به گزارش پایگاه خبری موزه سینمای ایران، در دنیای سینما، هر رسانهای زبانی خاص برای روایت دارد؛ زبانی که گاه احساسات را مستقیم به دل مینشاند و گاه با رمز و اشاره حرف میزند. انیمیشن، در این میان، از مرزهای سن، زمان و ژانر عبور کرده و به بیانی جهانی برای روایت داستانهایی تبدیل شده که گاه پیچیده، گاه ساده، اما همواره تأثیرگذارند. با این حال، در میان طیف گستردهای از سوژهها، یک خلأ محسوس به چشم میآید: چرا هنوز واقعهای چون عاشورا، با آن بار عمیق احساسی، تاریخی و معنوی، کمتر در قالب انیمیشن دیده شده است؟این پرسش، نه تنها به حوزه تکنیک و تولید برمیگردد، بلکه به ماهیت روایت در انیمیشن نیز گره خورده است؛ روایتی که باید بتواند عمق یک فاجعه، معنای یک پیام، یا رمز یک ایمان را به تصویر بکشد. امیرحسین علمالهدی، منتقد و کارشناس، در گفتوگویی به این نکته اشاره میکند که انیمیشن میتواند میزبان مفاهیم عمیق دینی باشد، اگر روایت درست، خلاقانه و محترمانهای در کار باشد؛ روایتی که بتواند میان فرم و محتوا توازن برقرار کند و اثر را از مرزهای معمول فراتر ببرد. در ادامه متن کامل این گفتوگو را میخوانید.
امیرحسین علمالهدی، در گفتوگویی تفصیلی و با تأکید بر اهمیت روایت در آثار انیمیشن، میگوید: «آنچه انیمیشن را به یک نقطه تأثیرگذار میرساند، نه لزوماً موضوع مذهبی یا غیرمذهبی آن، بلکه قدرت روایت است. اگر یک انیمیشن، داستانی جذاب داشته باشد، فرقی نمیکند که مستقیم به یک موضوع مذهبی بپردازد، یا صرفاً لایهها و المانهای مذهبی در آن دیده شود؛ مهم روایت و پیامی است که منتقل میکند.»او با بیان اینکه دستهبندی میان انیمیشن مذهبی و غیرمذهبی چندان کارآمد نیست، ادامه میدهد: «با این نوع تفکیکها موافق نیستم. هر داستانی که ظرفیت انیمیشن شدن داشته باشد، میتواند وارد میدان شود، مذهبی یا غیرمذهبی بودن موضوع اصلا اهمیتی ندارد، بلکه مهم این است که روایت چطور پردازش شود. اینکه موضوع داستان به صورت مستقیم به یک واقعه مذهبی بپردازد یا درلایههای زیرین مفاهیم دینی را انتقال دهد، تفاوتی ندارد؛ مسئله این است که روایت تا چه اندازه توانسته به یک اثر هنری تبدیل شود.»
او در ادامه میگوید: «گاهی این سؤال مطرح میشود که چرا انیمیشنها سراغ روایتهای مذهبی نمیروند یا چرا مفاهیم دینی کمتر در آثار انیمیشنی دیده میشود. به نظر من این سؤال از اساس انحرافی است. موضوع اصلی، نه دینی یا غیردینی بودن محتوا، بلکه قدرت روایت و کیفیت اجرای آن است.»
او با بیان اینکه انیمیشن عمدتاً در ذهن عموم با مخاطب کودک گره خورده است، میگوید: «تولیدات انیمیشن در ایران هم غالباً برای کودکان ساخته میشود. اما همین آثار در لایههای زیرین خود میتوانند حاوی مفاهیم دینی یا اخلاقی باشند. مثالهای خوبی در این زمینه وجود دارد؛ مانند «شاهزاده روم» یا « بچه زرنگ» که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به مباحث دینی اشاره دارند.»
او همچنین به اهمیت ترکیب محتوا و فرم در موفقیت یک اثر انیمیشنی اشاره دارد و توضیح میدهد: «اگر یک انیمیشن مذهبی روایت ضعیفی داشته باشد، اثرگذار نخواهد بود. برعکس، ممکن است یک انیمیشن با تکنیک بالا اما محتوای تهی هم به نتیجه نرسد. باید فرم و محتوا در کنار هم تعریف شوند. یک محتوای غنی، تنها زمانی ارزشمند است که در قالبی حرفهای و با کیفیت ارائه شود.»
این کارشناس حوزه هنر تأکید میکند: «در واقع، بسیاری از مفاهیم مذهبی به اخلاق بازمیگردد. شما ممکن است یک داستان اخلاقی تعریف کنید و همان داستان در ذات خود مفاهیم دینی را به همراه داشته باشد. به همین خاطر، این دستهبندیهای رایج در حوزه تولیدات انیمیشن و سینما را چندان منطقی نمیدانم. هر چیزی که بتواند انسان را به سوی کمال سوق دهد، چه از منظر اخلاق، چه آموزش، چه مناسبات اجتماعی، از نظر من حامل مفاهیم دینی است.»
این منتقد در ادامه به چند نمونه از آثار موفق داخلی در انتقال مضامین مذهبی اشاره میکند و میگوید: «آثاری مانند «بچه زرنگ»، « شاهزاده روم» یا حتی « پسر دلفینی» نمونههایی هستند که مفاهیم اخلاقی و بعضا دینی را در لایههای خود به نمایش میگذارند. حتی در سینمای آمریکا، اگراز بخشهایی با اهداف سیاسی صرفنظر کنیم، بخش اعظم تولیدات بر پایه مسائل اخلاقی ساخته میشود. در حوزه انیمیشن، پیام غیراخلاقی نمیبینیم. این نشان میدهد که روایتهای مبتنی بر اخلاق، مخاطبپسند و قابلفهم هستند؛ صرفنظر از اینکه از کدام کشور یا فرهنگ برخاستهاند.»
او با اشاره به اینکه کیفیت یک انیمیشن تنها به ظرف آن محدود نمیشود بیان میکند: «مهم این است که این پیام اخلاقی یا دینی در چه ظرفی و با چه احترامی به مخاطب منتقل میشود. اگر دو عنصر محتوا و قالب، در کنار یکدیگر قرار بگیرند، نتیجه یک اثر معنا دار است، نمونههایی از این دست در ایران و در سطح جهانی کم نیستند.»علمالهدی در پاسخ به اینکه چرا تاکنون انیمیشنی با محوریت مستقیم عاشورا تولید نشده است، توضیح میدهد: «اگرچه فیلمهایی با محوریت عاشورا وجود دارد، اما انیمیشنی که مستقیماً به واقعه عاشورا بپردازد، تولید نشده است. بخشی از این موضوع شاید به ظرفیتهای تکنیکی و روایی انیمیشن باز میگردد و بخشی دیگر نیز به دلیل مواجهه هنرمندان با حس و حال تراژیک این واقعه است.»
او ادامه میدهد: «به عنوان نمونه، در« روز واقعه» مستقیماً به مسئله عاشورا ورود نشده است. شاید تنها جایی که روایت مستقیمتری از عاشورا ارائه شد، در مجموعه «مختارنامه» به کارگردانی داوود میرباقری باشد.»این کارشناس انیمیشن با اشاره به ویژگیهای فنی و روایی انیمیشن میگوید: «انیمیشن به دلیل گرایش طبیعیاش به فانتزی، عموماً با تراژدی و سوگواری فاصله دارد. عاشورا، در ذات خود، واقعهای عمیقاً تراژیک و در تقابل کامل خیر و شر است. بنابراین، انتقال سوز و داغ آن روز در قالب انیمیشن کار سادهای نیست.»
او اضافه میکند: «انیمیشنی که بتواند سوگ، غم و فقدان عاشورا را به شکل متعهدانه و هنرمندانه منتقل کند، هنوز در ایران ساخته نشده است. عمده تولیدات فعلی یا به سمت روایتهای حماسی و فانتزی رفتهاند یا صرفاً بازنماییهای تصویری از داستانهای قابل انیمیشن شدن ارائه دادهاند. اما عاشورا، با آن بار احساسی و معنوی، همچنان از تخیل انیمیشن فاصله دارد.»
این منتقد در پایان و با اشاره به سختی پرداختن به مسئله عاشورا در انیمیشن میگوید: «تبدیل یک متن سوگوارانه به زبان انیمیشن، فعلاً کارکرد رایج یا حتی در دسترسی نیست؛ مگر آنکه هنرمندی با جسارت و تعهدی بینظیر بتواند اثری خلق کند که این سوز تاریخی را در فرم بصری انیمیشن زنده کند. تنها در آن صورت میتوان گفت که انیمیشن ایرانی توانسته به عاشورا نزدیک شود.»