نمایش نسخه اصلاح و مرمت شده «خانه خدا» در موزه سینما/ با حضور کلاری و طوسی

مستند «خانه خدا» با همکاری فیلمخانه ملی ایران که آنرا اصلاح و مرمت کرده است توسط موزه سینما نمایش داده می‌شود.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در ادامه نمایش‌های ویژه فیلم‌های مستند در موزه سینما تحت عنوان «شب‌های مستند» با مشارکت انجمن صنفی تهیه کنندگان سینمای مستند، فیلم «خانه خدا»  مستند مهمی در تاریخ سینمای ایران بر روی پرده سالن فردوس موزه سینما می‌رود.
در نشست شب‌های مستند که روز دوشنبه  ۲۲ مرداد ساعت ۱۷ برگزار می‌شود،  محمود کلاری فیلمبردار پیشکسوت و مطرح سینما و جواد طوسی منتقد پیشکسوت سینما درباره فیلم صحبت خواهند کرد.
«خانه خدا»  که صد دقیقه است نمایشی از مراحل مختلف مراسم حج از ورود زائران هر نژاد و کشور و در سنین مختلف تا انجام مناسک حج و بازگشت مسلمانان به کشورهای‌شان است این فیلم که در سال ۱۳۴۵ تولید شده از معدود مستندهای سینمای ایران است که به نمایش عمومی درآمده است.

ملک جهان خزاعی طراح صحنه و لباس پیشکسوت سینما: خدمتگزاری به سینمای ایران برای من افتخار است/ دموکراسی در کار برایم اهمیت زیادی دارد/ مسعود کیمیایی کارگردان حرفه ای است

موزه سینما در ادامه انتشار سلسله برنامه‌های تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز « ملک جهان خزاعی طراح صحنه و لباس پیشکسوت سینما و مدیر هنری»بخش‌هایی از گفتگوی این هنرمند را منتشر کرده است که در زیر می‌خوانید.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، ملک جهان خزایی، طراح صحنه‌، طراح لباس و مدیر هنری با بیان اینکه در یک خانواده ایلیاتی و ملاک بزرگ شده است، گفت: از همان دوران کودکی تصمیم داشتم نقاش شوم و به قدری برای این کار زمان می گذاشتم که خانواده انجام این کار را برای من ممنوع کرده بودند.
وی ادانه داد: یادم می آید فرش خانه را کنار می‌زدم و روی موزاییک‌ها نقاشی می‌کشیدم و زمانی که صدای پای اهالی خانواده به گوش من می‌رسید، فرش را سر جای خود قرار می‌دادم تا تنبیه نشوم.
خزاعی خاطرنشان کرد: پدر من به تحصیلات اعتقاد زیادی داشت به همین دلیل من و سایر اعضای خانواده برای ادامه تحصیل راهی خارج از کشور شدیم زیرا در آن زمان شهر مشهد فاقد دانشگاه بود و من تا مقطع کوتاهی از دوران دبیرستان در ایران تحصیل کردم و سپس برای طی کردن سایر مقاطع از کشور خارج شدم. برای من جالب بود که بتوانم در محیط دانشگاهی حاضر شوم زیرا تا آن زمان تنها در کتاب‌ها با فضای دانشگاه رو به رو شده بودم.
وی با اشاره به تحصیلاتش در دانشگاه های خارج بیان داشت: زمانی که برای مصاحبه وارد یکی از دانشگاه‌های مطرح شدم، نور پروژکتور بر روی آثار من قرار داده شده بود و ۹ داور کار قضاوت روی آثار من را برعهده داشتند. بیش از اینکه بخواهند به ارزیابی کارهای من بپردازند، برای آن‌ها جالب بود که من چطور با دانشگاه آشنا شده بودم و در حدود یک ساعت مشغول طرح سوال از من بودند. روزی که نامه قبولی برای من ارسال شد، نمی‌توانستم باور کنم دانشگاه مطرحی که نقاشان بزرگی همچون ترنر و کانستبل و بسیاری از چهره‌های مشهور دنیای نقاشی در آنجا تحصیل کرده بودند، تنها به واسطه ارزیابی ۳ اثر، من را پذیرش کرده است.
خزاعی با بیان اینکه با همه کارگردان‌هایی که با آن‌ها کار کردم آشنایی قبلی نداشته اما آثار آن‌ها را با دقت رصد کرده است، گفت: برای مثال، زمانی که مسعود کیمیایی به من پیشنهاد همکاری داد، چند اثر از او را مشاهده کردم و از همه بیشتر فیلم «گوزن‌ها» نظر من را به خود جلب کرد. از نظر من کیمیایی یکی از حرفه‌ای‌ترین کارگردانان سینمای ایران است. من حتی یک بار صدای فریاد او را سر صحنه نشنیدم و هر روز صبح که در محل فیلمبرداری حاضر می‌شدند، مطابق با دکوپاژ از پیش تعیین شده، کار خود را به اتمام می‌رساندند و حتی شاهد کوچکترین تنش میان عوامل نبودم.
وی با بیان اینکه برای او در کار، دموکراسی اهمیت زیادی دارد : افزود: اول از همه نظر هر یک از بازیگران را در خصوص مواردی که مورد علاقه آنان نیست جویا می‌شوم و همه را یادداشت کرده و به آن‌ها توجه می‌کنم. تلاش می‌کنم در سکانس بندی‌ها مواردی را لحظ کنم که به بازیگر در ایفای نقش او کمک کند و برای این کار، طراحی دقیقی انجام می‌دهم. همچنین حال و هوای جاری در قصه برای من اهمیت زیادی دارد و ایجاد آن در یک اثر سینمایی را بخشی از وظیفه مدیر هنری می‌دانم.
خزاعی بیان داشت: خوشحالم سینمای ایران چهره خوبی به خود گرفته و در مسیری صحیح به حیات خود ادامه می‌دهد. برای من از ابتدا تا روزی که به کار خود ادامه دهم باعث افتخار است که خدمت گذار سینمای ایران باشم.

هنرهای مختلف باید پاسخگوی نیازهای معاصر باشد/ خیمه شب بازی از جاده ابریشم وارد ایران شد

برنامه نمایش و نشست نقد و بررسی فیلم مستند «لعبت باز» با حضور پوریا نوری، کارگردان اثر، سید احمد محیط طباطبایی، رئیس کمیته ملی موزه‌های ایران(ایکوم)، سیاوش ستاری، رئیس یونیمای ایران و استاد خیمه شب بازی، محمد بزرگ، نویسنده و منتقد سینما و فرید دغاغله تدوینگر در موزه سینمای ایران برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، سید احمد محیط طباطبایی، رئیس کمیته ملی موزه‌های ایران(ایکوم) ضمن تشکر از مدیر موزه سینما برای نمایش این فیلم گفت: فیلم «لعبت باز» بیانگر فردی است که درباره یک دوره فطرت و فراموشی درباره یکی از هنرهای ملی و قدیمی این کشور یعنی خیمه شب بازی، از دانشگاه و شکل جدید آموزش هنر خارج شده و میان این موضوع و شیوه سنتی استاد- شاگردی پیوندی به وجود آورده و سعی در احیای مجدد این گونه نمایشی دارد.

وی ادامه داد: در پیشینه هنرهای نمایشی ایرانی همواره شیوه استاد- شاگردی وجود داشته است و گاهی انتقال هنر از پدر به پسر و در تمام اشکال هنری انجام می‌شده است. در شیوه قدیم آموزش، فرد باید قابلیت دریافت را برای خود به وجود می‌آرود تا در نهایت کار را از آن خود می‌کرده است. نکته مهم این است که هنرهای مختلف باید پاسخگوی نیازهای دوره معاصر نیز باشند. آقای ستاری یک مورج هستند و به ترویج هنر خود در سطح کشور و حتی نقاط دور افتاده می‌پردازد.

محمد بزرگ، نویسنده و منتقد سینما نیز گفت: در فیلم ایده‌ای یونیک مورد پرداخت قرار گرفته و این مستند دارای دو وجه است. بخشی از آن به احیای هنر خیمه شب بازی می‌پردازد و در وجه دیگر به سیاوش ستاری و زحمات او اشاره می‌شود. در  این فیلم به نکات مغفول مانده در تاریخ ایران اشاره‌هایی وجود دارد که باعث تمایز آن از سایر آثار می‌شود.

هدفم ثبت هنر فراموش شده خیمه شب بازی بود

در ادامه پوریا نوری کارگردان  اثر گفت: «لعبت باز» اولین فیلمی بود که من مقابل دوربین بردم. شخصیت سیاوش ستاری و سوژه خیمه شب بازی نیاز به تحقیق و کمک گرفتن از افراد مختلف داشت. این فیلم روندی طولانی را طی کرد و مراحل ساخت آن را از سال ۹۸ آغاز کردیم. آن زمان از ستاره اسکندری که به همراه آقای ستاری یک موزه خیمه شب بازی را اداره می‌کنند، در جریان شخصیت سیاوش ستاری قرار گرفتم.

نوری افزود: او از یک شخصیت کاریزماتیک بهره‌مند است و در مقطعی بسیار در تلویزیون فعال بوده است. برای مثال در  مقام برنامه ریز با سریال پربیننده «پس از باران» همکاری داشته است. ستاری بنا به تشخیص خود از سینما و تلویزیون کناره گیری می‌کند و به سمت حوزه مورد علاقه خود، یعنی خیمه شب بازی می‌رود. سیاوش برخلاف بسیاری از بازیگران از سینما وارد حوزه نمایش عروسکی شد.

وی افزود: از ستاره اسکندری شنیدم که ستاری قرار است یک تماشاخانه سیار در سیستان و بلوچستان راه اندازی کند. مدیر وقت منطقه آزاد چابهار، خودرویی را در اختیار او قرار می‌دهد و از این طریق شروع کار او در شهر چابهار رقم می‌خورد و در مقابل، این مدیر از سیاوش می‌خواهد تا به وسیله کار خود بذر آرزو را در دل بچه‌های چابهار قرار دهد. من ایده ساخت این فیلم را با سیاوش مطرح کردم  در ابتدا او چندان با این موضوع موافق نبود، زیرا فکر می‌کرد من نگاهی توریستی به این موضوع دارم. اما به مرور این کار شکل پیدا کرد و صورتی اجرایی به خود گرفت.

این کارگردان بیان داشت: علی شمس یکی از کارگردانان صاحب نام تئاتر کشور، نویسندگی «لعبت باز» را برعهده گرفت که جا دارد از او تشکر کنم. فیلمبرداری این اثر در شهرهای زنجان، اصفهان و سیستان و بلوچستان انجام شد و در مقطعی خودرو مربوط به اجرا تا اندازه‌ای مشهور شد که هنگام عبور از خیابان‌ها، بچه‌ها صدای عروسک‌های خیمه شب بازی را تقلید می‌کردند. ستاری خود فیلمساز بسیار خوبی است و در حین تولید این اثر با حساسیت بسیاری روند فیلمبرداری هر پلان را زیر نظر داشت. فیلمبرداری این اثر به صورت تک نفره انجام شد و بعدها دوستانی به من اضافه شدند. هدف من این بود که به نوعی بتوانم این هنر در حال فراموشی را به ثبت برسانم. افرادی نظیر سیاوش ستاری درباره ایران دغدغه‌مند هستند و من علاقه‌دارم درباره چنین افرادی فیلم بسازم.

فرید دغاغله تدوینگر «لعبت باز» نیز گفت: امروز شاهد نسخه کوتاه شده فیلم بودیم که برای نمایش‌های مختلف و ارتباط بهتر مخاطب با اثر تدوین شده است. در نسخه کامل این مستند به مراحل ساخت عروسک‌ها نیز پرداخته می‌شود و روند آموزش‌های آقای ستاری نیز در آن‌ها وجود دارد. او بخشی از وقت خود را به دعوت از چهره‌های صاحب نظر در خیمه شب بازی و گفت‌و‌گو با آن‌ها اختصاص داده بود که در نسخه دیگر فیلم به صورت کامل‌تر وجود دارد.

وی ابراز داشت: در باز بینی فیلم‌ها نکته‌ای که برای من اهمیت داشت این بود که سیاوش ستاری با غباری که زمان بر روی پدیده‌ها می‌نشاند، در حال مبارزه بود و با فراموشی ستیز می‌کرد. علی شمس نریشن بسیار خوبی را برای این اثر نوشت و توانستیم با استفاده از منابع آرشیوی، این فیلم را تکمیل کنیم. تلاش ما بر این اساس بود که مخاطب پس از مشاهده اثر بتواند اندکی درباره خیمه شب بازی صحبت کند.

رسالت من اموزش خیمه شب بازی به نسل های بعد است

سیاوش ستاری، رئیس یونیمای ایران و استاد خیمه شب بازی نیز گفت: افرادی که به سن و سال من هستند قطعا از تلوزیون ملی ایران در شب‌های چهارشنبه سوری شاهد خیمه شب بازی بوده‌اند. پس از مدت‌ها غیبت این هنر، سرانجام در سال ۷۱  جشنواره نمایش عروسکی در پارک شهر تهران برگزار شد. اما زمانی که به آنجا رسیدیم نشانه‌ای از اجرای نمایش خیمه شب بازی ندیدم. سرانجام تعدادی پیرمرد سر رسیدند و مشغول اجرا شدند. پس از آن من بسیار جذب تصاویری شدم که در اجرای نمایش شاهد آن بودم. آن افراد شیخ احمد و رضا خمسه‌ای بودند که بعدها به اساتید من تبدیل شدند.

وی ادامه داد: آن روز ذهن من درگیر این موضوع شد که اگر روزی این افراد سر بر خاک بگذارند، آیا فرزندان من می‌توانند شاهد هنرنمایی عروسک «مبارک» باشند یا خیر؟ من بسیار با مقوله یادگیری هنرهای سنتی درگیر هستم و به آن فکر می‌کنم. در نقطه‌ای که یک هنرمند هنرهای سنتی تصمیم گرفت تا ابزار هنر را از دست کودک خود جمع کند و دیگر این وسایل اسباب بازی کودک او نبودند، شروع نابودی هنرهای سنتی رقم خورد، چراکه کودکان به صورت ناخودآگاه و طی تکرار بازی با ابزار هنرهای سنتی، در حال آموختن و رسیدن به مهارت بودند.

وی بیان داشت: کشوری مانند ژاپن با هوشمندی بسیار به جای شیوه آموزش هنرهای سنتی، مدارسی را برای یادگیری ایجاد می‌کند و به همین دلیل است که هنرهای نمایشی سنتی ژاپن نظیر کابوکی و بونراکو بسیار مورد توجه توریست‌ها قرار می‌گیرد. رسالت من این بود که هنر خیمه شب بازی را به نسل بعد آموزش دهم و این موضوع را سرلوحه خود قرار دادم.

ستاری با بیان اینکه بسیاری بر این عقیده هستند که هنر خیمه شب بازی صورتی کهنه داشته و دیگر کارایی ندارد، خاطرنشان کرد: تجربه من در طول این سال‌ها نشان داده است که خیمه شب بازی به مسائلی هم چون سن و سال و… ارتباطی ندارد و حتی کودکان امروزی نیز بسیار جذب این هنر می‌شوند. خیمه شب بازی از نظر فرم ، شیوه‌ها و ابزارهای ارتباطی هنر کهنه‌ای نیست و تجربه من در ارتباط با بچه‌ها و در شهرهای مختلف این موضوع را ثابت کرده است. باید به این نکته توجه کنیم که این هنر در طول تاریخ چه فراز و فرودهایی را تجربه کرده است.

این استاد مطرح هنر خیمه شب بازی یادآور شد: خیمه شب بازی از طریق جاده ابریشم به ایران وارد شده و بر اساس روحیات ما تغییراتی در آن حاصل شده است و ویژگی‌هایی کاملا تازه و ایرانی پیدا کرده است. همچنین قصه‌های مورد استفاده در خیمه شب بازی در مقاطع گوناگون تاریخی شکلی به روز پیدا کرده‌اند. در ایران مقوله عروسک، گستردگی و کارکردهای بی‌شماری دارد و کم‌تر کشوری دارای چنین نقشی است و این موضوع باید مورد توجه قرار گیرد.

شهرزاد مبرهن استاد خیمه شب بازی و همسر سیاوش ستاری نیز گفت: این فیلم برای من و سیاوش بسیار متاثر کننده است و هر بار پس از دیدن آن به گریه می‌افتم. از پوریا نوری برای ساخت این فیلم و سیاوش ستاری برای اینکه عاشقانه به راه خود ادامه می‌دهد تشکر می‌کنم.

در این برنامه افرادی همچون : حسین ریگی کارگردان سینما، شهرزاد مبرهن استاد خیمه شب بازی، پوپک عظیم پور مدرس هنرهای نمایشی، ندا قائدی و آذر تجلی منشی صحنه برحسته سینما، امید خاکپورنیا کارگردان، یاسر برزگر کارگردان، مرجان پورغلامحسین کارگردان، علی گودرزی کارگردان، صهبا شرافتی بازیگر، آرزو تاج نیا بازیگر، امین قلی پور عکاس، سعید مسرور مجری طرح و مدیر تولید، علی عدالت دوست صدابردار حضور داشتند.

 

حسین محجوب:همه انسان ها ایفاگر نقش زندگی خود هستند/ منبع الهام من مردم هستند

موزه سینما در ادامه انتشار سلسله برنامه‌های تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز « حسین محجوب» بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون بخش‌هایی از گفتگوی این هنرمند را منتشر کرده است که در زیر می‌خوانید.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، حسین محجوب درباره هنر سینما گفت: سینما هچون هنرهای دیگر یک وسیله بیانی است که موضوعی را به مخاطبان انتقال می‌دهد. ضمن اینکه لازم است تا در سینما سرگرمی و جذابیت وجود داشته باشد، یک اثر می‌تواند شامل مفهوم و پیام هم باشد.
وی با بیان اینکه هنر فی‌النفسه و به صورت مجرد معنا ندارد و حائز اهمیت نیست، افزود: هنر وسیله‌ای است که موجبات ارتقاء افراد را فراهم می‌کند و ما را به لحاظ اندیشه، نوع نگاه و… به سطوح دیگر می‌رساند.
محجوب خاطرنشان کرد: در مسیر زندگی اگر عنصر صداقت در موارد مختلف وجود نداشته باشد، من نمی‌توانم با آن ارتباط برقرار کنم. این اتفاق چند بار برای من رخ داد و شاهد آسیب‌های آن بودم و احساس می‌کردم که در حال دروغ گفتن هستم و این موضوع بسیار برای من ناخوشایند است.
وی در ادامه بیان داشت: اولین فیلم سینمایی که در آن به ایفای نقش پرداختم، «رگبار» اثر بهرام بیضایی بود که البته نقش کوتاهی در این اثر برعهده داشتم. این فیلم دارای فیلم‌نامه بسیار وزین و خوبی بود و نیازی ندیدم با بیضایی وارد صحبت شوم. به تصور من این فیلم در زمره یکی از بهترین آثار بهرام بیضایی قرار می‌گیرد. بیضایی در ارتباط با بازیگران خود بسیار صمیمانه و حرفه‌ای برخورد می‌کرد و چالش خاصی وجود نداشت.
وی ادامه داد: پس از آن نیز با مرحوم شهنواز در سریال «دلیران تنگستان» همکاری داشتم. این سریال به صورت جسته و گریخته فیلمبرداری می‌شد. آقای شهنواز بسیار انسان ساده و صمیمی بود و به لحاظ مالی فردی بی‌نیاز بود، یه گونه‌ای که زمین‌های بخش شمالی تلویزیون متعلق به پدر او بود که آن‌ها را بخشیده بود. در این سریال همیشه ۵۰۰ سرباز در صحنه فیلمبرداری حاضر بودند و او با آرامش کامل و ریتمی آرام کارها را پیش می‌برد. در آن سریال ارتباط دوستانه ای بین من و آقای فخیمی شکل گرفت که بعدها نیز ادامه پیدا کرد.
محجوب بیان داشت: استنباط من این است که همه انسان‌ها بازیگر هستند و در زندگی به ایفای نقش می‌پردازند. برخی نسبت به این بازی آگاهی‌هایی پیدا کردند و برخی دیگر ناآگاه هستند. همه انسان‌ها در حال بازی نقش‌های مختلف در طول زندگی خود هستند و گاهی متوجه این تفکیک ها نیستند.
وی درباره بازیگری نیز گفت: از نظر من دانستگی برای بازیگری در تمام زمینه‌ها امری لازم و ضروری است زیرا احاطه و دانش حوزه‌های مختلفی را در بر می‌گیرد. منبع الهام من مردم هستند و از آن‌ها آموزش می‌بینم. ما هرچه داریم از مردم است و رفتارها و کردارهای آنان را تبعیت می‌کنم و همان‌ها را در بازیگری به کار می‌گیرم. باید خوب ببینیم و در عمق بازیگری نفوذ کنیم تا بتوانیم کار خود را به بهترین شکل صورت دهیم. من معتقدم باید چیزی را به مردم عرضه کنیم که شکلی ارزنده داشته باشد و مردم را یک قدم به سمت جلو هدایت کند.

در «آیین بهره‌برداری از فیلمخانه ملی ایران» مطرح شد؛ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: مفتخریم فیلمخانه ملی در دولت سیزدهم به ثمر نشسته است/ ارجمند: فیلمخانه ملی ایران حرم مقدس سینماگران است/ دهکردی: امروز روز مهمی برای تاریخ سینمای ایران است

آیین بهره‌برداری از ساختمان جدید فیلمخانه ملی ایران با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سازمان سینمایی کشور افتتاح شد.

به گزارش اداره کل روابط عمومی سازمان سینمایی، «آیین بهره‌برداری از ساختمان جدید فیلمخانه ملی ایران» با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، رئیس سازمان سینمایی کشور ، جمعی از مدیران فرهنگی، هنرمندان و اصحاب رسانه امروز (۴مردادماه) در محل فیلمخانه برگزار شد.

این برنامه با اجرای حمیدرضا مدقق، آغاز و با یاد و گرامیداشت از هنرمندانی چون مرحوم سعید راد آغاز شد.

در ادامه کلیپی از برخی آثار آرشیوی و فضای بصری فیلمخانه ملی ایران پخش شد.

در ابتدای مراسم لادن طاهری مدیرکل فیلمخانه ملی ایران گفت: ۴۰ سال پیش، محمد حسن خوش‌نویس اولین مدیری بوده که مسئولیت این فیلمخانه را برعهده گرفت این درحالی است که در آن زمان مجموع فیلم‌های ایران بیش از ۱۰۰ فیلم نبوده است‌. اما امروز اهالی سینما مفتخر است که ساختمانی مستقل از سینمای ایران فراهم شده است. ‌ما فراموش نکرده‌ایم که سالها در کنار فیلم‌ها و مدارک ارزشمند آن در گذشته در یک مکان کوچک نگهداری شد اما در حال حاضر ساختمان فیلمخانه ملی ایران و بهره‌برداری از آن نماد سخت کوشی و پشتکاری است که نهایتا امروز به بهره‌برداری می‌رسد.

وی افزود: خوشحالم که در مورد گنجینه ۴۰ ساله سینمایی صحبت می‌کنم که راه درازی برای آرشیو آن طی شده است. در دولت سیزدهم روز اولی که رئیس سازمان سینمایی حکم گرفتند به همراه وزیر به این مکان آمده و با پیگیری‌شان بسیاری از مشکلات سالهای قبل مرتفع شده و این نگین سینمای ایران ماندگار شد. حقیقتا همه آثار به درستی و برابر با استانداردهای دنیا حفظ و نگهداری می‌شوند. امروز اهالی سینما، فیلمخانه را مکانی امن برای این آثار ارزشمند سینمای ایران می‌دانند.

مفتخریم فیلمخانه ملی در دولت سیزدهم به ثمر نشسته است

در ادامه این مراسم محمد مهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن عرض تسلیت ایام سوگواری اباعبدالله الحسین (ع) و درگذشت هنرمند گرامی سعید راد، گفت: لازم میدانم از آقای خزاعی رئیس سازمان سینمایی، همکاران ایشان، از مدیر و همکاران فیلمخانه ملی ایران تشکر کنم که این مسیر سخت را با عشق و علاقه دنبال کرده‌اند چرا که ذوق و شوق‌شان را برای حفظ این آثار احساس کرده‌ام این گمنامی در خدمت، تنها برای افراد عاشق به کار و هنر لذت بخش است. بسیار مفتخریم که این اقدام در دولت سیزدهم به انتها رسید .

وی افزود: در این سه سال خدمت به مردم، تلاش‌های بسیاری برای ارتقای زیرساخت‌ها صورت گرفته است. همانند سفر به استان سیستان و بلوچستان که پیش از این دولت، دارای ۲ سالن سینمای فعال بوده که امروز به همت سازمان سینمایی به ۹ سالن سینما رسیده است. این درحالی است که در دولت سیزدهم از وعده ایجاد ۱۰۰۰ سالن سینما در کشور طی ۴ سال، به ۹۰۰ سالن سینمایی در سه سال رسیده‌ایم و این پیشرفت خوبی بوده است ‌و در حوزه های مختلف نیز سند ملی هنر در حال تدوین است.

اسماعیلی ادامه داد: روند صدور پروانه ساخت و نمایش در دولت سیزدهم مورد انتقاد برخی از دوستان قرار گرفته است . هیچ هنرمندی نمی تواند خارج از سیستم صنفی و فرهنگی هیچ محکمه‌ای را تشکیل دهد چرا که در مواقع تخلفات در هیئت رسیدگی به تخلفات به همه موارد رسیدگی شده و می‌شود همانگونه که مشکلاتی نظیر ممنوع‌الکاری هنرمندان پیگیری شده است. ما در دولت سیزدهم چیزی درگوشی نداشته‌ایم و مجموعه دفاعیات افراد شنیده شده، اعترافات بررسی و پیگیری‌ها و رسیدگی‌ها انجام شده است.

وی عنوان کرد: نباید در پیچ و خم دادگاه و دادسرا، آسیبی به تکریم و کرامت هنرمندان وارد شود . جمهوری اسلامی همانند هر کشور دیگری به دنبال منافع ملی کشور است. سیاست شفاف‌سازی و آگاهی‌بخشی در سینما نیز به وضوح انجام شده و رسیدگی‌ها از حرف‌های درگوشی خارج شده است .

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شفافیت در پیگیری موضوعات را اقدامی ارزشمند دانست و گفت: باید در طی جریان سینمایی با مدیریت درست، حق افراد گرفته شود. اتفاقاتی که در این دوره رخ داده است گام‌هایی موثر در عرصه هنر بوده است. همانند سند موسیقی که پس از ۴۵ سال توسط شهید جمهور شهید، ابراهیم رییسی ابلاغ شد که براساس آن تصویب شد که هیچ نهادی جز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حق ندارد در خصوص موسیقی صحبت کند. در خصوص اجرای کنسرت‌ها این قانون نیز نیز وجود دارد و معتقدم همه این موارد برای حفظ کرامت اهالی سینما و هنر است.همانگونه که در شورای هنر سند تئاتر ۳۰ سال روی زمین مانده بود که با حضور افرادی چون توکلی، تأسیس بنیاد ملی تئاتر تصویب شد که اقدام بزرگی در این حوزه است. سه سهمیه برای تیم این سند در اختیار ما بوده است که افراد سرشناسی در آن حضور داشته و تصمیمات در آن با شفافیت گرفته و اعلام می‌شود .

وی اظهار کرد: روزی که بنده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را تحویل گرفتم بودجه آن ۱۲۰۰ میلیارد بوده است و امروز ۲۰ هزار میلیارد بودجه آن است. راه‌اندازی نهضت پلاتو سازی در کشور، راه‌اندازی و افتتاح زیباترین مجموعه فرهنگی در یزد با بهره‌مندی از فناوری‌های جدید دنیا که فردا صورت می‌گیرد، مجموعه سالن‌های استان‌های ارومیه و کرمان که از سطح و امکانت بیشتری نبست به سالن‌های ترکیه است، از جمله اقدامات وزارت فرهنگ و ارشاد در دولت سیزدهم است تا روزی که هستیم مسئول و پاسخگو هستیم .

اسماعیلی با اشاره به انتشار مطلبی مبنی بر مستاجر بودن شهید رییسی، افزود : ما ایشان را ازدست داده‌ایم و دولت ما زودتر از موعد خود تمام شد. فعالیت ما ادامه دارد و تا لحظه‌ای که افراد جدیدی بر مسند می‌نشینند رسیدگی به امور انجام می‌شود. دنیا فرصتی برای مال و منال و شهرت نیست و اعمال الهی و انسانی باقی می‌ماند. بسیاری رئیس جمهور شهیدمان را با زبان‌هایشان آزار دادند و باید بگویم که خداوند همه عزت و آبرو را به ایشان داده است.امیدوارم این فیلمخانه نیز باقی و صالحاتی از دولت سیزدهم برای سینما باشد.

فیلمخانه ملی ایران حرم مقدس سینماگران است

در ادامه داریوش ارجمند هنرمند سینما گفت :من هم از بازنشستگان وزارت فرهنگ و ارشاد سابق هستم و خوشحالم که در زمان حیاتم شاهد بهره‌برداری از فیلمخانه ملی ایران هستم. این اتفاق عظیم و بزرگی است و شاید مردم امروز اهمیت آن را نفهمند ولی باید زمان بگذرد و گردو غبار روی داشته‌هایمان بنشیند تا متوجه ارزش آن شویم.

وی افزود: فیلمخانه بخشی از تاریخ ده هزار ساله ماست . سینمای ایران آدمهای بزرگی را به جهان ارائه داد. روزی باید ببینیم چه داشته‌ایم.چرا سینما و فیلم گذری نیست و این چهل سال انقلاب اسلامی نمود خوبی در سینما داشته است که در لحظه دیده و شنیده می‌شود و مورد قضاوت قرار می‌گیرد . اهمیت این آثار و نگهداری و بازسازی آن کار آسانی نیست و باید قدر بدانیم. ما ملت بزرگی هستیم.

سینمای ایران آدم های بزرگی را به نام معرفی کرده و این فیلمخانه همانند حرمی برای سینمای ایران است که برای ما هنرمندان محترم است

ارجمند خاطرنشان کرد: امروز بسیاری هنرمندان رفته‌اند و تنها آثار و فیلم ها باقی مانده و ماندگار شده است . فیلمخانه ملی ایران که به همت وزارت فرهنگ و ارشاد و سازمان سینمایی به بهره‌برداری رسیده از اتفاقات پایدار و ماندگار تاریخ سینماست.

وی اضافه کرد: باید قدرشناس باشیم، و فعالیت‌های این دوره این وزارتخانه قابل قیاس با سالهای گذشته نیست. اقداماتی که طی این سه سال در حوزه سینما فقط صورت گرفته در طول چهل سال بی سابقه بوده است.

وی ادامه داد: من بسیار آقای اسماعیلی را دوست دارم چرا که خیلی خدمت کرده‌اند. از اقای خزاعی عزیر رئیس سازمان سینمایی نیز تشکر می‌کنم، و امیدوارم با همین پشتکار و روحیه در منصب های دیگر هم یادگارهای بزرگی را برجای بگذارند و امیدوارم همه کسانی که در هنر زندگی میکنند با کرامت آمده و با کرامت بروند همانند سعید راد‌. پس این گونه باشیم که به نیکی ناممان بماند. فیلمخانه ملی ایران حرم مقدس است. این مکان نماد کرامت هنرمندان و سینماگران است .

امروز روز مهمی برای تاریخ سینمای ایران است

در ادامه علی دهکردی هنرمند و مدیرعامل خانه سینما گفت: وقتی که بقای تمدن ‌ها را می‌بینیم به شکل‌گیری فرهنگ در طی آن پی می بریم . سینما تمدن فرهنگی است و امروز، روز بزرگی برای خانواده سینماست چرا که هنرمند قلم را می‌سازد تا. برای تمدن بشری بماند و به آیندگان برسد همانگونه که امروز فیلمخانه این اقدام را انجام می‌دهد.

چی افزود: سینمای امروز ایران بزرگ و ارزنده است و خوشحالیم که این گوهر در گنجینه‌ای ارزشمند نگهداری می‌شود.این گنجینه حاصل فعالیت سالیان درازی است که ارزشمند است و گویای تاریخ ۴۰ ساله انقلاب اسلامی است.وظیفه خود می دانم از طرف همه صنوف سینمایی قدردان این اقدام بزرگ باشم.

هوشنگ توکلی هنرمند، در ادامه این مراسم گفت: فیلمخانه حاصل دور اندیشی و کاری فرهنگی است چرا که زمانیکه به انقلاب اسلامی رسیدیم، یکی از مراکز مورد هجوم، فیلمخانه بوده است. جمال امید از جمله کسانی است که زحمت کشیدند تا این آثار حفظ شود و به سختی آن را مدیریت کرد. زمانیکه شرایط آرام شد ارزش این فعالیت‌ها مشخص شد بنابراین باید از تلاش امثال این افراد برای ماندگاری آثار ارزشمند سینمای ایران یاد کرد.

 

مرتضی شاملی:«مرد نمکی» را به مثابه یک جریان بوروکراتیک دیدم

مستند «مرد نمکی» ساخته مرتضی شاملی در قالب برنامه «شب‌های مستند» عصر روز گذشته در سالن فردوس موزه سینما به نمایش درآمد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، اردعطار پور، فيلمساز مطرح سینمای مستند پس از پایان نمایش این فیلم گفت: امشب شاهد یک فیلم مستند بسیار خوب بودیم. موضوعی که فیلم درباره آن صحبت می‌کند، درباره معدن نمک 2500 سال از استحصال نمک می گذرد. مرد نمکی شماره یک در حدود سال ۱۳۷۲ کشف شد، در آن زمان توجه به مسائلی همچون میراث فرهنگی کم‌رنگ‌تر از امروز بود بود و آقای شاملی به فضایی پرداختند که چندان مورد توجه مدیریت رسمی قرار نداشت. این فیلم در حکم سندی از آن روزگار به شمار می‌رود و از آن زمان تاکنون، شمار مردان نمکی کشف شده به عدد هشت رسیده است.

وی افزود: فیلم از نوعی رویکرد طنزگونه برخودار است و بخش‌هایی از آن به روش بازسازی مقابل دوربین رفته است. بسیاری از اطلاعات نظیر خوراک، پوشاک و… مربوط به دوره‌های هخامنشیان و ساسانیان، از طریق همین مردان نمکی به دست آمده است.

این مستندساز شناخته شده خاطرنشان کرد: وجه طنز آلود این فیلم درباره موضوع بوروکراتیک موجود در کشور از آن اثری معترض ساخته است. به عقیده من و احتمالا افرادی که بر روی موضوع مردان نمکی کار می‌کنند، همه باید این فیلم را که به مستندنمایی بخشی تاریخی می‌پردازد تماشا کنند.

عطارپور افزود: امروز درباره یک میراث فرهنگی کشور و بررسی آن توسط فیلم آقای شاملی صحبت می‌کنیم.

مرتضی شاملی کارگردان فیلم مستند «مرد نمکی» گفت: در سال ۱۳۷۶ فیلم داستانی «نصف جهان» را ساخته بودم که برای آن مشکلاتی ایجاد شده بود و در آن زمان قصد کارگردانی این فیلم را نداشتم. خانم ثریا هاشمی که از پیشکسوتان و تهیه‌کننده‌های تلویزیون بودند، روزی از من خواستند تا فیلمی درباره مرد نمکی که در معادن زنجان یافت شده است را کارگردانی کنم. من در ابتدا نپذیرفتم اما ایشان اصرار کردند. مرد نمکی در سال ۱۳۷۲ کشف شده بود و دعواهایی که در فیلم نشان داده می‌شود پیش از شروع ساخت این فیلم رخ داده بود و ما آن را بازسازی کردیم. موضوع این فیلم از نظر تاریخی برای من اهمیت نداشت و ظاهرا برای آن‌ افراد نیز این مسئله امر مهمی نبود.

وی ادامه داد: برای من برخورد با اصل موضوع دارای اهمیت بود، اینکه فردی به صورت مومیایی باقی مانده است. من به موضوع این فیلم به مثابه یک جریان بوروکراتیک نگاه می‌کردم. اصل علمی این موضوع برای من جذابیت نداشت و بلکه موارد پیرامونی روایت، دارای اهمیت بود. نقطه تمرکز من در این اثر بر نوعی سوءتفاهم در برخورد با مسائل فرهنگی و کم‌کاری‌ها در این زمینه بوده است.

وی  ادامه داد: اگر این مملکت مورد حفاری قرار بگیرد، در هر نقطه از آن اموات قدیمی یافت می‌شوند و بنابراین این موضوع برای من چندان اهمیت خاصی نداشت و گمان می‌کردم تنها با یک سر انسانی مومیایی طرف هستم.

این فیلمساز خاطرنشان کرد: تلاش کردم با طنز خاصی که در برخوردهای اداری موجود بود، این فیلم را بسازم. البته پرداختن به مفاهیم تاریخی مانند کارهایی که آقای عطارپور درباره خلیج فارس و الواح تخت جمشید تولید کرده‌اند، اهمیت بسیار زیادی دارد اما به هر صورت من این فیلم را در تکریم مرد نمکی کارگردانی نکردم. برای من مسائل جامعه شناسی نسبت به مرد نمکی اهمیت بیشتری دارد.

شاملی همچنین گفت: در فیلمی دیگر درباره این موضوع، آن را از مجرای پزشکی و قانونی پیش بردیم و به کشف گروه خونی مرد نمکی و چگونگی کشته شدن و… او پرداختیم. در این اثر ناکارآمدی سیستم بوروکراتیک در ارگان‌های مختلف بیش از پرداختن به مسائل علمی برای من دارای اهمیت بود.

فخرالدین سیدی، مستندساز پیشکسوت سینمای ایران نیز گفت: آقای شاملی نسبت به فیلم خود کم لطف هستند. اگر ایشان بخش اجتماعی موضوع را نادیده می‌گرفتند، اطلاعات زیادی را از دست می‌دادیم. اما در عین حال محوریت اصلی فیلم، پیدا شدن مرد نمکی و مباحث علمی مربوط به آن است. در فیلم پس از پیدا شدن مرد نمکی، هر فرد تلاش می‌کند تا آن را به نوعی مصادره به مطلوب کند. بخشی از وجوه جامعه در آینه فیلم به تصویر کشیده شده است و این موضوع نیز دارای اهمیت بسیاری است.

منیر تقدیسی تدوینگر این اثر نیز گفت: نگران بودم که پس از بیست و هفت سال از زمان ساخته شدن فیلم، ممکن بود چه احساسی با تماشای آن داشته باشم. اما امروز همچنان با همان احساس اولیه مواجه بودم. تدوین این فیلم امری بسیار سخت و پرزحمت بود چراکه حجم زیادی از گفت‌وگوها پیش روی ما وجود داشت. ما در تولید این اثر تلاش کردیم قضاوت را برعهده بیننده قرار دهیم تا او برمبنای روایت افراد مختلف به قضاوت شخصی خود بپردازد.

ثریا هاشمی تهیه‌کننده این فیلم نیز درباره نسخه موجود دیگر از مستند «مرد نمکی» گفت: در خصوص موضوع این فیلم، یک ویدئو ۳۰ دقیقه‌ای با نگاه علمی ساخته شد که از شبکه دو سیما به روی آنتن رفت. در آن فیلم، آقای شاملی به سراغ محققین علمی رفته بودند و نظریات آن‌ها در اثر مذکور مطرح شده بود.

سعید رشتیان پیشکسوت سینمای مستند نیز گفت: به نظر من «مرد نمکی» اثری با اهمیت بوده و دارای خصوصیت اصلی یک روایت مستند است. این روایت دارای یک محور اصلی است و قصه هرگز از موضوع کشف سر مرد نمکی خارج نشده و بی‌اهمیتی نسبت به این مسئله، مورد نقد و تاکید قرار گرفته است.

وی افزود: شاملی از مستندسازان باتجربه و قدیمی سینمای ایران است و به دلیل تجارب و دانسته‌های بیشمار، همواره رفتاری پخته از خود بروز می‌دهد. حساسیت شاملی در نشان دادن مقوله بی‌کفایتی، هرگز روایت اصلی را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد. فیلم دارای وجوه بازسازی بسیار باورپذیر است و این موضوع یک اتفاق نادر در سینمای مستند به حساب می‌آید. شاملی همواره دارای حساسیت نسبت به موضوعات پیرامونی خود است و این خصیصه در ایشان بسیار مهم است.

وی بیان داشت: تاکید اصلی فیلمساز که زیر قصه فیلم را تشکیل داده، جنبه اعتراضی و بی‌تفاوتی را نشان می‌دهد. گاهی موضوع به قدری پررنگ است، که کل حرکت فیلمساز را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. موضوع اصلی این فیلم، یک کشف و دیرینه شناسی است و فیلمساز آن را به عنوان موضوع اصلی خود درنظر گرفته و در عین حال نقد خود را پیش می‌برد.

در این برنامه افرادی چون ارد زند، سعید رشتیان، پروین ثقه‌الاسلامی، فخرالدین سیدی، ناصر آقایی، منیر تقدیسی و ثریا هاشمی  و علاقمندان سینمای مستند حضور داشتند.

بازدید « اشتفان پیازکی» استادعلوم سیاسی و جامعه شناس آلمانی از موزه سینما

«اشتفان پیازکی» محقق ، استاد رسانه، جامعه شناسی و علوم سیاسی آلمان از موزه سینمای ایران بازدید کرد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، اشتفان پیازکی  پس از بازدید 3ساعته خود از موزه سینما  گفت: حوزۀ اصلی علاقۀ من این است که فیلم چگونه جامعه را تغییر می دهد و جامعه چگونه بر فیلم تاثیر می گذارد.
وی با اشاره به ویژگی های موزه سینمای ایران گفت : این موزۀ مکان جذابی برای کسب دانش دربارۀ نخستین فیلمهای سینمای ایران است، سینمایی که اکنون به سطح بالایی از اعتبار  رسیده است. من قبلا در طول شش یا هفت سال گذشته، سه یا چهار بار به این موزه آمده ام. احساس می کنم که این موزه ظرف این سالها از جایی بسیار زیبا به عمارتی حتی بهتر ارتقا پیدا کرده است.  وی ادامه داد :بازسازی هایی در زمینه های مختلف در این مجموعه فرهنگی انجام شده است که موجب چندرسانه ای تر شدن آن شده  و برای فردی مثل من که به تاریخ رسانه علاقمند هستم بسیار جای جالبی است.
وی با بیان اینکه تا به حال چهار بار به موزه سینما آمده است، خاطرنشان کرد:  مجموعۀ بسیار جالب و متنوعی از ابزارهای تاریخی در اینجا وجود دارد. مدارک و لباس‌های جالبی از فیلم‌ها در قفسه ها وجود دارد و همچنین رویکردهای جدیدی در این موزه شکل گرفته است. ابزارها و فیلم‌ها به شیوه های مدرنی نمایش داده می شوند.
اشتفان پیازکی با اشاره بهدشناختش از سینمای ایران گفت : خوشبختانه سینمای ایران را از دهه 1920 مطالعه کرده ام و سیر سینمای ایران در این صد سال برایم جالب بوده است؛ تحولی که از فیلم «آبی و رابی» به عنوان نخستین فیلم داستانی ایرانی و یا از سینما مایاک به عنوان نخسین فضای عمومی نمایش فیلم میشناسیم، تا روزهای متاخر و فیلمهای جدید که موزه سینمای ایران این سیر تحول را به خوبی نشان میدهد. من معتقدم هر دانشجوی آلمانی رشتۀ تاریخ سینما باید [با حضور در این فضا] از افقهای رایجش خارج شود و با تاریخ سینمای ایران و آسیا آشنا شود.

سعید رشتیان در گفتگو با موزه سینما: جایگاه اصلی ام را در سینمای مستند پیدا کردم

 

موزه سینما در ادامه انتشار سلسله برنامه‌های تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز « سعید رشتیان» مستندساز پیشکسوت و شناخته شده سینمای مستند بخش‌هایی از گفتگوی این هنرمند را منتشر کرده است که در زیر می‌خوانید.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، سعید رشتیان درباره سینمای مستند گفت: من سینمای مستند را در تجربه عملی، در ادامه علایقی دیدم که سال‌ها آن را در حوزه‌های مختلف دیگری دنبال کرده بودم اما زمانی که با فضای این نوع از سینما آشنا شدم جایگاه اصلی خود را پیدا کردم.
وی ادامه داد: باید در این حوزه تلاش بسیاری را صورت داد زیرا سینمای مستند برای سازنده شهرت و آوازه‌ای را به همراه نخواهد داشت، اگر فردی به دنبال این موضوع و نیز درآمد و مسائل مالی است، باید آن را در جای دیگری دنبال کند. من معتقدم سینما یک کار گروهی است و هر یک از مشاغل موجود در این حوزه، تخصصی منحصر به فرد محسوب می‌شوند.
این مستندساز پیشکسوت بیان داشت: سینما به معنای عام آن فعالیتی است که اولین نکته در آن، دیده شدن و مشاهده کردن است. فیلمسازی مستند مانند سینمای داستانی به صورت متعارف آن از لاگ لاین آغاز شده و سپس به سیناپس و تریتمنت می‌رسد. من در این سال‌ها تلاش کردم در پروژه‌های خود مراحل نامبرده را به شکلی عملی انجام دهم زیرا موارد دیگر از جمله پژوهش در این مجرا قابل بازتعریف است.
وی با بیان اینکه باید به سراغ مواردی رفت که در مسیر فیلمسازی به کار می‌آید، گفت: به این معنا که بیش از پنجاه درصد خلاقیت در حوزه تهیه اتفاق می‌افتد و ارتباطی با تألیف شخصی ندارد، باید به این نکته فکر کرد که کالای تولید شده در کجا قابلیت مصرف شدن دارد و چه کسانی از روند تولید حمایت خواهند کرد. کار تهیه کننده این است که با توجه به موارد ذکر شده، مجموعه‌ای را تدارک ببیند که در آن گفت‌و‌گو جریان داشته باشد.
رشتیان خاطرنشان کرد: باید به صورت اجتناب ناپذیری به دنبال صحبت درباره سینما باشیم، سینما جایی است که در آن کالایی به نام فیلم برای مشاهده کردن تولید می‌شود. اگر امر مشاهده را از ابتدا در دستور کار خود قرار ندهیم، یعنی ما سینماگر نبوده و تنها هنرمند هستیم.

کیمیاوی نگاهی خوش بینانه به انسان دارد/هیچ اثری منفک از  زمانه خود نیست

برنامه نمایش و نشست نقد و بررسی سه فیلم مستند «یا ضامن آهو»، «تپه‌های قیطریه» و «پ مثل پلیکان» به کارگردانی پرویز کیمیاوی با حضور محمد مقدم، مستندساز و پژوهشگر سینما و مهرداد فراهانی، منتقد و پژوهشگر سینمای مستند، در قالب برنامه شب‌های مستند موزه سینما، عصر روز دوشنبه ۱۸ تیرماه در سالن فردوس موزه سینمای ایران برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موزه سینما، محمد مقدم در ابتدای این نشست گفت: زمانی که از سینمای پرویز کیمیاوی صحبت می‌شود، تمایل زیاد او به وجه فرمال سینما به چشم می‌خورد و این مقوله از منظر زیباشناسانه دارای اهمیت است. کیمیاوی حتی سوژه‌هایی را برای آثار خود انتخاب می‌کند که بستری برای کنکاش‌های ذهنی او فراهم آورده و تلقی خود از سینما را بازنمایی می‌کند.

وی ادامه داد: او در فیلم‌های مستند خود سوژه‌هایی ویژه همچون افرادی تک افتاده را مورد واکاوی قرار می‌دهد. آخرین فیلم داستانی او یعنی «ایران سرای من است» نیز حاوی عناصری از تاریخ، فرهنگ و تمدن ایرانی را با ترکیبی عجیب همراه می‌کند. او در دهه شصت میلادی در فرانسه سینما خوانده بود و تحت تاثیر جریان فیلمسازی آن زمان اروپا قرار داشت.

مقدم ادامه داد: هیج اثری منفک از زمان خود نیست و کیمیاوی زمانی که وارد ایران می‌شود، همچون یک توریست فرنگی به پدیده‌های مختلف نگاه می‌کند درحالی که به نظر می‌رسد او به صورت تصادفی با این فرهنگ و زبان آشنا است. بخش زیادی از تصاویری که در این اثر قابل مشاهده است، مشابه فیلم‌هایی است که افراد خارجی در خصوص چنین موضوعاتی ساخته‌اند. «یا ضامن آهو» فیلمی است که طی یک فرآیند شکل گرفته است و در آن خبری از ایده‌های منسجم و از پیش تعیین شده نیست و این مسئله، ایرادی برای یک فیلم به شمار نمی‌رود. فیلم دارای تدوینی خلاقانه است و با صدا فضاسازی می‌کند و به همین دلیل مخاطب خود را در یک محیط آشنا و در عین حال خیال انگیز قرار می‌دهد که انباشته از استعاره و تعبیر است.

این پژوهشگر سینما افزود: می‌توان این اثر را از نگاه یک فرد مذهبی دید و با آن همذات پنداری کرد و برعکس می‌توان آن را از چشم فرد عادی نیز مورد واکاوی قرار داد و جنبه‌هایی از آن را برجسته نمود.

وی خاطرنشان کرد: کیمیاوی فرزند زمانه خود بوده و این موضوع از مشاهده سیر فیلمسازی او قابل تشخیص است. در فیلم‌های مربوط به کارگردانان موج نو، وجه فرمال و واقع گرایانه به شکلی پررنگ دیده می‌شود و این مسئله به شکلی پیوسته توسط دیگران تکرار می‌شود و پرداختن به نوعی زیبایی شناسی عریان در آن زمان طرفداران بسیاری داشته است. کیمیاوی به صورتی افراطی به این وجه می‌پردازد و به سمت سینمایی تالیفی حرکت می‌کند.

مقدم بیان داشت: «پ مثل پلیکان» از جمله آثاری است که تا سال‌ها می‌شود درباره آن صحبت کرد. به نظر من مرزی میان سینمای مستند و داستان پرداز وجود ندارد و آنچه این اثر را از باقی فیلم‌های کیمیاوی متفاوت می‌کند، تمرکزی است که بر روی فرد و انسان وجود دارد. کیمیاوی نگاهی خوش بینانه به انسان داشته و فیلم خود را با استعاره‌ای زیبا آغاز کرده و نوعی پیش آگاهی درباره زلزله‌ای که بیست و پنج سال بعد رخ می‌دهد، ارائه می‌کند. در آن مقطع قسمتی از این فیلم از بخش خبری تلویزیون پخش شد و بعد گوینده گزارشی را از زلزله ارائه کرد. کاراکتر این فیلم فراموش شدنی نیست و علی رغم مداخله کیمیاوی در دیالوگ‌ها، فیلم به دلیل حضور پرقدرت کاراکتر و ایجاد فضای عاطفی خاص، در حکم یک سند به شمار می‌رود.

مقدم بیان داشت: به نظر می‌رسد حتی در عناصر موجود در صحنه نیز دستکاری‌هایی صورت گرفته است و مواردی از این قبیل در اثر قابل لمس می‌باشد. همچنین تیتراژ این فیلم از بهترین نمونه‌های موجود در تاریخ سینمای ایران است. فیلم تپه‌های قیطریه نیز به مفهوم وسیع کلمه فرزند زمانه خود است.

زرفام فیلمبردار فیلم «پ مثل پلیکان» نیز گفت: آقای کیمیاوی در حال گوش دادن به صدای فیلم «مغول‌ها» در اتاق مونتاژ بودند. من در اتاق کناری او کار می‌کردم و صدای شخصیت فیلم به گوشم می‌رسید. به اتاق کیمیاوی رفتم و به او گفتم آسید علی میرزا کاراکتر بسیار جالبی است و می‌توان از او فیلمی ساخت. کیمیاوی فردای آن روز عازم طبس بود و من به همراه یک دستیار همراه او عازم طبس شدیم. این فیلم به صورت کاملا اتفاقی ساخته شد و به سرانجام رسید.

در ادامه مهرداد فراهانی، پژوهشگر سینمای مستند نیز گفت: از موزه سینمای ایران، انجمن تهیه کنندگان سینمای مستند و فیلمخانه ملی ایران سپاسگزارم که امکانی برای دیده شدن آثار کیمیاوی فراهم کرده‌اند. آثار کیمیایی سینمایی محض را به نمایش می‌گذارند، چراکه او تحصیلات خود را در دوران سینمای موج نو پشت سر گذاشته بود. کیمیاوی فردی بود که رد پای سینمای مدرن در آثار این فیلمساز به چشم می‌خورد.

وی افزود: در آثار یک فیلمساز مولف همیشه کدها و موتیف‌هایی قابل ردیابی است و در این مدت بسیاری از آثار کلیدی کیمیاوی را مورد مطالعه قرار دادم. فیلم از حیث تجربه معنوی مخاطب دارای اهمیت است و حتی نام آن یعنی «یا ضامن آهو» به گونه‌ای بوده که انگار از دریجه ذهن زائر به ماجرا نگاه می‌کند.

فراهانی با بیان اینکه صداگذاری این فیلم در حکم یک کلاس درس است، بیان داشت: در این اثر ما با فرد مواجه هستیم و در صحنه‌های مربوط به عزاداری، توده جمعیت مشاهده است. فیلم «یا ضامن آهو» تجربه یک زائر را به ما منتقل می‌کند و گزارشی از یک زیارت است.

وی بیان داشت: این اثر فاقد نریشن است اما صداهایی که شنیده می‌شود با زحمت بسیار زیادی تهیه شده است. در فیلم‌های مربوط به وزارت فرهنگ و هنر، انسان دیده نمی‌شود و بیشتر صنایع دستی مورد تاکید قرار می‌گیرد و اگر هم فردی وجود داشته باشد، تنها به ارائه گزارش می‌پردازد و فیلمساز به زیر پوست او نفوذ نمی‌کند. اما در فیلم «پ مثل پلیکان» ما در وجود یک فرد نفوذ کرده و او را لمس می‌کنیم.

این منتقد خاطر نشان کرد: در خصوص مستند یا داستانی بودن این آثار، به نظر می‌رسد که سازندگان این فیلم‌ها نسبت به منتقدین از درک صحیح‌تری برخوردار بودند. در حدود دودهه است که در سینمای مستند با زندگی آدم‌های عادی مواجه هستیم و مستند‌های پرتره دیگر محدود به مشاهیر نیستند. اما کیمیاوی در ۵۲ سال قبل به سراغ فردی می‌رود که نه تنها آدمی عادی است، بلکه مخاطب با او که حالتی جنون آمیز دارد، همدلی می‌کند. فیلمساز این فرد گمنام را از دل تاریخ جدا کرده و پیش روی مخاطب قرار می‌دهد.

فراهانی یادآور شد: «پ مثل پلیکان» دارای مرز باریکی با سینمای مستند بوده و این مسئله از زوایای مختلفی قابل بحث است. فیلم از مقطعی به بعد وارد داستان می‌شود و دیالوگ‌های آن توسط نادر ابراهیمی نوشته شده است. کیمیاوی به محرمیت با سوژه نزدیک شده و این مورد نیز مسئله‌ای مهم در فیلم به شمار رفته و این اثر در مرز میان واقعیت و خیال حرکت می‌کند. هر فیلم دارای عوامل و زاویه دید فیلمساز است و به دلیل همین دخالت‌ها نمی‌تواند در حکم یک سند تاریخی مطرح باشد.

در ادامه سعید رشتیان مستندساز پیشکسوت نیز گفت: در آن مقطع فیلمسازان موقعیت را بهانه‌ای قرار می‌دادند تا نظرات و استنباط خود را مطرح کنند و این رویه در سینمای مستند ایران باقی ماند. در دهه شصت فیلم سازان سفارش‌ها را موقعیت‌هایی برای خلق تجربه‌های شخصی خود قرار می‌دادند. من این دست از فیلم‌ها را بخشی از سینمای تجربی می‌دانم، چراکه در حوزه سینمای مستند و داستانی به معنای عام آن قرار نمی‌گیرند و این مرزها در چنین آثاری شکسته می‌شود. اگر از منظر تولیدی به سینما نگاه کنیم، چنین دسته بندی‌هایی حتما باید وجود داشته باشد چراکه روایتگری در شکل تولید سینمای مستند با داستانی بسیار متفاوت است.

رشتیان بیان داشت: در سینمای مستند باید قصه از واقعیت استخراج شود و اگر چنین اتفاقی رخ ندهد پروژه متوقف خواهد شد. در صورتی که در کار داستانی، قصه اولویت و محور تولید است. جنبه استنادی فیلم مستند باید حفظ شود و نسبت روایت با موقعیت اگر بر هم بخورد، اثر وارد دسته دیگری می‌شود. همچنین باید بگویم «تپه‌های قیطریه» یک کار فرمال و تجربی و اثری بسیار جذاب است.

در پایان ارد عطار پور، فیلمساز مطرح سینمای مستند نقش نادر ابراهیمی در دیالوگ نویسی را از زرفام جویا شد و وی در پاسخ گفت:  بیشتر دیالوگ‌ها در فیلم را شخصیت اصلی مطرح می‌کند و شرایط او به گونه‌ای نبوده است که بتواند دیالوگ‌های زیادی را حفظ کند. او فردی بی حوصله بود و نمی‌شد چندان با او به تمرین پرداخت. در نتیجه بیشتر دیالوگ‌های فیلم توسط بازیگر و کیمیاوی طراحی شده است.

در این نشست افرادی همچون محمد زرفام و پروانه مهیمن که از اولین فیلمبرداران سینمای ایران بودند و همچنین محمدعلی حسین نژاد و فخرالدین سیدی حضور داشتند.

دعوت به همکاری برای تدوین، تصویربرداری، عکاسی

موزه سینما در نظر دارد به منظور تکمیل سرمایه انسانی خود، از اشخاص واجد شرایط ذیل دعوت به همکاری کند:

۱- تدوینگر و تصویربردار

۲- گرافیست و موشن‌کار

علاقمندان می‌توانند رزومه و نمونه کار خود را به به شماره تلفن 09125248740 در تلگرام ارسال کنند.