عیاری یک شگفتی در سینمای ایران است/ کیارستمی و عیاری پیش از هنر سینما خود را کشف کردند

برنامه نمایش و نشست تخصصی فیلم «بیدارشو آرزو» با حضور آنتونیا شرکا منتقد سینما ، مهرداد غفارزاده  فیلمساز و محمود گبرلو منتقد سینما در موزه سینمای ایران برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، آنتونیا شرکا در ابتدای صحبت‌های خود گفت: امروز برای اولین بار موفق شدم تا به تماشای فیلم «بیدار شو آرزو» بنشینم. اثری که عیاری آن را در سال ۱۳۸۳ ساخته است و پس سیزده سال در سال ۱۳۹۶ امکان اکران محدودی را پیدا کرد. امروز که بیست سال از زلزله بم می‌گذرد بر این عقیده‌ام که عیاری قدمی بسیار بزرگ را با ساخت این فیلم برداشته است. زنده یاد کیارستمی نیز بعد از زلزله رودبار فیلمی با عنوان «زندگی و دیگر هیچ» را مقابل دوربین برد. اثری داستانی که در راستای سینمای کیارستمی، از لحن و بیان شاعرانه و فلسفی سود می‌برد.

عیاری فیلمسازی مولف و علاقه‌مند به جریان نئورئالیسم است

این منتقد سینما افزود: «بیدار شو آرزو» اثری مستندگونه است و بلافاصله پس از رخ دادن زلزله بم ساخته شده است. فارغ از کیفیتی که فیلم از آن سود می‌برد، اینکه تصاویری از آن دوره به ثبت رسید و ماندگار شد، اقدام ارزشمندی است.

شرکا با بیان اینکه عیاری وفاداری خاصی به سینمای رئالیستی دارد، بیان داشت: نماهای این فیلم من را به یاد سینمای نئورئالیستی ایتالیا می‌اندازد. این فیلم نشان می‌دهد که کیانوش عیاری یک فیلمساز مولف است. زیرا نه تنها عهده‌دار مسئولیت نویسندگی و کارگردانی اثراست، بلکه خود مسئولیت تدوین و طراحی صحنه را نیز برعهده داشته است. شوری که باعث شد در میانه ساخت سریال «روزگار قریب»، خود را با تعداد محدودی از عوامل به شهر بم برساند نشانه این است که عیاری همواره در جست و جوی موضوعات واقعی می‌باشد.

تعلق خاطر عیاری به سینمای واقع گرا

شرکا افزود: فعالیت در یک شرایط اضطراری انسانی که طی آن آدم‌ها درگیر مسئله مرگ و زندگی هستند، نشان دهنده تعلق خاطر عیاری به سینمای واقع گرا است. در فیلم ایستایی و سکون زیرآوار ماندگان در مقابل پویایی و بی‌تابی زندگان اهمیت زیادی دارد و تضاد میان این دو می‌تواند برای فیلم یک لحن منحصر به فرد ایجاد کند. او از امکانات صحنه به صورت خلاقانه‌ای استفاده کرده است تا به زبان فیلم خود کمک کند. برای مثال صحنه‌ای در صحنه دیگر به وسیله غبار ایجاد شده در فضا فید می‌شود. همچنین معادلات و نسبت میان آدم‌ها در چنین شرایط فاجعه باری مغشوش می‌شود و معنای تازه‌ای به زندگی می‌بخشد.

شرکا با بیان اینکه تعلق خاطر عیاری به سینمای نئورئالیستی مشهود است، افزود: او از جمله فیلم‌سازان جریان موج نو سینمای ایران در نسل دوم بعد از انقلاب است و خصوصا به واسطه خاستگاه خود یعنی سینمای آزاد، به سینمای نئورئالیسم ایتالیا علاقه زیادی دارد. این موضوع در فیلم‌های او دارای فراز و فرودهایی است. برای مثال، ساخت فیلم «آبادانی‌ها» در واقع نوعی ادای دین به فیلم «دزد دوچرخه» بوده و این اثر دارای وجوه نئورئالیستی پررنگی است، اما در فیلم «آن‌ سوی آتش» به دلیل اقتباسی بودن موضوع، سویه‌های نئورئالیستی کم‌تر در آن جلوه‌گر است.

شرکا در ادامه گفت: در این فیلم مرز میان اثر مستند و داستانی مخدوش است. بنابراین فارغ از وجه داستانی، برای پیدا کردن زیر آوار ماندگان شاهد صحنه‌هایی از زلزله هستیم. در فیلم بهناز جعفری در حد یک روایت‌گر که تنها شاهد صحنه است عمل می‌کند و مخاطب به شخص او نزدیک نمی‌شود. فاجعه زلزله در این فیلم غلبه جدی دارد و به مثابه درام مطرح است و از پتانسیل دراماتیک زیادی سود می‌برد. همواره در اوج یک رویداد تژاژیک اتفاق‌هایی سورئالیستی به چشم می‌خورد. در این اثر بحث تیمم ایده جالبی است که در اوج این حادثه، چنین مسئله‌ای مطرح می‌شود و نشانگر باورهایی ارزشمند است.

در آثار عیاری نوعی خاستگاه ادبی احساس می‌شود

در ادامه مهرداد غفارزاده نیز گفت: زمانی که زلزله بم اتفاق افتاد، من از طریق شبکه دو تلویزیون به این شهر اعزام شدم و در طول حضورم در این منطقه، یک فیلم کوتاه و یک فیلم بلند مستند ساختم. عیاری پس از هفت روز از ورودش به شهر بم، فیلمبرداری «بیدارشو آرزو» را آغاز کرد. اثری که به صورت پیوسته مقابل دوربین نرفت و به همین دلیل روند فیلمبرداری آن سه ماه به طول انجامید. «بیدار شو آرزو» در ادامه سینمای کیانوش عیاری به گونه رئالیستی ساخته شده است و این ویژگی در اثر، به شکلی عریان دیده می‌شود و تاثیر خود را برجای گذاشته است.

غفارزاده خاطرنشان کرد: از همان اولین فیلم عیاری یعنی «تنوره دیو» بر این عقیده بودم که این فیلم‌ساز می‌تواند اثرات مثبتی بر سینمای ایران داشته باشد. دومین اثر او یعنی«شبح کژدم» پس از سال‌ها همچنان اثری باطراوت و خوش ساخت به شمار می‌رود که تماشای آن در بیننده ایجاد شگفتی می‌کند. در آثار عیاری وجود نوعی اندوخته ادبی احساس می‌شود. من در خصوص فیلم «آن سوی آتش» با عیاری گفت‌و‌گو گردم و موضوع وجود پشتوانه قوی ادبی در آثاری که ساخته را با او مطرح کردم. او دلیل این مسئله را مادر خود می‌دانست که شاعر، نویسنده و قصه نویس بوده و بر او تأثیر زیادی داشته است.

غفارزاده ادامه داد: عیاری در شانزده سالگی رمان نویسی را تجربه می‌کند. این موارد باعث شده تا وجه ادبی در سینمای عیاری قوام پیدا کند. او تنها با تصویر آشنا نیست بلکه داستان را نیز به خوبی می‌شناسد. چنین موضوعی در سینمای هشت میلیمتری او هم به چشم می‌خورد و در ابتدای فعالیت‌های سینمایی، قدرت خود را به عنوان یک فیلمساز خلاق نشان داده بود. عیاری هنرمندی است که به شدت از قابلیت دریافت و قدرت القای قوی سود می‌برد.

سینمای عیاری سهل و ممتنع است

این فیلمساز ادامه داد: عیاری علاوه بر اینکه توانایی بازگو کردن احساس خود را دارا است، می‌تواند آن را به خوبی تصویر کند و همچنان نیز این تیزبینی و رویکرد حسی در آثار او وجود دارد. «شاخ گاو» و «دو نیمه سیب» به عنوان آثار اقتباسی عیاری مطرح هستند . او در اقتباس‌هایی خود موفق می‌شود اثر را مال خود کند و این موضوع در «آبادانی‌ها» مشهود است به همین دلیل فیلم تفاوت عمده‌ای با «دزد دوچرخه» دارد. همچنین در مراودات با او متوجه شدم که  شخصیت او دارای ابعاد انسانی ویژه‌ای است.

غفارزاده همچنین گفت: عیاری مشغول ساخت یک سریال تاریخی بود و در آن بزنگاه به دلیل احساس مسئولیت انسانی خود به سمت بم حرکت کرده و مسیر سخت و طاقت فرسایی را برای حضور در این شهر طی می‌کند. آن زمان که خبر رسید عیاری در بم حاضر شده، من فکر می‌کردم او به دنبال ساخت یک فیلم مستند است، چراکه بستری برای ارائه کار داستانی با وجود شرایط حاکم بر این شهر وجود نداشت. عیاری در شرایط سخت بم به سرعت دست به کار شده و یک فیلم بازسازی شده می‌سازد و برای من حیرت آور است که او چگونه توانسته در آن شرایط بر خود کنترل داشته باشد و با تمرکز ساخت این اثر را به انجام برساند. عیاری «بیدارشو آرزو» را بدون اینکه فیلمنامه‌ای داشته باشد ساخته است و این موضوع تمرکز ویژه‌ای می‌خواهد.

وی افزود: عیاری مسئولیت‌های مختلفی را در این اثر برعهده داشته است و یک مولف کامل است. بعد از او فیلمساز دیگری نتوانست فیلمی قابل اعتنا درباره فاجعه شهر بم کارگردانی کند.

غفارزاده با بیان اینکه عیاری به صورت روزانه موقعیت داستانی را طراحی می‌کرده و در پی داستان بوده است، افزود: او روایت‌گری نکنه سنج و تیزبین بوده است و برخی لحظه‌ها از موقعیت‌های موجود را مورد موشکافی قرار داده است. در سایر آثار عیاری همچنان شاهد نماهایی هستیم که خاص خود او بوده و از نوعی دکوپاژ لجوجانه برخوردار است. نماهایی که عیاری به تصویر می‌کشد دارای مفهوم اصالت است و سبک کارگردانی او را بازتاب می‌دهد. عیاری در موقعیت فاجعه بار زلزله بم همچنان سبک خود را حفظ می‌کند. یکی از وجوه هنری کار عیاری در این است که در فیلم‌های او جای کات و دوربین را احساس نمی‌کنیم و به همین دلیل کارگردانی او به چشم نمی‌آید و این سبک در عموم کارهای او قابل مشاهده است.

غفارزاده خاطرنشان کرد: هنر عیاری در این است که برای دوربین خود تشخصی ویژه قائل است و این وسیله برای او تنها ثبت کننده تصاویر نیست. یک کارگردان باید بسیار توانمند باشد تا به گونه‌ای از دوربین استفاده کند که توجه مخاطب را به خود جلب نکند. سینمای عیاری سهل و ممتنع است. در باره کیارستمی هم این موضوع وجود داشت و در ظاهر به نظر می‌رسد این فیلم‌سازان کاری ساده را صورت داده‌اند در صورتی که نگاه این دو هنرمند فراتر از مقوله دوربین و سینما است و آن‌ها پیش از هر چیز و در ابتدا خود را کشف می‌کنند.

غفارزاده ادامه داد: عیاری دارای پشتوانه ادبی غنی است که تحت تاثیر مادرش شکل گرفته است. او دارای خانواده فرهیخته‌ و آغشته به ادبیات بوده است. مفتخر هستیم به اینکه در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که او همچنان فیلم می‌سازد. او دارای نبوغ، پشت کار و لجاجتی مثال زدنی در قبال کاری است که می‌خواهد به انجام برساند. وجود او در سینمای ایران یک شگفتی است.  آثار او برای مدت زمان طولانی در تاریخ سینمای ایران ماندگار خواهد بود. هنوز از بسیاری از ساخته های او دریافت کاملی صورت نگرفته است و بعدها به عنوان یک مرجع سینمایی از او نام برده خواهد شد.

محمود گبرلو مدیر نشست و از منتقدان سینما گفت: تاریخ ایران مدیون شخصیتی همچون کیانوش عیاری است که با هوشمندی و درایت سینمایی خود، درد و رنج ملت ایران در زلزله بم را بر پرده سینما به تصویر کشید. لازم می‌دانم از دو بازیگر خوب این اثر، بهناز جعفری و مهران رجبی تقدیر کنم که نقش آفرینی درخشان داشتند.

گبرلو بیان داشت: عیاری یک نابغه غیرقابل پیش‌بینی است و فیلم‌های او نمودار چنین رویکردی است. با وجود آنکه عیاری فیلم خود را در لحظه ساخته است، از ساختاری بسیار دقیق سود برده و سند ماندگاری از وقایع بم به شمار می‌رود. او موقعیت‌های کلیدی و دقیقی را در آثار خود مطرح می‌کند.

«ارد عطارپور» چهارمین نشان عالی خورشید را دریافت خواهد کرد

چهارمین دوره اعطای نشان عالی خورشید برگزار می‌شود.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، چهارمین دوره اعطای نشان عالی خورشید پنج‌شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ با همکاری موزه سینما در سالن فردوس این مجموعه فرهنگی برگزار خواهد شد و با نظر هیات امنا، در این دوره نشان عالی خورشید به ارد عطارپور تهیه‌کننده و کارگردان نامدار سینمای مستند ایران تعلق خواهد گرفت.
مراسم اعطای نشان عالی خورشید که نخستین دوره آن در ۱۳۹۹ برگزار شد همه ساله اردیبهشت ماه، از سوی هیات امنای این نشان و انجمن صنفی تهیه‌کنندکان سینمای مستند به اشخاصی که در رشد و اعتلای تهیه‌کنندکی فیلم مستند تاثیرگذار بوده‌اند اعطا می‌شود.
مرتضی رزاق کریمی، رامین حیدری فاروقی و سعید رشتیان دریافت کنندگان این نشان عالی در سه دور گذشته بوده‌اند.
مراسم امسال اعطای نشان با حضور بزرگان و نخبگان سینمای مستند کشور و علاقه‌مندان فیلم مستند روز پنج‌شنبه ۲۷ اردیبهشت ماه ساعت ۱۷ الی ۱۹ در سالن فردوس موزه سینما واقع در باغ فردوس برگزار خواهد شد.

نقد و بررسی «بودن یا نبودن» با حضور دانش و راستین در موزه سینما

نسخه اصلاح و مرمت شده فیلم سینمایی «بودن یا نبودن» ساخته کیانوش عیاری در موزه سینما نمایش داده می‌شود.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، موزه سینما با همکاری فیلمخانه ملی ایران نسخه اصلاح و مرمت شده فیلم سینمایی «بودن یا نبودن» را نمایش می‌دهد.
این فیلم ساعت 17روز 26 اردیبهشت در سالن فردوس موزه سینما نمایش داده می شود و بعد از نمایش فیلم جلسه نقد و بررسی این اثر با حضور مهرزاد دانش ، شادمهر راستین و محمود گبرلو برگزار می‌شود.
زنده یاد عسل بدیعی ، فرهاد شریفی، حسین ایل‌بیگی، کتایون جهانگیری، نورعلی لطفی، مریم بوبانی، رضا فیاضی، لوریک میناسیان در این فیلم نقش آفرینی داشته اند.
«بودن یا نبودن» درباره دختر جوانی بنام آنیک است نیاز شدید به پیوند قلب دارد. او به همراه پزشکش به بیمارستانی می‌روند که پسر جوانی بنام امیر که در شب ازدواجش طی نزاعی دچار مرگ مغزی شده را به آنجا آورده‌اند. از آنجا که خانواده امیر وی را زنده می‌پندارند تلاش‌های دکتر برای راضی کردن آن‌ها به پیوند به نتیجه نمی‌رسد. همزمان پدر دختری بنام معصومه که او نیز به قلب نیاز دارد ولی مانند آنیک وضعیتش حاد نیست سعی می‌کند با پرداخت پول به خانواده امیر آن‌ها را راضی کند که او نیز موفق نمی‌شود و …
ورود در این برنامه برای علاقمندان آزاد است.

قدرت و توان بازیگر نباید دیده شود/ فیلم‌های عیاری دارای حدیث نفس شخصی است

برنامه نمایش و نشست تخصصی فیلم «شبح کژدم» با حضور کیانوش عیاری کارگردان فیلم، محمود گبرلو مدیر نشست، حسن رضایی بازیگر، جواد طوسی و عزیز‌الله حاجی مشهدی منتقد سینما در موزه سینمای ایران برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، محمود گبرلو در ابتدای این نشست گفت: سی و هفت سال پیش یک فیلمساز برجسته و فرهیخته با ساخت فیلم «شبح کژدم» مردم ایران را با مفهوم متفاوتی از سینما آشنا کرد.

فیلم‌های عیاری دارای حدیث نفس شخصی است

در ادامه جواد طوسی بیان داشت: سینمای آزاد باعث شدن تا مهرداد تدین، ناصر غلامرضایی، محمدعلی نجفی و زاون قوکاسیان در سینمای ایران شناخته شوند. نوع مواجهه دوربین و نوع دغدغه فیلمساز جوان در این اثر کاملا مشخص است. آن زمان عیاری به دنبال سکوی پرتاب در سینمای حرفه‌ای بوده است. در مقایسه تطبیقی، نوع کار رئالیستی کیانوش عیاری در اهواز با مهرداد تدین در مشهد تفاوت دارد.

وی ادامه داد: به بهانه فیلم «شبح کژدم» می‌توان نوعی خوانش تاریخی از دوران سپری شده را صورت داد. عیاری هوشمندانه به سراغ حسن رضایی رفته و شمایلی متفاوت از او را ارائه داده است تا آنجا که شکل ارائه و بازی سینما در سینما می‌تواند بیانی سهل و ممتنع ایجاد کند. در فیلم نوعی بازی‌ با موسیقی و زبان سینما انجام می‌شود. فیلم دارای تنوع لوکیشن و میزانسن است و در این فضای فشرده و متراکم، تقطیع زیادی صورت گرفته است. «شبح کژدم» از جنبه‌های مختلف قابل بررسی است و هر فردی به فراخور سلیقه خود می‌تواند با آن ارتباط برقرار کند.

طوسی افزود: بیان مفاهیم به عنوان جملات قصار در فیلم‌های عیاری وجود ندارد. برای او انسان اهمیتی ازلی ابدی دارد. واقع گرایی در سینمای عیاری در مقایسه با واقع‌گرایی در سینمای فیلم‌سازی از جمله کیارستمی بسیار متفاوت است. بازی با تخیل و واقعیت در سرتاسر فیلم‌های او وجود دارد. عیاری در فیلم‌های خود از آثار مختلف ایرانی و خارجی عبور کرده و در عین حال نگاه مستقل خود را حفظ می‌کند و فیلم‌های او شامل حدیث نفسی شخصی هستند. در فیلم «سفره ایرانی» او با یک نگاه بکر و نو، موضوع بحران اقتصادی را به عنوان موضوع محوری مطرح می‌کند. در مجموعه «روزگار قریب» نیز عیاری نگاه واقع بینانه‌ای دارد و در عین ادای دین به یک شخصیت ملی، سینمای مستند داستانی مرتبط به خود را نیز پیگیری می‌کند.

این منتقد خاطر نشان کرد: «آبادانی‌ها» صرفا ادای دین به نئورئالیسم ایتالیا نیست و در واقع شامل ناتورالیسم و رئالیسم موجود در سینمای شخصی فیلم‌ساز است.

طوسی با بیان اینکه «شبح کژدم» یکی از موفق‌ترین فیلم‌های کارنامه عیاری به شمار می‌رود، ادامه داد: فیلمساز به شکلی منصافه دو شخصیت فیلم را به نمایش می‌گذارد. عیاری یک فیلمساز امروزی است که به مضمون گرایی صرف روی نمی‌آورد. او اجتماعی نگری خود را به اثر الصاق نمی‌کند و چنین موضوعاتی در لایه‌های زیرین آثارش به چشم می‌خورد.

سینمای ایران دیگر هنرمندی همچون عیاری را به خود نخواهد دید

حسن رضایی بازیگر فیلم «شبح کژدم» نیز گفت: این فیلم با مشکلات زیادی ساخته شد و عیاری همگی آن‌ها را تاب آورد. زمانی که برای اولین بار این فیلمساز را دیدم، او به دفتر ما آمد و خود را معرفی کرد و گفت که قصه‌ای دارم و می‌خواهم که شما در آن بازی کنید. به عیاری گفتم من برای صدابرداری سر صحنه مناسب نیستم اما او همچنان مشتاق همکاری بود و بر این موضوع اصرار داشت. من تا آن زمان صدابرداری سر صحنه را قبول نداشتم. کیانوش عیاری گفت که این اتفاق قرار است برای اولین بار در سینمای ایران اتفاق بیفتند. من علاقه‌ای به حضور در این فیلم نداشتم اما عیاری از شبی در دوران نوجوانی خود در سال ۱۳۴۷ گفت که از نیمه شب تا هنگام صبح سر صحنه فیلم «صخره سیاه» که در اهواز فیلمبرداری می‌شد حضور داشته و تمام مدت بازی من را تماشا می‌کرده است. آنجا بود که فهمیدم او بسیار به سینما علاقه‌مند است و پیشنهادش را پذیرفتم.

شبح کژدم برای من یک تولد بود

رضایی بیان داشت: سینمای ایران دیگر هیچ گاه مانند عیاری را به خود نخواهد دید. او دارای موجودیتی منحصر به فرد است. زمانی که «شبح کژدم» را بازی کردم، حضور در بیش از ۱۷۰ فیلم را در کارنامه داشتم و با فیلم‌سازان مختلفی کار کرده بودم اما هیچ‌گاه مانند او ندیدم. عیاری برای من در حکم یک اسطوره است و این افتخار را داشتم تا در پنج فیلم با او همکاری کنم. سینمای این کارگردان در حکم یک دانشگاه برای افراد تازه کار است. کیانوش عیاری از هر لحاظ یک انسان بی‌نظیر بوده و دارای ادب و اخلاق حرفه‌ای است.

رضایی عنوان کرد: «شبح کژدم» برای من یک تولد بود و با فیلم «آبادانی‌ها» این تولد برای من کامل شد و بسیار به این دو اثر علاقه دارم. «شبح کژدم» اثری طاقت فرسا بود و روند فیلمبرداری آن بسیار طولانی شد. من تا کنون با ۱۵۰ کارگردان کار کرده‌ام و ریزه کاریی‌های که عیاری به کار می‌برد را تاکنون از فرد دیگری ندیدم.

عیاری از تصنع بیزار است

عزیزالله حاجی مشهدی نیز در بخش ابتدایی صحبت‌های خود گفت: بسیار خوشحالم که در موزه سینما از یک کارگردان صاحب سبک تقدیر شد.

وی ادامه داد: فیلم « شبح کژدم » اثری نوآورانه و خلاق است. کنایه‌‌ها و اشاره‌های عیاری در فیلم از قول کاراکتر مجید شنیدنی است. این فیلمساز برخواسته از جریان سینمای آزاد در دهه چهل است. تلویزیون در آن سال‌ها بیشترین لطف را به سینمای تجربی و آزاد داشت عیاری از دل چنین سینمایی ظهور کرد و بعدها در سال ۵۸ اثر متفاوت و بی‌نظیر «تازه نفس‌ها» را کارگردانی می‌کند.

این منتقد افزود: «شبح کژدم» سومین فیلم حرفه‌ای او محسوب می‌شود. این فیلم و مجموعه آثار او دارای ویژگی‌های فنی و هنری فراوانی هستند. فیلمی که امروز دیدیم، برخلاف عادت جریان سینمای ایران در آن دوران ساخته شده است. اولین ویژگی عیاری، ساختارشکنی در نگارش فیلمنامه و مقوله ترکیب بندی  است.

وی ادامه داد: «شبح کژدم» یک فیلم کالت بوده و دارای نوآوری‌های فراوانی است که در زمان خود درک نشد. این اثر نگاه دوران آغازین جریان نئوربالسم را دنبال می‌کند و به فضای جامعه و عمق اجتماع می‌پردازد. من معتقدم این اثر نوعی درآمیختگی میان واقعیت و خیال است.

حاجی مشهدی نیز بیان کرد: عیاری در حوزه فیلمنامه، کارگردانی و بازی گرفتن در تمام آثارش تلاش می‌کند تا به صورت کنایی و در پرده حرف بزند. او اصرار به شفافیت دارد. همچنین سادگی در عین زیبایی، در تمام فیلم‌های آقای عیاری از جمله «شبح کژدم» دیده می‌شود. در فیلم کات‌ها و حرکات دوربین ساده و نرم هستند. فیلم دارای تحرک لازم درونی است و همه بازیگران در خدمت فیلم هستند.

این منتقد ادامه داد: یکی از شگردهای دیگرعیاری در تمام فیلم‌های او این است که او از تصنع بیزار است و کارهایش به اصل طبیعت و زندگی نزدیک است. اما در عین حال، مخاطبان خاص را هم راضی نگه می‌دارد. یکی از افرادی که کم‌تر در سینما قدر دیده است کیانوش عیاری است. امثال عیاری سرمایه ملی هستند و باید مورد توجه قرار گیرند. «شبح کژدم» نشان می‌دهد که با یک کارگردان هوشمند و قانون‌مند طرف هستیم که هیچ چیز در آثار او بی‌علت نیست.

حاجی مشهدی خاطر نشان کرد: در فیلم هرچیزی درست بر سر جای خود قرار دارد. یکی از هنرهای کیانوش عیاری، تدوین هنرمندانه آثارش است و فیلمسازان دیگری هم از این ویژگی او استفاده کرده‌اند. تدوین این اثر بسیار هوشمندانه و خلاقانه صورت گرفته است. عیاری از پرگویی کلامی، بصری و شنیداری بیزار بوده و دل‌بسته مکتب نوپدید مینیمالیسم است که سابقه دیرینه‌ای در  شعر فارسی و دوبیتی های آن دارد. نگاه کمینه گرا عیاری در تمام فیلم‌های او وجود دارد و این مسئله را به وسیله تدوین به مخاطبان آثارش ارائه می‌دهد. کیانوش عیاری یک فیلمساز مولف است.

در ادامه کیانوش عیاری کارگردان فیلم «شبح کژدم» گفت: «آبادانی‌ها» سومین فیلم من بود که حسن رضایی در آن حضور داشت. او در جشنواره فیلم لوکارنو که از رویدادهای معتبر سینمایی به شمار می‌رود برنده جایزه بهترین بازیگر مرد شد، اما رئیس این جشنواره می‌خواست تا یک ایتالیایی جایزه بگیرد و زمانی که اعضای هیئت داوران در این زمینه مقاومت کردند، جایزه آن بخش به هیچکس اهدا نشد. در آن مقطع اگر رضایی تندیس را به دست می‌آورد در واقع بهترین جایزه‌ای بود که یک بازیگر ایرانی تا آن زمان گرفته بود اما از او دریغ شد.

در بازی گرفتن ترفندهای مختص خودم را دارم

وی در پاسخ به گبرلو مدیر نشست درباره چگونگی هدایت بازیگران در آثارش گفت: من استعدادی در زمینه بازی گرفتن از بازیگران ندارم اما دارای ترفند مختص به خود هستم. من از بازیگر می‌خواهم تا هیچ وقت قدرت و توانش در بازیگری دیده نشود، چراکه در این‌صورت بازی بدی اتفاق می‌افتد. من از بازیگران با قاطعیت می‌خواهم که تنها آنچه را که لازم است ایفا کنند. بازیگر ایده‌آل من در تاریخ سینما، «جان وین» است است و او الگویی برای شاگردان من در سینما است. بسیاری از بازیگران قدرتمند، بازی خود را به شکل بیرونی نشان می‌دهد و این اتفاق از نظر من ارزشی ندارد.البته ممکن است بازیگران در روزهای اول قدرت‌نمایی کنند تا ما با توان آن‌ها آشنا شویم. قدرت هنر و تجربه بازیگر نباید در فیلم دیده شود و این اصل را در تمام آثارم رعایت کردم. عیاری با بیان اینکه هنگام نوشتن سناریو نیز تلاش می‌کنم تا خودنمایی صورت نگیرد، بیان داشت: بازیگران دیالوگ‌های پرمغز و هنری را دوست دارند اما من مطابق با طریقه صحبت کردن عادی مردم برای هر صحنه دیالوگ می‌نویسم. همه بازیگرانی که در فیلم‌های من حاضر بودند، بازی خوبی از خود ارائه کرده‌اند. در سریال  «روزگار قریب»، مهدی هاشمی می‌گفت که در این اثر حتی بازیگران سیاهی لشگر نیز از او بهتر بازی می‌کنند اما به عقیده من تفاوتی میان بازیگران با سواد و بی‌سواد وجود ندارد. برای مثال، در فیلم «سفره ایرانی» زنان روستایی با سن بالا که بدون سواد بودند بازی‌های درخشانی از خود ارائه کردند.

نقد و بررسی «بیدارشو آرزو» با حضور شرکا، غفارزاده و گبرلو در موزه سینما

نسخه اصلاح و مرمت شده فیلم سینمایی «بیدارشو آرزو» ساخته کیانوش عیاری در موزه سینما نمایش داده می‌شود.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، موزه سینما با همکاری فیلمخانه ملی ایران نسخه اصلاح و مرمت شده فیلم سینمایی «بیدارشو آرزو» را نمایش می‌دهد.
این فیلم ساعت ۱۷ روز ۲۵ اردیبهشت در سالن فردوس موزه سینما نمایش داده می شود و بعد از نمایش فیلم جلسه نقد و بررسی این اثر با حضور آنتونیا شرکا، مهرداد غفارزاده و محمود گبرلو ( مدیر نشست) برگزار می‌شود.
بهناز جعفری، مهران رجبی، مهدی جعفری، محمدحسین اکبری و … در این فیلم نقش آفرینی داشته اند.
«بیدارشو آرزو» داستان آموزگار جوان روستایی در حاشیه شهر بم را روایت می کند که پس از بیرون آمدن از زیر آوار پی می برد همکارش جان سپرده است. او به سوی شهر راه می‌افتد تا برای اهالی کمک بیاورد، اما…
ورود در این برنامه برای علاقمندان آزاد است.

سومین فیلمواره چشم هفتم در میراث در موزه سینما برگزار می‌شود

سومین فیلمواره چشم هفتم در میراث به مناسبت هفته موزه و میراث فرهنگی و با همکاری ایکوم ایران و موزه سینما برگزار می‌شود.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، مرجان حاجی رحیمی، دبیر فیلمواره چشم هفتم در میراث گفت: فیلمواره چشم هفتم در میراث در دو سال گذشته فقط به ویدیوهای خبری اختصاص داشت اما امسال ویدیوهای مستند با موضوع موزه و میراث نیز به آن اضافه شده است.
وی ادانه داد: هدف از برگزاری این فیلمواره تشویق مستندسازان و خبرنگاران به ساخت ویدیوهای میراثی برای آشنایی بیشتر مردم با مواریث فرهنگی خود است.
حاجی رحیمی همچنین گفت: ویدیوهای پذیرفته شده به صورت ماهانه در سالن سینمای موزه سینما اکران می‌شود.
وی همچنین بیان داشت: علاقمندان به شرکت در سومین فیلمواره چشم هفتم در میراث می‌توانند ویدیوهای خود را تا ۳۰ اردیبهشت به آدرس icom.pr.iran@gmail.com ایمیل کنند.
سومین فیلمواره چشم هفتم در میراث روز یکشنبه ششم خرداد سال ۱۴۰۳ از ساعت ۱۴ تا ۱۸ با نمایش فیلم و اهدای لوح تقدیر برگزار می‌شود.

نقش عیاری در زبان سینمایی و تحول آن بسیار موثر است/ «آبادانی‌ها» عدالت اجتماعی را وارد سینما کرد

 برنامه نمایش و نشست تخصصی فیلم «آبادانی‌ها» با حضور کیانوش عیاری کارگردان فیلم، محمود گبرلو مدیر نشست، فریدون جیرانی کارگردان و منتقد سینما، امید رضایی نویسنده و رضا رضایی روانپزشک در موزه سینما برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، محمود گبرلو در ابتدای این نشست گفت:«آبادانی‌ها» فیلمی رئال و خوش ساخت از کیانوش عیاری است که پس از سال‌ها همچنان دیدنی است و با استقبال رو به رو می‌شود. خوشحالم موزه سینما مجموعه نشست‌هایی را برای بزرگداشت عیاری برگزار می‌کند که باعث شناخت و معرفی این هنرمند فرهیخته به نسل جوان می‌شود.

«آبادانی‌ها»؛ فیلمی اجتماعی که به مسائل روز می‌پردازد

فریدون جیرانی در ابتدای صحبت‌های خود گفت: فیلم «دزد دوچرخه» فیلم محبوب مهرجویی بوده و روی او تأثیر زیادی داشته است و بعد از تماشای آن، مهرجویی سینما را نوعی دیگر دید. او یک نسل پیش از عیاری است و در فیلمخانه ملی ایران فیلم را دیده بود.

وی با بیان اینکه عیاری نسخه دوبله شده اثر را سال ۵۷  مشاهده کرد، ادامه داد: اولین فیلمنامه‌ای که در کشور چاپ شد، مربوط به «دزد دوچرخه» بود و در ابتدای آن، ابراهیم رشیدپور درباره قوانین فیلمنامه نویسی توضیحاتی ارائه کرده و در آن منحنی سناریو را شرح داده است.

جیرانی با بیان اینکه «دزد دوچرخه» فیلم محبوب دو نسل است، خاطرنشان کرد: این فیلم اثری مهم و تأثیرگذار است که تاریخ مهمی با آن همراه بوده و نئورئالیسم با آن شناخته می‌شود. زمانی که قدرت راست در ایتالیا به قدرت می‌رسد، چنین فیلم‌هایی را سیاه نما می‌نامند.

گبرلو در ادامه این نشست ابراز داشت: «آبادانی‌ها» فیلمی اجتماعی و اقتباس شده از «دزد دوچرخه» است که به مسائل روز می‌پردازد. ویژگی عیاری این است که همواره پییشرو بوده است.‌ منتقدان به مرور زمان متوجه ارزش‌ها و تفکر جاری در فیلم‌های او شده‌اند. «آبادانی‌ها» تحلیل عمیقی را می‌طلبد. درواقع با یک فیلم تلخ رو به رو هستیم که پایان آن به شدت امیدوار کننده است.

وی ادامه داد: فیلم‌های اجتماعی آن زمان دارای یک لایه سیاسی بود و در لایه دیگر تلخی‌های جامعه و مقاومت درباره آن نشان داده می‌شد. سوال من این است که آیا اساسا فیلم‌های اجتماعی می‌توانند بد باشند؟

جیرانی در پاسخ گفت: در دو دهه سینمای ایران ساخت بهترین فیلم‌ها را تجربه کرده است. از سال ۶۲ تا ۷۲ بهترین‌ فیلم‌های تاریخ سینمای ایران ساخته شد و بین ۷۶ تا ۸۴ نیز آثار ماندگاری مقابل دوربین رفت. این موضوع که نسل سوم سینماگران ایرانی تنها از دل سینمای آزاد بیرون آمدند، امری غلط است. نسل سوم از دل دانشکده هنرهای زیبا و دراماتیک و تفکر روشنفکری پدید آمد. سینمای آزاد جریانی بود که اعضای آن بخشی از نسل سوم سینماگران ایرانی را تشکیل داده است. نسل سوم از دل تحولات دهه شصت بیرون می‌آید و از اواسط دهه شصت سینمای اجتماعی شکل می‌گیرد.

این فیلمساز افزود: «آبادانی‌ها» در کنار «از کرخه تا راین»، «سارا» و «یک بار برای همیشه» نمایش داده شد که در واقع این آثار، واکنش به تغییراتی بودند که در جهان رخ داد و در نتیجه آن جریان چپ فروپاشید. به همین دلیل فیلم‌سازان متفکر به این سمت و سو می‌روند. کیمیایی با «دندان مار» و عیاری با «آبادانی‌ها» سماجت کرده و موضوع عدالت اجتماعی را در سینما پیگیری کردند. اولین فردی که قدم در مسیر تغییر می‌گذارد، عباس کیارستمی است که با فیلم «خانه دوست کجاست» این اتفاق را به وجود می‌آورد. «آبادانی‌ها» آخرین تلاش از نسلی است که می‌خواهد عدالت اجتماعی را وارد سینما کند. کیانوش عیاری در چگونگی بیان زبان سینمایی و تحول آن نقش ویژه‌ای داشته است.

جیرانی ادامه داد: نقش بچه در فیلم «دزد دوچرخه» بسیار مهم است. زمانی که پدر از مشکلات صحبت می‌کند، پسر از غذا خوردن امتناع می‌کند. در صورتی که قشر مرفه با اشتها غذا می‌خورند. در فیلم عیاری نیز پسربچه نقش بسیار مهمی دارد.

«آبادانی‌ها» یک سند تاریخی و اثری انسانی است

رضا رضایی روانپزشک در ادامه نشست بیان کرد: از دید من «آبادانی‌ها» به دلیل نوع شخصیت شخصیت پردازی شخصیت برنا، در مرتبه‌ای بالاتر از «دزد دوچرخه» قرار دارد. فیلم با شخصیت برنا آغاز شده و با آن به اتمام می‌رسد، در صورتی که او تحول و بلوغی اساسی را تجربه کرده است. یکی از ویژگی‌های مهم اثر در این است که با وجود پردیالوگ بودن آن، اگر یک فرد خارجی که فارسی نمی‌داند هم آن را ببیند متوجه داستان می‌شود و این یک معجزه تصویری است. سینما یعنی فضاسازی و مخاطب باید خود را در فضا احساس کند. «آبادانی‌ها» یک سند تاریخی و یک اثر انسانی بسیاری قوی است.

وی ادامه داد: برای یازدهمین بار است فیلم «آبادانی‌ها» را روی پرده سینما می‌بینم و از نظر من این اثر، بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران است و خوشحالم که در روز تولد عیاری این فیلم به نمایش درآمد. «آبادانی‌ها» به سبب ویژگی‌هایی که از آن برخوردار است، فیلمی است که حتما باید روی پرده دیده شود.

رضایی بیان داشت: عیاری اعتقاد دارد که او فیلمساز اجتماعی نیست در صورتی که همواره نگاهی موشکافانه به جامعه داشته‌ و در آبادانی ها شاهد این موضوع هستیم. فیلم دارای میزانسن‌های پیچیده بسیاری است. اجزای سکانس‌های گوناگون در «آبادانی‌ها» با دقت زیادی شکل گرفته‌اند.

گبرلو در ادامه با بیان اینکه اثر عیاری به مسئله آسیب فقر در دنیای مدرن می‌پردازد، افزود: شخصیت اصلی این فیلم از نظر من برنا است که در واقع نشانه‌ای از عیاری است. هدف فیلمساز در این اثر فردی است که دوربین را به دست می‌گیرد و نگاهی سازنده به آینده دارد‌.

امید رضایی نویسنده نیز بیان  داشت : هر اثر هنری برای دیده شدن به خالق نیاز دارد و پس از آن، محتاج نوری است که از طرف بیننده به آن تابیده می‌شود. سینمای آقای عیاری همواره به دلایل مختلف به درستی دیده نشده است. بسیاری از منتقدین در زمان نمایش «آبادانی‌ها» آن را ندیدند به همین دلیل اکران مهجوری را تجربه کرد.

وی افزود: عیاری دارای دیدی همچون یک آینه مقعر بزرگ است که سطح وسیع جامعه را می‌بینند و آن را در کانون فیلم خود متمرکز می‌کند. هنگام نمایش «آبادانی‌ها»، علاقه‌ای به نمایش گسترده آن وجود نداشت، اما دارای ویژگی‌هایی می‌باشد که پس از سی سال همچنان می‌توان درباره صحبت کرد.

رضایی ادامه داد: عیاری به دلیل نگاه انسانی خود شخصیت‌های را انتخاب می‌کند که بازتاب دهنده خصایل انسانی باشند.

انتخاب «آبادانی‌ها» به عنوان دستاورد بشری برای نگهداری در موزه قطب شمال

در پایان این نشست کیانوش عیاری کارگردان فیلم گفت: «آبادانی‌ها» در فیلم در جشنواره لوکارنو نمایش داده شد و مدیر سینماتیک پاریس فردای آن روز ضیافت شامی را به افتخار این فیلم برگزار کرد که در آن چهل نفر از سینماگران جهان حاضر بودند. ایشان در تمام مدت آن ضیافت، درباره فیلم حرف زد. وی «آبادانی‌ها» را برتر از «دزد دوچرخه» می‌دانست و مهمانان حاضر نیز بر این عقیده بودند.

عیاری افزود: «دزد دوچرخه» فیلم محبوب من نیست و علاقه‌ای به آن ندارم. اگر به سمت این فیلم آمدم به دلیل قالب آن بود. عقیده دارم انسان برای مشقت به دنیا نمی‌آید بلکه برای کسب لذت زاده می‌شود. یادم می اید یک شب سوار بر خودرویی شدم که راننده آن یک پیرمرد بود و این دغدغه در من شکل گرفت که چرا انسان‌ها زجر می‌کشند. آن مرد در آن وقت شب باید نزد خانواده خود حاضر می‌شد. این دغدغه به مدت سه سال همراه من بود. از طرف دیگر، دزدیده شدن خودرو باجناق من باعث شد به فیلم «دزد دوچرخه» فکر کنم.

وی بیان داشت: احساس کردم «دزد دوچرخه» می‌تواند قالب مناسبی برای من باشد. از میان فیلم‌های جریان نئورئالیسم، «رم شهر بی دفاع» اثر مورد علاقه من است. یه نظرم «دزد دوچرخه» یکی از خام دوستانه‌ترین فیلم‌های این جریان است و هیچ وقت آن را ستایش نکردم. «آبادانی‌ها» در جشنواره لوکارنو به عنوان یکی از پنجاه فیلم برتر تاریخ سینما برای نگه‌داری در موزه قطب شمال انتخاب شد اما اجازه ندادند تا در آنجا نگهداری شود. انتخاب موزه در ناحیه قطب شمال برای آن است که اگر زمین نابود شد، در این مکان بخشی از تمدن بشری حفظ شود.

در این برنامه هنرمندانی چون سعید پورصمیمی، احمد امینی، حسن رضایی، جابر قاسمعلی، ناصر غلامرضایی، مهرداد غفارزاده، فخرالدین سیدی، پروین ثقه الاسلام و… حضور داشتند.

نقد و بررسی «شبح کژدم» با حضور طوسی، حاجی مشهدی، رضایی و گبرلو در موزه سینما

نسخه اصلاح و مرمت شده فیلم سینمایی «شبح کژدم» ساخته کیانوش عیاری در موزه سینما نمایش داده می‌شود.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، موزه سینما با همکاری فیلمخانه ملی ایران نسخه اصلاح و مرمت شده فیلم سینمایی «شبح کژدم» را نمایش می‌دهد.
این فیلم ساعت 17 روز دوشنبه 24 اردیبهشت در سالن فردوس موزه سینما نمایش داده می شود و بعد از نمایش فیلم جلسه نقد و بررسی این اثر با حضور جواد طوسی ، عزیزالله حاجی مشهدی،حسن رضایی (بازیگر فیلم) و محمود گبرلو برگزار می‌شود.
جهانگیر الماسی، حسن رضایی، ناصر آقایی، زنده یاد کاظم افرندنیا و … در این فیلم نقش آفرینی دارند.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: محمود، فیلم‌ساز فیلم‌های هشت‌میلی‌متری، شیفتگی خاصی به سینمای هشت‌میلی‌متری دارد. او که فیلم کوتاهی به نام «شبح کژدم» ساخته است قصد دارد از فیلمنامه آن فیلمی بلند بسازد اما فقدان امکانات مانعی بر سر کار است. دوستی و رفاقت این دو پایه‌ای است که راه داستانی را شکل می‌دهد…
«شبح کژدم» نخستین‌بار در بخش مسابقه سینمای ایران پنجمین دوره‌ جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد.
ورود در این برنامه برای علاقمندان آزاد است.

نمایش نسخه مرمت شده «فردوسی» در موزه سینما

موزه سینما همزمان با روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی و با همکاری فیلمخانه ملی ايران بخش هایی از یکی از مهم ترین آثار  تاریخ سینمای ایران به نام «فردوسی» را نمایش می‌دهد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، نسخه مرمت شده فیلم «فردوسی» که توسط فیلمخانه ملی ایران ترمیم و بازسازی شده روز سه شنبه 25 اردیبهشت ماه ساعت 15 در سالن فردوس موزه سینما به نمایش در خواهد آمد .
فیلم سینمایی «فردوسی» ساخته «عبدالحسین سپنتا» و تهیه‌‌کنندگی «اردشیر ایرانی» محصول سال ۱۳۱۳ است  که در حدود ۲۰ دقیقه از این فیلم برای علاقمندان سینما نمایش داده خواهد شد.
«عبدالحسین سپنتا» پس از ساختن فیلم«دختر لُر» فیلم «فردوسی» را در سال ۱۳۱۳ کلید زد و بدین ترتیب فیلم «فردوسی» ششمین فیلم تاریخ سینمای ایران لقب گرفت.
پس از نمایش این فیلم ، دکتر فریبا شکوهی عضو هیات علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی ، سخنرانی می کند و دکتر هومن شبیری نیز شاهنامه خواهد خواند.
نمایش این فیلم  برای علاقمندان به سینما و همچنین علاقمندان این شاعر نامدار ایرانی آزاد و رایگان است.

رئیس سازمان سینمایی با حفظ سمت دبیر چهل‌وسومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر شد

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حکمی محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی و سمعی بصری را با حفظ سمت به عنوان دبیر چهل‌وسومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر منصوب کرد.

در متن حکم محمدمهدی اسماعیلی خطاب به محمد خزاعی آمده است:

“جناب آقای محمد خزاعی

معاون محترم وزیر و رئیس سازمان سینمایی و سمعی – بصری

سینمای ایران در سال گذشته شرایط خاص اما امیدبخشی را پشت‌سر نهاد و در سال پیش رو برگزاری همزمان چهل‌وسومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر با جشن‌های پیروزی انقلاب اسلامی، نیازمند جهش کیفی و کمی و حمایت گسترده از آثار و تولیدات سینمایی است.

از این‌رو و با توجه به تخصص، تعهد و تجربیات ارزشمندتان در برگزاری جشنواره‌های مختلف، با حفظ سمت ریاست سازمان سینمایی و سمعی – بصری، به عنوان «دبیر چهل‌وسومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر» منصوب می‌شوید تا با برنامه‌ریزی‌های لازم باشکوه‌ترین آیین سینمایی کشور را برپا نمایید.

امید است با استعانت از خداوند متعال و تدابیر شایسته جناب‌عالی، شاهد جشنواره‌ای درخور سینمای ایران و تراز انقلاب اسلامی باشیم.

همچنین از زحمات و تلاش‌های مجدانه جناب آقای مجتبی امینی به عنوان دبیر چهل و یکمین و چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر قدردانی می‌نمایم.”