امیدوارم آیندگان با نگاهی مهربانانه ما را قضاوت کنند/ اصلاح جامعه از طریق بیان کمدی امکانپذیر است
موزه سینما به مناسبت زادروز علیرضا خمسه بازیگر و کمدین پیشکسوت سینما و تلویزیون بخشهایی از گفتوگوی تاریخ شفاهی او را منتشر کرد که در زیر می خوانید.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، علیرضا خمسه با بیان اینکه ریشه، مسیر و همچنین مخاطب کاری که ما انجام میدهیم تنها «عشق» است بنابراین کارمان را به نام خدای عشق آغاز کردیم، گفت: من ۴۲ سال است که در این حرفه حضور دارم و نخستین کار حرفهای من در سینما، فیلم «مرگ یزدگرد» ساخته بهرام بیضایی بود.
وی ادامه داد: در طول این سالها ژانرهای مختلفی از کمدی تا تراژدی و ملودرام را تجربه کردهام، اما لحظات خوشی که به یاد میآورم عموما حاصل کار در ژانر کمدی بوده زیرا نتیجه آن ایجاد لبخند و حال خوب برای مخاطبان است.
وی در خصوص به یاد ماندنیترین واکنشهایی که از سوی مخاطبان نسبت به او ابراز شده است بیان داشت: زمانی که با مردم مواجه میشوم این اتفاق معمولا با نوعی اظهار تعجب سوی آنها همراه است و گاهی نیز فرصتی برای گفتوگو پیش میآید.
بازیگر «من زمین را دوست دارم» یادآور شد: زمانی که تحصیلات خود را در ایران به اتمام رساندم، به فرانسه رفتم و یک سال و نیم در مدرسه ونسن در شهر پاریس به مطالعه تئاتر پرداختم و همزمان نیز در کلاسهای پانتومیم و مواردی که فکر میکردم برای فعالیت در این حرفه مناسب است حضور پیدا میکردم. تا اینکه در سال ۱۳۵۷ انقلاب اسلامی صورت گرفت و با این وجود در حدود شش ماه همچنان به تحصیلات خود ادامه دادم. اما در نهایت به این نتیجه رسیدم که بهتر این است به کشور بازگردم و به مردم ایران خدمت کنم.
این هنرمند با بیان اینکه در ایران عضو گروه تئاتر «پیاده» بوده است، افزود: من به همراه بسیاری از بازیگران شناخته شده و توانمند آنسالها چندین تئاتر کار کردیم. در نهایت مهدی هاشمی من را به بهرام بیضایی معرفی کرد تا در «مرگ یزدگرد» در نقش یک سرباز ایفای نقش کنم.
خمسه با بیان اینکه کیانوش عیاری به من گفت مجوز تو را برای حضور در فیلم سینمایی گرفتم، خاطرنشان کرد: در سال ۱۳۶۷ در فیلم «روز باشکوه» عیاری بازی کردم و پس از آن نیز در «لنگرگاه» ساخته کیومرث پوراحمد حاضر شدم و این روند ادامه پیدا کرد. در واقع، از اواخر دهه شصت تا پایان دهه هفتاد یکی از پرکارترین بازیگران سینمای کمدی ایران بودم.
خمسه خاطرنشان کرد: کیومرث صابری فومنی معروف به «گلآقا» بر این عقیده بود که در جامعه کار قصاب سلاخی است و کار جراح نیز به قصد اصلاح انجام میپذیرد. او کارکرد مقوله طنز و کمدی را همچون جراحی میدانست. در صورتی که هجو، مانند سلاخی است. اگر موضوع انتقاد از حیطه کمدی صورت گرفته نشود، نمیتوان کار اصلاح را به انجام رساند. جامعهای که نقد در آن وجود نداشته باشد، قطعا رو به زوال حرکت خواهد کرد.
وی درخصوص تفکیک مقوله طنز از کمدی نیز گفت: ما با دو حوزه ادبیات و هنرهای نمایشی روبهرو هستیم. آنچه که در این ژانر و در مقوله ادبیات اتفاق میافتاد، طنز نام دارد. بنابراین طنز یک مقوله صد در صد ادبی است اما کمدی یک مقوله کاملا نمایشی به شمار میرود.
وی ادامه داد: اطلاق واژه کمدین به بازیگر دارای نوعی ارزش گزاری بوده و به این معناست که چنین فردی میتواند در آثار کمدی و جدی حضور پیدا کند. به نظر من جذابیت سینما در ماندگاری آن است و گیرایی تلویزیون، ریشه در مخاطبان انبوه آن دارد. تئاتر نوعی تمرین و ممارست روی بدن، بیان و تخیل بازیگر است. به نظر من همواره یک کار خوب تلویزیونی از یک کار بد سینمایی عملکرد بهتری خواهد داشت و برعکس. بنابراین این مدیوم نیست که دارای اهمیت بوده بلکه کیفیت یک اثر مهمترین مسئله است.
خمسه در پایان بیان داشت: در آینده زمانی که افراد به داوری ما مینشینید، امیدوارم مهربان برخورد کنند زیرا آنطور که به نظر میآید کوتاهی نکردیم و آنچه را که به نظر درست میآمد انجام دادیم و امیدوارم برای تحلیل و نقد ما با نگاهی مهربانانه صورت بگیرد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.