«جشن سده» دارای ارزش‌های ستودنی بیشماری است

برنامه نمایش و نشست نقد و بررسی فیلم مستند «جشن سده» ساخته زنده یاد منوچهرعسگری‌نسب با حضور ارد عطار عطارپور کارگردان و تهیه کننده شناخته شده سینمای مستند، فخرالدین سیدی مستند ساز پیشکسوت و محمد مقدم مستندساز و پژوهشگر سینما در قالب برنامه «شب‌های مستند» موزه سینما با همکاری انجمن تهیه کنندگان سینمای مستند در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، محمد تهامی‌نژاد، پژوهشگر و مستندساز پیشکسوت به دلیل کسالت امکان حضور در این برنامه را پیدا نکرده است و متن نوشته شده توسط او درباره فیلم «جشن سده» قرائت شد.

فخرالدین سیدی  که اجرای برنامه را بر عهده داشت در ابتدای این نشست گفت:  دو فیلمی که از زنده‌یاد منوچهر عسگری‌نسب به نمایش درآمدند به ترتیب در سال‌های ۱۳۴۶ و ۱۳۵۰ ساخته شده‌اند. زمانی که عسگری‌نسب فیلم اول را کارگردانی کرد، زنده یاد فریدون رهنما به او گفت این فیلم به صورت سیاه و سفید فیلمبرداری شده است، در صورتی که سرخی و زردی آتش در جشن سده اهمیت زیادی دارد و به او پیشنهاد می‌دهد تا این فیلم را بار دیگر به صورت رنگی بسازد. این اثر پایان‌نامه تحصیلی عسگری‌نسب بود و ساخت آن به سفارش تلویزیون صورت گرفت.

نقاط قوت و کاستی‌های جشن سده

در ادامه ارد عطارپور، کارگردان و تهیه کننده شناخته شده سینمای مستند گفت: من یک ترم شاگرد مرحوم عسگری‌نسب بودم و ایشان در باغ فردوس کارگردانی سینمای مستند تدریس می‌کردند. در آن روزها او بیشتر به ساخت فیلم‌های داستانی می‌پرداخت و فیلم‌های مستند عسگری‌نسب بیشتر مربوط به پیش از انقلاب بود.

وی با بیان اینکه منوچهرعسگری همیشه سینمای مستند را دوست داشت و آن را کاری دشوار می‌دانست، بیان داشت: اما روزگارعسگری‌نسب را به سمتی برد تا علاقه او در سینمای داستانی متجلی شود. البته علاقه به ساخت فیلم‌های داستانی از ابتدا در او وجود داشت و زمانی که از کرمان به سمت تهران آمد، قصد داشت تا روزی بازیگر شود اما بعدها در تلویزیون به ساخت فیلم‌های مستند مشغول شد و آثار مختلفی را کارگردانی کرد.

این مستندساز خاطرنشان کرد: به نظرم فیلم اول «جشن سده» اثر خوبی است. این فیلم امروزه دارای وجه استنادی است و شاهدی بر مصاحبه با استاد پورداود است و پلان‌های گرفته شده کادربندی دقیق ، خوب و به یادماندنی دارد.

عطار پور با بیان اینکه«جشن سده» نقاط قوت و کاستی هایی دارد، ادامه داد: در هر صورت این فیلم به عنوان یک سند ارزشمند باقی خواهد ماند. همچنین مسئله کمال گرایی فیلمساز همواره وجود دارد و فیلمساز معمولا بزرگترین منتقد خویش است. یک کارگردان نمی‌تواند آنچه را که در ذهن دارد به تمامی عرضه کند و همیشه از این مسئله دچار رنج است. به همین دلیل گاهی یک فیلمساز برای رهایی از چنین رنجی، به ساخت فیلمی دیگر درباره همان موضوع روی می‌آورد.

وی ابراز داشت: درباره «جشن سده» می‌توان گفت فیلم دوم در واقع همان فیلم اول بوده که دوباره به صورت رنگی ساخته شده است. این موضوع در سینمای ایران و جهان دارای سابقه است برای مثال، آلفرد هیچکاک فیلم «مردی که زیاد می‌دانست» را یک بار به صورت سیاه و سفید کارگردانی کرد و سال‌ها بعد عین آن را به صورت رنگی ساخته است که در آن ابهت و پختگی بیشتری دیده می‌شود. فرانسو تروفو فیلم اول را متعلق به هیچکاک آماتور و فیلم دوم را مربوط به استاد هیچکاک می‌داند. در ایران نیز محمدرضا اصلانی فیلم فوق العاده و سیاه و سفید «جام حسنلو» را پس از نزدیک به چهل سال دوباره به صورت رنگی کارگردانی کرده است.

عطارپور بیان داشت: آقای عسگری‌نسب کارنامه‌ پر طول و تفصیلی دارند و فیلم‌های زیادی را کارگردانی کرده‌است و فیلم «جشن سده» از جمله اولین فیلم‌های او به شمار می‌رود.

عسگری‌نسب هنگامی که کلاس خود را به اتمام می‌رساند تا ساعت‌ها پس از آن با ما صحبت می کرد و او با حرارت و انرژی زیادی بحث را ادامه می‌داد و خود را موظف به پاسخگویی می‌دانست.

عطار پور با بیان اینکه در کارهای عسگری‌نسب برخی موارد ویژه وجود دارد که در فیلم‎های مختلف تکرار می شود ، خاطرنشان کرد: از جمله این موارد توجه او به آیین زرتشتی است که این موضوع در دو فیلمی که امروز شاهد بودیم، به علاوه «تخت سلیمان» و فیلم دیگری از ایشان به نام «پیر سوز چک چکو» که درباره یک زیارتگاه زرتشتی در استان یزد است مشاهده می‌شود. او یک فیلمساز وطن دوست بود و زمانی که برای تحصیل به میشیگان رفت، یکی از افرادی بود که در تولید مشترک مجموعه «چهار راه تمدن» نقش مهمی داشت.

نقش عناصر بیرونی آیینها

در ادامه محمد مقدم، مستندساز و پژوهشگر سینما نیز گفت: در فیلم «جشن سده» شاهد یک مستند گزارشی از یک آیین تاریخی هستیم. میان دو فیلمی که امروز به نمایش درآمدند، فاصله چهارساله‌ وجود دارد و شاهد تفاوت‌های فاحشی میان آن دو هستیم و این موضوع باعث می‌شود تا به موارد بسیاری فکر کنیم. از جمله اینکه درباره نحوه شکل‌گیری آیین‌ها و تغییرات آن‌ها نکاتی وجود دارد و آنچه که به ما رسیده است با آنچه که تصور می‌کردیم متفاوت است.

وی افزود: معمولا جان مایه هر آیین باقی مانده و در دل آن مستتر است و عناصر مربوط به آن نیز به صورت جسته و گریخته حفظ می‌شود، اما در طول تاریخ صورت‌های آن به شدت دچار تغییر می‌شوند.

مقدم درباره دو فیلم «جشن سده» بیان داشت: از تفاوت‌های بارز این دو فیلم می‌توان به نقش عناصر بیرونی یک آیین اشاره کرد. هر آیین در اقصی نقاط دنیا دارای دو ویژگی است. اول اینکه در یک سالگشت اتفاق می‌افتد و دیگری آن است که در آن خرق عادت صورت می‌گیرد و افرادی که در آن مراسم شرکت می‌کنند، دارای صورت همیشگی نیستند. برای مثال، لباس‌های دیگری می‌پوشند و این دو ویژگی در هر مراسم آیینی مستتر است.

این منتقد تصریح کرد: در فیلم اول نشانه‌هایی از دخالت قدرت و نظمی که توسط نیروهای امنیتی برقرار می‌شود و شکل چیدمان مردم قابل مشاهده است اما در فیلم دوم این موارد به تک مضراب‌های نمایشی بدل می‌شود و نشان می‌دهد که موارد یاد شده تا چه اندازه می‌تواند توسط دیگران مورد تغییر و دخالت قرار بگیرد. در فیلم‌های مونوگرافی بهتر است به تبارشناسی و هستی شناسی آیین‌ها توجه شود. فیلم «جشن سده» دارای ارزش‌های ستودنی بیشماری است.

مقدم ادامه داد: در فیلم‌های مربوط به آیین‌ها فقدان یک موضوع احساس می‌شود و آن مربوط به ریشه‌یابی هر آیین است. فاصله‌ای که در میان دو فیلم مرحوم عسگری‌نسب وجود دارد خود موضوعی شگفت است و در هر دو اثر با ضبط تصادفی مواردی روبه‌رو هستیم که از آن‌ها می‌توان به عنوان یک سند تاریخی در پژوهش‌های مختلف استفاده کرد.

تابلوهایی از سینمای مستند کشور در دوره‌های آغازین

در ادامه سعید رشتیان، مستندساز و تهیه‌کننده پیشکسوت سینمای مستند نیز گقت: آثار و تجارب اینچنینی باید مورد تکریم قرار بگیرند. برای من جذابیت‌ فیلم‌های به نمایش درآمده در برنامه «شب‌های مستند» در این است که بدانیم سینمای مستند ایران از چه زمینه‌هایی برآمده و آنچه که امروز میراث‌دار آن هستیم از چه فضاهایی آغاز شده و چگونه پیشرفته است. در دو فیلمی که امروز شاهد بودیم و سایر آثار این دوره، جنس فضای تجربی بسیار مشهود بوده و این مسئله در انتخاب موضوع، جنبه‌های فنی و تکنیکی و شیوه ساخت به چشم می‌خورد.

رشتیان در پایان بیان داشت: تحول و تکامل به لحاظ روش، تکنیک و روایت پس از انقلاب در سینمای مستند ایران اتفاق افتاد. همچنین جنبه‌های استنادی این آثار دارای اهمیت زیادی هستند و باید به این موضوع توجه شود. در واقع این فیلم‌ها به عنوان تابلوهایی از سینمای مستند کشور در دوره‌های آغازین مطرح هستند.

در انتهای این نشست فخرالدین سیدی که اجرای برنامه را بر عهده داشت از زحمات لادن طاهری مدیر فیلمخانه ملی برای قراردادن فیلم‌های مستند برای نمایش تشکر و قدردانی کرد.

در این برنامه افرادی همچون: سعید رشتیان، مهدی مدنی، ارد عطارپور، محمد مقدم، محمود گبرلو، مهدی پاک نژاد، علی شوقیان، مهدی حسابی، شیرین جاهد، همایون علیخانی، صادق حدادی، محسن شهابی و .‌‌. حضور داشتند.

برگزاری مراسم تودیع و معارفه مدیرکل روابط عمومی سازمان سینمایی

در مراسمی با حضور رئیس سازمان سینمایی، مسعود نجفی به عنوان مشاور رئیس سازمان و مدیرکل روابط عمومی سازمان سینمایی در دولت چهاردهم معرفی و از زحمات یزدان عشیری و رمضانعلی حیدری خلیلی تقدیر به عمل آمد.
به گزارش اداره کل روابط عمومی سازمان سینمایی، با حضور مدیران و معاونان سازمان سینمایی مراسم تودیع و معارفه مدیرکل روابط عمومی و مشاور رئیس سازمان سینمایی و تودیع مشاور راهبردی رئیس سازمان سینمایی برگزار شد.
در این مراسم رائد فریدزاده رئیس سازمان سینمایی با اشاره با تغییر تحولات زیست بوم صنعت تصویر در حوزه فرهنگ و هنر گفت: با توجه به تغییر و تحولات در حال انجام، بازنگری ماهوی نسبت به تمام اجزای تشکیل‌دهنده سازمان امری ضروری است و روابط عمومی یکی از مسئولیت‌هایی است که مستلزم بررسی و بازنگری اساسی و بنیادی است و باید نگاهمان به این حوزه تغییر کند.
رئیس سازمان سینمایی با توضیح اینکه روابط عمومی به مفهوم کلاسیک دیگر کارایی ندارد، افزود: در حال حاضر روابط عمومی تاحدی گسترده شده است که در بعضی مواقع « جزئی بزرگتر از کل» است. این در حالی است که سازمان سینمایی در ذیل سیاست‌های کلان ارتباطی تعریف می‌شود . به نظر می‌رسد ما فاقد این سیاستگذاری کلان ارتباطی هستیم و از سیاست ورزی کلان ارتباطی بی‌بهره هستیم.

اعضای شورای پروانه فیلمسازی سینمایی معرفی شدند

طی احکامی از سوی رائد فریدزاده رئیس سازمان سینمایی، حسین کرمی، هادی نائیجی، منوچهر شاهسواری، مازیار میری و حبیب ایل بیگی به عنوان اعضای شورای پروانه فیلمسازی سینمایی معرفی شدند.
به گزارش اداره کل روابط عمومی سازمان سینمایی، کرمی و نائیجی به عنوان کارشناسان شورا، شاهسواری و میری نمایندگان خانه سینما و ایل بیگی به عنوان معاون ارزشیابی و نظارت در این شورا به ارزیابی آثار بلند سینمایی جهت صدور پروانه ساخت خواهند پرداخت.
فردا یک شنبه 13 آبان ماه اولین جلسه شورای جدید تشکیل و از اعضای قبلی نیز تقدیر به عمل خواهد آمد.

گفتگویی که موزه سینما برای زادروز «کمال تبریزی» منتشر کرد

کمال تبریزی؛ از تدوین فیلم کوتاه ابراهیم حاتمی کیا تا کارگردانی «مارمولک»

موزه سینما در ادامه انتشار سلسله نشست‌های تاریخ شفاهی خود همزمان با زادروز «کمال تبریزی» کارگردان سینما و تلویزیون بخش هایی از گفنگوی این هنرمند را منتشر کرده است که بخش هایی از آن را می خوانید.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، کمال با بیان اینکه متولد روز ۵ آبان ماه سال ۱۳۳۸ است، گفت: من در دوره دبیرستان در مدرسه‌ای تحصیل کردم که بعدها متوجه شدم حسن فتحی نیز در آنجا تحصیل کرده است. یادم می‌آید به دلایل مختلف تصمیم گرفتم تا به دانشگاه پلی تکنیک بروم و در رشته مهندسی راه و ساختمان تحصیل کنم.
وی با بیان اینکه در سال ۱۳۵۶ به دانشگاه رفت و پس از گذراندن سه ترم انقلاب اسلامی شد، ادامه داد: پس از انقلاب، دانشگاه به مدت دو سال تعطیل شد و من به تل فیلم رفتم و در آنجا دوره‌های مختلفی را گذراندم و دو فیلم کوتاه نیز کارگردانی کردم. در آن مقطع ابراهیم حاتمی کیا یک فیلم هشت میلیمتری به نام «کوردلان» را کارگردانی کرد و از من خواست تا تدوین آن‌ را برعهده بگیرم.
تبریزی با بیان اینکه به رشته ریاضی بسیار علاقه‌مند بوده اما فعالیت‌های عکاسی و سینمایی نیز برایش اهمیت خاصی داشته است، بیان داشت: در آن زمان تصمیم گرفتم تغییر رشته دهم و این موضوع برای مسئولین دانشگاه بسیار عجیب بود. پس از آنکه از رشته سینما فارغ التحصیل شدم، به صورت حرفه‌ای کار خود را شروع کردم.
کارگردان مجموعه «مهر مادری» با ذکر خاطره‌ای از دوران جنگ خاطرنشان کرد: اولین روز جنگ یعنی ۳۱ شهریور ماه به دو گروه تقسیم شدیم که هر گروه شامل یک فیلمبردار، یک دستیار فیلمبردار و یک صدابردار بود. صدابردار گروه ما آقای محمد مهدی حیدریان بود و من فیلمبرداری را برعهده داشتم. با دو خودرو متعلق به وزارت ارشاد، عازم جبهه‌های جنگ شدیم و از تمام مناطق درگیر جنگ فیلمبرداری کردیم. زمانی که بازگشتیم همه این فیلم‌ها را تدوین کردیم که در قالب یک مستند به نام «شهادت طلبان» عرضه شد.
این فیلمساز یادآور شد: در آن مقطع، حس و حالی انقلابی در جامعه وجود داشت و مقوله دستمزد برای ما دارای اهمیت چندانی نبود.
تبریزی در ادامه گفت: من معتقدم فیلمسازی یک فعالیت جمعی است و اگر فردی فکر کند که فیلم خود را به تنهایی می‌سازد، اشتباه بزرگی را مرتکب شده است. اگر مجموعه عوامل به خوبی مدیریت و هدایت شده و دارای انسجام کافی نیز باشند، اثر نهایی نیز تأثیرگذار خواهد بود.
وی درباره ساخت فیلم «مارمولک» بیان داشت: روزی آقای منوچهر محمدی از من دعوت کردند تا به دفتر ایشان برم. او طرح فیلمنامه سینمایی «مارمولک» را به من ارائه کرد و نظرم را جویا شد. هر دو بر این عقیده بودیم که اثر نهایی نتیجه بسیار خوبی خواهد داشت. اولین انتخاب ما برای نقش اصلی این فیلم ، پرویز پرستویی بود و زمانی که او فیلمنامه را مطالعه کردند، به آن علاقه نشان دادند.
کارگردان «طبقه حساس» درباره همکاری خود با پرویز پرستویی خاطرنشان کرد: پرویز پرستویی در چند فیلمی که با او کار کردم روی لباس خود حساسیت زیادی داشت به گونه‌ای که نسبت به تعویض آن رغبتی نشان نمی‌داد. تا زمانی که در «مارمولک» مشغول فیلمبرداری صحنه های زندان بودیم او همواره لباس مربوط به آن صحنه‌ها را بر تن داشت.
تبریزی ادامه داد: روندی که پرستویی طی می‌کند نوعی شگرد به حساب می آید که در جهت نزدیک شدن به نقش، آن را به کار می‌گیرد. به عنوان مثال، برای فیلم مارمولک او مدت‌ها به حوزه علمیه تهران در جنوب شهر رفت و آمد داشت و همنشین افراد حاضر در آنجا بود تا بتواند حال و هوا و همچنین اصطلاحات مختلف را بیاموزد. پرستویی در نهایت موارد مختلفی را آموخت و خود نیز آن‌ها را به فیلمنامه اضافه کرد. «مارمولک» در یک فضای روستایی ساخته شد و افراد محلی در آنجا چندان با بازیگران و فیلمبرداری یک اثر سینمایی آشنا نبودند. به همین دلیل شناختی از پرویز پرستویی نداشتند و زمانی که او با لباس یک روحانی در کوچه و پس کوچه‌ها رفت و آمد می‌کرد، مردم محله کاملا او را به عنوان یک روحانی پذیرفته بودند.
این فیلمساز بیان داشت: پرستویی برای اینکه خود را هر چه بیشتر در فضای نقش قرار دهد، اوقاتی را به مداحی و خواندن روضه اختصاص می‌داد تا ارائه خود را تا حد امکان قابل باور جلوه دهد. درواقع هیچگونه نمایشی در «مارمولک» دیده نمی‌شود و هر آنچه وجود دارد، محصول واقع گرایی موجود در پشت دوربین است.
این فیلمساز شناخته شده سینمای ایران در پایان بیان داشت: به فیلمسازان جوان توصیه می‌کنم که از سینما به عنوان یک وسیله کاملا جدی استفاده کنند و این هنر را به عنوان یک پل ببینند که وجود آن در جامعه باعث می‌شود همه افراد، دیدگاه‌ها و نگرش‌ها در کنار یکدیگر دیده شوند. امیدوارم فیلمسازان جوان بتوانند باعث رشد هرچه بیشتر سینمای ایران شوند.

سینمای کودک برای بروز شدن نیاز به باز اندیشی دارد/ رونمایی از کتاب «سرزمین پروانه‌ها»

مجید زین‌العابدین در مراسم اهدای مستنداتی از دو دوره اخیر جشنواره  بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان به موزه سینما، ضمن ارج نهادن به سال‌ها کوشش هنری فعالان این بخش گفت: ما امروز برای ثبت خاطره های ماندگار سینمای کودک در کنار هم هستیم.

به گزارش روابط‌عمومی موزه سینمای ایران، در مراسم اهدای پوسترهای امضا شده و تندیس‌های دوره‌های سی و پنجم و سی و ششم جشنواره بین المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان و همچنین رونمایی از کتاب سرزمین پروانه‌ها که صبح روز یکشنبه 29 مهرماه با حضور تعدادی از سینماگران کودک و نوجوان و مدیران بنیاد سینمایی فارابی و با اجرای مصطفی محمودی برگزار شد مجید اسماعیلی مدیرعامل موزه سینما در سخنان کوتاهی با ابراز خرسندی از این حرکت ارزشمند و ماندگار بنیاد سینمایی فارابی در حفظ و حراست از مستندات ماندگار جشنواره فیلم کودک گفت: بارها و بارها در تمامی سالیان برگزاری جشنواره کودک این پوسترها به امضای مدیران و سینماگران رسیده است اما به‌خاطر عدم نگهدای مناسب، بی توجهی و نبود نگاه موزه‌ای و تاریخی به اینگونه اسناد، مستندات اینچنینی ماندگار نشده اند.

وی تاکید کرد: به طور حتم، سال‌ها بعد این‌دست مستندات و یادگاری‌ها برای مردم و مخاطبان، بسیار دیدنی، جذاب و نوستالژیک خواهد بود.

در ادامه این مراسم مجید زین‌العابدین مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در سخنانی با اشاره به فعالیت ماندگار دست اندرکاران سینمای کودک که باعث بروز خاطرات ماندگار برای نسل‌های مختلف شده است ، گفت: امروز برای ثبت خاطره‎‌های ماندگار سینمای کودک در کنار هم هستیم.

وی با آموزنده خواندن سینمای کودک، گفت: بعد از انقلاب برای سینمای کودک، زحمات بسیاری کشیده شد، هرچند که امروز برای بروز شدن و همراه بودن با کودکان نیاز به بازاندیشی در آن کاملا احساس می‌شود.

مدیرعامل فارابی در پایان با تاکید براینکه نزدیک‌ترین راه احیای سینمای کودک، فهم درست از بچه‌ها و علائق آنان است، یادآور شد: برای اینکه به آیندگان بگوییم چه کسانی برای سینمای کودک زحمت کشیده‌اند و در آن حضور داشتند، ذیل یک‌ کار نمادین، مستنداتی را به موزه کودک تقدیم کردیم.

در ادامه این مراسم علیرضا خمسه نیز در بخشی از مراسم با بیان اینکه ما 40 سال پیش اینجا آموزش بازیگری می‌دادیم و حضور در اینجا بسیاری از آن خاطرات را برای من زنده کرد، گفت: امروز مهم‌ترین اتفاق در موزه سینما در حال رخ دادن است، آن‌هم گردآوری مستندات حوزه سینمای کودک است که به یادگار می‌ماند.

این بازیگر با تاکید بر اینکه موزه کودک، بهترین و امن‌ترین جا برای این مستندات است، ادامه داد: انتشارات فارابی می‌تواند خاطرات سینماگران کودک و فعالان این عرصه را مکتوب کند و به چاپ برساند تا برای آیندگان ثبت شود.

اهدای پوسترهای سی‌وپنجمین و سی‌وششمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان، تابلوهای امضاء شده هنرمندان به موزه سینما و رونمایی از کتاب «سرزمین پروانه‌ها» که از سوی انتشارات فارابی گردآوری شده است، پایان بخش این مراسم بود.

در این مراسم افرادی همچون مجید اسماعیلی مدیرعامل موزه سینما، مجید زین العابدین مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، علیرضا خمسه، آرش معیریان، رهبر قنبری، سیروس حسن‌پور، سهیل موفق ، مسعود احمدیان ، سیمون سیمونیان و حمیدرضا بشیری نیز حضور داشتند.

فاروقی به شیوه فرمالیستی مخاطب را با موضوع مواجه می‌کند

بیستمین نشست شب‌های مستند عصر روز دوشنبه ۲۳ مهر در موزه سینما برگزار شد و مستندهای «ابوالحسن صبا» و «چشمی که می شنود» ساخته احمد فاروقی قاجار به نمایش درآمد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما محمد تهامی نژاد پژوهشگر و مستندساز پیشکسوت پس از نمایش این مستند گفت: در بخشی از فیلم فردی که در فرودگاه صحبت می‌کند خود فاروقی‌ است که خودش نقش را بازی کرده است.
وی ادامه داد: به اعتقاد من تمام فیلم‌های فاروقی بسیار جدی هستند و خاطرم است که نخستین نوشته را در ماهنامه فیلم برای او نوشتم. در حدود سال ۱۳۴۵ احمد فاروقی در تلویزیون دست به تولید زد که مهم‌ترین آن مولفه شتاب در تولید است. این نکته قابل تامل است که فیلم مقاله «چشمی که می‌شنود» نمونه ممتاز فیلم مقاله با امکانات تولیدی تلویزیونی است.
فاروقی و مسئله گریز از روایت کلاسیک
تهامی‌نژاد با اشاره به شیوه فرمالیستی فاروقی قاجار بیان داشت: فاروقی به شیوه فرمالیستی در ابتدا مخاطب را با انجیل مواجه می‌کند. مهم‌ترین جمله‌ای که درباره محصص می‌گوید این جمله از انجیل است که خداوند انسان را آفریده که ببیند و بشنود. این نکته مهم است که بدون اصطلاح شناسی محصص این فیلم قابل فهم نیست و اگر آن اصطلاح‌ها را نشناسیم ارتباط ما با فیلم قطع می‌شود.
وی افزود: نکته‌ای که به آن اعتقاد دارد این است که متریال مهم نیست و بیان آنچه می‌خواهد بگوید مهم است که این یک نظریه فرمالیستی است و به آن معتقد بود. نکته دیگری که احمد فاروقی به آن اشاره می‌کند، گریز از روایت کلاسیک است که همین نا آشناسازی به مخاطب پیش‌داوری می‌دهد که با چیز جدیدی مواجه خواهد شد.
تهامی‌نژاد با اشاره به شباهت این فیلم به یکی از فیلم‌های اصلانی خاطرنشان کرد: این فیلم در عرض شش ساعت فیلمبرداری شده و دو سطح دارد و به نظر من به فیلم “جام حسنلو” آقای اصلانی نزدیک است.
این هنرمند درباره یکی از مشکلات فیلم‌های دهه‌های گذشته گفت: یکی از نکات فیلم در دهه شصت مشکل سینک بودن است. شما شاید بدانید که در دهه سی هیچ فیلم سینکی در ایران وجود ندارد. درست است که در عصر ناطق بودیم ولی فیلم‌های ما در دوره صامت به سر می‌بردند. دقیقا خاطرم است که آقای عباس گنجوی با چه زحمتی فیلم ناصر تقوایی را فریم به فریم درمی‌آورد تا صدا سینک شود.
میرعلیرضا میرعلینقلی موسیقیدان و پژوهشگر موسیقی نیز در بخش دیگر این نشست گفت: این فیلم برای نسل من قابل شناسایی نیست اما یک سند مهم از چیزی است که درباره استاد صبا ساخته شده است. استاد محمدقلی سیار درباره او فیلمی ساختند که محل فیلمبرداری خانه ایشان بوده است. فیلم مرحوم سیار مربوط به سال ۱۳۳۰ است و چند ثانیه از فیلم که استاد صبا درحال یاد دادن طرز صحیح گرفتن ویولن هستند در یک نسخه از این فیلم هم بود.
وی افزود: متاسفانه هر بار فیلم استاد صبا فاروقی را می‌بینم، کوتاه و کوتاه می‌شود و دلیل آن را نمی‌دانم. مدتی پیش یک راش ۱۱ دقیقه‌ای در یک قوطی آهنی در زباله‌دانی پیدا کردم که در حال ترمیم و انتشار آن هستیم. آن فیلم بیشتر از ۱۱ دقیقه است ولی در فیلمخانه هم ادامه و کامل آن را نیافتم. فیلم آقای فاروقی مربوط به ۱۱ سال بعد از فوت استاد صبا است. داشتن راش های فاروقی یک آرزوست و اگر بتوانم آن‌ها را پیدا کنم قطعا در میان آن‌ها تصاویری خواهد بود که برای ما عاشقان تحقیق در موسیقی بسیار ارزشمند است.
این پژوهشگر موسیقی بیان داشت: ساختمان موزه استاد صبا در ظهیرالاسلام بخش کوچکی از منزل زنده یاد کمال السلطنه در طرح تعریض خیابان از بین رفته است و هیچ عکسی از نمای بیرونی آن وجود ندارد.
میرعلینقلی درباره حضور چهره‌های مختلف در این فیلم گفت: بسیاری از افرادی که فهرست آن‌ها بلند است در این فیلم حضور دارند که وجودشان از نظر هنری بسیار مغتنم است. اما نکته‌ای که بخواهم عرض کنم این است که اساسا حضور آقای بهارلو که از شاگردان استاد هم نبودند بسیار چشم‌نواز است از آن جهت که بعد از فوت استاد وظیفه گردآوری و چاپ چند جلد از آموزش‌های استاد برعهده ایشان افتاد.
وی ادامه داد دو تکه از فیلم برای من بسیار دل‌انگیز بود. اول اینکه تنها فیلم باقیمانده از حسین ناصحی است. مردی که سیگار بر لب درباره صبا صحبت می‌کند و دیگری استاد تئوری مهدی برکشلی است که این توضیحاتی که ارائه می‌دهند یکی از مهم ترین اسناد موجود فواصل و پرده های موسیقی است که موجود است. یک نام آشنایی هم در تیتراژ دیدم که آن آقای ابراهیم دیانی است که یک کتاب هم به اسم هیچکاک و آقا باجی نوشته که در همان روزها هم بسیار مورد استقبال قرار گرفت.

میرعلیرضا میرعلینقلی بیان کرد: محلی که سه‌تار زده می‌شود هم کلاس آقای بهارلو است. قدیمی ترین کلاس آموزشی که هنوز هم در حال فعالیت است و بعد از حدود این همه سال آن لوکیشن پابرجا مانده است.
محمود اسحاقی یکی از عوامل فیلم ابوالحسن صبا نیز گفت: آقای نصیری فیلمبردار این فیلم بسیار مرد آدم حسابی بودند و متاسفانه صندلی‌نشین شدند و از ایران رفتند.
احمد فاروقی قاجار؛ نمونه یک هنرمند ماندگار در تاریخ
تهامی‌نژاد گفت: نام چندنفر از دوستان در تیتراژ هست که از فارغ‌التحصیلان تلویزیون آن زمان هستند و خود آقای اسحاقی از بنیان‌گذاران تلویزیون هستند. محمود نصیری فیلمبردار این فیلم در سبک کاری‌شان حالتی گزارش‌گونه دارند. آقای نصیری فیلمبردار ورزشی بودند. آقای اسحاقی شما درباره سابقه آقای نصیری چیزی یادتان است؟ آقای نصیری متاسفانه در دوره‌ای کار کردند که مطبوعات هم چیزی درباره فیلمبرداران مستند و فیلم‌های ورزشی نمی‌نوشتند.
اسحاقی در ادامه بیان کرد: آقای نصیری تحصیل‌کرده آلمان بودند. به نظر من فاروقی قاجار آدم دیوانه‌ای بود اما قطعا یک هنرمند بود که تاکنون ماندگار شده است.
تهامی‌نژاد تصریح کرد: آقای فاروقی یک ماسکی داشت و برای انتقاد از سیستمی که در آن زندگی می‌کرد آن ماسک را می‌زد. او یک شخصیت دو تابعیتی داشت و با ذهنیت تربیت شده اروپا به ایران آمده بود. فاروقی قاجار در کارهایش به فیلم گزارشی توجه دارد. تلویزیون در ابتدای کارش تئوری داشت که آن تغذیه آنتن بود یعنی کار باید سریع تولید و پخش می‌شد. در زمان‌های بعد این امکان فراهم شد که هنرمندان در تلویزیون کارهای هنری بسازند. مثلا در فیلم استاد ابوالحسن صبا تهیه‌کننده دختر مرحوم صبا است و بچه‌هایی که در این فیلم‌ همکاری کردند همه فارغ‌التحصیلان تلویزیون هستند.
تهامی‌نژاد در ادامه یادداشتی را خواند که بخش‌هایی از آن بدین شرح است: احمد فاروقی سال ۴۷ فیلم استاد صبا را برای تلویزیون ساخت و محمود نصیری فیلمبرداری این کار را برعهده داشت. این کار زیبایی‌شناسی یک اثر تلویزیونی را دارد که باید سریعا تولید و به پخش تلویزیونی می‌رسید. او گاهی در فیلم‌هایش از زوم‌بک زیاد استفاده می‌کند. فیلم استاد صبا پرتره‌ای در غیاب یک شخصیت چندوجهی است که افراد دیگر وجوهی از شخصیت استاد را بیان و قطعاتی از او را اجرا می‌کنند. گرچه در این اثر شتاب در تولید بسیار بالا است اما گاهی فی‌البداهگی به خوبی در آن دیده می‌شود.
وی ادامه داد: اطلاعات فیلم دارای چهار سرفصل است؛ ابتدا اطلاعات زندگینامه‌ای که با عکس و گفتار متن همراه است، دوم زمینه کاری استاد، سوپ درباره تحقیق و پژوهش کار و بخش چهارم درباره آینده موسیقی است. فیلم با تصویری از قبرستان ضهیرالدوله به پایان می‌رسد.
آثار فاروقی باید با رویکرد تحلیل‌محور ارائه شوند
تهامی‌نژاد بیان داشت: یکی از دوستان من در اصفهان کتابی را درباره استاد احمد فاروقی قاجار جمع‌آوری می‌کند که امیدوارم به زودی منتشر شود. این نوع فیلم‌ها باید به صورت تحلیلی و نمایشی ارائه شوند. یعنی کسی که فیلم را نقد می‌کند باید مانند نقادان آن را روی هر سکانس بررسی کند.
وی درباره فیلم فاروقی قاجار که جایزه کن دریافت کرد، خاطرنشان کرد: فیلم طلوع جدی سال ۴۲ ساخته شده است و سال ۴۳ نمایش داده شده است. سال ۴۳ آن در جشنواره فیلم کن نمایش داده شد و در آن سال ها جشنواره کن ۳ جایزه اصلی داشت و یکی از جوایز آن به فیلم کوتاه تعلق می‌گرفت. آن جایزه به فیلم طلوع جدی داده شد.
در این نشست محمد تهامی نژاد، ارد زند، ارد عطارپور، مرتضی شاملی، محمد شکیبانیا، فخرالدین سیدی، کیوان کیانی و محمود اسحاقی حضور داشتند.

 

سومین جشن مهر سینمای ایران در ایستگاه پایانی

اختتامیه سومین جشن مهر سینمای ایران با بزرگداشت استاد علی نصیریان و استاد جلال معیریان در موزه سینما برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی سومین جشن مهر سینمای ایران، این رویداد با حضور جمعی از اهالی سینما شامگاه شنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۳ در موزه سینما برگزار شد.
رائد فریدزاده رئیس سازمان سینمایی در این مراسم اظهار کرد: خوش اقبالم در نخستین روز کاری در خدمتگزاری به خانواده سینما در این مراسم سخن بگویم. خوشا به حال نسل ما که استاد نصیریان را دید.
وی افزود: کلمه موزه مکانی برای تامل و درنگ است و گام نهادن در موزه سینما موجب می‌شود به عظمت فرهنگ ایران زمین ببالیم. امروز صحبت از وفاق و دوستی و مودت است و وفاق یعنی داشتن حس و مسئولیت مشترک برای اینکه در مسیر اعتلای این فرهنگ گام برداریم. من مستدعی همه هستم تا برای فرهنگ ایران یاری‌ام برسانند و امیدوارم هر روز شاهد اعتلای سینمای ایران باشیم.

تقدیر از ۶۰۲ هنرمند
قادر آشنا دبیر سومین جشن مهر سینمای ایران در این مراسم اظهار کرد: در این جلسه، هنرمندان، مدیران و بزرگانی از تبار هنر حضور دارند که از همه سپاس‌گزارم و مفتخریم در خدمت این عزیزان هستیم.
وی ادامه داد: به تجربه، در استان‌ها ارتباطی بین ادارات کل و سینماگران وجود نداشت و مجوز ساخت فیلم در تهران صادر می‌شد و تنها انجمن سینمای جوانان ایران فضای ارتباط اهالی هنر و مدیران بود. از این‌رو به فکر تجلیل هنرمندان استانی افتادیم تا ارتباط بین مدیران و هنرمندان به وجود آید.
دبیر سومین جشن مهر سینمای ایران تاکید کرد: در نخستین دوره این جشن از هنرمندان ۲۱ استان و سال پیش از هنرمندان ۳۱ استان تقدیر کردیم و در این دوره در مجموع ۷۰ نفر پیشکسوت،  ۵۵ ایثارگر هنرمند، ۳۲ هنرمند برگزیده، ۵۰ فیلمنامه‌نویس، ۵۲ فیلمبردار، ۴۹ تدوینگر، ۵۷ بازیگر، ۴۲ تهیه‌کننده، ۱۸ پویانمایی، ۳۲ پژوهشگر، ۲۳ آموزشگاه آزاد سینمایی، ۱۷ سینمادار و در مجموع ۶۰۲ نفر از هنرمندان سراسر کشور تجلیل شدند.
آشنا تصریح کرد: معمولا به برخی اقشار در سینما کمتر توجه می‌شد و هیچوقت سینماداران یا آموزشگاه‌داران دیده نمی‌شدند؛ به لطف جشن مهر سینمای ایران از آنان تقدیر شد.
وی گفت: نکته مهم این است که جشن مهر سینمای ایران به نوعی عید نوروز سینمای ایران و محل عشق ورزیدن و متعلق به جامعه سینما است.
دبیر جشن مهر سینمای ایران یادآور شد: کارکرد نوروز دور ریختن دلخوری‌ها در خانواده بوده و این مهم یکی از کارکردهای مهر سینمای ایران است؛ این جشن می‌گوید چو ایران نباشد تن من مباد.
آشنا عنوان کرد: در ایام برگزاری جشن مهر سینمای ایران به خیلی استان‌ها رفتم و خوشحالم با مهر سینما موضوع سینما در استان‌ها جدی تلقی می‌شود. استان‌های همدان، مرکزی و آذربایجان شرقی به بهانه این جشن در یک هفته درگیر سینما بوده و افتخار می‌کنم خادم این مجموعه هستم. خوشحالم با مهر سینمای ایران دور یکدیگر جمع شدیم.

بزرگداشت جلال معیریان
در ادامه اختتامیه سومین جشن مهر سینمای ایران، بزرگداشت استاد جلال معیریان، چهره پرداز پیشکسوت با پخش یک کلیپ برگزار شد.
معیریان در این بخش اظهار کرد: برای همه آرزوی سعادت دارم؛ امیدوارم شاد باشید. افتخار دارم در خدمت هنرجویان انجام وظیفه می‌کنم و برای همه آرزوی سلامتی دارم.

بزرگداشت علی نصیریان
در ادامه این بخش بزرگداشت علی نصیریان برگزار شد.
علی نصیریان با تبریک مهر سینمای ایران به همه همکارانش اظهار کرد: این‌روز یک روز مهر و محبت و زندگی است. این تشویق و تقدیر بجا و خوب است اما برای نسل‌های بعدی ما. اگر من جانی کندم برای خودم بوده زیرا هنر عزت بخش است و اولین کسی که از خلق و خلاقیت و آفرینندگی خود لذت می‌برد، هنرمند است.
وی ادامه داد: هیچ نشئه‌ای بهتر و زنده‌تر و انسانی‌تر از نشئه کارِ خود، سراغ ندارم. این سینما به سادگی به اینجا نرسیده و نسل قبل از ابراهیم گلستان‌ها به فیلمفارسی معروف بودند که بد و بیراه شنیدند که بجا نیست. زمانه ایجاب می‌کرد سینما آنگونه فعالیت کند.
این بازیگر سینما و تئاتر توضیح داد: ما تئاتر لاله‌زار را قبول نداشتیم، از دهه ۳۰ خودمان دست به کار شدیم. درباره کارگردانی و نویسندگی کتابی نداشتیم و فقط یک هنرستان هنرپیشگی، بازیگری یاد می‌داد.
نصیریان یادآور شد: از اواسط دهه ۴۰ کتاب‌های ترجمه شده و فرنگ برگشته‌ها اطلاعات آوردند و مسیر راه افتاد.
وی با اظهار تاسف از فقدان داریوش مهرجویی، کارگردان سینمای ایران گفت: حیف شد مهرجویی از دست رفت؛ او می‌توانست باز کار کند. من سینما را از مهرجویی یادگرفتم. هنوز هم وقتی فیلم گاو را می‌بینم، یک اثر اورجینال است.

برخی فیلم آقای هالو را دست کم می‌گیرند؛ درحالی که این فیلم فردی را ثبت می‌کند که متفاوت است، عجب عجب گفتن‌های این شخصیت همان اعجاب بر کائنات است. یعنی انسان هیچ نمی‌داند و معلومات ما در برابر مجهولات بسیار اندک است.
این بازیگر سینما گفت: این جشن را مبارک می‌دانم و از قادر آشنا تشکر می‌کنم.

هوشنگ توکلی، علیرضا خمسه، پوران درخشنده، داریوش مؤدبیان، احمدی(مشاور وزیر فرهنگ)، حبیب ایل‌بیگی، محسن علی اکبری، حسن رضایی، محمد ساربان، مجید قناد، محمود پاک‌نیت، وحید موسائیان، فرزاد مؤتمن، جلیل اکبری صحت، جمال شورجه، عباس رافعی، یونس شکرخواه، حسین ریگی، ژرژ پطروسی، جهانگیر الماسی، همایون و… از جمله حاضران در این مراسم بودند.

هنرمندان برگزیده استان‌ها در سومین جشن مهر سینمای ایران بدین شرح معرفی شدند:
سید محمدحسین علمدار (خراسان رضوی)، مهدی زمان‌پور کیاسری (مازندران)، حامد حیدری ذاکر (کرمانشاه)، حسن نجفی (آذربایجان شرقی)، فرزانه قبادی (سمنان)، زانیار لطفی (کردستان)، امید میرزایی (کرمان)، محمود نظرعلیان (زنجان)، رضا دانش‌پژوه (کهگیلویه و بویراحمد)، وحید موسائیان (لرستان)، فاطمه احمدی (مرکزی)، کریم فائقیان (بوشهر)، خیرالله تقیانی‌پور (البرز)، علیرضا دهقان (یزد)، غلامرضا عزیزی (آذربایجان غربی)، بهزاد وزیری (خوزستان)، محسن شیرزایی (سیستان و بلوچستان)، احسان عمیدیان (خراسان جنوبی)، محمود پاک‌نیت (فارس)، علیرضا استادی (تهران)، مژده صابری (هرمزگان)، امید پوراتابک (خراسان شمالی)، علی (بهزاد) رسول‌زاده (گیلان)، هدایت پیرنیا (کرمان جنوب)، شهرام ابراهیمی (چهارمحال و بختیاری)، مسعود امامی (گلستان)، بابک رضاپورجمور (همدان)، اتابک پورنادری (اردبیل)، علی ثقفی (قم)، عطاءالله مجابی (قزوین)، روح‌الله اکبری (ایلام)، احمد بازماندگان قشمی (قشم).

در بخش کارگردانان موفق فیلم اول سینمایی، تندیس و لوح تقدیر اهدا شد به:
۱.خیرالله تقیانی‌پور، کارگردان فیلم سینمایی قلب رقه از استان البرز
۲. بابک خواجه پاشا، کارگردان فیلم سینمایی آبی روشن از ارومیه
۳. قربانعلی طاهر‌فر، کارگردان فیلم سینمایی آپاراتچی از ارومیه
۴. محمدعلی عسگری، کارگردان فیلم سینمایی آسمان غرب از تهران
۵. مرتضی علیزاده، کارگردان فیلم سینمایی بی‌بدن از مشهد
۶. سید علی موسوی‌نژاد، کارگردان فیلم سینمایی پویانمایی ایلیا جستجوی قهرمان از خراسان رضوی.

همچنین در بخش دیگری از اختتامیه سومین جشن مهر سینمای ایران از فعالان برگزیده حوزه زیرساخت و تولید فیلم با اهدای لوح و تندیس تقدیر شد. اسامی برگزیدگان این بخش به شرح زیر است:
۱. عبدالصمد علمی‌زاده، فعال در حوزه زیرساخت سینمایی از تهران
۲. محمدعلی عباس‌زادگان، فعال در حوزه توسعه سالن سینما از مشهد
۳. مرتضی شایسته، تهیه‌کننده فعال در حوزه تولید فیلم سینمایی از تهران
۴. عبدالرضا تقدسی بهاری، مدیر فعال در حوزه تولید فیلم پویانمایی از تهران
۵. رامتین مرادی بالِف، مستندساز برگزیده از بوشهر
۶. صادق جوادی، انیماتور برگزیده از تهران
۷. سید جعفر موسوی، مسئول برگزیده دفتر انجمن سینمای جوان از زنجان
۸. علی سرگزی، مدیر کل برگزیده فرهنگ و ارشاد اسلامی از سیستان و بلوچستان
۹. سیدمحمدحسین بلاغی، مدیر کل برگزیده فرهنگ و ارشاد اسلامی از آذربایجان شرقی
۱۰. محمد حسین‌زاده عیش‌آبادی، مدیر کل برگزیده فرهنگ و ارشاد اسلامی از خراسان رضوی.

«رائد فریدزاده» رئیس سازمان سینمایی شد

مراسم تکریم و معارفه رؤسای جدید و قدیم سازمان سینمایی برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما به نقل از مرکز روابط عمومی و اطلاع‌رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مراسم تکریم و معارفه رؤسای جدید و قدیم سازمان سینمایی امروز شنبه (۲۱ مهر) با حضور سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدمهدی احمدی مشاور عالی وزیر فرهنگ و مدیرکل حوزه وزارتی و مدیران سازمان سینمایی برگزار شد.

در این مراسم از زحمات محمد خزاعی تقدیر و رائد فریدزاده به عنوان رئیس جدید سازمان سینمایی معرفی شد.

فریدزاده متولد سال ۱۳۵۷ و دانش آموخته رشته ادبیات تطبیقی و فلسفه در دانشگاه های تهران، وین و برلین است که پس از اخذ دکتری در رشته ادبیات و فلسفه از دانشگاه فرای برلین و همکاری پژوهشی با مؤسسه تحقیقاتی مطالعات آسیایی آن دانشگاه، به عنوان عضو هیأت علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی به تدریس و پژوهش مشغول است.

وی از سال ۱۳۹۷ به عنوان دبیر شورای عالی بین الملل سازمان امور سینمایی و معاون بین الملل بنیاد سینمایی فارابی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیوست.

عضویت در کارگروه تخصصی سینمای فرهنگستان هنر، شورای فرهنگی کمیته ملی المپیک، شورای سیاستگذاری جشنواره جهانی فیلم، کارگروه تخصصی اقتصاد و فرهنگ اتاق بازرگانی،‌ شورای پژوهشی و شورای نشر دانشگاه شهید بهشتی، همچنین همکاری با جشنواره بین‌المللی فیلم فجر و جشنواره بین‌المللی کودک و نوجوان به عنوان مدیر بین الملل، از دیگر سوابق اجرایی رئیس جدید سازمان سینمایی است.

فریدزاده به عنوان داور با جشنواره‌های بین‌المللی زردآلوی طلایی ارمنستان، زیرو پلاس، پرسکوف روسیه، Smile هند، سینما حقیقت و …همکاری کرده است.

وی آثار مختلفی در قالب کتاب و مقاله به زبان فارسی، انگلیسی و آلمانی درباره فلسفه، ادبیات، هنر و سینما تالیف و در داخل و خارج از ایران ارائه یا منتشر کرده است.

در نشست مستند «دبستان پارسی» مطرح شد؛ «دبستان پارسی» سرنوشت تلخ تغییر و توسعه در جهان است

همزمان با هفته ملی کودک مستند «دبستان پارسی» ساخته حسن نقاشی چهارشنبه‌ ۱۸ مرداد ماه در موزه سینما نمایش داده می شود.
به گزارش روابط عمومی موزه سینمل، محمدرضا مهراندیش منتقد سینما در ابتدای این نشست گفت: این فیلم یک اثر شاخص، برجسته و مهم است. درباره حسن نقاشی باید بگویم که ایشان از نسل جدید مستندسازان ما و بسیار فرد پرکاری هستند که جوایز متعددی از جشنواره‌های داخلی و خارجی دریافت کردند و مستند «دبستان پارسی» نیز از جشنواره سینماحقیقت جوایز مهمی دریافت کرد.
وی افزود: این مستند سرنوشت تلخ تغییر و توسعه در جهان را روایت می‌کند که همواره با همین بداخلاقی‌ها مواجه بوده است. این مساله نه تنها در ایران بلکه در جهان وجود داشته است. به طور مثال، میرزا حسن رشدیه در تبریز شرایط بسیار سخت‌تری از مستر خدابخش در یزد داشت.
این منتقد ادامه داد: این مستند ماجرای یک شخصیت خوب به نام مستر (استاد) خدابخش است. ایشان به دلیل اینکه زرتشتیان در ایران تحت فشار بودند به هند دعوت می‌شوند. پس از آن به ایران می‌آیند و برای کمک به زرتشتیان در دوره قاجار دبستان پارسی را راه‌اندازی می‌کنند. یکی از مشخصه های مستند دبستان پارسی این است که دیالوگ‌های شاهکاری دارد .
وی خاطرنشان کرد: سکانس پایانی این فیلم با امید تمام می‌شود و می‌گوید که روزی ایران ترقی می‌کند، غم می‌رود، خنده می‌آید.
مهراندیش بیان کرد: احمد ضابطی جهرمی در دانشگاه سینما به ما درس مستند می‌دادند و همواره از یک فیلمساز روسی نام می‌بردند. تئوری او این بود که چشم دوربین خیلی بهتر از چشم طبیعی می‌تواند حقایق را ببیند و به ما یادآوری کند. ما هم شاید بارها ماجرای مستر خدابخش را شنیده ایم اما این مستند چنین روایتی را در خاطر ما ماندگار کرد.
وی درباره دستاوردهای زیبایی‌شناختی این مستند گفت: خوشبختانه فیلم‌های آقای نقاشی بسیار متکی بر پژوهش است و یکی از ویژگی‌های آثار او همین پژوهش‌محور بودن است. همچنین مفاهیم و مضامین فکری، دستاوردهای مردم‌شناسی و میراث فرهنگی، نورافکنی بر نقطه‌های تاریک تاریخ، موسیقی، استفاده از گفتار متن و… ازجمله دستاوردهای این اثر هستند. فیلم‌های آقای نقاشی به نوعی جنبه استنادی و پژوهشی دارند و ما می‌توانیم مانند یک کتاب مرجع به آن‌ها رجوع کنیم.
حسن‌زاده در ادامه این نشست نیز بیان کرد: داستان این فیلم را می‌توان از دو جهت بررسی کرد؛ در ابتدا ما متافرم مدرسه را می توانیم در قالب خود ایران بررسی کنیم. گویا این ایران است که در کالبد مدرسه درحال تکاپو برای توسعه است. نکته دیگر اینکه ما در این مستند صرفا داستان شکل‌گیری مدارس در ایران را نمی‌بینیم بلکه داستان مشروطه و مدنیت ایرانی را مشاهده می‌کنیم.
وی ادامه داد: جالب اینکه مشروطیت دوره قاجار بسیار وطن‌گرا است. همین امروز افغانستان را مشاهده کنید که دختران در آنجا از تحصیل ممنوع هستند. در این اثر همچنین ما داستان مهاجرت و روابط ایران و هنر را هم مشاهده می‌کنیم.
این منتقد گفت: برای من جالب بود که ما در این فیلم کلاژ عکس داشتیم و مصاحبه های کوتاه در کنار آن قرار می‌گرفتند همچنین نریشن به عکس‌ها جان می‌داد. این عکس‌ها ابتدا حالتی رازآلود دارند و به تدریج اطلاعاتی در اختیار ما قرار می‌دهند تا تاریح ایران را مرور کنیم.
وی افزود: تمپوی اثر خیلی سریع نبود اما عمیق بود یعنی حرکت جریان فیلم و داستان بسیار مناسب بود و آقای نقاشی تکنیک‌های جالبی را به کار بردند‌. همچنین‌ نمادهایی در فیلم وجود داشت مانند کلاغ که به نوعی نماد پیک مرگ است.
حسن‌زاده تاکید کرد: برای من بحث فرایند شکل‌گیری نهادهای مدرن در این فیلم مهم است که نهادهای سنتی آن‌ها را به چشم یک رغیب می‌بینند. ما در مشروطه با دموکراتیزه شدن علم مواجه بودیم و باید این مساله را بپذیریم که مشروطه تاریخ درخشان ایران است که بخشی از دستاوردهای آن تاکنون ادامه دارد.
جمشید ورزا یکی از مصاحبه‌شونده‌های مستند «دبستان پارسی» نیز گفت: این جریان از فیلم «شاه جهان» شروع شد. من و آقای نقاشی دوست مشترکی داریم که این دوست مشترک به ایشان جریان کتاب تاریخی من را گفته بود. ما می‌دانستیم که مستر خدابخش چه کسی بود و به عقیده من فیلم بسیار در معرفی این شخصیت موثر بوده است. او نخستین کسی است که معتقد بود باید با بچه‌ها صحبت کرد و آن‌ها را تعلیم داد.
احمد محیط طباطبایی رئیس ایکوم نیز بیان داشت: بخشی از جامعه زرتشتی در آن دوره در کنار مشروطه‌خواهان بودند. در آن زمان جامعه زرتشتی در مجلس نمایندگانی داشتند درحالی که جامعه کلیمی‌ها و ارامنه نماینده‌ای نداشتند. در زمان قاجار مدرسه دارالفنون و چند مدرسه دیگر تنها در اختیار طبقه ای خاص بودند اما این مشروطیت بود که تحول بزرگی ایجاد کرد و حق تحصیل را برای مردم در قانون به رسمیت شناخت.

  

دیدار خاطره سازان دیروز با کودکان امروز در موزه سینما

سه نفر از  خاطره سازان سالهای نه چندان دور سینما و تلویزیون به دیدار کودکان امروز  به موزه سینما می آیند.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، همزمان با هفته کودک و نوجوان گیتی خامنه و الهه رضایی از مجریان شناخته شده برنامه کودک همراه با رضا فیاضی بازیگر شناخته شده فیلم های کودکان و نوجوانان مهمان موزه سینما می شوند.
در این برنامه که روز سه شنبه ۱۷ مهر ساعت ۱۰ صبح در اتاق کودک موزه سینما برگزار می شود  خاطره سازان دیروز از نزدیک با کودکان امروز و همچنین تماشاگران برنامه هایشان در روزگاران نه چندان دور، دیدار و گفتگو می کنند‌.
از دیگر برنامه های موزه سینما می توان به شاهنامه خوانی و حافظ خوانی توسط کودکان در عصر روز سه شنبه ۱۷ مهرماه ساعت  ۱۶:۳۰ در محوطه باز اشاره کرد. در این برنامه همچنین از یک کتاب کودک نیز رونمایی خواهد شد.
حضور در این مراسم برای علاقمندان  آزاد و رایگان است.