نرگس عاشوری :

سینما به مثابه آغوش جمعی

سینما به مثابه آغوش جمعی

روایت سه مدیر پردیس سینمایی از روزهایی که هنر هفتم به پناهگاه روانی و اجتماعی مردم بدل شد

به گزارش پایگاه خبری موزه سینمای ایران، نرگس عاشوری ، روزنامه نگار در یادداشتی نوشت: در روزهایی که ناآرامی های ناشی از جنگ، فضای عمومی‌کشور را دربر گرفته بود، چراغ سینماها نه‌تنها خاموش نشد، بلکه با فروکش کردن بحران، دوباره به پناهگاه جمعی مردم تبدیل شد. برخلاف تصور رایج که در شرایط بحرانی، هنر و سرگرمی‌به حاشیه می‌رود، تجربه اخیر نشان داد که سینما، بیش از آن‌که تفریح باشد، ابزار تاب‌آوری روانی و بازسازی اجتماعی است. مخاطبان با حضور در سالن‌های سینما از تهران و مشهد تا شیراز و تبریز نشان دادند که در دل بحران، به دنبال تجربه‌ای مشترک برای بازگشت به زندگی‌اند.

تهدید جمعی، امید جمعی

این رفتار جمعی نه‌تنها پدیده‌ای فرهنگی بلکه واکنشی اجتماعی به بحران بود. پدیده‌ای که مقایسه آن با رفتار مخاطب در دوران همه‌گیری کرونا (۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰) تفاوت‌های عمیقی را در مواجهه مردم با بحران‌ها نشان می‌دهد. یکی از دلایل اصلی تفاوت رفتار مخاطب در این دو بحران، ماهیت متفاوت تهدیدهاست. در دوران کرونا مردم با تهدیدی نامرئی و بی‌صدا روبه‌رو بودند که راهکار مقابله با آن، فاصله‌گیری، انزوا و قرنطینه بود. سینماها در همان ماه‌های ابتدایی تعطیل شدند و مردم به ناچار یا به اختیار، به سمت پلتفرم‌های نمایش خانگی رفتند. تعطیلی کامل سالن‌ها، محدودیت‌های بهداشتی، ترس از ابتلا، همه عواملی بودند که موجب کوچ ناگزیر مردم به فضای آنلاین نمایش شد. رکوردهای جدیدی در بازدید و فروش سریال‌های نمایش خانگی ثبت شد و با توجه به زمان طولانی همه‌گیری کرونا پلتفرم‌ها با سرمایه‌گذاری‌های کلان تولید محتوا را افزایش دادند. سینما دچار رکود شد و بسیاری از فیلم‌ها به جای اکران عمومی‌ و سنتی ناچار در پلتفرم‌ها اکران شدند.

اما جنگ، هرچند واقعی و پرخطر، حس همبستگی، مقاومت و نیاز به حضور جمعی را تقویت می‌کند. در چنین شرایطی، سینما نه‌تنها «پناه» بلکه نوعی اعلام حیات فرهنگی بود. ترکیب عواملی مانند نیم‌بها شدن بلیت‌ها، تنوع ژانری فیلم‌ها و مهم‌تر از همه، نیاز روانی به فاصله گرفتن از ترس و التهاب، باعث شد سالن‌های سینما به پناهگاهی موقت بدل شوند.

گزارش پیش‌رو، حاصل گفت‌وگو با سه مدیر پردیس سینمایی در مشهد، شیراز و تهران است؛ مدیرانی که از نزدیک با مخاطبانی روبه‌رو بودند که سینما را نه فقط برای سرگرمی، که برای آرامش، فرار از استرس و تجربه‌ای جمعی از «زنده بودن» انتخاب کردند. آنان از تجربه مقاومت فرهنگی و مقایسه این روزها با دوران خاموش کرونا و نقش سینما در همدلی عمومی‌سخن می‌گویند.

 در مشهد: چراغی که روشن ماند

احمدرضا بهبهانی، مدیر پردیس سینمایی هویزه که جزو ۵ سینمای پرمخاطب کشور در این بازه زمانی بوده است از روزهایی می‌گوید که با وجود فضای پرتنش، سالن‌ها تعطیل نشدند. «طبیعتاً شرایط بحرانی بر رفتار مخاطبان تأثیر گذاشت. در روزهای ابتدایی، بویژه پیش از تثبیت وضعیت، با کاهش نسبی استقبال مواجه بودیم. مردم به‌طور طبیعی دچار تردید و نگرانی بودند. اما نکته مهم این است که سینما تعطیل نشد و چراغ آن روشن ماند. در همان روزها هم گروهی از مخاطبان، هرچند کمتر از روزهای عادی، برای تماشای فیلم به سالن آمدند.

نکته قابل توجه این است که از روز سه‌شنبه همزمان با آرام‌تر شدن فضا، فروش به شکل قابل ملاحظه‌ای افزایش یافت. مثلاً ما در ساعت ۱۱ شب همان روز فیلم «پیرپسر» را اکران کردیم و سالن کاملاً پُر شد؛ حتی یک صندلی خالی هم نداشتیم. مخاطب سه ساعت و بیست دقیقه با تمرکز کامل فیلم را تماشا کرد. این نشان می‌دهد که با وجود همه نگرانی‌ها، مردم همچنان نیاز به حضور در فضای جمعی و فرهنگی را احساس می‌کنند.»

از نگاه بهبهانی، برخلاف دوران کرونا که ترس فراگیر مردم را به خانه‌ها کشاند، در بحران اخیر، گرچه نگرانی وجود داشت اما نوعی شجاعت و پیوند اجتماعی در رفتار مردم دیده شد. سینماها باز ماندند و مخاطب، با احتیاط اما با اشتیاق، به سالن برگشت. او تفاوت مهم این بحران با دوران کرونا را در واکنش مخاطب می‌داند: «تجربه این دو دوره، تفاوت‌های جدی دارد. بحران کرونا، ترسی عمیق، درونی و فراگیر در جامعه ایجاد کرده بود. مردم حتی از تماس با نزدیک‌ترین افرادشان پرهیز می‌کردند. آن دوران، سینماها در سراسر کشور برای چند ماه تعطیل شدند. مخاطب ترجیح می‌داد در خانه بماند و به سمت پلتفرم‌های نمایش خانگی روی آورد. اما در این بحران اخیر، اگرچه فضا ملتهب بود، مردم دوست داشتند در کنار هم باشند. حداقل در مشهد، چنین فضایی حاکم نشد. حتی در برخی موارد، شاهد نوعی مواجهه همراه با شوخی و نترسی بودیم. بنابراین سینماها باز ماندند و مخاطب هم، هرچند محتاط، به سالن برگشت. صبح‌ها سالن سینما خالی بود اما بعداز ظهر به بعد نه به شکل روزهای عادی اما به صورت قابل قبول صندلی سینما خالی نماند. نکته مهم‌تر این بود که در این دوره فیلم‌های جدی‌تر و اجتماعی مثل «پیرپسر» با استقبال خوبی روبه‌رو شدند. این فیلم توانست مخاطب خاکستری را به سینما بکشاند. بعد از «متری شیش و نیم» و «ابد و یک روز» فیلم اکتای براهنی حدود سه ساعت مخاطب را در سینما میخکوب کرد.» 

در شیراز : سالن سینما به مثابه پناهگاه اجتماعی

محسن خباز، مدیر پردیس سینمایی شهر آفتاب، رفتار مخاطبان را نوعی «پاسخ احساسی و اجتماعی» می‌داند. او در تحلیل گرایش‌های محتوایی در شرایط بحران و سنجش نیاز احساسی مخاطب، با اشاره به استقبال هم‌زمان از فیلم‌های طنز و آثاراجتماعی مانند «پیرپسر» می‌گوید: «به‌طور سنتی، فیلم‌های کمدی و طنز در سینمای ایران با اقبال بیشتری مواجه‌اند؛ خصوصاً در سال‌هایی که فقدان سینمای مؤلف حس می‌شد. اما آنچه در روز سه‌شنبه دیدیم، فراتر از این قاعده همیشگی بود. فیلم «پیرپسر» که به‌لحاظ زمان طولانی، روایت دشوار و بار اجتماعی بالا، جزو فیلم‌های سنگین‌تر سینمای ایران محسوب می‌شود، با استقبال شگفت‌انگیزی مواجه شد. به عنوان جریان شناسی سینمایی در این بزنگاهی که شما اشاره کردید، این استقبال قابل بررسی است. این اقبال گسترده، آن هم در کنارتعداد بی‌شمار فیلم‌های کمدی که همزمان در حال اکران هستند، جای تأمل دارد.»

او حضور مخاطب را «بازسازی پیوندهای اجتماعی» توصیف می‌کند: «نکته مهم‌تر از این جریان شناسی سینمایی افزایش میزان تراکنش مخاطبان از روز سه‌شنبه نشان می‌دهد که مردم جامعه ما ‍پس از یک دوره پرفشار و استرسی همگانی در تلاش برای دگردیسی اجتماعی هستند. این سرعت بازیابی روحیه اجتماعی و میل به بازیابی و بازگشت به زندگی مؤلفه‌هایی بسیار مهم برای بررسی در حوزه اجتماعی است و برای ما که در این حوزه فعالیت می‌کنیم دیدن این سرعت بازیابی روحیه جمعی بسیار لذت بخش بود و برای خودمان التیام بخش و امیدوارکننده بود.»

خباز در پاسخ به سؤالی درباره بررسی تغییر الگوی مخاطب به لحاظ گروه سنی، حضور خانوادگی یا فردی می‌گوید: «تحلیل دقیق ترکیب مخاطب نیاز به زمان دارد، اما آنچه می‌توانم بلافاصله بگویم، این است که مخاطب اصلی ما همچنان طبقه متوسط شهری بود. مشابه همان الگویی که پیش از بحران داشتیم. اما اینکه بلافاصله بعد از شرایطی این‌چنین، با چنین حجم بالایی از تماشاگر مواجه می‌شویم، به‌خودی‌خود پدیده‌ای قابل تأمل است. این بازگشت، نه فقط از سر تفریح، بلکه به‌نوعی تلاش برای بازسازی پیوندهای اجتماعی بود.»

او از مواجهه خود با مخاطبان و تحلیل انگیزه روانی آنها برای حضور در سینما می‌گوید: «ما در مواجهه مستقیم با مخاطبان، شنیدیم که بسیاری از آنها به‌دنبال رهایی ذهنی آمده بودند. وقتی پرسیدیم چرا سینما؟ گفتند: «می‌خواستیم ذهن‌مان رها شود و آرام بگیریم؛ سینما نزدیک‌ترین و دردسترس‌ترین امکان بود.» در آن روزها، تئاتر هنوز به شرایط عادی بازنگشته بود و کنسرت‌ها هم لغو شده بودند. اما سینما، در دسترس بود، چراغش روشن بود، و مردم به آن پناه آوردند.»خباز مقایسه‌ای هم میان رفتار مخاطبان در این شرایط و دوران کرونا دارد و توضیح می‌دهد: «در دوران کرونا، ترس از کنار هم بودن، مخاطب را به انزوا و تماشای خانگی سوق داده بود. اما حالا، بعد از روزهای پرتنش اخیر، مردم از همین کنار هم بودن، احساس امنیت می‌گرفتند. این تغییر، نشانه‌ای از تقویت احساس تعلق اجتماعی است.

به‌ نظر من، سینما در این شرایط نه‌فقط کارکرد فرهنگی، بلکه نقش پناهگاه اجتماعی را ایفا کرد.»

 در تهران: بازگشت به زندگی

حبیب اسماعیلی، مدیر سینما نارسیس، از جمله ۵ سالن سینمای پرمخاطب در تهران نیز پس از بحران ۱۲ روزه یکی از اولین جلوه‌های بازگشت مردم به زندگی عادی را استقبال چشمگیر از سالن‌های سینما عنوان  و تأکید می‌کند این بازگشت صرفاً حاصل بلیت نیم‌بها یا مشوق‌های مالی نیست: «مردم ایران نشان دادند که بسیار مقاوم‌اند. وقتی اندکی آرامش شکل گرفت، بازگشت به زندگی آغاز شد و سینما، یکی از اولین مقصدهای این بازگشت بود. سینما در این میان، پناهگاه روانی شد؛ بویژه با تنوع ژانری و حضور آثار اجتماعی، توانست پاسخی به نیاز جمعی باشد.»

اسماعیلی با ابراز تأسف عمیق از وقایع اخیر، می‌گوید: «متأسفانه در این اتفاق تلخ، بسیاری از هم‌وطنان‌مان آسیب دیدند، تسلیت می‌گویم به خانواده‌هایی که عزیزانشان را از دست دادند. همه مردم ایران در این غم شریک هستند اما ما مردم بسیار مقاومی‌داریم و البته جای تأسف دارد که برخی مسئولان قدر این مردم را نمی‌دانند. با وجود تمام اختلاف سلایق جامعه ایران بارها ثابت کرده‌اند وقتی پای وطن در میان باشد اختلاف‌ها را فراموش کرده و یکپارچه روبه‌روی دشمن می‌ایستند. در این ۱۲ روز علاوه بر ارگان‌ها و سازمان‌های حیاتی از جمله هلال احمر و آتش‌نشانی و نیروهای دفاعی و درمانی، مردم عادی از بقالی‌های محله تا نانوایی‌ها همراه هم بودند.»

به گفته او، از ابتدای بازگشایی سینماها، با وجود تأخیر در آغاز به کار پردیس‌ها، استقبال مخاطبان قابل توجه بوده است: «با تصمیم انجمن سینماداران و شورای صنفی نمایش برای ارائه بلیت نیم‌بها، شرایطی فراهم شد تا خانواده‌ها راحت‌تر به سینما بیایند و همین مشوق‌ها در این بازگشت نقش داشت. آمار مخاطبان در این دوره امیدوارکننده است.»

او در ارزیابی عاطفی و انسانی‌تر از نقش سینما در بحران و اینکه آیا سینما توانست نقش «پناه روانی» برای مردم ایفا کند پاسخ می‌دهد: «سینما توانست در این مدت، یک پناهگاه روانی برای مردم باشد. مردم نیاز داشتند تا از استرس رها شوند. سینما با تنوع فیلم‌ها، بویژه در ژانر کمدی، اجتماعی و کودک، توانست پاسخگوی نیاز سلایق مختلف باشد. حتی فیلم‌هایی مثل «پیرپسر» که فضای اجتماعی سنگینی دارند، با استقبال خوبی مواجه شدند.»

مدیر سینما نارسیس با انتقاد از عملکرد رسانه ملی در مواقع بحرانی می‌افزاید: «صدا و سیما می‌تواند نقش مهمی‌در آرام‌سازی افکار عمومی‌ایفا کند، اما متأسفانه از ظرفیت‌های خود و هنرمندان کشور به‌درستی استفاده نمی‌کند. ما نیاز داریم در چنین مقاطعی، برنامه‌ها و فیلم‌هایی پخش شود که حس امنیت، همبستگی و امید را تقویت کند.»

 بازگشت به سینما؛ بازسازی پیوندهای اجتماعی

از مجموع روایت‌های سه مدیر سینما در سه شهر مختلف می‌توان یک جمع‌بندی کلان داشت: مخاطبان در پی یک تجربه فرهنگی صرف به سینما نیامده‌اند، بلکه این حضور، واکنشی جمعی برای بازسازی حس امنیت، همبستگی و زندگی بود. در فقدان دیگر اشکال تجمع اجتماعی، سینما نقش جانشین را ایفا کرد؛ آن هم با فیلم‌هایی که فقط سرگرم‌کننده نبودند، بلکه آیینه‌ای از وضعیت روانی و اجتماعی جامعه بودند.

رونق سینما در مشهد و شیراز و قم

سینماهای سراسر کشور از روز جمعه ۲۳ خرداد تا روز سه‌شنبه ۳ تیرماه میزبان بیش از ۱۷۹ هزار مخاطب شدند.به گزارش روابط عمومی‌مؤسسه سینماشهر، در مدت‌زمان ۱۲ روزه حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی، چراغ سینماهای کشور خاموش نشد و بیش از ۱۷۹هزار مخاطب به تماشای فیلم‌های حاضر در سبد اکران نشستند.

مطابق با آمار ارائه‌ شده، در میان پردیس‌ها و مجموعه‌های سینمایی سراسر کشور، «پردیس سینمایی هویزه مشهد» در استان خراسان رضوی، «مجموعه سینمایی هنر شهر آفتاب شیراز» در استان فارس، «پردیس ویلاژ توریست مشهد» در استان خراسان رضوی، «پردیس سینمایی بازار شهر» در استان قم و «پردیس سینمایی ساحل» در استان اصفهان به‌عنوان پنج سینمای پرمخاطب کشور در بازه زمانی مذکور معرفی شدند.

در استان تهران نیز «سینما شکوفه»، «سینما پرندمال»، «پردیس سینمایی نارسیس»، «پردیس سینمایی راگا» و «پردیس سینمایی لوتوس مال» عنوان پنج سینمای پرمخاطب را به خود اختصاص دادند.

گفتنی است مطابق با آمار احصا شده از سینماهای سراسر کشور، روز سه‌شنبه سوم تیرماه ۶۸,۰۴۲ مخاطب به تماشای فیلم‌های روز سینمای ایران نشستند و بدین ترتیب میزان بیشترین تعداد تماشاگر در مدت‌زمان جنگ میان ایران و رژیم صهیونیستی به ثبت رسید.