در بحرانها متوجه اشتباهات میشویم/ سینمای ایران میتواند دوباره قلهها را فتح کند
در بخش دیگری از همایش یک روزه «سینمای ایران؛ نگاهی به آینده» در موزه سینما، پنل حکمرانی در سینما با حضور دکتر هادی خانیکی؛ عضو هیات علمی گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی مرضیه برومند؛ کارگردان و فیلمنامه نویس ، مهندس سید محمد بهشتی؛ مدیر فرهنگی، دکتر روح الله حسینی؛ معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، هادی خانیکی عضو هیات علمی گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به موضوع رسانه سینما، قلمرو عمومی و سیاستگذاری، گفت: از تمام دستاندرکاران برگزاری این مراسم تشکر و قدردانی میکنم که پیوندی بین حوزه سیاستگذارانه سینما و حوزه مطالعاتی سینما ایجاد کردند.
وی با بیان اینکه ما گمشدهای در عالم رسانه تحت عنوان ارتباط داریم و یادمان میرود که اصلا ارتباطی رد و بدل میشود یا خیر، بیان داشت: رسانه سینما بسیار مهم است که پنج ویژگی دارد؛ میتواند ارتباط چند حسی ایجاد کند، اینکه روایت دارد، ترکیب مرکب بصری و صوتی میتواند احساس مختلف مخاطب را هدف قرار بدهد، تاثیر فر هنگی و اجتماعی دارد، جنبه هنری نیز ویژگی دیگر است.
خانیکی ادامه داد: در قلمرو عمومی جامعه ایران از ۱۴۰۰ به بعد مساله دسترسی آسان بسیار مهم است و با ورود نمایش خانگی و VOD دسترسی آسانتر هم شده است و اشکال محلی پیدا کرده است. نکته دیگر اینکه با تنوع جامعه روبرو شدهایم و این محتوای متنوع و فراگیر رسانه سینما با نیاز امروز جامعه سازگار و پاسخگو خواهد بود. مسئله دیگر آگاهی است و جامعه شبکهای و پلتفرمی نشان میدهد که در آن آگاهی و آموزش به سبک قدیم نیست. چهارم مساله قدرت ترویج هنر و خلاقیت است و جامعه امروز ما بیشترین گرایش به انتخاب سبک زندگی و هنر دارد. پنجم نیز فضای اجتماعی و تعاملیست و جامعه ما به رغم تمام محدودیتها به سمت گفتوگو و تبادل نظر رفته است. از نظر حکمرانی باید نگاه کرد که نظام سیاستگذار و مجری با چه مسائلی روبروست.
این استاد دانشگاه بیان داشت: اولین مساله تبلیغ ارزشهاست؛ چیزی که هر قدرت سیاسی به دنبال آن است. دومین مسئله مطالبه ارزشها و هنجارهای موردقبول خود است. سوم مسئله بالا بردن آگاهی نظام حاکمیتی است. مورد بعد مسائل اجتماعی و چالشهای موجود در آن مانند فردگرایی است. پنجمین حساسیت روی تنوع فرهنگی است که تهدیدی برای یکپارچگی تلقی میشود. نکته بعد مسئله توجه به نظارتگری و تنظیم مقررات است. حتی دغدغههای سیاستگذار را میتوان به رسمیت شناخت ولی درست بیان نکردن آن میتواند دوگانگی ایجاد کند.
مرضیه برومند کارگردان و فیلمنامه نویس نیز در ابتدای صحبتهای خود پیرامون نقش سینماگران در شکل گیری بحران امروز سینمای ایران گفت: من با وجود اینکه میدانم سهم بیشتر این بحران از آن حکمرانیست ولی سینماگران را هم بی تقصیر نمیدانم و به نقش افراد بسیار معتقد هستم. شخصا قائل هستم که فرد همانطور که توقعاتی دارد خود نیز باید به ارزشها و بایدها و نبایدها پایبند باشد و این را به مساله سینما تعمیم میدهم و معتقدم سینماگران هم بی تقصیر نیستند. صاحبان اندیشه و پدیدآورنده مورد بحث من هستند نه سینماگران بدنه که آیا حاضر به دادن هزینه یا به دنبال بیرون کشیدن گلیم خود از آب هستند. دوره کوتاهی در سینما بودم و همیشه برایم سوال بود که چطور کارفرما و کارگر منافع خود را زیر یک سقف پیش میبرند.
وی ادامه داد: نکته مهم این است که آیا عدالت را درون خود و با همکاران خود رعایت میکنیم؟ بخش اعظم ماجرای این بحران برای این است که ژانرها و گونههای مختلف سینما را از دست دادیم. متاسفانه برداشت کلی من این است که دیگر تهیهکنندگان حاضر به ریسک نیستند و کسانی که فیلمساز اجتماعی بودند از حضور یک تهیهکننده که ریسک را بپذیرند ،محروم هستند.
برومند افزود: فیلم «علت مرگ نامعلوم» بعد از ۴ سال اکران شده است. من معتقدم این سینمادار است که اصلا چنین فیلمهای اجتماعی را نابود میکنند و حمایت که نباید فقط از سمت دولت باشد. آماری داریم که چند فیلمنامه آماده ساخت داریم که فیلمهای متفاوتی بودند که مشکلی دارند و بتوانیم آنها را حل کنیم؟ تهیه کننده هم که از سرمایه استفاده نمیکند به دنبال سرمایهگذار است و آنها هم فقط دنبال معدود سلبریتیها هستند. واقعا خجالت میکشم بازیگر محبوبی که فیلمهای درخشان داشته را در نقشهایی ببینم که اصلا قابل تصور نیست. این سینمای کمدی نیست، سینمای سرگرمکننده است. حلقه مفقودهای این است که بازار میخواهد سینما و فیلمها زودبازده باشند.
در ادامه سید محمد بهشتی مدیر فرهنگی نیز پیرامون نسبت سینما و حکمرانی گفت: در گذشته در منایع قدیمی ما همیشه این موضوع تکرار میشود که آبادانی به عدل و عمارت موکول است. عدل یعنی هرچیزی در جای خود باشد. زمانی سینما آباد میشود که عدل و عمارت داشته باشیم. اگرعدل نباشد همه چیز در تاریکی قرار میگیرد.
وی با بیان اینکه حکمرانی ما دچار خلاء ویگردی شده است، گفت: تا سال ۱۳۷۰ در تمام جهان چیزی به نام پیشخوان فرهنگی وجود داشت و در سال ۱۳۷۰ مدیریت کلان تصمیم میگرفت چه چیزی روی این پیشخوان باشد. تا این زمان میشد شرایط قرنطینه را مدیریت کرد ولی از سال ۱۳۷۰ به دلیل تحول، موضوع قرنطینه منتفی شد و بازوهای پیشران مطالب خود را روی پیشخوان قرار میدهند. اگر مدیریت در شرایط قرنطینه اهرمی مانند نظارت داشت دیگر این اهرم از بین رفته است و تصور می شود اگر اهرم نظارت ندارند دیگر هیچ ندارند. از سال ۱۳۷۰ تا امروز انگار تعداد درجههای هوشنگها بیشتر شده و حضور پررنگتری دارند. حاصل این اتفاق این میشود که ما سینمای ارزشمندی نداریم؛ چیزی که برای ما به خاطرات دور تبدیل شده است.
وی مطرح کرد: وقتی شخصی قله اورست را فتح کرده حتی وقتی میبینیم پیر و فرتوت شده باز ارزشمند است چون به ما میگوید قله اورست فتح شدنیست و ما نیز میتوانیم آن را فتح کنیم. سال 1362 که ما چنین حرکاتی را آغاز کردیم اصلا چنین نگاههایی نداشتیم. من معتقدم دوباره میتوانیم قلهها را فتح کنیم و آسانتر از دوران قبل هم میتوان به آن رسید. به شرط اینکه در نقش ویگردی فعالتر شویم.
بهشتی توضیح داد: فکر کنید سینما درخت است، نجار میخواهد آن را به مبل تبدیل کند و با تبر و اره و تیشه به سراغ آن میرود. اما باغبان در مواجهه با درخت آفتها را رفع کرده و تلاش میکند تا درخت دوباره سرحال شود و خرمی این درخت و باغ به لطف همین باغبان است. ما باید شرایط را فراهم کنیم که فیلمساز فیلم خود را بسازد. باید نقش حامی پررنگ شود. و اگر این طرح اتفاق بیفتد میتوان دوباره حال سینما را خوب کرد.
روح الله حسینی معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی نیز پیرامون کشاکش میان سینمای کمدی و سینمای اجتماعی، گفت: باید مقدمات ویگردی کردن را فراهم کرد. سینما موضوع داغ فرهنگ است و از آقای فریدزاده ممنونم که من را در این سمت قرار دادند. دوست داشتم بیشتر صحبتهای شما را بشنوم تا به قدر توانم بتوانم کاری پیش ببرم. شاعرانگی یک فرهنگ اساسی در فرهنگ ایران است که نوعی طرز تفکر در عرفان ایرانی است و به معنایی ایهام و رازآلودگیست و ما آن را به عنوان ویژگی بنیادی شعر میشناسیم.
وی با بیان اینکه در مدتی که در این سمت هستم، متوجه موضوعی شدم که در رسانهها دیده و شنیده بودم و آن سیطره کمدی و سینمای اجتماعی بود، بیان داشت: ما با حجمی از فیلمنامه مواجه هستیم که در این دو گونه هستند و تقریبا تمام سینمای ایران در یکی از این دو گونه خلاصه و دستهبندی میشود. شخصا با سینمای کمدی مشکلی ندارم ولی سینمایی که الان با آن مواجه هستیم، شک دارم با تعریفی که به ما از سینمای کمدی گفتهاند و سراغ داریم، منطبق باشد.
حسینی با بیان اینکه کمدی خیلی نزدیک به واقعیت روزمره است، بیان داشت: فکر میکنم سینمای کمدی ما در حال حاضر با فرمولی که پیش گرفته درحال دور شدن از واقعیت روزمره است که البته شاید اقتضای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. با مشاهداتی که دارم و فیلمنامههایی که بررسی میکنم و فیلمهایی که میبینم، ضمن احترام به همه معتقدم سینمای اجتماعی برعکس کمدی بسیار به واقعیت خام و عریان جامعه ایرانی نزدیک شده است. سینمای اجتماعی خیلی باشتاب دارد به این سمت حرکت میکند و گویی از نگاه هنری خالی میشود. سینمای ما از هر دوطرف از چیزی مانند شاعرانگی و استعاره و ایجاز خالی شده و این چیزیست که باید وجود داشته باشد. زمانی تولیدات بسیار ارزشمند و فاخر داشتیم و میتوانیم آن خط را مجدد و بهتر فراهم کرده و پیش برویم.
هادی خانیکی در پایان گفت: باید از آقای رائد فریدزاده تشکر کنم که در این نشست حضور داشتند و تمام حرفها را شنیدند که این خود ایجاد باب گفتگوست. همچنین مشخص شد که باید نشستهای تخصصیتری هم برگزار کنیم تا به تمام مسائل به طور تخصصیتر بپردازیم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.