مستندسازی در زمان جنگ، کاری فراتر از تصویر گرفتن؛

مستندسازی چریکی، روایت زیر آتش و خاکستر

مستندسازی چریکی، روایت زیر آتش و خاکستر

در میدان جنگ، جایی که صداها در هیاهوی آتش و انفجار گم می‌شوند، این لنز دوربین مستندساز است که واقعیت را ثبت می‌کند؛ بی‌دروغ، بی‌سانسور.

به گزارش پایگاه خبری موزه سینمای ایران، علیرضا سعیدی کیاسری در یادداشتی نوشت: در روزهایی که صدای آژیرها در هم می‌پیچد با فریاد خمپاره‌ها، و زمین از سنگینی انفجارها می‌لرزد، مستندساز تنها با یک دوربین، در خط مقدم واقعیت می‌ایستد. او نه سلاح دارد و نه زره، اما با لنزی که در دست دارد، سنگین‌ترین مسئولیت را بر دوش می‌کشد: ثبت حقیقت، حتی اگر خودش دیگر نباشد.

مستندسازی در زمان جنگ، کاری است فراتر از تصویر گرفتن. این مأموریتی است برای حفظ حافظه‌ی جمعی. تاریخ، اگر فقط از زبان فرماندهان و سیاست‌مداران روایت شود، یک‌جانبه و ناقص خواهد بود. اما وقتی مستندساز با شجاعت از میان آوار، صدای مادرِ داغ‌دیده یا نگاه کودکِ آواره را ثبت می‌کند، آن‌گاه تاریخ شکل انسانی‌تری به خود می‌گیرد.

اما چگونه می‌توان در دل جنگ مستند سازی کرد؟ چگونه می‌توان میان دود، خون، و ترس، تصویر ساخت؟

مستندسازی چریکی، شکلی از سینمای جنگ است که در دل بحران و بدون ساختار رسمی، با کمترین تجهیزات و بیشترین خطر انجام می‌شود. مستندساز چریک، هم‌پای رزمنده‌ها حرکت می‌کند. گاهی لباس نظامی بر تن دارد، گاهی شب‌ها در پناهگاه می‌خوابد و روزها در ویرانه‌ها می‌دود. او برق دوربین را با آتش انفجار معاوضه کرده و صدای راوی‌اش را زیر صدای آژیر ضبط می‌کند.

در زیر موشک‌باران، مستندساز باید نه‌تنها جان خود را حفظ کند، بلکه فرصت را غنیمت شمرده و حقیقت را شکار کند. لحظه‌ای برای تکرار نیست. هیچ صحنه‌ای دوباره اتفاق نمی‌افتد. یک بار برای همیشه؛ یا ضبط می‌شود یا برای همیشه از بین می‌رود.

او گاهی برق دوربینش را با برق نگاه مادری مقایسه می‌کند که جسد فرزندش را در آغوش گرفته. گاهی درنگ نمی‌کند تا بغضش را فرو بدهد، چون اگر تأخیر کند، حقیقت خواهد گریخت. او در لحظه زندگی می‌کند و در لحظه می‌میرد؛ گاهی از ترکش، گاهی از عمق فاجعه.

در نهایت، این مستندسازان جنگ‌اند که جهان را از پشت دیوارهای سانسور عبور می‌دهند. آن‌ها حافظان حقیقت‌اند؛ بی‌دفاع، اما مصمم. قهرمانانی خاموش که سهمشان از جنگ، نه افتخار نظامی است، نه مدال؛ بلکه یک تصویرِ ماندگار، برای جهانی که باید بداند، باید ببیند، و شاید… روزی بفهمد.