کیوان علیمحمدی: احمد الستی عاشقانه درباره سینما صحبت می کرد

نخستین برنامه « شب‌های باغ فردوس» موزه سینما با همکاری انجمن دانش آموختگان مرکز اسلامی باغ فردوس با نمایش و نقد و بررسی فیلم «ارغوان» ساخته کیوان علیمحمدی و امید بنکدار عصر روز گذشته آغاز شد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، محمدرضا فهمیزی که اجرای نشست را بر عهده داشت، گفت: این برنامه اولین شب نمایش فیلم‌های دانش آموختگان مرکز آموزش اسلامی فیلمسازی باغ فردوس است. این مرکز در دهه شصت و هفتاد مهم‌ترین مدرسه سینمایی ایران بود و آموزش آن بر مبنای کار عملی طراحی شد و به هنرجویان مهارت‌های سینمایی را می‌آموخت.
وی ادامه داد: در طول بیش از یک دهه فعالیت این مجموعه ۴۰۰ فارغ‌التحصیل این مرکز در بخش‌های مختلف سینما مشغول به کار شدند که هر یک از آن‌ها افراد برجسته‌ای هستند. افرادی نظیر کیوان علیمحمدی، امید بنکدار، پارسا پیروزفر، مینو فرشچی، ارد عطارپور و…
احمد الستی روی من بسیار تاثیر داشت
در ادامه کیوان علیمحمدی کارگردان «ارغوان» گفت: من از زمانی که به سینما علاقه‌مند شدم به باغ فردوس آمدم و اولین استادی که در این مجموعه روی من اثر گذاشت، دکتر احمد الستی بود که عاشقانه درباره سینما صحبت می‌کردند. دومین استاد که دستیار او شدم محمدرضا اصلانی بود و نفر سوم زنده‌یاد مرتضی پورصمدی که موارد بسیاری را در زندگی از او آموختم.
علیمحمدی ادامه داد: عمارت باغ فردوس برای من بسیار خاطره انگیز است و مسیر زندگی بسیاری از افراد را تغییر داده است. این جلسه را به روح آفای پورصمدی و سپهبد شهید نادر جهانبانی و تیمسار ضرابی تقدیم می‌کنم.
کیوان علیمحمدی در ادامه گفت: یکی از اتفاق‌های تلخ در سینمای ایران این است که طبقه متوسط تبدیل به طبقه فرودست شده است و در این طبقه با افرادی مواجه هستیم که با همه سختی‌ها ممکن است برای حال خوب خود تلاش کند. آدم‌هایی که دارای دغدغه‌های متفاوتی هستند.
وی با بیان اینکه فیلم‌های ما اگر درباره فقر هم باشند تلاش می‌کنیم تا آن را بر مبنای نوعی زیبایی شناسی پی ریزی کنیم، افزود: هر کدام از فیلم‌ها برای ما با چالش‌هایی همراه بوده است و برای هر یک بسیار جنگیده‌ایم. ساختار فیلم ما را به این سمت می‌برد که چگونه باید آن را روایت کرد و آیا نیاز به لانگ شات وجود دارد یا خیر. من برای نشان دادن جغرافیا در این فیلم احساس نیاز نکردم چراکه این فیلم می‌تواند در هر کجای دنیا رخ دهد و جغرافیا در آن مسئله اصلی نیست.
در ادامه علی اکبر حیدری، نویسنده فیلم گفت: من در اوایل دهه هشتاد مشغول نگارش فیلمنامه شدم و برای تولید آن‌ها به دفاتری مراجعه کردم و فهمیدم آدم نوشتن فیلمنامه نیستم و به داستان نویسی روی آوردم. در کتاب «بوی غیر داغ» داستانی تحت عنوان «ممکن است خیلی ها برای مردنش گریه کرده باشند» وجود دارد که مبنای ساخت فیلم «ارغوان» شد. من امید بنکدار را در خانه آقای چهلتن دیدم و ایشان از داستان‌های من خوشش آمد و همین ماجرا سرآغاز آشنایی من با کیوان و امید شد و در نتیجه دوباره داستان من و سینما با هم گره خورد.
علیمحمدی و بنکدار به دنبال کشف جدید هستند
در ادامه سحرعصرآزاد منتقد سینما نیز گفت: مهم است که فیلم‌ها و سینمای ایران را در دهه های مختلف بررسی کنیم تا بتوانیم وضعیت امروز آن را بیشتر درک کنیم. آشنایی من با سینمای کیوان علیمحمدی و امید بنکدار به اوایل دهه هشتاد بازمی‌گردد. در فیلم‌های مستند، کوتاه و بعد داستانی این افراد در مقطعی که در جست و جوی کشف چهره‌های تازه در سینمای ایران بودن، فیلم‌های این دو برای من جذاب به نظر رسید، چراکه نسبت به جریان روز که مخاطب با آن آشنا است بی توجه بودند و وجهی تجربه گرا از خود بروز دادند و بخش تکنیکی را متناسب با درام خود به تجربه‌هایی تازه تبدیل کردند.
وی ادامه داد: در آثار این دو فیلمساز فضای شاعرانه، عاشقانه و زبان سینمایی به مخاطب چیزی بیشتر از قصه ارائه می‌کند و چندین بار دیدن آثار این دو برای من شامل کشف‌های تازه است. همچنین نباید حضور آقای پورصمدی را به عنوان فیلمبردار در طراحی میزانسن و تعاملی که با این دو فیلمساز داشتند نادیده گرفت.
ارغوان شاعرانگی به دنبال دارد
سحر عصرآزاد گفت: معمولا کارگردان‌ها به حضور فیلمنامه نویس در پروژه کارگردانی گارد دارند اما در اینجا نویسنده کتاب در فیلمنامه و بعد کارگردانی نقش مهمی داشته است‌ و این تیم به دنبال هم افزایی بوده‌اند. در تمام آثار این گروه شاهد وجهی از شاعرانگی بوده‌ایم اما با حضور حیدری بار دراماتیک موجود در آثار بر پایه محکمی استوار شده است.
وی بیان داشت: از جمله مولفه‌های تکرار شونده در کار این دو، تنهایی است که اصل ذاتی بشری بوده و حتی عشق نیز به دنبال پوشش دادن آن است. همچنین نگاه متفاوت به زن کنمش‌مند در آثار این دو مطرح است که دارای شخصیت و کاراکتر پرداخت شده و حق انتخاب است. آن‌ها همواره زن را به عنوان محور و هسته اصلی درام قرار دادند و موارد مختلف درام با توجه به حضور دراماتیک زن ایجاد می‌شود.
در این برنامه افرادی همچون: ارد عطارپور، رهبر قنبری، رضا اورنگ، رستم ایران نژاد، همایون علیخانی، میترا مهتریان، پیملن جعفری، محمدرضا خیراندیش، وحید توکلی، صادق حدادی، مریم هاشمی، سعید عبدالحمیدی، غلامرضا مفردی دوست و .‌. حضور داشتند.

رضا رویگری در گفتگو با موزه سینما: بهترین حضور من در سینما «بوتیک» است/ هر آنچه از بازیگری آموختم را مدیون حضور بر صحنه تئاتر هستم/ پدرم علاقه داشت تحصیلات حوزوی را ادامه دهم

موزه سینما در ادامه انتشار سلسله نشست‌های تاریخ شفاهی خود همزمان با زادروز « رضا رویگری» بازیگر پیشکسیوت سینما، تئاتر و تلویزیون بخش‌هایی از گفنگوی این هنرمند را منتشر کرده است که بخش هایی از آنرا می‌خوانید.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما،
رضا رویگری با بیان ابنکه حوالی بازار تجریش و امام‌زاده صالح متولد شده است، گفت: پدرم باغبان بود وخانواده بسیار مذهبی داشتم .به همین دلیل شناختی از سینما نداشتند، بنابراین ورود من به سینما با پشتوانه خانوادگی اتفاق نیفتاد.
وی ادامه داد: از همان کودکی که با دوستانم به سینما می‌رفتم به آن‌ها می‌گفتم روزی عکس من در سردر سینما و روی پوستر فیلم‌ها نقش خواهد بست. اتفاقی که خنده‌دار به نظر می‌رسید و کسی فکرش را نمی‌کرد که من روزی هنرپیشه سینما شوم.
رویگری در پاسخ به سوال مسعود نجفی درباره چگونگی ورود این هنرمند به فعالیت در زمینه تلاوت قرآن و پیشه خوانندگی توضیح داد: پدر من فردی بسیار مذهبی بود و می‌خواست که من تحصیلات حوزوی را ادامه دهم. به همین دلیل به سمت تلاوت قرآن، تعزیه و بعد آواز سوق پیدا کردم. یادم می آید روزی گروهی که از مراکش به ایران آمده بودند به من گفتند که هیچ‌گاه فکر نمی‌کردیم که در ایران فردی بتواند به این خوبی قرآن را تلاوت کند. من از صدای خوبی برخوردار بودم و افراد محله با صدای من و چند نفر دیگر سحر و افطارهای ماه رمضان را سپری می‌کردند.
نجفی به حضور رویگری در فیلم‌ «عقاب‌ها» به عنوان یک شروع خوب در بازیگری اشاره کرد و رویگری نیز یادآور شد:اولین تجربه من با فیلم «عقاب‌ها» رقم خورد و برای دومین تجربه نیز در فیلم «یوزپلنگ» به کارگردانی ساموئل خاچیکیان بازی کردم. او من را در تلویزیون دیده بود. در آن سال‌ها من فعالیت‌های زیادی در تلویزیون داشتم به گونه‌ای که هیچ‌گاه بی‌کار نبودم. حتی در بسیاری از نمایش‌ها بدون چشم‌داشت مالی حضور پیدا می‌کردم. بهترین کار من از نظر سینمایی فیلم «بوتیک» به کارگردانی حمید نعمت‌اله بود.
بازیگر «خانه خلوت» یادآور شد: ایفای بسیاری از نقش‌ها نصیب هر فردی نمی‌شود. مانند نقش «کیان» در مجموعه «مختارنامه». آقای میرباقری به عوامل این مجموعه گفته بودند که این نقش متعلق به رضا رویگری است و فردی دیگر را به من معرفی نکنید.
رویگری در پایان بیان داشت: من چندان به درس علاقه نداشتم به همین دلیل وارد دانشگاه نشدم. با این وجود حضور بر روی صحنه تئاتر برای من حکم حضور در یک دانشگاه را داشت و هر آنچه را که آموختم مدیون حضور بر صحنه تئاتر هستم.

رضا ناجی: از ۱۵ سالگی وارد عرصه هنر شدم/ زیرنطر عباس جوانمرد و ابراهیم آبادی آموزش دیدم

موزه سینما در ادامه انتشار سلسله نشست‌های تاریخ شفاهی خود همزمان با زادروز « رضا ناجی» بازیگر پیشکسیوت بخش‌هایی از گفنگوی این هنرمند را منتشر کرده است که بخش هایی از آنرا می‌خوانید.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، رضا ناجی با اشاره به معرفی خود در ابتدای صحبت هایش گفت: من محمدرضا امیرناجی هستم و این نام را پدرم برای من انتخاب کرده بود، اما در عالم هنر من را به رضا ناجی می‌شناسند.
وی با بیان اینکه در یک خانواده مذهبی متولد شده است، ادامه داد: من به هنر بسیار علاقه‌مند بودم اما در آن زمان این رشته در دید عموم مردم جایگاهی نداشت و بازیگری را به عنوان مطربی می شناختند، با این وجود از ۱۵ سالگی وارد عرصه نمایش شدم.
بازیگر برگزیده جشنواره فیلم برلین در پاسخ به سوال رهبر قنبری که با وی گفتگو می‌کرد درباره اساتیدی که به او آموزش داده بودند، گفت: اولین کار حرفه‌ای من یک فیلم سینمایی به نام «فراز از جهنم بود» و افرادی همچون عباس جوانمرد و ابراهیم آبادی اساتید من در تئاتر بودند. این افراد بسیار عمیق و زیربنایی با مقوله آموزش و تدریس برخورد می‌کردند و به دنبال ریشه‌یابی مفاهیم موجود در متن یک نمایشنامه بودند.
بازیگر «آواز گنجشک‌ها» بیان داشت: این اساتید اعتقاد داشتند که شخصیت‌های موجود در متن را باید با واقعیت‌های اجتماعی تطبیق داده و برای آن‌ها ما به ازای حقیقی درنظر می‌گرفتیم. ابراهیم آبادی و عباس جوانمرد تاکید می‌کردند که در ایفای یک نقش و باورپذیری آن برای مخاطب باید از شخصیت حقیقی خود فاصله گرفته و احساس درونی را از شخصیت نوشته شده دریافت می‌کردیم.
ناجی بیان داشت: زمانی که نقشی را بازی می‌کنم، تا چند روز پس از پایان فیلمبرداری همچنان در حال و هوای شخصیت سیر می‌کنم زیرا فاصله گرفتن از نقشی که مدتی با آن زیست کرده‌ام به سادگی ممکن نیست.
این بازیگر پیشکسوت سینما در پایان بیان داشت: در دوران کاری خود در فیلم‌های تلخ و شیرینی ایفای نقش کرده‌ام که هر یک دارای پیام‌های خوبی بودند و همه آنها را دوست دارم.
رضا ناجی بازیگر پیشکسوت در فیلم‌هایی همچون: آواز گنجشک‌ها، بچه های آسمان، باد در علفزار می‌پیچد، مارموز، فرشته‌ها باهم می‌آیند، یک قدم تا خدا و … نقش آفرینی داشته است.
وی نخستین بازیگر ایرانی دریافت‌کننده خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد از پنجاه و هشتمین جشنواره بین‌المللی فیلم برلین بوده‌است.

بهروز شعیبی مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران شد

طی حکمی از سوی رئیس سازمان سینمایی، بهروز شعیبی به عنوان مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران منصوب شد.

به گزارش اداره کل روابط عمومی سازمان سینمایی، در حکم رائد فریدزاده خطاب به مدیرعامل جدید انجمن سنیمای جوانان آمده: “امید است در پرتو عنایات الهی و تلاش‌های خالصانه و اقدامات موثر شما مسیر خدمت به جوانان علاقه‌مند به سینمای پویا و نجیب ایران اسلامی هموار شود و شاهد شکوفایی هرچه بیشتر آنان در عرصه ملی و بین‌المللی باشیم.”
فریدزاده همچنین از تلاش‌ها و خدمات مهدی آذرپندار مدیرعامل سابق انجمن سینمای جوانان ایران طی دوران مسئولیتش قدردانی کرد.
پیش از این نیز در احکام دیگری از سوی رئیس سازمان سینمایی و رئیس هیات امنای انجمن، زهرا بهروزآذر، سید محمود رضوی، سید رضا میرکریمی و سید محمدحسین نواب به عنوان اعضای هیات امنای انجمن سینمای جوانان ایران منصوب شدند.
بهروز شعیبی متولد 1358 در مشهد، سال‌ها به عنوان کارگردان، بازیگر، دستیار کارگردان و برنامه‌ریز فعالیت داشته است که از جمله آثار سینمایی او می‌توان به بدون قرار قبلی، دارکوب، سیانور، دهلیز و آغوش باز اشاره کرد.
وی علاوه بر داوری در جشنواره های متعدد، در سال های گذشته به عنوان یکی از اعضای هیات امنای انجمن سینمای جوانان ایران حضور داشته است.

شب های باغ فردوس با «ارغوان» آغاز می‌شود

نمایش فیلم‌های دانش آموختگان مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی با همکاری موزه سینما آغاز می شود.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما ، در این برنامه که  «شب های باغ فردوس» نام دارد یک فیلم از دانش آموختگان مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی(باغ فردوس) به نمایش در می‌آید و سپس گفتگویی با حضور عوامل فیلم، منتقد و تماشاگران شکل خواهد گرفت.
در نخستین جلسه این برنامه ، چهارشنبه پنجم دی ساعت ۱۵:۳۰ فیلم سیتمایی ارغوان ساخته امید بنکدار و کیوان علیمحمدی به نمایش درمی‌آید و پس از آن جلسه نقد و بررسی فیلم با حضور کیوان علیمحمدی ( کارگردان اثر)، علی اکبر حیدری ( فیلمنامه نویس) ،سحر عصر ازاد (منتقد سینما)، رضا فهمیزی( مجری و کارشنلس) برگزار خواهد شد.
بازیگرانی همچون مهتاب کرامتی، مهدی احمدی، شقایق فراهانی، آزاده صمدی، الهام کردا، نسیم ادبی، مریم بوبانی، رابعه مدنی ، مرتضی اسماعیل کاشی و .‌‌‌.. در این فیلم نقش افرینی کرده‌اند.
«ارغوان» داستان زن و مردی است که در شب مرگ یک موسیقیدان معروف ، برخورد اتفاقی‌شان ، گذشته و آینده هر دو را تحت تاثیر می‌دهد.
حضور برای علاقمندان آزاد و رایگان است.

«مردمان باد» سرشار از هنر، دانش و هویت است/ هویت تاریخی ما مدیون

«مردمان باد» سرشار از هنر، دانش و هویت است/ هویت تاریخی ما مدیون عشایر است

«مردمان باد» سرشار از هنر، دانش و هویت است/ هویت تاریخی ما مدیون عشایر است برنامه نمایش و نشست بررسی مستند «مردمان باد» به کارگردانی آنتونی هوارث و دیوید کاف در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد. به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در ابتدای این برنامه دکتر احمدی کارشناس امور عشایر گفت: من فردی از طایفه بابادی هستم و فرآیند کوچ را تجربه کرده‌ و در میان عشایر رشد یافته‌ام. امروز شاهد یک فیلم بسیار زیبا بودیم که سرشار از هنر، دانش و هویت است. مسائلی که متاسفانه به سبب تغییر و تحولات سیاسی، اجتماعی و تاریخی جلوه‌ای کم‌رنگ پیدا کرده است و به تدریج در حال فراموشی است. وی ادامه داد: جامعه عشایری دارای تاریخی ویژه در کشور هستند و هویت و گذشته ما مدیون عشایر است، چراکه عشایر همواره قوه نظامی کشور بوده‌اند و در حقیقت حافظان مرزهای هویتی، فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی کشور به شمار می‌رفتند. عموما حکومت‌ها بدون وجود عشایر امکان شکل‌گیری پیدا نمی‌کردند. تا پیش از حکومت پهلوی این عشایر بودند که در تعیین هر حکومت نقش داشتند. احمدی افزود: امروزه طوایف مختلف کرد، لر، عرب و… در مرزهای مختلف شرقی پراکنده هستند که نشان می‌دهد همواره حکومت‌ها به دلیل استفاده از ظرفیت نظامی عشایر آن‌ها را کوچ می‌دادند تا در مقابل دشمن ایستادگی کنند. وی خاطر نشان کرد: آداب و سنن ایران را عشایر حفظ کرده‌اند و امروزه هر نمادی که در اطراف خود می‌بینیم همگی مربوط به غرب است. آنچه که تحت عنوان فرهنگ، آداب و هویت ایرانی وجود دارد، در میان عشایر قابل ملاحظه است. در این فیلم عظمت کوچ عشایر نشان داده نشد و متاسفانه هرچه به دوران کنونی نزدیک شدیم، آن ابهت و جاذبه بصری موجود در کوچ‌ کم‌رنگ شده است. احمدی بیان داشت: در این سال‌ها به لحاظ فرهنگی و اجتماعی تغییرات قابل ملاحظه‌ای اتفاق افتاده است و این مسئله مربوط به همه کشورها می‌شود و شاخص‌های زندگی در حال دگرگونی است. البته موضوع سواد که از شاخص‌های توسعه اجتماعی به شمار می‌رود در میان عشایر، بهبود قابل توجهی پیدا کرده است. درگذشته خان، کلانتر و کدخدا همراه ایل بود و هیچ رفتار ناشایستی از این افراد دیده نمی‌شد و آن‌ها همواره در پی مصلحت اندیشی بودند. احمدی بیان داشت: متاسفانه از چند دهه پیش تاکنون ساختار مدیریتی ایلات دستخوش تغییر شده و ساختار مناسب دیگری نیز ظهور پیدا نکرده است. طوایف دارای ساختار خاصی بودند و برای مثال آداب و رسوم مشخصی وجود داشت اما متاسفانه امروزه دیگر آن مفهوم در میان عشایر تقریبا وجود خارجی ندارد. احمدی با بیان اینکه امروزه دیگر انسجام مستقل عشایر کم‌تر از گذشته وجود دارد، افزود: بسیاری از ایل‌راه‌هایی که عشایر از آن‌ها عبور می‌کردند به سبب ایجاد جاده‌ها و شهرها از میان رفته‌اند. جامعه عشایری سرشار از دانش بومی بودند و از دانسته‌هایی سود می‌بردند که طی هزاران سال حمع‌آوری شده بود اما به تدریج در حال فراموشی است. وی ابراز داشت: امروزه بسیاری از کشورها میلیاردها دلار هزینه می‌کنند تا بلکه نشانه‌هایی از گذشته خود را بازآفرینی کنند و حتی به دروغ نیز سندسازی‌هایی را صورت می‌دهند. در حالی که ما متاسفانه به گذشته درخشان خود توجهی نمی‌کنیم. نقش سیاسی و اجتماعی عشایر نسبت به گذشته صورتی کم‌رنگ پیدا کرده است در حالی که آن‌ها در حوزه اقتصاد همچنان فعال هستند و بیست و پنج درصد گوشت قرمز مورد نیاز در کشور توسط عشایر به تولید می‌رسد و آن‌ها در مواردی نظیر غیورمندی و دفاع از مرزها نیز جلوه‌ای درخشان دارند. احمدی در ادامه گفت: امروزه سطح سواد در مناطق عشایری رشد قابل توجهی داشته است به صورتی که تا سقف ۹۲ درصد عشایر تحصیلات خود در مقطع ابتدایی را به انجام رسانده‌اند. در ادامه رضا رستمی بابادی فرزند جعفر قلی خان که در فیلم به نمایش درآمده حضور داشت بیان داشت؛ آقای احمدی زحمات بسیار زیادی برای حمایت از عشایر متحمل شده‌اند. امیدوارم کارشناسی دقیق و کارآمدی صورت بگیرد تا وضعیت عشایر بهبود پیدا کند. من تحصیلات ابتدایی خود را در مدارس عشایری گذراندم و تا پنجم ابتدایی کوچ‌رو بودم و همچنان نیز خانواده ما در کوهرنگ حضور دارند. امروزه هر فردی از تهران بخواهد عازم شمال کشور شود، تنها سه مسیر پیش روی خود دارد، و مسیر حرکت عشایر نیز به همین صورت بوده است. همچنین باید اشاره کرد که عوامل فیلمبرداری این فیلم حدودا چهل روز همراه با ایل در سفر و کوچ بودند. وی ادامه داد: نسخه‌ای که امروز از فیلم به نمایش درآمد بسیار کامل بود و آنچه از طریق اینترنت قابل مشاهده است، نسخه‌ای در حدود چهل و پنج دقیقه است و موارد بسیاری در آن مغفول مانده است. گروه فیلمبرداری این اثر دارای همه نوع امکاناتی بودند و برخی از افراد ایل نیز در اختیار آن‌ها قرار داشتند و پدرم هر شب برنامه‌ای را برای این گروه درنظر می‌گرفت و به آن‌ها اعلام می‌کرد. رستمی بابادی با بیان اینکه در ضعف قوای عشایر دو مسئله حائز اهمیت است، ادامه داد: اولین نکته کمبود بارش باران و کم‌رونق شدن مراتع و علف‌زارها و دیگری عدم حمایت اقتصادی از عشایر است. گفتنی است فخرالدین سیدی مستندساز پیشکسوت مدیریت این جلسه را برعهده داشت. در این نشست افرادی همچون ارد عطارپور، سعید رشتیان، کیوان کیانی،حمیدرضا احمدی لاری،فخرالدین سیدی،محمدعلی حسین نژاد، مرتضی شاملی و …. حضور داشتند.

ادامه مطلب

📣شماره‌ دوم پادکست «رادیو موزه سینما »/ شنیداری

 

 

🔹در این شماره درباره زنده یاد داریوش مهرجویی حرف می‌زنیم.

💫مهمان ویژه :علیرضا زرین دست

🌀کاری از: «موزه سینما» به همت  “مجید اسماعیلی” مدیرعامل موزه سینما

🎯کارگردان هنری، ایده و سردبیر: مهرداد غفارزاده

🎞مدیر پروژه : سپیده حیدرآبادی

✍نویسنده: سعید پورقلی

🎙راویان: رضا آفتابی و مژگان اصغری

🎼موزیک: انتخابی ( هامون و سنتوری )

✂️تدوین صدا و تصویر: پگاه نادی و زهرا شیراوند

نمایش  مستند «مردمان باد» در موزه سینما

مستند ” مردمان باد”  توسط موزه سینما نمایش داده می‌شود.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در ادامه نمایش‌های ویژه فیلم‌های مستند در موزه سینما تحت عنوان «شب‌های مستند» با مشارکت انجمن صنفی تهیه کنندگان سینمای مستند، فیلم‌ «مردمان باد» بر روی پرده سالن فردوس موزه سینما می‌رود.
در بیست و چهارمین نشست شب‌های مستند که روز دوشنبه ۲۶ آذر ساعت ۱۷ برگزار می‌شود،  ارد عطارپور مستندساز مطرح ، ابراهیم موسوی نژاد کارشناس مطالعات امور عشایر و فخرالدین سیدی مستندساز پیشکسوت درباره فیلم صحبت خواهند کرد.
مستند «مردمان باد» نامزد بهترین فیلم مستند جایزه آکادمی اسکار و گلدن گلوب؛ به شکل خیره‌کننده‌ و نفس‌گیری بیننده را به پرتگاه‌های خطرناک زرد‌کوه و آب‌های یخی رودخانه‌های خروشان آن می‌برد و یکی از شگفت‌انگیزترین مهاجرت‌های روی زمین را به تصویر می‌کشد.
این مستند در سال ۱۹۷۶ با تصاویر واقعی و زنده (بدون حضور بازیگر) ثبت شده؛ و همزمان با دوره‌ای است که جعفرقلی‌خان رستمی، کلانتر طایفه بابادی بود.
ورود برای عموم علاقمندان سینمای مستند آزاد است.

 

گفتگویی که موزه سینما برای زادروز ” رسول صدرعاملی” منتشر کرد/ متولدین نسل جدید صداقت و عدم ریاکاری بیشتری دارند/ واکنش‌های شکیبایی نسبت به بازیگر مقابل خود برجسته بود/ خاطره ای از زنده یاد ” عزت الله انتظامی” در فیلم شب

موزه سینما در ادامه انتشار سلسله نشست‌های تاریخ شفاهی خود همزمان با زادروز “رسول صدرعاملی” نویسنده، کارگردان و تهیه کننده سینما بخش‌هایی از گفنگوی این هنرمند را منتشر کرده است که بخش هایی از آنرا می‌خوانید.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، رسول صدرعاملی درباره حضور ابوالفضل پورعرب در فیلم «قربانی» گفت: پورعرب در این فیلم بازی بسیار خوبی داشت؛ او دارای نوعی تنش درونی و استرس‌هایی بود که من بعدها و با کسب تجربه‌های بیشتر از آن مطلع شدم.

وی ادامه داد: بازیگری کار بسیار دشواری است مخصوصا اگر بازیگر آگاهانه رفتاری را از خود بروز دهد و بداند وقتی تصویر او روی پرده سینما قرار می‌گیرد، چگونه دیده می‌شود. این موضوع درک ویژه‌ای را طلب می‌کند و هر بازیگری نسبت به آن آگاه نیست. اینکه یک بازیگر تمام مدت به این مسئله فکر کند که چگونه وارد پلان شده و از آن خارج شود و از کدام منبع احساس خود را تغذیه کند، موضوعی است که هنگام فیلمبرداری به چشم می‌آید. پورعرب از این موارد آگاهی داشت و زمانی که در فیلم من حاضر شد، پیش از آن فقط در فیلم «عروس» بازی کرده بود و بلافاصله بعد از ان آمد سر فیلمبرداری ” قربانی” و یکی از حسرت‌های من این است که آنطور که باید در آن فیلم من و پورعرب یکدیگر را درک نکردیم. ما با یکدیگر هیچ مشکل خاصی نداشتیم اما می‌توانستیم به یکدیگر کمک کنیم تا اتفاق بهتری صورت بگیرد.

کارگردان فیلم «شب» درباره این اثر تیز بیان داشت: عزت‌الله انتظامی در این فیلم روی دیالوگ‌های خود بسیار حساس بود و اتفاق جالب برای من وجود نوعی رقابت میان خسرو شکیبایی و عزت‌الله انتظامی بود. اقتدار خسرو شکیبایی در لحظات مربوط به واکنش‌های او نسبت به بازی مقابل بسیار برجسته بود.

وی خاطرنشان کرد: خسرو شکیبایی به شکل عجیبی اهمیت سکوت و چگونه شنیدن را می‌دانست. خوشبختانه جمع بسیار خوبی در آن فیلم شکل گرفته بود و امین حیایی مواظب همه چیز بود و در نهایت جایزه بهترین بازیگر را برای فیلم «شب» دریافت کرد.

صدرعاملی بیان داشت: در این فیلم طبق برنامه‌ریزی انجام شده قرار بود فیلمبرداری به مدت چهل روز و در فصل پاییز انجام شود و اولین لوکیشن ما ایستگاه راه آهن بود. یادم می آید ساعت پنج عصر به لوکیشن رفتیم. زمانی که کار به پایان رسید، دیگر صبح شده بود و زمانی که از لوکیشن بیرون آمدیم، چیزی در حدود نیم متر برف روی زمین نشسته بود و جالب اینکه چنین اتفاقی در بیست و پنج سال گذشته سابقه نداشت.

وی با بیان اینکه شصت درصد فیلم باید در لوکیشن‌های خارجی فیلمبرداری می‌شد، بیان داشت: زمانی که به هتل بازگشتیم آقای انتظامی را صدا زدم و به او گفتم من مجبورم به فیلمبرداری ادامه دهم و باید در طول سه روزی که بارش برف ادامه دارد، تمام نماهای مربوط به لوکیشن خارجی را بگیرم. عزت الله انتظامی تعجب کرد و این کار را نشدنی می‌دانست اما اگر به فیلمبرداری ادامه نمی‌دانیم، کار به صورت کامل تعطیل می‌شد. او از من خواست تا کمی درباره موضوع فکر کند و پس از یک ساعت با من تماس گرفت و موافقت خود را اعلام کرد.

کارگردان «زندگی با چشمان بسته» گفت : از فیلم «دختری با کفش‌های کتانی» دخترانی در فیلم‌های من حضور دارند که دست به تصمیم گیری می‌زنند و این موضوع به دلیل شرایط روز جامعه است. در دهه ۷۰ دختر فیلم «من ترانه پانزده سال دارم» می‌خواهد فردی مقاوم باشد و روی تصمیمی که گرفته پافشاری می‌کند و می ایستد و ما به خوبی متوجه می شویم که این تصمیم می‌تواند او را نجات دهد اما امروز شرایط دیگر اینگونه نیست و نوعی عدم تعادل جدی و سرگشتگی در رفتار و کردار نسل جدید به چشم می‌خورد.

صدر عاملی بیان داشت: تعریف بچه‌های دهه ۸۰ و ۹۰ از زندگی، عشق، رفاقت، جامعه، دوست داشتن و نفرت بسیار متفاوت تر از بچه‌های متولد دهه‌های ۶۰ و ۷۰ است. نسل جدید دارای یک فاصله معنادار با نسل پیشین خود است. من به متولدین نسل جدید علاقه بیشتری دارم به این دلیل که شاید آن‌ها به دلیل نوعی صراحت ،کمی ما را عصبانی کنند اما دارای صداقت و عدم ریاکاری در رفتار هستند که در نسل دهه‌های شصت و هفتاد نبود.

علیرضا زرین دست: باید «داریوش مهرجویی» را معادل تخت جمشید بدانیم

 

مراسم زادروز زنده‌یاد «داریوش مهرجویی» با حضور هنرمندان در موزه سینما برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در بخش نخست این مراسم دومین پادکست رادیو موزه سینما به صورت حضوری و زنده توسط مژگان اصغری و رضا آفتابی اجرا شد. در بخش‌های مختلف و متنوع این پادکست تصویری، فرازهایی از زندگی شخصی و حرفه‌ای مرحوم داریوش مهرجویی در حوزه هنر، ادبیات و فلسفه مورد اشاره قرار گرفت.

پس از آن مهرداد غفارزاده نویسنده و فیلمساز با علیرضا زرین دست فیلمبردار پیشکسوت سینمای ایران درباره تجربه همکاری و همچنین ویژگی‌های سینمای داریوش مهرجویی به گفت‌و‌گو نشست.

مهرداد غفارزاده گفت: در این بخش در خدمت علیرضا زرین‌دست فیلمبردار با سابقه و مطرح سینمای ایران هستیم، شخصیتی که در تاریخ سینمای ایران برای همیشه ماندگار خواهد بود.

باید گفت تولید فیلم‌های خوب و شاهکار بخشی از ذات برخی فیلمسازان نظیر زنده یاد مهرجویی و عیاری به شمار می‌رود.

در ادامه علیرضا زرین دست فیلمبردار شناخته شده سینمای ایران درباره مهرجویی گفت: داریوش مهرجویی دارای نگاهی بسیار گسترده بود و این موضوع تنها محدود به یک زاویه نبود، چراکه او ابعاد مختلف زندگی را رصد کرده و آن را در آثار خود منعکس می‌کرد. به خاطر دارم زمانی که او فیلمنامه «پری» را در اختیار من قرار داد، نکاتی را در آن کشف کردم و به مهرجویی اعلام کردم که این نکات می‌تواند به شکل برجسته‌تری وارد جهان فیلم شود. او با این ایده موافقت کرد و به من گفت برای انجام ایده‌های مطرح شده نیاز دارد تا در حدود پانزده روز آغاز فیلمبرداری «پری» با تاخیر همراه شود.

وی افزود: زمانی که این فیلم ساخته شد، نسبت به آنچه در فیلمنامه وجود داشت با اثر بهتری مواجه شدیم. در فیلمسازی روند به این صورت است که در ابتدا باید یک فیلم را هدایت کرد و در ادامه شرایط به گونه‌ای تغییر می‌کند که فیلم هدایت شما را برعهده می‌گیرد.

زرین دست با بیان اینکه «پری» دارای یک ساختار دشوار و به خصوص بود، خاطرنشان کرد: در این فیلم دختر قصه از دنیای ساده خود خارج می‌شد تا به نقطه‌ای دست پیدا کند که برای او در حکم نوعی عروج درونی بود و دست یافتن به این عروج کار ساده‌ای نبود.

قرار بود در اجاره نشین‌ها و هامون همکاری کنم

در ادامه زرین دست با بیان اینکه «پری» اولین تجربه همکاری مشترک من و داریوش مهرجویی بود، ادامه داد: مهرجویی دارای نگاه اندیشمندانه‌ای نسبت به آینده بود. او در به کارگیری نکات خاص و ظرافت‌های ویژه از جمله اساتید این حوزه بود. مهرجویی دارای ویژگی‌هایی بود که می‌توان او را از جمله مردان کلاسیک و باستانی سینمای ایران دانست. اگر ما به آثار باستانی خود افتخار می‌کنیم باید بدانیم که این موارد تنها شامل بناهای تاریخی نمی‌شود، بلکه افرادی همچون مهرجویی را نیز باید معادل و همسنگ تخت جمشید بدانیم. او ادبیات فوق‌العاده‌ای را به زبان تصویری و ساده وارد سینمای ایران کرد و به همین دلیل آثار او می‌تواند با طیف‌های مختلفی از مردم ارتباط برقرار کند.

زرین دست با بیان اینکه برای رسیدن به چنینی ایده‌هایی به یک ذهن خاص و پویا نیاز است، ادامه داد: مهرجویی فردی بسیار منحصر به فرد بود، او از موسیقی، نقاشی و اصل زندگی شناخت بسیار خوبی داشت و از آنچه که در اطراف او بود حداکثر استفاده را می‌برد. مهرجویی با نگاه خاص خود موارد ساده‌ای را تشخیص می‌داد که هر یک از ما ممکن است به سادگی از آن‌ها عبور کنیم.

وی با بیان اینکه مهرجویی بسیار اهل مطالعه، تحقیق و پژوهش بود، گفت: زمانی که مهرجویی وارد ایران شد من از جمله اولین نفراتی بودم که از او استقبال کردم.

من از دوستان نزدیک مرحوم مهرجویی محسوب می‌شدم و قرار داد فیلم‌های «هامون» و «اجاره نشین‌ها» را امضا کرده بودم. اما متاسفانه در آن زمان بنیاد سینمایی فارابی وسایل فیلمبرداری را در اختیار من قرار نداد. این مسائل منجر شد تا آقای محمود کلاری و تورج منصوری که هر یک از فیلمبرداران برجسته سینمای ایران هستند فرصت همکاری با مهرجویی را به دست بیاورند.

مهرجویی سهم عمده‌ای در بخش‌های مختلف تاریخ سینمای ایران دارد

زرین دست بیان داشت: آنچه از مهرجویی باقی می‌ماند میراث درخشانی است که او از خود باقی گذاشته است. البته نباید در مسیر حرفه‌ای مهرجویی سهم دکتر غلامحسین ساعدی را نادیده بگیریم. در بسیار از آثار او، نوشته‌های درخشان ساعدی نقشی برجسته دارد و مهرجویی توانست از این پتانسیل به خوبی استفاده کند و نتیجه آن به تولید آثار ماندگار و درخشانی منجر شد. مهرجویی سهم عمده‌ای در بخش‌های مختلف تاریخ سینمای ایران دارد، از جمله موجی که پس از آثار مهرجویی در سینمای ایران به راه افتاد.

این فیلمبردار ادامه داد: مهرجویی فردی رویین تن به شمار می‌رفت و با سختی‌های مسیر تولید مقابله می‌کرد. او کم و بیش درباره هر موضوعی مطلع بود و بی‌جهت اظهار نظر نمی‌کرد.

زرین دست با بیان اینکه مهرجویی فردی بذله‌گو بود و فضایی جذاب در پشت صحنه کارهای او جریان داشت، افزود : یکی از دلایلی که فیلمسازان مطرح، پرکار نیستند این است که آن‌ها نمی‌خواهند اثر ضعیفی را تولید کنند. همانطور که می دانید ساخت یک فیلم خوب بسیار کار سخت و دشواری بوده و عملی فرسایشی به شمار می‌رود.

سه فیلم از ۱۰ فیلم برتر تاریخ سینمای ایران متعلق به مهرجویی است

در ادامه نظام‌الدین کیایی، صدابردار مطرح سینمای ایران درباره زنده‌یاد مهرجویی گفت: از حضور تعداد زیادی از مشتقان داریوش مهرجویی در این برنامه خوشحالم هستم زیرا اساسا سینما به واسطه تماشاگر است که شکل می‌گیرد. سه فیلم از ۱۰ فیلم برتر تاریخ سینمای ایران متعلق به داریوش مهرجویی است.  زمانی که منتقدین از میان ۱۰ فیلم برتر سینمای ایران ۳ اثر را متعلق به داریوش مهرجویی می‌دانند یعنی اتفاق بسیار بزرگی صورت گرفته است. او بسیار مرد بزرگ و دوست داشتنی بود. من در سه فیلم آخر مهرجویی به غیر از «لامینور» همراه او بودم و با او زندگی کردم.

وی ادامه داد: مهرجویی و وحیده محمدی‌فر دارای دختری نوجوان به اسم مونا هستند. این دختر اولین فردی بود که پس از جنایت صورت گرفته وارد منزل شد و شاهد این اتفاق تلخ بود. در سومین شبی که داریوش مهرجویی را از دست داده بودیم یک مراسم بزرگداشت از فعالیت‌های او در خانه سینما برگزار شد. گله من از سینماگران این است که در آن شب بزرگان سینما همگی به مونا تسلیت گفته و به او اعلام کردند که افراد و بزرگان حاضر در سینما، برای او همچون پدر و مادر خواهند بود. گله من این است که از آن شب تاکنون حتی یک نفر از این افراد یا مونا تماس نگرفته تا متوجه احوال و روحیات او شوند.

این صدابردار باسابقه بیان داشت: زمانی که من در ایران حضور نداشتم دوستان نزدیک مهرجویی به من پیام دادند و گفتند او قرار است یکی از متفاوت‌ترین کارهای خود را به پشتوانه شش دهه فعالیت حرفه‌ای مقابل دوربین ببرد. اگر آن حادثه هولناک اتفاق نمی‌افتاد چه بسا از او به جای سه فیلم، شاهد چهار اثر درمیان ۱۰ اثر موفق سینمای ایران بودیم.

قرار بود در فیلم «نارنجی پوش» مهرجویی بازی کنم

در ادامه عباس یاری کارشناس و منتقد سینما درباره داریوش مهرجویی گفت: قرار بود که من در فیلم «نارنجی پوش» مهرجویی بازی کنم. اثری که بسیاری از منتقدان نسبت به آن بی‌توجه بودند در حالی که من فکر می‌کنم یکی از بهترین آثار آقای مهرجویی به شمار می‌رود. این فیلم به ما یادآور می‌شود که چه بلایی بر سر طبیعت کشور می‌آوریم. او نقش یک استاد دانشگاه را در این فیلم برای من نوشته بود اما من در طول چهل و دو سالی که در ماهنامه‌های «فیلم» و «فیلم امروز» کار کردم با خودم عهد بسته بودم که فعالیت مطبوعاتی را با کار سینمایی تلفیق نکنم و به خود اجازه ندهم تا وارد حریم سینما شوم زیرا کار مطبوعاتی در ایران معمولا نردبانی برای ورود به سایر حوزه‌ها به شمار می‌رود.

وی ادامه داد: من میزان ارادت خود را به داریوش مهرجویی توضیح دادم اما از او عذرخواهی کردم و گفتم علاقه‌ای به بازیگری ندارم. مهرجویی گفت که من نقش استاد دانشگاه را برای تو نوشته‌ام و زمانی که من ایفای نقش در «نارنجی پوش» را قبول نکردم او این نقش را از فیلمنامه حذف کرد. او فردی بسیار توانمند بود و به انتخاب‌های خود احترام می‌گذاشت.

یاری افزود: یکی از کارهایی که در موزه سینما انجام داده بودیم انتخاب بهترین شخصیت‌های تاریخ سینمای ایران بود و بسیاری از آن‌ها افرادی بودند که در فیلم‌های آقای مهرجویی نقش آفرینی کردند. مهرجویی فردی بود که وجوه انسانی شخصیتش بسیار به وجه هنری وجودی او نزدیک بود. او نویسنده‌ای قابل بود و فیلمسازی به شمار می‌رفت که جای خالی او پر نخواهد شد.

علیرضا زرین دست، نظام الدین کیایی، محمدعلی حسین نژاد، فخرالدین سیدی، عباس یاری، غلامرضا آذری، فرامرز روشنایی، آرمین قدرتی، سوگل قلاتیان و …