«عزیز ژان باکیف» فیلمبردار قزاقستانی: هنرمند نباید در زمان خلق یک اثر هنری رنج بکشد

کارگاه « قاب بندی فیلم؛ نقش بنیادین قاب بندی تصویر در فیلم»با حضور «عزیز ژان باکیف» فیلمبردار از کشور قزاقستان در موزه سینما برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، «عزیز ژان باکیف» فیلمبردار از کشور قزاقستان و عضو هیات داوران بخش سینمای آسیا در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر گفت: اولین موضوع مهم در فیلمسازی «عشق» است و همه عوامل سینما اعم از کارگردان، بازیگر، فیلمبردار، طراح صحنه و لباس، و … باید به آن توجه جدی داشته باشند.

وی ادامه داد: همه فیلمسازان باید بدانند ترکیب بندی در سینما روشی است که با درنظر گرفتن چند ابزار بوجود می آید. موضوعی که فیلمسازان جوان اغلب از ما می‌پرسید این است در اولین مواجهه در سر صحنه باید چگونه برخورد کنند.

«عزیز ژان باکیف» بیان داشت: کاری که سینمای مدرن انجام می‌دهد این است که مخاطب متوجه می‌شود که موضوعات مورد علاقه‌اش را می‌تواند بر روی پرده ببیند.

وی با بیان اینکه ماهیت سینما خیال پردازی است، گفت: فیلمسازان در سینما سعی دارند از طریق اشکال مختلف خیال‌هایشان را به تصویر بکشند.

وی با بیان اینکه مساله مهم دیگر زمان است، گفت: یکی از کارگردان‌هایی که در سینما درباره زمان بسیار پژوهش کرد «تارکوفسکی» است زیرا ترکیب بندی در فرآیند فیلمسازی برای او بسیار مهم بود و زمانیکه شرایط مناسبی برای این امر بوجود آید فیلمساز برای بیان آنچه در ذهنش است، راحت‌تر عمل می‌کند.

این فیلمبردار قزاقستانی خاطرنشان کرد: مساله این است که کارگردان‌ها همیشه به مخاطب فکر می کنند؛ اینکه آیا مخاطب حرفشان را درک می کند؟ من معتقدم هیچ وقت آنطور که فیلمسازان می‌خواهند اتفاق نخواهد افتاد زیرا مخاطبان اغلب به دنبال چیزی‌هایی هستند که خودشان می خواهند و مورد علاقه شان است.

«عزیز ژان باکیف» با بیان اینکه دیدگاه‌های افراد متفاوت است، گفت: فرض کنید در یک سالن 350 نفر نشستند و فیلم شما را می‌بینند قطعا هر کدام از این افراد نگاهشان نسبت به فیلم متفاوت خواهد بود.

وی ادامه داد: من به عنوان فیلمبردار سینما را به هنری و تجاری تقسیم نمی‌کنم زیرا معتقدم سرگرمی و هنر باهم سینما را تشکیل می‌دهند و سینما برای من فراتر از داستان است و معتقدم سینما از تصاویری تشکیل شده که ما درکنار هم قرار می‌دهیم تا به هدفمان برسیم.

«عزیز ژان باکیف» با مقایسه سینما و ادبیات گفت: در سینما تنها نیاز به یک شات داریم درحالیکه در ادبیات باید حداقل 7 یا 8 صفحه بنویسیم تا بتوانیم مفهوم اصلی را بیان کنیم.

وی خاطرنشان کرد: باید توجه داشته باشیم زمانیکه خودمان را درگیر مردم و مخاطب می‌کنیم بیشتر جنبه سرگرمی را درنظر گرفته‌ایم و با نگاه متفاوت‌تری به آن می‌نگریم.

«عزیز ژان باکیف» ادامه داد: از نظر من ترکیب بندی منبع نیست بلکه یک روش است و ترکیب بندی شامل نور، رنگ، فضا و ساختمان است که از جنبه نظری می‌توانیم برای آنها سلسه مراتبی را درنظر بگیریم. اشتباه اغلب فیلمسازان این است که اغلب به دنبال ترکیب بندی می‌گردند درحالیکه باید بتوانند خودشان آن را بسازند و در این صورت تبدیل به فیلمساز موفقی خواهند شد.

وی با بیان اینکه کار اصلی فیلمسازان صحبت کردن درباره داستان فیلم است، افزود: یک فیلمساز باید بداند که چگونه با استفاده از نور و رنگ بتواند صحنه را بسازد.

«عزیز ژان باکیف» با بیان اینکه یک فیلمبردار خوب می تواند کارگردان را نجات بدهد، بیان داشت: قطعا اگر در پروژه سینمایی فیلمبردار خوب وجود نداشته باشد برای پیداکردن لوکیشن به مشکل برمی‌خورید. آنچه مسلم و واضح است فرآیند خلاقانه با آرامش صورت می‌گیرد و یک هنرمند نباید در زمان خلق یک اثر هنری رنج بکشد.

وی بیان داشت: دیدگاه کارگردان نسبت به یک صحنه خاص اهمیت دارد و قطعا نوع ژانر در اولویت‌های بعدی قرار می گیرد.

 

 

 

 

 

«میزوه کنی زانه» تهیه کننده کشور ژاپن :استقبال از کارگاه‌های «امیر نادری» در ژاپن

کارگاه «کارکرد شرکت‌های تولید فیلم در عرصه بین المللی فیلم» با حضور«میزوه کنی زانه» تهیه کننده کشور ژاپن در موزه سینمای ایران برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، «میزوه کنی زانه» تهیه کننده کشور ژاپن در ابتدا گفت: ما در کشورمان آژانس‌هایی داریم که کارگردان‌ها و بازیگرها در آن جا عضو می‌شوند و این آژانس‌ها برایشان پروژه پیدا می‌کنند.

وی ادامه داد: در ابتدای راه اندازی، این آژانس‌ها به اعضاء شان حتی اگر کار هم نداشتند به صورت ماهیانه دستمزد می‌دادند اما به مرور آنها کوچک شدند و دیگر قدرت پرداخت نداشتند و در نهایت بدین شکل شد که بازیگرها و کارگردان ها در هر پروژه‌ای می‌رفتند درصدی را به این آژانس‌ها اختصاص می‌دادند.

این تهیه کننده ژاپنی همچنین گفت: البته این روش یک مشکل بزرگی داشت؛ این بود که استقلال را از بازیگران می گرفت زیرا کارگردان به صورت مستقیم نمی‌توانست با کارگردان درارتباط باشد و اگر تغییری هم در کار و زمان فیلمبرداری ایجاد می شد باید از طریق واسطه ها انجام می‌شد.

وی با بیان اینکه در ابتدا تهیه کنندگی تلویزیون را انجام می‌داده است، افزود: متاسفانه به مرور زمان تلویزیون ژاپن محبوبیت خود را از دست داد به همین دلیل من به سمت سینما آمدم. در سال 1979 با کارگردان فیلم «مارماهی» که با عباس کیارستمی در جشنواره‌های مختلفی جایزه مشترک گرفت، آشنا شدم و کارم را در سینما شروع کردم.

«میزوه کنی زانه» با بیان اینکه سینمای ژاپن شرایط مناسبی ندارد، گفت: خوشبختانه در جشنواره بین المللی فیلم فجر با کارگردان‌های ایرانی آشنا شدم و متوجه شدم در ایران جوانان بسیار به سینما علاقمند هستند.

وی خاطرنشان کرد: اغلب با فیلم‌هایی کار می‌کنم که سرمایه اندکی برای ساخت آنها نیاز باشد و همچنین مستقل باشند و معتقدم برای رونق سینمای ژاپن باید تغییراتی در صنعت فیلمسازی این کشور ایجاد شود.

«میزوه کنی زانه» با بیان اینکه جایزه جشنواره فیلم کن را کسب کرده است، گفت: زمانیکه کارگردانی مانند کوروساوا کار می‌کردند شرکت های بزرگ فیلمسازی از او حمایت می‌کردند و سرمایه‌های زیادی را برای ساخت فیلم در اختیارش قرار می‌دادند اما وقتی این شرکت‌ها کوچک شدند آنها مجبور شدند به سراغ ساخت فیلم‌هایی بروند که بیشتر تجاری بودند.

وی ادامه داد: در سال 1981 دو فیلم از ژاپن در جشنواره کن جایزه گرفتند و تصورها بر این بود که سینمای ژاپن رونق گرفته است اما این اتفاق نیافتاد.

«میزوه کنی زانه» خاطرنشان کرد: در سال 1986 مدرسه سینما در ژاپن افتتاح شد و من خودم در آنجا تدریس می‌کردم و در دوره‌ای هم بسیار مورد استقبال قرار گرفت و بازیگرهای خوبی از آن بیرون آمدند.

وی ادامه داد: احساس مسئولیت زیادی در کارم و سینمای کشورم دارم به همین دلیل هر چند وقت یکبار ورک شاپ‌های مختلفی را برای بازیگران برگزار می‌کنم که خوشبختانه استاد یکی از این ورک شاپ‌ها که بسیار هم مورد استقبال قرار گرفت امیر نادری فیلمساز ایرانی بود.

«میزوه کنی زانه» همچنین گفت: یکی از کارگردان های کشور ما شیوه جالبی برای بازیگرانش داشت و این بود که هر بازیگری می‌خواست در فیلمش حضور داشته باشد ابتدا باید 10 روز در زمین کشاورزی کار می‌کرد زیرا او معتقد بود آدم ها سر زمین‌های کشاورزی ذهنشان متمرکز و خلاق می شود.

وی با بیان اینکه به نظرم علاقمندان سینما در ابتدای کارشان باید درباره انسان‌ها فکر کنند، بیان داشت: من معتقدم فیلمسازان هر کشوری ابتدا باید درباره فرهنگ کشور خوشان فیلم بسازند و در مرحله بعد به سراغ تولیدات مشترک بروند. من هم به عنوان فیلمساز ابتدا باید به سنت‌ها و فرهنگ ژاپن بپردازم.

 

 

 

 

فیلمساز قزاقستانی: باید زندگی در سینما جریان داشته باشد

کارگاه « فیلمسازی مستقل» با حضور«سرگی دوورتسهووی»، کارگردان و تهیه کننده کشور قزاقستان در موزه سینمای ایران برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، سرگی دوورتسهووی در معرفی خود گفت: من کار خود را با ساخت فیلم‌های مستند آغاز کردم و بعد از آن وارد سینمای داستانی شدم. در سال 2088 جایزه بخش نوعی نگاه جشنواره کن را به دست آوردم و در سال 2018 در بخش اصلی جشنواره کن حاضر بودم و فیلم من جایزه بهترین بازیگر زن این جشنواره را دریافت کرد. قصد ساخت فیلم تازه‌ای را دارم که مربوط به قرون وسطی است و یکی از کاراکترهای اصلی آن ایرانی است.

وی با بیان اینکه در فیلمسازی، شیوه کاری من با دیگران متفاوت است، ادامه داد: فیلمنامه آثارم را شخصا می‌نویسم و امور تولید و کارگردانی آن را خودم برعهده می‌گیرم. تفاوت اصلی شیوه کاری من با دیگران این است که همواره با توجه به محیط، طبیعت و ویژگی‌های بازیگران فیلمنامه را تغییر می‌دهم؛ به گونه‌ای که زمانی که فیلمبرداری به اتمام می‌رسد، هشتاد درصد فیلمنامه اولیه دچار تغییر شده است. علت این مسئله به پیشینه مستند سازی من و علاقه‌ام به ترسیم واقع‌گرایی باز می‌گردد.

دوورتسهووی افزود: در قزاقستان و روسیه تولید فیلم‌های سینمایی به دو شیوه انجام می‌شود و هر یک دارای تکنیک متفاوتی است. کاری که من انجام می‌دهم شیوه سنتی است و با تولیدات صنعتی تفاوت اساسی دارد. تلاش می‌کنم عواملی که در تولید فیلم‌های من نقش دارند به درک کاملی نسبت به آن دست پیدا کنند. در تولیدهای سینمای صنعتی، سرعت انجام کار بسیار مهم است اما در شیوه من کیفیت اهمیت بیشتری دارد و بنابراین وقت زیادی را صرف گفت‌و‌گو با عوامل می‌کنم.

وی ادامه داد: گروه کوچکی در حدود 15 نفر شامل عوامل و بازیگران تشکیل می‌دهیم که درباره کار با یکدیگر صحبت کنیم و دلیل تعداد اندک این است که هماهنگی‌ها ساده‌تر باشد.

این هنرمند بیان کرد: شیوه ای که طی آن یک فیلمنامه در زمان فیلمبرداری تغییر می‌کند، بسیار سخت و پیچیده است اما من آگاهانه این شیوه را به کار می‌گیرم. تغییر دادن فیلمنامه در لحظه بسیار سخت است اما باعث می‌شود تا زندگی بیشتری در یک فیلم جربان داشته باشد.

دوورتسهووی با بیان اینکه مشکل اصلی سینما این است که هنر و بیزینس را توامان به کار می‌گیرد، افزود:  فعالیت هنری نیاز به صرف زمان دارد اما وجوه اقتصادی سینما گاهی این اجازه را به فیلمساز نمی‌دهد. عوامل فیلم‌های من خود را برای انجام تغییرات لحظه‌ای آماده می‌کنند. پیش از آنکه ساخت یک فیلم را آغاز کنم، فیلمنامه را با دوربینی کوچک فیلمبرداری می‌کنم تا از آن یک ماکت در دسترس داشته باشم. دلیل آن این است که می‌خواهم بدانم «کلمه‌» چگونه باید به «تصویر» تبدیل شود، چراکه هر کدام از این موارد دارای انرژی‌های متفاوتی هستند.

این فیلمساز با بیان اینکه به دنبال روشی هستم که طبیعت سینما را در خود داشته باشد، بیان کرد: در تصویر چیزی وجود دارد که کلمات و نوشته‌ها نمی‌توانند آن را انتقال دهند. ساخت ماکت باید سریع و ارزان‌ قیمت باشد تا فیلمساز بتواند با استفاده از بازیگران آماتورآن را بسازد. با استفاده از ماکت، روند انتقال انرژی از ابتدا تا انتهای فیلم را درک می‌کنید و می‌توانید هر طور که می‌خواهید آن را تغییر دهید.

دوورتسهووی اقرود: هنگامی که فیلمبرداری اصلی اتفاق می‌افتد و اتفاقی طبیعی روی می‌دهد، من از آن استقبال می‌کنم و فیلمنامه را تغییر می‌دهم چرا که معتقدم باید زندگی در سینما جریان داشته باشد. برای من طبیعت صرفا یک پس زمینه نیست بلکه بر روی کل تصویر تاثیر می‌گذارد. این روند بسیار پیچیده و دشوار است چون در لحظه ممکن است همه اتفاق‌ها تغییر کند و همین مسئله، هماهنگی‌ها را دچار مشکل می‌کند. در پروژه‌های استودیویی باید همه اتفاق‌ها طبق زمان‌بندی مشخصی اتفاق بیفتد، اما در سینمای من، هیچ موردی قطعی نیست و ممکن است برای زمانی طولانی ساخت یک فیلم طول بکشد.

وی با بیان اینکه مشکل اصلی سینمای جهان این است که دیگر زمان کافی برای ساخت فیلم وجود ندارد، ادامه داد: من همیشه در حال جنگیدن هستم تا زمان بیشتری برای تولید فیلم داشته باشم. خیلی زود متوجه شدم علاقه‌ام در سینمای مستند چیست، چراکه به مدرسه سینمای مستند رفتم. چالش اصلی برای من در فیلم‌هایی که می‌سازم این است که بتوانم زندگی جاری در یک فیلم را پیدا کنم. نمی‌توان فهمید لحظه‌هایی که نیاز است به تصویر کشیده شوند چه زمان و در کجا هستند و به همین علت همواره باید صبر زیادی را در فرآیند فیلمسازی اعمال کرد. من زمانی که فیلم مستند می‌سازم با سوژه‌هایم دو هفته زمان صرف می‌کنم و زمانی که به شناخت رسیدم با دوربینی آماده منتظر می‌مانم تا فیلم ساخته شود.

دوورتسهووی درباره سینمای ایران نیز گفت: فیلم‌های ایرانی زیادی را تماشا می‌کنم چراکه احساس نزدیکی زیادی نسبت به سینماگران ایرانی دارم. دلیل علاقه من به سینمای ایران این است که فیلم‌های ایرانی موقعیت‌های  جهان شمولی را نشان می‌دهند، مانند عباس کیارستمی ، اصغر فرهادی و بسیاری دیگر از فیلمسازان. من در هر جشنواره با فیلم‌های داستانی و مستند ایرانی مواجه می‌شوم که دارای کیفیت بالایی هستند. در حال حاضر در حال انجام تحقیقات بر روی فرهنگ و تاریخ مردم ایران در دوره صفویه هستم چراکه در فیلمی که قصد ساخت آن را دارم، یکی از شخصیت‌ها ایرانی است. همواره دوستانم را دعوت می‌کنم تا مخاطب فیلم‌های ایرانی باشند، چراکه دریچه‌ای تازه به روی آن‌ها گشوده می‌شود.

دوورتسهووی در بخش پایانی صحبت‌های خود گفت: ایده‌های زیادی دارم اما هر یک نیاز به انرژی فراوانی دارند و رسیدن به آن امری زمان‌بر است. کارگردانی یعنی انرژی و یک کارگردان باید دارای نیروی بسیاری برای انجام فعالیت سینمایی باشد. من مخالف تکنولوژی‌های نوین نیستم. زمانی که سعی داریم زندگی را به تصویر بکشیم نیازی به تکنولوژی و پرده سبز وجود ندارد.

«سارا نعلبندیان» فیلمنامه‌نویس ارمنی: «گاو» داریوش مهرجویی فلسفه اخلاق است

کارگاه «فیلمنامه نویسی و تولیدات مشترک» با حضور سارا نعلبندیان از کشور ارمنستان در موزه سینما برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، سارا نعلبندیان فیلمنامه‌نویس از کشور ارمنستان گفت: از نظر من فیلمنامه نویسی و فرآیند آن مسیری به سوی جهانی شدن دارد و دائم درحال تکمیل است و به واسطه جهانی بودن فرآیند نوشتن فیلمنامه‌ها باهم فرق دارد.

وی با بیان اینکه صحبت کردن درمقابل مخاطب ایرانی برایش بسیار لذت بخش است، افزود: سینمای ایران و روش‌های فیلمسازی‌شان را بسیار دوست دارم زیرا فیلمسازانی دارد که در جهان  به خوبی درخشیدند.

نعلبندیان ادامه داد: درحال حاضر با یک فیلمساز از کشور ازبکستان برای ساخت فیلمی درباره تامارا پطروسیان درحال همکاری مشترک هستم.

وی با بیان اینکه دو مدل اصلی برای تولید مشترک وجود دارد، بیان داشت: مدل خارجی که در آن با یک کشور دیگر همکاری می‌کنیم و اگر با یک کمپانی در کشور خودمان همکاری داشته باشیم درواقع تولید مشترک داخلی محسوب می‌شود. زمانیکه به عنوان فیلمنامه نویس با یک کمپانی کار می‌کنیم ممکن است کارگردان یا تهیه کننده آن کمپانی اهدافی خارج از اهداف شما داشته باشند و به عنوان فیلمنامه‌نویس باید به آن اهدف احترام بگذارید و درمقابل تغییرات از خود نرمش نشان دهید.

این فیلمنامه نویس ارمنی گفت: اولین مرحله در تولید مشترک تحقیق و پژوهش است که به واسطه آن فیلمنامه نویس با نقطه نظرهای کشوری که قرار است با آنها تولید مشترک داشته باشد آشنا می‌شود. در مرحله بعدی محل و منطقه‌ای است که قرار است درباره آن فیلم ساخته شود که باید یک مفهوم و دستمایه جهانی داشته باشد.

وی ادامه داد: موضوع دیگری که در تولیدات مشترک باید به آن توجه داشته باشیم پیدا کردن مختصص‌های محلی است؛ یعنی کسانی که رمزهای فرهنگی را برای شما قابل خوانش می‌کنند و آنها را تبدیل به یک داستان روایی می‌کنند.

نعلبندیان با بیان اینکه در میان انبوه نقطه نظرها باید بتوانید درست ترین را انتخاب کنید، گفت: شاید ایده‌ها و نظرهای زیادی در ذهن شما باشد، باید بتواند به صحیح ترین شکل آن را سر و سامان بدهید تا بتوانید از آنها استفاده کنید و به واسطه آن بتوانید به فرهنگ کشور مقابل احترام بگذارید.

وی ادامه داد: نکته مهم دیگری که یک فیلمنامه نویس باید به آن توجه داشته باشد مصاحبه و گفتگو است. مصاحبه با افرادی که اطلاعات آنها می‌تواند کمک موثر و خوبی برای شما باشد. یک هنرمند در این نوع مصاحبه‌ها درواقع به دنبال جمع کردن اطلاعات نیستند بلکه به دنبال عواطف و احساسات هستند. آنچه که یک فیلمنامه نویس باید به دنبال آن باشد، ناخداآگاه انسان‌ها است.

نعبلندیان با اشاره به اینکه فیلمسازان و هنرمندان باید زبان مشترکی داشته باشند، افزود: به عنوان فیلمنامه نویس باید با زبان مشترک بتوانیم معنا و مفهوم واقعی هدف مورد نظرمان را به دیگران منتقل کنیم و در نظر داشته باشید زمانیکه یک تهیه کننده می‌خواهد از یک نویسنده خارجی استفاده کند درواقع می‌خواهد به یک نقطه نظر مشترک برسد.

وی با بیان اینکه سینمای ایران در بهترین قله جهان قرار گرفته است، بیان داشت: بسیارعلاقه‌مند هستم با سینمای ایران همکاری داشته باشم و با هنرمندان و فیلمسازان ایرانی آشنا شوم و مخصوصا اینکه با اساتید دانشگاه هنر و سینما تعامل داشته باشم.

نعلبندیان با بیان اینکه 10 سال پیش با سینمای ایران آشنا شده است، افزود: آشنایی من با سینمای ایران از طریق جشنواره زردآلوی طلایی بود که فیلم های ایرانی در آن نمایش داده شد. به نظرم یکی از بهترین فیلم‌های ایرانی فیلم سینمایی «گاو» ساخته داریوش مهرجوی است که فیلمنامه ای بسیار قوی دارد.

وی ادامه داد: دلیل علاقه بسیار من به فیلم «گاو» ساختار بسیار قوی آن است که من را یاد ساختار کلاسیک ادبیات روسی می‌اندازد. که هسته مرکزی این نوع فیلم‌ها شاید خیلی زیاد مهم نباشد اما فیلمسازان می توانند به خوبی به آن شکل دهند تا حتی در جهان دیده شود و در مورد فیلم داریوش مهرجویی هم به همین شکل است. این فیلم درواقع قرائتی نزدیک به فلسفه اخلاق دارد.

نعلبندیان با بیان اینکه در سینمای مدرن امروز، داستان اهمیت دارد، گفت: از نظر من ساختار در یک فیلم بسیار مهم است زیرا ساختار تفاوت سینمای گیشه و هنری را نشان می دهد.

وی با بیان اینکه شروع به کارش با ساخت فیلم مستند بوده است، افزود: همانطور که می‌دانید در فیلم‌های مستند پژوهش بسیار سخت‌تر از فیلم های داستانی است. در مستند باید تلاش کنیم تا حقیقت را بر روی پرده طلایی به تصویر بکشیم درحالیکه در فیلم‌های داستانی می‌توانیم چیزی به آن اضافه کنیم.

 

«وولانگ» : همه فیلم‌ها می‌توانند زبان جهانی داشته باشند

نشست فیلم سینمایی «غیاب» با حضور وولانگ کارگردان فیلم در موزه سینمای ایران برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، وولانگ فیلمساز کشور چین گفت: از اینکه در مهمترین جشنواره ایرانی حضور دارم و فیلمم در در یک عمارت تاریخی در ایران نمایش داده شد بسیار خوشحال هستم.
وی ادامه داد: خوشبختانه امسال کشور ما با پنج فیلم در جشنواره فیلم فجر حضور دارد که این فیلم‌ها صنعت سینمای چین و همچنین زیبایی‌های کشور ما را معرفی می‌کند.
وولانگ با بیان اینکه به عنوان داور و فیلمساز در جشنواره حضور دارد، بیان داشت: فیلم من درباره فردی است که کشورش را ترک کرده و بعد از مواجهه با مشکلات متععد در زندگی دوباره به کشورش برمی‌گردد.
وی با بیان اینکه به فیلم‌های ایرانی علاقه زیادی دارد، گفت: از فیلمسازان ایرانی «عباس کیارستمی» را به خوبی می شناسم. به نظرم فیلم «خانه دوست کجاست» نماد مهمی از کشور ایران است که به خوبی به تصویر کشیده شده است. این نوع فیلم‌ها ارتباط بین ملت‌ها را باهم زیاد می‌کند.
وولانگ با بیان اینکه فیلمنامه فیلمش زمان زیادی طول کشید تا کامل شود، گفت: به نظرم کمبودها و کاستی‌ها در زندگی بسیار مهم است و هر فردی باید در جهت رفع آنها برآید و من سعی کردم این موضوع را به خوبی در فیلم به تصویر بکشم.
وی با بیان اینکه موضوع فیلم انسانی است، بیان داشت: موضوعات و مشکلاتی که در فیلم به تصویر کشیده شده است مشکلاتی است که در سراسر جهان وجود دارد تا آنجا که درک و احساس متقابل در بین همه ایجاد می‌کند.
وولانگ با بیان اینکه از اینکه فیلمش در موزه سینمای ایران که یک بنای تاریخی مهم است نمایش داده شده بسیار خوشحال است، گفت: ما در چین هم موزه سینما داریم اما شکل آن متفاوت است. به نظرم موزه ها می‌توانند لوکیشن خوبی برای ما فیلمسازها باشند زیرا بسیار زیبا و جذابیت های خاصی دارند.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چگونه می‌توان فیلمی بومی ساخت و در جشنواره‌های بین المللی نمایش داد، بیان داشت: زمانی که فیلم را می‌ساختم به اینکه کجا قرار است نمایش داده شود فکر نمی‌کردم فقط معنی و مفهوم آن برایم اهمیت داشت.
وولانگ ادامه داد: یک صدا شدن فیلمسازان سراسر دنیا برای من بسیار اهمیت دارد. به همین دلیل سعی کردم در فیلمم آن را به خوبی نشان دهم. فیلمسازان چینی هویت و زیبایی‌ها را به خوبی به تصویر می کشند به همین دلیل درک متقابل بهتری برای زندگی پیدا می‌کنند.
وی خاطرنشان کرد: روش‌های مختلفی برای فیلمسازی وجود دارد اما مهم موضوعی است که فیلمساز انتخاب می‌کند و دغدغه مند باشد. من معتقدم همه فیلم‌ها می توانند زبان جهانی دارند و ما با زبان تصویر و صدا می‌توانیم موضوعاتمان را منتقل کنیم.
وی در پایان بیان داشت: از موزه سینمای ایران می‌خواهم اجازه بدهند سال آینده به ایران بیایم و در این بنای تاریخی زیبا فیلمی به صورت مشترک با ایران بسازیم.

گفتگویی که موزه سینما برای زادروز «علی نصیریان» منتشر کرد

موزه سینما در ادامه انتشار سلسله برنامه‌های تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز «علی نصیریان» ؛بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون بخش‌هایی از گفتگوی این هنرمند را منتشر کرده است که در زیر می‌خوانید.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما،علی نصیریان بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون گفت: یکی از شانس ها و اقبال من در زندگی این بود که توانستم راهی که علاقمند بودم و به آن عشق داشتم را پیدا کنم.
وی با اشاره به علاقه مندی خود به نمایش های سنتی افزود: من با دیدن تعزیه و نمایش های آینی و سنتی در دوران خودم که حتی تلویزیون هم نداشتیم به این کار علاقمند شدم. تعزیه و واقعه کربلا را همه می دیدیم اما اینکه چطور تعزیه بوجود آمد برای من جالب بود. به نظر من تعزیه بوجود آمد زیرا تاثیرگذاری تجسم ، تصویر و نمایش واقعه با نقل و روایت آن فرق دارد.
نصیریان بیان داشت: ما در خیابان شاپور زندگی می کردیم و من در خیابان امیریه در سینما نور فیلم های آمریکایی را بدون دوبله و زیرنویس می دیدم. در آن زمان برای فیلم ها میان نویس می گذاشتند یعنی فیلم را قطع می کردند و درباره آن توضیح می دادند . به همین دلیل هروقت به سینما می رفتم از من سوال می کردند که باسواد هستم تا برایشان میان نویس ها را برایشان بخوانم.
وی ادامه داد: من برای نقش آفرینی ها رجوع می کنم به انگیزه ها و نگاه های خودم  و حس علاقه  و آفرینندگی که یک بازیگر باید داشته باشد زیرا بازیگر خودش یک نویسنده نمایش و فیلم و فیلمنامه است.به قول رابرت چولی می گفت  همانطور که کارگردان با کارگردانی خود متن را می نویسد ، بازیگر هم می نویسد زیرا بازیگر یک خلاق است و تنها یک عامل و اسباب دست کارگردان نیست . درست است که باید به کارگردان توجه داشته باشد و حرف های او را به اجرا درآورد ، بفهمد، گوش کند و گفتگو کند اما  به نظر من آفریننده متن بازیگر است.
نصیریان خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم به مرحله  آفرینندگی نقش برسیم باید به خودمان رجوع کنیم ؛ به جوهر نیرو و قوه و قوت خلاقه که در درون ما است و از آن یاری بطلبیم و نقش را از آن بیافرینیم.
وی ادامه داد: من فکر می کنم هم در تئاتر و هم در سیما استعدادهای بسیار خوبی داریم؛ در تئاتر بازیگر ها و گروه های درجه یک پیدا شده است و به همان مقدار سینمای ما هم بسیار رشد کرده است. وضعیت تئاتر و سینما امروز بهتر از زمان ما است زیرا زمانه عوض شده است. ارتباط جمعی را در نظر بگیرید همه چی وجود دارد درحالیکه در زمان با هیچ چیزی نبود و ما با دست خالی کار می کردیم اما امروز بازیگرها از نظر اطلاعات با دست پر کار می کنند.

«اجاره نشینی» ؛ اثری ساختارشکن است

فیلم مستند«اجاره نشینی» ساخته ابراهیم مختاری و کیوان کیانی در پنجمین برنامه شب‌های مستند موزه سینمای ایران عصر روز گذشته در سالن فردوس نمایش داده شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، ابراهیم مختاری درباره چگونگی شکل‌گیری ایده این فیلم مستند، گفت: من در آن سال‌ها مستاجر بودم و این موضوع دغدغه شخصی خودم هم به شمار می‌رفت. آقای حسن میری تهیه کننده این فیلم روزی پیش من آمد و گفت وزارت مسکن می‌خواهد درباره بحران مسکن  فیلم مستند بسازد و برای نمایندگان در مجلس نمایش دهد . من پیش از آن فیلمی به نام «نان بلوچی» ساخته بودم که از تلویزیون پخش نشد به همین دلیل نگران ساخت فیلم از این موضوع که حدس می زدم موضوع ملتهبی است بودم.

وی ادامه داد: قرار شد سه فیلم در قالب یک مجموعه – به نام سرپناه – ساخته شود به همین دلیل از سه کارگردان دعوت به کار کردم و اراضی شهری، مهاجرت و اجاره نشینی سه فیلمی بود که قرار بود در این مجموعه ساخته شوند.

مختاری با بیان اینکه در آن زمان برای تولید اثر مستند، نوشتن و طرح زدن شیوه رایجی بود، ادامه داد: در مشاهدات میدانی با همین وضعیتی که در فیلم شاهد آن هستید مواجه شدیم و به عمق این معضل پی بردیم. البته این مشکل فقط مربوط به مستاجر نبود و موجران کم درآمد که اجاره بخشی از ملک مسکونی شان برای کمک به نیاز اقتصادی شان بود هم ، تحت فشار روانی قرار داشتند.

وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود بیان داشت:  یادم می‌آید در آن زمان وزارت مسکن با ساخت این فیلم می‌خواست نمایندگان را مجاب کند تا بطور موقتی هم که شده جلوی قانون موجر و مستاجر را بگیرد و قرار نبود فیلم از تلویزیون پخش شود. تهیه کننده مجوز فیلمسازی را از وزارت مسکن و دادگاه انقلاب اسلامی گرفته بود.

مختاری خاطرنشان کرد: یادم می‌آید کیانی و من پیش از آنکه فیلمبرداری را آغاز کنیم، مالکان و مستأجران را شناسایی می‌کردیم. چندین بار نزد آن‌ها می‌رفتیم و توضیح می‌دادیم و و موفق می شدیم موافقت برخی از آنها را برای فیلمبرداری جلب کنیم. در باره انتخاب نحوه فیلمبرداری یا زیبایی شناسی فیلم هم به این نتیجه رسیده بودیم که از سه پایه استفاده نکنیم و تا جای ممکن رویدادهایی را که مصداق مفاهیم مورد نظرمان است تعقیب و شکار کنیم.

ابن فیلمساز افزود: پژوهش مجموعه سرپناه توسط سه نفر انجام شد و پژوهشگر فیلم اجاره نشینی آقای مجید خبازان بود. تنها با استفاده از تحقیق آماری و کتابخانه ای نمی‌توانستیم فیلم را بسازیم، باید راهی می یافتیم که  از پژوهشی چند صد صفحه‌ای فیلمی حدود پنجاه تا شصت دقیقه‌ای تهیه کرد که جوهره  تحقیق را در خود داشته باشد. دو فیلم دیگر این مجموعه نیز دارای کتابچه پژوهش بودند. در آن دوران با فیلم شانزده میلیمتری در کاست های ده دقیقه‌ای فیلم می ساختیم . گاهی صحنه‌هایی را فیلمبرداری می‌کردیم که به کار نمی‌آمد، مثلاً پس از کلی فیلم گرفتن از کشمکش مالک و مستاجر آنها به دلیل وجود دوربین صلح و رو بوسی می‌کردند. که بکار ما نمی آمد.

مختاری درباره تدوین این فیلم مستند گفت: پیش از این فیلم، تجربه تدوین «نان بلوچی» را در کارنامه داشتم. فیلم «کودک و استثمار» ساخته محمدرضا اصلانی  و «کوزه پزخانه» مقدسیان را هم تدوین کرده بودم. نوع تدوین آن‌ها به دلیلی ساختارشان متفاوت بود. پریچهر ممتحن تدوینگر این فیلم بود. پیش از نهایی کردن تدوین، کیوان کیانی و من از دوستان دعوت می‌کردیم تا کار را ببینند. زمانی که فیلم را نشان دادیم، ما هم در کنارشان بودیم و از واکنش های آنها در اصلاح و بهتر کردن تدوین استفاده کردیم. بردباری و پیگیری پریچهر ممتحن در تدوین فیلم ستودنی است همچنان که فیلمبرداری عطا حیاطی و فرهاد صبا اگر نبود ما به چنین تصاویری و صحنه هایی نمی رسیدیم. و یا صدابرداری فیلم که یادگار کرمانی و محمود سماکباشی است.

در ادامه این نشست فخرالدین سیدی از مستندسازان سینمای ایران و عضو انجمن تهیه کنندگان مستند نیز گفت: من برای با دوم است که این فیلم را می‌بینم و باز هم تحت تاثیر قرار گرفتم. اهمیت ویژه این اثر کاملا مشخص است. سوالی که برای من پیش می‌آید این است که وضعیت مالک و مستاجر امروزه به چه صورتی است و آیا قانون به شکلی مناسب اصلاح شده است؟ مختاری در پاسخ به او گفت: مجلس پس از این فیلم تبصره‌ای به نام “عسر و حرج” تصویب کرد که اگر مستاجر دارای شرایط دشواری باشد، حکم تخلیه دیرتر اجرا ‌شود. بعدها این تبصره برداشته شد و وضعیت به حالت سابق بازگشت.

در ادامه کیوان کیانی کارگردان دیگر مستند «اجاره نشینی» نیز گفت: این فیلم در سال ۱۳۶۰ ساخته شد و ابن معضل هم اکنون نیز وجود دارد و امروزه شکلی حاد پیدا کرده است. بارها این فیلم مورد بازبینی ما قرار گرفت زیرا بخش‌های بسیاری را فیلمبرداری کرده بودیم.

وی ادامه داد: مهمترین مسئله این بود که از لحاظ محتوایی و شکلی شرایط پایداری در اختیار نداشتیم و باید لحظه‌ها را شکار می‌کردیم به همین دلیل، فیلمبرداران خود در ساختار فیلم نقش مهمی داشتند. نگاه خلاقانه آن‌ها باعث شد این فیلم در جامعه ادامه داشته باشد.

کیانی فزود: اگر فیلم به صورت دوربین روی دست فیلمبرداری نمی‌شد، ساخت چنین اثری امکان پذیر نبود. چراکه به غیر از دادگاه، در مابقی موارد سوژه در اختیار ما نبود. بنابراین به دنبال زیبایی شناسی خاص چنین سوژه‌هایی رفتیم. این فیلم یک مستند بحران بود و ما پژوهش‌هایی را انجام دادیم، اما از لحاظ شکلی و فرمی راهی به جز به کارگیری دوربین روی دست نداشتیم.

کیانی در بخش دیگری از صحبت‌های خود گفت: ما فیلم را بارها تغییر دادیم تا به نتیجه دلخواه رسیدیم.

ارد زند مستندساز نیز بیان داشت: تاثیری که این فیلم روی من می‌گذارد هیچ‌گاه کاسته نمی‌شود و این جادوی سینما است و البته این جادو نیاز به جادوگری به نام فیلمساز دارد. چنین افرادی دارای خلاقیت و جسارت بودند و در لحظه‌هایی درست حضور پیدا کردند. این موضوع همچنان تازگی دارد و بارها در اطراف هر یک از ما رخ داده است. این فیلم زمانی ساخته شد که سینمای مستند دارای زیبایی شناسی متفاوتی بود به همین دلیل، اثری ساختارشکن محسوب می‌شود. این فیلم حاوی یک رویکرد جدید در سینمای مستند بود که نوعی نوآوری به حساب می‌آمد اما امروز این روش متعارف شده و تعداد زیادی از فیلم‌های مشاهده‌گر به تولید می‌رسند.

سعید رشتیان مستندساز پیشکسوت سینمای ایران نیز درباره فیلم «اجازه نشینی» گفت: فیلم دارای فضایی تجربی است. در آن‌سال‌ها که ابراهیم مختاری و کیوان کیانی در گروه اجتماعی فیلم می‌ساختند من در اتاق مجاورشان به عنوان پژوهشگر حضور داشتم. طبیعی است که انقلاب با خود التهاب و جست و جوگری به همراه دارد و این مسئله درباره موضوع‌هایی چون نابرابری و فقر وجوهی ملموس‌ دارد. مستندهای گزارشی در سال‌های بعد دچار پختگی بیشتری شد و این گونه فیلمسازی تبدیل به ژانر حاکم در ساخت مستند‌های تلویزیونی شد.

وی در پایان بیان داشت: در «اجاره نشینی» التهابی که فیلم‌سازان درگیر آن بودند به خوبی مشهود است. به عنوان مثال، آنها با مشکلاتی در تهیه نگاتیو مواجه بودند و یا مشکلاتی را در زمان فیلمبرداری این اثر تحمل می‌کردند که نمود آن در فیلم به خوبی دیده می شود.

علیرضا خمسه: سینما براساس عشق بوجود آمده است / طنز یک مسئله ادبی و کمدی یک مقوله نمایشی است/ هنر با عضق ماندگار است

علیرضا خمسه با بیان اینکه نهم بهمن سال 1331 به دنیا آمده است، گفت: چه سال‌هایی که آمد و گذشت و چه خاطرات خوشی که برای من و مخاطبان سینما در طول سال‌ها باقی ماند. از سال 1360 تاکنون که چهل و دو سال می‌گذرد، در سینما حضور دارم و با فیلم «مرگ یزدگرد» ساخته بهرام بیضایی کارم را آغاز کردم.
وی ادامه داد: در سال 1367 در باغ فردوس فعلی به عنوان مدرس بازیگری به آموزش هنرجویان سینمایی مشغول بودم و افراد بسیاری در این مکان تحت تعلیم قرار گرفتند. خدا علی معلم را رحمت کند زمانی که تدریس می‌کردم، او هم در کلاس‌ها حضور داشت و مشخص نمی‌شد کدام یک از ما استاد و کدام یک شاگرد هستیم و همیشه سر این موضوع با یکدیگر شوخی می‌کردیم.
خمسه با بیان اینکه ریشه و سرچشمه حرفه بازیگری و مسیر آن در «عشق» نهفته است، بیان داشت: اگر عشق نباشد، هیچ فردی در جهان هستی و همچنین هنر سینما ماندگار نمی‌شود زیرا سینما بر اساس عشق به وجود آمده است و همه افراد فعال در این حرفه، عاشقانه وارد این عرصه شده‌اند.
وی درباره ژانر کمدی گفت: محورعمده رویکرد ژانر کمدی بر بستر انتقاد قرار گرفته است و اگر این مشخصه از آن گرفته شود فقط هجو باقی می‌ماند. زنده یاد صابری معتقد بود در کمدی باید جراحی صورت گیرد و نه سلاخی زیرا در سلاخی افراد یکدیگر را تخریب می‌کنند و متاسفانه امروزه این جنس کمدی گسترش یافته است که نوعی هجویه به شمار می‌رود. نکته مهم این است که طنز یک مسئله صد در صد ادبی است اما کمدی یک مقوله کاملا نمایشی به شمار می‌رود.
این هنرمند افزود: زنده یاد یدالله صمدی زمانی از من خواست فیلمنامه «آپارتمان شماره 13» را با کمک او و آقای دامادی نویسنده اثر بازنویسی کنیم. همچنین ابوالحسن داوودی نیز از من خواست فیلمنامه «جیب‌برها به بهشت نمی‌روند» را به اتفاق بنویسیم. شیوه ما این نبود که بعد از نوشتن یک فیلمنامه از کار خداحافظی کنیم. ما آن را زندگی می‌کردیم و میان ما رفت و آمد خانوادگی برقرار بود به همین دلیل، حاصل کار ما بسیار جدی می‌شد.
وی ادامه داد: زندگی ما تنها بر اساس حرفه نبود بلکه بر اساس نوع نگاه، بینش ، رفتارهای خانوادگی و اجتماعی شکل می‌گرفت. برای من، امثال یدالله صمدی و ابوالحسن داوودی تنها یک فیلمساز نبودند بلکه از دوستان نزدیک به شمار می‌رفتند تا آنجا که من زمان مراسم عقد زنده یاد کیومرث پوراحمد یکی از شاهدان او و همسرش بودم.
خمسه با بیان اینکه عضوی از گروه تئاتر «پیاده» بوده و در تمام کارهای این گروه حضور داشته است، افزود: این گروه متشکل از مهدی هاشمی، داریوش فرهنگ و گلاب آدینه بود. روزی آن‌ها تصمیم گرفتند سریالی به نام «سلطان و شبان» را بسازند و مهدی هاشمی پیشنهاد کرد من نقش «تلخک» را بازی کنم . یادم می آید آن زمان بخشی از این سریال را در موزه سینما فعلی کار می‌کردیم. من به تازگی از فرانسه آمده بودم و یکی از ایده آل‌هایم بازی در نقش دلقک «شاه لیر» بود. در نتیجه نقش تلخک را به شیوه‌ای نو که ترکیبی از روش شرقی و غربی بود به اجرا درآوردم. روزی داریوش فرهنگ گفت من این بازی را از تو نمی‌خوام و دلم می‌خواهد این شخصیت شبیه به سیاه در نمایش سیاه بازی ارائه شود. به او پیشنهاد دادم زنده یاد حسین کسبیان که سیاه را بسیار خوب بازی می‌کرد این نقش را ایفا کند، و بدین شکل او به این مجموعه پیوست.
خمسه در پایان با بیان اینکه معتقد است جمله جاودانه و شاه کلید حیات و هستی، عشق است، بیان داشت: علی حاتمی، عزت‌الله انتظامی، جمشید مشایخی، داود رشیدی و جمیله شیخی از جمله افرادی بودند که این ویژگی در آن‌ها وجود داشت. عشق شادی است، عشق آزادی است، عشق آغاز و پایان آدمیزادی است…

 

نمایش مستند « اجاره نشینی» در موزه سینمای ایران

مستند « اجاره نشینی» ساخته ابراهیم مختاری و کیوان کیانی در موزه سینما نمایش داده می شود.
در ادامه نمایش های ویژه فیلم های مستند در موزه سینما تحت عنوان «شب های مستند» با مشارکت انجمن صنفی تهیه کنندگان سینمای مستند فیلم «اجاره نشینی» بر روی پرده سالن فردوس موزه سینما می رود.
در پنجمین نشست شب های مستند که روز سه شنبه ۱۰ بهمن ساعت ۱۷ برگزار می شود، ابراهیم مختاری و کیوان کیانی سازندگان این اثر درباره فیلم صحبت خواهند کرد.
این مستند درباره تنگنای چند اجاره نشین تهرانی که به علت ثابت ماندن درآمد و افزایش اجاره بها دچار بحران شده اند، است و پیامدهای اجرای سختگیرانه قانون “موجر و مستاجر” را در شرایط بحرانی در دهه ۶۰ گزارش می کند.
ورود در این برنامه برای عموم آزاد و رایگان است.

 

اهدا پرچم متبرک حرم حضرت امیرالمؤمنین به موزه سینما

پرچم متبرک گنبد حضرت امام علی (ع) به موزه سبنما اهدا شد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، همزمان با فرا رسیدن ۱۳ رجب سالروز ولادت امام علی (ع) و روز پدر، پرچم متبرک گنبد حرم امیرالمومنین (ع) توسط احمد میرعلایی مدیرعامل سابق بنیاد سینمایی فارابی به موزه سینما اهدا شد.
این پرچم در بیست و پنجمین دوره جشنواره فیلم کودک و نوجوان از طرف تولیت آستان مقدس حضرت امیر المومنین (ع) با هماهنگی صورت گرفته از طرف احمد میرعلایی دبیر وقت جشنواره کودک و نوجوان به رسم هدیه به همه سینماگران ایران اهداء شد و این پرچم را خانم فریبا کوثری بازیگر سینما و تلویزیون طی مراسمی در جوار بارگاه ملکوتی حضرت امیرالمومنین (ع) به نمایندگی از سینماگران ایران تحویل گرفت و در افتتاحیه جشنواره کودک و نوجوان از آن رونمایی شد.
پرچم متبرک گنبد حضرت امام علی (ع) در اعیاد شعبانیه طی مراسمی در موزه سینما رونمایی و در اتاق سینمای دفاع مقدس در معرض دید عموم مخاطبان قرار خواهد گرفت‌.
موزه سینمای ایران میلاد با سعادت میلاد مولود کعبه امیر مومنان امام علی (علیه السلام) و روز پدر را بر همه آزادگان جهان تبریک می گوید.