در کارگاه تدوین «حسن حسندوست» مطرح شد: هنر سینما با تدوین اختراع شد/ تدوینگر مشاور خلاقه کارگردان است / کارگردان نباید فیلم‌های خودش را تدوین کند

کارگاه انتقال تجربه تدوین با حضور «حسن حسندوست » تدوینگر مطرح و شناخته‌ شده سینما عصر یکشنبه ۱۸ شهریور ماه در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، حسن حسندوست درباره تاریخچه تدوین گفت: یکی از سوالات مهم این است که تدوین در سینما چه اهمیتی دارد؟  گفته می‌شود تدوین کارگردانی دوم است. در پاسخ به این پرسش باید گفت، وقتی سینما در سال ۱۸۹۵ اختراع شد هنر نبود و تدوین معنا نداشت. بنابراین فیلم‌ها بیشتر حالت گزارشی و مستند داشتند. در آن زمان فیلم جنبه تجاری داشت و درام و شخصیت مهم نبود. وقتی دیدند که عامه مردم از تصاویر متحرک استقبال می‌کنند به تدریج فیلم‌ها دارای موضوع شدند. درواقع فیلم‌هایی که دارای قصه و درام بودند از سال ۱۹۰۷ آغاز شدند. در این‌ حال فیلمسازان دریافتند که می‌توانند نماهای مختلف فیلمبرداری کنند تا تاثیر بیشتری بر تماشاگران بگذارند. پس از اینکه نماهای مختلفی فیلمبرداری کردند باید این پلان‌ها را به‌هم متصل می‌کردند به نوعی که مخاطب هنگام تماشای فیلم متوجه پرش تصویر نشود اما در این زمینه موفق نبودند. درواقع سینما با جامپ کات به وجود آمد. فیلمسازان نیز به تدریج سعی کردند این پرش‌ها را کم کنند و کات تداومی در سینما جا افتاد.

تدوین واقعیتها را می‌سازد

وی با اشاره به اهمیت تدوین در سینما ادامه داد: تدوین فیلم از همان اوایل تاریخ سینما اهمیت داشت و فیلمسازان ازطریق کنارهم قرار دادن نماها و رعایت تداوم موضوعی سعی کردند مخاطب را در سالن سینما نگه دارند. من معتقدم که هنر سینما با تدوین اختراع شد و اگر تدوین نبود سینما به شکلی که اکنون می‌شناسیم، وجود نداشت. تدوین می‌تواند واقعیت را بسازد و مخاطب هم آن را باور کند. حتی برخی معتقدند در فیلم‌هایی با نماهای طویل هم تدوین اهمیت دارد. در ایران نیز زنده‌ یاد عباس کیارستمی و سهراب شهید ثالث اینگونه فیلم می‌ساختند. من معتقدم که در چنین فیلم‌هایی هم از تدوین استفاده کرده‌اند درواقع تصمیم تدوینگر برای بکار بردن نماهای طویل و کوتاه اهمیت دارد. ممکن است در اتاق تدوین تصمیم کارگردان و تدوینگر در استفاده از نماهای طویل تغییر کند  و با خرد کردن آنها ریتم فیلم را تندتر کنند.

تدوینگر باید دغدغه سینما داشته باشد

حسندوست با اشاره به اینکه هدف تدوین بهتر شدن فیلم است، گفت: وقتی فیلمبرداری تمام می‌شود و راش‌ها به اتاق تدوین می‌آیند هیچ ضرورتی نیست که فیلم حتما بر طبق دکوپاژ کارگردان تدوین شود اگر تدوینگر راه بهتری را پیشنهاد کند که فیلم بهتر شود کارگردان قطعا آن را خواهد پذیرفت.

حسندوست درباره جایگاه تدوینگر بیان داشت: باید کسی را برای تدوین فیلم انتخاب کنید که دغدغه سینما داشته باشد. متاسفانه اکنون مقدار دستمزد مهم‌تر از خود فیلم درنظر گرفته می‌شود. وقتی شما تدوینگری می‌بینید که در طول یک روز سه فیلم یا سریال را باهم تدوین می‌کند، نمی‌توان به او گفت تدوینگر حرفه‌ای یا یک هنرمند. پیشنهاد من به تدوینگران این است که وقتی معتقدند یک فیلم ارزش هنری ندارد، اصلا آن پروژه را قبول نکنند. اولین نکته این است که تهیه‌کننده و کارگردان باید تکلیفشان با خودشان مشخص باشد که می‌خواهند یک فیلم بازاری بسازند یا یک فیلمی که در تاریخ سینما ماندگار شود.

وی ادامه داد: پس از این مرحله انتخاب تدوینگر بسیار مهم است زیرا تدوینگر یک مشاور خلاقه برای کارگردان است.

وی افزود: تدوینگر استقلال عمل دارد اما در راستای تفکرات کارگردان عمل می‌کند و بینش کارگردان و مفهوم فیلمنامه را در فیلم‌ پیاده می‌کند. هنر تدوین این نیست که فیلمنامه و دکوپاژ را عینا تکرار کنیم. فیلمی مهم و ماندگار می‌شود که تاثیرگذار باشد، تدوینگر نیز باید به نوبه خودش برای تحقق این امر تلاش کند.

حسندوست درباره اینکه چگونه می‌توان تدوینگر شد، توضیح داد: اولین سوالی که هر فردی باید از خودش بپرسد این است که چرا می‌خواهد تدوینگر شود؟ قطعا این فرد یک اطلاعات اولیه کسب کرده و کار یک تدوینگر را از نزدیک دیده است. مسلما تدوینگر شدن مسیر سختی است اما در این مسیر ناامیدی وجود ندارد. در ابتدا برای تدوینگر شدن داشتن استعداد مهم است. دوم اینکه باید پشتکار داشته باشید زیرا زمان زیادی برای تجربه نیاز است. از همه مهم‌تر اینکه تدوینگر شدن نیاز به عشق به سینما، هنر و مردم دارد. قطعا آموزش در دانشگاه و موسسات خصوصی تحت نظر استادان خوب نیز در این روند موثر است.

وی ادامه داد:  ممکن است کسی بدون آموزش تدوینگر شود اما این یک استثنا است. مسلما آن فرد از کودکی در اتاق تدوین بزرگ شده است. این تصور را نداشته باشید که با تدوین می‌توانید میلیارد شوید یا اگر آشنا و فامیلی در سینما دارید، می‌توانید یک تدوینگر خوب باشید.

اتاق تدوین اتاق اسرار است

وی با اشاره اینکه اتاق تدوین اتاق اسرار است، گفت: تدوینگر باید غرورش را کنار بگذارد و تصاویری را تدوین کند که شخص دیگری (کارگردان) آنرا تولید کرده است. گاهی ممکن است در تدوین، فیلم کاملا متفاوت و بهتر از چیزی باشد که در فیلمنامه بوده است، حتی ممکن است فیلم شما اسکار بگیرد اما نمی توانیم این ادعا را داشته باشیم که ما آن فیلم را ساخته‌ایم. تمام مسائل و مشکلات یک فیلم در اتاق تدوین دیده و بررسی می‌شود. من نیز به عنوان یک تدوینگر اجازه ندارم که اسرار فیلم را بازگو کنم زیرا این موضوع بین کارگردان ، تهیه کننده  و تدوینگر باید پنهان بماند.

این هنرمند درباره نحوه ورود تدوینگر به سینمای حرفه‌ای بیان داشت: ورود به سینمای حرفه‌ای زیاد سخت نیست اما اینکه بتوانی در سینما برقرار بمانی کار دشواری است. بنابراین بهتر است که با پشتوانه محکم و دانش زیادی وارد سینمای حرفه‌ای شوید و عجله نکنید. سینما با داستان سروکار دارد و ما باید قصه را بشناسیم و بتوانیم با سینما داستان تعریف کنیم. شما باید ابتدا این توانایی را در خودتان تقویت کنید. برای تحقق این امر ابتدا با تدوین فیلم کوتاه، فیلم مستند و… تجربه کسب کنید.

اهمیت صدا در تدوین

حسندوست در پاسخ به پرسشی درباره اهمیت صدا در تدوین گفت: تا یک دوره‌ای در سینمای ایران فیلم‌ها دوبله می‌شدند و فیلم‌ها بدون صدا فیلمبرداری می‌شدند. این مساله هم از نقایص سینمای ما بود. در آن دوره ما ابتدا تصویر را بدون صدا تدوین می‌کردیم و دیالوگ‌ها را لب‌خوانی می‌کردیم. پس از تدوین اولیه کار را برای دوبله می‌فرستادیم. فیلم با نوار صدا بازمی‌گشت و ما تدوین نهایی را انجام می دادیم. پس از اینکه فیلم‌ها با صدای سرصحنه ضبط شدند ابتدا مخالفت‌های زیادی با این قضیه مطرح شد اما با حضور استادان صدابرداری و تدوینگران آموزش دیده شکل استاندارد فیلمسازی با صدا در سینمای ایران جا افتاد.

وی ادامه داد: شما وقتی می‌خواهید فیلم بسازید در ابتدا باید ساختار فیلم را مشخص کنید. فیلمساز باید هنگام فیلمبرداری تدوین را درنظر داشته باشد و نماهایی را برای آن بگیرد که تدوینگر بتواند با دست باز از آنها استفاده کند.

حسندوست درباره تاثیر هوش مصنوعی در سینما گفت: هوش مصنوعی هنوز در ابتدای کار است اما این مساله روشن است که تکنولوژی گریزناپذیر است و بالاخره وارد زندگی ما می‌شود درنتیجه ما باید خودمان را با تکنولوژی‌های روز هماهنگ کنیم.

فیلم بد تدوین خوب ندارد

وی درباره معیار قضاوت تدوین در جشنواره‌های مختلف گفت: ما نباید به عنوان یک تدوینگر حرفه‌ای هنگامی که کار می‌کنیم صرفا دنبال جایزه از جشنواره‌های مختلف باشیم. به هیچ عنوان به خصوص در جشنواره فیلم فجر وقتی سیمرغ گرفتیم نباید احساس کنیم که بهترین کارمان بوده است زیرا تعداد داورانی که آثار را بررسی می‌کنند محدود است و نظر آن‌ها دیدگاه همه افراد نیست. به طور مثال، حتی جوایز جشنواره‌های بزرگی چون اسکار و کن هم بر طبق معیارهای معین این جشنواره‌ها اهدا می شود. اهدای جوایز در جشنواره‌ها به این معنی نیست که فیلم های دیگر ارزش کمتری دارند .

حسندوست در پایان بیان داشت: برای بررسی تدوین یک فیلم ابتدا باید ببینیم که فیلم خوبی است یا بد. به جرات می‌گویم که هیچ فیلم بدی نیست که تدوین خوب داشته باشد. گاهی فیلمی می‌بینیم که خوب است اما می‌تواند بهتر باشد در اینجا متوجه می‌شوید که فیلم نیاز به تدوین مجدد دارد.

در این گارگاه تخصصی که بیش از سه ساعت به طول انجامید سکانس هایی از فیلم‌های مادر، پری، آسمان محبوب، یه حبه قند نمایش داده شد و حسن حسندوست درباره تدوین آنها توضیح داد.

رسول ملاقلی پور یک شاعر فیلمساز بود/ فیلم‌های ملاقلی پورهیچ وقت کهنه نمی‌شود / رسول ملاقلی پور فیلمسازی معترض و عدالتخواه بود

برنامه نمایش و نشست نقد و بررسی فیلم «هیوا» به کارگردانی زنده یاد رسول ملاقلی پور با حضور فرهاد قائمیان، جواد طوسی، علی ملاقلی پور و امیر عابدی در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.


به گزارش روابط عمومی موزه سینما، جواد طوسی منتقد پیشکسوت سینما در ابتدای صحبت‌های خود گفت: زادروز رسول ملاقلی پور بهانه‌ای است برای پرداختن به بعضی مسائل جدی که زمینه انطباق با شرایط موجود جامعه را دارد. رسول ملاقلی پور یکی از معتبرترین و شاخص‌ترین فیلمسازان سینمای این دوران است که بخشی از پیکره او در سینمای جنگ هویت‌مندی والای خود را پیدا کرده است و مهم‌ترین ژانر سینمای این دوران، سینمای جنگ است.

وی ادامه داد: ملاقلی پور در سینمای خود مراحل مختلفی را طی کرد و خام دستی‌های اولیه او به آثاری همچون «پرواز در شب»، «سفر به چزابه»، «نجات بافتگان» و «مزرعه پدری» تبدیل شد که هر از این آثار  دارای شناسنامه‌‌ای از یک فیلمساز است. او نگاه کنجکاو خود را از طریق یک دوربین سوپر هشت به وقایع ملتهب و در عین حال هولناک معطوف کرد و این موضوع هیچ‌گاه از یاد و خاطره او دور نشد و فیلم‌هایی را خلق کرد که دارای استانداردهایی فراتر از زمانه خود بود.

این منتقد بیان داشت: فیلم «مزرعه پدری» دارای کمبود قصه است اما از نظر قابلیت‌های نمایشی و ساختاری اثری ویژه محسوب می‌شود. ای کاش امروز ملاقلی پور در میان ما بود و می‌توانست چراغ سینمای جنگ را از منظر خود روشن نگه دارد. او فردی بود که با خود و مخاطب صادقانه برخورد می‌کرد و رفتارهایی به موقع داشت.

وی خاطر نشان کرد: این فیلمساز در لوکیشنی مانند جشنواره فیلم فجر اعتراض خود را عنوان کرد و با هیچکس تعارف نداشت. او هر کجا متوجه می‌شد عدالت در حالتی مخدوش شونده قرار می‌گیرد، اعتراض خود را عنوان می‌کرد. ملاقلی پور جدا از خصوصیات فرهنگی و شخصی خود، دارای ویژگی‌هایی خاص بود. در جامعه ما در حیطه مسائل جامعه شناختی به غلط از آنارشیسم تعریف بدی ارائه می‌شود. این اصطلاح برای جامعه‌ای که به دلایل مختلف به اهداف خود جامعه عمل نپوشانده است، ویژگی منفی به حساب نمی‌آید. ملاقلی پور فردی بود که از دل جامعه بیرون آمد و به موقع در سینمای جنگ نگاه دلسوزانه و حماسی و تاریخی خود را نسبت به شرایط معاصر جامعه به نمایش گذاشت. در دوران پس از جنگ نیز در چرخه سینمای اجتماعی خط عدالت خواهی را از زاویه دید خود بنا کرد و با فیلم‌هایی مانند «قارچ سمی»، «نسل سوخته» و فیلم‌های اولیه خود، نوعی نگاه آنارشیستی را بروز می‌دهد.

طوسی بیان داشت: ملاقلی پور کاملا یک فیلمساز حسی و غریزی بود و در این چارچوب موفق می‌شود که آنارشیسم را به درستی مطرح کرده و می‌خواهد کم کاری‌های دولتمردان را خود جبران کند. ملاقلی پور قصد داشت یک فیلمنامه دارای تم رئالیسم جادویی را مقابل دوربین ببرد و نگاه سورئالیستی او تکامل بسیار زیادی پیدا کرده بود اما متاسفانه فرصت ساخت آن اثر فراهم نشد.

این منتقد افزود: در فیلم «هیوا» زنانگی دارای تجلی عاشقانه و سمپاتیک است. در این فیلم شخصت زنی را شاهد هستیم که در یک ساحت قهرمانانه قرار می‌گیرد و فیلمساز برای هر بخش از خلوت او فضایی را در نظر می‌گیرد و همه این اتفاق‌ها با بیان سینمایی انجام می‌گیرد. ملاقلی پور از جمله افرادی بود که همواره سنگ خصایص اخلاقی را به سینه می‌زد و تلاش داشت تا تضادهای طبقاتی را مرتفع نماید. او موارد اینچنینی را با تمام وجود حس کرده بود و به همین دلیل پیوندی ناگسستنی با آن‌ها داشت.

وی در پایان گفت: «سفر به چزابه» از جمله سه فیلم برتر سینمای دفاع مقدس به شمار می‌رود و عجیب است که ملاقلی پور اصلا در چزابه حضور نداشته است اما به گونه‌ای گیرا دنیای آخر زمانی را به تصویر می‌کشد.

ملاقلی پور از دل جامعه آمده بود

فرهاد قائمیان بازیگر فیلم هیوا نیز گفت: جای رسول ملاقلی پور برای همیشه در میان ما خالی است. من همیشه می‌گویم که او رفت و سینمای ایران را تنها گذاشت، او دارای ایده‌هایی بسیار درخشان بود. ملاقلی پور هم فیلمساز و هم نویسنده و شاعر بود و تمام ایده‌هایی را که در فیلم‌هایی او شاهد هستیم از بطن جامعه وام می‌گرفت، چراکه او از دل جامعه آمده و از سال ۵۷ به بعد  توانست به عنوان یک فیلمساز شاخص در گونه‌های دفاع مقدس و اجتماعی عرض اندام کند.

وی ابراز داشت: ملاقلی پور با وجود همه آثار خوبی که مقابل دوربین برد متاسفانه آنچنان که باید قدر ندید و این موضوع همیشه برای من که شاگرد او بودم و با ایشان رفاقت داشتم تلخ به نظر می‌رسد. در یک دوره به دلیل ساخت فیلم «سفر به چزابه» هجمه های شدیدی بر او وارد شد اما در کم‌تر از دو سال به یکی از ۱۰ فیلم برتر سینمای ایران تبدیل شد و هنوز هم دارای جایگاه ویژه‌ای است.

وی بیان داشت: همیشه گفته می‌شود که او فردی عصبانی بود و وجوه آنارشی موجود در آثار او را از این دریچه تحلیل می‌کردند. اما ملاقلی پور دارای قلبی بسیار رئوف و مهربان بود. مرام ویژه‌ او در آثارش جاری است و من همواره غبطه می‌خورم که چرا ما نتوانستیم مانند او باشیم.

وی یادآور شد:سال‌ها پیش و زمانی که «هیوا» در حال ساخت بود، من در اردبیل برنامه مرور بر آثار فیلمسازان مختلف را سامان دهی می‌کردم. در همان زمان برنامه مرور بر آثار ملاقلی پور را ترتیب دادیم و از او دعوت کردیم. جمعیت زیادی برای تماشای این اثر جمع شدند و برنامه شکل و شمایلی جشنواره‌های پیدا کرد. پس از برنامه، او را به خانه‌ای که در آن متولد شده بود بردم و از همانجا رفاقت میان ما شکل گرفت و از او رفتار انسانی و حرفه‌ای و همینطور شرافت و مرام را آموختم.

قائمیان با بیان اینکه عباس در فیلم «هیوا» به عنوان یک شخصیت امیدوار کننده وارد می‌شود، افزود: او در صحنه های مختلف فضای کار را عوض می کنند و جایی که آذری می‌خواند نیز نوعی امید و انتظار را بازتاب می‌دهد. ای کاش شرایط به گونه‌ای رقم بخورد که مجددا در سینمای ایران به سمت تولید چنین فیلم‌هایی حرکت کرده و باید بتوانیم تا توجه نسل جدید را مجددا نسبت به این فیلم‌ها جلب کنیم.

وی با بیان اینکه ملاقلی پور از بطن جامعه بیرون آمده بود، بیان داشت: تمامی شخصیت‌های فیلم های او ما به ازای بیرونی دارند و زیست اجتماعی که او داشت همه آنها را در فیلم‌هایش آورد و توانست عشق به میهن، عشق به همنوع، عشق به مرام و معرفت را جاری کند و به همین دلیل فیلم‌های او هیچ وقت کهنه نمی‌شود. ملاقلی پور در فیلم‌هایش از انسانیت از از ازل تا ابد صحبت کرده است. من معتقدم رسول ملاقلی پور یک شاعر فیلمساز بود.

مسیر فیلمسازی برای ملاقلی پور ساده نبود

امیر عابدی، عکاس سینما که در چند فیلم با ملاقلی پور همکاری داشت نیز گفت: معترض و عدالت‌خواه بودن از جمله خصلت‌های رسول ملاقلی پور به شمار می‌رفت و این موارد به صورتی غیر شعاری در فیلم‌های او موج می‌زد. او به غیر از فعالیت‌ در گونه جنگ، آثار دیگری را نیز کارگردانی کرده است که بسیار کم‌تر مطرح شده است.

وی بیان داست: او هیچ گاه کم نیاورد و همواره صحبتی که قصد بیان آن را داشت، به بهترین شکل ادا می‌کرد. او برای بار معنایی تصویر اهمیت بسیار زیادی قائل بود. فضاسازی طراح صحنه برای او بسیار مهم بود و تاجایی که اطلاع دارم او فعالیت خود را از عکاسی آغاز کرده بود و دارای نگاهی تربیت شده بود.

عابدی با بیان اینکه ویژگی دیگر ملاقلی پور صداقت و صراحت لهجه بود، ادامه داد: او ترس را نمی‌شناخت و همواره حرف خود را ادا می‌کرد و این ویژگی به فرزند او یعنی علی ملاقلی پور نیز به ارث رسیده است. او از اعتقاد خود کوتاه نمی‌آمد و همواره حرف قلبی خود را مطرح می‌زد. مسیر فیلمسازی برای ملاقلی پور به هیچ عنوان ساده نبود. من تنها دو فیلم با ملاقلی پور کار کردم اما حسرت حضور در سایر آثار او برای همیشه همراه من است.

سینما عشق پدرم بود

علی ملاقلی پور، فرزند او نیز گفت: من این افتخار را داشتم تا به عنوان کارآموز در فیلم «قارچ سمی» به عنوان دستیار سوم کارگردان حضور داشته باشم. اما بعدها ترجیح دادم تا به عنوان دستیار کارگردان و برنامه ریز با فیلم‌سازان دیگری همکاری کنم. همین فاصله باعث شد تا نسبت به سینمای پدر با دیدی تحلیلی رو‌به‌رو شوم. به عقیده من ملاقلی پور در کارنامه خود فیلم جنگی ندارد و آثار او همگی به عنوان بخشی از سینمای اجتماعی به شمار می‌روند. جنگ در آن زمان مسئله‌ای اجتماعی بود و به دل جامعه وارد شد. پدر من کار خود را با عکاسی آغاز کرد و بسیاری از عکس‌های ثبت شده از سقوط خرمشهر محصول کار رسول ملاقلی پور است. او برای شخصیت‌های فیلم خود دارای ما به ازای حقیقی بود.

کارگردان «قندون جهیزیه» افزود: متاسفانه در فیلم‌های دفاع مقدسی که امروز ساخته می‌شوند، همه شخصیت‌ها بدون لهجه حضور پیدا می‌کنند و همین مسئله به کم‌رنگ‌تر شدن بعد اجتماعی آثار تبدیل می‌شود. برای ملاقلی پور سینما دارای موضوعیت بود و بسیاری از مواقع برای چندین بار به تماشای برخی از آثار می‌پرداخت. می‌توان گفت که او به جنون سینما مبتلا بود و به نوعی سینما عشق او بود و این موضوع در کم‌تر سینماگری به چشم می‌خورد.

وی درباره فیلم «هیوا» نیز گفت: داستان «هیوا» برگرفته از عشقی بود که پدر در کلام همسر شهید حمید باکری دید، چراکه او در آن زمان مشغول ساخت مستندی درباره این شهید بود. در واقع عشقی که پدر در آن زن دید، موتور محرکه «هیوا» به شمار می‌رفت.

فیلم سینمایی «هیوا» توسط فیلمخانه ملی ایران برای نمایش در اختیار موزه سینما قرار داده شده بود.

برگزاری نشست«نقش ادبیات فارسی در سینما»

همزمان با روز ملی سینما نشست «نقش ادبیات فارسی در سینما» با حضور فیلمسازانی از کشور ترکیه در موزه سینما برگزار می شود.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، موزه سینمای ایران با همکاری شورای بین المللی موزه ها( ایکوم) همزمان با روز ملی سینما نشست ” نقش ادبیات فارسی در سینما” را برگزار می کند.
این نشست همراه با نمایش کوتاهی از فیلم های ماندگار فیلمسازان معروف تاریخ سینمای ایران است که توجه ویژه به فرهنگ و آداب و رسوم ایران دارند.
این نشست روز سه شنبه ۲۰ شهریور ساعت ۱۰:۳۰ با حضور محمد سلیم اوزبان مشاور فرهنگی(فیلمساز) از کشور ترکیه، سید احمد محیط طباطبایی رئیس ایکوم، دکتر علی موسوی زاده معاون بین المللی بنیاد سعدی، کیوان طباطبایی مستندساز و دکتر سعدخان رئیس موسسه فرهنگی اکو در سالن فردوس موزه سینما برگزار خواهد شد.
حضور در این نشست برای علاقمندان آزاد و رایگان است.

همزمان با زادروز زنده یاد رسول ملاقلی پور صورت می گیرد؛ نمایش فیلم سینمایی «هیوا» در موزه سینما

به مناسبت زادروز زنده یاد «رسول ملاقلی پور» فیلم سینمایی هیوا با همکاری فیلمخانه ملی ایران در موزه سینما نمایش داده می‌شود.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، همزمان با زادروز زنده یاد رسول ملاقلی پور فیلم سینمایی «هیوا» در موزه سینما نمایش داده می شود.
این فیلم روز شنبه ۱۷ شهریورماه ساعت ۱۶ در سالن فردوس نمایش داده می‌شود و بعد از نمایش فیلم جواد طوسی منتقد پیشکسوت سینما و فرهاد قائمیان بازیگر شناخته شده( نامزد دریافت سیمرغ برای نقش مکمل مرد) درباره سینمای کارگردان فقید سینما «رسول ملاقلی پور» صحبت خواهند کرد.
فیلم سینمایی «هیوا» در هفدهمین جشنواره فیلم فجر برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم ، بهترین کارگردانی (رسول ملاقلی‌پور) ، دیپلم افتخار بهترین نقش اول مرد (جمشید هاشم‌پور) ، بهترین صدابرداری (بهمن اردلان)، بهترین فیلمبرداری (بهرام بدخشانی) ، بهترین طراحی صحنه (علی فداکار) ، بهترین طراحی صحنه (بهناز نازی)  و تقدیر برای بهترین تدوین (حسین زندباف) شده است.
در این فیلم که سل ۱۳۷۷ ساخته شده است بازیگرانی همچون: گلچهره سجادیه، جمشید هاشم پور، زنده یاد آتیلا پسیانی،  فرهاد قائمیان، عبدالرضا زهره کرمانی، آناهیتا نعمتی و … نقش آفرینی کرده‌اند.
در خلاصه فیلم آمده است: هیوا اکبری پس از گذشت پانزده سال از مفقود شدن همسرش حمید در بحبوحه جنگ، تصمیم می‌گیرد تا از مناطق جنگی و خانه‌ای که در آن با همسرش زندگی می‌کرده، بازدید کند. امیر کرمی، که اکنون سفیر ایران در سنگال است و زمانی جزو همراهان حمید در جنگ بوده می‌خواهد با هیوا ازدواج کند، ولی هیوا به رغم نشانه‌هایی از کشته شدن حمید همچنان در پی شوهرش است.

محمد خزاعی در موزه سینما مطرح کرد: جهش اقتصاد سینما فرایند «نقشه‌راه» طراحی شده است/ قدم‌های تحول موزه سینما به سمت استانداردهای جهانی

محمد خزاعی در موزه سینما مطرح کرد:

جهش اقتصاد سینما فرایند «نقشه‌راه» طراحی شده است/ قدم‌های تحول موزه سینما به سمت استانداردهای جهانی

مراسم تقدیر و تشکر از  پرسنل موزه سینما با  رئیس سازمان سینمایی عصر روز گذشته در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، رئیس سازمان سینمایی در این دیدار صمیمانه گفت: خوشحالم که در روزهای آخر مسئولیت خود در سازمان سینمایی فرصتی فراهم شد تا در موزه سینما حاضر شوم و از همکاری صمیمانه این مجموعه قدردانی کنم. من از  سال‌ها قبل ارتباط نزدیکی با موزه سینما داشتم و تعدادی از دوستان نزدیک من مدیر این مجموعه بودند و همگی تلاش‌های بسیاری را انجام دادند.

خزاعی افزود: امروزه می‌توان مدعی بود که مسیر تحول موزه سینما به سمت استانداردهای جهانی نزدیک می شود و شاکله ابتدایی آن با فناوری‌های جدید جایگزین شده، ارتقاء یافته است و تلاش دارد تا مخاطبان جدی‌تری را از میان عموم مردم و اهالی فرهنگ و هنر به خود جذب کند.

رئیس سازمان سینمایی با بیان اینکه سال‌ها بحث تغییرات در موزه سینما در دستور کار قرار داشت و تلاش‌های زیادی هم، در ادوار مختلف، در این زمینه انجام گرفته، بیان داشت: امروز همه اذعان دارند که بخش قابل ملاحظه ایی از این اقدامات با همت مجید اسماعیلی مدیر موزه سینما و سایر همکاران حاضر در این مجموعه به ثمر نشسته است و برای این تغییرات چشمگیر از همه شما سپاسگزارم.

وی با بیان اینکه از سال ۱۴۰۰ تاکنون دوران پر فراز و نشیبی را در عرصه سینما طی کردیم، خاطرنشان کرد:  متاسفانه، حافظه تاریخی بسیاری از ما ضعیف است و عده‌ای فراموش کرده اند که در این سه سال شاهد چه اتفاق‌ها و بحران هایی بوده ایم. اتفاقاتی که اغلب بیرون از متن سینما تحمیل شده بود. در عین حال، برغم همه مشکلات، کاستی ها و چالش های این مقطع، سینمای ایران دوران «پررونق، پراشتغال و پرتولیدی» را پشت سر گذاشته است. ما در دوران پساکرونا و و آسیب‌ها و خسارت‌های باقیمانده آن، و نیز، با آغاز برخی مسائل اجتماعی کشور مسئولیت خود را در سینما آغاز کردیم. در آن زمان، سینمای ایران دچار رکود و بسیاری از سالن‌های سینما تعطیل و نیمه تعطیل بودند و در نتیجه، بیکاری فراگیری در این بخش حاکم بود.

خزاعی تاکید کرد: البته این مسئله موضوعی طبیعی به شمار می‌رفت و بسیاری از کشورهای درگیر بحران کرونا نیز، چنین وضعیتی را تجربه کردند اما در ادامه، مشکلاتی اتفاق افتاد که قابل بررسی و کارشناسی بوده  که می‌توان ساعت‌ها به آن پرداخت. همکاران من در سازمان سینمایی با همفکری بخشی از بدنه سینما مدت زمان زیادی را به جلسات کارشناسی اختصاص دادند تا زیرساخت‌های سینمای ایران را توسعه دهند و مخاطبانی که به دلایل مختلف با سالن‌های سینما قهر کرده بودند دوباره به سالن‌ها بازگردند و با «نقشه راه» طراحی شده که در آن چشم‌انداز سینمای کشور تا سال 1408 ترسیم شده بود، در پی پویایی اقتصاد سینمای ایران بودند. این موضوع تنها منحصر به وضعیت کرونا نیست و اگر برای مثال  آن را با یکی دو سالی در دهه 90 که سینما، دارای مخاطبان زیادی بود مقایسه کنیم، متوجه می‌شویم با روالی که در مدت اخیر طی شده، رکوردهای مختلفی در سینما شکسته شده است. بنابراین مشخص است که یک برنامه‌ریزی جامع و کامل در این زمینه انجام شده است که حوزه‌های مختلف آموزش، پژوهش، کادرسازی، توجه به شهرستان‌ها، زیرساخت‌ها، سیاستگذاری اکران و اهتمام به گونه‌ها و سلایق مختف سینمایی را در برمی‌گیرد.

به گفته وی، سینما از وضعیت شکننده، نیمه تعطیل و ورشکسته با کمک، حمایت و وفاق بخش بزرگی از خانواده سینما که برای اعتلای فرهنگ و تقویت منافع ملی اهمیت قائل بودند،  به آبرو، بالندگی و رونق امروز دست یافته است.

وی با بیان اینکه یکی از موارد درخشان حوزه توسعه زیرساخت در کنار تحولات تکنولوژیکی صنعت پخش و اکران، در موزه سینما و فیلمخانه ملی ایران انجام شده است، ادامه داد:  تلاش کردیم تا در تمام جوانب مربوط به حوزه سینما تا آنجایی که در توان داریم بکوشیم و البته نقص‌هایی نیز وجود داشته است، برای مثال، اگر شاهد بحران‌های اجتماعی نبودیم وضعیت سینمای ایران بسیار بهتر از امروز بود.

وی بیان کرد: از آقای اسماعیلی که مسئولیت مدیریت موزه سینما را با وجود پیشنهادهای بسیار خوب دیگر در عرصه مدیریت فرهنگی پذیرفتند سپاسگزارم. ایشان یک استاد دانشگاه و یک جامعه شناس توانمند هستند که از شناخت کافی نسبت به حوزه فرهنگ و هنر برخوردار است و حضور او در راس مجموعه موزه سینما افتخار بزرگی برای ما در سازمان سینمایی بود.

وی یادآور شد: نقدهایی مغرضانه و مصلحانه‌ای که برخی رسانه‌ها و  افرادی در صنوف مختلف این روزها منتشر می‌کنند نشانه پویایی هنر سینما بوده و از همه این افراد تشکر می‌کنم. برخی این سوال را مطرح می‌کنند که چرا سینمای ایران در این سال‌ها در عرصه بین‌الملل موفق نبوده است که در این خصوص ذکر چند نکته لازم به نظر می‌رسد.

رئیس سازمان سینمایی ابراز داشت: دیپلماسی فرهنگی از کلیت دیپلماسی کشور منفک نیست، موضوع اقتصاد و اکران فیلم‌های سینمایی در خارج از کشور به صورت جدی در این سال‌ها دنبال شد. هم‌اکنون در پنج کشور از جمله: روسیه، ترکیه، عمان، امارات و لبنان به صورت پراکنده، فیلم‌های سینمای ایران در حال اکران هستند، و این موضوع فارغ از اجاره سالن های خصوصی در سایر کشورها است. همچنین، تفاهم همکاری‌های گسترده‌ایی در سطح روسا و متولیان سینمایی هشت کشور در سال گذاشته در جشنواره فجر صورت‌گرفته که باعث گسترش زمینه اکران و برگزاری هفته‌های فیلم‌ ایرانی در این کشورها می‌شود.

وی با اشاره حضور بین‌الملل سینمای ایران در جشنواره‌های خارجی خاطرنشان کرد:  اینکه برخی مطرح می‌کنند که تعداد جوایز سینمای ایران در این سال ها کاهش یافته است، علت‌های مختلفی دارد؛ البته، در این خصوص، شاید بیش‌تر از ما، دوستانی باید پاسخگو باشند که در این مسیر کارشکنی کردند و به انحاء گوناگون، بر علیه سینمای ایران در این سه سال فعال بودند.

خزاعی با تاکید بر این نکته که باید به موفقیت‌های سینمای ایران در حوزه‌های فیلم‌کوتاه، مستند و پویانمایی اشاره کرد افزود: اتفاقا، در سال‌های اخیر، سیر صعودی حضورهای بین‌المللی این‌گونه‌ آثار به وضوح دیده می‌شود. استعدادهای جوانی که با تمرکز بر تخصص و انگیزه‌های هنری دست به تولید آثار در ژانرهای گوناگون زده‌اند و در جشنواره‌های جهانی حضور داشته‌اند. البته، شرکت فیلم های سینمایی ایران، به دلیل برخی جوسازی‌های سیاسی و غیرفرهنگی در چند جشنواره الف دنیا کمرنگ شده بود، که این معضل هم در سالجاری در حال منتفی شدن است.

وی با بیان اینکه حضور بین‌المللی سینمای ایران را نباید منحصر به راهیابی و موفقیت فیلم‌های بلند داستانی و سینمایی دید. اضافه کرد: ورود هنرمندان و متخصصان حوزه انیمیشن به پروژه‌های بین‌المللی و همچنین موفقیت‌های مستندسازان در تولیدات بین‌المللی قابل توجه است.

به گفته رئیس سازمان سینمایی، بنابر شواهد، ارزآوری و اقتصاد سینمای ایران در حوزه بین الملل در این سال‌ها رشد مطلوبی داشته، و اکران آثار انیمیشن در کشورهای مختلف این روند را تقویت کرده که قابل مقایسه با گذشته نیست.

 

برگزاری کارگاه انتقال تجربه تدوین در موزه سینما

موزه سینما کارگاه انتقال تجربه تدوین را با حضور «حسن حسندوست» برگزار می‌کند.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در ادامه برگزاری کارگاه‌ها در موزه سینما «حسن حسندوست» تدوین‌گر شناخته شده سینمای ایران کارگاه انتقال تجربه برگزار می‌کند.
این کارگاه روز یکشنبه ۱۸ شهریور ساعت ۱۶ با موضوع «انتقال تجربه تدوین در سینما» برگزار می‌شود.
علاقمندان برای حضور در این کارگاه به آدرس زیر مراجعه کنند.
clubmuseum.ir/workshops/49
وی بیش از ۱۷ بار نامزد دریافت سیمرغ بلورین از جشنواره فجر شد که یکبار در سال ۱۳۶۸ برای فیلم هامون ، سال ۱۳۷۵ برای فیلم بچه‌های آسمان و در سال ۱۳۸۶ برای فیلم آواز گنجشک‌ها و در سال ۱۴۰۲ برای فیلم پرویزخان برنده این جایزه شد.
در کارنامه هنری «حسن حسندوست» تدوین فیلم‌هایی همچون: هامون، بچه‌های آسمان، شهر موش‌ها، اجاره نشین‌ها، مادر، خورشید، اشباح، جامه دران، آواز گنجشک‌ها، بید مجنون، یه حبه قند، نسل سوخته، بانو، چکمه و ..‌ قرار دارد.

امین تارخ نقش مهمی در ارتقاء بازیگری سینمای ایران داشته است/ تارخ به حرفه خود عشق می‌ورزید/ موزه سینما نباید از حضور هنرمندان خالی باشد/ امین تارخ از مفاخر این سرزمین است/ بهمن فرمان آرا گنجینه افتخارات مازیار میری در موزه سینما را افتتاح کرد

مراسم نکوداشت امین تارخ و رونمایی از گنجینه افتخارات او با حضور هنرمندان، مدیران و علاقه‌مندان به این بازیگر فقید در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.

تارخ شکل دیگری از بازیگری را وارد سینما کرد

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در ابتدای این مراسم رامبد جوان مجری این برنامه و بازیگر، نویسنده و کارگردان سینمای ایران ضمن عرض خیر مقدم به مهمانان حاضر در مراسم گفت: درباره امین تارخ حرف‌های بسیاری در ذهن دارم اما با این وجود نمی‌دانم چه باید بگویم. برگزاری مراسم نکوداشت در غیاب او خوشایند هیچکس نیست اما زمانی که با من تماس گرفتنو و موضوع این برنامه را اعلام کردند خود را به موزه سینما رساندم.

وی ادامه داد: آقای تارخ متعلق به نسلی از بازیگری بودند که شکل، سیاق و سبکی دیگر از این هنر را وارد تلویزیون، سینما و تئاتر ایران کردند. همه ما که از نسل‌های بعد از ایشان به شمار می‌رویم مدیون افرادی همچون امین تارخ هستیم. ایشان باعث تغییر شکل روش‌های بازیگری شد و اهمیت بیان، صدا و ویژگی‌های بازیگری که مقابل دوربین قرار می‌گیرد را به شکلی دیگر مطرح کرد.

جوان افزود: من از آقای تارخ و فرزندان او خاطرات بیشماری دارم. بخشی از خانه او به آموزشگاه اختصاص داشت و این فضا برای هنرجویان به اندازه‌ای صمیمی، راحت و دوست داشتنی بود که با وجود حاکم بودن نوعی انتظباط، افراد در راهرو ها مدام در حال حرکت بوده و تارخ نیز به صورت پیوسته مشغول معاشرت با آن‌ها بود و بخشی از فرآیند آموزش نیز در همین حین اتفاق می‌افتاد.

در ادامه این مراسم کلیپی از سخنان هنرمندان سینما و تئاتر درباره امین تارخ پخش شد.

جوان بیان داشت: اولین تجربه دیدار من با او  در سال ۱۳۷۱ با فیلم «مجسمه» اتفاق افتاد. در آن زمان من بسیار جوان بودم و تنها به دلیل داشتن موهای بلند  برای ایفای نقش در آن فیلم انتخاب شدم و بخشی از دانشجویان حاضر در آن فیلم به شمار می‌رفتم و زمانی که تارخ را از نزدیک دیدم نفسم بند آمد. امین تارخ جوایز بسیاری را در کارنامه خود داشت و قدر ندیدن او شاید به دلیل نقش‌های متنوعی باشد که این بازیگر ایفاگر آن‌ها بود.

وی با بیان اینکه تارخ  بازیگران بسیاری را پرورش داد که هم اکنون در فضای سینما و تئاتر ایران حضور دارند، خاطرنشان کرد: افرادی همچون حبیب رضایی، مهتاب کرامتی، ترانه علیدوستی، پوریا پورسرخ، گلاره عباسی، مجید واشقانی، شبنم مقدمی و بسیاری دیگر از جمله این هنرمندان هستند. ای کاش فعالیت این آموزشگاه همچنان ادامه پیدا می‌کرد.

موزه سینما خانه هنرمندان است

در ادامه این مراسم، مجید اسماعیلی مدیرعامل موزه سینما نیز گفت: کار اصلی موزه‌ها گردآوردی، نگهداری، عرضه و نمایش، و همچنین پژوهش و آموزش است اما مهم‌ترین نکته‌ای که برای  موزه سینما که مورد توجه و اولیت اصلی بوده و گنجینه موزه محسوب می‌شود، افراد حاضر در این حرفه هستند.

وی افزود: همه افراد حاضر در خانواده بزرگ سینما باید موزه سینما را خانه خود بدانند و نیاز است تلاش کنیم تا این خانه همیشه آباد، پربار و پربیننده باشد، به گونه‌ای که نسلی که مخاطب اصلی موزه هستند همواره بتوانند گنجینه‌های زنده را نیز رصد کنند. موزه سینما هیچگاه نباید خالی از حضور هنرمندان باشد.

پژمان بازغی، رئیس انجمن بازیگران نیز گفت: از آقای دکتر اسماعیلی و مجموعه موزه سینما برای فراهم آوردن این فرصت تشکر می‌کنم. به نظر من امروز بزرگداشت معلمی است که در دهه هفتاد از او بسیار آموختیم. در آن زمان من یک جوان علاقه‌مند به سینما بودم و کامبیز کاشفی از دوستان من به آموزشگاه آقای تارخ می‌آمد و زمانی که به رشت بازمی‌گشت، آموخته‌های خود را به ما منتقل می‌کرد.

وی بیان داشت: آموزش‌های امین تارخ نه تنها از طریق او، بلکه از طریق شاگردانش نیز به جامعه هنری تسری پیدا کرده و نقش مهمی در ارتقاء بازیگری سینمای ایران داشته است.

بازغی بیان داشت: من هیچگاه افتخار همکاری با تارخ را نداشتم و فکر می‌کنم او در شرایطی از میان ما رفت که نتوانستیم آنطور که باید مراسمی درخور را برای او برگزار کنیم و به همین دلیل از خانواده او عذرخواهی می‌کنم. پیش از این در انجمن بازیگران بزرگانی همچون آقای داوود رشیدی، امین تارخ و فاطمه معتمدآریا حضور داشتند و من تلاش می‌کنم بتوانم به عنوان عضو کوچکی از این مجموعه وظایف خود را به نحو احسن به انجام برسانم.

عده زیادی با رفتن تارخ یتیم شدند

سپس مسعود کرامتی، بازیگر سینم و از دوستان خانوادگی تارخ گفت: امین تارخ بازیگری تاثیر گذار و مهم در سینمای ایران بود و دوستان دیگری نیز به این موضوع اشاره کردند. همچنین او یکی از موسسین انجمن بازیگران به شمار می‌رفت و به عنوان یک معلم دارای نقشی سازنده بود.

کرامتی ادامه داد: برای من فارغ از این موارد،  او یک دوست نزدیک و باجناغ من بود و نقشی مهم در خانواده عهده‌دار بود. او فردی مهم و یک پشتیبان بزرگ برای خانواده به شمار می‌رفت و عده زیادی که در دایره خویشاندان او نبودند نیز با رفتن این هنرمند از دنیا یتیم شدند.

کرامتی ادامه داد: حضور او به اندازه‌ای مهم، دلگرم کننده و تاثیر گذار بود که نمی‌توان حدی برای آن قائل شد. بعد از درگذشت تارخ زمانی که با مانی فرزند او صحبت می‌کردم اشاره کرد که بسیار تنها شده است، چراکه همه زندگی خود را وابسته به پدر می‌دانست. در نبود تارخ همه ما یک پشتیبان بزرگ را از دست دادیم و یتیم شدیم.

جوان که اجرای مراسم را بر عهده داشت گفت: نگار جواهریان در سال ۹۶ پدر خود را از دست داد و همچنان نیز گاهی اوقات زمانی که دلتنگ پدر می‌شود، به شدت اشک می‌ریزد و هنوز پس از گذشت هفت سال در نبود او ابراز دلتنگی می‌کند. گویی از دست دادن پدر غمی است که هیچ گاه قرار نیست تسکین پیدا کند. امین تارخ یک پدر جذاب، گرم، دوست داشتنی و حامی بود.

تارخ از موسسان انجمن بازیگران بود

سپس علی دهکردی مدیرعامل خانه سینما گفت: امین تارخ فردی بزرگ بود و نمی‌توان این موضوع را انکار کرد و تا ابد نام او در سینمای ایران بزرگ و ماندگار خواهد بود. تارخ دارای چهره و صدایی جذاب و حسرت برانگیز بود و نقش‌های مهم و پر ابهتی را از خود به یادگار گذاشت و در مقابل دوربین بهترین کارگردان‌ها حاضر شد.

دهکردی با بیان اینکه تارخ نامی ماندگار از خود به ثبت رساند و در میان ما لایق‌ترین بازیگر برای استاد خوانده شدن بود، افزود: او یک مدافع صنفی و حرفه‌ای بزرگ به شمار می‌رفت و از بانیان انجمن بازیگران و خانه سینما بود و اولین جلسات انجمن بازیگران در دفتر شخصی امین تارخ برگزار شده است.

دهکردی ادامه داد: او به این انجمن تعصب داشت و دلسوز همه بود و متاسفانه این هنرمند در زمان بسیار بدی از میان ما رفت. روزهایی که بیماری کرونا دامن گیر شده بود و مشکلات مختلف دیگری نیز وجود داشت و امکان برگزاری مراسمی درخور برای او پیش نیامد.

امین تارخ از مفاخر این سرزمین است

در ادامه اصغر همت، بازیگر پیشکسوت سینما نیز درباره امین تارخ گفت: یادم می آید در سال ۹۴ به تارخ گفتم  اکنون پنجاه سال از حضور ما در عالم هنر می‌گذرد و به دلیل دوستی میان ما، از تارخ حرف‌های بسیاری برای گفتن دارم. او بسیار به من نزدیک بود و به نوعی صندوقچه اسرار یکدیگر بودیم.

همت با بیان اینکه امین تارخ قدر ندید و در زمان نامناسبی از میان ما رفت، ادامه داد: درباره زندگی خود و امین تارخ ناگفتنی‌های بسیاری وجود دارد و می‌توانم برمبنای آن کتابی را به رشته تحریر درآورم. امین تارخ بدون شک از مفاخر ملی این سرزمین به شمار می‌رود و حتی در کارهای مذهبی نیز فردی سرآمد است. او در مجموعه‌های «سربداران» و «معصومیت از دست رفته» و «ابن سینا» حضوری درخشان داشت و زمانی که ساخت سریال‌های ماورایی در تلویزیون آغاز شد او در «اغما» درخشش فوق‌العاده‌ای داشت. نمی‌توان هیچ گاه آن سکانس درخشان روی پشت بام بارانی و صحبت‌های او با خدا را فراموش کرد.

همت خاطرنشان کرد: امین تارخ کار خود را با سریال «شهر من شیراز» آغاز کرده بود و به همین دلیل منطقه‌ای در شیراز به نام او نامگذاری شده است. او خدماتی بسیاری به فرهنگ مملکت داشته است و دارای نامی ماندگار در تاریخ سرزمین خواهد بود.

جریان آموزش تارخ همچون رودخانه ای ادامه دارد

در بخش دیگری از این مراسم محمدمهدی عسگرپور فیلمساز و مدیر فرهنگی گفت: من افتخار همکاری با آقای تارخ را در دو سریال داشتم. در حالی که برخی گمان می‌کنند که همکاری ما بیش از این دو مجموعه بوده است و زمانی که به این اتفاق فکر کردم متوجه شدم که بحث غلظت حضور او مطرح است که فارغ از مباحث کمی می‌توان به آن پرداخت. امین تارخ در حوزه بازیگری، تدریس و خانواده دارای حضوری بسیار موثر بود و به همین دلیل نمی‌توان رفتن او را باور کرد.

وی یادآور شد: او به دلیل جریانی که در حوزه آموزش بازیگری ایجاد کرد همچون رودخانه‌ای است که تا ابد ادامه دارد و باید درباره حضور موثر او مطالعه جدی صورت گیرد. در خلال این مطالعه می‌توان حتی به مرور تاریخ سینمای پس از انقلاب پرداخت. امین تارخ در زمانی که نقش‌های متفاوتی وجود داشت توانست از قابلیت‌های بی‌شمار خود استفاده کند اما متاسفانه هرچه جلوتر آمدیم، شرایط تغییر کرد و امروزه دیگر نشان پررنگی از نقش‌های متفاوت وجود ندارد.

عسگرپور در پایان اظهار امیدواری کرد که افرادی شبیه به آقای تارخ در فضای هنری کشور ظهور پیدا کنند.

 

امین تارخ دین خود را به تئار ادا کرد

محمدعلی ساربان بازیگر پیشکسوت نیز گفت: من به سال‌های ۱۳۵۲ بازمی‌گردم، زمانی که تارخ وارد دانشکده شد و در آن سال‌ها، دانشکده هنرهای زیبا بهترین دوران خود را سپری می‌کرد. افرادی همچون ایرج راد، عزت الله انتظامی، اسماعیل محرابی، داریوش فرهنگ، مهدی هاشمی و… سال بالایی‌های ما به شمار می‌رفتند که بعدها همگی به مقام استادی در تئاتر ایران رسیدند.

وی با بیان اینکه امین تارخ در همان ابتدای ورود خود به دانشگاه یک گروه بسیار خوب متشکل از جوانان با استعداد تشکیل داد، افزود: آن‌ها در محوطه دانشکده به کار تئاتر مشغول بودند. او به کار خود و هنر تئاتر عشق می‌ورزید و در شیراز نیز به دلیل وجود یک مرکز هنری، تارخ موقعیت مناسبی را برای پرورش در اختیار داشت. امین تارخ خود را موظف می‌دانست تا آموخته‌های خود را به دیگران منتقل کند و به همین دلیل در سال ۱۳۷۳ آموزشگاه خود را تشکیل داد و جوانان بسیاری از علاقه‌مندان بازیگری در آنجا به آموزش فنون مختلف پرداختند. تارخ دین خود را به تئاتر ادا کرد و در زمینه فعالیت‌های صنفی نیز حضوری بسیار موثر داشت.

ساربان ادامه داد: من در سریال «سربداران» با او همبازی بودم و این هنرمند حتی در مواقع استراحت نیز در سر صحنه مشغول مطالعه بر روی نقش خود بود و تنها به سناریو اکتفا نمی‌کرد،  بلکه با یک نقش زندگی کرده و آن را از آن خود می‌کرد.

در پایان نیما تارخ، فرزند زنده یاد امین تارخ نیز در سخنان کوتاه بیان داشت : یاد و خاطره امین تارخ هیچگاه فراموش نخواهد شد و خلا وجود ایشان همواره وجود خواهد داشت. تا زمانی که افراد در قید حیات هستند باید قدر آن‌ها را بدانیم. ای کاش جهان به مکانی مهربان‌تر تبدیل شوند. متاسفانه بسیاری از هنرمندانی که نقش خیال می‌زنند بیکار شده و از مشکلات معیشتی رنج می‌برند و مهربان بودن با آن‌ها بسیار واجب است.

در پایان این مراسم توسط مجید اسماعیلی مدیر عامل موزه سینما از خانواده زنده‌یاد امین تارخ تقدیر شد.

همچنین در ابتدای این برنامه از گنجینه افتخارات مازیار میری، فیلمساز سینمای ایران نیز توسط بهمن فرمان‌آرا رونمایی شد.

در این مراسم افرادی همچون فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت، علی ربیعی، بهمن فرمان آرا، محمد مهدی عسگرپور، منوچهر محمدی، منوچهر شاهسواری، علی دهکردی، همایون اسعدیان، پژمان بازعی، حبیب رضایی، اصغر همت، گوهر خیراندیش، مسعود کرامنی، مهوش وقاری، محمدعلی ساربان، نیما تارخ، امین تارخ، نامی تارخ، همسر زنده یاد امین تارخ، خسرو دهقان، محمود گبرلو، فرامرز روشنایی و… حضور داشتند.

 

سخنگوی دولت چهاردهم در مراسم نکوداشت امین تارخ در موزه سینما: پیوستگی هنرمندان از جنس عشق است / چیزی که باقی می ماند هنرمندانه زیستن است

فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت چهاردهم در اولین برنامه رسمی به عنوان سخنگو در مراسم نکوداشت زنده یاد امین تارخ در موزه سینما حضور پیدا کرد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، فاطمه مهاجرانی طی سخنانی گفت: درد فراق برخی ها همیشه تازه است و فراق مصداق بریدن یک اندام از بدن است اما نکته مهم این است که رسم خلق دنیا همین فراق و از دست دادن است.
وی ادامه داد: همه ما از یک در وارد و از یک در دیگر خارج می شویم و در این میان خوشا آنهایی که از خود نقش عشق برجای می گذارند زیرا ان چیزی که نمی میرد عشق و محبت و هنرمندانه زیستن است.
سخنگوی دولت چهاردهم با اشاره به خاطرات خوبی که امین تارخ از خود بر جای گذاشته است بیان داشت: ما در دنیا بازیگران زیادی داشتبم که آمدند و رفتند اما همه آنها نقشی جاودان و نقشی از عشق و مهر نداشتند. اینکه ما فرصت داشته باشیم هنرمندانه زندگی کنیم خود به تنهایی یک توفیق بزدگ است‌.
مهاجرانی با اشاره به اهمیت حضور هنرمندان در جامعه گفت: هنری که شما از طریق خلق آثار هنری در سینما، تئاتر و تلویزیون به ما مردم ارایه می کنید نقش پر رنگی در زندگی ما دارد حتی شاید خود شما به این امر واقف نباشید.
وی ادامه داد: شما هنرمندان پیوستگی را به ما ارایه می کنید که از جنس عشق است و خوشا به حال کسانی که با عشق زندگی می کنند و خوش بحال کسانی که می دانند به جز هنر دوران هبچ منزلتی جاودانه نیست.
مهاجرانی با اشاره به اینکه همه مسئولیت ها زودگذر هستند گفت: سمتهایی همچون سخنگوی دولت و سایر آنها ماندنی نیست و یک مقام اعتباری است. به همین دلیل ترجیح می دهم در اینجا از دولت عشق، دولت وفاق و دولت مهر بگویم.
وی با بیان اینکه من بر سر سفره هنر لقنه خوردم و دست بوس شما هنرمندان هستم، بیان داشت: هنرمندانی همچون امین تارخ نقش های جاودانی به یادگار گذاشتند که هرگز فراموش نمی شوند زیرا رشته محبت را گسترش دادند و توانستند انسان تاثیرگذاری باشند و معلمی کنند.
وی ادامه داد: امین تارخ معلمی کرد به این معنا که به شاگردان و دیگران راه و رسم محبت و بزرگی کردن را آموزش داد و در این راه خست به خرج نداد زیرا معلم نمی تواند خسیس باشد.
مهاجراتی بیان داشت: وقتی عشق را به دیگران می دهیم ان عشق تکثیر می شوند و به ما برمی گردد. امین تارخ آن عشق و آن این مردم و کشور بود لذا در دل تک تک ما جای دارد.

در نمایش «باد صبا» در موزه سینما مطرح شد:«باد صبا» برای یک آلبوم خانوادگی است / لاموریس احیا کننده رمانتیسیسم در سینما بود

نسخه اصلاح و مرمت شده مستند «باد صبا» ساخته آلبرت لاموریس با حضور محمدرضا اصلانی، فیلمساز پیشکسوت و سعید رشتیان، مستندساز شناخته شده در قالب برنامه «شب‌های مستند» موزه سینما در سالن فردوس این مجموعه برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، محمدرضا اصلانی، فیلمساز پیشکسوت سینمای ایران گفت: من لاموریس را با فیلم «بادکنک قرمز» شناختم که اثری شاعرانه و رمانتیک بود. سینمای جهان بسیار محدود به مباحث رمانتیک می‌پردازد و لاموریس احیا کننده رمانتیسیسم در سینمای مستند بوده و «باد صبا» نیز یک فیلم رمانتیک درباره ایران است.

وی ادامه داد: لاموریس برای ساخت این فیلم هلی کوپتری طراحی می‌کند که بدون لرزش باشد، چراکه تا آن زمان فیلم‌های ساخته شده به وسیله هلی کوپتر دارای لرزش‌های زیادی بود و نمی‌شد در آن‌ها امری زیبایی شناسانه را به وجود آورد. لاموریس با تکنسین‌های مختلفی کار کرد تا سرانجام توانست موتوری برای یک هلی کوپتر دو فرمانه طراحی کند تا بدون لرزش باشد.

کارگردان «شطرنج باد» افزود: او با طراحی تازه خود فیلم‌های مختلفی را کارگردانی کرد و به وجود آورنده حرکت سَیَلانی در سینما بود. شهرت اولیه لاموریس به فیلم «بادکنک قرمز» باز می‌گردد و به همین دلیل برای ساخت «باد صبا» به ایران دعوت شد. لاموریس برای گفتار انگلیسی این فیلم علاقه نداشت تا از فردی جهان سومی استفاده کند اما در ایران منوچهر انور به او پیشنهاد شد. انور برای روایت این اثر، گفتار فرانسوی آن را مبنای کار خود قرار داد و گفتار آن را به انگلیسی و فرانسوی نوشت و ایده لاموریس را در متن پیاده کرد.

اصلانی ابراز داشت: انور دانش آموخته تئاتر در دانشگاه سلطنتی لندن بود و زبان انگلیسی همچون زبان دوم مادری برای او محسوب می‌شد. او وظیفه گفتار فیلم‌های تبلیغاتی پرطمطراق وزارت فرهنگ و هنر را برعهده داشت و تنها به زبان انگلیسی روی این آثار صحبت می‌کرد. فیلم «جام حسنلو» نخستین فیلم فارسی زبان بود که انور گفتار آن را برعهده داشت و من بسیار تلاش کردم تا او را برای بیان نقش حلاج راضی کنم. پس از آن بود که انور مجاب شد که گفتار فارسی فیلم «باد صبا» را نیز بپذیرد.

وی خاطرنشان کرد: سینمای مستند ایران همواره سینمایی فقیر بوده است و فیلمسازان ایران با تکنولوژی محدودی که وجود داشت تلاش می‌کردند تا آثار خود را تولید کنند و بیش از تکنولوژی، بر ایده‌های خود تکیه داشتند. برای مثال فیلم «اربعین» ساخته ناصر تقوایی یک فیلم تکنولوژیک نیست، بلکه ایده‌های تدوینی و ساختاری خاصی در آن استفاده شده است و یک بینش استاتیک باعث جذاب شدن آن کار شده است. در مقابل، لاموریس متعلق به جهان تکنولوژیک بود، تفاوت تکنولوژی فرانسوی  با آمریکایی در این است که تکنولوژی فرانسه با نوعی زیبایی شناسی خاص ترکیب شده بود و وجوه صنعتی در آن کم‌رنگ‌تر به نظر می‌رسد.

اصلانی با بیان اینکه لاموریس به واسطه امر تکنولوژیک موفق شد تا به نوعی امر زیبایی شناسانه دست پیدا کند، افزود: این مسئله موضوعی است که ما همچنان در ایران به آن دست پیدا نکرده‌ایم. سینمای مستند ایران با فعالیت‌های روشنفکران ایرانی نظیر فریدون رهنما، انور و گلستان به راه افتاد و آثاری متکی بر ایده‌هایی خلاقانه شکل گرفت که همچنان نیز دیدنی به نظر می‌رسند. فیلمسازی مستند در آن سال‌ها هنوز به یک حرفه مشخص تبدیل نشده بود و بیشتر با امر اشتیاق در ارتباط بود. نکته مهم این است که همواره هنر و اندیشه‌های پیشرو در آغاز با مخالفت رو به رو می‌شود و بسیاری از حرکت‌های صورت گرفته به دلیلی چنین نوع برخوردی مجال جهانی شدن پیدا نکرده است. در دهه پنجاه ایران در تولید مستندهای دراماتیک در جهان پیشرو بود اما همین فضا منجر به ناشناخته ماندن بسیاری از آثار شد. ایران می‌توانست به عنوان بنیان‌گذار مستند دراماتیک در جهان شناخته شود اما متاسفانه این فرصت از دست رفت و سال‌ها بعد و در دهه نود بی بی سی این عنوان را به خود اختصاص داد.

اصلانی بیان داشت: متاسفانه هنگام فیلمبرداری فیلم «باد صبا» هلی‌کوپتر حامل لاموریس و گروه فیلمبرداری بر اثر سانحه‌ای بر فراز سد کرج سقوط می‌کند و همگی جان خود را از دست می‌دهند. این فیلم نشان می‌دهد که چگونه تکنولوژی می‌تواند ایجاد کننده امر زیبایی شناسانه باشد. در «باد صبا» به پیشرفت‌های صنعتی ایران پرداخته نشده است و به همین دلیل چندان مورد استقبال واقع نشد. «باد صبا» در دهه هشتاد به واسطه تلویزیون و دوران مسئولیت جعفری جلوه در شبکه یک دوباره مطرح می‌شود و همان زمان این اثر دوبار روی آنتن تلویزیون رفت.

اصلانی افزود: فیلم «باد صبا» به واسطه سبقه نقاشانه خود نیز دارای اهمیت است و ایده‌های اولیه آن با تاثیر از اشر شکل گرفته است. مفهوم دید از بالا را اشر در جهان وارد حوزه نقاشی کرد و در نگاه لاموریس نیز جریان پیدا کرد.

سعید رشتیان، فیلمساز پیشکسوت سینمای مستند نیز گفت: در آن دوره حرکت و تجربه‌های سینمای ایران آغاز شده و آقای اصلانی نیز مشغول پروژه «ایران زمین» بود و مستندهای شاعرانه‌ای در قالب تجربه‌های تازه به ثمر می‌نشست. باید نسبت ظرفیت‌های فناوری موجود در سینمای ایران با این اثر سنجیده شود.

وی ادامه داد: به لحاظ سبک و سیاق سال‌ها طول کشید تا این تجربه در سینمای کشور پذیرفته شده و به کار گرفته شود. برخی عقیده دارند که «باد صبا» تکه‌ای جدا از تجربه‌های سینمای مستند ایران است و ارتباط چندانی با آن ندارد، چراکه تنها پس از گذشت سالیان بسیار این تجربه درک و جذب شد. البته در دهه‌های پس از انقلاب تلاش‌هایی برای نزدیک شد تجربه‌های داخلی به عرصه جهانی صورت گرفت اما همچنان این فاصله باقی ماند.

محمدعلی حسین نژاد نیز بیان داشت: من تاکنون این فیلم را بیش از 10 بار در سالن سینما دیده‌ام و همواره شاهد کشف تازه‌ای از آن هستم. راوی این اثر باد صبا بوده که برداشت‌های خود را از ایران روایت می‌کند و به همین دلیل است که بیشتر صحنه‌‌های فیلم از نمای بالا فیلمبرداری شده است.

ارد عطارپور فیلمساز شناخته شده سینمای مستند نیز درباره فیلم گفت: من فیلم «بادکنک قرمز» لاموریس را دیده‌ام و به نظرم بسیار فیلم خوب و الهام بخشی است و سینمای کوتاه داستانی ایران از آن اثر بسیار سود برده است. پس از «بادکنک قرمز» توجه لاموریس به آسمان جلب می‌شود و او این نما را به کرات در آثار خود مورد استفاده قرار می‌دهد. لاموریس به دلیلی هوش، ذکاوت و نوع نگاه خاص خود، نوعی غافل‌گیری را به مخاطب هدیه می‌داد. در آن زمان دیدن زمین از نمای بالا بسیار غافل‌گیر کننده بود و تصور آن دشوار به نظر می‌رسید. روابط عاطفی، خیال انگیز و شاعرانه توسط لاموریس به فیلم تزریق شده است و این موضوع با دخالت در زندگی مردم صورت پذیرفت که گاهی نیز مورد انتقاد واقع می‌شد. «باد صبا» برای من مانند یک آلبوم خانوادگی است که پس از پنجاه سال و از دریچه آن مجددا به تصاویری از ایران نگاه می‌کنیم و همین مسئله به آن وجهی خیال انگیز داده است. بسیاری از مراکز یزد و اصفهان که در فیلم دیده می‌شوند امروزه دیگر وجود ندارند و همین موضوع باعث نوعی شیفتگی شده است. در «باد صبا» انور نقش برجسته‌ای دارد و شاید بتوان او را یکی از مولفه‌های اصلی این اثر دانست.

در این برنامه افرادی همچون: محمدرضا اصلانی، نظام الدین کیایی، خسرو دهقان، سعید رشتیان، کیوان کیانی، مرتضی شاملی، ارد عطارپور، فخرالدین سیدی، سعید الهی، محمدعلی حسین نژاد، فخرالدین سیدی، محمد طیب و …حضور داشتند.

فیلم مستند «باد صبا» که توسط فیلمخانه ملی ایران اصلاح و مرمت شده در موزه سینمای ایران به نمایش درآمد.

 

 

سینمای اندیشه ورز باید با مقوله عاشورا گره بخورد/باید به دنبال بازآفریدن ارزش‌ها باشیم

در آستانه اربعین حسینی نشست بررسی سینمای «محرم و عاشورا» با حضور حسن جلایر تهیه کننده سینما ، داریوش یاری کارگردان سینما، سعید الهی تهیه کننده و کارشناس فرهنگی، هادی مقدم دوست کارگردان سینما، مسعود سخاوت آهنگساز و موسیقیدان و محمدرضا ورزی کارگردان به میزبانی مجید اسماعیلی مدیرعامل موزه سینما برگزار شد.

باید نسل جدید را با واقعه عاشورا آشنا کنیم

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، مجید اسماعیلی مدیرعامل موزه سینما در ابتدای این نشست گفت: قصد داریم در این نشست به موضوع سینما و ارتباط آن با واقعه عاشورا و حضرت سیدالشهدا بپردازیم. امروز در دورانی به سر می‌بریم که فرآیندهای یادگیری به شکل فزاینده‌ای در حال تصویری شدن است. زمانی در این کشور امر یادگیری از طریق طبیعت، بزرگان و… اتفاق می‌افتاد اما امروزه بیش از ۸۳ درصد از یادگیری از طریق تصاویر دراماتیزه شده و به صورت غیرمستقیم اتفاق می‌افتد. در این دوران بحران‌های متفاوتی نیز وجود دارد که ایران نیز مانند هر کشور دیگری با آن درگیر است.

وی افزود: اگر کشوری بخواهد به سمت حل چنین بحران‌هایی حرکت کند، ناگریز است تا بر داشته‌های خود تکیه کند. جامعه ایرانی از ظرفیت بزرگ اسلام تشیع بهره‌مند است و موضوع سید الشهدا می‌تواند عصاره اسلام ناب به شمار رود. فیلم‌های مرتبط با سیدالشهدا با شرایط بسیاری دشواری به سرانجام می‌رسند اما چرخه تولید، توزیع و مصرف ناکارآمد بوده و متاسفانه چنین آثاری فروش مناسبی را تجربه نمی‌کنند. کشوری که مبانی اعتقادی آن متکی به آموزه‌های سیدالشهدا است متاسفانه تعداد فیلم‌های آن در ارتباط با این شخصیت بزرگوار به ۱۰ عدد نمی‌رسد. حتی مفاهیمی که سیدالشهدا برای برپایی آن قیام کردند نیز چندان در سینمای ایران مورد پرداخت قرار نگرفته است.

اسماعیلی خاطرنشان کرد: دوستان متولی امر فرهنگ به سریال‌های تلویزیونی تاکید دارند اما به نظر من در این مدیوم نیز اتفاق خاصی به جز چند اثر محدود رخ نداده است. فضای دانش آموزی و دانشجویی ثابت می‌کند که نسل جدید از موضوعات مربوط به اهل بیت و تاریخی تهی شده‌ است و برخی خانواده‌ها از اینکه ارتباط فرزندانشان با موضوع سیدالشهدا کم‌رنگ شده، بسیار گله‌مند هستند.

مدیرعامل موزه سینما با بیان اینکه در پرداخت حماسه عاشورا خلا بزرگی وجود دارد و به همین دلیل اتفاق‌هایی به وقوع پیوسته است، بیان داشت: باید دید چه کنیم تا مشکلات تولیدات مربوط به امام حسین(ع) به عنوان موضوعی راه‌گشا در ارتباط با هویت و فطرت انسان، مرتفع شود؟ موضوع اصلی حیات امام حسین (ع) عزت‌مندی است و زمانی که ایشان از مدینه خارج می‌شوند، مهم‌ترین مسئله برای ایشان بی‌تفاوت نبودن است. اگر از امروز سینمای ایران تا زمانی که این هنر وجود دارد، به موضوع و عصاره این مرد تاریخی بپردازد، می‌تواند هزاران اثر به وجود بیاورد.

اسماعیلی خاطرنشان کرد: زمانی که به موضوع عاشورا نزدیک می‌شویم تازه به گستردگی این حوزه پی برده و می‌فهمیم باید به چه عناوین دیگری نیز پرداخته شود. اگر تعریف ما از دین صحیح باشد، آن وقت تعریف ما از سیدالشهدا در حوزه دین نیز درست خواهد بود.

وی ادامه داد: نمی توان سینما را به سینمای دینی و غیردینی تقسیم کنیم زیرا سینمای غیردینی یعنی سینمای بد و باید بپذیریم که عاشورا یک روز نیست که تمام شده باشد ،عاشورا هر روز شروع می‌شود و با رفتاری که ما انجام می‌دهیم یک بخشی از آن کامل می‌شود. ما با یک مواجهه تمدنی بزرگی سر و کار داریم که یک طرف آن پروردگار ، انباء و اولیاء هستند و یک طرف دیگر جریانی است که با آن مخالفت دارد و نقطه اوج این دو تمدن عاشورا است. اینکه ما امروز به زبان رایج تصویر نمی‌توانیم تصویرهای بیشتری را تولید کنیم نکته‌ای است که باید مورد توجه قراردهیم.

اسماعیلی بیان داشت: نکته مهم این است که با چه مخاطب، بیان و رویکری باید به موضوع سیدالشهدا بپردازیم تا نسل‌های امروز که از این موضوع فاصله گرفته‌اند بتوانند آشنایی بیشتری پیدا کنند و بتوانیم از این مواجهه تمدنی عظیمی که در عالم شکل گرفته در سمت درستی قرار بگیریم و آنچه در تاریخ قرار گرفته را به نسل جدید نشان بدهیم.

باید حکمت و اخلاق در جامعه ایرانی جاری شود

داریوش یاری، نویسنده و کارگردان سینما نیز گفت: چیزی که داستان حسین بن علی (ع) به ما می گوید ماجرای ظلم ستیزی است، ایستادن در برابر ظلم و ظالم است. با این تعریف وقتی ماجرای حسین بن علی (ع) را ببینید متوجه می‌شوید که به واسطه همتی که حضرت زینب (س) از پس واقعه انجام می‌دهد ، شخصیت به اسطوره و ماجرا به حماسه تبدیل می‌شود زیرا ما باید آن را در تاریخ نگه داریم.

وی خاطرنشان کرد: من به عنوان کارگردان و نویسنده‌ای که دوست دارم در این زمینه فیلم بسازم بخش زیاد و جدی آن را از منبر و زبان مداح‌ها یاد گرفتم. خیال‌سازی که در منبرها کردم من را شیفه کرد تا آرام آرام بیایم و از زبان و ادبیات تصویری استفاده کنم و تجربیاتم را با مخاطب به اشتراک بگذارم.

کارگردان «شورعاشقی» ادامه داد: از دورانی در تاریخ این کشور یک طیف با اندیشه به خصوصی، فکر کردند که باید این واقعه را تعریف کنند و به خود اجازه می‌دهد تا خود به روایت این واقعه بپردازد و به همین دلیل یک سینماگر را برای مطرح کردن شکل ارائه پیام‌های عاشورایی بنا به مصلحت‌هایی تحت فشار قرار می‌دهند درحالیکه باید به هنرمندان اعتماد شود تا آن‌ها بتوانند کار خود را به درستی به تصویر بکشند. جامعه می‌داند که چرا باید به سراغ حسین بن علی(ع) برود و نیاز و طلب خود را از این واقعه طلب کند. باید فکر را به میدان آورد و از کم‌کاری و ادعا در این زمینه پرهیز کرد.

این سینماگر افزود: واقعه کربلا تنها نبردی میان شخص عمرسعد و حسین بن علی(ع) نیست بلکه نبرد میان بخشش و حرص و طمع و بی وفایی و وفای به عهد است. باید بستری از اندیشه در جامعه شکل بگیرد، سوالاتی ایجاد شود، بحرانی در جامعه افتاده باشد تا روشنفکران و صاحبان اندیشه بتواند به آن پاسخ بدهد و در جامعه گسترش پیدا کند. در جاهایی لازم است گفتمان شکل بگیرد و مفاهیمی از آن بیرون بیاد تا هنرمند را متوجه ساخت فیلمی درباره آن کند.

سینمای عاشورایی باید گره خورده با سینمای روشنفکری و اجتماعی باشد

سعید الهی تهیه کننده و کارشناس سینما نیز گفت: در بحث یادگیری، موضوع انتقال پیام مطرح می‌شود که چگونه باید یک پیام برای اثربخشی بهتر در اختیار مخاطب قرار گیرد؟ ابزاری به نام رسانه این روزها در حوزه سینما تمرکز بیشتری پیدا کرده است. امروزه درحوزه سینما و پلتفرم‌ها، این ابزار تعریف شده و بسیار اثر بخش است. ممکن است در آینده ابزار دیگری نیز تعریف شود که سینما و تلویزیون را محدودتر کند و ما باید برای آن آمادگی داشته باشیم.

وی ادامه داد: در حوزه علوم انسانی، زمانی که صحبت از پیام می‌شود، باید درباره بسیاری از موضوعات دیگر نظیر مخاطب، ابزار، لحن و… صحبت شود. درباره فیلم‌های تاریخی و مذهبی، من این دغدغه را دارم که آیا جامعه سینما باید به مناسک و شعایر بپردازد و اصرار جمهوری اسلامی برای تولید این آثار چیست. چرا تعداد چنین فیلم‌هایی افزایش پیدا نمی‌کند؟ آیا مشکل از ظرفیت موضوع یا بضاعت سینما و سینماگران ایرانی است؟ سینما یک ابزار تکنولوژیکی است و اینکه بخواهیم مفهوم را از طریق این رسانه انتقال دهیم، کاری بسیار سخت و دشوار محسوب می‌شود. مفاهیمی که در بخش مهندسی فرهنگی کشور تعریف می‌شود، گاهی برای سینماگران غیرقابل ملموس است.

وی ادامه داد: به عنوان مثال، از بصیرت و معرفت افزایی صحبت می‌شود، در حالی که در میان سینماگران ایرانی تعریف دقیقی از این واژه ها وجود ندارد. ابتدا باید به این پرسش پاسخ دهیم که آیا برای انتقال مفاهیم عاشورایی به جامعه راه درستی را طی می‌کنیم؟ ما در سینما نتیجه نگرفتیم و گاهی فکر می‌کنم که شاید نیاز است تا بر منابع سنتی خود تاکید داشته باشیم. شاید راه را به صورت اشتباه طی می‌کنیم و مدیران فرهنگی به این درک نرسیدند که پرداختن به سینمای عاشورایی نیاز به یکسری پیش نیاز دارد که حتما باید رعایت شوند.

این کارشناس سینما بیان داشت: اگر انقلاب و نظام سیاسی ایران متکی برفرهنگ است بنابراین باید سینمای اندیشه ورز ما با مقوله عاشورا گره خورده باشد. اولین آسیب این است که سینمای عاشورا را تفکیک می‌کنیم و آن را تنها مختص به افراد محدودی که دغدغه مند می‌دانیم قرار می دهیم. سینمای عاشورایی باید گره خورده با سینمای آزاد، تجاری، روشنفکری و اجتماعی باشد. همانگونه که شرع عین عقل است و عقل عین شرع، نباید میان این دو نیز تفکیکی صورت گیرد.

الهی یادآور شد: باید در ابتدا موضوع به درستی سنجیده شده و به این سوال پاسخ داده شود که آیا زمانی که فیلمی دینی ساخته می‌شود، باید سازنده اثر فردی مذهبی و قائل به شعایر مذهب شیعه باشد یا خیر؟ مسئولیت پاسخ به این پرسش‌ها برعهده سیاست‌گذاران و مدیران فرهنگی است. بخش خصوصی علاقه‌مند به تولید این آثار نیست و به عقیده من دولت باید در زمینه تولید آثار استراتژیک اینچنینی حضور فعالی داشته باشد. تولید فیلم تاریخی سختی‌های بسیاری دارد و در جمهوری اسلامی، همه دستگاه‌های اجرایی در این امر ثابت قدم نیستند و فیلمسازان گاهی نیز برای پیشرفت تولید یک فیلم، وابسته به روابط شخصی خود هستند.

الهی با طرح این پرسش که آیا در یک فیلم 90 دقیقه‌ای می‌توانیم به تمام وجوه تاریخی اشاره کنیم، بیان داشت: باید دید آیا می‌توان سلیقه تمام طیف‌ها را در خصوص مسائل مذهبی جلب کرد؟ این مسئله نیاز به پژوهشی گسترده و هنر بسیاری دارد تا تمام نظرات تجمیع شده و باید منابع تحقیقی و پژوهشی به صورت دقیق مشخص شود. از سویی دیگر متاسفانه بسیاری از فیلمسازان به خودسانسوری روی می‌آورند که این موضوع به آسیبی جدی بدل شده است و باعث می‌شود تا فیلم‌های کاملی ساخته نشود.

«سفیر» اثری بدون تاریخ مصرف است

محمدرضا ورزی، نویسنده و کارگردان سینما نیز گفت: من همیشه با برخورد مناسبتی با واقعه عاشورا در سینما و تلویزیون مشکل داشتم و عقیده ندارم آثار اینچنینی مانند «شور عاشقی» فقط در ماه محرم اکران شود. اتفاقا باید در فصل مدارس و فعالیت دانشگاه چنین آثاری نمایش داده شوند تا حمایت بیشتری صورت گیرد همانطور که حمایت آموزش و پرورش باعث تکان خوردن گیشه فیلم «ابراهیم خلیل الله» در سال ۸۳ شد.

وی با بیان اینکه فیلم‌ها با موضوع عاشورا تاثیر گذار هستند، افزود: من در دوران نوجوانی پس از تماشای فیلم «سفیر»، نمایشنامه‌ای برای حضرت مسلم نوشتم و از موسیقی آن فیلم برای اجرای نمایشنامه استفاده کردم. به عقیده من فیلم «سفیر» اثری بدون تاریخ مصرف است.

ورزی با بیان اینکه موسیقی در آثار عاشورایی دارای نقش بسیار زیادی است، ادامه داد:  متاسفانه بیشتر به دنبال قصه عاشورا بودیم و کمتر در مسیر دست یافتن و بیان کردن اهداف عاشورایی حرکت کردیم. یکی از ویژگی‌های مجموعه «مختارنامه» این بود که به شدت به دنبال ارسال پیام‌های این واقعه بود و مخاطب بهره‌برداری به روزی هم از مفاهیم دریافتی و طبق شرایط روزمره جامعه انجام می‌داد. مجموعه «ولایت عشق» نیز دارای کارکردی مشابه بود. نباید واقعه عاشورا را تنها به لحاظ تاریخی در سینما بررسی کرد بلکه باید تبیین دقیقی از محتوای این واقعه صورت بگیرد.

وی یادآور شد: فیلمساز باید در این زمنیه دغدغه‌مند باشد اما این مسئله نیز کافی نیست و باید برنامه‌ریزی‌های پیرامونی در جهت خلق پروپاگاندا و تبلیغات صورت بگیرد؛ اقدامی که برای فیلم «محمد»(ص) اثر مجید مجیدی رخ داد و تمام بیلبوردهای شهری درگیر این فیلم شدند. مهم‌تر از فرآیند تولید چنین فیلم‌هایی، بحث تبلیغات برای جذب مخاطب است.

ورزی همچنین بیان داشت: در حاشیه واقعه عاشورا اتفاقاتی رخ داده است که اهمیت آن کمتر از واقعه اصلی نیست. باید پیرامون حادثه عاشورا نیز تحقیق شود و داستان‌های جانبی آن نیز مورد توجه قرار بگیرد زیرا لایه‌های نادیده‌ای هنوز هم میان صفحات تاریخ اسلام وجود دارد.

باید از ساحت اسطوره به ساحت عقلانیت حرکت کنیم

در ادامه این نشست مسعود سخاوت دوست، آهنگساز فیلم‌های شور عاشقی و هیهات نیز گفت: باید در ابتدا ببینیم که در چه دورانی زیست می‌کنیم. در دوره کنونی بسیاری از وقایع واررونه شده و استحاله یافته‌اند. باید به دنبال بازآفریدن ارزش‌ها باشیم و یکی از ارزش‌ها مربوط به واقعه عاشورا است. در دوران جدید و با ظهور پرسش‌های متفاوت با بحران ارزش گذاری صحیح و استدلال رو به رو هستیم. جامعه ایرانی یک جامعه اسطوره‌ای است. اساطیر ایران تغییر شکل و هویت داده‌اند و در دوران کنونی، باز هم شاهد تغییرات دوباره در ارزش‌ها هستیم. برای مثال، شخصیت‌ها به سوپرمن و اسپایدرمن تغییر پیدا کرده‌اند و کودکان دیگر نمی‌خواهند تا شمایل خود را تبدیل به شبیه خوان تکیه‌ها کنند. اگر نتوانیم ساحت اسطوره‌ای را به سمت ساحت عقلانی سازماندهی کنیم به زودی شاهد عدم پذیرش از نسل جوان خواهیم بود و این امر در ادامه به نابودی موضوع منجر خواهد شد.

وی خاطرنشان کرد: امروزه در مساجد و تکیه‌ها افرادی حضور پیدا می‌کنند که میانگین سنی آن‌ها بالای شصت سال است زیرا این تغییر رویه خود را به شکل دیگری در ساحت اسطوره‌ای جدید نشان می‌دهد. ما از ساحت اسطوره به ساحت عقلانیت حرکت نکردیم.

سخاوت دوست با بیان اینکه امروز ارزش‌ها برای فرزندان تغییر کرده است، بیان داشت: «باز این چه شورش است» تصویر من از امام حسین (ع) است اما برای فرزندان که تصویر عزاداری به شکل دیگری نشان داده شده قابل مقایسه با گذشته نیست.

وی در ادامه گفت: در گذشته تنها روایت از طریق دو کانال تلویزیونی و منبر منتقل می‌شد اما امروز دیگر اینگونه نیست و روایت‌های مختلفی از مدیوم‌های گوناگون به مخاطبان منتقل می‌شود و هر مدیا می‌تواند روایت جدیدی را ارائه کند.

این آهنگساز خاطرنشان کرد: اگر توجه کرده باشید فیلم «روز واقعه» تنها با بیان یک پاراگراف از واقعه عاشورا موفق می‌شود مخاطبان خود را تحت تاثیر قرار دهد. در این فیلم ما با سیر سلوک یک انسان باورپذیر و عاشق رو به رو هستیم که به دیگران کمک می‌کند و دارای شک شده است. در این فیلم جلوه‌های مختلف و دیالوگ‌هایی وجود دارد که هر کدام همین الان قابلیت تفسیر دارد. به نظرم زیبایی شناسی عاشورا نجات دهنده سینمای امروز است. واقعه عاشورا در اندیشه مردم شکل خاصی پیدا کرده و می‌تواند جلوه‌های عقلانی پیدا کند و جلوه‌های فلسفی آن نمایان شود و با فرم و بیان امروزی بیان شود. حقیقت این است که جوان امروز از اینکه درباره واقعه عاشورا همه چیز را می‌داند باید با یک مبهم روبرو شود زیرا حقیقت به هیچ عنوان برملا نیست و هیچ فردی مالک حقیقت نیست و یک سری ابهامات در هر واقعه تاریخی می‌تواند وجود داشته باشد.

با یک جریان منظم سینمای عاشورایی به سرانجام می‌رسد

هادی مقدم دوست، نویسنده و کارگردان سینما نیز گفت: بی انضباطی در پژوهش باعث می‌شود تا فعالیت‌های صورت گرفته در این زمینه به نتیجه لازم دست پیدا نکند. به نظرم نوعی هجمه و دستپاچگی در این زمینه وجود دارد که کار را دشوار می‌کند. باید در نظر داشت که با یک جریان منظم ، سینمای عاشورایی به سرانجام می‌رسد. اگر کاستی‌ها و موانع موجود در روندی منظم شناسایی می‌شدند، سیاست گذار، سینماگر و مخاطب نفع خود را از این موضوع دریافت می‌کردند.

وی با بیان اینکه متاسفانه درحال حاضر شرایط به گونه‌ای است که می‌خواهند تقصیرها را به گردن یکدیگر بیاندازند، بیان داشت: درحالیکه تسهیل این موضوع به یک پژوهش جدی نیاز دارد اما بیش از هر چیز به دنبال شناسایی سهم تقصیر در یکدیگر هستیم. بع نظرم بهتر است مسائل باید با صراحت مطرح شوند و باید در این باره نیز توجه جدی صورت بگیرد.

مقدم دوست با بیان اینکه حوزه شناخت زبان به صورت جدی قابل مطالعه است، گفت: زبان از لفظ و معنی تشکیل شده و دارای آداب مخصوص به خود است و عملکرد شخصی که با زبان کار می‌کند، بسیار قابل ملاحظه است. در سینما واژگان و قالب زبان به شکلی دیگر رقم می‌خورد و پرداختن به این موضوع بسیار راه‌گشا خواهد بود. باید درباره معضلات و مشکلات سخن گفته شود و مصائب موجود با صراحت مورد توجه قرار بگیرند. تامل بر روی موضوعات زبانی باعث می‌شود تا شبهات و غفلت‌ها در کانون توجهات باشند.

نقطه شروع هنرمند باید تسلط بر تاریخ دین باشد

حسن جلایر تهیه کننده « سفیر» با بیان اینکه همه می‌دانیم تا زمانی که عقب نشینی کنیم، دشمن هجوم می‌آورد، نیز گفت: در کشور ما هیچ وقت هیچ چیز در جای خود قرار نداشته است و هر فردی اندیشه‌ای داشته در تنهایی خود کاری را صورت داده است. علمای ما یک حُسن بزرگ دارند، آن‌ها معمایی را طرح می‌کنند و کتاب‌های متعددی را در پاسخ به این معما به رشته تحریر درمی‌آورند. باید بررسی شود که ما پیرو چه کسانی هستیم؟ اگر ما خود را مسلمان شیعه می‌دانیم باید تلاش کنیم تا به چنین جایگاهی نیز دست پیدا کنیم. اگر این اتفاق رخ دهد، فرهنگ ما صورتی مطلوب به خود خواهد گرفت.

وی ادامه داد: مسئولین مربوطه باید از فرهنگ دینی و حقیقت عاشورا کاملا آگاهی داشته باشد تا بتواند موضوع را پرورش دهد. هنر از مفهوم والایی برخوردار است و تنها در قالب آن است که می‌توان انسانی را شکل داد و ساخت. امام حسین(ع) فردی ظلم ستیز بودند و یک هنرمند باید نقطه شروع خود را تسلط بر تاریخ دین قرار دهد.

جلایر بیان داشت: باید دید ما به عنوان مسلمان تا چه اندازه از دین و فرهنگ تشیع آگاهی داریم و به زعم من افرادی که قصد انجام کار فرهنگی دارند، باید شایسته این مقام نیز باشند.