📣شماره دوم پادکست «رادیو موزه سینما »/ شنیداری
🔹در این شماره درباره زنده یاد داریوش مهرجویی حرف میزنیم.
💫مهمان ویژه :علیرضا زرین دست
🌀کاری از: «موزه سینما» به همت “مجید اسماعیلی” مدیرعامل موزه سینما
🎯کارگردان هنری، ایده و سردبیر: مهرداد غفارزاده
🎞مدیر پروژه : سپیده حیدرآبادی
✍نویسنده: سعید پورقلی
🎙راویان: رضا آفتابی و مژگان اصغری
🎼موزیک: انتخابی ( هامون و سنتوری )
✂️تدوین صدا و تصویر: پگاه نادی و زهرا شیراوند
نمایش مستند «مردمان باد» در موزه سینما
مستند ” مردمان باد” توسط موزه سینما نمایش داده میشود.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در ادامه نمایشهای ویژه فیلمهای مستند در موزه سینما تحت عنوان «شبهای مستند» با مشارکت انجمن صنفی تهیه کنندگان سینمای مستند، فیلم «مردمان باد» بر روی پرده سالن فردوس موزه سینما میرود.
در بیست و چهارمین نشست شبهای مستند که روز دوشنبه ۲۶ آذر ساعت ۱۷ برگزار میشود، ارد عطارپور مستندساز مطرح ، ابراهیم موسوی نژاد کارشناس مطالعات امور عشایر و فخرالدین سیدی مستندساز پیشکسوت درباره فیلم صحبت خواهند کرد.
مستند «مردمان باد» نامزد بهترین فیلم مستند جایزه آکادمی اسکار و گلدن گلوب؛ به شکل خیرهکننده و نفسگیری بیننده را به پرتگاههای خطرناک زردکوه و آبهای یخی رودخانههای خروشان آن میبرد و یکی از شگفتانگیزترین مهاجرتهای روی زمین را به تصویر میکشد.
این مستند در سال ۱۹۷۶ با تصاویر واقعی و زنده (بدون حضور بازیگر) ثبت شده؛ و همزمان با دورهای است که جعفرقلیخان رستمی، کلانتر طایفه بابادی بود.
ورود برای عموم علاقمندان سینمای مستند آزاد است.
گفتگویی که موزه سینما برای زادروز ” رسول صدرعاملی” منتشر کرد/ متولدین نسل جدید صداقت و عدم ریاکاری بیشتری دارند/ واکنشهای شکیبایی نسبت به بازیگر مقابل خود برجسته بود/ خاطره ای از زنده یاد ” عزت الله انتظامی” در فیلم شب
موزه سینما در ادامه انتشار سلسله نشستهای تاریخ شفاهی خود همزمان با زادروز “رسول صدرعاملی” نویسنده، کارگردان و تهیه کننده سینما بخشهایی از گفنگوی این هنرمند را منتشر کرده است که بخش هایی از آنرا میخوانید.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، رسول صدرعاملی درباره حضور ابوالفضل پورعرب در فیلم «قربانی» گفت: پورعرب در این فیلم بازی بسیار خوبی داشت؛ او دارای نوعی تنش درونی و استرسهایی بود که من بعدها و با کسب تجربههای بیشتر از آن مطلع شدم.
وی ادامه داد: بازیگری کار بسیار دشواری است مخصوصا اگر بازیگر آگاهانه رفتاری را از خود بروز دهد و بداند وقتی تصویر او روی پرده سینما قرار میگیرد، چگونه دیده میشود. این موضوع درک ویژهای را طلب میکند و هر بازیگری نسبت به آن آگاه نیست. اینکه یک بازیگر تمام مدت به این مسئله فکر کند که چگونه وارد پلان شده و از آن خارج شود و از کدام منبع احساس خود را تغذیه کند، موضوعی است که هنگام فیلمبرداری به چشم میآید. پورعرب از این موارد آگاهی داشت و زمانی که در فیلم من حاضر شد، پیش از آن فقط در فیلم «عروس» بازی کرده بود و بلافاصله بعد از ان آمد سر فیلمبرداری ” قربانی” و یکی از حسرتهای من این است که آنطور که باید در آن فیلم من و پورعرب یکدیگر را درک نکردیم. ما با یکدیگر هیچ مشکل خاصی نداشتیم اما میتوانستیم به یکدیگر کمک کنیم تا اتفاق بهتری صورت بگیرد.
کارگردان فیلم «شب» درباره این اثر تیز بیان داشت: عزتالله انتظامی در این فیلم روی دیالوگهای خود بسیار حساس بود و اتفاق جالب برای من وجود نوعی رقابت میان خسرو شکیبایی و عزتالله انتظامی بود. اقتدار خسرو شکیبایی در لحظات مربوط به واکنشهای او نسبت به بازی مقابل بسیار برجسته بود.
وی خاطرنشان کرد: خسرو شکیبایی به شکل عجیبی اهمیت سکوت و چگونه شنیدن را میدانست. خوشبختانه جمع بسیار خوبی در آن فیلم شکل گرفته بود و امین حیایی مواظب همه چیز بود و در نهایت جایزه بهترین بازیگر را برای فیلم «شب» دریافت کرد.
صدرعاملی بیان داشت: در این فیلم طبق برنامهریزی انجام شده قرار بود فیلمبرداری به مدت چهل روز و در فصل پاییز انجام شود و اولین لوکیشن ما ایستگاه راه آهن بود. یادم می آید ساعت پنج عصر به لوکیشن رفتیم. زمانی که کار به پایان رسید، دیگر صبح شده بود و زمانی که از لوکیشن بیرون آمدیم، چیزی در حدود نیم متر برف روی زمین نشسته بود و جالب اینکه چنین اتفاقی در بیست و پنج سال گذشته سابقه نداشت.
وی با بیان اینکه شصت درصد فیلم باید در لوکیشنهای خارجی فیلمبرداری میشد، بیان داشت: زمانی که به هتل بازگشتیم آقای انتظامی را صدا زدم و به او گفتم من مجبورم به فیلمبرداری ادامه دهم و باید در طول سه روزی که بارش برف ادامه دارد، تمام نماهای مربوط به لوکیشن خارجی را بگیرم. عزت الله انتظامی تعجب کرد و این کار را نشدنی میدانست اما اگر به فیلمبرداری ادامه نمیدانیم، کار به صورت کامل تعطیل میشد. او از من خواست تا کمی درباره موضوع فکر کند و پس از یک ساعت با من تماس گرفت و موافقت خود را اعلام کرد.
کارگردان «زندگی با چشمان بسته» گفت : از فیلم «دختری با کفشهای کتانی» دخترانی در فیلمهای من حضور دارند که دست به تصمیم گیری میزنند و این موضوع به دلیل شرایط روز جامعه است. در دهه ۷۰ دختر فیلم «من ترانه پانزده سال دارم» میخواهد فردی مقاوم باشد و روی تصمیمی که گرفته پافشاری میکند و می ایستد و ما به خوبی متوجه می شویم که این تصمیم میتواند او را نجات دهد اما امروز شرایط دیگر اینگونه نیست و نوعی عدم تعادل جدی و سرگشتگی در رفتار و کردار نسل جدید به چشم میخورد.
صدر عاملی بیان داشت: تعریف بچههای دهه ۸۰ و ۹۰ از زندگی، عشق، رفاقت، جامعه، دوست داشتن و نفرت بسیار متفاوت تر از بچههای متولد دهههای ۶۰ و ۷۰ است. نسل جدید دارای یک فاصله معنادار با نسل پیشین خود است. من به متولدین نسل جدید علاقه بیشتری دارم به این دلیل که شاید آنها به دلیل نوعی صراحت ،کمی ما را عصبانی کنند اما دارای صداقت و عدم ریاکاری در رفتار هستند که در نسل دهههای شصت و هفتاد نبود.
علیرضا زرین دست: باید «داریوش مهرجویی» را معادل تخت جمشید بدانیم
مراسم زادروز زندهیاد «داریوش مهرجویی» با حضور هنرمندان در موزه سینما برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در بخش نخست این مراسم دومین پادکست رادیو موزه سینما به صورت حضوری و زنده توسط مژگان اصغری و رضا آفتابی اجرا شد. در بخشهای مختلف و متنوع این پادکست تصویری، فرازهایی از زندگی شخصی و حرفهای مرحوم داریوش مهرجویی در حوزه هنر، ادبیات و فلسفه مورد اشاره قرار گرفت.
پس از آن مهرداد غفارزاده نویسنده و فیلمساز با علیرضا زرین دست فیلمبردار پیشکسوت سینمای ایران درباره تجربه همکاری و همچنین ویژگیهای سینمای داریوش مهرجویی به گفتوگو نشست.
مهرداد غفارزاده گفت: در این بخش در خدمت علیرضا زریندست فیلمبردار با سابقه و مطرح سینمای ایران هستیم، شخصیتی که در تاریخ سینمای ایران برای همیشه ماندگار خواهد بود.
باید گفت تولید فیلمهای خوب و شاهکار بخشی از ذات برخی فیلمسازان نظیر زنده یاد مهرجویی و عیاری به شمار میرود.
در ادامه علیرضا زرین دست فیلمبردار شناخته شده سینمای ایران درباره مهرجویی گفت: داریوش مهرجویی دارای نگاهی بسیار گسترده بود و این موضوع تنها محدود به یک زاویه نبود، چراکه او ابعاد مختلف زندگی را رصد کرده و آن را در آثار خود منعکس میکرد. به خاطر دارم زمانی که او فیلمنامه «پری» را در اختیار من قرار داد، نکاتی را در آن کشف کردم و به مهرجویی اعلام کردم که این نکات میتواند به شکل برجستهتری وارد جهان فیلم شود. او با این ایده موافقت کرد و به من گفت برای انجام ایدههای مطرح شده نیاز دارد تا در حدود پانزده روز آغاز فیلمبرداری «پری» با تاخیر همراه شود.
وی افزود: زمانی که این فیلم ساخته شد، نسبت به آنچه در فیلمنامه وجود داشت با اثر بهتری مواجه شدیم. در فیلمسازی روند به این صورت است که در ابتدا باید یک فیلم را هدایت کرد و در ادامه شرایط به گونهای تغییر میکند که فیلم هدایت شما را برعهده میگیرد.
زرین دست با بیان اینکه «پری» دارای یک ساختار دشوار و به خصوص بود، خاطرنشان کرد: در این فیلم دختر قصه از دنیای ساده خود خارج میشد تا به نقطهای دست پیدا کند که برای او در حکم نوعی عروج درونی بود و دست یافتن به این عروج کار سادهای نبود.
قرار بود در اجاره نشینها و هامون همکاری کنم
در ادامه زرین دست با بیان اینکه «پری» اولین تجربه همکاری مشترک من و داریوش مهرجویی بود، ادامه داد: مهرجویی دارای نگاه اندیشمندانهای نسبت به آینده بود. او در به کارگیری نکات خاص و ظرافتهای ویژه از جمله اساتید این حوزه بود. مهرجویی دارای ویژگیهایی بود که میتوان او را از جمله مردان کلاسیک و باستانی سینمای ایران دانست. اگر ما به آثار باستانی خود افتخار میکنیم باید بدانیم که این موارد تنها شامل بناهای تاریخی نمیشود، بلکه افرادی همچون مهرجویی را نیز باید معادل و همسنگ تخت جمشید بدانیم. او ادبیات فوقالعادهای را به زبان تصویری و ساده وارد سینمای ایران کرد و به همین دلیل آثار او میتواند با طیفهای مختلفی از مردم ارتباط برقرار کند.
زرین دست با بیان اینکه برای رسیدن به چنینی ایدههایی به یک ذهن خاص و پویا نیاز است، ادامه داد: مهرجویی فردی بسیار منحصر به فرد بود، او از موسیقی، نقاشی و اصل زندگی شناخت بسیار خوبی داشت و از آنچه که در اطراف او بود حداکثر استفاده را میبرد. مهرجویی با نگاه خاص خود موارد سادهای را تشخیص میداد که هر یک از ما ممکن است به سادگی از آنها عبور کنیم.
وی با بیان اینکه مهرجویی بسیار اهل مطالعه، تحقیق و پژوهش بود، گفت: زمانی که مهرجویی وارد ایران شد من از جمله اولین نفراتی بودم که از او استقبال کردم.
من از دوستان نزدیک مرحوم مهرجویی محسوب میشدم و قرار داد فیلمهای «هامون» و «اجاره نشینها» را امضا کرده بودم. اما متاسفانه در آن زمان بنیاد سینمایی فارابی وسایل فیلمبرداری را در اختیار من قرار نداد. این مسائل منجر شد تا آقای محمود کلاری و تورج منصوری که هر یک از فیلمبرداران برجسته سینمای ایران هستند فرصت همکاری با مهرجویی را به دست بیاورند.
مهرجویی سهم عمدهای در بخشهای مختلف تاریخ سینمای ایران دارد
زرین دست بیان داشت: آنچه از مهرجویی باقی میماند میراث درخشانی است که او از خود باقی گذاشته است. البته نباید در مسیر حرفهای مهرجویی سهم دکتر غلامحسین ساعدی را نادیده بگیریم. در بسیار از آثار او، نوشتههای درخشان ساعدی نقشی برجسته دارد و مهرجویی توانست از این پتانسیل به خوبی استفاده کند و نتیجه آن به تولید آثار ماندگار و درخشانی منجر شد. مهرجویی سهم عمدهای در بخشهای مختلف تاریخ سینمای ایران دارد، از جمله موجی که پس از آثار مهرجویی در سینمای ایران به راه افتاد.
این فیلمبردار ادامه داد: مهرجویی فردی رویین تن به شمار میرفت و با سختیهای مسیر تولید مقابله میکرد. او کم و بیش درباره هر موضوعی مطلع بود و بیجهت اظهار نظر نمیکرد.
زرین دست با بیان اینکه مهرجویی فردی بذلهگو بود و فضایی جذاب در پشت صحنه کارهای او جریان داشت، افزود : یکی از دلایلی که فیلمسازان مطرح، پرکار نیستند این است که آنها نمیخواهند اثر ضعیفی را تولید کنند. همانطور که می دانید ساخت یک فیلم خوب بسیار کار سخت و دشواری بوده و عملی فرسایشی به شمار میرود.
سه فیلم از ۱۰ فیلم برتر تاریخ سینمای ایران متعلق به مهرجویی است
در ادامه نظامالدین کیایی، صدابردار مطرح سینمای ایران درباره زندهیاد مهرجویی گفت: از حضور تعداد زیادی از مشتقان داریوش مهرجویی در این برنامه خوشحالم هستم زیرا اساسا سینما به واسطه تماشاگر است که شکل میگیرد. سه فیلم از ۱۰ فیلم برتر تاریخ سینمای ایران متعلق به داریوش مهرجویی است. زمانی که منتقدین از میان ۱۰ فیلم برتر سینمای ایران ۳ اثر را متعلق به داریوش مهرجویی میدانند یعنی اتفاق بسیار بزرگی صورت گرفته است. او بسیار مرد بزرگ و دوست داشتنی بود. من در سه فیلم آخر مهرجویی به غیر از «لامینور» همراه او بودم و با او زندگی کردم.
وی ادامه داد: مهرجویی و وحیده محمدیفر دارای دختری نوجوان به اسم مونا هستند. این دختر اولین فردی بود که پس از جنایت صورت گرفته وارد منزل شد و شاهد این اتفاق تلخ بود. در سومین شبی که داریوش مهرجویی را از دست داده بودیم یک مراسم بزرگداشت از فعالیتهای او در خانه سینما برگزار شد. گله من از سینماگران این است که در آن شب بزرگان سینما همگی به مونا تسلیت گفته و به او اعلام کردند که افراد و بزرگان حاضر در سینما، برای او همچون پدر و مادر خواهند بود. گله من این است که از آن شب تاکنون حتی یک نفر از این افراد یا مونا تماس نگرفته تا متوجه احوال و روحیات او شوند.
این صدابردار باسابقه بیان داشت: زمانی که من در ایران حضور نداشتم دوستان نزدیک مهرجویی به من پیام دادند و گفتند او قرار است یکی از متفاوتترین کارهای خود را به پشتوانه شش دهه فعالیت حرفهای مقابل دوربین ببرد. اگر آن حادثه هولناک اتفاق نمیافتاد چه بسا از او به جای سه فیلم، شاهد چهار اثر درمیان ۱۰ اثر موفق سینمای ایران بودیم.
قرار بود در فیلم «نارنجی پوش» مهرجویی بازی کنم
در ادامه عباس یاری کارشناس و منتقد سینما درباره داریوش مهرجویی گفت: قرار بود که من در فیلم «نارنجی پوش» مهرجویی بازی کنم. اثری که بسیاری از منتقدان نسبت به آن بیتوجه بودند در حالی که من فکر میکنم یکی از بهترین آثار آقای مهرجویی به شمار میرود. این فیلم به ما یادآور میشود که چه بلایی بر سر طبیعت کشور میآوریم. او نقش یک استاد دانشگاه را در این فیلم برای من نوشته بود اما من در طول چهل و دو سالی که در ماهنامههای «فیلم» و «فیلم امروز» کار کردم با خودم عهد بسته بودم که فعالیت مطبوعاتی را با کار سینمایی تلفیق نکنم و به خود اجازه ندهم تا وارد حریم سینما شوم زیرا کار مطبوعاتی در ایران معمولا نردبانی برای ورود به سایر حوزهها به شمار میرود.
وی ادامه داد: من میزان ارادت خود را به داریوش مهرجویی توضیح دادم اما از او عذرخواهی کردم و گفتم علاقهای به بازیگری ندارم. مهرجویی گفت که من نقش استاد دانشگاه را برای تو نوشتهام و زمانی که من ایفای نقش در «نارنجی پوش» را قبول نکردم او این نقش را از فیلمنامه حذف کرد. او فردی بسیار توانمند بود و به انتخابهای خود احترام میگذاشت.
یاری افزود: یکی از کارهایی که در موزه سینما انجام داده بودیم انتخاب بهترین شخصیتهای تاریخ سینمای ایران بود و بسیاری از آنها افرادی بودند که در فیلمهای آقای مهرجویی نقش آفرینی کردند. مهرجویی فردی بود که وجوه انسانی شخصیتش بسیار به وجه هنری وجودی او نزدیک بود. او نویسندهای قابل بود و فیلمسازی به شمار میرفت که جای خالی او پر نخواهد شد.
علیرضا زرین دست، نظام الدین کیایی، محمدعلی حسین نژاد، فخرالدین سیدی، عباس یاری، غلامرضا آذری، فرامرز روشنایی، آرمین قدرتی، سوگل قلاتیان و …
محمدرضا اصلانی:سینمای مستند پایگاه آموزش فیلمسازی نیست بلکه پایگاه اندیشه است
موزه سینما در ادامه انتشار سلسله نشستهای تاریخ شفاهی خود همزمان با زادروز « محمدرضا اصلانی» پژوهشگر، مستندساز پیشکسیوت و نویسنده بخشهایی از گفنگوی این هنرمند را منتشر کرده است که بخش هایی از آنرا میخوانید
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، محمدرضا اصلانی مستندساز پیشکسوت با بیان اینکه در کشورهایی مثل ایران سینمای اصلی مستند است گفت: متاسفانه سینمای مستند ما در ورطه گزارشگری خود را خلاصه کرده و ساختارهای تحلیل در آن ضعیف شده است. البته این موضوع جزء جریانهای روزمره است و سینمای مستند نه تنها در ایران بلکه در همه کشورها افت و خیزهای بسیاری داشته است.
این پژوهشگر سینما با بیان اینکه جشنواره درواقع برای تشویق سینمای مستند است و برای دیدن نیست، بیان داشت: سینمای مستند نه تنها می تواند یک گردش اجتماعی در سطح ملی داشته باشد بلکه میتواند گردش جهانی هم داشته باشد که متاسفانه در حال حاضر وجود ندارد.
اصلانی با بیان اینکه وقتی پشت چیزی اقتصاد نباشد مهجور خواهند ماند، ادامه داد: برای این کار باید یک سازمان ، برنامه ریزی صحیح و یک بینش اقتصادی وجود داشته باشد. این روزها اقتصاد فرهنگ یا هنر یک اصطلاح شده است درحالیکه اقتصاد هنر درباره سینمای مستند اصلا مطرح نشده است بنابراین باید دید چگونه میشود فیلم مستند را در یک گردش اقتصادی وارد کرد.
وی با بیان اینکه موضوع مهم تفکر حرفهای و صنعتی نسبت به سینمای مستند است، گفت: سینمای مستند پایگاه آموزش فیلمسازی نیست بلکه پایگاه اندیشه است ؛ اندیشه درباره ساختار سینما یعنی مستندساز خیلی بیشتر از داستانیساز احتیاج به دانش و بینش دارد. باید جامعه شناسی خوانده باشد، ساختارهای دراماتیک را بشناسد، با تئاتر آشنا باشد ، فلسفه خوانده باشد و با مردم شناسی و انسانشناسی نیز آشنا باشد.
این پژوهشگر سینما تاکید کرد: ما در سینما با کشف مواجه هستیم و همانطور که میدانید خلاقیت از طریق کشف عناصر بدست میآید و تفاوتی نمیکند که شیء یا انسان باشد؛ باید آن را کشف کنیم.
اصلانی با بیان اینکه سینما در اذهان عمومی جامعه ما سرگرمی است، گفت: باید توجه داشت که سرگرمی کار جامعه نیست زیرا جامعهای که سرگرم باشد جامعه غافلی است بنابراین سینمای مستند برای سرگرم شدن نیست.
وی در ادامه بیان داشت: متاسفانه سینمای مستند هنوز از نظر سیاسی، اجتماعی، اقتصادی امنیت ندارد. به همین دلیل شکل درستی پیدا نمیکند و اگر نتیجه مثبتی به همراه داشته باشد درواقع اراده شخصی فیلمسازها است.
اصلانی با بیان اینکه سینمای مستند در پی معضلات است،خاطرنشان کرد: حتی یک مستند درباره باستان شناسی به معضلات باستان شناسی میپردازد و نه معرفی آن. سینمای مستند به خودی خود با واقعیت مواجه است بنابراین از این نوع سینما انتظار دارند واقعیت سازی کند نه واقعیت را مطرح کند به همین دلیل سانسور در نهاد سینمای مستند یک امر کاملا پیش آرویی است و لطمه بزرگی برای سینمای مستند است.
وی ادامه داد: آرزو دارم روزی سینمای مستند ما از منابع ثروت جامعه محسوب شود یعنی درواقع به اندازه نفت برای ما درآمد ارزی داشته باشد و میدانم در آینده میتواند این اتفاق رخ دهد.
کارگردان مستند جام حسنلو بیان داشت: موضوعات زیادی داریم که در مستند میتوانیم به آنها بپردازیم موضوعاتی که برای همه جهان جذاب است و اگر هر کدام از این موضوعات به واسطه مستندی که درباره آنها ساخته میشود 10 دلار برای ما درآمد ارزی داشته باشد از نفت درآمد بیشتری خواهیم داشت. امیدوارم سینمای مستند یک روز یکی از پایگاههای اقتصاد کشور شود .
پادکست حضوری « رادیو موزه سینما»؛ به مناسبت زادروز زنده یاد « داریوش مهرجویی »
ویژه برنامه «داریوش مهرجویی» در قالب برنامه پادکست حضوری در موزه سینما برگزار خواهد شد.
هفدهم آذرماه؛ همزمان با زادروز زنده یاد داریوش مهرجویی ویژه برنامه این هنرمند فقید سینما با موضوع « مهرجویی؛ سینماگری فیلسوف» در موزه سینما برگزار میشود.
این برنامه همراه با اجرای پادکستی از زندگی و فعالیتهای هنری این هنرمند فقید همراه خواهد بود که توسط شهراد بانکی و مژگان اصغری اجرا خواهد شد.
بعد از اجرای پادکست علیرضا زرین دست فیلمبردار پیشکسوت سینما و مهرداد غفارزاده کارگردان سینما درباره سینمای مهرجویی صحبت خواهند کرد.
این برنامه شنبه ۱۷ آذرماه ساعت ۱۷ در سالن فردوس موزه سینما برگزار خواهد شد و حضور برای علاقمندان آزاد است.
نیاز است زندگی مفاخر برای آیندگان ثبت شود/ هنرمند باید دارای بینش باشد
برنامه نمایش و نشست نقد و بررسی مستند پروانه اعتمادی و پرویز کلانتری با عنوان «دو پرتره از دو نقاش معاصر» در قالب برنامه «شبهای مستند» با حضور فخرالدین سیدی مستندساز، علی نائینی کارگردان اثر و رضا فولادی تهیه کننده اثر در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، فخرالدین سیدی کارگردان و کارشناس سینمای مستند درباره فیلمهای به نمایش درآمده گفت: شروع تولید مستندهای این مجموعه همزمان با پایان زمان جنگ تحمیلی بود و در آن زمان، وضعیت جامعه چندان رو به راه نبوده است. برای من جالب است که چگونه تلویزیون به ساخت این آثار در آن شرایط رغبت نشان داده است. با وجود اینکه خانم اعتمادی در فیلم مربوط به او حضور کوتاهی دارد، اما شیوه حضورش بسیار ویژه و جالب توجه است.
علی نائینی گارگردان دو فیلم به نمایش درآمده گفت: فیلمهای نمایش داده شده ۳۵ سال قبل ساخته شدند و امکانات آن زمان بسیار محدود بود، با این وجود ما با این شخصیتها زندگی کردیم و تنها نمایش دهنده زندگی آنها نبودیم. ما با آنها به سفر رفتیم و در زندگی شخصی همراه آنها بودیم.
دانشگاهها نباید تنها به آموزش تئوریک بسنده کنند
وی ادامه داد: دانشکدههایی که دارای رشتههای هنرهای تجسمی هستند بهتر است شرایطی را به وجود بیاورند تا دانشجویان بتوانند در ارتباط نزدیک با نقاشان مطرح قرار گرفته و این فرصت را داشته باشند تا مدتی را با آنها زندگی کنند و صرفا به آموزش تئوریک بسنده نکنند.
نائینی بیان داشت: انگیزهای که سبب شد تا طرح ساخت این فیلمها را به تلویزیون ارائه کنیم این بود که با فرد خاصی همچون سهراب سپهری آشنا بودیم. تلویزیون در آن زمان حتی یک فریم از این هنرمندان شاخص تصویری نداشت و صحبتی با آنها صورت نگرفته بود، با وجود اینکه نیاز بود تا مواردی اینچنینی ثبت شده و برای آیندگان به یادگار باقی بماند. این موضوع انگیزهای شد تا به همراه رضا فولادی به سراغ هنرمندان زنده رفته و تلاش کنیم تا به زندگی و آثار آنها بپردازیم.
وی خاطرنشان کرد: یادم می آید زمانی که فیلم خانم اعتمادی را آغاز کردیم، ایشان در روز دوم فیلمبرداری به ما اعلام کردند که مقابل دوربین حاضر نمیشوند. بنابراین ما مجبور شدیم تا فرم کار را تغییر دهیم و تنها از صدا و آثار ایشان استفاده کنیم. البته در نهایت ایشان حضور بسیار کوتاهی در این فیلم دارند.
نقاشیهای کلانتری دارای وجه تزئینی است
نائینی درباره فیلم مستند مربوط به پرویز کلانتری نیز گفت: روحیه و منش پرویز کلانتری همچون یک کودک بسیار ساده بود و گویی حضور یک کودک در درونیات او به شدت احساس میشود. ما در این مجموعه با نقاشان مختلفی کار کردیم اما صداقتی که در صحبتهای کلانتری وجود داشت، در کمتر نقاش دیگری مشاهده میشد.
نائینی درباره علت انتخاب نقاشان حاضر در این مجموعه گفت: ما تلاش کردیم تا به سراغ افرادی برویم که از شیوه و سیاق خاص خود برخوردار هستند. کلانتری از جمله افرادی است که کارهایی را صورت داده است که پیش از او فرد دیگری به سراغ آن نرفته بود. نقاشیهای کلانتری دارای وجه تزئینی و عناصر زیبایی شناسانه بوده و محتوای خاص خود را نیز دارد.
وی ادامه داد: از نظر من خانم اعتمادی از دید و نگاهی عرفانی برخوردار است زیرا معتقد بود دانش کاری را از پیش نخواهد برد بلکه نیاز است تا هنرمند دارای بینش باشد. امروزه و در شرایطی که اینترنت گسترش پیدا کرده است، دانش به صورت عام آن در اختیار همه قرار گرفته است اما کمتر به بستری برای بازنمایی هویت برمیخوریم. به اعتقاد خانم اعتمادی ما به صحبتهای مختلف گوش میدهیم اما شنونده آنها نیستیم و این یک موضوع بسیار اساسی به شمار میرود.
درونیات پرویز کلانتری همچون یک کودک بود
این کارگردان افزود: ما معمولا با هنرمندان همراه نمیشویم و فرصتی برای معاشرت با آنها نداریم و تنها با آثارشان مواجه هستیم و قضاوت ما از شخصیت آنها متکی به مجموعه آثار این افراد است. زمانی که مشغول ساخت فیلمهای این مجموعه بودیم به این نتیجه رسیدم که کارهای برخی از این هنرمندان ارتباطی با شخصیت آنها ندارد. البته بعدها با خود فکر کردم که ممکن است هر فرد دچار تغییر شود و یک اثر میتواند زمانی خلق شده باشد که هنرمند در شرایط روحی ویژهای است.
نائینی خاطرنشان کرد: خانم اعتمادی بسیار سخت ایده گفتوگو را پذیرفت. من در ابتدا کمی او را عصبانی کردم، چراکه به مقایسه او با نقاشان خیابان منوچهری پرداختم و میان آنها تفاوتی ندیدم. او بسیار عصبانی شد و من به او گفتم باید درباره ویژگی کارهای خود صحبت کند تا دیگران متوجه این تفاوت شوند. همچنین برای فیلم آقای کلانتری، لوکیشنهایی را که او نقاشی کرده بود را پیدا کردیم و این مسئله برای ما بسیار دشوار بود.
وی درباره دشواری تولید آثار پرتره از هنرمندان شاخص ابراز داشت: مستندی را در باره حاج مصورالملکی که آخرین مینیاتوریست ایرانی است تولید کردم. ایشان سن بسیار بالایی داشت به هیچ عنوان حاضر به همکاری با ما نبود. آن زمان من تنها ۲۵ سال داشتم به همین دلیل او اصلا من را جدی نمیگرفت. من یک نقاشی از او را روی جلد یک نشریه دیده بودیم که سرشار از خطوط شکسته بود و با مصورالملکی درباره این نقاشی و تفاوت آن با سایر آثارش صحبت کردم. او بسیار به وجد آمد و اینچنین بود که صحبتهای خود را آغاز کرد.
مجموعهای شش قسمتی درباره هنرمندان مدرنیست
در ادامه رضا فولادی تهیه کننده این مجموعه نیز گفت: زمانی که مشغول ساخت فیلمها بودیم، دوره شاخصی از زندگی خود را پشت سرگذاشتیم و به نوعی با شخصیتهای به تصویرکشیده شده در این آثار مدتی را زندگی کردیم. در ابتدا قصد داشتیم در قالب این فیلمها نگاهی تاریخی به هنر مدرن ایران داشته باشیم که با کمالالملک آغاز شده بود.
وی ادامه داد: میخواستیم در ۲۶ برنامه سیر این حرکت را بررسی کنیم و در ابتدا بنا بود تا کار را از شاگردان کمالالملک کلید بزنیم. متاسفانه آنها حاضر به همکاری با ما نشدند و به همین دلیل هنرمندان مدرنیست را برای شروع کار انتخاب کردیم.
فولادی یادآور شد: هر کدام از این هنرمندان جایگاه خاص خود را داشتند و ما میخواستیم درباره هر یک از آنها فیلمی را تولید کنیم. در نهایت شش فیلم از شش هنرمند مدرن آماده شد و پس از آن امکانات دیگری در اختیار ما قرار قرار نگرفت و نتوانستیم مدیران تلویزیون را قانع کنیم تا این مجموعه ادامه پیدا کند. حتی پس از آن قصد داشتیم تا فیلمهایی را درباره نقاشان حوزه و نقاشان قهوه خانهای تولید کنیم اما همکاریهای لازم صورت نگرفت. از بین این شش فیلم، ۴ اثر توسط من و آقای نائینی تولید شد و دو فیلم دیگر را آقای آزادی ور کارگردانی کردند.
وی افزود: زمانی که این فیلمها آماده شدند ما مدتها با پخش تلویزیون صحبت کردیم تا در نهایت به نمایش آثار رضایت دادند، آن هم در شرایطی که همه آثار در ساعتهای پس از نیمه شب راهی آنتن شدند.
پروانه اعتمادی به صداقت ما باور داشت
فولادی بیان داشت: در درجه اول ساخته شدن این فیلمها محصول همدلی من و آقای نائینی است زیرا ما شناخت بسیار خوبی از یکدیگر داشتیم. برخی از هنرمندان در مقابل ساخت چنین آثاری مقاومت میکنند و برای مثال، خانم اعتمادی به هیچ رسانهای اجازه گفتوگو نمیدادند. ایشان در نهایت به صداقت ما باور داشت و متوجه شد که قرار نیست فعالیتی خارج از خواسته ایشان انجام دهیم. ما تلاش داشتیم تا شخصیت، روحیات و تفکرات هنرمندان را در فیلمهای این مجموعه منعکس کنیم. خوشبختانه آنها صداقت ما را باور داشتند و به ما اجازه دادند تا وارد خلوت آنها شویم و آنچه در درون ذهن و قلبشان میگذرد را به نمایش درآوریم.
فولادی یادآور شد: ویژگی بارز آثار خانم اعتمادی در این است که دارای فلسفهای مشخص هستند و هنرمند قادر به بیان این موضوع فلسفی است. بسیاری از هنرمندان معاصر نمیتوانند درباره آثار خود توضیح دهند در صورتی که خانم اعتمادی به خوبی توانایی صحبت درباره فلسفه کار خود را دارا است و شاگردان بسیار خوبی را نیز تربیت کرده است.
در پایان فخرالدین سیدی که اجرای نشست را بر عهده داشت، بیان داشت: مالک این فیلمها تلویزیون است و برای اصلاح و ترمیم کیفیت آثار نیاز است تا صدا و سیما اقداماتی را صورت دهد، البته مدتی است که این روند آغاز شده . امیدوارم به زودی نوبت به فیلمهای این نیز مجموعه برسد.
مریم معترف، ارد زند، پروین ثقه الاسلامی نیز در این برنامه حضور داشتند.
در نشست بررسی سینمای کمدی در موزه سینما مطرح شد:کمدیهای امروز متکی بر تحقیر مردم و فرهنگ ملی هستند
نشست «بررسی سینمای کمدی» با حضور سید مسعود اطیابی (کارگردان سینما)، عادل تبریزی (کارگردان سینما)، سید ابراهیم عامریان (تهیه کننده سینما)، محمد تقی فهیم (منتقد پیشکسوت سینما) به میزبانی مجید اسماعیلی مدیرعامل موزه سینما برگزار شد.
مخاطب وفادار به گیشه ژانر کمدی را انتخاب می کند
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، مجید اسماعیلی مدیرعامل موزه سینما گفت : گاهی نظرات به گونهای است که به نظر میرسد میان سینمای اجتماعی و کمدی تضاد وجود دارد، در صورتی که اینگونه نیست. سینمای کمدی میتواند با نگاهی درست و اصولی به مسائل اجتماعی ورود کرده، در این زمینه هوشمندانه عمل کند و در نهایت نیز واکنشهایی را به همراه داشته باشد. از جمله انتقادهایی که این روزها به سینمای کمدی وارد میشود در رابطه با مضمون و محتوای آثار تولید شده است.
وی با بیان اینکه برخی از کارشناسان معتقدند که این روزها تعدادی از فیلمهای کمدی باعث آسیب دیدن نهاد خانواده میشوند، ادامه داد: سینمای کمدی مخاطبان انبوهی از طیفهای مختلف اجتماع را به همراه دارد و از طرفی نیز نمیتوان از ورود افراد کم سن و سال به سینما جلوگیری کرد.
اسماعیلی با بیان اینکه ضروری است تا موضوعات جامعه امروز و زمان حال در ژانر کمدی مورد توجه قرار گیرد، گفت: برای مثال، فضای همه گیری ویروس کرونا باعث شده بود تا برای مقطعی عموم جامعه دچارغم و اندوه شوند و در این شرایط نیاز به تغییر فضا احساس میشد. خوشبختانه نسبت به این موضوع در سینمای کمدی توجه جدی صورت گرفت و باعث شد روحیه خوبی در جامعه به وجود بیاید.
وی خاطر نشان کرد: بسیاری از افرادی که وارد مجموعههای نمایشی و سالنهای سینما میشوند انتظار دارند تا با یک فیلم کمدی مواجه شوند و همانطور که میدانید مخاطب وفادار به گیشه این ژانر را انتخاب میکند که باعث رونق در سینما میشود اما در عین حال باید ملاحظاتی نیز وجود داشته باشد و عمق و محتوای بهتری از این گونه سینمایی انتظار میرود. اخلاق مداری موضوع مهمی است که ایرانیان همواره به دنبال آن بودهاند و در سینما باید مورد تاکید قرار بگیرد.
اسماعیلی با بیان اینکه موضوع اخلاق و عمق بخشی در سینمای کمدی از جمله مسائل مهم به شمار میرود، بیان داشت: این نوع از فیلمها به دلیل مخاطبان گسترده خود نیاز دارند تا به صورت عمیقتر به موضوعات گوناگون اجتماعی و اخلاقی ورود کرده و به حل مشکلات کمک کنند.
مدیرعامل موزه سینما یادآور شد: موضوعات فرهنگی بسیاری وجود دارد که نیاز است توسط سینما ترمیم شود و برای آن برچسب مثبت و منفی در نظر گرفته شود. دو ویژگی مهم سینما، اصل ماندگاری و تعداد مخاطبان انبوه آن است، به گونهای که برخی از آثار موفق میشوند تا بیش از هشتاد درصد مردم ایران را به عنوان مخاطب پوشش دهند و به همین دلیل است که سینما میتواند تاثیرات عمیقی را روی مردم جامعه برجای بگذارد. نیاز است تا با این مدیوم با وسواس و دقت بسیار زیادی مواجه شویم زیراهرآنچه در سینما مطرح میشود، قادر است تا بر روی یک فرهنگ و یک نسل اثر گذار باشد. در تعریف هنر گفته میشود که کارکرد آن تبدیل امر معقول به محسوس است و سینما نیز موارد عقلانی که به راحتی در ادراک عمومی جایی ندارند را به احساسی تبدیل میکند که عموم مردم قادر به درک آن باشند.
یکی از سخت ترین ژانرها کمدی است
سید مسعود اطیابی نویسنده و کارگردان سینما گفت: فیلمها باید برای مسائل موجود در جامعه راهگشا باشند و فیلمساز نباید تنها به دلیل علاقه شخصی در این مدیوم فعالیت کند. سینما زمانی دوست داشتنی است که محصولات آن در زندگی، روحیه، آگاهی و دانش عموم مردم اثر گذار باشد زیرا سینما برای سینما مقوله دوست داشتنی نخواهد بود .سینما زمانی اثر گذار است که در احوالات مردم اثر مثبتی داشته باشد.
وی ادامه داد: کار اصلی فیلمساز این است که با علم و آگاهی قدمی مثبت و سازنده برداشته و بر احساس مخاطبان خود نفوذ کند.
کارگردان سه گانه «تگزاس» افزود: هر زمان سینما خواسته تا دانش مخاطبان را تغییر دهد و یا علمی را به او اضافه کند، متضرر شده و توفیقی پیدا نکرده است زیرا مخاطبان سینما در ابتدا باید از نظر احساسی تحت تاثیر قرار بگیرند. یکی از سختترین ژانرها در سینما مربوط به فیلمهای کمدی است. در سینمای کمدی پیش از هر چیز نیاز است تا فیلمساز توانایی ویژهای داشته باشد. سینمای کمدی موثرترین ژانر در حفظ کانون خانواده است و هیچ فیلم کمدی، حتی انواع سخیف آن موجب برهم خوردن کانون یک خانواده نشده است اما در مقابل فیلمهای اجتماعی که عموما مورد تمجید قرار میگیرند گاهی باعث ایجاد آسیبهایی برای کانون خانواده شدهاند.
وی یادآور شد: مثالهای فراوانی نیز در این زمینه وجود دارد و به عنوان نمونه موضوع خیانت در مقطعی به صورت بسیار جدی آسیبهایی را متوجه برخی از خانوادهها کرده است. امروزه مردم از دانش وسیعی برخوردار هستند و میدانند باید به سراغ چه موضوعاتی بروند تا کانون خانواده خود را حفظ کنند. سینمای کمدی دارای کارکردهای بیشماری است و نشاطی که این آثار ایجاد میکنند به جامعه تسری پیدا میکند. همچنین باعث گردهمایی بزرگ خانوادهها در کنار یکدیگر میشود.
اطیابی یادآور شد: در فیلمهای اجتماعی تاریخ سینمای ایران خانوادهها به ندرت میتوانند فیلمی را پیدا کنند که سلامت روان خود و اطرافیان را بتوانند با وجود آن اثر حفظ کنند اما در سینمای کمدی این اطمینان حداقلی وجود دارد. اینکه فیلمی ساخته شود که تمام اعضای خانواده در کنار یکدیگر به تماشای آن بنشینند اتفاق بسیار دشواری است اما تاثیر بسیاری به همراه دارد.
وی ادامه داد: فیلمهای کمدی مناسب طیف متنوع یک خانواده است و میتواند همه اعضای آن را با خود همراه کند. به همین دلیل است که سینمای کمدی امروز مورد توجه بوده و میتواند نسبت به ژانرهای دیگر خانوادهها را با خود همراه کند، آن هم بدون اینکه آسیبی را برجای بگذارد.
سینمای کمدی باید جدی گرفته شود
این فیلمساز خاطرنشان کرد: در شبه نقدها و اظهار نظرهای صورت گرفته نسبت به سینمای کمدی مطالبی عنوان میشود که نه تنها برای من فیلمساز آموزنده نیست، بلکه از جانب مردم نیز مورد توجه قرار نمیگیرد. به همین دلیل حمله به این ژانر ناشی از عدم مطالعه و آگاهی است و صورتی مغرضانه دارد. متاسفانه افرادی به عنوان منتقد در این زمینه فعالیتهایی را صورت میدهند که باعث ایجاد نگرانیهایی میشود. باید سینمای کمدی را جدی گرفت زیرا فعالیت در آن دشوارتر از سایر ژانرها است.
اطیابی با بیان اینکه سینمای کمدی دارای سه محور مهم است، ادامه داد: ابتدا وجود یک تهیهکننده با دانش ضروری است که در میان مردم حاضر بوده و نسبت به سینما آگاهی کافی داشته باشد. مورد بعدی کارگردان و فیلمنامهنویس است و ضلع سوم بازیگرانی توانمند هستند که باید با توانایی زیادی مقابل دوربین حاضر شوند. بازیگر فیلمهای کمدی باید برای خود طراحی دقیقی داشته باشد تا بتواند به نتیجهای مطلوب دست پیدا کند. فیلمسازان بزرگی بودند که وارد حیطه کمدی شدند اما توفیقی به دست نیاوردند زیرا فعالیت در این ژانر مستلزم به کارگیری توانمندیهایی چندگانه است.
کارگردان «هتل» بیان کرد: زمانی که یک فیلم کمدی ساخته میشود، کارگردان آن باید حتی فهم یک کودک شش ساله را درنظر بگیرد تا این رنج سنی نسبت به ماجرای فیلم دچار احساس حقارت نشوند. بنابراین باید طیفهای سنی مختلف جامعه را در نظر گرفت و برای هر یک از آنها سکانسهایی را در فیلم تعبیه کرد و این کار نیازمند محاسبات دقیق است.
وی خاطرنشان کرد: فیلم کمدی مخاطبان فراوانی دارد و اقشار مختلف جامعه به تماشای آن مینشینند، در نتیجه باید شرایط مختلف حاکم بر هر یک از این طیفها سنجیده و درنظر گرفته شود.
سینمای کمدی برآیند جامعه امروز است
اطیابی یادآور شد: من قبول ندارم سینمای کمدی در ذائقه سازی مخاطب نقش دارد بلکه ما به عنوان فیلمساز این گونه از سینما، سوار بر ذائقه شیرین مخاطبان و به دنبال کشف آن هستیم. سینمای کمدی منتقدان بیشماری دارد که بنای ادعای آنها تنها بر اظهار نظر و کلام نهاده شده است. تلاش ما در ۱۰ سال اخیر این بوده است که قدم به قدم به استاندارها نزدیک شویم و صحبتهای مهمی را مطرح کنیم.
اطیابی بیان داشت: به عقیده من سینمای کمدی در ۱۰ سال آینده همچنان در راس انتخابهای عموم جامعه قرار خواهد داشت و ژانر دیگری نمیتواند حریف آن شود. شاید فیلمهایی از سینمای اجتماعی موفق به جذب مخاطب پرتعداد شوند اما این موضوع به یک رویه تبدیل نخواهد شد.
اطیابی با بیان اینکه ایدهآل فعلی ما این است که بتوانیم کانونهای از هم پاشیده شده خانواده ایرانی را دوباره گرد یکدیگر جمع کنیم، بیان داشت: سینمای کمدی به لحاظ تصویری برآیند جامعه امروز به شمار میرود. در فیلمهای کمدی موضوعات اخلاقی نیز مورد توجه و پرداخت قرار میگیرند و برای نمونه ما در فیلم تگزاس تلاش کردیم تا به صورت شکیل به موضوع خانواده بپردازیم. مهمترین تاثیر سینمای کمدی، چشم دشمن کور کن است. دشمن میخواهد تصویر یک ملت گرفتار و ناراحت را از ایران ترسیم کند در صورتی که سینمای کمدی کاملا برعکس این موضوع عمل میکند.
اطیابی با بیان اینکه ساخت یک فیلم کمدی فراتراز فیلمسازی در سایر گونهها است، خاطرنشان کرد: برای ساخت چنین آثاری پیش از هر چیز نیاز است تا کارگردان یک فیلم بسیار توانمند باشد، با این حال چنین فیلمسازی ممکن است آثاری با کیفیت متوسط را در کارنامه خود ثبت کند. زمانی که یک کارگردان به سراغ ژانر کمدی میرود نیاز دارد تا از دانش و علم بیشتری نسبت به یک فیلمساز عادی برخوردار باشد زیرا ساخت فیلم کمدی همچون عمل بندبازی است. فردی که مسلط به این کار باشد میتواند روی بند راه برود اما در مقام مقایسه، ساخت فیلم کمدی به گونهای است که نیاز دارد تا علاوه بر بندبازی، حرکات دیگری نیز صورت بگیرد تا نمایش جذابی ارائه شود و این کار دشواری محسوب میشود.
عادل تبریزی نویسنده و کارگردان سینما گفت: بحث فیلمهای کمدی در تاریخ سینمای ایران موضوع بسیار مهمی است و من آن را تحت عنوان سینمای مردمی میدانم. اگر در پژوهشهای سینمایی به مقالات مختلف از ابتدای انقلاب تا کنون مراجعه کنید، متوجه میشوید که برخی همواره اعتقاد داشتهاند که سینمای ایران در کما و در حال نابودی است. این اتفاق جریانهای مختلف سینمایی را در برگرفته تا امروز به فیلمهای کمدی رسیده است. سینمای مردمی از گذشته و پیش از انقلاب تاکنون مورد هجمه عدهای قرار داشته است، در حالی که بسیاری از این آثار به مقوله اخلاق و خانواده توجه داشتند.
وی ادامه داد: پس از انقلاب نیز برخی منتقدین فیلمهای عاشقانه و اکشن که مخاطبان فراوانی داشتند را زیر سوال بردند. گویی همواره ژانری که مردم به آن توجه نشان میدهند مورد چنین حملهای قرار داشته است و در ابتدا آن را در تعارض با نوعی دیگر از سینما قرار میدهند تا وجوه منفی هرچه بیشتر برجسته شود. امروز صحبت از این است که چرا در سینمای ایران تنوع ژانری نبوده و برای مثال سینمای اکشن وجود ندارد، در حالیکه این گونه از فیلمها در گذشته تولید میشدند و مخاطبان بسیاری را با خود همراه میکردند، اما قدر آن دانسته نشد.
کارگردان «گیجگاه» بیان کرد: فیلم «تگزاس۳» بخش عمدهای از مخاطبانی را که به خود جذب کرده است از نظر سنی متولد دهه هشتاد و پس از آن هستند که یک اتفاق کمنظیر محسوب میشود. یعنی نسلی که فیلمهای خارجی و انیمیشنهای مطرح در دسترس آنها قرار دارد، نسبت به این فیلم توجه نشان دادهاند و برای آنهای خاطره سازی صورت گرفته است. سینمای کمدی همواره یکی از بیضررترین گونهها نسبت به جامعه بوده است و تکلیف ما با این نوع از سینما و ویژگیهای سرگرم کننده آن مشخص بوده و این گونه در پی ایجاد حال خوب برای مردم است. فکر کردن به اینکه سینمای کمدی چگونه میتواند فرهنگسازی کرده و چه نوع اندیشهای باید پشت آن قرار داشته باشد، کار را دشوار میکند.
وی خاطرنشان کرد: خود من سریالی به نام ” جناب عالی” را ساختم که انتقادی بود و متاسفانه نگذاشتند این سریال به خوبی دیده شود.
بازیگر کمدی و غیرکمدی معنا ندارد
تبریزی با بیان اینکه جامعه است که تکلیف سینما را مشخص میکند، خاطرنشان کرد: اگر فیلمهایی مانند «دندان مار»، «نرگس»، «سگ کشی» و «آژانس شیشهای» که از جمله فیلمهای مطرح اجتماعی در تاریخ سینمای ایران هستند روزی دارای مخاطب فراوانی بودند، دلیلش وضعیت آن روزهای جامعه بوده است. در آن روزگار حال عمومی مردم بهتر بوده است و به همین دلیل موضوعات تلخ را برای تماشا انتخاب میکردند. اگر امروز انتخاب عموم مردم سینمای کمدی است، دلیل آن را باید در شرایط روز جامعه جستوجو کرد.
وی با بیان اینکه بازیگر کمدی و بازیگر غیر کمدی معنایی ندارد، بیان داشت: یک بازیگر میتواند در تجربههای متفاوتی خود را دخیل کند. به عنوان مثال، پرویز پرستویی پس از «آژانس شیشهای» مشغول بازی در «مومیایی» میشود و یا رابرت دنیرو نیز در فیلمی حاضر میشود که بر سر تصاحب یک اتاق خواب با نوه خود وارد چالش میشود و هدف او از قبول این نقش، انجام یک تجربه تازه است.
کارگردان «جناب عالی» ادامه داد: زنده یاد داریوش مهرجویی در فیلم «چه خوبه که برگشتی» از حامد بهداد برای ایفای یک نقش کمدی دعوت میکند. کمال تبریزی نیز که دارای تجربههای موفقی در سینمای کمدی است، برای ساخت فیلم «مارموز» از حامد بهداد استفاده میکند. اتفاقا در بسیاری از نقدها گفته میشود که چرا نوید محمدزاده و حامد بهداد خود را مرتب تکرار میکنند. گویا عدهای تنها به دنبال یک استایل و شمایل مشخص از امثال حامد بهداد هستند و اگر او بخواهد وجه دیگری از خود را نشان دهد، با او مخالفت میشود در صورتی که اتفاقا باید مورد تحسین قرار بگیرد. گویی در گفتههای خود دچار تناقض هستیم و نمیدانیم که بازیگر باید شیوه ثابتی را در ایفای نقش پیش بگیرد یا خیر. فرامرز قریبان نیز در مقطع اوج خود در فیلمی از مرحوم صمدی مقابل علیرضا خمسه قرار میگیرد و شمایلی قابل تحسین از خود ارائه میدهد. بنابراین نمیتوان گفت بازیگری که در نقش جدی بازی میکند حق ورود به نقش های کمدی را ندارد.
فیلمهای کمدی ایران در دنیا ناشناخته است
این فیلمساز یادآور شد: بسیاری از منتقدان سینمایی نسبت به فیلم «گیجگاه» نظرات مثبتی را عنوان کردند. من تصمیم گرفتم تا این فیلم را به یک جشنواره خارجی ارسال کنم و بسیاری تلاش داشتند تا من را از این اقدام منصرف کنند. اما با حنیف سروری تصمیم گرفتیم تا این کار را انجام دهیم. در نهایت این اثر در چندین جشنواره بینالمللی حاضر شد و سه جایزه الف دریافت کرد. من در سفر به ایتالیا و روسیه با یک رویکرد عجیب مواجهه شدم و باعث شد تا مظلومیت سینمای کمدی را در عرصه بینالمللی درک کنم.
تبریزی ادامه داد: داوری در جشنواره مسکو که تهیه کننده تارکوفسکی بوده است از من پرسید مگر در سینمای ایران ژانر کمدی وجود دارد؟ همین نگاه در سینمای ایتالیا نیز وجود داشت و آنها هنرمندانی همچون فرهادی و کیارستمی را میشناختند اما باور نداشتند در سینمای ایران فیلم کمدی نیز تولید شود. نکته جالب اینکه فیلم «گیجگاه» موفق شد تا از مخاطبان خارجی خنده بگیرد و برای آنها لحظات مفرحی را خلق کند. آنجا بود که من متوجه شدم در سینمای ایران نسبت به ژانر کمدی کمکاری زیادی صورت گرفته است و فیلمهای درجه یک کمدی ایران در دنیا ناشناخته است.
تنها ۲۵ درصد اکران مختص فیلم های کمدی است
سید ابراهیم عامریان تهیه کننده سینما گفت: در زمانه فعلی متاسفانه هجمههای بسیاری متوجه سینمای کمدی است و من گاهی فکر میکنم به واسطه فعالیت در این گونه مرتکب یک گناه کبیره میشوم. باید بررسی دقیقی صورت بگیرد تا متوجه شویم چرا سینمای کمدی در این دوران تا این اندازه مورد توجه است و دیده میشود.
عامریان افزود: زمانی فیلمهای مربوط به ژانر دفاع مقدس آنچنان که باید دیده نمیشدند اما فیلمی مانند «اخراجیها» معادلات را برهم زد زیرا از امتیازهای سینمای کمدی استفاده کرد و توسط عمده مردم مورد توجه قرار گرفت.
وی ادامه داد: امروز نیز باید همکاران ما از قابلیتهای چنین ژانری استفاده کنند. برخی عقیده دارند فیلمهای کمدی بخش زیادی از سبد اکران را به خود اختصاص دادهاند در صورتی که اینگونه نیست. از ابتدای سال تا کنون نزدیک به پنجاه فیلم اکران شده که از میان آنها بیست و پنج درصد از اکران نصیب فیلمهای کمدی شده است. اما گیشه سینماها آماری متضاد را به ثبت رساندهاند و هفتاد و پنج درصد فروش متعلق به فیلمهای کمدی است.
فیلمسازی که به مخاطب توجه نداشته باشد خودخواه است
تهیه کننده «فسیل» یادآور شد: امروز این هجمه وجود دارد که در فیلمهای کمدی روندی اخلاقی حاکم نیست، اما من معتقدم همه این فیلمها اینگونه نیستند. برخی از آثار حاوی شوخیهایی هستند که من نیز با آنها موافق نیستم و ما در آثار خود تلاش کردیم تا از چنین شوخیهایی پرهیز کنیم. فیلمهای کمدی میتوانند دارای حرف و پیامهای اساسی بوده و مسئله اخلاق را مطرح کنند. یعنی میتوان اهدافی که در سینمای اجتماعی به دنبال آن هستیم را در سینمای کمدی پیاده کرده و از طریق آن مخاطب را تحت تاثیر قرار دهیم.
عامریان با بیان اینکه سینمای کمدی امروز علیرغم فروش قابل توجهی که از گیشه کسب میکند، اما همچنان سینمای ایدهآل ما نیست، خاطرنشان کرد: علت این موضوع این است که همچنان کلیت سینمای ایران صورتی ایدهآل ندارد. فیلمهای کمدی ایرانی نسبت به این جنس از سینما در دنیا همچنان دارای ضعفهای عدیده است که علل خاص خود را دارد. در ایران برای انجام بسیاری از شوخیها با محدودیتهایی مواجه هستیم. امروز نمیتوان در این گونه سینمایی با مسائلی از قبیل سیاست و یا موضوعات عمومی جامعه شوخی کنیم. در صورتی که بنای اصلی فیلمهای کمدی جهانی شوخی با چنین موضوعاتی است که البته از ظاهری آموزنده نیز برخوردار است. من تا کنون ۱۰ فیلم کمدی ساختهام و قصد دارم فیلم تازه خود را در ژانر اجتماعی تولید کنم و مطمئن هستم با توجه به تجارب قبلی، این فیلم میتواند حتی از آثار کمدی نیز فروش بیشتری را تجربه کند.
این تهیه کننده یادآور شد: تنها زمانی که تهیه کنندگان سینمای ایران سود خود را در تولید ندیده و به نتیجه نهایی و کیفیت یک اثر توجه کنند، میتوان به رشد گیشه سینمای اجتماعی امیدوار بود. برخی از فیلمهای کمدی نیز امروزه در قعر جدول فروش سینماها قرار دارند و دلیل آن است که تهیه کنندهها عموما تلاش میکنند تا با صرف هزینه کمتر، سود خود را در فرآیند تولید به دست بیاورند.
وی ادامه داد: مخاطب امروز بسیار باهوش است و میتواند تنها با تماشای یک تیزر متوجه کیفیت نهایی یک اثر شود. از طرفی دیگر به عقیده من کارگردانی که یک فیلم را تنها برای علاقهمندی خود میسازد و مخاطب را در نظر نمیگیرد، فردی خودخواه است و این مسائل باید مورد آسبب شناسی قرار بگیرد.
سرگرمی از سینمای ایران حذف شده است
محمدتقی فهیم منتثد سینما گفت: من طرفدار نوعی از سینما هستم که قابلیت سرگرمکنندگی داشته باشد زیرا اگر سینما نتواند ایجاد تفریح کند، اساسا بود و نبود آن اهمیتی ندارد.
وی با بیان اینکه اصلیترین مولفه در سینما، وجه سرگرم کنندگی آن است و این موضوع گستره و انواع هنرها را در بر میگیرد، افزود: بنابراین اگر فردی به دنبال این موضوع باشد تا تفریح و سرگرمی را از سینما حذف کند و به جای آن مانیفستهای سیاسی را قرار دهد، باید به دنبال مدیوم دیگری باشد.
اصلی ترین نوع نمایش کمدی است
فهیم با بیان اینکه از نظر تاریخی اصلی ترین نوع نمایش، کمدی بوده است، بیان داشت: در تاریخ نمایشهای ایرانی نیز سیاه بازی موید همین نکته است. همه گونههای سینمایی باید از قابلیت درگیر کردن مخاطب برخوردار باشند و بتوانند برای لحظاتی آنها را سرگرم کنند. اصلیترین مشکل عمده فیلمهای شکست خورده سینمای ایران در سالهای اخیر این است که عنصر سرگرمی سازی از آن حذف شده است و یک تقلید کورکورانه از سینمای شوروی و روشنفکرانه صورت گرفت.
وی افزود: آقای بهشتی زمانی که به فارابی آمد عقیده داشت که سینما دیگر نیاز به مخاطب تخمه شکن ندارد و نیازی نیست که مردم برای سرگرمی وارد سینما شوند و اصلیترین نقطه تمرکز آنها نیز حمله به سینمای کمدی بود، زیرا سینمای اجتماعی برآمده از تمنیات عبوس این افراد به شمار میرفت و نتیجه این شد که در هیچ سالی جشنواره فیلم فجر به سینمای کمدی توجه نکرد . حتی آثار کمدی شاخصی مانند «لیلی با من است» ساخته کمال تبریزی و «کمدی های داریوش مهرجویی» و … که امروز به عنوان الگو مطرح هستند نیز با بیتوجهی روبهرو شدند.
فهیم با بیان اینکه در سینمای ایران طنزهای کلامی از ریشهای تاریخ برخوردار است، افزود: این گونه نوعی سنت به شمار میرفته و در دل فیلفارسی رشد کرده است. به گونهای که حتی در فیلمهای جدی و قصهگو قهرمان پرداز نیز شخصیت قهرمان دارای یک وردست با کاراکتری کمدی بود. کمدی نازل متکی به خود تحقیری و تخریب فرهنگ ملی است و همچنان نیز در سینما نهادینه است.
۲۰ درصد سبد اکران باید کمدی باشد
وی ادامه داد: به اعتقاد من ۲۰ درصد فیلمهای سبد اکران باید کمدی باشند در صورتی که امروز اینگونه نیست. عدهای عقیده دارند که رشد سینمای کمدی باعث تنگتر شدن جایگاه آنها میشود و به جای آنکه به دنبال یادگیری سینما باشند، به دشمنی با این جریان میپردازند. سینمای کمدی باید به صورت دائمی مورد نقد قرار بگیرد زیرا دارای مرز لغزش شدیدی است.
این منتقد پیشکسوت سینما با بیان اینکه خنداندن در سینما اصلا کار سادهای نیست و به عنوان نیاز روز جامعه مطرح است، گفت: به همین دلیل کار سینمای کمدی را دشوار میکند و انجام آن کار هر کسی نیست. به عنوان مثال، برای ساخت یک فیلم عاشقانه، کارگردان راه بسیار سادهتری را در پیش دارد اما برای تولید یک کمدی که مردم را راضی نگه دارد، مسیر دشواری پیش رو است.
کمدیهای امروز متکی بر تحقیر مردم و فرهنگ ملی هستند
وی یادآور شد: خندیدن یک بازی پیچیده ذهنی بوده و احتیاج به مطالعه روانشناسی و پژوهش مردم شناسی و جامعه شناسی دارد. آیا سینمای کمدی در ایران واجد چنین ویژگیهایی است؟ به قاطعیت میتوانم بگویم که اینگونه نیست. کمدیهای امروز متکی به تحقیر مردم و فرهنگ ملی هستند و مردم در آن به خود میخندند. فیلم کمدی باید دارای این قدرت باشد که مردم را باهم بخنداند.
این منتقد خاطرنشان کرد: در هیج دورانی از تاریخ سینما با تحقیر مردم و شوخی با فرهنگ طبقاتی از مردم خنده گرفته نشده است. چارلی چاپلین و لورل و هاردی نیز هیچ گاه به تمسخر دیگران دست نمیزنند بلکه تنها با خود شوخی میکردند و خود را آیینهای قرار میدادند تا مردم ضعفهای خود را در نسبت با این کاراکترها بررسی کنند. متاسفانه در سینمای ایران بسیاری از فیلمهای کمدی تنها به دنبال خالی کردن جیب مخاطبان هستند.
سینمای کمدی در ایران شیب نزولی دارد
فهیم با بیان اینکه سینمای کمدی قادر به بازگشت سرمایه است، گفت: همین مسئله باعث به وجود آمدن این شائبه میشود که بهتر است همه بازیگران را وارد این ژانر کنند تا سوددهی مالی حاصل شود، حتی بازیگرانی که مرتبط با سینمای کمدی نیستند. سینمای کمدی ایران در بهترین شرایط قادر به جذب پنج میلیون مخاطب است، در صورتی که در یک کشور هشتاد میلیون نفری آمار ویژهای محسوب نمیشود.
وی ادامه داد: این موضوع نشان میدهد که بر خلاف تصور، سینمای کمدی ایران آنچنان تاثیر گذار نبوده است. علت آنکه سینمای کمدی باعث ایجاد آسیبهای اجتماعی نمیشود این است که در جامعه تاثیر چندانی ندارد و نباید این موضوع را به مقولهای همچون تعهد نسبت داد.
منتقد پیشکسوت سینما بیان داشت: به عقیده من سینمای کمدی در ایران راه نزول را در پیش گرفته است. باید در نظر داشت که کیفیت همواره از کنار کمیت حاصل میشود و به همین دلیل نیاز است تا آثار بیشتری تولید شوند. هر اندازه که یک جامعه با مشکلات بیشتری دست به گریبان باشد، آمادگی آن برای پذیرش ژانر کمدی بیشتر است.
سینمای کمدی نباید سوار بر دائقه مردم باشد
فهیم خاطرنشان کرد: بسیاری از فیلمهای کمدی امروز دهه شصت را محور قصه خود قرار میدهند و با ارزشهای جامعه آن زمان شوخی میکنند. برای مثال، پوشش لباس آن زمان را مورد نقد و شوخی قرار میدهند در صورتی که این مسئله هنجار به شمار میرفته است. جریان غالب سینمای کمدی دارای آسیبهای ضد فرهنگی است زیرا سوار بر ذائقه مردم است. در صورتی که کار یک هنرمند این است که از ذائقه عمومی عبور کرده و باعث تعالی و رشد آن شود.
اصغر همت در موزه سینما مطرح کرد: نقش منفی وجود خارجی ندارد/ نظیر پرویز فنی زاده در تاریخ بازیگری وجود ندارد
کارگاه آشنایی با «اهمیت تنفس صحیح و تسلط بر بدن در بازیگری و تاثیر آن بر صدا و بیان» با حضور اصغر همت بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون عصر روز چهارشنبه هفتم آذر در موزه سینما برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، اصغر همت در این کارگاه گفت: روزگاری اگر فردی از صدای مناسبی برخوردار بود میتوانست تعزیه خوان و بازیگر شود اما امروز شرایط فرق کرده و به گونهای دیگر است.
وی افزود: در بازیگری مقوله مربوط به حواس انسانی دارای صورتی متفاوت است زیرا تنها نباید به مواردی همچون دیدن و شنیدن اکتفا کرد. جمله مشهوری با این مضمون وجود دارد که بازیگر باید ببنید آنچه را که نیست و نبیند آنچه را که هست.
آگاهی برای یک بازیگر امر واجبی است
بازیگر سریال امام علی(ع) بیان داشت: هیچ فردی وجود ندارد که با پیدا کردن مجدد شیوه تنفس صحیح و تسلط بر بدن دچار لطمه شود، بنابراین در صورت کسب این مهارتها هر فرد میتواند انسان بهتری باشد. کار بزرگ استانیسلاوسکی این بود که عادات بشری را گردآوری و تدوین کرد . او فشار عضلانی را سم بازیگری میدانست و اهمیت تنفس صحیح در زندگی شخصی را امری مهم به شمار میآورد. نکته جالب این است که انسان از ابتدای تولد تا زمانی که معنای اضطراب را متوجه شود دارای تنفس صحیح است.
همت با بیان اینکه یک بازیگر باید آگاهی بسیاری در حیطههای مختلف داشته باشد، افزود: بازیگر نیاز دارد تا در رشتههای مختلف آموزههایی را کسب کند. به عنوان مثال، یک بازیگر در صحنه تئاتر باید به تواناییهای خود متکی باشد، در صورتی که در سینما امکان برداشتهای متفاوت و همچنین مقولهای همچون تدوین وجود دارد. در تئاتر نمیتوان تقلب کرد و به همین دلیل است که معیار سنجش و توانایی یک بازیگر روی صحنه تئاتر است. بازیگری در شکل واقعی آن توسط افرادی اتفاق افتاده است که دارای تجربه حضور در عالم نمایش هستند.
دانشگاه محل رشد است نه کشف
این هنرمند خاطرنشان کرد: به عقیده من فردی که سابقه فعالیت تئاتری ندارد و در این زمینه دارای سواد کافی نیست نباید در دانشگاه پذیرفته شود. او باید در همان ابتدا زمینه فعالیت خود را از میان نویسندگی، کارگردانی، بازیگری، نمایش عروسکی و…مشخص کند زیرا دانشگاه محل رشد استعداد است و نه کشف آن و به همین دلیل وجود استعداد ذاتی در هر فعالیت هنری امری ضروری بوده و میزان علاقه عاملی تعیین کننده نیست.
همت درباره اهمیت تنفس صحیح ابزار داشت: همه افرادی که به صورت غلط تنفس میکنند دچار سردرد هستند. اولین فعالیت برای شروع بازیگری، بازگشت به تنفس صحیح اولیه است. استانیسلاوسکی معتقد بود بدون تنفس صحیح، امر بازیگری به هیچ عنوان امکانپذیر نیست و یوگا ورزش اصلی بازیگری به شمار میرود، چراکه باعث آزاد شدن جسم و ذهن یک فرد میشود.
وی با بیان اینکه بازیگری به شیوه درست آن تنها در شرایط سلامت کامل ذهن و جسم اتفاق میافتد، بیان داشت: به نظر من حتی وجود لهجه نقص عضو به حساب میآید و نمیتوان با آن نقشی چون هملت را ایفا کرد. یک بازیگر باید در عین سلامت صد در صد قادر باشد تا نقش یک نابینا یا بیمار مبتلا به زوال عقل را بازی کند. همچنین ضروری است تا فعالیتها و تمرینهای صحیح مربوط به بازیگری جزئی از عادات ثانویه علاقهمندان به این رشته باشد.
بازیگر مجموعه «آژانس دوستی» ادامه داد: زنده یاد حمید سمندریان اعتقاد داشت که برای یک بازیگر باید رفتارهای غیر ارادی نیز صورتی ارادی داشته باشد. اگر فردی دارای ماهیچهها و بدنی آزاد نباشد، صدا و بیان گوشنوازی نخواهد داشت و همانطور که گفته شد، فشار عضلانی سم بازیگری است و برطرف کردن چنین مواردی تنها با تمرینهای مداوم حاصل میشود.
بداهه یک اصل در بازیگری است
وی با اشاره به اینکه بداهه یک اصل در کار بازیگری است، ابراز داشت: ممکن است هر اتفاقی روی صحنه رخ دهد و بازیگر باید بدون آنکه مخاطب متوجه شود، آمادگی مواجهه با آن را داشته باشد.
همت درباره شخصیتهای منفی در آثار نمایشی گفت: من معتقدم نقش منفی وجود خارجی ندارد زیرا هیچ فردی در دنیا نخواهد بود که خود را شخصیتی منفی بداند، بلکه این تماشاگر است که منفی بودن یک نقش را تشخیص میدهد. همچنین طرز بیان جملات در زبان معیار موضوع مهمی است که باید به آن توجه شود. بیان بدون لحن و بدون لهجه زبان معیار نامیده میشود و بیان معیار دارای قانون و قاعده است.
نمی توان به راحتی از بند یک شخصیت خلاص شد
همت بیان داشت: یک بازیگر بزرگ امکان ندارد بتواند در طول یک سال در چند کار حاضر شود زیرا نمیتوان به سادگی از بند یک شخصیت خلاص شد. علاوه بر آن، ایفای یک نقش نیاز به چندین ماه تحقیق و پژوهش دارد.
بازیگر «یه حبه قند» بیان داشت: سینما و تئاتر دو مدیوم مختلف هستند اما اصول اولیه حاکم بر آنها در بازیگری تفاوتی ندارد. ضروری است که بازیگر سینما با لنزها آشنایی داشته باشد اما این موضوع برای بازیگر تئاتر مطرح نیست. یک بازیگر میتواند از فیلمها و موارد دیگر تاثیر بگیرد اما در هر صورت باید تلاش کند تا خود را از دام تقلید کردن در امان نگه دارد. موضوع دیگر این است که تئاتر امری کنشگر است اما این روزها بیشتر آثاری که روی صحنه میروند، روایتگر هستند و این موضوع جانشین کنشگری شده است.
فعالیت هنری نیازمند خلاقیت است
همت خاطر نشان کرد: مهمتر از مسئله آموزش، ممارست است و یک بازیگر باید به طور پیوسته به تمرین بپردازد تا بتواند زمانی که مقابل دوربین قرار گرفت، از پس یک نقش برآید. فعالیت هنری نیازمند خلاقیت است و این امر شامل موارد متعددی میشود که در نهایت در قالب امر خلاقه متبلور میشود. کار هنری اگر عاری از خلاقیت باشد، تنها تکنیک در آن دخیل خواهد بود و جلوهای نخواهد داشت.
همت خاطرنشان کرد: سال ۵۶ دانشجو بودم و در فیلمی به نام «سرخپوستها» به کارگردانی غلامحسین لطفی بازی کردم که زنده یاد پرویز فنی زاده هم در آن حضور داشت. من معتقدم نظیر پرویز فنی زاده در تاریخ بازیگری ایران وجود ندارد. او روزی گفت که علاقه دارد در عرض زندگی کند و نه در طول، اما من عقیده داشتم که یک هنرمند موظف است که در طول زندگی کند. فنی زاده به حرف خود عمل کرد و در ۴۶ سالگی صحنه را ترک کرد. از میان دانشجویان آن دوران تنها هفت نفر باقی ماندیم از جمله امین تارخ، مهدی فقیه، حامد مظفری، جمشید اسماعیل خانی و…
بیضایی یک استثنا در سینما است
این بازیگر درباره بهرام بیضایی نیز گفت: وجود بهرام بیضایی در راس دانشکده هنرهای زیبا شانس بزرگی بود زیرا به اعتبار او افراد طراز اول برای تدریس به این دانشگاه آمدند و حتی برای دروس فرعی نیز استادهای به نام و بزرگی مشغول به کار بودند. این مسئله تنها محدود به رشته تئاتر نبود و سایر رشتههای هنری نیز از هنرمندان مهمی برای آموزش هنرجویان بهره میبردند.
وی ادامه داد: بیضایی هیچ گاه من را حیرت زده نمیکند زیرا خود او از هر یک از کارهایی که انجام داده بزرگتر است. او یک استثنا در تاریخ ما است. بیضایی در کار خود یک متخصص است و همواره اشراف بسیاری به آنچه انجام میدهد دارد.
این کارگاه که در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد پنج ساعت به زول انجامید و اصعر همت به صورت عملی به هنرجویان آموزش داد.