان میزند. خانمها توانسته بودند نکته این فیلم را درک کنند.
وی درباره کارکرد فیلمنامه در تولید یک فیلم نیز گفت: فیلمنامه یک کتاب راهنما و یک مشت حروف مرده روی کاغذ است . باید دید چه فلسفهای وجود دارد که قصد داریم آن را در یک فیلم طرح کنیم. فیلمسازی اتفاق پیچیدهای نیست. اینکه به نقطه نظر و جهانبینی ویژهای دست پیدا کنیم مسئلهای است که اهمیت دارد. کارگردان اگر در جریان دیدگاه یک متن نباشد، راه به جایی نمیبرد و این بازیگر است که نوشته روی کاغذ را زنده میکند.
فرهنگ ادامه داد: یک بازیگر اول باید به این نکته توجه کند که چه چیزی را به چه کسی، چگونه و چرا میگوید. این نکته کلید واژه بازیگری است. بازیگر اگر این چند کلمه را بداند، به جان مایه کار پی میبرد. کاراکترها انواع مختلفی دارند و دارای ریزهکاریهایی هستند که اگر بازیگر متوجه نباشد، کارگردان آن را با او در میان میگذارد. ما در ایران بازیگران بسیار خوبی داریم. به قول مارکز در نامه آخرش” من هر فکری را به زبان نمیرانم اما یقینا وقتی به زبان میآورم” درباره اش فکر میکنم و بازیگران این مطلب را خوب متوجه میشوند.
فرهنگ درباره نسبت میان تکنیکهای فیلمسازی وبازیگری، گفت: به نطر من بازیگر نباید درگیر لنز و موقعیت مکانی دوربین باشد. چراکه به مرور زمان و بر اثر تجریه به تکنیکها آگاه میشود. این تمرکز، سرعت عمل و به کار گیری ظرافت در بیان مطلب است که برایش اهمیت دارد. بازیگر به تدریج و در گذر زمان و با کسب تجربیات گوناگون به آگاهی میرسد. گاهی دانستن ریزه کاری تکنیکی به ضرر بازیگر است. او باید به دنبال احساسات نهفته خود در بازی باشد تا بتواند عاطفه درونی فیلم را پیاده کند. تفاوت میان مجریان تلویزیونی و بازیگران در این است که مجری باید دائما به دوربین و حرکت آن توجه کند، در صورتی که بازیگر به هیچ عنوان نباید مرتکب این عمل شود چراکه رفتار او تصنعی میشود. پرده سینما اولین کسی است که بازیگر را به خود و به بیننده نشان میدهد.
فرهنگ با بیان اینکه به جمله «بازی برای دوربین» اعتقادی ندارد افزود: یکی از منتقدان سر صحنه فیلمی از جان فورد که نابغه سینما بود رفت تا رابطه او با دوربین و بازیگرها را ارزیابی کند. جان فورد به فیلمبردار نمیگوید از چه لنزی استفاده کند. بلکه قصه را تعریف میکند و نقطه نظر خود را شرح میدهد. بازیگر یا از دکوپاژ آگاهی دارد یا نه. اما به مرور زمان از آن آگاهی پیدا میکند. در زمان قدیم برخی از هنرپبشهها حتما باید از اندازه نما مطلع میشدند، چراکه پیش از هر چیز به دنبال زیبایی چهره خود بودند و گریمورهای خاص برای لنزهای نزدیک داشتند تا جذابتر جلوه کند.
فرهنگ در این خصوص اضافه کرد: زندگی و عاطفه درون فیلم است که اهمیت دارد و بازیگری مقابل دوربین، جمله درستی نیست. سینما زمانی که به وجود آمد، به داستانی برای ارائه نیاز داشتبه همین دلیل به تئاتر روی آورد و به همین دلیل بازیگران تئاتر وارد سینما شدند. بازیگر خوب سینما، فردی است که بلد باشد بازی نکند. در مقابل بازیگر خوب تئاتر، بازیگری است که بلد باشد بازی کند و این نکته ظریف و حساسی است.
فرهنگ در خصوص معیار انتخاب بازیگران برای یک فیلم نیز بیان داشت: هر کارگردانی راه و روش ویژه خود را دارد. برای من مهم نیست که کدامیک از بازیگران بیشتر اهل مطالعه بوده یا زیباترهستند. برای من ملاک اصلی انتخاب یک بازیگر، مناسب بودن آن فرد برای نقش است. اگر بازیگری برای یک نقش مناسب نباشد، بهترین بازیگر جهان هم کاری را از پیش نخواهد برد.
اولین و مهمترین شرط برای یک بازیگر، بیان است
وی درباره تمرینهای شخصی بازیگر در استفاده از بیان و لحن و چگونگی رسیدن خود به چنین کیفیت ویژهای، گفت: قوت بیان در من نتیجه سالیان دراز کار بر صحنه تئاتر است و من قبل انقلاب تعمدا تنها به تئاتر مشغول بودهام. من معتقدم صدای خوب و بد نداریم. صدای هر فردی، شخصیت اوست و شخصیت صدا است که اهمیت دارد. یاد گرفتهام که در سینما بیجهت نباید بلند صحبت کرد.یکی از نکات مهم بیان، تلفظ کلماتاست. باید حروف تمام و کمال بیان شوند.بازیگری که متوجه گفتار خود نباشد، در شنیدن هم مشکل خواهد داشت. تمام حروف صدای خاص خود را دارند.اولین و مهمترین شرط برای یک بازیگر، بیان است و بیان ناشی از تلفظ دقیق و تمام و کمال حروف و مهمتر از آن تمرین با آواهای بالا و پایین رفتن های حروف است. درباره فیلم «روز برمیآید» نحوه بیان برملا کننده شخصیتی بود که ایفای آن را برعهده داشتم. در سناریو هم قید شده بود که یک زندانی زن، بازجویی خود را از روی صدا تشخیص میدهد. بنابراین بیان و لحن یک بازیگر، انتقال دهنده شخصیت آدمی است. در این میان حتی انتخاب کلمات هم تاثیر زیادی دارد. مکثها تامل، تمرکز و توجه یک شخصیت را میسازد. کلمات باید شمرده شده ادا شوند. تئاتر بهترین فرصت برای آموختن بیان است تا فرد با زیر و بم احساسات بشری آشنا شده و بتواند آن را صیقل دهد. باید از صداهای غیر آرتیستیک و غیر هنرمندانه پرهیز کرد و شرط اول آن، تلفظ دقیق و کامل یک کلمه و حروف است.
وی در خصوص تمرینهای شخصی در بازیگری نیز گفت: در سینما هر کس روش خاص خود را دارد. من با بازیگر مقابل تمرین میکنم تا یک ساز ناکوک نواخته نشود. ما تا ابد نیاز به آموختن و تمرین کردن داریم. اگر اینطور نباشد، آغاز سقوط رقم میخورد.
این بازیگرخاطرنشان کرد: در کارگردانیدکوپاژ بهترین تمرین برای یک کارگردان است اینکه چگونه صحنه آرایی کرده و بتواند حرکات و رفتار دوربین را با حس درونی فیلم هماهنگ کند.
فرهنگ ادامه داد: برای بازیگری هیچ وقت دیر نیست بلکه همیشه زود است. باید همواره به خود فرصت تراش خوردن و صیقل یافتن دهیم. «شلیک نهایی» اولین کار من به عنوان بازیگر در یک سریال بود. این مجموعه جز اولین سریالهای پلیسی بود که خیلی از آن استقبال شد. برای فیلمی به شهرستان رفتم با پیرزنی برخورد کردم که دست من را محکم گرفت و گفت تمام مدت پخش«شلیک نهایی» که دزدان تو را زندانی کرده بودند برای آزادی تو دعا میکردم و این مسئله یعنی این سریال برای مخاطب بسیار باور پذیر بود. شکست در این حرفه بیشتر از موفقیت حاوی نکاتی برای آموختن است. شما زمین میخورید و این مهم نیست. اصل بر بلند شدن است که حرکت بعدی را رقم میزند و این یعنی موفقیت.
تئاتر پایگاه فوقالعادهای برای آموختن، خودسازی و تمرین است
داریوش فرهنگ در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: هر فیلم مانند یک سفر استو تا مقصد بعدی که دوباره آغازی دارد و فاقد پایان است. میان این مسیر، سرشار از آموختنیها است و در نطر داشته باشید که سینما یعنی حذف کردن. به یاد بیاورید که سینما در ایران چگونه آغاز شد و پیشینیان چگونه این راه ناهموار را هموار کرده و به ما تحویل دادند و ما هم باید همین کار را انجام دهیم. در این حرفه تعداد رنجها بیشتر از لذتها است و البته گاهی رنجها مایه لذت هستند. من هر کاری را شروع میکنم احساس میکنم اولین کار من است و همان شور و شوق، اشتیاق و کنجکاویها همچنان در من وجود دارد.
وی با اشاره به انواع شخصیت در سینما نیز گفت: شخصیتها یا تاریخی و یا معاصرهستند. از نظر تاریخی وقتی به تاریخ مسلط نباشیم، نمیتوانیم طراحی لباس و چهره انجام دهیم. امروز هوش مصنوعی به مرحلهای رسیده که بازیگری و فیلمسازی را زیر سوال میبرد و نگاه دیگری به آن دارد. امروزه بیشتر گریمها در سینمای جهان خصوصا در گونه علمی- تخیلی به صورت افکتیو انجام میشود.
فرهنگ ادامه داد: در گذشته تئاتر و سینما منبع الهام یکدیگر بودند و امروز ادبیات هم به آن وارد شده است. تئاتر پایگاه فوقالعادهای برای آموختن خودسازی و تمرین است و به همین دلیل است که میگویم پایه کار تئاتر است اما این مدیومها بسیار متفاوت هستند.
کار سینما مانند ریاضیات نیست که حتما استدلالی پشست استدلال دیگر وجود باشد. هیچکاک میگوید سینما یک پرده نقرهای بی احساس است که باید از احساس پر شود.
فرهنگ درباره دیگر تفاوتهای تیاتر و سینما نیز گفت : در تئاتر بیشتر با کاراکتر رو به رو هستیم در صورتی که در سینما خود شخص بازیگر برجسته است. در تئاتر به اندیشه و افکار هملت کار داریم اما در سینما بازیگر آن نقش مهم است. دوره اغراق در تئاتر مربوط به دوران کلاسیک است و امروز از آن عبور کردهایم و وجود آن کار را تصنعی میکند. اغراق در تئاتر آن زمان، به دلیل فاصله زیاد تماشاگر از صحنه نمایش بود. امروزه باید به درجه باورپذیری یک نقش برای تماشاگر رسید.
شخصا معتقدم همه چیز از صفر شروع میشود. در سینما تجربهای چون اشتغال به حرفه منشی صحنه، در رشد و تکامل یکی فیلمساز بسیار موثر است و نباید بدون هیچ پیش زمینهای وارد کارگردانی شد. منشی صحنه ناظر به هر چیز است. پیشنهاد من برای شروع این کار، فعالیت به عنوان منشی صحنه است و پس از آن نیز تجربه کردن دستیاری کارگردان.
وی ادامه داد:من تنها یک بار برای بهرام بیضایی در فیلم «باشو غریبه کوچک» دستیاری کردم و آنقدر آموختم که به من اعتماد بنفس فعالیت به عنوان یک کارگردان را داد. البته پیش از ساخت فیلم بلند تجربه ساخت سریال «سلطان و شبان» را در کارنامه داشتم.
عدهای در این سینما تجربه نکرده و نیاز بوده دست به عمل میزنند که رویکرد صحیحی نیست. منشی صحنه یعنی خالق و مدیر صحنه پیش و بعد از کارگردان و برای شروع کار در سینما، بهتر این است که از این حرفه شروع به کار کرد.
وی در خصوص نگارش فیلمنامه نیز گفت: باید خلاصه طرح از ابتدا تا انتها نوشته شود و پس از آن جرقههای مربوط به آن پیدا میشود. در قدیم ظهور عکس آیینی داشت و رفته رفته یک عکس در فرآیندی ظهور میشد تا عکس کامل شود. این اتفاق درس بزرگی برای فیلمنامه نویس و کارگردان است تا بداند چگونه باید خلاصهای از آنچه را میخواهد داشته باشد. فیلمنامه در حکم یک قطب نماست که اگر نباشد، شیرازه امور از هم میپاشد.
فرهنگ در پایان درباره تجربه بازیگری و کارگردانی توامان نیزبیان داشت: من یاد گرفتهام که وقتی بازی میکنم به خود اجازه ندهم که دانش کارگردانیام مزاحم بازیگری ام شود. در بازیگری خیلی بیشتر توانستم عصیان ها و ناگفته های درونی خود را نشان دهم ضمن اینکه شرایط ساخت یک فیلم بسیار پیچیده است و هنوز نتوانستهام فیلم دلخواه خود را بسازم.
https://cinemamuseum.ir/wp-content/uploads/2023/12/1.jpg8531280ahmadiniaabbashttps://cinemamuseum.ir/wp-content/uploads/2022/06/logo-mus.pngahmadiniaabbas2023-12-09 13:01:432023-12-09 13:31:46داریوش فرهنگ: هیچ وقت برای بازیگری دیر نیست/ هر فیلم یک سفر است