«وولانگ» : همه فیلم‌ها می‌توانند زبان جهانی داشته باشند

نشست فیلم سینمایی «غیاب» با حضور وولانگ کارگردان فیلم در موزه سینمای ایران برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، وولانگ فیلمساز کشور چین گفت: از اینکه در مهمترین جشنواره ایرانی حضور دارم و فیلمم در در یک عمارت تاریخی در ایران نمایش داده شد بسیار خوشحال هستم.
وی ادامه داد: خوشبختانه امسال کشور ما با پنج فیلم در جشنواره فیلم فجر حضور دارد که این فیلم‌ها صنعت سینمای چین و همچنین زیبایی‌های کشور ما را معرفی می‌کند.
وولانگ با بیان اینکه به عنوان داور و فیلمساز در جشنواره حضور دارد، بیان داشت: فیلم من درباره فردی است که کشورش را ترک کرده و بعد از مواجهه با مشکلات متععد در زندگی دوباره به کشورش برمی‌گردد.
وی با بیان اینکه به فیلم‌های ایرانی علاقه زیادی دارد، گفت: از فیلمسازان ایرانی «عباس کیارستمی» را به خوبی می شناسم. به نظرم فیلم «خانه دوست کجاست» نماد مهمی از کشور ایران است که به خوبی به تصویر کشیده شده است. این نوع فیلم‌ها ارتباط بین ملت‌ها را باهم زیاد می‌کند.
وولانگ با بیان اینکه فیلمنامه فیلمش زمان زیادی طول کشید تا کامل شود، گفت: به نظرم کمبودها و کاستی‌ها در زندگی بسیار مهم است و هر فردی باید در جهت رفع آنها برآید و من سعی کردم این موضوع را به خوبی در فیلم به تصویر بکشم.
وی با بیان اینکه موضوع فیلم انسانی است، بیان داشت: موضوعات و مشکلاتی که در فیلم به تصویر کشیده شده است مشکلاتی است که در سراسر جهان وجود دارد تا آنجا که درک و احساس متقابل در بین همه ایجاد می‌کند.
وولانگ با بیان اینکه از اینکه فیلمش در موزه سینمای ایران که یک بنای تاریخی مهم است نمایش داده شده بسیار خوشحال است، گفت: ما در چین هم موزه سینما داریم اما شکل آن متفاوت است. به نظرم موزه ها می‌توانند لوکیشن خوبی برای ما فیلمسازها باشند زیرا بسیار زیبا و جذابیت های خاصی دارند.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چگونه می‌توان فیلمی بومی ساخت و در جشنواره‌های بین المللی نمایش داد، بیان داشت: زمانی که فیلم را می‌ساختم به اینکه کجا قرار است نمایش داده شود فکر نمی‌کردم فقط معنی و مفهوم آن برایم اهمیت داشت.
وولانگ ادامه داد: یک صدا شدن فیلمسازان سراسر دنیا برای من بسیار اهمیت دارد. به همین دلیل سعی کردم در فیلمم آن را به خوبی نشان دهم. فیلمسازان چینی هویت و زیبایی‌ها را به خوبی به تصویر می کشند به همین دلیل درک متقابل بهتری برای زندگی پیدا می‌کنند.
وی خاطرنشان کرد: روش‌های مختلفی برای فیلمسازی وجود دارد اما مهم موضوعی است که فیلمساز انتخاب می‌کند و دغدغه مند باشد. من معتقدم همه فیلم‌ها می توانند زبان جهانی دارند و ما با زبان تصویر و صدا می‌توانیم موضوعاتمان را منتقل کنیم.
وی در پایان بیان داشت: از موزه سینمای ایران می‌خواهم اجازه بدهند سال آینده به ایران بیایم و در این بنای تاریخی زیبا فیلمی به صورت مشترک با ایران بسازیم.

گفتگویی که موزه سینما برای زادروز «علی نصیریان» منتشر کرد

موزه سینما در ادامه انتشار سلسله برنامه‌های تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز «علی نصیریان» ؛بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون بخش‌هایی از گفتگوی این هنرمند را منتشر کرده است که در زیر می‌خوانید.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما،علی نصیریان بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون گفت: یکی از شانس ها و اقبال من در زندگی این بود که توانستم راهی که علاقمند بودم و به آن عشق داشتم را پیدا کنم.
وی با اشاره به علاقه مندی خود به نمایش های سنتی افزود: من با دیدن تعزیه و نمایش های آینی و سنتی در دوران خودم که حتی تلویزیون هم نداشتیم به این کار علاقمند شدم. تعزیه و واقعه کربلا را همه می دیدیم اما اینکه چطور تعزیه بوجود آمد برای من جالب بود. به نظر من تعزیه بوجود آمد زیرا تاثیرگذاری تجسم ، تصویر و نمایش واقعه با نقل و روایت آن فرق دارد.
نصیریان بیان داشت: ما در خیابان شاپور زندگی می کردیم و من در خیابان امیریه در سینما نور فیلم های آمریکایی را بدون دوبله و زیرنویس می دیدم. در آن زمان برای فیلم ها میان نویس می گذاشتند یعنی فیلم را قطع می کردند و درباره آن توضیح می دادند . به همین دلیل هروقت به سینما می رفتم از من سوال می کردند که باسواد هستم تا برایشان میان نویس ها را برایشان بخوانم.
وی ادامه داد: من برای نقش آفرینی ها رجوع می کنم به انگیزه ها و نگاه های خودم  و حس علاقه  و آفرینندگی که یک بازیگر باید داشته باشد زیرا بازیگر خودش یک نویسنده نمایش و فیلم و فیلمنامه است.به قول رابرت چولی می گفت  همانطور که کارگردان با کارگردانی خود متن را می نویسد ، بازیگر هم می نویسد زیرا بازیگر یک خلاق است و تنها یک عامل و اسباب دست کارگردان نیست . درست است که باید به کارگردان توجه داشته باشد و حرف های او را به اجرا درآورد ، بفهمد، گوش کند و گفتگو کند اما  به نظر من آفریننده متن بازیگر است.
نصیریان خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم به مرحله  آفرینندگی نقش برسیم باید به خودمان رجوع کنیم ؛ به جوهر نیرو و قوه و قوت خلاقه که در درون ما است و از آن یاری بطلبیم و نقش را از آن بیافرینیم.
وی ادامه داد: من فکر می کنم هم در تئاتر و هم در سیما استعدادهای بسیار خوبی داریم؛ در تئاتر بازیگر ها و گروه های درجه یک پیدا شده است و به همان مقدار سینمای ما هم بسیار رشد کرده است. وضعیت تئاتر و سینما امروز بهتر از زمان ما است زیرا زمانه عوض شده است. ارتباط جمعی را در نظر بگیرید همه چی وجود دارد درحالیکه در زمان با هیچ چیزی نبود و ما با دست خالی کار می کردیم اما امروز بازیگرها از نظر اطلاعات با دست پر کار می کنند.

«اجاره نشینی» ؛ اثری ساختارشکن است

فیلم مستند«اجاره نشینی» ساخته ابراهیم مختاری و کیوان کیانی در پنجمین برنامه شب‌های مستند موزه سینمای ایران عصر روز گذشته در سالن فردوس نمایش داده شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، ابراهیم مختاری درباره چگونگی شکل‌گیری ایده این فیلم مستند، گفت: من در آن سال‌ها مستاجر بودم و این موضوع دغدغه شخصی خودم هم به شمار می‌رفت. آقای حسن میری تهیه کننده این فیلم روزی پیش من آمد و گفت وزارت مسکن می‌خواهد درباره بحران مسکن  فیلم مستند بسازد و برای نمایندگان در مجلس نمایش دهد . من پیش از آن فیلمی به نام «نان بلوچی» ساخته بودم که از تلویزیون پخش نشد به همین دلیل نگران ساخت فیلم از این موضوع که حدس می زدم موضوع ملتهبی است بودم.

وی ادامه داد: قرار شد سه فیلم در قالب یک مجموعه – به نام سرپناه – ساخته شود به همین دلیل از سه کارگردان دعوت به کار کردم و اراضی شهری، مهاجرت و اجاره نشینی سه فیلمی بود که قرار بود در این مجموعه ساخته شوند.

مختاری با بیان اینکه در آن زمان برای تولید اثر مستند، نوشتن و طرح زدن شیوه رایجی بود، ادامه داد: در مشاهدات میدانی با همین وضعیتی که در فیلم شاهد آن هستید مواجه شدیم و به عمق این معضل پی بردیم. البته این مشکل فقط مربوط به مستاجر نبود و موجران کم درآمد که اجاره بخشی از ملک مسکونی شان برای کمک به نیاز اقتصادی شان بود هم ، تحت فشار روانی قرار داشتند.

وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود بیان داشت:  یادم می‌آید در آن زمان وزارت مسکن با ساخت این فیلم می‌خواست نمایندگان را مجاب کند تا بطور موقتی هم که شده جلوی قانون موجر و مستاجر را بگیرد و قرار نبود فیلم از تلویزیون پخش شود. تهیه کننده مجوز فیلمسازی را از وزارت مسکن و دادگاه انقلاب اسلامی گرفته بود.

مختاری خاطرنشان کرد: یادم می‌آید کیانی و من پیش از آنکه فیلمبرداری را آغاز کنیم، مالکان و مستأجران را شناسایی می‌کردیم. چندین بار نزد آن‌ها می‌رفتیم و توضیح می‌دادیم و و موفق می شدیم موافقت برخی از آنها را برای فیلمبرداری جلب کنیم. در باره انتخاب نحوه فیلمبرداری یا زیبایی شناسی فیلم هم به این نتیجه رسیده بودیم که از سه پایه استفاده نکنیم و تا جای ممکن رویدادهایی را که مصداق مفاهیم مورد نظرمان است تعقیب و شکار کنیم.

ابن فیلمساز افزود: پژوهش مجموعه سرپناه توسط سه نفر انجام شد و پژوهشگر فیلم اجاره نشینی آقای مجید خبازان بود. تنها با استفاده از تحقیق آماری و کتابخانه ای نمی‌توانستیم فیلم را بسازیم، باید راهی می یافتیم که  از پژوهشی چند صد صفحه‌ای فیلمی حدود پنجاه تا شصت دقیقه‌ای تهیه کرد که جوهره  تحقیق را در خود داشته باشد. دو فیلم دیگر این مجموعه نیز دارای کتابچه پژوهش بودند. در آن دوران با فیلم شانزده میلیمتری در کاست های ده دقیقه‌ای فیلم می ساختیم . گاهی صحنه‌هایی را فیلمبرداری می‌کردیم که به کار نمی‌آمد، مثلاً پس از کلی فیلم گرفتن از کشمکش مالک و مستاجر آنها به دلیل وجود دوربین صلح و رو بوسی می‌کردند. که بکار ما نمی آمد.

مختاری درباره تدوین این فیلم مستند گفت: پیش از این فیلم، تجربه تدوین «نان بلوچی» را در کارنامه داشتم. فیلم «کودک و استثمار» ساخته محمدرضا اصلانی  و «کوزه پزخانه» مقدسیان را هم تدوین کرده بودم. نوع تدوین آن‌ها به دلیلی ساختارشان متفاوت بود. پریچهر ممتحن تدوینگر این فیلم بود. پیش از نهایی کردن تدوین، کیوان کیانی و من از دوستان دعوت می‌کردیم تا کار را ببینند. زمانی که فیلم را نشان دادیم، ما هم در کنارشان بودیم و از واکنش های آنها در اصلاح و بهتر کردن تدوین استفاده کردیم. بردباری و پیگیری پریچهر ممتحن در تدوین فیلم ستودنی است همچنان که فیلمبرداری عطا حیاطی و فرهاد صبا اگر نبود ما به چنین تصاویری و صحنه هایی نمی رسیدیم. و یا صدابرداری فیلم که یادگار کرمانی و محمود سماکباشی است.

در ادامه این نشست فخرالدین سیدی از مستندسازان سینمای ایران و عضو انجمن تهیه کنندگان مستند نیز گفت: من برای با دوم است که این فیلم را می‌بینم و باز هم تحت تاثیر قرار گرفتم. اهمیت ویژه این اثر کاملا مشخص است. سوالی که برای من پیش می‌آید این است که وضعیت مالک و مستاجر امروزه به چه صورتی است و آیا قانون به شکلی مناسب اصلاح شده است؟ مختاری در پاسخ به او گفت: مجلس پس از این فیلم تبصره‌ای به نام “عسر و حرج” تصویب کرد که اگر مستاجر دارای شرایط دشواری باشد، حکم تخلیه دیرتر اجرا ‌شود. بعدها این تبصره برداشته شد و وضعیت به حالت سابق بازگشت.

در ادامه کیوان کیانی کارگردان دیگر مستند «اجاره نشینی» نیز گفت: این فیلم در سال ۱۳۶۰ ساخته شد و ابن معضل هم اکنون نیز وجود دارد و امروزه شکلی حاد پیدا کرده است. بارها این فیلم مورد بازبینی ما قرار گرفت زیرا بخش‌های بسیاری را فیلمبرداری کرده بودیم.

وی ادامه داد: مهمترین مسئله این بود که از لحاظ محتوایی و شکلی شرایط پایداری در اختیار نداشتیم و باید لحظه‌ها را شکار می‌کردیم به همین دلیل، فیلمبرداران خود در ساختار فیلم نقش مهمی داشتند. نگاه خلاقانه آن‌ها باعث شد این فیلم در جامعه ادامه داشته باشد.

کیانی فزود: اگر فیلم به صورت دوربین روی دست فیلمبرداری نمی‌شد، ساخت چنین اثری امکان پذیر نبود. چراکه به غیر از دادگاه، در مابقی موارد سوژه در اختیار ما نبود. بنابراین به دنبال زیبایی شناسی خاص چنین سوژه‌هایی رفتیم. این فیلم یک مستند بحران بود و ما پژوهش‌هایی را انجام دادیم، اما از لحاظ شکلی و فرمی راهی به جز به کارگیری دوربین روی دست نداشتیم.

کیانی در بخش دیگری از صحبت‌های خود گفت: ما فیلم را بارها تغییر دادیم تا به نتیجه دلخواه رسیدیم.

ارد زند مستندساز نیز بیان داشت: تاثیری که این فیلم روی من می‌گذارد هیچ‌گاه کاسته نمی‌شود و این جادوی سینما است و البته این جادو نیاز به جادوگری به نام فیلمساز دارد. چنین افرادی دارای خلاقیت و جسارت بودند و در لحظه‌هایی درست حضور پیدا کردند. این موضوع همچنان تازگی دارد و بارها در اطراف هر یک از ما رخ داده است. این فیلم زمانی ساخته شد که سینمای مستند دارای زیبایی شناسی متفاوتی بود به همین دلیل، اثری ساختارشکن محسوب می‌شود. این فیلم حاوی یک رویکرد جدید در سینمای مستند بود که نوعی نوآوری به حساب می‌آمد اما امروز این روش متعارف شده و تعداد زیادی از فیلم‌های مشاهده‌گر به تولید می‌رسند.

سعید رشتیان مستندساز پیشکسوت سینمای ایران نیز درباره فیلم «اجازه نشینی» گفت: فیلم دارای فضایی تجربی است. در آن‌سال‌ها که ابراهیم مختاری و کیوان کیانی در گروه اجتماعی فیلم می‌ساختند من در اتاق مجاورشان به عنوان پژوهشگر حضور داشتم. طبیعی است که انقلاب با خود التهاب و جست و جوگری به همراه دارد و این مسئله درباره موضوع‌هایی چون نابرابری و فقر وجوهی ملموس‌ دارد. مستندهای گزارشی در سال‌های بعد دچار پختگی بیشتری شد و این گونه فیلمسازی تبدیل به ژانر حاکم در ساخت مستند‌های تلویزیونی شد.

وی در پایان بیان داشت: در «اجاره نشینی» التهابی که فیلم‌سازان درگیر آن بودند به خوبی مشهود است. به عنوان مثال، آنها با مشکلاتی در تهیه نگاتیو مواجه بودند و یا مشکلاتی را در زمان فیلمبرداری این اثر تحمل می‌کردند که نمود آن در فیلم به خوبی دیده می شود.

علیرضا خمسه: سینما براساس عشق بوجود آمده است / طنز یک مسئله ادبی و کمدی یک مقوله نمایشی است/ هنر با عضق ماندگار است

علیرضا خمسه با بیان اینکه نهم بهمن سال 1331 به دنیا آمده است، گفت: چه سال‌هایی که آمد و گذشت و چه خاطرات خوشی که برای من و مخاطبان سینما در طول سال‌ها باقی ماند. از سال 1360 تاکنون که چهل و دو سال می‌گذرد، در سینما حضور دارم و با فیلم «مرگ یزدگرد» ساخته بهرام بیضایی کارم را آغاز کردم.
وی ادامه داد: در سال 1367 در باغ فردوس فعلی به عنوان مدرس بازیگری به آموزش هنرجویان سینمایی مشغول بودم و افراد بسیاری در این مکان تحت تعلیم قرار گرفتند. خدا علی معلم را رحمت کند زمانی که تدریس می‌کردم، او هم در کلاس‌ها حضور داشت و مشخص نمی‌شد کدام یک از ما استاد و کدام یک شاگرد هستیم و همیشه سر این موضوع با یکدیگر شوخی می‌کردیم.
خمسه با بیان اینکه ریشه و سرچشمه حرفه بازیگری و مسیر آن در «عشق» نهفته است، بیان داشت: اگر عشق نباشد، هیچ فردی در جهان هستی و همچنین هنر سینما ماندگار نمی‌شود زیرا سینما بر اساس عشق به وجود آمده است و همه افراد فعال در این حرفه، عاشقانه وارد این عرصه شده‌اند.
وی درباره ژانر کمدی گفت: محورعمده رویکرد ژانر کمدی بر بستر انتقاد قرار گرفته است و اگر این مشخصه از آن گرفته شود فقط هجو باقی می‌ماند. زنده یاد صابری معتقد بود در کمدی باید جراحی صورت گیرد و نه سلاخی زیرا در سلاخی افراد یکدیگر را تخریب می‌کنند و متاسفانه امروزه این جنس کمدی گسترش یافته است که نوعی هجویه به شمار می‌رود. نکته مهم این است که طنز یک مسئله صد در صد ادبی است اما کمدی یک مقوله کاملا نمایشی به شمار می‌رود.
این هنرمند افزود: زنده یاد یدالله صمدی زمانی از من خواست فیلمنامه «آپارتمان شماره 13» را با کمک او و آقای دامادی نویسنده اثر بازنویسی کنیم. همچنین ابوالحسن داوودی نیز از من خواست فیلمنامه «جیب‌برها به بهشت نمی‌روند» را به اتفاق بنویسیم. شیوه ما این نبود که بعد از نوشتن یک فیلمنامه از کار خداحافظی کنیم. ما آن را زندگی می‌کردیم و میان ما رفت و آمد خانوادگی برقرار بود به همین دلیل، حاصل کار ما بسیار جدی می‌شد.
وی ادامه داد: زندگی ما تنها بر اساس حرفه نبود بلکه بر اساس نوع نگاه، بینش ، رفتارهای خانوادگی و اجتماعی شکل می‌گرفت. برای من، امثال یدالله صمدی و ابوالحسن داوودی تنها یک فیلمساز نبودند بلکه از دوستان نزدیک به شمار می‌رفتند تا آنجا که من زمان مراسم عقد زنده یاد کیومرث پوراحمد یکی از شاهدان او و همسرش بودم.
خمسه با بیان اینکه عضوی از گروه تئاتر «پیاده» بوده و در تمام کارهای این گروه حضور داشته است، افزود: این گروه متشکل از مهدی هاشمی، داریوش فرهنگ و گلاب آدینه بود. روزی آن‌ها تصمیم گرفتند سریالی به نام «سلطان و شبان» را بسازند و مهدی هاشمی پیشنهاد کرد من نقش «تلخک» را بازی کنم . یادم می آید آن زمان بخشی از این سریال را در موزه سینما فعلی کار می‌کردیم. من به تازگی از فرانسه آمده بودم و یکی از ایده آل‌هایم بازی در نقش دلقک «شاه لیر» بود. در نتیجه نقش تلخک را به شیوه‌ای نو که ترکیبی از روش شرقی و غربی بود به اجرا درآوردم. روزی داریوش فرهنگ گفت من این بازی را از تو نمی‌خوام و دلم می‌خواهد این شخصیت شبیه به سیاه در نمایش سیاه بازی ارائه شود. به او پیشنهاد دادم زنده یاد حسین کسبیان که سیاه را بسیار خوب بازی می‌کرد این نقش را ایفا کند، و بدین شکل او به این مجموعه پیوست.
خمسه در پایان با بیان اینکه معتقد است جمله جاودانه و شاه کلید حیات و هستی، عشق است، بیان داشت: علی حاتمی، عزت‌الله انتظامی، جمشید مشایخی، داود رشیدی و جمیله شیخی از جمله افرادی بودند که این ویژگی در آن‌ها وجود داشت. عشق شادی است، عشق آزادی است، عشق آغاز و پایان آدمیزادی است…

 

نمایش مستند « اجاره نشینی» در موزه سینمای ایران

مستند « اجاره نشینی» ساخته ابراهیم مختاری و کیوان کیانی در موزه سینما نمایش داده می شود.
در ادامه نمایش های ویژه فیلم های مستند در موزه سینما تحت عنوان «شب های مستند» با مشارکت انجمن صنفی تهیه کنندگان سینمای مستند فیلم «اجاره نشینی» بر روی پرده سالن فردوس موزه سینما می رود.
در پنجمین نشست شب های مستند که روز سه شنبه ۱۰ بهمن ساعت ۱۷ برگزار می شود، ابراهیم مختاری و کیوان کیانی سازندگان این اثر درباره فیلم صحبت خواهند کرد.
این مستند درباره تنگنای چند اجاره نشین تهرانی که به علت ثابت ماندن درآمد و افزایش اجاره بها دچار بحران شده اند، است و پیامدهای اجرای سختگیرانه قانون “موجر و مستاجر” را در شرایط بحرانی در دهه ۶۰ گزارش می کند.
ورود در این برنامه برای عموم آزاد و رایگان است.

 

اهدا پرچم متبرک حرم حضرت امیرالمؤمنین به موزه سینما

پرچم متبرک گنبد حضرت امام علی (ع) به موزه سبنما اهدا شد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، همزمان با فرا رسیدن ۱۳ رجب سالروز ولادت امام علی (ع) و روز پدر، پرچم متبرک گنبد حرم امیرالمومنین (ع) توسط احمد میرعلایی مدیرعامل سابق بنیاد سینمایی فارابی به موزه سینما اهدا شد.
این پرچم در بیست و پنجمین دوره جشنواره فیلم کودک و نوجوان از طرف تولیت آستان مقدس حضرت امیر المومنین (ع) با هماهنگی صورت گرفته از طرف احمد میرعلایی دبیر وقت جشنواره کودک و نوجوان به رسم هدیه به همه سینماگران ایران اهداء شد و این پرچم را خانم فریبا کوثری بازیگر سینما و تلویزیون طی مراسمی در جوار بارگاه ملکوتی حضرت امیرالمومنین (ع) به نمایندگی از سینماگران ایران تحویل گرفت و در افتتاحیه جشنواره کودک و نوجوان از آن رونمایی شد.
پرچم متبرک گنبد حضرت امام علی (ع) در اعیاد شعبانیه طی مراسمی در موزه سینما رونمایی و در اتاق سینمای دفاع مقدس در معرض دید عموم مخاطبان قرار خواهد گرفت‌.
موزه سینمای ایران میلاد با سعادت میلاد مولود کعبه امیر مومنان امام علی (علیه السلام) و روز پدر را بر همه آزادگان جهان تبریک می گوید.

تهامی نژاد؛ پیشگام پژوهش مستند در ایران

فیلم مستند «از مشروطیت تا سپنتا» ساخته محمد تهامی‌نژاد، پژوهشگر تاریخ و مستندساز معاصر، عصر روز گذشته در سالن فردوس به نمایش درآمد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، پس از نمایش این فیلم، نشست پرسش و پاسخ با حضور مهرداد فراهانی نویسنده، منتقد و پژوهشگر سینمای مستند و تاریخ سینمای ایران برگزار شد. محمد تهامی‌نژاد کارگردان این اثر نیز به دلیل بیماری امکان حضور در جلسه را نداشت و پیام او برای مخاطبان قرائت شد.

مهرداد فراهانی در بخش ابتدایی صحبت‌های خود گفت: در فیلم «از مشروطیت تا سپنتا»، موضوع پژوهش بسیار مشهود و حائز اهمیت است.ضمن اینکه فیلم به مثابه یک پژوهش بنیادی است. گاهی یک تحقیق و کار پژوهشی از  قبل وجود دارد و فیلمساز آن را تبدیل به یک فیلم می‌کند اما گاهی نیز یک فیلم خود ابزاری برای پژوهش به وجود می‌آورد که این مسئله یک اتفاق همیشگی نیست.

وی با بیان اینکه برخی فیلم‌ها به دلیل تحقیق و کار پژوهشی که داشته‌اند مورد توجه قرار می‌گیرند، افزود: اسنادی که در این فیلم فراهم آمده، بعدها در آثار دیگر نیز مورد استفاده قرار گرفته است. مانند گفت‌و‌گو با روح انگیز سامی نژاد، حبیب‌الله مراد و خان بابا معتضدی که از آن‌ها می‌توان به عنوان سندی برای پژوهش‌های آینده استفاده کرد.

فراهانی ادامه داد: «از مشروطیت تا  سپنتا» فیلمی فروتن است که این موضوع برگرفته از شخصیت تهامی نژاد است.

وی با بیان اینکه گاهی نگاه سند‌گونه به اثر مانع فهم ارزش‌های سینمایی آن می‌شود، بیان داشت: این اثر اسبابی را برای سایر محققان سینمای ایران فراهم کرده است و افراد بسیاری تاکنون به فیلم تهامی‌نژاد ارجاع داده‌اند. این مستند کاری خلاق، با طراوت و بازیگوش است که متعلق به زمان معاصر به نظر می‌رسد و اثری از کهنگی در آن مشاهده نمی‌شود. در عصر حاضر زمانی که با اسناد بی‌جان کار می‌کنیم، تدوین کامپیوتری امکانات زیادی به ما می‌دهد، اما آن زمان این امکان وجود نداشته است.

وی ادامه داد: همه ما تهامی نژاد را به عنوان یک پژوهشگر می‌شناسیم اما فیلم نشان می‌دهد او یک کارگردان تمام عیار است که با استادی تمام توانسته فیلمی با طراوت را به‌ وجود بیاورد.

این پژوهشگر ادامه داد: فیلم «فانوس خیال» را بهرام ری‌پور چند سال پس از این اثر ساخته که موضوع آن هم تاریخ سینما است و ساختاری شبیه به مقاله‌ای مصور دارد که در این خصوص اطلاع رسانی می‌کند.

فراهانی همچنین گفت: تهامی‌نژاد به عنوان محقق، خود دارای دیدگاهی خاص نسبت به سینما است و براساس دیدگاه شخصی،  نگاهی به تاریخ سینمای ایران دارد. «از مشروطیت تا سپنتا» اثری پیشگام است که فیلمساز آن را در ۲۸ سالگی فیلمی درباره تاریخ سینما ساخته است.

وی خاطرنشان کرد: در دو دهه اخیر به همت برخی از فیلم‌سازان، تاریخ معاصر مسئله مستندسازان ایران شده است، اما در سال ۴۹ و پیش‌ از آن، شرایط اینگونه نبوده و عموما فیلم‌ها یا فضایی شاعرانه داشتند و یا درباره تاریخ بسیار کهن و موضوعات دیگر ساخته می‌شدند و تاریخ معاصر دغدغه مستندسازان آن زمان نبوده است.

فراهانی ادامه داد: یکی از آرزوهای دیرینه من این است که انبوه نوشته‌های محمد تهامی‌نژاد در قالب کتاب جمع‌آوری شود و متولی آن می‌تواند جایی مانند موزه سینما باشد. همچنین ضروری است توسط فیلمخانه ملی ایران آثاری از این دست مورد ترمیم قرار گیرد.

تهامی نژاد پژوهشگر تاریخ است

در ادامه ارد عطارپور از مستندساز مطرح که به تماشای این اثر نشسته بود، در سخنانی گفت: تهامی‌نژاد پژوهشگر تاریخ بوده و علاقه او به این رشته، مقدم بر ساخت فیلم مستند است. تلاقی تاریخ و سینمای مستند درنهایت به اثری تبدیل شده که اکنون از اسناد تاریخی مهم به شمار می‌رود. در فیلم «از مشروطیت تا سپنا» خان بابا معتضدی حضور دارد که حضور او اتفاقی عجیب است زیرا او از مطرح‌ترین فیلمبرداران تاریخ سینمای ایران بعد ابراهیم خان عکاس باشی است. تهامی‌نژاد در این اثر صرفا ثبت کننده تصاویر نبوده بلکه به عنوان کارگردان، میزانسن‌های قابل توجهی درنظر گرفته است و این موضوع در سایر مستندهای او نیز وجود دارد. نگاه تاریخی تهامی نژاد به عنوان یک انسان چند وجهی در مقالات، کتاب‌ها و فیلم‌های او بسیار شاخص است. او به تاریخ علاقه دارد و این مسئله در مجموعه فعالیت‌های ایشان مشهود است.

وی ادامه داد: تهامی نژاد علاوه بر اینکه پژوهشگر تاریخ است، از پیشگامان پژوهش مستند در سینمای ایران نیز به شمار می‌روند.

لزوم ساخت مستندهای بیشتر درباره مشروطه

در ادامه پروین ثقه الاسلامی مدیر پیشین مجموعه کاخ گلستان نیز گفت: متاسفانه بیشتر مکان‌های تاریخی که ضروری است در اختیار مستندسازان قرار بگیرد بیشتر برای تولید فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی استفاده می‌شود. البته تا زمانی که آسیبی به اشیاء تاریخی وارد نشود، مشکلی وجود نخواهد داشت. اگر در موزه‌ها، فیلمسازان بتوانند رعایت بعضی ضوابط را داشته باشند، این مکان‌ها می‌توانند هر چه بیشتر در اختیار آن‌ها قرار بگیرد.

وی ادامه داد: خوشحالم در زمان مدیریتم مستندهای بسیاری در کاخ گلستان ساخته شد. امیدوارم درباره مشروطیت و نقش افرادی که در این راه جان خود را از دست داده اند، آثار درخشانی ساخته شود.  یادم می آید شهریار عدل فیلم‌هایی را در انبار کاخ گلستان پیدا کرد و به همت او این فیلم‌ها از زیرزمین‌های کاخ گلستان به فرانسه برده شد و مورد بازسازی قرار گرفت و برای اولین بار آن را در فیلمخانه ملی ایران به نمایش گذاشتیم .

عطار پور در ادامه سخنان ثقه‌الاسلام گفت: شهریارعدل به نکته‌ای بر اساس آن فیلم‌ها دست پیدا کرده بود. او می‌گوید تاریخی که دوربین برای اولین بار وارد ایران شد، با تاریخی که تاریخ شناسانی همچون جمال امید  ذکر کرده‌اند تفاوت دارد و شش ماه پیش از آن است.

در بخش پایانی این برنامه مهرداد فراهانی نیز گفت: این فیلم یک ارزش افزوده دیگر هم  دارد و نشان می‌دهد پژوهش درباره تاریخ سینمای ایران چه مسیری را طی کرده است. برخی از پلان‌ها همچون تصاویر ناصرالدین شاه بعدها و در سال ۸۱ به آن اضافه شد.تهامی نژاد می‌گوید تصویر لابراتوار ایرانی برای اولین بار در فیلم من نمایش داده می‌شود اما احتمالا قدیمی‌ترین آن نیست. همچنین سایه‌های روی پرده در این فیلم که ارجاعی به سینما است.

در این برنامه افرادی همچون سعید رشتیان، سعید رجبی فروتن، فخرالدین سیدی، حمید رسولی چیذری نیز حضور داشتند.

برنامه «شب‌های مستند موزه سینمای ایران» با همکاری انجمن تهیه کنندگان مستند در سالن فردوس موزه سینما برگزار می‌شود.

داریوش فرهنگ:در سینما باقی ماندن مهمتر از بودن است

ششمین جلسه کارگاه کارگردانی و بازیگری در سینما با حضور داریوش فرهنگ عصر روز گذشته در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، داریوش فرهنگ با اشاره به اهمیت انگیزه و روحیه بالا در انجام فعالیت هنری گفت: حق نداریم هنگام فعالیت در این حرفه شاداب نباشیم و سر کار باید به اجزای گوناگون اثری که در حال خلق آن هستیم فکر کنیم. یک هنرمند باید توانایی داشته باشد تا در لحظه تصمیم بگیرد و بعد دست به خلق اثر بزند.
نباید تنها به تصورات خود متکی باشیم
وی ادامه داد: از آنچه که وجود دارد نهایت استفاده را ببرید چراکه تخیل پایان ناپذیر است و اگر تنها به تصورات خود بها دهیم، ممکن است کار پیش نرود.
فرهنگ درباره قابلیت‌های بیانی سینما ، گفت: واقعیت صرف در سینما کاربردی ندارد و باید با مواردی همچون انتخاب زوایای دوربین آن را بسازیم. همانطور که می دانید هیچکاک استاد مسلم سینما بود و از موارد ساده به طر‌ح‌هایی عجیب می‌رسید. یک بازیگر هنگام گفتن دیالوگ باید اندازه محیط را بداند تا به اندازه آن صحبت کند. یاد بگیرید که زیر و بم صدا را به صورت درست در دیالوگ‌ها لحاظ کنید تا عواطف مورد نظر به مخاطب منتقل شود. تئاتر فراتر از روزمرگی و واقعیت فراتر از حقیقت است و باید به دنبال چنین کیفیت هایی بود.
این بازیگر سینما افزود: اخیرا در حال مطالعه کتاب «کتابخانه شخصی من» اثر ویل دورانت هستم. او در این اثر اشاره کرده که فرهیختگان در دنیا چه کرده‌اند که جهان امروزه به این شکل درآمده است. ما هم باید تلاش کنیم تا از طریق هنر چیزی به این جهان اضافه کنیم. امیدوارم در این جلسات، نکاتی را فراتر از آموزش‌های موجود در کتاب‌ها آموخته باشید.
لذت بردن از ذات هنر مهم‌تر از انتقال معنا است
پس از آن، بخش‌هایی از دومین فیلم این کارگردان با عنوان «دو فیلم با یک بلیط» به نمایش درآمد و سپس حاضران در کارگاه سوالاتی را پیرامون این اثر مطرح کردند.
فرهنگ با تاکید بر اینکه در حیطه هنر لذت بردن از ذات هنر مهمتر از انتقال معنا است، افزود: «دو فیلم با یک بلیط» در زمان خود مورد توجه قرار گرفت در جشنواره فیلم فجر نیز در رشته‌های گوناگونی نامزد دریافت سیمرغ شد و بعدها نیز منتقدان به آن توجه نشان دادند و به واکاوی نکات مغفول مانده موجود در آن پرداختند. نکته مهم فیلم این است که فرد کلاهبردار در آخر با سینما به گونه‌ای احترام آمیز رفتار می‌کند. علیرضا زرین دست به عنوان مدیر فیلمبرداری نقش تعیین کننده‌ای در کیفیت این اثر داشت.
فرهنگ خاطر نشان کرد: سال‌های دهه شصت تا هفتاد بهترین زمان برای سینمای ایران بود و همه تلاش می‌کردند بهترین خود را ارائه دهند. «دو فیلم با یک بلیط» هنوز جان دارد، خصوصا که درباره سینما است. نکته ویژه‌ای در این اثر وجود دارد که آن در تفاوت بازی‌ و میزانسن‌ها در فیلمی که می‌ساختند با فیلمی که زندگی می‌کردند نهفته بود.
عنوان «دو فیلم با یک بلیط» پیشنهاد امیر اسکندری بود
وی با بیان اینکه نام اولیه این اثر «سوءتفاهم» بود، گفت: عوامل گفتند نام «سوءتفاهم» مناسب این فیلم نیست و امیر اسکندری گریمور فیلم بود که نام «دو فیلم با یک بلیط» را به من پیشنهاد داد. شرایط سینمای آن زمان برای ثبت تاریخی در فیلم وجود دارد و به آن اشاره می‌شود، مانند مسئله کمبود نگاتیو. این اثر به حرمت سینما ساخته شد. وقتی همه موارد از جمله میزانسن و لباس و… در صحنه درست باشد، فیلمساز باید بسیار بی‌استعداد باشد که نتواند فیلم خوبی را بسازد.
فرهنگ با بیان اینکه ساخت فیلم دوم سخت تر از فیلم اول است، بیان داشت: برایم جالب بود که در جشنواره هلند این فیلم را یک کمدی مدرن نامیدند. همه شما باید بدانید که بودن در این حرفه اهمیت ندارد، بلکه باقی ماندن مهم است.
صحبت از من و فردیت در سینما بی معناست
وی خاطرنشان کرد: هنگام بازی در یک نقش منفی باید در عمل و گفتار شخصیت به خود حق دهید و من این رویه را در ایفای نقش «ابوسفیان» به کار گرفتنم.صحبت از «من» و فردیت در سینما بی‌معناست زیرا سینما یک کار گروهی است و نباید نگرش‌های اینچنینی در آن وجود داشته باشد.
فرهنگ در پایان بیان داشت: «دو فیلم با یک بلیط» اثری است که با علاقه بسیار زیادی آن را ساختم و برای آن تمام انرزی ام را گذاشتم و از معدود فیلم‌های ایرانی است که درباره «سینما» ساخته شده است. بعد از «طلسم» بسیار فکر می‌کردم که چگونه می‌توانم اثر متفاوتی بسازم که درباره سینما باشد و این بی‌قراری در حرکات دوربین نیز احساس می‌شود.

نمایش مستند «از مشروطیت تا سپنتا» در موزه سینما

مستند « از مشروطیت تا سپنتا» ساخته محمد تهامی‌نژاد پژوهشگر تاریخ، منتقد و مستندساز معاصر در موزه سینما نمایش داده می شود.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در ادامه نمایش های ویژه فیلم های مستند در موزه سینما  تحت عنوان «شب های مستند» با مشارکت انجمن صنفی تهیه کنندگان سینمای مستند فیلم «از مشروطیت تا سپنتا » بر روی پرده سالن فردوس موزه سینما می رود.
در چهارمین نشست شب های مستند که روز سه شنبه ۲۶ دی ساعت ۱۷ برگزار می شود، مهرداد فراهانی ، نویسنده، منتقد و پژوهشگر سینمای مستند و تاریخ سینمای ایران درباره فیلم صحبت خواهد کرد.
این فیلم مستند بازگوکننده‌ ورود «فیلم» به ایران و شکل‌گیری «سینما» از دوره مشروطیت تا فیلمسازی عبدالحسین سپنتا در هندوستان است.
ورود در این برنامه برای عموم آزاد و رایگان است.

مسعود کیمیایی: فیلم خوب مشتری ندارد تماشاگر دارد

نسخه اصلاح و مرمت شده فیلم سینمایی «دندان مار» ساخته مسعود کیمیایی عصر روز گذشته در موزه سینما نمایش داده شد و پس از نمایش فیلم با حضور جواد طوسی و شاهپور عظیمی نشست نقد و بررسی فیلم برگزار شد.

در ابتدای این نشست پیام صوتی مسعود کیمیایی پخش شد. کیمیایی در بخشی از این پیام با عذرخواهی از تماشاگران به دلیل حضور نیافتنش گفت: من این فیلم را بسیار دوست دارم زیرا جز آثاری است که برای من با خاطره و هنر همراه بوده است. این فیلم برای دوره ای است که هنر مهم بود.

وی ادامه داد: مخاطب برای من همیشه مهم بوده است و خوشحالم که امروز شما برای تماشای این فیلم آمده‌‌اید و خوشحال ترم از اینکه فیلم‌های این چنینی همچنان مخاطب دارد.

کارگردان «دندان مار» با تشکر از عوامل و بازیگران فیلم گفت: همه بازیگران برایشان حضور در این فیلم و شکل بازی شان مهم بود. به طور مثال، گلچهره سجادیه تا زمانیکه رضایت کامل از حضورش در یک پلان را کسب نمی کرد به حالت عادی برنمی گشت و از صحنه خارج نمی شد.

وی ادامه داد: خوشبختانه فیلم‌هایی همچون «دندان مار» هنوز تماشاگر دارد و فقط مشتری ندارد.

پس از پخش پیام کیمیایی، جواد طوسی با بیان اینکه مسعود کیمیایی کاملاً به فرم، مبتنی بر اصول و قواعد سینمای کلاسیک و ژانرهای مورد علاقه‌اش، متکی است، گفت: قرینه پردازی و معادل گزینی به وفور در سینمای او مشاهده می‌شود که شاهد نمونه‌هایی از آن در «دندان مار» هستیم. نمونه بارز آن، تداوم استفاده از «نمای متوسط» از چهره رضا در موقعیت‌های مختلف با نورپردازی‌های متفاوت است.

وی با بیان اینکه می‌گویند کیمیایی خود را تکرار می‌کند، افزود: این تکرار، در حدیث نفس فیلمساز تغییر نیافته و پایبند به اصول واخلاقیاتِ مختص به خود در جامعه‌ای ملتهب و در معرض تغییرات پیاپی است. وقتی او نمی‌تواند خود را با چنین شرایطی تطبیق دهد، به ناگزیر به دنیای خود پناه می‌برد که نشانه‌های عینی آن را در فیلم «رد پای گرگ» وبعدتر در «سلطان»، «اعتراض» و «خون شد» می بینیم.

وی ادامه داد: از دیگر مشخصه‌هایی که کیمیایی را به عنوان یک فیلمساز مولف مطرح می‌کند، گروه بازیگران اوست. هر زمان که این cast به درستی برگزار شده است، شاهد یک سینمای پرجذبه و سر پا از او بوده‌ایم. در فیلم «دندان مار» یکی از بهترین مجموعه‌های بازیگری را شاهد هستیم. فرامرز صدیقی، گلچهره سجادیه، احمد نجفی، فریبا کوثری، جلال مقدم، شاهد احمد لو، نرسی کرکیا وسعید پیردوست همگی در جای درست و در خدمت پایگاه اجتماعی این شخصیت‌ها و تیپ‌ها قرار گرفته‌اند.

طوسی ادامه داد: لباس‌ها و پوشش بازیگران و گریم مناسبشان نیز همین مسئله را بازتاب می‌دهد. حتی جنس راه رفتن گلچهره سجادیه در خدمت طبقه وذپایگاه اجتماعی اوست. «رئالیسم اجتماعی» نیز در سینمای کیمیایی اهمیت خود را دارد، به گونه‌ای که به صورت توامان هم دارای امکانات نمایشی است و هم به درستی مفاهیم مورد نظر خالق اثر را به مخاطب منتقل می‌کند.

طوسی در بخش دیگری از صحبت‌های خود با اشاره به اهمیت نقش «خانواده» در سینمای مسعود کیمیایی افزود: در آثار این فیلمساز خانواده تحت هر شرایطی اخلاقیات، فضیلت و همچنین شأن و منزلت خود را دارد. در فیلمی چون«خون شد»، شاهد خانواده‌ای از هم پاشیده هستیم که به دنبال نقطه اتصال است، و در «دندان مار»، این پراکندگی و جدا افتادگی در یک برهه‌ی حساس تاریخی(دوران جنگ تحمیلی) قرار گرفته و انسان‌ها به صورت غریزی می‌خواهند همدیگر را پیدا کنند.

وی ادامه داد: نکته دیگر درباره آثار مسعود کیمیایی این است که هرچقدر فضای داستانی و مجموعه آدم‌ها در سینمای او جمع و جورتر باشد، با اثر دلنشین‌تری رو به رو هستیم.

طوسی در باره مسئله ریتم و ضرباهنگ در فیلم «دندان مار» نیز گفت: به عقیده برخی از مخاطبان، یک سوم ابتدایی این اثر دارای ریتمی کند است، در صورتی که اگر مبتنی بر نگاهی تالیفی وبا در نظر گرفتن قصه و روایت (مضمون و دستمایه) کارنامه فیلمساز را مورد بررسی قرار دهیم، پی می‌بریم که این فیلم ریتم کاملا درستی دارد. در میان مجموعه آثار آقای کیمیایی، فیلمهایی چون «قیصر»،«داش آکل»، «بلوچ»،«خاک»،«سفر سنگ»،«تیغ وابریشم»و… ریتم تندی دارند و در مقابل، فیلم‌های«غزل» و «گروهبان» و«سلطان» دارای ریتم آرام‌تری هستند.

طوسی ادامه داد: متاسفانه گاهی اوقات می‌خواهیم بی حوصلگی‌هایی که به بد سلیقه‌گی تبدیل شده را به جهان فیلمساز منتقل کنیم. چنین ایرادی به فیلم «قاتلین ماه کامل» و«ایرلندی» مارتین اسکورسیزی هم گرفته شده است. فیلمساز این حق را دارد که در کهن سالی، دنیای شخصی خود را به نمایش بگذارد.

وی درباره اهمیت لوکیشن در سینمای مسعود کیمیایی بیان داشت: در فیلم «دندان مار» لوکیشن دارای هویت نمایشی ومفهومی است و کیمیایی این مولفه را به نفع سینمای مستقل خود مصادره به مطلوب می‌کند. گاهی نیز مجموعه انسانی به لوکیشن هویت می‌دهند، مانند خانه آقا جلال وخانه مادررضا واتاق احود در مسافرخانه. گاهی هم عنصر افکتیو می‌توانند هویت‌مندی یک مکان را پی ریزی کند، مثل استفاده از صدای بنان در خانه آقا جلال.

کیمیایی بر اساس خاستگاه خود معتقد است در جامعه‌ای که در آن التهابات اجتماعی همچنان طی می‌شود، باید نگاه ریشه‌ای به گذشته و تاریخ ونسل قدیمی وجود داشته باشد.

این منتقد درباره عناوین فیلم‌های کیمیایی نیز گفت: یکی از جنبه‌های مثبت فیلم‌های کیمیایی، عناوین آن‌ها است. «دندان مار» با مختصات فردی انطباق دارد(آقا عبدل) که می‌تواند موقعیت هولناک وناسالم دوران خود را ترسیم کند. در فیلم‌های کیمیایی گاهی شخصیت‌ها یکدیگر را کامل می‌کنند و این وضعیت در شخصیت احمد و رضا (مانند سید وقدرت در گوزن‌هاو بعدتر در فیلم جرم) وجود دارد.

من معتقدم کیمیایی یکی از نمونه‌ای‌ترین فیلم‌سازان عدالت خواه است. او بدون آنکه ادا درآورد، همواره عدالت خواهی را در نگاهی مردم شناسانه و طبقه بندی اجتماعی مورد نظرش به مخاطب منتقل می‌کند.این عدالت خواهی را در دوران موج نو در فیلم‌های «قیصر»، «خاک» و بویژه «گوزن‌ها» و «سفر سنگ» می بینید.

طوسی خاطرنشان کرد: در فیلم «دندان مار» آن شورش و حرکت حق طلبانه احمد و رضا که از بالای بالکن محل کار آقا عبدل کوپن‌ها را بر سر مردم در خیابان پخش می‌کنند، نمونه‌ای عیان از این عدالت خواهی است.

وی بیان داشت: کیمیایی در بزنگاه‌های مختلف، نگاه و حس ملّی خود را نشان داده است. امیدوارم او سرحال و با انگیزه، همچنان مسیر فیلمسازی‌اش را ادامه دهد و بتواند فیلم‌های مورد علاقه خود را بسازد.

کیمیایی به تماشاگرش امتیاز نمی دهد

در ادامه این نشست شاهپور عظیمی، منتقد سینما نیز گفت: یکی از دیالوگ‌های احمد نجفی در «دندان مار» که ارزش بنیادینی در سینمای کیمیایی پیدا کرده است آن‌جا که می‌گوید «یک جا هست که باید وایسی و یک جا هم هست که باید در بری اما خدا نکنه جای این دوتا با هم عوض بشه، چون دیگه تا آخر عمر بدهکار خودتی». این دیالوگ جان مایه سینمای مسعود کیمیایی است و تمام قهرمانان او از این قاعده پیروی می‌کنند. درواقع تمام گذشته و اکنون آ‌ن‌ها جابجا شدن این دو موقعیت در زندگی است.

وی ادامه داد: در سینمای داستان‌گو و کلاسیک شما ملزم هستید که همه چیز را برای تماشاگر روشن و شفاف بیان کنید تا هیچ سوالی در ذهن او بی‌پاسخ نماند اما در سینمای کیمیایی این‌گونه نیست، او چنین امتیازی به تماشاگرش نمی‌دهد، بلکه او را با ابهام وجودی شخصیت‌های آثارش تنها می‌گذارد و حالا تماشاگر است که باید ذره ذره در ذهنش تصویر سازی کند و شخصیت‌ها را بشناسد. یکی از مغالطه‌ها در باب سینمای کیمیایی این است که تصور کنیم سینمای او بیرونی و اصطلاحاً اجتماعی است. اما این‌گونه نیست و عناصری از درون شخصیت‌ها سر برون می‌آورد و مسیر روایت را کاملاً عوض می‌کند.

عظیمی بیان داشت: کیمیایی همواره فیلمسازی است که اطلاعات مختصری از روایت و شخصیت‌ها در اختیار تماشاگر می‌گذارد. این شیوه‌ خاص اوست و ایجاز، فشردگی و اختصار در سینمای کیمیایی حرف اول را می‌زند.

وی ادامه داد: تماشاگر اگر سیر آثار کیمیایی را دنبال کرده باشد، آن وقت است که شخصیت‌های «دندان مار» برایش غریبه نخواهند بود و کلید ورود به جهان فیلم را یافته است. «دندان مار» مانند سندی است درباره دورانی که گذشته اما در حافظه‌ سینمای کیمیایی ثبت شده است.

عظیمی ادامه داد: سینمای کیمیای تنها سینمای مضمون نیست، بلکه سینمای فرم نیز هست و این وجه از سینمای او مغفول مانده است.

وی در پایان بیان داشت: قهرمان‌‌های آثار کیمیایی در واقع بعد از «دندان مار» دچار تغییری اساسی شده‌اند. آن‌ها قهرمان بودنشان را « تفویض» می‌کنند تا قهرمان تازه‌ای متولد شود که از بطن جامعه برخاسته است. به همین دلیل «دندان مار» نقطه عطفی در کارنامه کیمیایی به شمار می‌آید.

در این نشست گلچهره سجادیه، لیلی گلستان، احمد امینی، غلامرضا آذری، اعضا باشگاه مخاطبان موزه سینما و علاقمندان به سینمای مسعود کیمیایی حضور داشتند.