به گزارش پایگاه خبری موزه سینمای ایران، محمد تقی فهیم افزود: اما باید در نظر داشت که این ماجرا به مفهوم شکل کوتاه مدت آن نیست. بلکه در یک پروسه دراز مدت در سمت و سو دهی به سینما که آثاری تولید شوند که به لحاظ درونمایه و ژانر در راستای همگرایی و وفاق مردم باشد.
وی تصریح کرد: در کشورهای دیگر مثل آمریکا که سینمادار قدرتمند است، جریان اصلی سینما را فیلمهای اکشن، قهرمان محور، داستانگو، تاریخی و ملی تشکیل میدهند و همواره به این ماجرا میپردازند که سینما باید مورد پسند مخاطب باشد.
فهیم ادامه داد: اتفاقی که در کشور ما رخ داده این است که سالهاست سینمای بدنه و توجه به ژانرهای مختلف را کنار گذاشتهایم و جایش را به یک سینمای لاغر داده که دائم به تضادهای اجتماعی اضافه میکند.
این منتقد سینما گفت؛ اتفاق دیگر این است که در سه دهه گذشته، به سینمای کودک هم بی مهری شده هرچند که در پنج سال گذشته به آن توجه شده است اما این بی مهری سبب شده تا عملا سینمای کودک به آن مفهوم که باید را نداشته باشیم، وقتی بررسی میکنیم متوجه میشویم که ما تمام فرصتها را سوزاندیم و در چنین شرایطی با این پیشزمینه نمیتوانیم از سینما انتظار داشته باشیم که معجزه کند، چون برای اثرگذاری در چنین روزی نیازمند یک برنامهریزی اساسی و ریلگذاری داشتیم.
وی اظهار داشت: مشکل این است که میدانیم سینما تا چه میزان تاثیرگذار است، اما آن را همیشه کوتاه مدت دیدیم. تمرکزمان را روی یک موضوع حالا اجتماعی یا کمدی گذاشتیم اما یک فیلم مناسب نسل زد نساختیم که همگرایی را برای آنها به تصویر بکشیم به همین دلیل الان دیگر نمیتوان از سینما انتظار بالایی داشت اما به طور کلی سینما نقش به سزایی در همگرایی مردم، وفاق ملی و نهادینه کردن ویژگیهای ملی در مردم دارد به همین دلیل نقش سینما در این زمینهها علیالخصوص در چنین شرایطی انکار نشدنی است.
به گفته این منتقد ، بیتردید در سینمای دفاع مقدسی نمادهای مقاومت و وحدت ملی بسیار به چشم میآید به نظر میرسد که شاید در چنین شرایطی تماشای فیلمهای رسول ملاقلیپور مانند «سفر به چذابه»، «مزرعه پدری» و «بلمی به سوی ساحل» آثاری است که اکنون میتوان سراغ آنها رفت البته این پیشنهادها را دام با علم به اینکه میدانم این آثار چندان مورد پسند مخاطب سینمای امروز نیست.
وی افزود: مخاطب امروز سینما به آثار پرشکوه نیاز دارد، مثلا اگر همین «دسته دختران» منیر قیدی بهتر و خوشساختتر بود، میتوانست در چنین شرایطی کاربرد داشته باشد. وحدت، رسانه و هنر سه ضلع مثلث شکست اسراییل ابراهیم اصغری_ تهیه کننده امروز وارد جنگ سخت شدهایم و سینما و فرهنگ ابزار جنگ نرم هستند، اما برای پیروزی در جنگ سخت قطعا به جنگ نرم و سربازان جنگ نرم نیاز داریم. این منتقد گفت: اکنون بزنگاهی است که سینماگران و هنرمندان باید الگوی وحدت و همدلی برای همه اقشار جامعه باشند.اکنون نظامیها هم نیازمند هنر و هنرمندان هستند، اگر آنان که در خط مقدم هستند ببینند که هنرمندان متعدد از هر قشر و سلیقهای با آنها همدل و متحد هستند بیش از پیش برای حفظ ایران تلاش میکنند
فهیم گفت: نکته ای که متوجه شدم این است که ما در سالهای گذشته آثاری با مفهوم پایان اسرائیل و جنایت را به درستی درک کردیم اما آن طور که ارزوی جهان و منطقه برای نابودی این رژیم صهیونیستی بود، نتوانستیم آن را به تصویر بکشیم. اگر بیش از این تعداد محدود آثاری با این عنوان ساخته میشد، میتوانست بسیار امیدبخش و الهامبخش باشد هرچند که اکنون هم دیر نشده است.فارغ از سینما لازم است در اینجا به نقش رسانه هم اشاره کنم، ما باید بتوانیم در جنگ رسانهای پیروز شویم، رسانه، هنر، وحدت سه ضلع اصلی این پیروزی هستند.
وی افزود: اسراییل در نظر دارد تا با بازیهای روانی که ایجاد میکند، روحیه مردم ایران را تضعیف کند اما واقعیت این است که نباید و نمیتواند چنین اتفاقی را رقم بزند.